eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از آسمان قدوسیان آواز کردند درهای رحمت را دوباره باز کردند در موسم میلاد یاس باغ عصمت در باغ جنت بلبلان آواز کردند @hosenih در آسمان ها عرشیان با شور و شادی جشن سرور و شادمانی ساز کردند در وصف و مدح کوثر ختم رسولان امشب تمام قدسیان لب باز کردند او محرم راز خدا بعد از نبی بود گر مکه را آیینه دار راز کردند امشب ملائک بر نبی تبریک گفتند تا صبح گرد خانه اش پرواز کردند @hosenih آندم که سر زد روی زهرا بر دو عالم سادات زین مادر به عالم ناز کردم حیرت مکن ای دل اگر گویم به عالم پیغمبران با مهر او اعجاز کردند @hosenih در هر گرفتاری و غم حتی امامان با ذکر نامش درد خود ابراز کردند امروز آمد از جنان امّ "وفائی" خلق جهان را بعد او آغاز کردند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اولاد علي گوهرشان فاطمه است در غصه و غم ياورشان فاطمه است @hosenih گويند که با تاب و تعب مي آيند هر جا سخن از مادرشان فاطمه است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چون فاطمه مظهر خدای یکتاست انوار خدا ز روی زهرا پیداست @hosenih همتای علی، در دو جهان بی همتاست زهراست محمد و محمد زهراست (حسان) ⏭ دریاست نبی و گوهرش فاطمه است مولاست علی و همسرش فاطمه است @hosenih با آنکه حسین است پناه دو جهان او خود به پناه مادرش فاطمه است ⏭ سینه اش بویید پیغمبر که مینوی من است فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است @hosenih یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت بضعه من، روح ما بین دو پهلوی من است (حسان) ⏭ بزمی به حریم کبریا برپا شد کوثر زخدا به مصطفی اعطا شد @hosenih یک قطره زآب کوثر افتاده به خاک صد شاخه گُل محمدی پیدا شد ⏭ با نام تو دل چه با صفا می گردد با مهر تو دل زغم رها می گردد @hosenih باشی تو کلید راز هستی زهرا با نام تو قفل بسته وا می گردد ⏭ یکتا گُهر بحر رسالت زهراست محبوبه حق، ظرف ولایت زهراست @hosenih همتای علی، نور دو چشم احمد سرچشمه دریای امامت زهراست (طبا) ⏭ یا فاطمه از تو دلْ بریدن سخت است پا از سر کوی تو کشیدن سخت است @hosenih بر زائر تو که از ره دور آید برگشتن و قبر تو ندیدن سخت است (خسرو) ⏭ یا فاطمه جان! دست من و دامانت ای چشم امید همه بر احسانت @hosenih بادا به فدایت پدر و مادر من ای گفته پیمبر، پدرت قربانت ⏭ ای خاک ره تو تاج سرها زهرا ای قبر تو مخفی ز نظرها زهرا @hosenih تا باب شفاعت تو باز است چه غم؟ گر بسته شود تمام درها زهرا (شفق) ⏭ ختم رُسُل چو فاطمه گر دختری نداشت بی شبهه آسمان حیا اختری نداشت @hosenih گر خلقت بتول نمی کرد، کردگار در روزگار، شیر خدا همسری نداشت ⏭ همت و توفیق خواهم از خدای فاطمه تا بگویم روز و شب مدح و ثنای فاطمه @hosenih گر نمی‌شد خلقت نور علی در روزگار همسری پیدا نمی شد از برای فاطمه ⏭ شب میلاد زهرای بتول است ز یُمن او دعا امشب قبول است @hosenih شب فیض و شب قرآن، شب نور شب اعطای کوثر بر رسول است (حسان) ⏭ ای روی تو جلوه گاه سرمد زهرا وی سینه تو بهشت احمد زهرا @hosenih عید تو بوَد، ببخش عیدی ما را زان دست که بوسیده محمد زهرا ⏭ ای آنکه فدایت ز هواداران است نازل به جهانْ فیض تو چون باران است @hosenih یا فاطمه مِهر تو بوَد روح نماز مهر تو شفاعت گنهکاران است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ الگوی همیشه باورت آمده است سرچشمۀ نور اطهرت آمده است @hosenih گر عیدی خویش را ز تو می طلبیم ای صاحب عصر مادرت آمده است ⏭ لبخند بزن ای که دلت خرسند است چون فصل شکفتن گل لبخند است @hosenih تبریک به سادات اگر می گویند میلاد عظیم مادر و فرزند است ⏭ درعرش ز شادی و شعف همهمه است بین همه قدسی نفسان زمزمه است @hosenih گر جان و دل اهل ولایت شاد است میلاد امام و مادرش فاطمه است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن شب زمین مکه بر خود ناز می کرد با ناز خود درهای رحمت باز می کرد آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود گویای تکبیر بلال از هر طرف بود @hosenih آن شب شفق در باغ دل ها لاله می کاشت آن را به عشق یار هجده ساله می کاشت آن شب سحر سجاده ی دل باز می کرد قامت به قد قامت، مودّت ساز می کرد آن شب فلق شعر گل مهتاب می خواند از بهر غم، شادی، حدیث خواب می خواند آن شب سپیده جامه بر تن چاک می کرد گرد ملال از روی احمد پاک می کرد آن شب زمان چرخ و فلک را تاب می کرد کلک قضا لوح قدر را آب می داد @hosenih آن شب زمین آبستن شور و شعف بود غواص دل آماده ی صید صدف بود آن شب منا شعر مبارک باد می خواند زیبا سرود آن شب میلاد می خواند آن شب خدیجه بود و درد بار داری از بارداری بود کارش بی قراری آن شب ز تنهایی روانش رنج می برد رنج شکوفایی به پای گنج می برد آن شب زنان مکه بر او پشت کردند از او بریدند و نکوهش مشت کردند @hosenih آن شب درّ ناسفته ای، بحر کرم سفت طفلی که بودش در رحم با او سخن گفت آن شب میان آن دو اسراری مگو بود وقت شکوفایی نخل آرزو بود آن شب به مادر از بهشت و حور می گفت از مرگ ظلمت در دیار نور می گفت آن شب سحر آهنگ شادی ساز می کرد در را برای صبح صادق باز می کرد آن شب خدیجه بود و آه جانگدازش لطف خدای مهربان و سوز و سازش آن شب بهشتی بانوان امداد کردند با یاری خود قلب او را شاد کردند @hosenih آن یک به دستش ساغری آکنده از مُل آن یک برایش سندس و استبرق و گل آن یک به پایش با ترنم لاله می ریخت لبخند از لب در، دیار ناله می ریخت آن یک برایش باده در پیمانه می کرد آن یک پریشان گیسوانش شانه می کرد مریم به گوشش آیۀ انجیل می خواند آسیه بهرش داستان نیل می خواند سارا برایش عود و عنبر دود می کرد او را مهیا بهر یک مولود می کرد ناگه خدا از راز هستی پرده برداشت آهنگ فتح نور در شهر سحر داشت تا مصطفی را ابتران ابتر نخوانند شعر هجا در وصف پیغمبر نخوانند @hosenih ام القرا آیینه دار نور گردید چشم کج اندیشان عالم کور گردید کون و مکان را ذات حق زیب و فری داد بر خاتم پیغمبرانش دختری داد آن هم چه دختر نازنین و ناز پرور دختر نه بلکه بر یتیم مکه، مادر بالاتر از او بین زن ها دختری نیست در امتحان همسری شد نمره اش بیست هر تار مویش آیۀ حبل المتین است بر حلقۀ انگشتر خاتم، نگین است آمد به دنیا عصمت کبرای سر مد ام الائمه فاطمه ام محمد آمد به دنیا شاهکار کل خلقت گنجینۀ شرم و حیا و کان عصمت آمد به دنیا آنکه نورش منجلی بود معراج احمد بود و منهاج علی بود آمد به دنیا آن که هستی هست مستش از مستی هستی بشر شد پای بستش @hosenih گر او نبودی هستی عالم نبودی مشهودی از آب و گل و آدم نبودی گر او نبودی زندگی بی محتوا بود در پردۀ ابهام آیات خدا بود او رحمتی بر رحمه للعالمین است او زینت آیات قرآن مبین است بر جسم ختم الانبیا روح است زهرا بر کشتی عدل علی نوح است زهرا آئینه دار نهضت پیغمبر است او بهر پدر دلسوزتر از مادر است او مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر ساقی علی هست و علی را اوست کوثر شرمنده از نور جمالش آفتاب است درس نخستین بر زنان حفظ حجاب است لب های ختم الانبیا بوسید دستش پیمانۀ صبر علی گردید مستش @hosenih از بس که داده ذات حق قدر و مقامش قد قامت احمد بود از احترامش بی فاطمه نام نبی معنا ندارد فرقی علی با حضرت زهرا ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دری به سمت حیاط تجلی اش وا کرد سپس نشست و خودش را کمی تماشا کرد و آن همه عظمت را کمی به نور کشید و نور را به تجسم کشید و انشا کرد سپس واشرقت الارض و سما نوشت و بر زمین و زمان آیه آیه املا کرد و بسته شد همه چشمهای ما وقتی که نور آینه در آینه تجلا کرد زلال آبی خود را به روی آینه ریخت تمام مهر خودش را به اسم دریا کرد باسم نور علی نور ،این الهه نور فرشته ای شد و بال اراده را وا کرد سپس به سمت خدایش پرید و زهرا شد خدا تجلی خود را به نام زهرا کرد بگیر دست گدا را بحق ساداتی بحق فاطمه یا فاطر السمواتی @hosenih سلام مادر آئینه های خورشیدی سلام مادر این بچه های توحیدی چگونه سجده گذاریم روز مادر را که مهر مادریت را به شیعه بخشیدی اگر نگاه تو افتاده سمت ما حتماً تو برق شوق علی را به چشممان دیدی سبد سبد دل ما را به دست سبز خودت از آسمان شجرهای طیبه چیدی از آن به بعد اگر چه مزار تو مخفی است ولی به جز دل ما هیچ جا نگنجیدی از آن به بعد شعاع ولایتت با ماست از آن به بعد علی در علی درخشیدی اگر که کشور ما ایمن است از فتنه برای اینکه شب راحتی نخوابیدی به دستهای قنوتت دخیل می بندیم و چشمه های بلا را به بیل می بندیم @hosenih همیشه نان جو سفره ات تبسم داشت و از صفای همین سادگی تکلم داشت ولی ملائکه ها هم همیشه می دیدند که سائل در این خانه نان گندم داشت به روی دست قنوتت چه پرورش دادی که این همه کف پایت گل تورم داشت همینکه روی گرفتی زمرد نابینا چقدر درس نجابت برای مردم داشت چهل یهود مسلمان چادر تو شدند ببین چه معجزه هایی لباس خانم داشت همین که خون خدا در رگ تو می جوشید حسین حسین به روی لبت ترنم داشت برای حق فدک ایستادی ای بانو اگر چه پهلوی یاست کمی تالم داشت بگو که داغ گذارند روی دست عقیل که باز زنده شود قصه عدالت ایل @hosenih به اسم فاطمه هر واژه موشکافی شد و با وجود تو شعر خدا قوافی شد تمام خلقت عالم ورق ورق بودند تو آمدی و کتاب خدا صحافی شد تو آمدی و نماز هزار پیغمبر برای آمدنت مثل یک تجافی شد تو آمدی هزاران رسول می گفتند رسالت همه انبیاء تلافی شد تو آمدی و علی داشت دور تو می گشت و این طواف در عالم عجب طوافی شد محبت تو برای ملاک خوب و بدی به روی دست خدا مثل ظرف صافی شد به رنگ سبز پیمبر بگیر دست مرا به رسم عطفه مادر بگیر دست مرا @hosenih و انبیای الهی که بی بدیل شدند برای درک شب قدر تو گسل شدند به هم کلامی تو عده ای کلیم شدند کنار سفره تو عده ای خلیل شدند و عده ای به نگاهت عزیز مصر شدند پیمبران بزرگی از این قبیل شدند و عده ای که به بال قنوت تو خوردند به یک دعای تو یکباره جبرئیل شدند فرشته های خدا هم یکی یکی بانو به رشته های نخ چادرت دخیل شدند کمی محبت تو به سنگها زده شد که سنگها همگی گوهری اصیل شدند بیا و چشمه ما را کمی زلالی کن مرا غبار قدوم همین اهالی کن @hosenih نشسته ام که به دست آورم نگاهت را به آسمان بزنم تا غبار راهت را ز روسیاهی من شب به شرم می افتد سپید کن شب تاریک روسیاهت را چقدر گریه برایم نموده ای مادر بمیرم اینکه نبینم من اشک و آهت را کدام روضه بخوانیم و باز گریه کنیم کدام روضه محبوب و دلبخواهت را چقدر غیرت خورشیدیت شکست آنروز که ریسمان زده بودند دست ماهت را میان کوچه تو را می زدند ای مادر بمیرم اینکه علی دید قتلگاهت را همان کسی که در آن کوچه ها جسارت کرد به کربلا کفن پاره پاره غارت کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خسران زده است هر که توکل نمی کند بر خاک چادر تو توسل نمی کند یا بلبلی که طوف سر گل نمی کند قلبم میان سینه تحمل نمی کند... ...امشب نخواند از جلوات خدایی ات از تابش و تلالؤ خیرالنسایی ات @hosenih ای که کنیز خانه ات از عالمی سر است نامت نجات بخش هزاران پیمبر است یک گوشه از تجلی تو قدر و کوثر است کوثر شدی و ساقی این چشمه حیدر است حوریه ای و دور و برت جای خار نیست غیر از علی نصیب تو در روزگار نیست @hosenih صاحبْ کتاب... باطن قرآنِ مرتضی زیبا ترین ستاره ی تابان مرتضی جان تو هست جان نبی جان مرتضی لبخند صبح و شام تو رضوان مرتضی وصله بزن به چادرت اما فقط بخند رخت عروسی ات بده زهرا... فقط بخند @hosenih بر سائلت بزرگی و سرمایه می رسد آنقدر که عطای گرانمایه می رسد در مدح بنده پروری ات آیه می رسد نان می پزی و باز به همسایه می رسد این بار نه... نده همه اش را به این و آن افطار کن بس است عطای دو لقمه نان @hosenih حتی به مریمش ذکریا نگفته است اصلا کسی به دخترش این را نگفته است قطعا رسول صحبت بی جا نگفته است بی خود به تو که "ام ابیها" نگفته است تو مادر یتیم حجازی و کوثری از مریم و خدیجه و آسیه برتری @hosenih مهر تو در خرابه ی این دل عنایت است روح تمام بندگی از این محبت است نامت به لب رسید، همین هم عبادت است خدمت به آستان تو عین شرافت است این ظرف دل به یمن وجودت شریف شد کار دلم به لطف نگاهت ردیف شد @hosenih امشب بیا دوباره حدیث کسا بخوان سیب بهشتی نبوی هل اتی بخوان در جمع ما بیا و کمی ربنا بخوان مادر به جای ما همه اغفرلنا بخوان از بخشش تو قلب خدا شاد می شود ویرانه خانه ی دلم آباد می شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ملیکه ای ملکوتی سریر می آید الهه ای به نقابی حریر می آید ز عرش بس که فرشته ز فرش می بارد صدای هلهله از چرخ پیر می آید @hosenih پیاله ها همه لبریز و تاکها سیراب چه کوثری است که این سان کثیر می آید تمام آینه ها را شکسته انوارش شگفت آینه داری منیر می آید چنان شکوه نزولش گرفته عالم را که آفتاب غباری حقیر می آید زمین به شوق قدومش به خویش می بالد و هرچه هست به چشمش فقیر می آید شب است و کعبه چه نا باورانه می بیند که ابر مهر به این گرم سیر می آید @hosenih هزار آبشار از بهشت می ریزد هزار چشمه به چشمم کویر می آید به سوی خانه ی خورشید دستهاست بلند که مادرانه کسی دستگیر می آید رسید کعبه برای طواف قبله ی خود به گرد خانه ی او سر به زیر می آید گشود شهپر خود را و گفت جبرائیل چقدر زیر قدومت حصیر می آید ز فرط شوق پیمبر به خود نمی گنجد ز عطر هر نفسش یا مجیر می آید گرفت تنگ درآغوش و دید از قلبش صدای زمزمه ای دلپذیر می آید تپش تپش ز دلش یا علی علی جاریست نفس نفس ز لبش یا امیر می آید @hosenih رسید تا که بدانند آسمانی ها برای شیر خدا هم نظیر می آید بگو به دشمن مولا که دشمن زهراست هنوز از دهنت بوی شیر می آید قسم به مادر دریا،قسم به مادر آب که شور موج به هر آبگیر می آید طلوع می کند از پشت ابرها خورشید ز شام غیبت خود گرچه دیر می آید @hosenih برای آنکه ببینیم قبر مادر را ز راه مرحم زخم غدیر می آید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این کیست اینکه شرحِ الفبای خود شده زُهره شده است و محوِ تماشای خود شده در بی زمانِ مانده به میلاد، سر بلند از امتحانِ روشن فردای خود شده با سیزده مناره خدا را صدا زده قد قامت بلند مصلّای خود شده منظومه های شمسی او بی نهایتند گرم شکوه دیدن ژرفای خود شده عقل فرشته ها که به جایی نمی رسد خود پاسخ شگفت معمّای خود شده حالا علی برای علی جلوه کرده است آئینه ی تلألؤ همتای خود شده اصلا خدا هر آنچه که می خواست، او شده این کیست این که حضرت زهرای خود شده اشراق آسمانی راز تبارک است صبح نزول سوره کوثر مبارک است @hosenih دل می بری غزل غزل از این ترانه ها شیواترین عزیزترین مادرانه ها با جذبه های چادرِ خورشید دوزی ات گل می شوند غنچه به غنچه جوانه ها تسبیح را به دست بگیر و ببین که باز معراج می روند همین دانه دانه ها با آیه های سورۀ قدر آمدی که ما ایمان بیاوریم به آن بی نشانه ها هر صبح با سلام پیمبر طلوع توست تنها بهانه ی پدرت از بهانه ها آتش گرفت اگر تن تب دارمان چه غم نورِ «دعای نورِ» تو سر زد به خانه ها یا نور، فوق نور، علی نور ، نورِ نور خورشید می شویم از این جاودانه ها ای کاش زیر سایۀ سادات جا کنیم نانی خوریم و حق نمک را ادا کنیم @hosenih سرو آمدی که پایِ علی همسری کنی اصلا رسیده ای که علی پروری کنی با خطبه ات حماسه ای از واژه ها شکفت شاید زمان آن شده پیغمبری کنی تو از خودت برای خدا خرج می کنی تا پاسداری از شرف سنگری کنی ... که ریشۀ ولایت از آن آب می خورد تا سایه ای بگیرد و حق گستری کنی نهج البلاغه خوان مدینه، طنین تو پیچیده تا که شرح علی محوری کنی شیرازۀ عفاف و حیا و وقار و صبر تنها به دست توست که مرد آوری کنی ما شیعه زاده ایم به این دلخوشیم که بیمار می شویم کمی مادری کنی بانو به قول خواجه هواخواهِ خدمتیم جا ماندگان قافله های شهادتیم @hosenih یادش بخیر یاد شهیدان یکی یکی شوریده های حضرت باران یکی یکی خرّم شده است شهر به شهر دیارمان از خون گرم و قامت ایشان یکی یکی جبهه گرفته بوی تو را که گرفته ای ... سرهای سرخ بر سر دامان یکی یکی کم کم پیامشان که فراگیر می شود گل می کنند غزّه و لبنان یکی یکی بحرین و مصر و تونس و صنعا ز خواب جست از انقلاب پیر جماران یکی یکی اکنون رسیده است زمانش که بشکنند طاغوت های سنگی انسان یکی یکی با بیرق ولیّ زمان می زنیم پا ... بر قله های دانش دوران یکی یکی بر لب فرشته نام تو آورد گریه کرد سجّاده درد پای تو حس کرد گریه کرد @hosenih جان می دهیم و از درتان پر نمی زنیم موجیم و سر به ساحل دیگر نمی زنیم وقتی که حرف، حرفِ ولایتمداری است ما دم ز غیر تا دم آخر نمی زنیم وقتی که امر نایبتان فرض جان ماست سنگ کسی به سینه ی باور نمی زنیم ما را فقط به پای ولایت نوشته اند ما سینه پای بیرق دیگر نمی زنیم با ذوالفقارِ نامِ علی پا گرفته ایم ما درس خود ز مکتب زهرا گرفته ایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر که با زهراست احساس سخاوت می کند « مور این وادی سلیمان را ضیافت می کند» (1) دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یکبار سائل کم کم عادت می کند @hosenih حضرت جبریل یک جلوه است، ذاتا وحی را.... ....فاطمه تا قلب پیغمبر هدایت می کند فرشیان... نه عرشیان هم رو به او می ایستند در میان خانه اش وقتی عبادت می کند مرتضی بر فاطمه یا فاطمه برمرتضی !!! کیست که بر دیگری دارد امامت می کند؟! هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است آینه از شان همتایش حکایت می کند @hosenih روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی می ایستد، زهرا قیامت می کند *** رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته ای از چادرش ؟!....آری... شفاعت می کند (1) صائب. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یا فاطمه جان دست من و دامانت ای چشم امید هـمه بر احسانت @hosenih بادا به فدایت پدر و مادر من ای گفته محمد پدرت قربانت ⏭ نور دل و دیدۀ پیمبر زهراست اُم الحَسَنین و کُفو حیدر زهراست @hosenih آن خیر کثیر را کـه فَرط کمال ایزد بستود و خواند کوثر زهراست ⏭ یا فاطمه ای منشاء خیر و برکات مهر تو بود قبولی صوم و صلات @hosenih فرموده نبی خدا گناهش بخشد هـر کس که برای تو فرستد صلوات ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زهرا همان که در سحر آفريدنش گفته خدا تَبارَکَ بر وجه أحسنش زهرا همان که عطر خداوند مي وزد هر روز پنج مرتبه از باغ سوسنش هر صبح در طواف ملائک به دور او معراج مي چکد ز تماشاي گلشنش زهرا همان که بر دل پيغمبر خدا جان دوباره مي دهد از شوق ديدنش از ابتداي خلقت خود از همان ازل دارد نگين عشق علي را به گردنش ديگر از اين چه مرتبه اي با شکوه تر باشد بزرگ کرب و بلا طفل دامنش «حَتَّي تَوَرَّمَتْ قَدَمَاهَا» حکايتي ست از عاشقانه هاي سحرهاي روشنش بي شک منا و مکه دگر محرمي نداشت پنهان نبود اگر ز نظر خاک مدفنش روز حساب توشه‌ی ما عشق فاطمه ست ما را بس است خوشه اي از فيض خرمنش شرح فضائلش همه عين عبادت است تکريم پايداري و حلم و شهادت است @hosenih آمد که روشني بدهد آفتاب را بخشد به چشم تار جهان نور ناب را باران و رود و چشمه‌ی و دريا به نام اوست مهريه اش نموده خداوند، آب را اصلاً تمام جنت و دوزخ به دست اوست داده به او شفاعت روز حساب را با شرط حب فاطمه و آل فاطمه پاداش مي دهند قيامت، ثواب را از سرّ نام فاطمه اين نکته روشن است برداشته خدا ز محبش عذاب را با آيه هاي روشن عمر شريف خود تفسير کرد سوره به سوره کتاب را حتي به پيش سائل اعمي محال بود بردارد از مقابل چهره نقاب را بي حرمتي به ساحت قدسي فاطمه ست هر کس که زير پا بگذارد حجاب را آري براي فاطميون اين وقار ماند با نور چادري که از او يادگار ماند @hosenih هر دختری که اُمّ أبیها نمی شود هر مادری که مادر دنیا نمی شود نور تمام عالم امکان به روی هم یک جلوه نور چادر زهرا نمی شود وقتی که اختیار دو عالم به دست اوست محشر بدون فاطمه بر پا نمی شود یعنی که بی ولایت او هیچ طاعتی اذن ورودِ جنت الاعلی نمی شود فردا به قله های سعادت نمی رسد هر کس دخیل چادر زهرا نمی شود حبل المتین شیعه نخ جانماز اوست بی او گره ز کار کسی وا نمی شود می افتد از نگاه پر از مهر فاطمه هر کس فدائیِ ره مولا نمی شود دینی که رفت سمت تزلزل پس از نبی بی انقلاب فاطمه احیا نمی شود آغاز کرد يک تنه، تنها، قيام را معلوم کرد حرمت خون امام را @hosenih وقتي که هست چهره‌ی حيدر مطاف او در خانه است مسجد او اعتکاف او آئينه شد که جلوه کند عصمت خدا معنا گرفت روح عفاف از عفاف او چرخ تمام کون و مکان سنگ آسياش سر رشته‌ی زمين و زمان در کلاف او در پيش چشمهاش چه دنيا حقير بود بوده به بوريا و سفالي کفاف او چيزي نخواست فاطمه از ثروت جهان يعني بس است پيرهن دستباف او جلوه گر نهايت ايثار فاطمه ست انفاق خالصانه‌ی شام زفاف او آن بانويي که سايه‌ی او را کسي نديد يک روز شد مدينه محلّ مصاف او وقتي که ديد بسته شده دست کعبه اش آمد به کوچه جان بدهد در طواف او از چشم اهل فتنه گرفته ست خواب را معلوم کرد معني فصل الخطاب را @hosenih باغ حضور غرق گل يادِ فاطمه ست روح نماز و مسجد و سجاده فاطمه ست تنها مدينه نه، همه‌ی عالم وجود روشن ز سجده هاي سحرزاد فاطمه ست آنکس که در نهايت اخلاص و بندگي ايمان به پاي چادرش افتاده فاطمه ست آن بانويي که بعد نبي با حماسه اش درس وفا به اهل ولا داده فاطمه ست قبرش اگرچه شمع و رواقي نداشته قم، تا ابد مدينه‌ی آباد فاطمه ست يعني به پاي بوسي آئينه اش بيا آه اين ضريح پنجره فولاد فاطمه ست هستي ماست نوکري اهل بيت او خيرالعمل محبت اولاد فاطمه ست اين انقلاب جلوه اي از انقلاب اوست بي شک «امام» هديه‌ی ميلاد فاطمه ست اين انقلاب فاطمي است و حسيني است با رهبري که آينه دارِ خميني است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ هر دختری که ام امامت نمی شود یا مادر پیمبر رحمت نمی شود در مجمع خلایق فاطمه یکی است این وحدت است شامل کثرت نمی شود @hosenih آنجا که پای کفو علی هست در میان هر دختری که لایق وصلت نمی شود از این که آب مهریه ات بود روشن است هر خانه ای که خانۀ رحمت نمی شود فردا بیا که باز قیامت به پا کنی ای بانویی که بی تو قیامت نمی شود @hosenih با اشتیاق سمت صراط آورید رو زهرا بدون برگ شفاعت نمی شود این سینه باز حال و هوای مدینه خواست یا رب دعای کیست اجابت نمی شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت آمد ندا حبیبه داور بخوانمت دیدم رسول اُمّ أبیهات خوانده است گفتم کم است دخت پیمبر بخوانمت @hosenih دیدم تویی هر آینه، آیینه علی گفتم عجب به جاست که حیدر بخوانمت دیدم قیامت است درِ خانه شما گفتم رواست بانوی محشر بخوانمت @hosenih گفتم مفصل است سخن، مجملش کنم جبریل گفت سوره کوثر بخوانمت ای مادر حسین و حسن! مام زینبین! من هم اجازه هست که مادر بخوانمت؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب انتظار احمد به مبارکی سر آمد دل تشنگان منور جلوات کوثر آمد سر و جان فدای زهرا همه خاک پای زهرا به در سرای زهرا ملکوت چاکر آمد @hosenih بشری ز جنس حورا ملکی به شکل زهرا به خدا توان و یارا به دل پیمبر آمد شده مکه نور باران ز فروغ نور ایمان پی خدمتش شتابان مه و مهر و اختر آمد به زمین ملک زد امشب علم خوش آمد امشب برکات ایزد امشب به رسول اطهر آمد @hosenih دگر آن عنید کافر به نبی نگوید ابتر خبر ظهور کوثر ز خدای اکبر آمد دل من بخوان ترانه به نوای عاشقانه که به مهدی زمانه شب و روز مادر آمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ كو آن كه طی كند شب عرفانی تو را شاعر شود حقیقت نورانی تو را این رودها كه همسفر بی‌قراری‌اند تحسین نموده‌اند خروشانی تو را با صد هزار شاخه گل یاس هم بهار هم‌پای نیست عطر گلستانی تو را وقت عبادت آیه‌ای از نور می‌شوی تا عرش می‌برند چراغانی تو را تسبیح كرده‌اند خدا را فرشتگان تا دیده‌اند جلوه سبحانی تو را باید فرشتگان پی درك فصاحتت از بر كنند متن سخنرانی تو را اندوه رنج‌های تو با آن مساحتش پُرچین نكرد صفحه پیشانی تو را هجده گل از حیات جهان چید دست تو ای باغ‌های خرم توحید، مست تو @hosenih این چشمه‌ها بدون تو آب روان نداشت این دشت‌ها بدون تو طبع جوان نداشت بهتر ز یاس‌های تو نُه‌چرخ گل ندید بهتر ز دودمان تو هفت‌آسمان نداشت ای مهربان‌تر از همه شهر با علی ای آن كه چون تو شهر علی مهربان نداشت نُه سال با تو چشم علی روی غم ندید نُه سال جز تو قلب علی همزبان نداشت نُه سال جز تو مادر گل‌ها كسی نبود نُه سال جز تو باغ علی باغبان نداشت نُه سال سفره‌های فقیران شهرتان جز با تنور بخشش این خانه نان نداشت بانو! مدینه عطر شما را گرفته بود اما چرا كسی خبر از قبرتان نداشت باشد ولی ز خاك بهار تو باقی است در باغ یاس عطر مزار تو باقی است @hosenih عزم شما مبارزه از سر گرفته بود تصمیم بر جهاد مكرر گرفته بود لشكر شد اشك‌های شما در مصاف خصم وقتی شرار فتنه‌گری در گرفته بود آن روز تیغ خطبه تو آبدیده بود حال و هوای حمله به خیبر گرفته بود آن روز واژه‌های شجاع تو در نبرد جان از جوان و دل ز دلاور گرفته بود زینب كه خطبه‌های سراسر حماسه خواند این درس را، ز مكتب مادر گرفته بود ای مادر شلمچه! امید شهادتم در پشت روضه‌های تو سنگر گرفته بود دلخسته‌ام، طراوت كارونم آرزوست لیلای جان! جزیره مجنونم آرزوست @hosenih برداشت دست حق ز رخ شب نقاب را حس كرد باز پنجره‌ها آفتاب را بیدار گشته‌ایم و دل‌آشفته دشمنان دیگر مگر به خواب ببینند خواب را باید امید داشت به فردای پرغرور باید فزون نمود در این ره شتاب را گفتا به حق تجلی نور خمینی است هر كس كه دید رهبر این انقلاب را فریاد می‌زنیم در این شور بی‌كران «عجّل علی ظهوركَ یا صاحب الزمان» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب نشسته ام بنویسم ترانه ها از باغ از بهار من از مادرانه ها از دست پُر امیدم و تسبیح دانه ها از این دلی که پر زده از آشیانه ها شکرش میان این همه سر سروری شدیم مانند یازده پسرش مادری شدیم @hosenih آیینه ای گرفته خدا در برابرش خورشیدی از تمامی انوار انورش امشب خدا نشسته خدا با پیمبرش امشب پدر رسیده به دیدار مادرش تعظیم تو به او نه که بر هست واجب است از این به بعد بوسه بر این دست واجب است @hosenih تا مه کرده نام شما قیل و قال را پیدا نموده با تو کرامت کمال را گم کرده عقل پیش شکوهت خیال را پنهان جمال کردی پیدا جلال را هر چند کار توست که پیغمبری کنی تو آمدی که پای علی حیدری کنی @hosenih این باغ ها معطر زهراست یا علی این موج موج کوثر زهراست یا علی آری تمام باور زهراست یا علی نام تو نام دیگر زهراست یا علی آغاز آفرینش از آغاز فاطمه است یعنی علی حقیقت اعجاز فاطمه است @hosenih خورشید زیر پای تو خشت محقریست کار نگاه چشم شما ذره پروریست خاک حسینیه شدنم لطف مادریست خانم تمام حرف من این بیت آذریست "بنیانگذار مکتب غیرتدی فاطمه عباسَ درس معرفت اُورگدی فاطمه" @hosenih عمریست تا به لطف تو زنجیر می شویم با بوی نان تازه نمک گیر می شویم باز از تنور روشن تو سیر می شویم شکرش ! کنار خانه تو پیر می شویم در روضه باز چایی دم کرده ی تو بود این لطف ، لطف دست وَرم کرده ی تو بود @hosenih خانم میان صحن رضا نام تو بس است پای ضریح وقت شفا نام تو بس است پایین پا به جای دعا نام تو بس است دردی مگر برای دوا نام تو بس است نام تو بر لبم دم باب الجواد بود فیض تو بود از سر من هم زیاد بود @hosenih آواره ایم پای شما خوش بحال ما مشمول هر دعای شما خوش بحال ما پروانه ی عزای شما خوش بحال ما مجنون کربلای شما خوش بحال ما آهی بکش که سینه ی ما کربلایی است تا یاد توست حال دلم مجتبایی است @hosenih می خواست حامی مادر شود نشد مرهم برای زخم کبوتر شود نشد تا مانع هجوم ستمگر شود نشد شاید به جای روی تو پرپر شود نشد ای وای من که برگ گلی ضرب شست خورد ضربی ز روی و ضربه ای از پشت دست خورد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زبان چگونه گشایم به مدح تو مادر که بی وضو نتوان خواند سورۀ کوثر زبان وحی، تو را پارۀ تن خود خواند زبان ما چه بگوید به مدحتان دیگر؟ @hosenih چه شاعرانه خداوند آفریده تو را تو را به کوری چشمان آن «هو الأبتر» خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر چه عاشقانه، چه زیبا، چه دلنشین وقتی تو را به دست خدا می‌سپرد پیغمبر علی‌ست دست خدا و علی‌ست نفس نبی علی قیام و قیامت، علی علی حیدر عروسی پدر خاک بود و مادر آب نشسته‌اند دو دریا کنار یکدیگر @hosenih شکوه عاطفه‌ات پیرهن به سائل داد چنان که همسر تو در رکوع انگشتر همیشه فقر برای تو فخر بوده و هست چنان که وصلۀ چادر برای تو زیور یهودیان مسلمان ندیده‌اند آری از این سیاهی چادر دلیل روشن‌تر حجاب، روی زمین طفل بی‌پناهی بود تو مادرانه گرفتی‌ش تا ابد در بر میان کوچه که افتاد دشمنت از پا در آن جهاد نیفتاد چادرت از سر کنون به تیرگی ابرها خبر برسد که زیر سایه آن چادر است این کشور @hosenih به هوش باش و از این دست دوستی بگذر به هوش باش که از پشت می‌زند خنجر به این خیال که مرصاد تیغ آخر بود مباد این که نشینیم گوشۀ سنگر بدا به من که اگر ذوالفقار برگردد در آن رکاب نباشم سیاهی لشگر بدا به حال من و خوش به حال آن که شده‌ست شهید امر به معروف و نهی از منکر @hosenih خدا گواه که چون فاطمه نمی‌خواهیم حکومتی که نباشد در آن علی رهبر رسیده است قصیده به بیت حسن ختام امید فاطمه از راه می‌رسد آخر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شروع نامه ام نامی کریم است که بسم الله الرحمن الرحیم است به آن نامی که شد زآن اسم اعظم قبول توبه حوا و آدم @hosenih به آن نامی که موسی خوانددرطور وز آن دریافت از حق لوحی از نور به آن نامی که چون شمع حرا شد محمد خواند و ختم الانبیا شد ظهورآن نام تا از ماء وطین کرد نبی را رحمة للعالمین کرد علی زآن نام او را جانشین شد امام اولین و آخرین شد به آن نامی که بر ما روح بخشید ز نورش زهرۀ زهرا درخشید چه زهرایی که معنی بخش اسماست همانا اسم اعظم اسم زهراست به غیر از او که وحیش پروریده زن و یک آسمان مردی که دیده؟ @hosenih خدا گر مدح او نازل نمی کرد کتاب خویش را کامل نمی کرد حساب نام یازهرا به ابجد: برآید یا علی و یا محمد کسی که کفو آن نور جلی بود علی بود و علی بود و علی بود رسیدش در شب جشن عروسی عروس آسمان بر خاک بوسی سفالین کوزه ای و مشکی از پوست اثاث چشمگیر خانۀ اوست سپهر آئینه دار هستیش بود رهین آسیای دستیش بود حصیری گرچه فرش زیر پا داشت به روی سر همه نور خدا داشت الا ای چرخ دین را زهره زهرا به حسن خانه داری شهره زهرا زنان را با عمل ارشاد کردی "جهاد المراة " را فریاد کردی تو در شعب ابوطالب شکفتی که در شبهای خوف انگیز خفتی به طفلی داغ مادر شد نصیبت سرشک چشم و خون دل طبیبت @hosenih حمایت از پدر با جان نمودی انیس او به عام الحزن بودی خدا را بنده ای یکدانه بودی پدر را دلخوشی در خانه بودی دو تن بودید او را پشتوانه تو در خانه،علی بیرون زخانه به وحدت داده هر مویت شهادت ورم کرده است پایت از عبادت تویی یاسین تویی طاهای قرآن تویی رمز اشارتهای قرآن زمین و آسمان در اختیارت تمام کهکشان ها بیقرارت الا ای کرده روحت سیر قرآن کتابت مصحف است و غیر قرآن @hosenih کتابی را که با آیات والا علی با گفته تو کرده املا کتابی اینچنین والاست امروز بدست مهدی زهراست امروز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دراین هوای خوب و، بارانیِ بهاری وقت است آسمانا، برما کرم بباری ساقی بیار باده، سرآمده خماری بگذار تا گذارم، سجاده را کناری برما ببخش یارا، از باب یادگاری یا مرهم نگاهی، یا زخم ذوالفقاری @hosenih یا رحمة الوسیعه یا دافع البلیه یا باسط الیدین باللطف والعطیه یا دائم العنایة مَنّاً علی البریه عیدانۀ نزول مرضیة الرضیّه انظر الی فقیرک فی هذه العشیه مگذار عاشقان را در هرم بیقراری @hosenih امشب مجاز باشد بامی وضو گرفتن برپای خمره شور اللهُ هو گرفتن برخیز جا نمانی! از این سبو گرفتن باید که در حریم او آبرو گرفتن رو بر حبیب کردن ازغیر رو گرفتن با حُبِّ این حبیبه محبوب کردگاری @hosenih دل دل نکن دل من برخیز بی بهانه ساکت چرا نشستی؟ سرمست وعاشقانه همپای می گساران درمجلس شبانه با لهجۀ قناری با من بخوان ترانه دیگر بس است ماتم تا چند غمگنامه؟ رخت سیاه و روضه اشک عزا و زاری! @hosenih شبهای غصه رفت و صبح سرور آمد منشور شور آمد شور شعور آمد تا قلب قاب قوسین رمز عبور آمد چون جانب خدیجه طه ز طور آمد سوی رسول پیک الله نور آمد کوثر عطا نمودت پروردگار باری @hosenih بس که به سجده گفتی یا واهب العطایا دریاب مصطفایِ، دلخسته را خدایا حق هدیه کرده برتو محمودة السجایا دادیم برتو دختر... نه منتهی المنایا یعنی ابوالعجایب را دافع البلایا او یکتنه سپاهِ شیر خداست آری @hosenih به به چه دلنوازی به به چه چاره سازی چه کعبۀ لطیفی چه عشق جانگدازی چه مهر دل فروزی چه سرو سرفرازی به به چه عزّ و جاهی چه نام پر ز رازی برخیز یا محمد شکر خدا نمازی... برپا بدار بهر این حسن همجواری @hosenih به به نتیجه داده شیدائی خدیجه آمد تمام عشق رویایی خدیجه آمد انیس وقت تنهایی خدیجه به به چه دلنواز است لالایی خدیجه دارد به سینه شور غوغایی خدیجه جان می کند فدای دلدار افتخاری @hosenih امشب از آسمانها بارد نوید رحمت زهرا شکوه عصمت زهرا کلید رحمت قدر مقدرِ عشق صبح سفید رحمت زهرا پس از محمد نام جدید رحمت مهرش هرآنکه دارد دارد امید رحمت با اهل او ندارد هرگز جحیم کاری @hosenih یوم النشور فردا وقت جزا محمد! در لحظه ی ظهورِ عدل خدا محمد! گویند اهل محشر وا ویلتا محمد! هنگامۀ عبور خیرالنساء محمد! از اولیاء گرفته تا انبیا... محمد! دارند سوی زهرا چشم امیدواری @hosenih ما نیز برعطای زهرا امیدواریم یکریز بیقرار بانوی بیقراریم دلخسته و خراب یک ماه بی مزاریم هرچند که سیاه و زشت و تباه و تاریم اما ز کرده های خود سخت شرمساریم مگذار تا بمیریم با درد شرمساری @hosenih مادر چقدر فکر حال من و شما بود شبهای جمعه غرق گریه در التجا بود خواهان راحتی عشاق مرتضی بود او لطف کرد و کار امثال ما جفا بود!! گاهی گناه کردیم آخر کجا روا بود؟ خیر کثیر یعنی لطف همیشه جاری @hosenih هرچند غرق غفلت... جمله گناه کاریم تاهست عشق زهرا سرشار افتخاریم برعرشۀ سفینه شکر خدا سواریم در خیمۀ حسینی، دائم حسن مداریم سرمایه جز ولای مولا علی نداریم شادیم از این غنا و مستیم از این نداری @hosenih عمریست بینوای ایل وتبارتانم همواره بیقرار و بیمار و زارتانم دلتنگ بوسه ای بر، سنگ مزارتانم اینجا پی شما و محشر کنارتانم هنگام مرگ مادر... در انتظارتانم ازمن مگیر فیض این چشم، انتظاری @hosenih مرضیّه ای و از ما ایزد رضاست با تو دلهای عاشقانت حاجت رواست با تو از دام درد و غصه قلبم رهاست با تو از آتش عذاب دوزخ جداست با تو هستی پر از نوای شیر خداست با تو دست تو عالمی را کرده علی نگاری! @hosenih بسکه علی نوشتی بس که علی سرودی اول شهید راهِ، شیر خدا تو بودی تو رنگ سبز شیعه تو سرخی و کبودی با سینۀ شکسته تا عرش پرگشودی دستی برآر بلکه از ره رسد به زودی فریاد انتقام صمصام تک سواری ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست می‌برد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست @hosenih ناگهان دیدم میان خانه‌ی پیغمبرم چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم چرخ می‌زد یک نفس روح القدس دور و برم تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک @hosenih ای محمد! دشمنت را دوست ابتر می‌کند خانه‌ات را بوی ریحانه‌‌ معطر می‌کند دیدنش بار رسالت را سبکتر می‌کند دختر است اما برایت کار مادر می‌کند دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین می‌شود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این @hosenih یک زره خرج جهازت، حُسن‌هایت بی‌شمار با تو حیدر روز خیبر حرز می‌خواهد چکار؟ تا تو از تیغ دودم با عشق می‌گیری غبار بعد از این مستانه‌تر صف می‌شکافد ذوالفقار قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه! قصه‌ی پیوند دریایی به دریا، فاطمه! @hosenih در هوای عاشقی با هم کبوتر می‌شوید هر دو کوثر می‌شوید و هر دو حیدر می‌شوید هست شیرین نامتان، قند مکرر می‌شوید هر دو در کفواً احد با هم برابر می‌شوید بیت‌هایم بر درِ بیت تو زانو می‌زنند شاعران تنها برای یک نظر، رو می‌زنند @hosenih در کسا، بی پرده با الله صحبت می‌کنی هل اتی را سفره‌ی نور و کرامت می‌کنی فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت می‌کنی در غم همسایه، ترک خواب راحت می‌کنی مادری الحق چه می‌آید به نامت، فاطمه! می‌دهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه! @hosenih امتحان پس داده‌‌ای در آسمانها پیش از این سالها بر عرش می‌تابید نورت چون نگین حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین واقعاً "الحمد للهِ ، رب العالمین" جلوه‌ی نور تو را تنها خدایت دید و بس فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس @hosenih عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت پیش نابینا میان حِصن چادر ماندنت حجب میراثت، حیا سایه نشین چادرت داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت @hosenih سفره‌‌ی نان خالی اما سفره‌ی انعام پُر خانه‌ات میخانه، ساقی با سخاوت، جام پر از تو راضی و دلش از گردش ایام پر کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پر ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بی‌ذوالفقار! بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من از تو می خواهم بگویم ، واژه ها پر ... از آسمان سبز ، از فصل کبوتر من از تو آری ، از تو ای بانوی باران ! باید بهاری سبز بنویسم به دفتر @hosenih اما چگونه ؟ از تو گفتن کار سختی ست با این زبان الکن و این روح ابتر ! من شاعری تاریک تاریکم ، چگونه در محضر آیینه بنشینم مُنوّر ؟! گاهی دلم لک می زند قرآن بخوانم قرآن ، سه رکعت نور ، یعنی : فصل کوثر @hosenih گاهی دلم لک می زند شعری بگویم شعری شبیه نورتان ، سبز و مُعطر دست و دلم می لرزد اما ... کار من نیست غمگین ، قلم را می گذارم روی دفتر من عاجزم از خواندن آیات نورت طبع مرا در مکتب نورت بپرور @hosenih در جان من حکمت بریز ، ای جوهر نور ! تا از کراماتت بگویم بار دیگر باید بخوانم من تو را با لهجه ی نور باید ببینم من تو را با چشم حیدر تو بای بسم الله دین ، توحید نابی ذکر لبان عارف ات : الله اکبر @hosenih در تو شکوه بندگی را می توان دید ای آبروی قبله و محراب و منبر انسانیت ، حکمت نشین مکتب توست شاگرد دانشگاه تو ، سلمان و بوذر نامت بلند است ای دلیل آفرینش تو کیستی ؟ بانوی دین ، زهرای اطهر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حرف میلاد بانوی تقواست او که الگوی عشق دورانهاست خادمش نوح و آدم و عیسی زنده از لطف فاطمه عیساست و ورق خورد باز تقویم و سالروز ولادت زهراست سالروزی که روز مادر شد لطف میلاد فاطمه اینجاست درخور شأن وسعت کرمش بهترین قافیه فقط دریاست اول سال و باز هم زهرا سال نیک از بهار آن پیداست اول سال و آخر سالم فاطمه می دهد پر و بالم @hosenih مصطفی صورت و خدا سیرت هر چه خوبیست تحت تأثیرت جز خدا و علی و پیغمبر بر نیاید کسی ز تفسیرت مَلَک و جن و انس در بندت جملۀ کائنات تسخیرت حق ، جهان را مسخرت کرده دشمنت تا ابد زمین گیرت دلگشای فرشته های خداست رو به قبله قیام و تکبیرت فاطمه خوش به حال تو که گره خورده با بوتراب تقدیرت حشر ، جولانگه دوبارهء توست چشم حق در پی اشارهء توست @hosenih دل که دل نیست طائر زهراست طائر دل مهاجر زهراست وطن دوم اختیار شده در مدینه مجاور زهراست گوهری هست ذکر آل الله چون خدا نیز ذاکر زهراست زائر دخترش به شهر قم مژده مژده که زائر زهراست اینکه ما غرق اهل بیت شدیم از عنایات وافر زهراست طبق فتوای قدسی لولاک خلق عالم به خاطر زهراست نه علی بود نه رسول خدا گر نمی بود حضرت زهرا @hosenih ای محب تو از ازل محبوب وی عدوی تو تا ابد مغضوب هم خدا را به ذوق آوردی هم پدر را نموده ای مجذوب زیر و رو کرده ای دل عالم ای به دستت کلید فتح قلوب خوب دیوانه ات شدم بی بی خوب دیوانه ام نمودی خوب هر که با منصبی خوش است و من خوش که بر نوکری شدم منصوب خوش به حال کسی که در محشر از محبان تو شود محسوب در کنار پیمبر و حیدر روز محشر تو میکنی محشر @hosenih محور بخشش و کرم این است هستیِ اول آخرم این است نوکری میکنم به درگاهش شکرلله مقدرم این است روز محشر زمام هر چه که هست دست زهراست باورم این است روز مادر سفارشی کاین بار نزد خطاط می برم این است تابلوئی به خط نستعلیق بهترین فکر در سرم این است ذکر یا فاطمه لذا امسال هدیۀ روز مادرم این است جان به قربان مادر سادات باز هم بر جمال او صلوات @hosenih ماه انور مبارک حیدر جشن دلبر مبارک حیدر خنده هایش مبارک بابا عشق کوثر مبارک حیدر تا که زهرا وجیهت الله است وجه داور مبارک حیدر یکّه همتای مرتضی آمد یار حیدر مبارک حیدر رمز فتح الفتوح او زهراست فتح خیبر مبارک حیدر روز مادر مبارک زینب روز همسر مبارک حیدر مصطفی از دعا نتیجه گرفت دخترش را بغل خدیجه گرفت @hosenih ذکر یا فاطمه خوش آهنگ است دل برای مدینه اش تنگ است فاطمه عرش کبریائی حق بی حضور تو سرد و کمرنگ است هر کسی از تو فاصله دارد روز محشر کمیت او لنگ است هر که دل را به دست تو نسپرد دل او نیست دل بگو سنگ است حشر ، بین بهشت و دشمن تو حد فاصل هزار فرسنگ است یا علی گفته ایم و یا زهرا پس جنان بهر ما هماهنگ است تا ابد نوکریم شکّی نیست پای کاریم حرف مرد یکیست @hosenih نظری کن که ما دلی داریم سوی تو قلب مایلی داریم تا که دریا تو و کرانه تویی غم نباشد که ساحلی داریم از میان تمام منصب ها ما تمایل به سائلی داریم یک دلیلش فقط محبت توست غیر ازین هم دلایلی داریم بهر تمدید نوکری هامان گاه و بیگاه محفلی داریم ذکر زهرا گره گشای همه است ما چه حل المسائلی داریم انبیا محو قدر سلمانش آسمان و زمین مسلمانش @hosenih تا نگاهت طبیب حاذق ماست پُر ز مهرت همه دقایق ماست اینکه مدیون لطفتان هستیم بی گمان جزوی از حقایق ماست لب کند باز و یاعلی گوید هر که در این سخن موافق ماست مدح و ذکر عَلَیَ الدوام شما شغل و کارِ زبان ناطق ماست چون خدایم تو را به ما داده شک ندارم خدا هم عاشق ماست هر کسی یک علاقه ای دارد کربلا و نجف علایق ماست روح ناهید و ماه و خورشیدی قلب ما را تو نور بخشیدی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نسیم می وزد و باده خوشگوار شده گلی شکفته که سرچشمه ی بهار شده حضور خاکی رب است در مدار زمین که با تولد یک زن ادامه دار شده کسی که از تبعات وصال و هجرانش خوش است فرش ولی عرش سوگوار شده کسی که شرط وجود پیامبر حتی به شرط بودن او صاحب اعتبار شده به گرد قامتش امواج نور خیمه زده به زیر هر قدمش کهکشان غبار شده عیان شده است که سرّ نهان خلقت کیست پس از تو گفت خدا داستان خلقت چیست @hosenih نوشت اوّل دفتر از ابتدا زهرا از ابتدای ازل تا به انتها زهرا از آن زمان که ندانیم تا نمی دانیم همیشه و همه اوقات و هر کجا زهرا و خواست تا بنویسد نبی، علی، حسنین خلاصه شد همه در یک کلام، با زهرا و حرف تا که به اینجا رسید فهمیدم که بود و هست همه کاره ی خدا زهرا چرا که منحصراً خلقت چنین نوری فقط برای خودش بوده است تا زهرا ... میان عرصه ی میقات پای بگذارد و حق ز آینه ی خویش پرده بردارد @hosenih که رو کند سند افتخار خلقت را نشان دهد به همه شاهکار خلقت را به مهر و ماه و سپهر و فلک بفهماند دلیل گردششان بر مدار خلقت را کسی که جز خودش و احمد و علی نشناخت کنیز عرشی پروردگار خلقت را در آن زمان که زمانِ زمان به سرآید و بین حشر ببندند بار خلقت را خدا ندا کند: ای فاطمه حبیبه ی من بیا به سر برسان انتظار خلقت را بیا که عرصه ی محشر برایت آماده است بگیر دست خودت اختیار خلقت را که جن و انس بفهمند کار ما با توست تمام هستی مایی فقط خدا با توست @hosenih به اوج شأن و مقامت سری نمی آید کسی نیامده و دیگری نمی آید دلیل ختم نبوّت نبوده بابایت پس از ظهور تو پیغمبری نمی آید شنیده ایم که در صورت نبودت هم برای همسر تو همسری نمی آید به قامت تو فقط مادری برازنده است به مهربانی تو مادری نمی آید قدم گذار به محشر که تا نیایی تو برای خلق شفاعتگری نمی آید نگات مور وجود مرا سلیمان کرد یهود را نَفَس چادرت مسلمان کرد @hosenih تو و صفات تو را هر چقدر سنجیدیم و هر چه در دل این بیکرانه چرخیدیم به انتهای تو راهی نیافتیم اصلاً در ابتدای تو مانده تو را نفهمیدیم نبی نبود علی هم نبود تو بودی و ما کنار خدا جلوه ی خدا دیدیم حضور گرم تو یک روز هم زیادی بود برای ما که کنارت دمی نتابیدیم همین که سایه ی تو سایه سار این دنیاست همیشه گرم نگاه زلال خورشیدیم بهشت می شود آنجا که تو نگاه کنی نگاه کن که مرا باز رو به راه کنی @hosenih زکُنه ذات تو این عقل کم چه می فهمد شب سیاه دل از صبحدم چه می فهمد زبانِ از تو سرودن فقط زبان خداست شکوه وصف تو را این قلم چه می فهمد به بندگی تو بیخود نکرده فخر خدا نماز از قدم پر ورم چه می فهمد سه روز نان خودت را به دیگران دادی بپرس از کرم از این کرم چه می فهمد بپرس دختر پیغمبر خدا امّا چنین غریب چنین بی حرم؛ چه می فهمد؟! من از نسیم معطر به یاس فهمیدم «حضور مادریت را شلمچه می فهمد شده است نام تو سربند هر جوان شهید تبسم تو تسلّای مادران شهید » ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مریم از یک نسبت عیسی عزیز از سه نسبت حضرت زهرا عزیز نور چشم رحمة للعالمین آن امام اولین و آخرین @hosenih آنکه جان در پیکر گیتی دمید روزگار تازه آئین آفرید بانوی آن تاجدار «هل اتی» مرتضی مشکل گشا شیر خدا پادشاه و کلبه ای ایوان او یک حسام و یک زره سامان او @hosenih مادر آن مرکز پرگار عشق مادر آن کاروان سالار عشق آن یکی شمع شبستان حرم حافظ جمعیت خیرالامم تا نشیند آتش پیکار و کین پشت پا زد بر سر تاج و نگین @hosenih وان دگر مولای ابرار جهان قوت بازوی احرار جهان در نوای زندگی سوز از حسین اهل حق حریت آموز از حسین سیرت فرزند ها از امهات جوهر صدق و صفا از امهات @hosenih مزرع تسلیم را حاصل بتول مادران را اسوهٔ کامل بتول بهر محتاجی دلش آنگونه سوخت با یهودی چادر خود را فروخت نوری و هم آتشی فرمانبرش گم رضایش در رضای شوهرش @hosenih آن ادب پروردهٔ صبر و رضا آسیا گردان و لب قرآن سرا گریه های او ز بالین بی نیاز گوهر افشاندی به دامان نماز اشک او بر چید جبریل از زمین همچو شبنم ریخت بر عرش برین @hosenih رشتهٔ آئین حق زنجیر پاست پاس فرمان جناب مصطفی است ورنه گرد تربتش گردیدمی سجده ها بر خاک او پاشیدمی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih