eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
350 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
تشنهٔ ایوان-طلایم ای اجل مهلت بده تا بگیرم بوسه ها از پایِ ایوانِ علی(ع)! شاعر: @dobeity_robaey
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: «مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلى إسْرافیلَ فی هَیْـبَتِهِ وَ إلى میکائیلَ فی رُتْبَتِهِ وَ إلى جَبرائیلَ فی جَلالَتِهِ وَ إلى آدَمَ فی سِلْمِهِ وَ إلى نُوح فی حُسْنِهِ وَ إلى إبْراهیمَ فی خُلَّتِهِ وَ إلى یَعْقُوبَ فی حُزْنِهِ وَ إلى یُوسُفَ فی جَمالِهِ وَ إلى مُوسى فی مُناجاتِهِ وَ إلى أیُّوبَ فی صَبْرِهِ وَ إلى یَحْیى فی زُهْدِهِ وَ إلى عیسى فی سُنَنِهِ وَ إلى یُونُسَ فی وَرَعِهِ وَ إلى مُحَمَّد فی جِسْمِهِ وَ خُلْقِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى علیّ؛ فإنَّ فیه تِسْعینَ خَصْلَةً مِنْ خِصالِ الْأنبیاءِ، جَمَعَهَا اللهُ فیهِ وَ لَمْ تُجْمَعْ فی أحَد غَیْرِهِ». ترجمه: (هر که مى خواهد هیبت اسرافیل و مقام میکائیل و جلالت جبرائیل و سلامتِ نفس آدم و نیکویى نوح و خدا دوستىِ ابراهیم و حزن یعقوب و جمال یوسف و راز و نیاز موسى و شکیبایى ایّوب و زُهد یحیى و آیین و روش عیسى و پرهیزکارى یونس و خلقت نیکو و اخلاق نیک محمّد را ببیند، علىّ را بنگرد؛ چرا که در وى نَود خصلت از خصلتهاى پیامبران نهفته است که خدا آنها را در او گردآورده و در هیچ کس دیگر چنین خصلتهایى جمع نشده است). سیّد على همدانى تمام این نَود ویژگى پسندیده را در کتاب «جواهر الأخبار» آورده است (1).(2) (1). المودّة فى القربى؛ مراجعه شود به: ینابیع المودّه، ج 2، ص 306، چاپ جدید. (2). گردآوري از کتاب: عبقات الانوار حدیث تشبیه، تالیف علامه میر حامد حسین هندی، تلخیص و تعریب سید علی میلانی، ترجمه مرتضی نادری، نباء، تهران، 1368، ص 221. © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه دریای فضیلت های تو محدود نیست عفو کن توصیف ما آن سان که حقش بود نیست عشق یعنی جانمان خوردست با نامت گره جز تولی و تبری رمز تار و پود نیست ذکر تسبیح سلاطین جهان یا مرتضی است هیچ شاهی جز علی از دید ما مقصود نیست @hosenih تو ببخشی یا نبخشی همچنان پشت دریم ما گدای دیدنت هستیم بحث جود نیست فضل تو بر جمله ی پیغمبران ثابت شده است زادگاه هیچ یک از انبیا مسجود نیست ای موذن دل ببر با بردن نام علی نعمتی که در صدای حضرت داوود نیست مثل ابراهیم در آتش صدایت میزنیم سوختن را حاصلی جز بوی خوش از عود نیست سوختیم از عشق و پر زد سوی کویت روح ما چشم ظاهر بین نمیدانست اینها دود نیست @hosenih «نزِّلونی» گفتی و در کار افکندی گره عقل مارا قدرت تشخیصت از معبود نیست گرچه ناچیزم ولی با خود نگه دارم ز لطف در فروش جنس بی مقدار قطعا سود نیست بس که شیرین است دیدار تو در پایان عمر مرگ در بدو تولد هم برایم زود نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گواهی می دهم بر ذات حق خواهِ علی تنها میسر می شود توحید، از راه علی تنها هر آنچه خیر از روز ازل نازل بر عالم شد تماماً بوده از خیرات درگاه علی تنها تمام صحبت و پندار اهل فضل این عالم ندارد فضل یک گفتار کوتاه علی تنها هم از تاریکی زندان و هم از چاه، یوسف را خلاصی داده نور چهره ی ماه علی تنها تمام عمر بر مردم تفاخر می کنم آری اگر یک دم شوم خاک قدمگاه علی تنها علی از قبل خلقت هم میان عرش، حاکم بود علی دست خدا در خَلق افلاک و عوالم بود @hosenih خدا خود خواست حیدر با رسولش همنشین باشد قرین فاطمه باشد، امیرالمؤمنین باشد زمان وحی قرآن بر نبی از جانب خالق ثناگوی علیِ مرتضی، روح الامین باشد بهای حب او را میثم تمار می فهمد اراده کرده حق، حب علی معیار دین باشد به زیر باب خیبر بر تمام خلق ثابت شد علی دست خداوند جلی در آستین باشد بدون حب او هر طاعتی معصیت و فسق است اراده کرده خالق تا قیامت اینچنین باشد دل خود را به حبش با صفا و صیقلی کردند تمام انبیا سجده بر انوار علی کردند @hosenih علی در معرکه بر پشت خود می بست جوشن؟ نه فرارش را مگر دیده است وقت جنگ، دشمن؟ نه اُحد دور نبی خالی شد و اصحابِ بی تقوا به فکر جان خود بودند اما سرور من نه مگر آن شب که طرح قتل احمد را عیان کردند کسی جز مرتضی جای نبی خوابید؟ اصلاً نه قسم بر منصب قنبر، محال است اینکه کس گوید علی یک جامه، بهتر از غلامش کرده بر تن، نه نه اینکه او فقط حق است بلکه حق ملاکش اوست نبی خوانده است حیدر را قَسیمُ النّارِ والجَنّة میان اعتقاد ما علی بالاترین اصل است ولای او پس از طه بلاشک و بلافصل است @hosenih علی گفتن به شور و شوق می آورد طه را برای او فقط خوانده نبی "مَن کُنتُ مولا..." را نبی فرموده حب او چو آتش محو خواهد کرد چنان هیزم که می سوزد، گناهان و بدی ها را نبی فرموده در حیدر نظر کن چون که خواهی دید علوم آدم و ادراک نوح و زهد یحیا را نبی فرمود از قول امین وحی جبرائیل امیرالمؤمنین تنها سزاوار است زهرا را خلاصه کل جریان در عَلیٌ مِنّی اش پیداست سپس فرمود أنا مِنهُ که گوید سرّ اعلا را علی لایوصف است و تا ابد اینگونه خواهد بود وجود نازنینش برترین اعجاز احمد بود @hosenih بزرگی چیست؟ یک عمری حقیر مرتضی بودن نمک گیر و بدهکار غدیر مرتضی بودن یقین دارم که برتر از تمامی عبادات است ثناگوی صفات بی نظیر مرتضی بودن امین اللهِ فی أرضه، سفیر الله فی خلقه سعادت چیست؟ تنها در مسیر مرتضی بودن چه رؤیای قشنگی، تحت ایوان نجف ماندن چه تعبیر بلندی، مستجیر مرتضی بودن به ابن ملجم ملعون هم از شیر یتیمان داد تفاوت می کند حتی اسیر مرتضی بودن علی وجه خداوند است و او از هر طرف پیداست فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا... وجه آقای نجف پیداست @hosenih فرار از جنگِ ترسوها لطیفه نیست اصلا نیست فراری لایق وصف خلیفه نیست اصلا نیست میان قوم و اجداد و تمام اهل و اولادم خدا را شکر از اهل سقیفه نیست اصلا نیست وظیفه گفتن از حق علی و از غدیر اوست هر آنچه غیر از این واجب، وظیفه نیست اصلا نیست چه احمق بود ملعونه، به جنگ مرتضی آمد حریف دلدلش هم آن ضعیفه نیست اصلا نیست به جز عشاق حیدر فاطمه ننوشته نامی را از اهل فسق نامی در صحیفه نیست اصلا نیست چه ها کرده، عطا کرده، برایم مادری کرده دعا فرموده زهرا تا دلم را حیدری کرده @hosenih خدا نام علی را در تمام دهر گنجانده برای غیر از او خورشید خود را برنگردانده اگر سلمان و جُندب معرفت بر نور حق دارند علی از نور خود قدری به قلب آن دو تابانده چنان جان بر کف و مستانه از احمد حمایت کرد حدیث منزلت را در مقاماتش نبی خوانده ولی الله اعظم با دَم خود معجزه کرده اگر آتش، خلیل الله عالم را نسوزانده به غارت کردنِ عَمرو لعین در معرکه هرگز علی قلب و وجود خواهر او را نلرزانده شبیه مرتضی مرد و جوانمردی نمی بینم به جز حیدر به اهل درد، همدردی نمی بینم @hosenih بخوان اوصاف حیدر را، خضوعش را، خشوعش را بخوان تفسیر خاتم بخشیِ بین رکوعش را به خاطر دارد آری جای جای مسجد کوفه نوای ذکر تسبیح و مناجات و دموعش را نداد از سهم بیت المال حتی سکه ای ناحق برادر هم ندید از حق عدولش را، رجوعش را اگر خورشید بالا رفت هر صبح و نمایان شد گرفت از گنبد شاه نجف اذن طلوعش را نپرس از ختم این دیوانگی از دوری صحنش بپرس از صاحب ایوان طلا راز شروعش را علی معیار حزب الله و تنها راه این حزب است صَدَق اللهِ بی نام علی بر پایه ی کذب است ادامه شعر در پست بعدی👇👇👇👇
ادامه شعر قبلی 👆👆👆👆 چنان شمعی که بر بال و پر پروانه ارزش داد علی بر ذات اعمال خداخواهانه ارزش داد نجف ویرانه ای دور از نگاه اهل معنا بود نفس های علی بر خاک این ویرانه ارزش داد مگر کعبه نبود اول پر از بت های رنگارنگ خلیل اللهیِ حیدر بر این بتخانه ارزش داد قدم های علی خیرِ فراوان داشت بر هرجا قدم های علی بر مسجد حنانه ارزش داد ندارد ارزشی بی مرتضی پیمانه ی کوثر وجود ساقی کوثر بر این پیمانه ارزش داد به عشق دیدن رویش خراب و خانه بر دوشم من از دست کسی غیر از علی کوثر نمی نوشم @hosenih تمام عرشیان دلتنگ رخسار علی هستند ملائک یک به یک مجنون و تبدار علی هستند نبی فرموده در معراج، دیدم با دو چشم خود تمام انبیا مشتاق دیدار علی هستند نزول "هل اتی" در شأن او اینگونه ثابت کرد کریمان دو عالم هم گرفتار علی هستند نه تنها شیعیان او، مخالف های آیینش نمک گیر سخن های گهربار علی هستند سلیمان را معلم بود، علی آن خضرِ موسی بود رسولان تا خود محشر، بدهکار علی هستند علی ذکر درختان و علی تسبیح امواج است علی مانند کعبه در میان اهل معراج است @hosenih همان روزی رسانی که کرم، کار مدامش شد میان سفره، قرص نان خشکِ جو طعامش شد زمین از شرق تا غربش کمی از ملک این آقاست تمام عالم هستی، همان اول به نامش شد چنان ملجأ به موجودات عالم وقت غربت بود که حتی گرگ وحشیِ بیابان همکلامش شد تمام آیه های سابقون و حکمت و تطهیر به صوت حضرت جبریل، نازل در مقامش شد چه نیکو مطلعی کعبه شده زایشگه حیدر شهیدِ بین سجاده شدن حُسن ختامش شد علی باور شدن پایان گمراهی و هر شکی است علی تنها درِ شهر علوم احمد مکی است @hosenih سفارش های پیغمبر فراموش و دگرگون شد غریبیِ علی بعد از سقیفه روز افزون شد بیان ظلم هایی که به او کردند در تاریخ شبیه حُسن هایش از توان وصف بیرون شد چه ها کردند با خیبرشکن، زانو بغل می کرد دل حیدر پس از احمد به داغ همسرش خون شد صدای ناله ی فضه خُذینی کشت مولا را علی خیره به دست غرق خون فضه خاتون شد اگرچه مرتضی در خاک غربت دفن شد اما حسینش بین تیر و نیزه و شمشیر مدفون شد حسینش را غریبانه به روی بوریا چیدند بنی هاشم کنار پیکرش چون ابر باریدند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیشتر از هر زمانی، من به تو وابسته‌ام از غم و اندوهِ دوری؛ از فراقت، خسته‌ام @hosenih در مسیرِ سختِ دنیا، قامتم خم شد، ولی عهدِ نوکر بودنم را، لحظه‌ای، نشکسته‌ام بهترین ساعاتِ عمرم در حرم طی شد، که من محوِ صحن و بارِگاه و گنبد و گلدسته‌ام @hosenih می‌رسد روزی که من فارغ زِ رنج و دردها، گوشه‌ی ایوانِ شاهِ اولیا، بنشسته‌ام شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین خوشبخته که رد قدم هاتو بغل کرده... صدای خنده ی تو گل رو مهمون عسل کرده... هنوزم هر فرشته از نگاهت بال میگیره کسی که اسمتو از بر نباشه لال میمیره.... @hosenih تموم اعتبار حضرت جبریل این بوده... که چند روزی پرستار امیر المومنین بوده... علی دست خدائه بعضی از کارا غریزی نیس جهان مابین دستاشه در خیبر که چیزی نیس علی اون نوره که سر تا سر اسلام تابیده... شب هجرت علی جای پیمبر رفته خوابیده.... علی اون حق غیر قابل انکار این دنیاس علی مولا علی مولا علی مولا علی مولاس کسی که با نگاهش رنگ لشگر ها رو می برده خلیفه بوده اما نون بازوهاشو میخورده علی قرآنه وحیِ سوره یِ معنی اسلامه علی مضمون و منظورِ ، بقیه حرفا ابهامه مراعات النظیر خلقت از جن و بشر بهتر علی ابن ابی طالب امیر المومنین حیدر.... همه میگن نبی تنها بوده اون شب ولی بوده به هر منبر شب معراج تمثال علی بوده @hosenih علی دریای علمه ، کوه صبره ،مرد میدونه علی بوی گل و رنگ خدا ، بابای بارونه علی تنها کسیه که لیاقت داره این باشه توو این دنیا علی باید امیرالمومنین باشه.... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کعبه از مقدمِ پاکت حرمُ الله شده راهِ عشقِ تو فقط سِیرِ الی الله شده شاعر: @dobeity_robaey
پا که به دنیا گذاشت حضرت زینب روی جهان پا گذاشت حضرت زینب پرچم ارباب را قله به قله برد و به بالا گذاشت حضرت زینب @hosenih وقت صبوری دهان کوه حرا را با عملش وا گذاشت حضرت زینب قاطع و محکم چنانچه بر دل تاریخ حسرت اما گذاشت حضرت زینب تا برسد کربلا علایق خود را پشت سرش جا گذاشت حضرت زینب از همگان دست شست و قبل حسینش قید شد، الا گذاشت حضرت زینب @hosenih سر که به بستر گذاشت حضرت زینب بر همه جا سر گذاشت حضرت زینب جای پدر تیغ خورد و جای حسینش بوسه به خنجر گذاشت حضرت زینب توی خیالش برای خانه ی زهرا یک در دیگر گذاشت حضرت زینب شربت شیرین به جای زهر هلاهل پیش برادر گذاشت حضرت زینب سوخت لبانش، برید رشته ی جانش لب که به حنجر گذاشت حضرت زینب مشک عمو را گرفت و توی خیالش بر لب اصغر گذاشت حضرت زینب آه ،غروب دهم بدون ابالفضل دست به معجر گذاشت حضرت زینب @hosenih روی زمین بار سخت قافله ای را بی علی اکبر گذاشت حضرت زینب کاش به این دردها دچار نمی شد قاتل او تیغ آبدار نمی شد تا نشود بی کسی عمه مشخص کاش که بر ناقه ای سوار نمی شد کاش که عباس بود موقع برگشت زینب کبری طلایه دار نمی شد ساعت سه آمده ست شمر ز گودال کاش ولی ساعت چهار نمی شد @hosenih کاش که یک بار رفته بود به گودال کاش که یک بار چند بار نمی شد کاش که چکمه نمی نشست به بالا سینه ی او شامل فشار نمی شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیست زینب آسمان در مَحضَرَش اُفتاده است پیشِ او خورشید با خاکسترش اُفتاده است شام چیزی نیست تا ویران کُنَد با خطبه اش بالِ عزرائیل پایِ شَهپَرَش اُفتاده است @hosenih چادرش را می تکاند می تکاند کوفه را کیست زینب کوفه یادِ حیدرش اُفتاده است می کَنَد از جا زمینِ شام را با کاخها راهِ مولا باز هم بر خیبَرَش اُفتاده است کیست زینب لحظه هایی که علی در رزم بود ذوالفقار اینَک به دستِ دخترش اُفتاده است قبل از آنیکه یزید از پیشِ خانم پا شود دید یِکجا سقفِ ظلمش بر سرش اُفتاده است مرتضیٰ بر دستمالِ زرد خود می زد گِره یا که زینب دو گره بر معجرش اُفتاده است هر کجا می رفت چشمی سویِ او جرات نکرد بر سرِ او سایه یِ آب آورش اُفتاده است @hosenih کارِ او پیغمبریِ کربلا تا شام بود بیرقِ عباس دوشِ خواهرش اُفتاده است یادِ ایامی که شد سایه برادر با سرش ظهر در گرمایِ سوزان بسترش اُفتاده است داشت بر سینه لباسی را که مادر داده بود یادِ مادر یادِ روزِ آخرش اُفتاده است رو به قبله بستر است و رو به دَر چشمانِ او باز اشکی سرخ از چشمِ تَرَش اُفتاده است بادِ گرمی می وزید و بویِ سیبی می رسید دید از تَل آنطرف تَر پیکرش اُفتاده است وای دستِ حرمله گهواره ای پاشیده بود آه دستِ ساربان انگشترش اُفتاده است محملش را دید وقتی می رود از کربلا می رود با دختری که زیوَرَش اُفتاده است می شنید از مَحمِلی لالاییِ گرمِ رُباب حق بده چشمانِ او بر اصغرش اُفتاده است خُطبه اش را گیسویِ از نِی رهایی قطع کرد ردِ خونی رویِ چوبِ منبرش اُفتاده است @hosenih چشم را بالا گرفت اما برادر را ندید تاب خورده نیزه و حتماً سرش اُفتاده است زیر دست و پا نگاهی کرد دنبالِ حسین دید سَر این سو و آن سو مادرش اُفتاده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دست بر دامان آن زن میشوم کز شوکتش قرنها افتاده هر مردی به پای عزتش قدر اگر زهراست!قدر فاطمه این دختر است باخبر هرگز نباشد هیچکس از قیمتش @hosenih با همان دستی که آتش را گرفت از خیمه ها... آبرو بخشیده ابراهیم را با ملتش آستین‌پاره نه با خود ذولفقار آورده است... کاخ استبداد را ویران کند با قدرتش! می نویسند عالمان از معجزات خطبه اش می نشینند انبیا هرروز پای صحبتش سوختن پای حسین از واجبات زینب است او بلا را میخرد هرقدر باشد قیمتش بین این بزم عزا هرکس حسینی میشود مطمئنا بوده با امضای زینب دعوتش @hosenih چادرش را بر کمر میبنند و بالای تل منتظر می ایستد پس کی بیاید نوبتش سهم آبش را میان بچه ها تقسیم کرد تشنه تر بود از همه حرفی نمیزد از عطش.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک تنه در کربلا غوغا به راه انداخته تیغِ برّان است، یا زینب نگاه انداخته @hosenih با کلامش تیغِ حیدر را برون کرد از نیام دشمنش تسلیم گردیده، سلاح انداخته مرتضی انگار دارد خطبه خوانی می‌کند منطقش یک دشت را در اشتباه انداخته مثلِ طوفان خانه‌ی تزویر را ویران نمود مثلِ شیری لرزه بر جانِ سپاه انداخته یک نگاهِ اشکبار انداخته بر خیمه‌گاه یک نگاهِ مضطرب بر قتلگاه انداخته @hosenih جانِ زینب از فراقِ یار بر لب آمده در مصیبت چنگ بر رخسارِ ماه انداخته شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e