eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
غمت برای دل مبتلای من کافی‌ست رسد همین که به گوشَت صدای من، کافی‌ست دوباره لیلهٔ قدر آمده گل نرگس بپیچد عطرت اگر در هوای من کافی‌ست بیا و قدر مرا با خودت مقدر کن اگر برای تو باشم، برای من کافی‌ست غریب، با همه‌ام، تا مقرب تو شوم فقط تو باشی اگر آشنای من، کافی‌ست مباد آنکه ببینم شرار قهر تو را همین که هجر تو باشد سزای من، کافی‌ست مرا خدا به تو بخشید یا ولیَ الله رضایت تو برای خدای من کافی‌ست مریضم آمدم اشک از غم علی ریزم که اشک روضه برای شفای من کافی‌ست شب زیارت و یک یا حسین و قدری اشک برای تذکرهٔ کربلای من کافی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز گذشت ماه خدا، ماه ما نیامد باز شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز دوباره من نشدم آنچه را که او می‌خواست دوباره کرد برایم دعا، نیامد باز اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید اگرچه شد دلش از من رضا، نیامد باز :: دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم که صاحب همهٔ روضه‌ها نیامد باز پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت همه گفتند عید می‌آید پس چرا نا امید می‌آید نکند باز ماه اول ماه بی تو دارد پدید می‌آید گفتم آنکه برایم این یک ماه سفرهٔ روضه چید می‌آید... ...بی تو اما تمام شد رمضان بی تو ماهی جدید می‌آید آنچه می‌خواستی شدم یا نه؟! به نظر که بعید می‌آید عبد بی عارت، عاقبت روزی به نگاهت مفید می‌آید نا امیدانه از تو می‌پرسم کی به نامم شهید می‌آید؟ شب روضه‌ست و باز در ذهنم روضه‌هایی شدید می‌آید :: باز تیری سه شعبه دنبال یک گلوی سپید می‌آید باز با قصد غارت خیمه دست‌هایی پلید می‌آید باز هم شمر جانب گودال پی قطع ورید می‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت گلویم خشک از بغض‌ست و چشمانم ز باران، تَر پریشان‌ست احوال من از حالی پریشان‌تر مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند و می‌دانند خود را از مسلمانان مسلمان‌تر گمان ذره‌ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می‌گردی فروزان‌تر ولی می‌بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان‌تر دلت آرامگاه پنج جنت‌آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان‌تر تو را قدری نهان‌ست ای زمینِ خاکیِ یثرب ولیکن در وجود خاکی‌ات قدری‌ست پنهان‌تر رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت چه می‌بیند که برمی‌گردد از پیش تو بی‌جان‌تر تو می‌باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می‌شوی ویران‌تر و دل از تو ویران‌تر برایت خواب‌ها دیدیم، روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قسم به غربت خاكي كه فوق تفسير است هواي شعر براي بقيع دلگير است نفس كشيدن بين غبارها سخت است سرودن از حرم بي مزارها سخت است چگونه شعر بگويد دلي كه مي‌گيرد الا بقيع! چرا شاعرت نمي‌ميرد قرار نيست تو را بي سبب بهانه كنم ولي بگو كه دلم را كجا روانه كنم كبوتري كه در اين خانه لانه داشته است در آستان رضا آشيانه داشته است چگونه باخبر از آن سراي درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر حرم است بقيع، سامره و كربلا و مشهد نيست در اين سرا خبري از رواق و گنبد نيست بقيع مثل نجف نيست تا كه مهمانش به راحتي بنشيند ميان ايوانش ولي بقيع، بهشتي‌ست با چهار مزار بقيع مژده‌ی سالي‌ست با چهار بهار چهار مظهر غربت، چهار تن مظلوم چهار قبر غريب از چهارده معصوم فقط ميان بقيع است اين قرار و تمام به يك سلام شوي زائر چهار امام ولي نه، آه دلم ناتمام مانده هنوز به سينه حسرت عرض سلام مانده هنوز سلام از عمقِ دلِ ديده‌اي كه پُر ابر است به مادري كه بدون حرم، نه بي قبر است اگر سلام تو آتش به سينه‌ات افروخت از آن دري‌ست كه روزي ميان آتش سوخت مرا ببخش! نمي‌خواهم آتشت بزنم چگونه گويم از آن روز، خاك بر دهنم ز هرُم شعله‌ي در، ياس را كه پژمردند در آن هجوم، علي را به ريسمان بردند ميان تلخي آن صحنه‌ي غبارآلود شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود از آن غروب غم‌انگير چند سال گذشت كه باز خاطره‌ي كوچه از خيال گذشت مدينه همدم اندوه دودمان علي‌ست و باز شاهد مردي ز خاندان علي‌ست... ...كه باز آمده آتش در آستانه‌ي او هزار شكر كه محسن نداشت خانه‌ي او :: رسيده‌اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند تصورش چقدر سخت مي‌شود اي واي بزرگ طايفه در كوچه مي‌دود اي واي ميان سينه‌ي او روضه‌ي مدينه به‌پاست طنين روضه‌اش از «واي مادرش» پيداست عزيز فاطمه را بي اراده مي‌بردند همه سواره و او را پياده مي‌بردند دويد و از نفس افتاد پشت آن مركب دويد و از نفس افتاد گفت يا زينب اگرچه رفت ولي قامتش خميده نبود به ني مقابل چشمش سَر بُريده نبود اگرچه رفت ولي سلسله به شانه نداشت به جاي جاي تنش رد تازيانه نداشت... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای روزهای تار! ای شب‌های دور از ماه ای بیقراری‌های دائم با دلم همراه ای بغض‌هایی که می‌آیید از سفر ناگاه باری اگر شوق سفر دارید بسم الله ای بغض‌های بیقرار روز و شب‌هایم من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم   هرچند گریانم تبسم می‌کنم امشب بی‌تاب، رو بر جانب قم می‌کنم امشب در کوچه‌هایش خویش را گم می‌کنم امشب انگار با زهرا تکلم می‌کنم امشب در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست با قم، نمایی دیگر از آن آشنا پیداست ای آشنای بیقراری‌های این مردم با تو رسیده تا مدینه پای این مردم رنگ حقیقت یافته رؤیای این مردم یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم ای حامی امروز من، فردا مرا دریاب یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را بشنو صدای خنده‌ی موسی بن جعفر را دریاب شور اشک‌های شوق مادر را حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را معصومه خانم چشم تا وا می‌کند امشب دیده به رخسار رضا وا می‌کند امشب آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد شأن نزولش آیه‌های سبز کوثر شد آن‌روز در تقویمِ شیعه روز دختر شد بانوی عالم! حفظ کن دنیا و دینم را دریاب خانم! دختران سرزمینم را در خاک مرده بذرهای علم می‌کاری فیض حضورت در تمام حوزه‌ها جاری در سایه‌ات دفنند عالِم‌های بسیاری گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری شاگردهای مکتبت استاد افلاکند صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند آه ای کریمه! ای ملیکه! عمه‌ی سادات! با کوله‌باری آمدم لبریز از حاجات برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات پس باز قسمت کن که مثلِ اغلبِ اوقات تا که به زودی زائر صحن رضا باشم آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 به‌مناسبت بانوی عالم! حفظ کن دنیا و دینم را دریاب خانم! دخترانِ سرزمینم را@dobeity_robaey
بگیر تُو دستت سر و سامونم و رها نکن حال پریشونم و فدات بشم فقط یه بار نگام کن منم وسط می‌ذارم این جونم و من نمیخوام وصله‌ی ناجور بشم با کارام از تو انقَدَر دور بشم اگه قراره که روت و نبینم بهتره از همین الان کور بشم نذار که تا ابد خجل بمونم با پای لنگم تویِ گِل بمونم بذار سرم رو زیر پات بذارم نذار که آرزو به دل بمونم برام همینکه روضه‌خونم بسه همینکه گریه‌کن بمونم بسه همینکه یک بار تا میگم "حسین جان" مادرت از عرش بگه "جونم" بسه میگن که هر هفته ها روضه به پا می‌کنه تو کربلا تو قتلگاه میگه: غریب مادر بمیره مادر که سرت شد جدا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک سلام از ما، جواب از سمت مرقد با شما فطرس نامه‌بر تهران به مشهد با شما باز هم میل زیارت کرده‌ایم از راه دور نیت از ما، قصد از ما، رفت و آمد با شما ما کبوترهای بی بالیم اما آمدیم لذت پرواز در اطراف گنبد با شما نمره‌ی ما صفر شد از بیست اما در عوض زندگی ما همه از صفر تا صد با شما خطّه‌ی ما تشنه‌ی آب حیات و نور بود خشکسال خاکمان اما سر آمد با شما این دیار، این سرزمین، این زادگاه، این مرز و بوم برکتش از توست «یا من یکشفُ کلَّ الهُموم» سرپناه نا امیدان، مأمن مأیوس‌ها ایستگاه آخرِ ای کاش‌ها، افسوس‌ها گرم در رؤیای صحن و گنبد و گلدسته‌هاست زائر دلخسته و بی خواب از کابوس‌ها نور گیرد ماه، تا شب‌های جمعه در حرم می‌طراود نغمه‌ی یا نور و یا قدوس‌ها می‌رسند از راه زائرها، ملائک گردشان فرش زیر پایشان هم شَهپَر طاووس‌ها در ازای قطره‌هایی اشک با خود می‌برند از اجابت، از کرم، از لطف... اقیانوس‌ها هر که صید توست دیگر در قفس محبوس نیست در گِلِ ایرانیان خاکی بغیر از طوس نیست من اگر از دست خود آزاد باشم بهتر است طائر پر بسته‌ی صیاد باشم بهتر است زاده‌ی هر جای این دنیا که باشم خوب نیست از اهالی رضا آباد باشم بهتر است هرکه کنج دنج خود را در حرم دارد ولی من اگر در صحن گوهرشاد باشم بهتر است راستی با خود مریضی لاعلاج آورده‌ام پس کنار پنجره فولاد باشم بهتر است عقده‌ی کورم به لبخند ملیحت باز شد دست‌های بسته‌ام پای ضریحت باز شد عاقبت یا ساکن خاک خراسان می‌شوم یا شهید جاده‌ی مشهد به تهران می‌شوم زاغکی زشتم ولی نزد تو چشمم روشن است یا کبوتر، یا که آهو، یا که انسان می‌شوم در زیارت‌ها سرم پایین‌تر از قبل است و من پشت ابر گریه‌ها از شرم پنهان می‌شوم بازدید هرکه هربار آمده پس می‌دهی و من از کم آمدن‌هایم پشیمان می‌شوم خواب دیدم در حریمت شعرخوانی می‌کنم روزی آخر شاعر دربار سلطان می‌شوم پاسخ این خواهشم در بند امضای شماست الغرض یک حرف دارم باتو آن هم کربلاست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای نسل تو فاطمی، تبارت علوی این شرط وفا نبود، بی ما بروی مهمان رضا شدی! مبارک باشد ای خادم آستان قدس رضوی!@hosseinieh_net
چه کسی این همه احسان به گدایان دارد که جگرگوشهٔ سلطان خراسان دارد هر چه حرف است بگویید که گوش شنواست هر چه درد است بیارید که درمان دارد به گدایی درش اهل کرم می‌آیند خانه‌اش سائل از این دست فراوان دارد چه پدر را به پسر؛ یا چه پسر را به پدر این دو سوگند، فیوضات دوچندان دارد ای ولیعهد! مرا هم ز عنایت بپذیر رعیتی را که امان نامه ز سلطان دارد مشهد و باب جوادش به همه ثابت کرد که اجابت فقط از سمت تو امکان دارد مطمئناً به کرمخانهٔ تو رو نزده‌ست هر که در خانهٔ خود سفرهٔ بی‌نان دارد هر زمانی که خدایی خدا پایان یافت یا جواد بن رضا جود تو پایان دارد حتم دارم که جزایش گل لبخند رضاست هر که در ماتم تو دیدهٔ گریان دارد بی‌سبب ارث نبردی ز غریبی حسن چاره‌ای نیست غم فاطمه تاوان دارد دست و پا می‌زنی و همسر تو دست افشان اشک می‌ریزی و او هم لب خندان دارد علت هلهله زهراست که می‌دانستند دم آخر پسر فاطمه مهمان دارد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای حجره‌ات غریب‌ترین جای این جهان در قتلگاهت... آه... کسی نیست روضه خوان، جز مادری جوان که ز جان آه می‌کشد هنگام دست و پا زدنت با قدی کمان بغداد شد مدینه و مردی که باز هم در خانه‌اش ز کینۀ همخانه داد جان جعده است ام فضل و تو هم مجتبی ولی آن پست‌تر از این و تو مظلوم‌تر از آن آن‌قدر بی کسی که به دستور همسرت مشتی کنیز مست که رقاص و شادمان، با سوز ناله‌های تو بر طبل می‌زنند تا نشنوند داد دلت را در آن میان آن‌قدر بی کسی که تنت را کشان کشان دادند روی بام به دستان آسمان اما برای اینکه نسوزد تنت ببین از مشهد آمدند تمام کبوتران آه از تنی که زیر شررهای آفتاب پوشیده بود پیکرش از نیزه و سنان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جان بر لب است، از غم جانان دعا كنيد شايد به سر رسد شب هجران، دعا كنيد با چشمه‌های خالی و خشكيده‌ی نگاه در حسرت رسيدن باران دعا كنيد روزی هزار بار دعای فرج كم است در آرزوی يار، فراوان دعا كنيد :: يا ايهاالرئوف! شما واسطه شويده ما بی كسيم حضرت سلطان! دعا كنيد ما آمديم اذن محرم به ما دهيد آقا براي ماه عزامان دعا كنيد ما گريه می‌كنيم كه يک روز جان دهيم، از داغ خشکی لب عطشان؛ دعا كنيد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شده‌ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی سفری کنم و سری زنم به سرات یا علی النقی به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن بنویس سر در مشق‌های سیات یا علی النقی بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت شود آب‌های جهان اگر که دوات یا علی النقی بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم که دمیده جامعه‌ای بدان جلوات یا علی النقی تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی و سروده‌ای غزل از زبان خدات یا علی النقی و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت شده‌اید رب جلی ولی به صفات یا علی النقی ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن و به شیر جان بده با مسیح نگات یا علی النقی منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو که سلام می‌دهمت به شوق لقات یا علی النقی نَبُود به بودن تو غمم، به‌خدا که حر جهنمم که گرفته‌ام به ولات برگ برات یا علی النقی بگذار کعبه‌ی سامرا، قدمی طواف کنم تو را سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جان بر لب است، از غم جانان دعا كنيد شايد به سر رسد شب هجران، دعا كنيد با چشمه‌های خالی و خشكيده‌ی نگاه در حسرت رسيدن باران دعا كنيد روزی هزار بار دعای فرج كم است در آرزوی يار، فراوان دعا كنيد :: يا ايهاالرئوف! شما واسطه شويده ما بی كسيم حضرت سلطان! دعا كنيد ما آمديم اذن محرم به ما دهيد آقا براي ماه عزامان دعا كنيد ما گريه می‌كنيم كه يک روز جان دهيم، از داغ خشکی لب عطشان؛ دعا كنيد.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر سینۀ خود می‌فشارم زانوی غم را وقتی که بی تو باز می‌بینم محرم را صاحب عزا با دست‌های خویش کوبیدی بر روی دیوار کدامین خانه پرچم را ای آسمانِ چشمۀ جوشانِ اشک خون پربارتر کن بارش این اشک نم نم را هرشب میان کوچه‌ها بر سینه خواهی زد وقتی که می‌خوانند شور و نوحه و دم را بر رشتۀ پرچم دخیل گریه می‌بندم آقا مگیر از دست ما این حبل محکم را با اذن زهرا، اذن مولا، اذن پیغمبر با اذن تو پوشیده‌ام این رخت ماتم را دلشوره دارم اربعینم را همین اول امضا کن آقاجان برات کربلایم را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این سر شب‌زده، ای کاش به سامان برسد قصۀ هجر من و ماه به پایان برسد... حال آن تشنه که با یاد تو سیراب شود مثل این است که در دشت به باران برسد... کاش با دیدن تو جان بدهم آقاجان قبل از آنی که ز هجرت به لبم جان برسد گر مقدّر شده، آید به سراغم اجلم سببی ساز که در شام غریبان برسد و پس از مرگ بیا جانِ عمو لطفی کن پیکرم تا حرم ساقی عطشان برسد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمان زمان عجيبی‌ست، امتحان سخت است طی زمانه‌ی بی صاحب الزمان سخت است ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت چقدر منتظرت جان‌ْعزيز و جانْ‌سخت است "و لا تُري و أري الخلق" اين چه تقديري ست تو را نديدن و ديدار اين و آن سخت است گريستم كه مشرف شوم به پابوست بدون گريه رسيدن به آسمان سخت است :: رسيده است شب اكبر و زمان نماز برای من چقدر لحظه‌ی اذان سخت است و روضه را پدر يك شهيد می‌فهمد چقدر غُصه‌ی دل كندن از جوان سخت است تو را قسم به غم "بعدك العفا..." ي حسين بيا... بيا و خودت روضه را بخوان... سخت است مرا زيارت پايين پا مبر امشب چرا كه پيش پدر خواندن از جوان سخت است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر قدر می‌خواهد این دل، این دلِ تنها تو را در عوض هرگز نمی‌خواهد دمی دنیا تو را ! خاكِ عالم بر سرِ دنیا، كه چشمِ دوستان جست و جو باید كند در سینه‌ی صحرا تو را تو خودت مشتاق هستی میهمانِ ما شوی لیک می‌راند گناه از خانه‌های ما تو را روز، روزِ توست، چون روزِ عمویِ توست، آه كم نخواهد داشت هرگز روزِ تاسوعا تو را گرچه می‌گویند هستی در تمامِ روضه‌ها بیشتر حس می‌كنم در روضه‌ی سقّا تو را دست‌هایم را دخیلِ دستِ آقایی كنم كه خبر داده است از حاجاتِ نوكرها تو را با دَمِ "ای ساقی لب‌تشنگان" خواهیم خواند در عزایِ ساقیِ لب‌تشنگان، آقا تو را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای گیسوی هماره پریشان کربلا ای چشمه‌ی همیشه خروشان کربلا با ما بگوچه ديده‌اي اي خون گريسته! در سرخي عقيق سليمان كربلا هر یک فراز ناحیه صد مقتل آتش است از اعظم مراثی دیوان کربلا گفتی لَاَنْدُبَنَّکَ یا جدّی الغَریب! گفتی که جان فدای تو اي جان کربلا! آب خوش از گلوی تو پایین نمی‌رود با یاد خشکی لب عطشان کربلا آه از دمي كه لشكر اعدا نكرد شرم كردند رو به خيمه‌ی سلطان كربلا صفین اگر که مصحف قرآن به نیزه دید بر نیزه رفت قاری قرآن کربلا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
میزبان رفته‌ست از اینجا و مهمان مانده‌ است یک گلستان گل در این بَرِّ بیابان مانده است   گرچه آل الله را بردند از این سرزمین جسمشان رفته‌ست از اینجا ولی جان مانده است قومی از راه آمدند و روی خاک کربلا ماه را دیدند که صدچاک و بی‌جان مانده است   یک طرف در خیمه‌هایی سوخته دیدند که در عبایی پیکری اما پریشان مانده است   در کنارش نوجوانی بود چون قرص قمر بر تنش رد هلال سم اسبان مانده است   پیکری بی دست را دیدند بین علقمه آسمانی بر زمین از تیرباران مانده است   از حضور مشک پاره نزد او دریافتند ساقی‌اش حتی کنار آب، عطشان مانده است   ناگهان از راه مردی آمد و با گریه گفت چشمتان از چه بر این اجساد حیران مانده است   این عمو عباس، این هم اکبر و این قاسم است این تنی هم که در این گودال، عریان مانده است...   ...پاره های پیکر بابای مظلوم من است که جدا از هم، چنان آیات قرآن مانده است   پیکرش را با حصیری می‌برم در قبر و آه آه که انگشتی از دست سلیمان مانده است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت آخری نیست بر این گریه‌ی بی پایانت آب می‌بینی و طفل و گل و سقا و جوان بیشتر می‌شود انگار غم پنهانت زهر هرچند که یک روز به دادت آمد تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت غیر زینب چه کسی درد تو را می‌داند که چه آورده خرابه به دل ویرانت سخت سوزاند دلت را غم آن جسم کبود خواهرت بود که جان داد روی دامانت زخمی بزم شراب است دلت؛ بیخود نیست که چهل سال نکرد اشک دوا، درمانت.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر که دنیا دارم، اگر که دین دارم کمند لطف تو را چونکه در کمین دارم برای خواستنت گرچه غرق تردیدم ولی به اینکه تو می‌خواهی‌ام یقین دارم قدم گذار به چشمم که رستگار شوم فقط به حرمت خاکی که بر جبین دارم تو در مقابلم آغوشِ باز داری و من فقط مقابل تو روی شرمگین دارم عزاگرفته‌ی عالم! چقدر خوشحالم که چشمی اشک فشان و دلی غمین دارم شبیه امشب تو روی دوش، شال عزا و بین سینه غم زین العابدین دارم بیا و کام مرا با نگات شیرین کن که در میان دلم شور اربعین دارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روضهٔ اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي از بزم این جماعت مهمان‌کش آمدي دیریست وا نگشته به این دِیْر پای غیر تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر در کسوت مسیح به مهمانی آمدي وقتی به دِیْر راهب نصرانی آمدی تو قصد کرده‌ای همه دنیای من شوی ترسا شدم كه حضرت عیسای من شوی بي پيكر آمدي سر و جانم فداي تو اي سر! بگو چگونه نهم سر به پاي تو اي سيب سرخ! آمده‌اي تا ببويمت بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت اين دِیْر كربلا شده قرباني‌ات شوم قربان زخم گوشه‌ي پيشاني‌ات شوم دامن مكش ز دستم، دستم به دامنت رأست چنين شده‌ست، چه كردند با تنت از وضع نامرتب رگ‌هاي گردنت پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت "زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست اين خرده چوب‌ها كه نشسته به لب ز چيست؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
چشم تو سمت من، دل من گير نيزه‌هاست اين سينه پاره پاره‌ی شمشير نيزه‌هاست عشقت مرا به كوچه و بازار می‌كشد زينب اسير رشته‌ی زنجير نيزه‌هاست سُرخی معجر من و پيشانی‌ات حسين اثبات آيه آيه‌ی تفسير نيزه‌هاست اي لاله‌ای كه خون چكد از ساقه‌ات هنوز اين زخم‌های وا شده تقصير نيزه‌هاست قرآن مخوان دوباره كه يكبار ديده‌ام آن سنگ‌ها كه بابت تقدير نيزه‌هاست قرآن مخوان كه پيرزنی روي بام‌ها در انتظار پاسخ تكبير نيزه‌هاست در بين راه نيزه‌ی تو ايستاده بود جا ماندن كه باعث تأخير نيزه‌هاست؟ :: گفتم كه چند لحظه بخوابم ولي نشد اين خواب هم تجسم تصوير نيزه‌هاست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e