بسمالله الرحمن الرحیم
#اربعین
#پیاده_روی_اربعین
#محمود_تاری
▶️
از مروه ی عشق در صفا خواهم رفت
لب تشنه پی آب بقا خواهم رفت
@hosenih
با اذن علی که اولین خورشید است
از شهر نجف به کربلا خواهم رفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#اربعین
#پیاده_روی_اربعین
#محمود_تاری
▶️
دل تشنه لب چشمهی جوشان ولاست
جان در طلب روضهی رضوان خداست
@hosenih
یک سمت بهشت نور شد شهر نجف
یک سمت بهشت عشق هم کرب و بلاست
⏭
من می روم اما به تکاپوی بهشت
با جان و دلی معطر از بوی بهشت
@hosenih
هم کرب و بلا بهشت و هم شهر نجف
یعنی ز بهشت می روم سوی بهشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#زیارت_اربعین
#اربعین
#محمود_تاری
▶️
راه عشق است این و راه ساده نیست
برنخیزد هر کسی آماده نیست
جاده ای گلگون تر از دلهای پاک
مرکبی جز عشق در این جاده نیست
هر که بنشیند بماند زین طریق
هان بهوش این کار هر افتاده نیست
@hosenih
راه عشق و راه خون و راه نور
هر که جز این ره رود آزاده نیست
هر که جز راه بلا را طی کند
دل ز کف داده ولی دلداده نیست
کربلا راهی ست گلگون تر ز عشق
ره نپوید هر که را این باده نیست
@hosenih
پای دل می خواهد و پای جنون
افتد از پا هر که مجنون زاده نیست
شکر نعمت کن به خاک کربلا
سجده را دریاب گر سجاده نیست
"یاسر" از عطر ولا بویی نبرد
هر که سمت کربلا استاده نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#محمود_تاری
▶️
زخمی شکفت ، زخم عمیقی به حنجرش
مرهم نداشت تا که بریزد به پیکرش
مرهم نداشت تا که بریزد به زخم دل
جز اشک سرخ چشم ، که بوده مکررش
@hosenih
شرمنده گشت پیش برادر ، گریست آه
پژمرده بود گوشه ی ویران صنوبرش
بالی نداشت تا به هوای تو وا کند
بشکسته بود سنگ جفای عدو پرش
بانگ رباب چنگ به دل می زد از قفا
یعنی کجاست تربت شش ماهه اصغرش
پیچیده بود - بار دگر از نسیم اشک
بوی بهار - ناله ز گلهای پرپرش
خواهر شکست قامت صبرش ازین عزا
بر نیزه بود راس برادر برابرش
@hosenih
این کربلاست ، کرب و بلای غم حسین
جایی که هست ناله ی جانسوز مادرش
خواهر رسید ، جسم برادر بزیر خاک
"یاسر" گریست با غم جانسوز خواهرش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#محمود_تاری
▶️
در کوی محبتت نشستیم حسین
با شوق تو چشم خویش بستیم حسین
آن روز که ما را به لحد بگذارند
محتاج کرامت تو هستیم حسین
@hosenih
آن روز که می شوم فراموش حسین
یک باره شوم چو شمع خاموش حسین
آیا شود ای بنده نواز ، ای مولا
آیی و بگیری ام در آغوش حسین
عمری دل من به شوقت آشفت حسین
چون مرگ رسید این سخن گفت حسین
از آمدنت کنار خود ممنونم
قلبم به قدم های تو بشکفت حسین
ای عطر رخت خوب و دل انگیز حسین
من داشتم از غیر تو پرهیز حسین
در میکده ی خون و خطر چون جامی
بودم ز می عشق تو لبریز حسین
ای آینه ی روی خداوند حسین
خورده ست دلم به عشق پیوند حسین
تا آخر عمر بر دلم مهر تو بود
بر خون مقدس تو سوگند حسین
ای اشک غمت به دیده آیینه حسین
مهر تو به هر دلی ست گنجینه حسین
از روز ولادت ای نسیم رحمت
عطر تو فقط داشته این سینه حسین
ای دل ز غمت همیشه مغموم حسین
وی نام تو آفتاب منظوم حسین
آن کس که غلام توست ، کی می گردد
از لطف و عنایت تو محروم حسین
@hosenih
گر بود مرا نفس بد اندیش حسین
آلوده نکرده ام بدان خویش حسین
گر باز کنی قلب مرا می بینی
مهر تو به دل داشته ام بیش حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#محمود_تاری
▶️
منم گدا منم گدا گدای کوی فاطمه
روز و شبم می گذرد به گفت و گوی فاطمه
فتاده دل به پای او صفای دل صفای او
داده به عشق آبرو آب وضوی فاطمه
@hosenih
من که غمین و خسته ام دیده ز غیر بسته ام
بود دل شکسته ام به جست و جوی فاطمه
دل شده پای بست او دیده بود به دست او
مستم و مست ، مست او مست سبوی فاطمه
جهان ازوست گلسِتان جنان ازوست گل فشان
می دهد ای جهانیان بهشت بوی فاطمه
میان کوچه ای خدا به پیش چشم مجتبی
دست سیاه شب چرا خورده به روی فاطمه
@hosenih
خصم که باب کین گشود آتش کینه را فزود
زد به تمام هست و بود شعله عدوی فاطمه
"یاسر" اگر کند رها مرغ دل شکسته را
بال گشاید از وفا باز به سوی فاطمه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#زیارت_کربلا
#محمود_تاری
▶️
دل تشنه لب چشمهی جوشان ولاست
جان در طلب روضهی رضوان خداست
@hosenih
یک سمت بهشت نور شد شهر نجف
یک سمت بهشت عشق هم کرب و بلاست
⏭
من می روم اما به تکاپوی بهشت
با جان و دلی معطر از بوی بهشت
@hosenih
هم کرب و بلا بهشت و هم شهر نجف
یعنی ز بهشت می روم سوی بهشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#زیارت_کربلا
#محمود_تاری
▶️
از مروه ی عشق در صفا خواهم رفت
لب تشنه پی آب بقا خواهم رفت
@hosenih
با اذن علی که اولین خورشید است
از شهر نجف به کربلا خواهم رفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#زیارت_کربلا
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#محمود_تاری
▶️
راه عشق است این و راه ساده نیست
برنخیزد هر کسی آماده نیست
جاده ای گلگون تر از دلهای پاک
مرکبی جز عشق در این جاده نیست
هر که بنشیند بماند زین طریق
هان بهوش این کار هر افتاده نیست
@hosenih
راه عشق و راه خون و راه نور
هر که جز این ره رود آزاده نیست
هر که جز راه بلا را طی کند
دل ز کف داده ولی دلداده نیست
کربلا راهی ست گلگون تر ز عشق
ره نپوید هر که را این باده نیست
@hosenih
پای دل می خواهد و پای جنون
افتد از پا هر که مجنون زاده نیست
شکر نعمت کن به خاک کربلا
سجده را دریاب گر سجاده نیست
"یاسر" از عطر ولا بویی نبرد
هر که سمت کربلا استاده نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#محمود_تاری
▶️
زخمی شکفت ، زخم عمیقی به حنجرش
مرهم نداشت تا که بریزد به پیکرش
مرهم نداشت تا که بریزد به زخم دل
جز اشک سرخ چشم ، که بوده مکررش
@hosenih
شرمنده گشت پیش برادر ، گریست آه
پژمرده بود گوشه ی ویران صنوبرش
بالی نداشت تا به هوای تو وا کند
بشکسته بود سنگ جفای عدو پرش
بانگ رباب چنگ به دل می زد از قفا
یعنی کجاست تربت شش ماهه اصغرش
پیچیده بود - بار دگر از نسیم اشک
بوی بهار - ناله ز گلهای پرپرش
خواهر شکست قامت صبرش ازین عزا
بر نیزه بود راس برادر برابرش
@hosenih
این کربلاست ، کرب و بلای غم حسین
جایی که هست ناله ی جانسوز مادرش
خواهر رسید ، جسم برادر بزیر خاک
"یاسر" گریست با غم جانسوز خواهرش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#محمود_تاری
▶️
در کوی محبتت نشستیم حسین
با شوق تو چشم خویش بستیم حسین
آن روز که ما را به لحد بگذارند
محتاج کرامت تو هستیم حسین
@hosenih
آن روز که می شوم فراموش حسین
یک باره شوم چو شمع خاموش حسین
آیا شود ای بنده نواز ، ای مولا
آیی و بگیری ام در آغوش حسین
عمری دل من به شوقت آشفت حسین
چون مرگ رسید این سخن گفت حسین
از آمدنت کنار خود ممنونم
قلبم به قدم های تو بشکفت حسین
ای عطر رخت خوب و دل انگیز حسین
من داشتم از غیر تو پرهیز حسین
در میکده ی خون و خطر چون جامی
بودم ز می عشق تو لبریز حسین
ای آینه ی روی خداوند حسین
خورده ست دلم به عشق پیوند حسین
تا آخر عمر بر دلم مهر تو بود
بر خون مقدس تو سوگند حسین
ای اشک غمت به دیده آیینه حسین
مهر تو به هر دلی ست گنجینه حسین
از روز ولادت ای نسیم رحمت
عطر تو فقط داشته این سینه حسین
ای دل ز غمت همیشه مغموم حسین
وی نام تو آفتاب منظوم حسین
آن کس که غلام توست ، کی می گردد
از لطف و عنایت تو محروم حسین
@hosenih
گر بود مرا نفس بد اندیش حسین
آلوده نکرده ام بدان خویش حسین
گر باز کنی قلب مرا می بینی
مهر تو به دل داشته ام بیش حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#محمود_تاری
▶️
منم گدا منم گدا گدای کوی فاطمه
روز و شبم می گذرد به گفت و گوی فاطمه
فتاده دل به پای او صفای دل صفای او
داده به عشق آبرو آب وضوی فاطمه
@hosenih
من که غمین و خسته ام دیده ز غیر بسته ام
بود دل شکسته ام به جست و جوی فاطمه
دل شده پای بست او دیده بود به دست او
مستم و مست ، مست او مست سبوی فاطمه
جهان ازوست گلسِتان جنان ازوست گل فشان
می دهد ای جهانیان بهشت بوی فاطمه
میان کوچه ای خدا به پیش چشم مجتبی
دست سیاه شب چرا خورده به روی فاطمه
@hosenih
خصم که باب کین گشود آتش کینه را فزود
زد به تمام هست و بود شعله عدوی فاطمه
"یاسر" اگر کند رها مرغ دل شکسته را
بال گشاید از وفا باز به سوی فاطمه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
تقدیم به #شهید_صیاد_خدایی
#شهدا_و_دفاع_مقدس
ببین راه سعادت را نبستند
مسیر این ارادت را نبستند
دوباره لاله گون شد عشق ، یعنی
در باغ شهادت را نبستند
شکوفا شد گل فصل بهاران
شهیدی از تبار بی قراران
@hosenih
چو مرغی در هوا می رفت آن گل
به سمت کربلا می رفت آن گل
چو یاران به خون غلتیده ی خویش
مسیر عشق را می رفت آن گل
دو بال غرق خون را باز می کرد
به سوی آسمان پرواز می کرد
دوباره دل به دریای خطر زد
به طومار دلش مُهر سفر زد
نبودش طاقت دوری ز یاران
بدین خاطر هوایی گشت و پر زد
به گلزار ولایت محترم شد
چه صیادی که خود صید حرم شد
ز عرش عاشقی کوکب گرفته
نوای یارب و یارب گرفته
مدال لاله گون خدمتش را
ز دست حضرت زینب گرفته
خدایی صید دلها را رقم زد
دو چشم خویش در قاب حرم زد
@hosenih
دلی بی آتشین عاشق نباشد
بجز اهل یقین عاشق نباشد
به خون غلتان نگردد در ره دوست
هر آن کس این چنین عاشق نباشد
هر آن کس گل رود از صحن باغش
شهادت باز می آید سراغش
شاعر: #محمود_تاری «یاسر»
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع
#عشق_مقدس
تا دیده گشودم به خراسان نظر افتاد
بر چشم دلم پرتو نور سحر افتاد
در قاب خیالم همه عکس قمر افتاد
با لطف خدا برگ امیدی اگر افتاد
از عرش بَرین روی زمین این خبر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
@hosenih
آنان که تو را جنت هشتم بشناسند
لب های تو را غرق تبسم بشناسند
آئينه ی نورانی مردم بشناسند
کشتی رهایی ز تلاطم بشناسند
با یاد تو از دیده ی مردم گهر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
تو خسرو دین آینه در آینه نوری
هشتم ولی پاک خداوند صبوری
سرسبزترین آینه در فصل حضوری
خورشیدی و از عرش تو در حال عبوری
نور تو درخشید و دلم شعله ور افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ظلمت زدگان نور تو را هیچ نفهمند
چون بی خبران آب بقا هیچ نفهمند
از تابش انوار ولا هیچ نفهمند
وز رویش الطاف خدا هیچ نفهمند
بر پیکرشان زآتش محنت شرر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
هر قدر شیاطین ز کمر تیغ کشیدند
جز ظلمت خود پیش تو مهتاب ندیدند
بندی شده و بر تن خود تار تنیدند
این سنگ پران ها همه از نسل یزیدند
در معرکه از دست لعینان سپر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
سلطانی و بر تخت جهان تکیه زدی تو
طوبایی و بر باغ جنان تکیه زدی تو
موسایی و بر طور زمان تکیه زدی تو
در طوس به صد تاب و توان تکیه زدی تو
نام تو ظفرمند و به نامت ظفر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ای مُلک خراسان ز تو سرسبزترین ها
دارد همه جا خاتم دین از تو نگین ها
خاک قدمت روشنی ماه جبین ها
خدام حریم تو همه عرش نشین ها
از عرش نگاه تو به دلها ثمر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ای گنبد تو گوهر شهوار مکرر
ای صحن و سرایت همه گلزار مکرر
ایوان طلایت شده انوار مکرر
نام تو علی ، حیدر کرار مکرر
از نور تو خورشید به چشمان تر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
در پیش تو ای آینه آهو زده زانو
کشتی جهان باز به پهلو زده زانو
هر آدم شایسته و نیکو زده زانو
از بهر فراگیری الگو زده زانو
یعنی همه جا حکم قضا و قَدَر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
@hosenih
ای بر همگان نور تو الطاف خدایی
کردند اگر اهل جفا یاوه سرایی
ماییم همه بهر تو ای ماه فدایی
حال آمده این دل به حریمت به گدایی
بر دفتر «یاسر» ز قلم سیم و زر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
شاعر: #محمود_تاری «یاسر»
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت
بُردند اگر هجوم به بیت مطهّرش
در پشت در نبود گرانمایه همسرش
شد بسته گرچه به ریسمان دو دست او
بر سر نبود تیغ عدوی ستمگرش
گیرم که گشت همسر او غرقِ غم ولی
دیگر نخورد ضرب غلافی به پیکرش
گیرم که ریخت اشک عزیزانش از جفا
دیگر نسوخت لالهی کوثر برابرش
گیرم که بود مادر طفلان او غمین
دیگر نبود غنچهی نشکفته پرپرش
باید گریست در غم آن طفل نازنین
طفلی که دید حادثه در بطنِ مادرش
با آن که برد پای پیاده عدو ورا
دیگر نبود شاهد آن لحظه دخترش
عمامهاش فتاد اگر چه ز سر ولی
دیگر نبود هجمهی نا اهل بر سرش
از غصّه دید گریهی اهل و عیال خود
امّا ندید صدْمه به پهلوی همسرش
گرچه نشست آه و فغانش به دل ولی
سیلی نخورد بر رخ تنها صنوبرش
خون میشود دو دیدهی "یاسر" چو قلب یار
زین ظلمِ بی شمار که سخت است باورش
✍ #محمود_تاری (یاسر)
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
در حقیقتنگری، آینهای صادق بود
آنچه میداشت ز ایزد همه را لایق بود
این که باید به ولایش همه عاشق باشیم
پیر عشق است، بیا عاشق صادق باشیم
عاشق آن است که از نسل شقایق باشد
شجری میوه رساندهست که لایق باشد
ششمین شمس سپهر ازلی آن مولاست
خط سِیْرِ افق چشم علی، آن مولاست
جعفرش نام نهادند که جانش نور است
ظلمت از ساحتِ قدسیش، همانا دور است
عشق در دایرهی چشم سبو میگردد
عِلْم در حیطهی اندیشهی او میگردد
مدفنش عینِ بهشتست اگر ویران است
گنج در گوشهی ویرانه فقط پنهان است
کاش دل زائر آن تربت بی زائر بود
کاش بر گِرد حریمش دل من حائر بود
کاش چشمان منِ خسته کبوتر میشد
بال و پر میزد و در اشک شناور میشد
اگر آن مدفن ویرانه رواقی میداشت
لااَقل داغِ دل آینه کمتر میشد
آه ای شهر نبی! شاهد این قصّه تویی
که چه با زادهی آزادهی حیدر میشد
بوی گلچین به گلستان ولایت پیچید
باغی از اشک در آن مرحله پرپر میشد
خانهی فاطمه میگشت تداعی، آری
داشت آن حادثهی تلخ، مکرّر میشد
آه آن روز اگر دست علی را بستند
لیک این بار چنین حضرت جعفر میشد
در دل شب به نماز آمده بود آن مولا
بود در زمزمه، در حال سجود آن مولا
ناگهان خصم، هجوم از در و بامش آورد
تلخی اهل ستم باز به کامش آورد
دست او بسته و از خانه برونش بُردند
شعله بر جان زده و با دلِ خونش بُردند
بعد ازین حادثه آسوده نبود آن مولا
داشت از خونِ جگر، چشم کبود آن مولا
حالتی داشت که غم بود همی دنبالش
گرچه بودند همه فارغ ازین احوالش
همه بودند در اندیشهی خود آسوده
جگری سوخت ز انگور به زهر آلوده
جگری سوخت و آتش به همه عالم زد
نفسی شعله شد و کار جهان بر هم زد
آتشی بود که بال و پرِ پروانه بسوخت
آتشی بود که آئینه و گلخانه بسوخت
داغِ گل، مشتعل و جلوهی محشر دارد
"یاسر" از آتش آن، شعله به پیکر دارد
✍ #محمود_تاری (یاسر)
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حاج #محمود_تاری، فرمایشات امروز #مقام_معظم_رهبری به مناسبت سالگرد رحلت #امام_خمینی_ره را در قالب شعر درآورد... #امید_آفرینی؛ #جمهوری_اسلامی_ایران
باید که میان ملت ما
ایمان و امید زنده باشد
در پویش راه خدمت ما
ایمان و امید زنده باشد
فرمود عزیزْ رهبر ما
باید که شنید این سخن را
با جهد و جهاد و همت ما
ایمان و امید زنده باشد
برخیز و ز جان و دل بکوشیم
از چشمهی عاشقی بجوشیم
یعنی همه جا ز دعوت ما
ایمان و امید زنده باشد
باید سخن از امید گفتن
یعنی همهجا چو گل شکفتن
در هر سخن و عبارت ما
ایمان و امید زنده باشد
در عرصهی سبز استقامت
در راه دفاعِ از کرامت
در بِیْن تمام امّت ما
ایمان و امید زنده باشد
باید که برای حفظ ایران
در سایهی روشنای قرآن
هم بهرِ بقای عزّت ما
ایمان و امید زنده باشد
در حفظ کرامت جهانی
ماییم و تلاش جاودانی
باید که ز کار دولت ما
ایمان و امید زنده باشد
جایی که خطر کمین بگیرد
از خاتم ما نگین بگیرد
در همت و در صلابت ما
ایمان و امید زنده باشد
آیندهی کشور دلیران
یعنی که تمام خاک ایران
در آینهی صداقت ما
ایمان و امید زنده باشد
هنگام نشست و عافیت نیست
اینجا بجز از حضور ما کیست؟
برخیز که با اجابت ما
ایمان و امید زنده باشد
هر صبحدم امیدواری
چون فصل مطهّر بهاری
«یاسر» ز طلوع غیرت ما
ایمان و امید زنده باشد
✍ #محمود_تاری (یاسر)
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت
بُردند اگر هجوم به بیت مطهّرش
در پشت در نبود گرانمایه همسرش
شد بسته گرچه به ریسمان دو دست او
بر سر نبود تیغ عدوی ستمگرش
گیرم که گشت همسر او غرقِ غم ولی
دیگر نخورد ضرب غلافی به پیکرش
گیرم که ریخت اشک عزیزانش از جفا
دیگر نسوخت لالهی کوثر برابرش
گیرم که بود مادر طفلان او غمین
دیگر نبود غنچهی نشکفته پرپرش
باید گریست در غم آن طفل نازنین
طفلی که دید حادثه در بطنِ مادرش
با آن که برد پای پیاده عدو ورا
دیگر نبود شاهد آن لحظه دخترش
عمامهاش فتاد اگر چه ز سر ولی
دیگر نبود هجمهی نا اهل بر سرش
از غصّه دید گریهی اهل و عیال خود
امّا ندید صدْمه به پهلوی همسرش
گرچه نشست آه و فغانش به دل ولی
سیلی نخورد بر رخ تنها صنوبرش
خون میشود دو دیدهی "یاسر" چو قلب یار
زین ظلمِ بی شمار که سخت است باورش
✍ #محمود_تاری (یاسر)
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت بزرگداشت #حضرت_شاهچراغ_احمد_بن_موسی_ع
از یمن اوست خانهی دلها منور است
مسرور و شاد، حضرت موسیبنجعفر است
ذیالقعده را رسید فروغ دوبارهای
یعنی که ماه جلوه برانگیز اختر است
از نسل مصطفاست اینکه شکوفا شده چنین
در باغ عشق آینهدار صنوبر است
همنام مصطفاست غنچهی گلزار موسوی
وز عطر اوست گلشن جانها معطر است
احمد شکفت پیش دوچشم ستارهها
حالا رخش به لوح بهشتی مصور است
طفلی که گشت نور دو چشم امام عشق
این نورسیده جاری الطاف کوثر است
هفتم امام بوسه به رخسارهاش زند
رخسارهای که ماه به چشمش مسخر است
گر خواندهاند شاهچراغش به بزم عشق
این چلچراغ جلوهی نورش مکرر است
«یاسر» نرفت دست تهی از حریم وی
گنجینهی ولاست که لبریز گوهر است
✍ #محمود_تارى
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_روز_عرفه
دست بگشا به دعایی ز دعای عرفه
بده خود را تو صفایی ز دعای عرفه
بندگی کن تو درین بارِکْ لی فی قَدَرِک
بشنوی تا که ندایی ز دعای عرفه
عطش بندگیات را برسان سوی یقین
تا رسد آب بقایی ز دعای عرفه
دیده وا کن به سوی لِلدَّعواتِ سامِع
میرسد باز نوایی ز دعای عرفه
هر زمان صورت خود را بگذاری بر خاک
آید از عشق صدایی ز دعای عرفه
ای دل خسته و بیمار! بیا جانب او
تا بیابی تو دوایی ز دعای عرفه
غرق تطهیر شوید از کلماتش یاران
میتوان برد عطایی ز دعای عرفه
تا رسیدم به مضامین فَلاٰ تَبْتَلِنی
داشتم حال و هوایی ز دعای عرفه
پا مکش هیچ ز درگاه عبادت ای دل
نیست نومید گدایی ز دعای عرفه
هر که اندازهی وسعاش به سراپردهی نور
میبرد قدر و بهایی ز دعای عرفه
اشک ما ترجمهی راٰحِمُ کُلِّ ضارِع
دارد از نور جلایی ز دعای عرفه
دل من، این دل من با نفس یاربّاش
برده هر لحظه ضیایی ز دعای عرفه
برسان دیدهی دل را به نهانخانهی اشک
بطلب کرب و بلایی ز دعای عرفه
همچو "یاسر" به سر دوش گرفتم یاران
در همین عرصه لوایی ز دعای عرفه
✍ #محمود_تاری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_روز_عرفه
آمدهام شکسته دل، تا که خدا خدا کنم
هرچه گناه و جرم را، از دل خود جدا کنم
نالهی من شده فزون. میروم از خودم برون
رو به خدا برم کنون، بر همه من دعا کنم
از گل خود، بهار خود، میطلبم قرار خود
من که به یادِ یارِ خود، با گل خود صفا کنم
ای عرفه ببین مرا، بی گل خود غمین مرا
با غم وی قرین مرا، من که ورا صدا کنم
این من و روی ماه او، منتظر نگاه او
آمدهام به راه او، هستی خود فدا کنم
چشم کبود خویش را، بود و نبود خویش را
مِسِ وجود خویش را، با نگهش طلا کنم
پرده ز رخ کشیدنش، وقت سحر دمیدنش
من به هوای دیدنش، طایر دل رها کنم
گرچه فتادهام به چاه، گشته دو چشم من سیاه
آمدهام به اشک و آه، تا مگرش رضا کنم
با کرم دوبارهاش، یک نظر و اشارهاش
تا که کنم نظارهاش، دیدهی بسته وا کنم
آمدهام به سوی او، دیده و دل چو روی او
از عرفات کوی او، راهیِ نینوا کنم
داده به دل زمینه را، عطر گل مدینه را
تا که حریم سینه را، کوفه و کربلا کنم
حال سرشک نم نم و، شیون و ناله در غم و
گریه برای ماتم و، غربت لالهها کنم
«یاسر» دل شکسته را، در غم گِل نشسته را
ز قید تن گسسته را، لایق این عطا کنم
✍ #محمود_تاری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e