#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
آنان که شعله بر دل غمپرورت زدند
روزی شراره بر جگر مادرت زدند
دیروز بر غریبی پدرت خنده کردهاند
شبباوران که خیمه به دور و برت زدند
این دشمنان دوستنمای هزار رنگ
زخمی به روی زخم دل مضطرت زدند
صلحت زمینهساز قیام حسین بود
تهمت به علم و دانش بار آورت زدند
سردار بی سپاه شدی و دریغ و درد
خنجر زپشت بر تو و بر باورت زدند
در هالهی غریبی خود سوختی ولی
با شعلههای زخم زبان آذرت زدند
گاهی کمر به قتل تو با زهر بستهاند
گاهی میان هجمهی غم، خنجرت زدند
بر حالت حسین، ملائک گریستند
از بس که تیر بر بدن پرپرت زدند
با گریه مینوشت «وفایی» که از غمت
آتش دوباره بر جگر خواهرت زدند
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
او واسطۀ رحمت حق بود و کرم داشت
ابر کرمش بر سر هر بام، علم داشت
بخشید سه نوبت همۀ ثروت خود را
ارباب کرم بود که بر خلق، کرم داشت
تن داد به صلحی که در آن مصلحتی بود
هرچند که مانند علی تیغِ دودم داشت
زهر آمد و زد بر جگر و زود برون زد
ازبس دل او ماتم و اندوه و الم داشت
وقتی جگرش ریخت میان دل آن تشت
گفتند که: این حجت حق، اینهمه غم داشت؟
با دیدن اشک دو برادر همه دیدند
«دلهای غریبانِ جهان راه به هم داشت»
بنویس «وفایی» که پس از این همه غُربت
ای کاش که این حجت معبود، حرم داشت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
هر دلی با کاروان کربلا همراه نیست
از مقام کعبهی عشق و شرف آگاه نیست
تا رسیدن، آه و درد و تشنگی باید کشید
راه عشق و معرفت آنقدر هم کوتاه نیست
رهنمایی دل ما کار مصباح الهداست
مهر چون باشد، نیازی بر فروغ ماه نیست
فرصت عرض ادب را مغتنم باید شمرد
فرصت عرض ارادت گاه هست و گاه نیست
جان به قربان شهیدی که به زیر تیغ خصم
بر لبان تشنهاش جز ذکر "یا الله" نیست
در میان نالههایی که ز داغش شد بلند
نالهای جانسوزتر از ذکر "وا اماه" نیست
تاچهل منزل سری بر نیزه میتابد، ولی
در بساط داغداران غیر اشک و آه نیست
بار این غم را مگر زینب کشد بر دوش خویش
ورنه کوه غم کشیدن در توان کاه نیست
با نگاه آل یاسین چشمها گریان شود
ای «وفایی» گریه بر او هیچ گه دلخواه نیست
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
بعد از تو بهر ما همه ساز سفر زدند
فریاد الرحیل به کوه و کمر زدند
بستند دست کودک و زن را به ریسمان
آتش به جان و قلب و دل شعلهور زدند
رحمی به کودکان تو هرگز نکردهاند
با ضرب تازیانه به آنان تشر زدند
رجالههای کوفه، اسیران خویش را
گاهی به تازیانه و گاهی سپر زدند
سرتاسر وجود همه لطمه خورده است
گاهی به چهره، گاه به دست و کمر زدند
خواندم وان یکاد برایت ولی حسین
این کوفیان شوم، سرت را نظر زدند
خون میگریست بهر مصیبات اهل بیت
سنگی که برسر همه در هر گذر زدند
آن لحظهای که چوب، عدو بر لب تو زد
خنجر به قلب زینب خونینجگر زدند
داغ رقیه را به دل ما گذاشتند
آتش به بال کودک بی بالوپر زدند
این غم کجا برم که در آغوش یک پدر
تیر سه شعبه را به گلوی پسر زدند
وقتی زدند آتش کینه به خیمهها
یادآور مدینه شد آتش به در زدند
آن قدر تکه تکه شدی که به جسم تو
گویی به جای نیزه و خنجر، تبر زدند
پیروز این قیام، قیام حسینی است
در پیش زینبت ز چه دم از ظفر زدند؟
آتش گرفت جان «وفایی» که اهل بیت
در اربعین زمین و زمان را شرر زدند
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اربعین
برگشتم ازسفر، گل درخون طپيدهام
اي سرو سرفراز! ببين قدخميدهام
وقتي دلم به خون جگر موج میزند
گوئي كه من به جاي تو درخون طپيدهام
شمعم كه از شرار غمت آب گشتهام
گرقطره قطره برروی خاكت چكيدهام
از كربلا به كوفه و از كوفه تا به شام
تنها به شوق ديدن رويت دويدهام
از زخم تازيانه ندارم شكايتی
زخم زبان زكوفی وشامی شنيدهام
از جذبهی نگاه تو از روی نيزه بود
با خطبهام حماسه اگر آفريدهام
داغ رقيهی تو در آن شام غم نهاد
يك داغ ديگري به دل داغديدهام
با كولهبار غم بسويت آمدم ولي
هرگز خلل نديد و نبيند عقيدهام
اين چامهای كه گفت «وفابي»زقول من
تنها اشارهاي بُوَد از آنچه ديدهام
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
فاطمه! ای نور چشمان ترم، کم گریه کن
با دل سوزان کنار بسترم کم گریه کن
دیدهات چون ابرِ باران، دیدهای بارانی است
نور دیده! پیش چشمان ترم کم گریه کن
گرچه گل با شبنم خود دیدنیتر میشود
تو ولی یاس بهشتی، منظرم کم گریه کن
گریههایت بعد من فریاد خواهد شد؛ ولی
پیش چشمم ای گل غم پرورم کم گریه کن
تو گلی و عمر تو از گل بُود کوتاهتر
زودتر از هر گل آیی در برم، کم گریه کن
تا تو گریان میشوی، هفت آسمان گریان شود
صبرکن ای ابر بارانآورم، کم گریه کن
تا نیفتادی زپا، ای شمعِ جمعِ اهل بیت
پیش من در لحظههای آخرم کم گریه کن
دودوآتش چون بهشت وحی را در برگـرفت
در عزای غنچه، ای نیلوفرم کم گریه کن
رهبر مظلوم این امّت چو در خانه نشست
پیش چشم اشکبارش دخترم کم گریه کن
هرچه میخواهی «وفایی» گریه کن شب تا سحر
تا که فردا باتو گویم دربرم کم گریه کن
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
آنان که شعله بر دل غمپرورت زدند
روزی شراره بر جگر مادرت زدند
دیروز بر غریبی پدرت خنده کردهاند
شبباوران که خیمه به دور و برت زدند
این دشمنان دوستنمای هزار رنگ
زخمی به روی زخم دل مضطرت زدند
صلحت زمینهساز قیام حسین بود
تهمت به علم و دانش بار آورت زدند
سردار بی سپاه شدی و دریغ و درد
خنجر زپشت بر تو و بر باورت زدند
در هالهی غریبی خود سوختی ولی
با شعلههای زخم زبان آذرت زدند
گاهی کمر به قتل تو با زهر بستهاند
گاهی میان هجمهی غم، خنجرت زدند
بر حالت حسین، ملائک گریستند
از بس که تیر بر بدن پرپرت زدند
با گریه مینوشت «وفایی» که از غمت
آتش دوباره بر جگر خواهرت زدند
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
او واسطۀ رحمت حق بود و کرم داشت
ابر کرمش بر سر هر بام، علم داشت
بخشید سه نوبت همۀ ثروت خود را
ارباب کرم بود که بر خلق، کرم داشت
تن داد به صلحی که در آن مصلحتی بود
هرچند که مانند علی تیغِ دودم داشت
زهر آمد و زد بر جگر و زود برون زد
ازبس دل او ماتم و اندوه و الم داشت
وقتی جگرش ریخت میان دل آن تشت
گفتند که: این حجت حق، اینهمه غم داشت؟
با دیدن اشک دو برادر همه دیدند
«دلهای غریبانِ جهان راه به هم داشت»
بنویس «وفایی» که پس از این همه غُربت
ای کاش که این حجت معبود، حرم داشت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_شهادت
تا زهر ستم بر دل و جان و جگر افتاد
چون برق جهانسوز، به جانش شرر افتاد
چون موج به پهلوی گل فاطمه میخورد_
دردی که به پهلو و دل و بر کمر افتاد
آهسته به روی سرش افکند عبا را
یک سایهی غم، بر روی شمس و قمر افتاد
پیوسته نگاهش به درِ حجرهی غم بود
تا آن که نگاهش به جمال پسر افتاد
غمنالهی مادر، شرر افکند به جانش
وقتی نظرش جانب دیوار و در افتاد
او ساحل امن همه طوفان زدهگان است
چون کشتی طوفان زده، گر در خطر افتاد
از طوس دلم تا حرم کرب وبلا رفت
این جا پدر افتاد، در آن جا پسر افتاد
دل سوخت «وفایی» به مُحرم، پس از آن ماه
داغی به دل ما همه ماهِ صفر افتاد
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_شهادت
اگرکه دیدهی نمناک سوی در دارد
به سینه آرزوی دیدن پسر دارد
توان وتاب نمانده دگر به اعضایش
بلور اشک به رخسار و چشم تر دارد
چو شخص مارگزیده به خویش میپیچد
شرار زهر و غم هجر بر جگر دارد
شمیم غم به سماوات میبَرَد با خود
اگر نسیم ز خاکش غبار بردارد
هنوز گرم مناجات با خداوند است
هنوز در نفسش گرمی و شرر دارد
میان حجره کی غربت، در اوج تنهایی
ز رازهای دل او خدا خبر دارد
گهی به زیر لبش میزند صدا، پسرم
بیا دمی که پدر نیت سفر دارد
سزاست گر که بگویم ز ماتمش، زهرا
کنار بستر او دست بر کمر دارد
گهی به سوی مدینه دلش کند پرواز
گهی به مقتل کرب وبلا نظر دارد
هنوز شیعه «وفایی» دراین مصیبتها
دلی ز آتش اندوه، شعلهور دارد
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
یابن الحسن! فدای تو و دیدهی ترت
خون، جای اشک میچکد از چشم اطهرت
داغی نشسته بر جگرِ داغدار تو
در خون نشسته است دل درد پرورت
قربان آن امام، که در آخرین نفس
سیراب گشته است به دست مطهرت
ای سروِ سرفرازِ جهان، سروِ سربلند
از ماتمِ پدر، چه رسیدهست بر سرت
بهر تسلی دل درد آشنای تو
صف بستهاند خیل ملائک برابرت
ما را شریک درد و غم خود حساب کن
ما دل شکستهایم ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و چون نسیم،
مارا ببر به دیدنِ باغِ معطرت
رفتی به پشت پردهی غیبت؛ ولی شدهست
صدها هزار عاشق و عارف کبوترت
چشم انتظار مانده زمین تا کدام روز
روشن شود جهان زحضور منورت
از روی اشتیاق «وفایی» شب فراق
دارد سلام و عرض ارادت به محضرت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
کبوترانه بیا عاشقانه پر بزنیم
به سامرای امام غریب، سر بزنیم
گهی به رسم ادب دست خود به سینه نهیم
گهی به خاک حرم بوسهای دگر بزنیم
به خانهای که امام زمان عزادار است
به پاس تسلیتِ برامام، در بزنیم
از اینکه گرد یتیمی نشسته بر رویش
بیا زشعلهی ناله، به دل شرر بزنیم
کجا گرفته عزای پدر، پسر تا ما
سری به بزم عزاداری پسر بزنیم
شنیدهام به سرایش هجوم آوردند
به پاس غربت او ناله از جگر بزنیم
شروع غیبت مهدی چه درد انگیز است
سزاست ضجه برآن یار در سفر بزنیم
رواست گرکه «وفایی» مثال منتظران
همیشه ندبه کنان دم زمنتظر بزنیم
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
🌷 #امام_زمان_عج_آغاز_امامت
در هر سُخَنی، نورِ کلامم مهدیست
یک عُمْر به لب، ذکر مدامم مهدیست
گر از نَفَسم رسیده عطر #صلوات
آغازِ امامتِ امامم مهدیست...
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ @hosseinieh_net
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
اجازه خواستم از تو هماره بنْویسم
دوباره از تو بگویم، دوباره بنویسم
ز بحر رحمت تو، بی کناره بنویسم
ز نور شمس رُخت با اشاره بنویسم
تو آمدی که زمین و فلک شود روشن
شکفتهای که کویر جهان شود گلشن
حدیث رویش تو مژدۀ بهاران داشت
کویر سینۀ ما را نوید باران داشت
امیدْ بهر تمام امیدواران داشت
بشیرِ آمدنت نغمۀ هزاران داشت
که فصل آمدن تو بهار میآید
به یُمن مقدم تو گل بهبار میآید
تو آمدی که غبار از دل بشر ببری
دل ظلام بشر را سوی سحر ببری
از آن سحر دل ما را تو در سفر ببری
سفر به سوی خداوند دادگر ببری
تو آمدی که بشر را خداشناس کنی
پی نجات همه بر حق التماس کنی
سلام بر تو که شمس تمام افلاکی
درود بر تو که نص حدیث لولاکی
اگرچه چند زمانی به روی این خاکی
تو عقل کل و فراتر ز عقل و ادراکی
اگر که خلق تو را احمدِ امین گوید
خدا ز خلقت تو بر خود آفرین گوید
چگونه از تو نویسم؟! توان ندارم من
چگونه از تو بگویم؟! بیان ندارم من
به پیش قدر و جلالت زبان ندارم من
به قدر وسعت شأنت زمان ندارم من
چراغ بینش ما را بیا و روشن کن
کویر دانش ما را ز مهر گلشن کن
تو بحر رحمت و دل قطرۀ همین دریاست
دلِ غریبۀ من معتکف به کوی شماست
همیشه جای قدومت به روی دیدۀ ماست
که رد پای شما در غدیر خم پیداست
ز عطر ناب شما نکهتِ ولی آید
از آن دیار صدای علی علی آید
منم گدای ولای تو یا رسول الله
نشستهام به سرای تو یا رسول الله
شدم رهین عطای تو یا رسول الله
«وفاییام» به فدای تو یا رسول الله
مرا زلال حیاتند اهل بیت شما
سفینههای نجاتند اهل بیت شما
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
او که آمد همه پروانهی یک شمع شدند
آفتاب آمد و در سایهی او جمع شدند
همه بهر ادب و عرض سلام آمدهاند
به زمین بوسی فرزند امام آمدهاند
مردمان شوکت او را همه در قم دیدند
چقدر گل به ره مقدم او پاشیدند
از زمانی که چو خورشید به ما تافته است
خاک قم از قدم او برکت یافته است
::
گفتم از فلسفهی هجرت او باید گفت
کمی از رنج ره و غربت او باید گفت
تشنهای آمد و بر چشمهی کوثر نرسید
خواهری آمد و بر وصل برادر نرسید
غم هجران به همه آب و گلش بود که رفت
داغ دیدار برادر به دلش بود که رفت
دیدن داغ برای همگان گر سخت است
داغ خواهر ولی از بهر برادر سخت است
این برادر خبر از شوکت خواهر دارد
کی به دل محنتی از غربت خواهر دارد
گر که هر روز و شبِ خویش مرتب گِرید
جای دارد که به مظلومی زینب گرید
زینبی که همه جا محنت و ماتم دیده
زینبی که ز طفولیت خود غم دیده
خواهری که به کنار تن صدچاک افتاد
آتش از آهِ دلش بر همه افلاک افتاد
شامیان غربت اورا همگی میدیدند
جای گل، سنگ به روی سر او پاشیدند
خواهری کز غم هجرانِ برادر جان داد
عمر خود را به غم و درد و الم پایان داد
بس کن از این غم جانسوز «وفایی» خاموش
با ولینعمت خود باش به غم، همآغوش
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
مدینه باز پر از آیههای نورانی است
حریم وحی ز انوار حق چراغانی است
بلور نور به سقف فلک مگر بستند
که این فضای مقدّس همیشه نورانی است
نسیم بال ملائک نوید میبخشد
که فصل رویش گل، لحظههای روحانی است
گلی به گلشن سرسبز وحی روئیده است
که کار پیک امین خدا گل افشانی است
به دست هادی دین، جلوهگر شده ماهی
که روی انورش آئینهای زحیرانی است
به پاس مقدم این عسکری لقب امشب
به عرش و فرش خدای کریم مهمانی است
به آیه آیۀ رویش فروغ توحید است
به جلوه جلوۀ او جلوههای قرآنی است
خداست با خبر ازجلوۀ خدادادش
مگو که منزلت و قدر او سلیمانی است
جلال و منزلت اوست حیدری، اما
شکوه فاطمی او، شکوه رحمانی است
هر آن کسی که نصبیی نبرد از مهرش
به روز حشر نصیب دلش پشیمانی است
فروغ دیدۀ این آفتاب هستی بخش
شهاب شبشکن آسمان ظلمانی است
بخوان دعای فرج را، ظهور نزدیک است
گمان مدار که غیبت همیشه طولانی است
مپرس ازچه «وفایی» دوباره گریان شد
که آسمان نگاهم ز شوق بارانی است
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
بانو دلم کبوتر صحن و سرای توست
یعنی که زائر حرم باصفای توست
گویی به سمت کعبۀ مقصود میرود
هرکس مسافر حرم دلگشای توست
آن در که بر بهشت برین باز میشود
از گلشن مقدسۀ دلربای توست
ای داستان هجرت تو عزت آفرین
ورد زبان ما همه جا ماجرای توست
تو خواهر امام رئوفی، رئوفهای
معصومهای و اُسوهی زنها حیای توست
ما را دعای خیر شما میدهد نجات
چشمم به استجابت و حال دعای توست
فردای رستخیز شفاعت کنی از او
امروز هرکسی که به زیر لوای توست
بر محمل نیاز رسیدم حضورتان
بانو قبول کن که «وفایی» گدای توست
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🇮🇷تقدیم به #شهدای_امنیت
در سینۀ خود داغ فراوان داریم
بنویس بر این عقیده ایمان داریم
امنیت و آسایش خود را امروز
از برکت خونهای شهیدان داریم
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
باغ را ای لالهها تزئین کنید
با شقایقهای خود رنگین کنید
باغ را آذین ببندید از بلور
بانوی گل میرسد در باغ نور
باغ را ای باغبان! گل پوش کن
گوش شو، سرتا به پا و گوش کن
این نوید از عرش اعلا میرسد
دختر کبرای زهرا میرسد
نغمهی عشق و محبّت بر لب است
ذکر خاص و عام زینب زینب است
این گل زهراصفت با زیب و زین
آمده پیوند بندد با حسین
در ولادت گـر دلش خون رنگ بود
بهر دیدار گُلش دل تنگ بـود
در دلش گنجینهی اسرار داشت
بـا حسینش یک جهان گفتار داشت
آفتاب وماه زهرا دیدنی است
وصف این دیدار بس بشنیدنی است
هر دو نوری کبریایی داشتند
رازهایی کربلایی داشتند
ناگهان ازجانب ربّ جلیل
گشت نازل بر پیمبر جبرئیل
داشت با تبریک پیغامی ز رب
گفت این گل زینب است و زِینِ اب
او بُوَد یاس بهار فاطمه
او بُوَد آئینهدار فاطمه
او به راه حق بُوَد صبرآفرین
از خدا بر سعی او صدآفرین
در حریمش صبر دارد اعتکاف
می چکد از دامنش عطرذعفاف
آمده تا صبر را معنا کند
خیمۀ ایثار را برپا کند
زینب آمد عشق را سامان دهد
زینب آمد درد را درمان دهد
زینب آمد لالهی صحرا شود
وارث صبر دل زهرا شود
گر به زهرا نیست همتای دگر
زینب او هست زهرای دگر
نامی از عشق و وفا برلب نبود
گر «وفایی» خلقت زینب نبـود
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷تقدیم به #مدافعان_حرم عمه سادات (س)
اینان که به راه حفظ دین همقَسَماند
در بین زمین و آسمان محترماند
در دست، شرفنامهی غیرت دارند
مردان خدا، مدافعان حرماند
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @hosseinieh_net
#جعفر_طیار_ع
باز کردم دفتر گل را به رویم بارها
دیدم عطر ناب تو پیچیده در گلزارها
بر زبانم نام تو یک بار جاری شد، ولی
از تو باید گفت چون قند مکرر، بارها
جعفر طیاری و در آسمان و در زمین
محو و مبهوت تو باشد ثابت و سیارها
از زمانی که دل خود را سپردی بر رسول
جا گرفتی چون علی در سینهی دلدارها
چهره و اخلاق تو وقتی شبیه مصطفی است
باید از خوی تو بنویسد ملک طومارها
گوهر نورانی قدر و مقامت دیدنیست
آفتاب حُسن تو افتاده بر دیوارها
این نمازی که ز تو مانده به عالم یادگار
واکند در عالم هستی گره از کارها
درکنار حضرت حمزه شدی یار رسول
موج زد خون تو و جوشیده شد عمارها
روز مردی و شجاعت، بین توفان نبرد
انعکاس از تو گرفته جلوهی ایثارها
ای زلال معرفت! ای چشمه ی جوشان عشق!
بُردی از آئینهی دین مبین زنگارها
تا به معراج شهادت رفتی و با رفتنت
موج نور انداختی بر روی گل رخسارها
پرچم از دستت نیفتاد و دو دست تو فتاد
میدرخشد نام تو در صدر پرچمدارها
میبرد این مرثیه ما را کنار علقمه
میدهد سر پنجهی غم بر دلم آزارها
التفاتی بر «وفایی» کن که ای روح بهار
گل شوند از یک نگاه تو تمام خارها
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
خدا از خلقتت در عالَم هستی هدف دارد
غبار پایتان بر کل این خلقت شرف دارد
گرانسنگاند گوهرهای دامان عفافِ تو
چه گوهرهای شهواری* خدا در این صدف دارد
نسیم گلشن جنت خبر آورده بر مریم
که از عطر عفاف تو شمیمی هرطرف دارد
به دست ساقی کوثر شود سیراب در محشر
کسی که رشتهای از چادر مهرت به کف دارد
از آن روزی که فریادت میان آسمان پیچید
مدینه بر لبانش از خجالت وا اسف دارد
یقین دارم که خاک تربتت ای گوهر هستی!
زقطره قطرهی اشک علی دُرّ نجف دارد
* *
اگر غمنالههای «یا بُنَیَّ...» میزند مادر
«حسینی بی سرافتاده» به روی خاکِ طف دارد
«وفایی!» روز محشر فاطمه در محضر داور
دلی پُر درد، از آن ظالمانِ ناخلف دارد
✍ #سیدهاشم_وفایی
*شهوار: شایسته و لایق
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
ثُبات شیعه ز فیض دعای فاطمه است
گل مُحب علی، خاکِ پای فاطمه است
خدا مرا ز در خانهاش جدا نکند
پناه سائل و مسکین سرای فاطمه است
حدیث چهره نهان کردنش ز نابینا
حکایتی ز عفاف و حیای فاطمه است
هرآن کسی که بُود فاطمی، به رستاخیز
به زیر سایهی امن لوای فاطمه است
میان آن در و دیوار و آتش بیداد
نوای «فضه خُذینی»، صلای فاطمه است
به پاس حفظ امامش به کوچهها آمد
وگرنه معبر و کوچه چه جای فاطمه است
اگرکه جان خودش را فدای حیدر کرد
مدینه شاهد این ماجرای فاطمه است
قسم به جان حسینش، که کربلای حسین
حقیقتی ز غم و کربلای فاطمه است
قسم به حرمت بازو و پهلویِ مجروح
ظهور حضرت مهدی دوای فاطمه است
همیشه دست نیازم اگر به دامن اوست
نوشتهاند «وفایی» گدای فاطمه است
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
از غم بی دردی مردم به سینه "آه" داشت
درمیان بیت الاحزان، نالهی جانکاه داشت
گاه از چشم کبودش اشکِ غربت میچکید
گاه از پهلوی مجروحش شرارِ آه داشت
گرچه آزرده شد از همسایگان خود، ولی
لب به نفرین وانمیکرد و از آن اکراه داشت
لحظهای دست از دفاعِ از ولایت برنداشت
در غریبیِ علی، جان و دلی آگاه داشت
جان خود را او به قربان امام خویش ساخت
کوثری که عمر پر عزت، ولی کوتاه داشت
کس نمیداند مزارش را کجا پیدا کند
کاش مثل بچههای خود زیارتگاه داشت
نیست همدردی برایش ای «وفایی» درجهان
بعد زهرا گرعلی سر در میان چاه داشت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س خطاب به #حضرت_زینب_س
🏴 امان از دل زینب
کوکب روشن من! ای مه منظومهی من!
آه ای دخترک خسته و مظلومهی من!
مدتی میگذرد خواب نداری بنشین
به روی پای خودت تاب نداری بنشین
ازچه بَر دیدهی من دیدهی خود دوختهای؟!
تو چهدیدی به رخ من که چنین سوختهای؟!
گرچه روز محن من شب یلدای شماست
این کبودی سند غربت بابای شماست
سعی کن غم به دلت اینهمه غالب نشود
دخترم چونتو کسی اُم مصائب نشود
آنقدر داغ ببینی که دلت داغ شود
لالههای جگرت زینت هر باغ شود
چهرهی غرق به خونی زپدر میبینی
آه ازآن لحظه که در تشت جگر میبینی
دل شرر دارد و چشمان ترم میسوزد
تا تو را می نگرم من، جگرم میسوزد
شد سرشته غم و اندوه، به آب و گِل تو
همه فریاد برآرند امان از دل تو
گل یاس چمنم، ای گل دردانهی من!
گوش کن بر سخنم، روشنی خانهی من!
دل تو چون دل من همدم اندوه و بلاست
پیش روی تو عزیزم سفر کربوبلاست
باخبر باش که من پیرهنی دوختهام
پیرهن که چه بگویم، کفنی دوختهام
گرچه دربین مصیبات و بلا تنهایی
تو درآن وادی طف، نایبة الزهرایی
روشنی بخش دلم! دل زغمت تاریک است
دخترم گریه مکن! روز دهم نزدیک است
صحبت از قتلگه و سینهی افروخته است
لب فروبند «وفایی» جگرم سوخته است
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e