eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از همان آغاز چشم مرتضی ما را گرفت از ازل نام علی بر روی لبها جا گرفت این دل ویرانه ی ما را علی آباد کرد از همان روزی که عشقش در دل ما پاگرفت @hosenih من گدای بی پناه و زار و بی کس بوده ام پنجه ی مشکل گشای یار دستم را گرفت شیعه در محشر ندارد غصه ی فردوس را چون ز دستان یل خیبر گشا امضا گرفت با تمام روسیاهی آمدم بیعت کنم بلکه دستان مراهم همسرش زهرا گرفت فوق ایدیهم «یداللهِ» علی گردیده از... ...آن زمان که دست او را مصطفی بالا گرفت پیک حق بهر ادای احترامی آمد و بوسه ای از دستهای حضرت مولا گرفت بی ولای مرتضی توحید هم پوشالی است تا علی شد مقتدا دینِ خدا معنا گرفت @hosenih عاشق آن باشد که امشب از سر شوق وصال تا سحر با نام مولایش علی احیا گرفت کور می گردد دو چشم منکر مولای من تا ببیند فاطمه دست مرا فردا گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ قمر در گاهوارِ آسمان خفت سرود خواب را از کعبه بشنفت به تخت روز تا بنشست خورشید تمام نورِ خود بر کعبه پاشید @hosenih شکرخند سحر در پرده‌ی باد بشارت برد از میلاد نوزاد نه تنها کعبه شهد شوق می‌خورد سراپای جهان را ذوق می‌برد به دور کعبه هاله‌ هاله از نور چنان بسیار ، تا شد واله از نور به کعبه هست آری میهمانی که حق او را نماید میزبانی نسیم مهر ، خود بر کعبه می‌خورد که مادر ، درد زا از یاد می‌برد طعامش میزبانان بهشتی بیاوردند از خوان بهشتی @hosenih سه روز و شام مهمان خدا بود در این ایّام از دنیا جدا بود که ناگه کعبه را دیوار بشکافت زنی نوزاد در آغوش بشتافت لبش از خنده‌گویی انگبین داشت که در دستش وجودی نازنین داشت نهالی پاک در دامان او بود گل‌ ایثار در بُستان او بود هنوز از وحی قرآن نارسیده نه کس از کام پیغمبر شنیده که بر رُخسار احمد چهره تاباند فرازی چند را از مؤمنون خواند @hosenih علی فخر جهان آفرینش علی از کارگاه حق گزینش علی آن همسر زهرای اطهر علی آن مونس جان پیمب ر زلال معرفت در جان او بود پس از احمد قوی ایمان او بود علی آن یکّه تازِ وادی علم علی آن چشمه‌ی آبادی حلم به شهر علم پیغمبر علی در « سلونی»بارها فرمود حیدر @hosenih علی بود و لباس وصله‌داری علی با آن مقام شهسواری علی بود و بپا یک جفت موزه که در نزدش به از ملک دو روزه علی بود و غذایش نان جو بود که آن هم گاه گاهی در گرو بود علی بود و گلیم پاره‌اش فرش از آن سیر و سفر می‌کرد در عرش علی بود و همان تیغ کلامش نفس‌ها بود در گفتار رامش چسان آن ناکسان اندر سجودت به خون کردند آغشته وجودت @hosenih چسان ای تیز پر چرخ توحید که از تو چشم‌‌های علم جوشید ترا در خانه‌ات کردند محبوس که عدلت ای علی شد پرّ طاووس گلویت را بکرده استخوان چاک ؟ به چشمانت نشسته خار و خاشاک ؟ بمیرم من که بودی بی‌کس و یار وصیّ احمد و یک مشت بی‌عار به دل آن‌قدر بودت غصّه و آه که می‌گفتی تو درد خویش با چاه علی دست تو دست قدرت حق علی چشم تو چشم حق مطلق @hosenih علی شمشیر تو خشم خدایی علی لبخند تو مهر سمایی علی خود معنی اکمال دین است علی اتمام نعمت در زمین است علی مقصود از ایجاد هستی است علی معیار تام حق‌پرستی است علی میزان حق در روز موعود علی مصداق خاص خیر موجود علی حیران از او عدل است و انصاف هِمال او کجا یابند اخلاف علی در حیرتم از خالق او کدامین خاک کردش لایق او ؟ @hosenih علی حاکم به کلّ ماه و خورشید علی نور و جمال و خیر و امید علی قرآن ناطق جان احمد علی پرورده¬ی دامان احمد علی یک‌یک همه آیات قرآن که مدحش هل‌اتی آورد چندان علی قَدرت ندانستند و ما نیز نداند قدر دریا قطره ناچیز به درک تو کُمیت انبیا لنگ به وصف تو دهان یک جهان تنگ @hosenih قلم هنگام تحریر صفاتت نخستین گام گردیدست ماتت گلستان او و ما خاری به بستان نه در بستان که اطراف گلستان کتاب زندگانی او و ما قط یکی نقطه نه در پایان هر خط نه حتّی نقطه تا باشیم همرنگ فشار کمترین کلکیم بر سنگ فشار کم‌ترین کلک از غلط بود که گفتم نی ، تمنّایی ز خط بود @hosenih تمنّایی ز فردی خواب آلُود چو شد بیدار هر چه بود نا بود اگر او هستی و ما نیستی پس همین جا چامه را باید کنم بس ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آن که وصفش میکند الّله به قرآن حیدر است جلوه ی باری تعالی شیرِ یزدان حیدر است کعبه را حق پیش پایش کرده ویران تا ابد چون که تا روزِ جزا محبوبِ رحمان حیدر است @hosenih گر نبودش در جهان اسمی از این دنیا نبود آنکه داده بر جهان همواره سامان حیدر است صد هزاران همچو عیسی خادمانِ درگهش گفته عیسی دم به دم معنایِ درمان حیدر است من نمیگویم خدا باشد علی اما یقین آنکه باشد نزد حق، مافوقِ انسان حیدر است مُردگان را زنده گرداند علی با یک نگاه آنکه بنموده بشر را مست و حیران حیدر است منکرانِ مرتضی شیون کنان در آتشند این نباشد ناروا چون دین و ایمان حیدر است آنکه از مهر و وفا جود و سخا چون مصطفی میدهد بر دردِ ما الساعه پایان حیدر است @hosenih سر به سر گوید علی از مصطفی در هر مکان در رثای مصطفی دائم غزلخوان حیدر است موسم جان کندنم وقتی که می افتم ز پا آنکه مرگم را نماید سهل و آسان حیدر است تا خدا دارد خدایی میدرخشد نامِ او آنکه باشد جاودان چون حیِّ سبحان حیدر است بی سبب باران نمی بارد به رویت ای زمین باعثِ هر قطره از این آبِ باران حیدر است روز و شب مستی کنم در جمع مستان تا ابد شاد از این مستی شوم چون پیر مستان حیدر است @hosenih جز علی دیگر که آرد مه رخُی همچون حسین صاحب و بابای آن شاهِ شهیدان حیدر است آخرِ نهج البلاغه مینویسم اینچنین: فارق العاده ترین انسانِ دوران حیدر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با خاك پايت گاه گاهي همنشين هستي يعني اگر چه آفتابي ذره بين هستي فرقي نكردي،كودكي ات هم بزرگي بود از اول اين بودي و تا آخر همين هستي @hosenih آغاز و پاياني نداري ،ما كه مي دانيم از نقطه چين بودي تو و تا نقطه چين هستي هم آفرين بر آنكه مولا آفرين بوده هم آفرين بر تو كه انسان آفرين هستي هرشب چهل منزل تو را ديدند اما نه هرشب تو در آغوش رب العالمين هستي "مؤمن"خودش را خوانده درقرآن خدا از چيست؟! فرموده تنها تو"اميرالمؤمنين"هستي ايمان تو كفر مرا ديگر درآورده است از مرگ تلخ طلحه هم اندوهگين هستي @hosenih دار و ندارش را امين مكه دستت داد از بس امين الله في ارضه،امين هستي سر در تنور خانه ی بيوه زن كوفه گرم حديث نفس هستي شرمگين هستي سر در تنور خانه ی بيوه زن كوفه ياد سري مجروح و خاكستر نشين هستي ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ به طوف کعبه زنی پاک و محترم آمد میان سینه ی او شعله های غم آمد دخیل بست به دامان صاحب خانه به سوی رکن یمانی دو سه قدم آمد صدا زد ای که مرا میهمان خود کردی بگیر روی مرا ، لحظه ی کرم آمد همین که دل نگران شد خدا اجابت کرد صدای اُدخُلی از داخل حرم آمد قدم نهاد به عرشی ترین مکان و سپس شکاف سینه ی بیت العتیق هم آمد میان خانه چه ها شد کسی نمی داند فقط سلام ملک بود دم به دم آمد سکوت خلق شکست و پس از گذشت سه روز زمان جلوه نمایی دلبرم آمد میان صورت او هر چه نور منجلی است همین بس است ز مدحش که نام او علی است @hosenih ز داغی لب ساقی خرابمان کردند میان کوزه چهل شب شرابمان کردند محک زدند به ناز نگار این دل را برای ناز کشی انتخابمان کردند قرار شد که دم مرگ روی او بینیم به شوق وصل ، همه ی عمر عذابمان کردند دعا شدیم و سحرها میان نخلستان به سجده های علی مستجابمان کردند ابوتراب کرم کرد و بین این همه خلق مقابل قدم او ترابمان کردند چو ذره ایم در این وادی و به نام علی بلند مرتبه چون آفتابمان کردند همیشه بیشتر از احتیاجمان دادند همیشه با کرم خویش آبمان کردند بداند عالم امکان که ما علی داریم چه غم ز فتنه ی ایام تا علی داریم @hosenih میان بزم خراباتیان قراری نیست به باده نوش که برهان عقل کاری نیست تمام دلخوشی ما محبت علی است ز هیچ کس به جز آقا امید یاری نیست کلیمِ طور نشین شاهد کلام من است به پیشگاه علی سجده اختیاری نیست قبولی همه اعمال با ولای علیست به هر چه طاعت بی حُبش اعتباری نیست حرام باشد اگر رو به غیر او بزنیم کریم تر ز علی هیچ سفره داری نیست تمام نسل علی یذهبٌ مِن الـرَّجسند به شأن و عزت این خاندان تباری نیست مقابل حرمش آسمان کُند تعظیم به جز مقابل او جای خاکساری نیست علی تجلی سبحان ربی الاعلاست ثواب بردن نامش تبسم زهراست @hosenih ببین که هر چه پس پرده بود افشا شد دلیل خلقت کون و مکان هویدا شد برای این که کسی شک نیاورد بعداً شکاف کعبه نیامد به هم معما شد دعا کنید که امشب خدا خریدار است دعا کنید که درهای آسمان وا شد علی ست آن که جهان تحت اختیارش بود ولی به زُهد و وَرَع بی نیاز دنیا شد علی ست آن که زمان عروج هر سحرش تمام عرض و سماوات پیش او پا شد علی ست آن که به معراج پشت پرده نشست انیس و هم نفس مصطفی در آنجا شد علی ست آن که نشان تَـعبُّد محض است فقط مقابل معبود قامتش تا شد علی ست آن که به هر رقص ذوالفقار او گره ز ابروی احمد به حمله ای وا شد نرفته از درِ این خانه نا امید کسی امور خانه ی این مرد دست زهرا شد ز راه آمده حیدر ، همه قیام کنید نهاده دست به سینه به او سلام کنید @hosenih دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف که قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش ، گریه بر غم زهراست به گوش می رسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز کوفه و خون آبه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی که سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشکم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین می دهد پگاه نجف شب زیارتی شاه کربلا باشد دلم هوایی آن صحن با صفا باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم @hosenih با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم جلوه‌ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما هر چه دارم همه برای شما، لَكَ روحی فِدا علی جانم @hosenih هادیِ راه، سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن برده‌ات می‌شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ هرکه از قافله‌ی یار جدا می‌گردد عاقبت اهل دو رنگی و ریا می‌گردد گره اهل ولا کور اگر باشد هم با نگاه علی و فاطمه وا می‌گردد عبد آلوده نفس هم بکشد پیش علی پاک تر از همه‌ی آینه‌ها می‌گردد هرکسی روبروی نام علی سر خم کرد در قنوت سحر فاطمه جا می‌گردد هرکسی مست علی نیست بداند این را تا خود حشر گرفتار بلا می‌گردد هرکسی قطره‌ای از جام ولایت بچشد علوی می‌شود و از عرفا می‌گردد تَرَک خانه‌ی کعبه به دوعالم فهماند دل که بشکست فقط جای خدا می‌گردد عشق مولا گهر و سینه‌ی من هم صدف است دل من قبله‌نماییست که سمت نجف است @hosenih نام مولاست که هر لحظه گره باز کند در دل حیدریون شور جنون ساز کند جای دارد دل هر کس که در آن مهر علی‌ست روز محشر به بهشت ازلی ناز کند شب معراج هم انگار نبی گفت علی تا که از خاک شود کنده و پرواز کند شیعه با نام علی رقص جنون می‌گیرد این فقط نام علی هست که اعجاز کند سالی یک مرتبه آن‌هم شب میلاد علی نذرکرده‌ست خود کعبه دهن باز کند یاعلی عرش نشسته‌ست به امیدی که قد و بالای تو را باز برانداز کند مصطفی شمس بهشت است اگر ماه تویی او رسول است اگر پس ولی الله تویی @hosenih غیرت حیدری تو دل کوثر را برد مصطفی با تو فقط نام برادر را برد شب معراج به سوی حرم قرب خدا با پر نام تو جبریل پیمبر را برد آمدی دردل میدان و همه ترسیدند نعره‌ی حیدری‌ات زَهره‌ی لشکر را برد ذوالفقار تو خودش کار خودش را بلد است با مدد از نفست باد شد و سر را برد لشگری از غضب مالک اشتر ترسید چون‌که نام اسداللهی حیدر را برد موقع چرخش تیغ تو زمان می لرزد پلک برهم بزنی قلب جهان می لرزد @hosenih گِل ما روز ازل تشنه‌ی باران تو شد خود حق شیفته‌ی این‌همه ایمان تو شد تو اگر شکل خدایی خود او خواسته است به کسی چه که اگر قبله مسلمان تو شد تو علی هستی و عالم همگی حیرانند که چگونه خود معبود تو حیران تو شد نمک سفره‌ی تو روزی عالم را داد آدم این شد که نمک‌گیر تو و نان تو شد دست تو دست خدائیست یدالله، علی هرکه از علم غنی شد ز گدایان تو شد همه گفته تو مهمان دل کعبه شدی کس نفهمید که کعبه‌ست که مهمان تو شد تو خودت کعبه‌ای و کعبه فقط از سنگ است گشتن دور حرم بی‌تو علی‌جان ننگ است @hosenih عارفان باده میارند ز دریای نجف بس‌که ذکرت برکت داده به شب‌های نجف از همان روز که پا بر سر این خاک زدی معدن دُر نجف گشته همه جای نجف آرزوی دلم این است که روی قبرم بنویسند مرا هم عبد مولای نجف چقدر گوشه‌ی ایوان طلا می‌چسبد بنشینی سحری و بخوری چای نجف کاش می‌شد بنویسند در این ماه رجب یک سفر کرببلا البته فردای نجف کاش می‌شد بشود قبر من سوخته دل در میان حرم حیدر و بابای نجف من نجف باشم اگر تا به سحر می‌خوانم ها علی بشر کیف بشر می‌خوانم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ کسی دکان نگشوده‌ست بی‌جواز علی که رزق هیچ کسی نیست بی‌نیاز علی @hosenih خدا به داد ترازوی عادلان برسد اگر حساب بسنجند با تراز علی جهان سوال بزرگی‌ست، کشف خواهد شد اگر که چاه بگوید چه بود راز علی گره به کار خود انداختی طناب! چرا؟ چه خواستی که نداده‌ست دست باز علی بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید چه دیده از دو دم تیغ یکه‌تاز علی @hosenih به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست نماز هیچ کسی را به جز نماز علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مرا پیر طریقت جز علی نیست که هستی را حقیقت جز علی نیست مبین غیر از علی پیدا و پنهان که در غیب و شهادت جز علی نیست @hosenih مجو غیر از علی در کعبه و دیر که هفتاد و دو ملت جز علی نیست چه باک از آتش دوزخ که در حشر قسیم نار و جنت جز علی نیست اگر کفر است اگر ایمان بگو فاش که در روز قیامت جز علی نیست اساس هر دو عالم بر محبت بود قائم محبت جز علی نیست در آن حضرت که دم از «لی مع الله » زند أحمد معیت جز علی نیست @hosenih شنیدم عاشقی مستانه میگفت خدا را حول و قوت جز علی نیست وجود جمله أشیاء از مشیت پدید آمد مشیت جز علی نیست شهنشاهی که بر درگه ملائک زنندش پنج نوبت جز علی نیست علی آدم، علی شیث و علی نوح که در دور نبوت جز علی نیست @hosenih علی احمد، علی موسی و عیسی که در اطوار خلقت جز علی نیست ترا پیر طریقت گو عمر باش مرا پیر طریقت جز علی نیست @hosenih اگر گوئی علی عین خدا نیست بگو نیز از خدا هرگز جدا نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ صدا آری صدا جان جهان را زیر و رو می‌کرد پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می‌کرد نفس های خودش بود آن صدای با طمأنینه صدایی که شب معراج با او گفتگو می‌کرد @hosenih نمی‌دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می‌کرد خدا آن شب سخن می‌گفت با صوت یداللهی خدا پیش محمد دست خود را داشت رو می‌کرد خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می‌کرد @hosenih نفهمیدیم مولا را نفهمیدیم بعد از جنگ علی شمشیر را با اشک‌هایش شست و شو می‌کرد اگر او یازده تن را به جای خود نمی‌آورد چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می‌کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شده وقت علی گفتن، سرِ دیوانه آوردم لبم را سوی این باده چه بی‌صبرانه آوردم اگر میزان علی باشد، عمل هرگز ندارم من فقط بارِ محبت را به روی شانه آوردم @hosenih دمی که معصیت کردم ز مستیِ محبت بود شبیه آن بلایی که سرِ پیمانه آوردم خراب‌آبادِ این سینه مبدَّل بر گلستان شد ازل که حب حیدر را در این ویرانه آوردم همین که صاحب دل شد، همین که شمع محفل شد برای بیعت با او پرِ پروانه آوردم گدا هر قدر هم آمد، غضنفر شهریارش کرد فقیرم.‌.. ظرفِ خالی را ولی شاهانه آوردم به هر کس می‌رسم می‌گویم از اعجاز چشمانش تمام اهل بیتم را درِ این خانه آوردم برای بردن نامش لبم برّان‌تر از تیغ است همیشه نامِ مولا را فقط مردانه آوردم علی اول، علی آخر، علی حق است و حق حیدر بنوش از باده‌ی کوثر، دمِ رندانه آوردم سرم بر روی زانو و دلم تنگ نجف گشته به یاد عشقِ سوغاتی که از میخانه آوردم @hosenih نجف رفتم دلم را زیر ایوان دست او دادم دلِ سالم به او دادم، دل دیوانه آوردم‌ "علی‌گفتن" خودش شیرین‌تر از شعر و غزل باشد چنان مستم که نامش را هنرمندانه آوردم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ علیست با خداست یا خداست با حیدر خدا نبود و نبود از خدا جدا حیدر گره‌گشای تمام پیمبران خدا به زیر تیغ بلا بود ذکر یا حیدر رسوخ کرده به دل‌های مومنین زهرا نفوذ کرده به اعماق سینه‌ها حیدر به نام نوح ، اگر چه تمام شد تو بدان که نوح مجری طرح است و ناخدا حیدر نبی به غیر علی جلوه‌ای ندید آن شب بگو چکیده‌ی معراج مصطفی حیدر ضحی و فجر و بلد، نور و مومنون و نباء بروج و فتح و قلم، قدر و هل اتی حیدر یگانه احد و بدر و خیبر و صفین به کارزار ، اسدالله انما حیدر به روی دوش نبی بت شکن علیست علیست به حق قسم یل مرحب فکن علیست علیست @hosenih صفای کعبه فزون با قدوم مهمان شد کم است گرچه که صحبت ز تو فراوان شد چنان ز بام خدا مهر روی تو سر زد که خواب ناز ابوجهل‌ها پریشان شد کجاست چشم بصیرت که بنگرد آنروز به احترام تو لات و هبل مسلمان شد عجب نبود که تورات را زِ بر خواندی و یا که بر لبت انجیل هم نمایان شد عجب که قبل‌تر از آنکه بعثتی باشد ترانه‌های لبت آیه‌های قرآن شد چه افتخار بزرگی نصیب ما شده است که پایگاه تشبع زمین ایران شد قرار و وعده‌ی ما سال بعد این موقع نجف میان حرم روبروی ایوان شد ز راه دور دلم روزیش مضاعف شد به صحن حضرت زهرای تو مشرف شد @hosenih ز روی توست اگر روشن است این آفاق ز عشق توست که دیوانه‌اند این عشاق پدر بزرگ ، اذان گفت تا که در گوشم همان نخست علی‌جان خوش آمدی به مذاق چو گفت اشهد ان علی ولی الله به حُرمت نفس او به تو شدم مشتاق اگر که حال و هوای حرم گرفته دلم هوای هیأت‌تان را نمودم استنشاق به دستِ خالی دل‌ها تصدقی فرما زیارت حرمت کن به عاشقان انفاق به نوکری بپذیرم به آستان نجف به نوکری‌ات اگرچه ندارم استحقاق به شوکت و عظمت هر چه را دهم نسبت به تو به غیر خدایی نکرده‌ام اغراق حدید و فاطر و فرقان و سجده و شعراء علی ولی خدا غالبٌ علی الاعداء @hosenih ابوتراب شد آقای خانه‌ی کعبه خداست محو تماشای خانه‌ی کعبه به شوق بنت اسد کعبه آمد استقبال بریز گل به قدم‌های خانه‌ی کعبه به گوش دل بشنو ذکر یاعلی گل کرد بلند بر لب بت‌های خانه‌ی کعبه به کعبه آمدنش روح تازه‌ای بخشید علی شده است مسیحای خانه‌ی کعبه به عشق حیدر کرار بوده کز اول نوشته‌اند الفبای خانه‌ی کعبه دمی که حضرت قائم به انتقام آید بایستد چو نبی پای خانه‌ی کعبه اذان به اشهد ان علی ولی الله شنیدنی‌ست ز بالای خانه‌ی کعبه کنار کعبه چو با ذوالفقار برخیزد اساس داعش و وهابیت فرو ریزد @hosenih علی‌ست عالی و اعلاء و حُبُّهُ میزان علی‌ست والی و والا و بغضهُ نیران کلام حق همه تفسیر خانواده‌ی اوست علی یم و حسنینند لؤلؤ و مرجان الا محب امیر نجف حَنیئَا لَک نسیم دلکش و انهار روضة الرضوان شنیده‌اید یدالله فوق ایدیهم علی ید و اسد و وجه خالق سبحان یکی ز دست‌پرورده‌های او بوذر یکی ز ماحصل مکتب علی سلمان قسیم جنت و نار است روز رستاخیز علی بود که به یوم الجزا دهد فرمان بدا به حال شمایی که از علی دورید سَنَفرُغُ لَکُم آنروز أَیُّهَ الثَقَلان * علی امیر خلایق علی سفیر خداست علی حقیقت انکار ناپذیر خداست @hosenih به استنادِ چنین آفریدن حیدر خدای ماست خدایی خدای ذوق و هنر لسان اهل سخن در ثنای او الکن که ماورای زبانهاست ساقی کوثر ز روی خطبه‌ی بی‌نقطه و الف پیداست یگانه است علی در خطابه و منبر حقیقت اسدالله را کسی نشناخت به غیر فاطمه و جز خدا و پیغمبر علی‌ست که زرهش نیمه بود و پشت نداشت علی برای نبی داشت حکم یک لشگر به هر کجا شب معراج پا نهاد نبی به چشم دید عیان رد پایی از حیدر علی‌ست مرد دو عالم پدر برای همه مبارک همگان روز مرد و روز پدر امیر بود و غذا و لباس او ساده زبان به مدح و ثنایش به لکنت افتاده @hosenih علی یکی بُوَد و بی نظیر می‌ماند همیشه دشمن حیدر حقیر می‌ماند هزار مرتبه با عشق یا علی گفتن به ختمِ کامل جوشن کبیر می‌ماند به حق که عاد من عاداه و وال من والاه سپر بُود به دعای مجیر می‌ماند علی بشیر و نذیر و بصیر بوده و هست علی بشیر و نذیر و بصیر می‌ماند چه کس چو روبهی از کارزار کرده فرار علی درون احد مثل شیر می‌ماند علی به لطف خدایش امیر بوده و هست و تا قیام قیامت امیر می‌ماند مسیر سمت خدا خطِّ رد پای علی‌ست برنده آنکه درون مسیر می‌ماند قسم به حق که فراتر ز فهم ماست علی هزار مرتبه شکرش که سهم ماست علی * آیهء شریفه 31 سوره الرحمن(ای جن و انس به زودی به حساب کار شما هم رسیدگی خواهیم کرد) ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ساقی شبیه ساقی کوثر نیامده جز او کسی به جای پیمبر نیامده جز او برای فاطمه همسر نیامده از کعبه جز علی احدی در نیامده یعنی کسی به پاکی حیدر نیامده @hosenih هر کس غلام فاطمه شد در پناه اوست شاهی که عرش دوش نبی جایگاه اوست در معرکه سلاح نبردش نگاه اوست این گیسوی سیاه که تنها سپاه اوست بر شانه اش سیاهی لشکر نیامده @hosenih اولاد مرتضی همه ذاتاً مطهرند قرآن ناطقند، شفیعان محشرند شاهان روزگار غلامان قنبرند خدّام عرش گوش به فرمان حیدرند دور و برش که قحطی نوکر نیامده @hosenih ابروش وقت جنگ کم از ذوالفقار نیست دنیا به جنگش آمده و بی‌قرار نیست در مکتبش ضعیف‌کشی افتخار نیست کرار که در مبارزه اهل فرار نیست این کارها به فاتح خیبر نیامده @hosenih هرگز نمی‌شود علم عشق سرنگون عشقش کشیده‌است دلم را به خاک ‌و خون پایان کار عاشق او چیست جز جنون؟ او گرد خاک پای علی شد که تا کنون سردار مثل مالک اشتر نیامده @hosenih گرچه نبی نبود، وصی نبی که بود مسند نشین بی‌بدل این اریکه بود مردی که همسرش به ملائک ملیکه بود باید خدا شوی که بفهمی علی که بود کاری که از بنی‌بشری بر نیامده @hosenih در حال احتضار ولی فکر قاتل است مولای ما نمونه انسان کامل است بی مهر او تمام عبادات باطل است آدم بدون عشق علی مشتی از گل است حیف از دلی که در بر دلبر نیامده @hosenih دشمن هم از عنایت تو بی‌نصیب نیست در کشور تو هیچ غریبی غریب نیست بیچاره‌ای که در دل زارش شکیب نیست با اینکه فکر آیه «أمّن یجیب» نیست از بارگاه لطف تو مضطر نیامده @hosenih بر راه کفر سد زده دیوار تیغ تو اصلاً هدایت است فقط کار تیغ تو هو، حق، علی مدد، همه اذکار تیغ تو دیدیم هر که رفت به دیدار تیغ تو با سر فرار کرده... ولی سر نیامده @hosenih استاد در فنون نبردی ابوتراب فــــرمانروای کشور دردی ابوتراب حتی به مور ظـلم نکردی ابوتراب گفتم هزار مرتبه مردی ابوتراب با تو هزار مرد برابر نیامده @hosenih شد در غم تو چشم هزاران یتیم تر بعد از تو می‌شوند یتیمان یتیم تر من از ازل اسیر تو ام یا قدیم تر ای خانواده‌ات همه از هم کریم تر از سفره‌ی تو پر برکت تر نیامده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ پدر خاك آمده به زمين از فراسوي قله ی ادراك رونمايي شده است در خلقت دومين قيد جمله ی لولاك @hosenih من چه گويم ز شان مادر او بي نظيري كه بي نظير آورد غير از اين نيست وصف بنت اسد دختر شير بود و شير آورد @hosenih مستجيري به مستجار آمد روح تازه گرفت بيت عتيق كعبه اي كه علي درونش نيست چون ركابي شود بدون عقيق @hosenih صاحب خانه رفته در خانه ديگر اذن دخول لازم نيست حيدر از حفظ بود قرآن را با وجودش نزول لازم نيست @hosenih بين آغوش احمد مكي آيه هايي ز مومنون مي خواند عقل كل بود و با كراماتش عاشقان را سوي جنون مي خواند @hosenih كعبه تنها نه زادگاه علي در نجف نيز خاك او كعبه است سجده آورده ايم سمتش چون اولين سينه چاك او كعبه است @hosenih ملك الموت پيشمرگش بود او كه شاگرد ذوالفقار علي است خلقت اهل بيت كار خداست مابقي هرچه هست كار علي است @hosenih كيست مولا، همان كه در كعبه بر روي شانه ی پيمبر رفت شانه هاي نبي همان عرش است حيدر از عرش هم فراتر رفت @hosenih گردش روزگار دست علي است كهكشان دانه هاي تسبيحش درِ خيبر شكسته، چيزي نيست فتح آن قلعه بود تفريحش @hosenih چند سالي درست قبل ازل زندگي را شروع كرده علي هر زمان رزق مي رسد از راه شك ندارم ركوع كرده علي @hosenih شب معراج مصطفي حس كرد در پس پرده روبروي عليست به گواه فمن يمت يرني بازگشت همه به سوي عليیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نمی‌رسد به خدا بنده‌ی خدا بی تو میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی تو خدا مرا ز سر کوی تو جدا نکند که می‌رسد به من از هر طرف بلا بی تو @hosenih عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک خودت بگو که کجا من روم؟ کجا بی تو؟ بهشت بی تو علی جان حقیقتش نار است به منکرت بسپارم بهشت را بی تو @hosenih دلیل حب شما هست اصل طینت‌مان وگرنه نیست محبت به دل روا بی تو و خاک منکر تو از تبار سجّین است کشیده شد گِل آن ها به ناکجا بی تو بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن منم اسیر تراب و ابوترابی تو جلا بده به دل تیره‌ام علی جانم نخورده است عقیق دلم جلا بی تو @hosenih قسم به چادر خیرالنسا که درد مرا مسیح هم نتواند دهد شفا بی تو نمی‌شود که دوباره مرا نجف ببری؟ چه قدر خسته‌کننده است لحظه‌ها بی تو همیشه بودی و هستی، همیشه خواهی بود چرا که خلق نشد کل ماسوا بی تو تمام مظهر اسماء حق تعالایی نشد شناخته هرگز دمی خدا بی تو @hosenih صفای کعبه فقط سمت مستجارش هست نمی‌بَرَد کسی از بیت حق صفا بی تو به سجده هم که روم ذکر یاعلی گویم نکرده خالق خود را کسی صدا بی تو همیشه کرب و بلا می‌رویم بعد نجف نمی‌رویم سوی شهر کربلا بی تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ﺷﺄﻥ تو در اندیشه ما جا شدنی نیست درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد بر خاک نوشتند علی ؛ در نجف شد @hosenih ماییم و دلی مست در ایوان طلایی احسنت ! چه معماری انگشت نمایی تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی... هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد @hosenih در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد از برکت نام تو اذان نیز اذان شد سردار بجز میثم تمار نداریم ما غیر علی با احدی کار نداریم @hosenih از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟ گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟ از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟! هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست @hosenih نام تو شده قدرت بازوی پیمبر در غزوه احزاب تویی یک تنه لشکر یک ضربه ات از کل عبادات فراتر با فاطمه شد قدرت تو چند برابر غیر از تو علی هیچ کسی حصن حصین نیست یا فاطمه گفتی رجزی بهتر از این نیست @hosenih باید که به رخ ها بکشانی هنرت را آسوده کن این مرتبه تیغ دوسرت را رندی کن و یک گوشه رها کن سپرت را صفین محیاست بیاور پسرت را چشم تو گره خورده به ابروی اباالفضل وصل است به تو قدرت بازوی اباالفضل ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ برای گفتن از او پای شعر هم به گِلْ است قلم به دست من حتّی هنوز هم دو دل است چگونه واژه بگیرد به کار چون خجل است که جان سپردن شاعر ز عجز، محتمل است به ذره گر نظرِ لطفِ ماهِ من نرسد به آسمانِ وصالش نگاه من نرسد @hosenih قلم به دست من امشب به شور آمده است دوباره موسیٖ جانم به طور آمده است دوباره بانگ أَنَا الله ز دور آمده است بیا که جلوه ی مستورِ نور آمده است بیا که شاه و گدا همنشین هم شده اند دگر دعا و اجابت قرین هم شده اند @hosenih زمین مکّه کند فخر بر سمٰا امشب رسد ز سوی سماوات این ندا امشب رسیده آیت تطهیر و هَلْ أَتیٰ امشب رسیده نَفْسِ پیمبر، ولیّ ما امشب برای هرچه خدا گفت یک مَثَل آمد علی عالی اعلای بی بَدَل آمد @hosenih امیر مُلک ولا شاه لافتیٰ حیدر شهی که آمده در شأنش إنّما حیدر برای امر خلافت به حقّ سزا حیدر وَ معجزات نبوّت به انبیا حیدر زمین ز مَقدم او رشکِ آسمان گردید به روی دست نبی دستِ حقّ عیان گردید @hosenih علیست یار و مددکار انبیای خدا علیست در همه احوال آشنای خدا علیست راضی مطلق به هر قضای خدا علیست آیت عظمای حقّ برای خدا درون سینه ی من تا که عشق پابرجاست زبان فقط به دهانم به یاعلی گویاست @hosenih ولایت تو به من داده آبرو آقا فقط به عشق تو هستم به گفتگو آفا به دست من ز مِی عشق دِهْ سبو آقا نگو که رانده ای از خود مرا، نگو آقا لبم به عشق علی هر دم این ثنا دارد خوشا به حال دل من که مرتضیٰ دارد @hosenih هر آنکه از تو سرود و هر آنکه از تو نوشت یقین به حُرمت حبِ تو می سِزَد به بهشت بگو به سر که ندارد به سر خیالت، خشت بدون مُهر ولایت، اساس نیکی زشت به حشر، دشمنِ تو سرفکنده می آید به شیعیان تو آن روز خنده می آید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ کیست معادل امیر مومنان؟ رقیب قابل امیر مومنان؟ شرح فضائل امیر مومنان...! نقش شمائل امیر مومنان... سیر منازل امیر مومنان... اوج مراحل امیر مومنان... کار کسی نیست به جز خدای من علی کجا و ذهن پر خطای من @hosenih خدا به حق عاشقان با صفا به ربنای بنده‌های بی ریا به ناله‌ی شکسته‌های مبتلا به حرف حرف آیه‌های هل اتی به هوی هویِ ذوالفقار مرتضی به کشته‌های راه شاه لافتی بیا نمک بریز در بیان من خدای دلنواز مهربان من! @hosenih مکان علی، زمین علی، زمان علی ابهت خدای لا مکان علی دعا علی دوای درد جان علی ولیِ حق، امام انس و جان علی فلق علی افق علی اذان علی عیان علی حقیقت نهان علی میان هوی و های شاعرانه ام... در انتظار لطف دلبرانه ام @hosenih فلک علی... ستون آسمان علی محک علی... مدار کهکشان علی کرم علی شکوه جاودان علی صفا علی طراوت جهان علی توان علی امید ناتوان علی تمام عشق صاحب الزمان علی و کل غم... بذکره سینجلی علی علی علی علی علی علی @hosenih شعر علی شعور شاعران علی شهد علی شهود شاهدان علی نور علی چراغ رهروان علی ولی علی امیرِ سروران علی جوهره ی صدای عاشقان علی دمِ سحر دمِ موحدان علی قمر علی ، شرر علی، سحر علی مدّبرِ قضا علی... قَدَر علی @hosenih نفس علی... نفس بزن بخوان علی امیر دل دلیر دلستان علی محبت و عطای بیکران علی شفای جان شفیع مهربان علی حقیقتِ فراتر از گمان علی همیشه راه بازِ آسمان علی علی علی... امیر لو کشف علی! حواله کن دوباره یک نجف علی @hosenih منم رعیت بلادِ تو علی ترانه خوان خانه زادِ تو علی اسیر رأفت زیادِ تو علی سرم سرای اعتقادِ تو علی من و شفاعت معادِ تو علی بهشتی‌ام به یمن یادِ تو علی ندیدم از غم تو خوشگوارتر ندیدم از دم تو ذوالفقارتر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مولا براي از تو سرودن غزل کم است تلميح و استعاره ، مجاز و بدل کم است بايد براي مدح تو قرآن ناب خواند شعر و خطابه، قصه و ضرب المثل کم است آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است شيريني شکر که چه گويم، عسل کم است بايد براي مدح تو از صبح بدر گفت هيجاي نهروان و شکوه جمل کم است اي دست اقتدار خدا، فارس العرب اصلا براي شان تو تعبير «يل» کم است شد شهره در ميان عرب تک‌سواري‌ات آوازه‌هاي صاعقه‌ی ذوالفقاري‌ات @hosenih اي آفتاب علم و يقين يا ابوتراب همواره در مدار تو دين يا ابوتراب صبح نگات شمس ضحي يا ابالحسن تار عبات حبل متين يا ابوتراب از ابتداي خلقت خود کسب فيض کرد در محضر تو روح الامين يا ابوتراب مولاي من ولايت تو از ازل شده با روح و جان شيعه عجين يا ابوتراب الطاف بي کران تو اي قبله گاه جود مي‌بارد از يسار و يمين يا ابوتراب در رستخيز صبح قيامت براي ما عشق تو است حصن حصين يا ابوتراب با عطر و بوي هر نفست در مشام شهر جاري شده‌ست خلد برين يا ابوتراب چشمان روشن تو بهشت پيمبر است اصلاً سرشت تو ز سرشت پيمبر است @hosenih تفسير کن براي همه محکمات را اسرار ناب آيه‌ی صبر و صلات را مولاي من تمام صفاتت الهي است آئينه اي تلألؤ انوار ذات را شرط حيات طيبه نور ولايت است از ما مگير حضرت عشق اين حيات را با نعمت ولايتت آقا خود خدا بي شک گشوده بر همه باب نجات را يک لحظه در ولايت تو شک نمي‌کند هر کس شنيده زمزمه‌ی کائنات را تو آمدي کمي به زمين آسمان دهي تا که تجليات خدا را نشان دهي @hosenih تسبيح انبياء معظم علي علي‌ست نقش لب پيمبر خاتم علي علي‌ست رمز نجات حضرت موسي ميان نيل فرياد استغاثه‌ی آدم علي علي‌ست رمز تقرب همه‌ی اهل کائنات آواي هر فرشته دمادم علي علي‌ست لبيک کعبه و حجر و مسجد الحرام زيبا ترين ترنم زمزم علي علي‌ست هر گوشه را که مي‌نگرم ذکر خير توست آقاي من عبادت عالم علي علي‌ست تو آمدي و عزت توحيد پا گرفت نور خدا زمين و زمان را فرا گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دل بیقرار دارم ، سرِ بابِ دار دارم هوس انار دارم، طلب از نگار دارم لب سرخ و آبداری شب سور و سات آمد، شب انبساط آمد شب التفات آمد، شب مسئلات آمد شب عشق و بوسه‌کاری @hosenih شب عشق بی‌کرانه، شب شعر عاشقانه شب شور بی بهانه، شب مستی و ترانه شب عاشقانه خواندن شب بیقراری آمد، برکات جاری آمد اجل خماری آمد ، شب می‌گساری آمد شب شاعرانه خواندن @hosenih چه هوای دلپذیری، چه بهار بی نظیری چه دل بهانه گیری، چه خوش است زخم تیری ز کمان تک سواری چه دلاور دلیری، چه نگار چشمگیری چه خوش است این اسیری، و چه خوشتر اینکه شیری برود پی شکاری @hosenih رجب المرجب است و، خم می لباب است و رطب و لب و شب است و، شب شور یا رب است و لحظات استجابت دم پر شعف بگیر و، طربی ز دف بگیر و سر خود به کف بگیر و، طرف نجف بگیر و... بطلب! دهد شرابت @hosenih سبب نجات آمد، نفس حیات آمد پل ارتباط آمد، مه ممکنات آمد چه دلیل دلربایی چه بشارت بشیری، چه نذیر بی نظیری چه مراعات نظیری، چه شهی ؟! عجب وزیری به جلال کبریایی @hosenih برو سوی طور سینا، بطلب نگاه اما ... ارنی مگو چو موسی، که نیارزد این تمنا... به جواب لن ترانی دم یا علی بخوان و، برو سمت آسمان و به هوای او بمان و، دل خسته را بخوان و برهان ز سرگرانی @hosenih چه شکوه لایزالی، چه جمیل ذوالجلالی چه جمالی و کمالی، چه کرامت زلالی چه امیر دلگشایی منشین خراب و غمگین، دل خود ز غیر برچین "برو ای گدای مسکین" سر راه شاه بنشین به بهانه‌ی گدایی @hosenih بگو ای شه گرامی، نگران خاص و عامی به تبسم سلامی، به عنایتِ پیامی... برسان به عرش ما را اگر عاشقِ نگاهی، ز جگر برآر آهی بطلب هر آنچه خواهی "که نگین پادشاهی" "دهد از کرم گدا را" @hosenih "علی ای همای رحمت" نفسِ رهای رحمت دم دلربای رحمت، همه ی صدای رحمت "تو چه آیتی خدا را" شبی ای مه یگانه، بگذار روی شانه سر سائل شبانه، بنواز دلبرانه دل بیقرارها را @hosenih تو و رو گرفتن از ما ؟ من و دوری از تو حاشا تو و قهر و کینه کلّا، نکند عزیز زهرا بزنی ز ره کنارم تو امید روزگارم، تو ترانه‌ی بهارم تو ... تویی و من غبارم، به خدا امیدوارم که به پات سر گذارم @hosenih کرم کریم عالم! حَکَمِ حکیم عالم! عَلَمِ علیم عالم، نباء عظیم عالم! حَسنت ابوالکرامه چه کنم ترانه سازم، گل نازدار نازم بنگر تب نیازم، ز سرت مساز بازم که برو... مع السَّلامه! @hosenih منم و نیازمندی، درِ میکده نبندی به غریبی ام نخندی! تو چگونه می‌پسندی؟ که اسیر غم بمانم نظری به دور دارم، گره‌های کور دارم دل غرق شور دارم، نه هوای حور دارم نه هوای بوستانم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آسمان باز شد...علی آمد چشم کعبه، به زلف صاف افتاد ناگهان تابدار شد کمرش سجده کرد و به اعتکاف افتاد @hosenih قدر فهم کسی نبوده و نیست از چه اینگونه " گونه بر خاک" است؟! هیچکس پی نبرد کعبه چرا روی پیشانی اش شکاف افتاد! @hosenih آنکه رسم تقیه اش بغض است "خطبه ی شقشقیه " اش بغض است... ...آه! وصف بقیه اش بغض است! بس که در کوفه اختلاف افتاد @hosenih درب علم نبی شکسته شد و فاطمه ایستاد پشت سرش تا که " در نجف " زمین نخورد جسم یاقوت،در مصاف، افتاد @hosenih بعد زهراست،چاه، یار علی تحت امر است ذوالفقار علی که به امرش گهی به جنگ نشست گاه در بستر غلاف افتاد @hosenih ای تو خرمای پای چوبه ی دار! مثل سلمان و یاسر و تمار جان به عشق تو در نماز آمد سر به پای تو در طواف افتاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ برجای بماند از تو یک رد کافیست از عشق نشانه ای در این حد کافیست @hosenih درک تو فقط حد رسول الله است یک شیعه اگر تو را بفهمد کافیست قال ابو عبد الله(ع): العجب يا حفص لما لقى على بن ابىطالب!! انه کان له عشرة الاف شاهد لم يقدر على اخذ حقه و الرجل ياخذ حقه بشاهدين. بحار الانوار: 37، 140. امام صادق(ع) فرمود: اى حفص! شگفتا از آنچه على بن ابى طالب(ع) با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد و گواه (در روز غدير) نتوانست احقاق حق کند ، در حالى که شخص با دو شاهد حق خود را مىگيرد. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ صحراي حجاز آمده رشك ارم امشب عالم همه گرديده محيط كرم امشب تكبير بگوئيد حرم شد حرم امشب بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب بت‌ها همه گشتند به تعظيم خم امشب در سيزده ماه رجب ماه مبارك ميلاد علي در حرم‌الله مبارك @hosenih اين جان جهان است فدا باد جهانش در قلب رسل چار كتاب است به شأنش داده است خداوند به هر عصر نشانش ريزد دُر توحيد و نبوّت ز دهانش پيوسته بود نام محمد به زبانش اي كعبه در آغوش به بر گیر چو جانش گلبوسه بزن صورت الله صمد را تبريك بگو فاطمة بنت اسد را @hosenih اركان حرم راست به سر شور ولايت بت‌ها همه گشتند به توحيد هدايت زمزم به دوصد زمزمه كرده است روايت كامشب به حرم نور علي گشته عنايت نوري كه نه مبدأ بود آن را نه نهايت كز نور الهي كند اين نور حكايت اين نور همان است كه پيش از گِل آدم تابيد ز حُسن ازلي در دِل آدم @hosenih اين نور فروغ بصر آدم و حوّاست اين نور همان راهبر نوح به درياست اين نور تجلاي خدا در دل سيناست اين نور عيان جلوه حق در يَد بيضاست اين نور همان معجزه فيض مسيحاست اين نور خطابي است كه در طور به موساست اين نور فروغي است كه در غيب نهان بود اين نور چراغي است كه در عرش عيان بود @hosenih اي بحر تجلاي اَزَل، اين گهر تواست اي معجزه صُنع خدا، اين اثر تواست اي روح‌الامين مرشد تو راهبر تواست اي بيت، جمال اَحدِ دادگر تواست اي آدم پاكيزه سرشت اين پدر تواست اي فاطمه بنت اسد اين پسر تواست بر روي دو دست تو يدالله مبارك ديدار جمال اسدالله مبارك @hosenih آغوش گشوده است ز هم بيت‌الاهش كعبه، حرم امن خدا شد به پناهش اركان حرم تشنۀ يك نيم نگاهش مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش در پاكي و در زهد، خداوند گواهش پيغمبر اسلام بود چشم به راهش تا بار دگر روح شريفش به تن آيد بر ياري او حيدر خيبر شكن آيد @hosenih افتاده نفس در دل خلقت به شماره از چشم سماوات روان گشته ستاره مَه خندد و خورشيد شده محو نظاره جبريل به ديوار حرم كرده اشاره وز شوق گريبان حرم گشته دوپاره تا جلوه كند روي خداوند دوباره اي اهل حرم باز حرم محترم آمد تكبير بگوئيد علي از حرم آمد @hosenih اين است كه دیدند به هر عصر عیانش اين است كه پيوسته زمانهاست زمانش اين است كه برتر ز مكانهاست مكانش آيات خدا ريخته از دُرج دهانش پيوسته بود نام محمد به زبانش بگرفته به بر خواجۀ لولاك چو جانش لبهاش گل انداخته از بوسۀ احمد انگار كه قرآن شده نازل به محمد @hosenih اين است كه سر تا به قدم جان رسول است شمشير خدا، شير خروشان رسول است چون خرمن گل زينت دامان رسول است از كودكي خويش نگهبان رسول است قدر و نبأ و فاطر و فرقان رسول است قدرش بشناسيد كه قرآن رسول است قرآن كه ز آغاز به احمد شده نازل بر قلب وي، از قلب محمد شده نازل @hosenih اي بندگي درگه تو روح سيادت اي مهر تو امضاي قبولي عبادت خوبان جهان را به درت روي ارادت توحيد به توحيد تو داده است شهادت بي دوستي ات خلق نگرديده سعادت از يمن قدوم تو حرم يافت ولادت تو شير خدايي و محمد به تو نازد و الله قسم خالق سرمد به تو نازد @hosenih ما مهر تو با شير گرفتيم ز مادر بي مهر تو ما را نبود روح به پيكر جايي كه بود پاي تو بر دوش پيمبر كس را نبود گفتن مدح تو ميسّر اوصاف تو را گفته خداوند مكرّر گيرم كه ببارد ز دهان همه گوهر با هيچ زبان گفتن مدح تو نشايد ميثم چه بگويد چه بخواند چه سرايد؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ اي گلرخ دل‌فريب خودکام وي دلبر دل‌کش دل‌آرام شد وقت که باز دور ايام گامي بزند موافق کام برخيز تو نيز آسمان وار يک‌روز به‌کام ما بزن گام بستان و بده بگو سرودي برخيز و برو بيا بزن جام چون خرمن گل به عشوه بنشين چون سرو روان به جلوه بخرام از شام به‌ عيش کوش تا صبح وز صبح به طيش باش تا شام امروز بگو مگر چه روز است تا گويمت اين سخن به اکرام موجود شد از براي امروز آغاز وجود تا به انجام امروز ز روي نص قرآن بگرفت کمال، دين اسلام امروز به امر حضرت حق شد نعمت حق به خلق اتمام امروز وجود پرده برداشت رخساره‌ي خويش جلوه‌گر داشت @hosenih وقت است که باز جام گيريم از لعل لب تو کام گيريم آهوي رميده‌ي دو چشمت رام ار نشود به دام گيريم يک بوسه حلال‌وار از آن لب گر مي‌ندهي حرام گيريم چشم تو به عشوه خون ما ريخت از لعل تو انتقام گيريم از گيسوي تو کمند سازيم از ابروي تو حسام گيريم از صف‌زده خيل مژگانت فوجي سپه نظام گيريم يک رويه بدين سلاح و لشکر ملک دو جهان به کام گيريم امروز که عيش قدسيان است ما نيز قدح مدام گيريم خورشيد مي و هلال ساغر از دست مه تمام گيريم يک ره به حرم يکي به دير است ما زين دو بگو کدام گيريم؟ زهاد قدح ز حور و غلمان ما از کف تو غلام گيريم دستار دهيم رهن و جامي از باده‌کشان به وام گيريم هم باده علي‌الرئوس نوشيم هم بوسه علي‌الدوام گيريم جبريل صفت بيا در اين بزم ساغر بدهيم و جام گيريم اين نغمه به روز و شب سراييم وين زمزمه صبح و شام گيريم از خلق جهان علي غرض بود او جوهر و ماسوي عرض بود @hosenih بودند علي و ذات احمد يک نور به بارگاه سرمد چون عهد وجود گشت معهود چون مهد شهود شد ممهّد آيينه شکافت از تجلي يک جلوه بتافت در دو مشهد يک شمع فروخت در دو روزن يک روح شد از دو تن مجسّد عين هم و غير هم چه حرفي کش خواني مدغم مشدّد اين نکته نه من ز خود سرايم کش خوانده خداي نفس احمد اي کآينه‌اي تحير افزا وي آينه‌ي جمال سرمد اسلام به نام توست برپا ايمان به حسام تو مشيّد اي وصف رخ تو بي‌تناهي وي مدح لبت فزون‌تر از حد تا روز ازل اگر به تکرار تضعيف کنم حروف ابجد از مدح تو يک ز صد نگويم کاوصاف تو را نمي‌توان عد هرگز نکند خدا قبولش آن‌را که تو از نظر کني رد مهر تو اگر نبود در خلد هرگز نشدي کسي مخلّد قهر تو اگر نبود در نار هرگز نشدي کسي موبد زاهد همه ساله مست نامت عارف همه روزه مست جامت @hosenih اي اسم تو اصل هر مسمّا وي جسم تو جان جمله اشيا وصف تو فزون ز حد امکان مدح تو برون ز حد احصا در مدح تو سوره‌اي‌ست ياسين در وصف تو آيتي‌ست طاها مداح نبي، مديح قرآن گوينده جناب حق‌تعالي گيتي همه قالب و تواش روح عالم همه صورت و تو معني در کاخ دويي تو بودي اول اين است بيان نقطه‌ي با از خصم تو گفت حق به‌ قرآن چندين به کنايه لات و عزّي يک جلوه ز چهره‌ي تو تابيد در بزم‌گه دني تدلّي آن‌خال نهفته زير گيسو چون ماه گرفته ليل يلدا از مهر رخش گرفت پرتو وز عکس لبش فزود لالا تابيد به ممکنات نورش گرديد عيان ذوات اشيا از نقطه‌ حروف يافت ترکيب وز حرف خطوط شد هويدا زين نقطه که بود قطب ايجاد هرچ از کم و بيش گشت پيدا زين بيش سخن نمي‌توان گفت اين است کمال عقل دانا زين تعميه عقل حيرت افزود تا لعل تو حل کند معمّا چون پاي خرد به گل فرو رفت وز سر بگذشت آب دريا اين سرّ نهان نگفته خوش‌تر وين راز درون نگفته اولي جبريل بريخت پر در اين کوي گنجشک کجا و صيد عنقا جايي که بسوخت بال جبريل ما را دل و جان بسوزد آنجا آنجا که عقاب پر بريزد از پشه‌ي لاغري چه خيزد؟ @hosenih روي تو که قبله‌ي صلوة است مجموعه‌ي عالم صفات است عنوان تجلي ظهور است ديوان کمال حسن ذات است افزون ز مدارج عقول است بيرون ز جهات ممکنات است سردفتر مصحف وجود است سرلوح کتاب کائنات است جز مدح تو هرکه هرچه گويد دانسته يقين که ترّهات است ابروي تو قبله‌ي نماز است گيسوي تو عروه‌ي نجات است لعل لب تو که خود معماست حلّال جميع مشکلات است زلف کج تو که خود پريشان بي‌شائبه جامع‌الشتات است بر لعل لبت مگر خط سبز خضر از پي چشمه‌ي حيات است عهدي ز الست با تو بستيم آن عهد هميشه باثبات است نوشد ز لب تو کوثر آن‌کس کز خط تو در کفش برات است از چشمه‌ي قند مي‌خورد آب آن ‌سبزه که نام او نبات است وصف رخ تو نگفته خوش‌تر اين راز نهان نهفته خوش‌تر @hosenih آيينه‌ي کبريا علي بود مرآت خدانما علي بود پيري که به ‌بر نمود تشريف از خلقت «هل‌اتي» علي بود شاهي که به سر نهاد ديهيم از افسر «إنّما» علي بود هر نامه که شد فرود از حق در مدحت مرتضي علي بود هر جلوه که کرد چهره‌ي دوست بر خاطر اوليا علي بود هر نامه که از خداي، جبريل آورد به مصطفي علي بود يک حرف بس‌ست اگر کسي هست در خانه که حرف با علي بود آن نقطه‌ي «با» که پيش يکتا پشتش به دعا دوتا علي بود با ختم رسل عيان و پنهان با ساير انبيا علي بود ادامه شعر👇👇👇
ادامه شعر بالا 👆👆👆 بر موضع خاتم نبوت آن کس که نهاد پا علي بود کام همه را روا علي بود درد همه را دوا علي بود ... بر دوش نبي که برتر از عرش آن کس که نمود جا علي بود آن کش به احد نمود احمد از «ناد علي» ندا، علي بود شايسته‌ي «هل اتي» علي بود زيبنده‌ي «لافتي» علي بود آن شه که قبول خواهد از لطف فرمود مديح ما علي بود آن پرده فکن که پرده برداشت از «لوکشف الغطا» علي بود بي‌پرده بگو علي خدا نيست ليکن ز خداي هم جدا نيست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih