بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#موسی_علیمرادی
▶️
یک عمر از غم روزگاری نیلگون داشت
بر مژه هایش رشته های اشک و خون داشت
دیگر گلی روی لبش هرگز نرویید
برگونه اما لاله های واژگون داشت
@hosenih
دلتنگ زهرا بود و میزد دست بر هم
روی لبش انا الیه راجعون داشت
بر دوش او هفت آسمان آوار غم بود
تا بود زهرا خانۀ حیدر ستون داشت
پشت سرش زینب به گریه آب می ریخت
پشت مسافر آب پاشیدن شگون داشت
خاکی که می بوسید رد پای او را
گریه ز نون والقلم ، مایسطرون داشت
از فرق سر باید برون ریزد غمش را
از غصه ها آتفشانی در درون داشت
خود ره نشان تیغ قاتل داد انگار
سر گشته ای را سوی مقصد رهنمون داشت
رنگش عوض می شد ناگه صیحه میزد
گویا فلک از رفتن حیدر جنون داشت
@hosenih
در راه مسجد تا به خانه گریه می کرد
از خاطراتش چشمهایی لالگون داشت
یاد زمانی که زنی پهلو شکسته
در جای جای خاک کوچه رد خون داشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#محسن_ناصحی
▶️
هزار سال اگر اعتکاف بردارد
نیامده است دل از اختلاف بردارد
به مسجد آمد و شمشیر در عبا پنهان
نداشت وقت که حتی غلاف بردارد
@hosenih
برای یوسف شبهای قدر تیغ آورد
نیامده است که با خود کلاف بردارد
مگر بگیرد از او انتقام در محراب
که حیدر است و نمی شد مصاف بردارد
علی شناس نبودند با وجود علی
بنا نبود که دین انحراف بردارد
علی است اینکه به محراب ایستاده به عشق
سزاست قبله بیاید طواف بردارد
@hosenih
علی است اینکه حریفش نمی شود هرگز
تمام کفر اگر ائتلاف بردارد
شکافت کعبه برای علی همین کافی است
ز کینه فرق علی هم شکاف بردارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#محمود_ژوليده
▶️
مهمان من! حال خوشی امشب نداری
بابای زینب! از چه دائم اشکباری
عمری کنار سفره ات آرام بودم
حالا کنار سفرۀ من بیقراری؟
@hosenih
بابا بجان مادرم آرامتر باش
هِی لقمه بر میداری و هِی میگذاری
پیش منی، اما حواست جای دیگر
انگار چشم از چشم زهرا بر نداری
بر آسمان، خیره شوی با چشم گریان
گویا که هردم مرگ را در انتظاری
کاش این نمازِ صبح را با هم بخوانیم
مسجد مرو با این هوای اضطراری
عمّامه را محکم اگر بر سر نَبندی
بر معجرم دیگر نمانَد اعتباری
امشب سرت یک ضربه خواهد خورد، اما
هجده سرِ بر نیزه در راه است، آری
محراب اگر در خون شود امشب شناور
گودال را دریای خون سازند، جاری
زخمت هزار و نهصد و پنجاه، زخم است
آیا پس از تو با حسینَت، نیست کاری؟
کوفه ز یک تیغَش هزاران نیزه بارد
تا نیزه بارانش نمانده، روزگاری
@hosenih
ما بار میبندیم از این شهر، اما
بر ناقۀ عریان رسد روزِ سواری
ما را چهل منزل اسیری می کشانند
بی آنکه بگذارند جای سوگواری
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#حسن_لطفی
▶️
مهمانِ دختر است علی ، جز نمک نخورد
یک ظرف شیر بود ولی جز نمک نخورد
دختر به گریه گفت که مهمانِ من مرو
شالش گرفت حلقهی در : جانِ من مرو
@hosenih
پیش یتیمها پدری سر به زیر رفت
این بارِ آخر است که با ظرف شیر رفت
مسجد رسید روضهی خود را به پا کُنَد
مسجد رسید قاتل خود را صدا کند
تا ضربه خورد بغض پریشانیاش شکست
تا ضربه خورد صفحهی پیشانیاش شکست
جبریل پیشِ ضربهی او شهپرش گرفت
از بس شدید بود که زهرا سرش گرفت
اُفتاده است بر رویِ سجاده پیکرش
اُفتاده مثلِ فاطمهاش وای با سرش
محراب غرق آتش و سیلی و دود شد
سر ضربه خورد گوشهی چشمش کبود شد
خم شد گمان کنم که به دیوار خورده است
شاید به پهلویش نوکِ مسمار خورده است
خون میچکید از سر و روی و محاسنش
زهرا رسیده بود ، در آغوش محسنش
رویِ عبای سرخ ولی خانه میرود
چشم انتظار دارد علی خانه میرود
آهسته گفت آه عبا را رها کنید
زینب دَمِ در است مرا روی پا کنید
@hosenih
ماندم حسن که زیر بغلهاش را گرفت
یا باز چشم زینب کبراش را گرفت
اینبار شُکر که زینب عبا ندید
اینبار شکر که او بوریا ندید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات
#روح_الله_پیدایی
▶️
عبد رسوای شمایم کمکم کن آقا
بی تو در دام بلایم کمکم کن آقا
بس که با عُجب و ریا بوده همه اعمالم
شاهدی رو به فنایم کمکم کن اقا
@hosenih
فرصتی باز بده چون که پشیمان هستم
بگذر از جرم و خطایم کمکم کن آقا
آمدم رو زده ام تا که ببینی امشب
درِ این خانه گدایم کمکم کن آقا
خوب پیداست غم و درد فراوانم از
گریه و بغض صدایم کمکم کن آقا
به خودم وامگذارم که مریض احوالم
باز محتاج دعایم کمکم کن آقا
@hosenih
دلخوشی ام شده در جمع همه خوبانم
نکن از روضه جدایم کمکم کن آقا
چند وقتیست که در حسرتم و دلتنگِ
حرم کرببلایم کمکم کن آقا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_مناجات
#جواد_حیدری
▶️
از عطای فاطمه من مبتلا بر حیدرم
از ازل تا روز محشر ریزه خوار این درم
مرتضی خود گفته بابای من مسکین بود
او بود بابا و زهرای مطهر مادرم
@hosenih
ظهر عاشورای او لب تشنه سینه می زنم
تا دهد با دست خود روز قیامت کوثرم
شامیان گفتند علی آیا مسلمان بوده است؟
از غریبیِ علی خاک مصیبت بر سرم
لیله ی قدری سحر کرب و بلا یا که نجف
کی شود احیا بگیرم از عطای دلبرم
ذات هر کس در قیامت نقش پیشانی اوست
نقش پیشانی ما باشد "غلام حیدرم "
شکر این که عاشق اولاد زهرا گشته ام
تا دم مرگم بگریم یاد شاه بی سرم
@hosenih
مرگ عشاق علی عین زیارت رفتن است
بهر دل جویی ما آید امام و سرورم
ذکر ما لحظه به لحظه ساقی کوثر مدد
تا بیاید مهدی صاحب زمان حیدر مدد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#محمد_بیابانی
▶️
بازم شب قدره و بیقراری
غلْط میخوره رو گونه های خیسم
بازم شب قدره و حاجتام و
یکی یکی با گریه می نویسم
@hosenih
حاجتایی که نزدیک یه ساله
تو خاطرم مرور میشه همیشه
ولی تموم حاجتای عمرم
اندازه یه حاجتم نمیشه
@hosenih
حاجتم اینه آقام و ببینم
کاشکی که آرزو به دل نمونم
دوس دارم از خجالتش در بیام
خدا کنه ازش خجل نمونم
@hosenih
بازم شب قدره و جات خالیه
فقط غمه که جات و پُر میکنه
فقط نگاه مهربون توئه
که این دل سنگیم و در میکنه
@hosenih
باز شب قدره و خودم میدونم
که قَدرت و نمیدونم آقاجون
من امشب اومدم بگم که دیگه
پشیمونم پشیمونم آقاجون
@hosenih
تو جامعه کبیره خوندم این و
لطف خدا بسته به لطفتونه
اگه تو از گناه من بگذری
دیگه خدا من و نمی سوزونه
@hosenih
کِی میشه از کعبه خبر بیاد و
صدا اذونت بپیچه تو گوشم
برای انتقام بریم مدینه
کنار تو لباس رزم بپوشم
@hosenih
نمیدونم کوفه ای یا کربلا
نمیدونم کجا عزا گرفتی
به یادمون باش آقا هر کجا که
به آسمون دست دعا گرفتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_نوزدهم
#غلامرضا_سازگار
▶️
کردی هماره مرگ طلب از خدا علی
تا مستجاب شد به نمازت دعا علی
شب را به شوق مرگ نخفتی که صبحدم
فرقت شود بطاعت یکتا ، دو تا ، علی
@hosenih
اطفال در خرابه و مرغان به لانه ها
با هم گرفته اند برایت عزا ، علی
ای مهربان پدر به یتیمان ز جای خیز
بر کودکان خود بر امشب غذا ، علی
ای مهربان در به یتیمان ز جای خیز
بر کودکان خود ببر امشب غذا ، علی
@hosenih
آن شب قدر ز سوز درون داشت با تو راز
کامشب کمین گرفته براهت قضا علی
محراب لب گشوده و فریاد می کشید
یک امشبی بجانب مسجد میا ، علی
پیغمبر در بناله در امد مرو مرو
ای با خبر ز نقشه خصم دغا علی
@hosenih
هستی ز بیم ، جان خود از دست داده بود
بگذاشتی بجانب مسجد چو ، پا علی
گفتی اذان آخر خود را بشوق مرگ
کردی ز خواب قاتل خود را صدا علی
تا تیغ کین رسید بفرق منیر تو
زهرا به خلد ناله زد و گفت یا علی
"میثم" که گشته مشتری درد عشق تو
عاشق بود ولای تو را با بلا علی
⏹
© کانال رسمی"حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_نوزدهم
#محمدجواد_شیرازی
▶️
به کوی رحمتِ حیدر مقیم یعنی ما
گدای شاه نجف از قدیم یعنی ما
فقیر محض شدن اوج لذت دل ماست
کریم... اوست، فقیر کریم یعنی ما
@hosenih
تمام خاک نجف نعمت است سرتاسر
همیشه سائلِ دارُالنّعیم یعنی ما
نوای یاعلی و یا عظیم یعنی او
دخیلِ یا علی و یا عظیم یعنی ما
دل شکسته ی ما تا که ظرف مِهر علی است
خطاب آیه ی "قلبٍ سَلیم" یعنی ما (۱)
@hosenih
علی است شاه عظیمی که مانده در بستر
سیاه پوشِ به پشت حریم یعنی ما
از آن زمان که شکستند فرقِ حیدر را
دل شکسته و قلب دو نیم یعنی ما
ازین به بعد نجویید خنده ی ما را
شبیه کودک کوفه یتیم یعنی ما
۱. یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ (۸۸ و ۸۹ شعراء)
⏹
© کانال رسمی"حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_نوزدهم
#محمدجواد_شیرازی
▶️
ساقی بریز باده که تازه گلو کنی
شرمنده آمدم که مرا زیر و رو کنی
پیمان شکن شدم سرِ این نفس، حق توست
من را مؤاخذه سرِ این خُلق و خو کنی
@hosenih
هر بار جای من، تو حیا کرده ای ولی
دستِ مرا نشد که تو یک بار رو کنی
هر شب به این بهانه صدایت زدم فقط
تا با دلِ شکسته ی من گفت و گو کنی
امشب نمی شود به نماز شب علی
فکری به حال سائل بی آبرو کنی؟
@hosenih
مثل عبای کهنه ی حیدر، دل مرا
آیا شود به دست کریمش رفو کنی؟
با روسیاهی آمده ام محضرت که تو
با اشک روضه باز مرا شست و شو کنی
ای روزگار... رحم به زینب نمی کنی؟!
هر چه مصیبت است فقط سهم او کنی
@hosenih
دیروز داغ مادر و امروز هم پدر
بر این صبورِ غمزده، بغضِ گلو کنی
فرقِ علی شکافته، حالا عقیله را
نامردی است با پدرش رو به رو کنی
**
بوسه بزن به رأس پدر چون که کربلا
باید وصال رأس حسین آرزو کنی
@hosenih
جز حنجر بریده که پیدا نمی کنی
هرچه میان خونِ تنش جست و جو کنی
⏹
© کانال رسمی"حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_شب_نوزدهم
#محمود_ژولیده
▶️
بابا خوش آمدی چه عجب مال من شدی
شبهای قبل وقف حسین و حسن شدی
چیزی بمن نگفتی از این راز سر به مُهر
اصلاً چه شد که سر زده مهمان من شدی
@hosenih
از ابتدای ماه نگاهم به این در است
لاغر شدی نهیف شدی دل شکن شدی
با من سکوتِ محض نمی کردی ای دریغ
ای ناطق خدا چقدر کم سخن شدی
بابا بجان تو دل من شور می زند
با بانوی بهشت مگر هم سخن شدی
@hosenih
این حالَتَت شبیه به حالات مادر است
حالا چه شد که این همه فکر کفن شدی
اینقدر ذکر آیة ((انّا اِلَیه)) چیست؟
گویا که حاملِ خبرِ پَر زدن شدی
افطار تا سحر سخن از وصل می کنی
آمادة ارادة کشته شدن شدی
@hosenih
مرغان خانه هم دم از این داغ می زنند
انگار خویش باعث این خواستن شدی
بابا نگفتم از حرمِ زینبت مرو؟
رفتی ز پیش زینب و خونین بدن شدی
گفتی بمن که زینبِ ام المصائبم
باید کنم نظاره که چه خونین دهن شدی
@hosenih
ضربت به فرق شاه ولایت روا نبود
آیا همین مقدمه کربلا نبود
⏹
© کانال رسمی"حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_علی_ع_بستر_شهادت
#محمد_فردوسی
▶️
جاده ی وصل علی و فاطمه هموار بود
لحظه ی پرواز روح حیدر کرّار بود
رنگ خون شد دستمال زرد بر پیشانی اش
یعنی این که جوشش زخم سرش بسیار بود
@hosenih
گوشه ی خانه به سر قرآن گرفته زینبش
بر لبش امّن یجیب و ذکر استغفار بود
چند باری از سر شب تا سحر از حال رفت
گوییا آماده ی رفتن به سوی یار بود
بعد زهرا روز خوش هرگز ندیده مرتضی
در گلویش استخوان و بین چشمش خار بود!
یک نگاهش بر حسین و زینب و عبّاس بود
یک نگاه دیگرش هم بر در و دیوار بود
غصّه ی خانه نشینی و غم سی ساله اش
پیش چشمش می گذشت و غرق این افکار بود
ماجرای کوچه و روی کبود فاطمه
مثل یک دیوار خانه بر سرش آوار بود
@hosenih
آن چه که شیر خدا را بر زمین انداخته
ضربه ی تیغ عدو نه... تیزی مسمار بود
... آمد استقبال او با شاخه ی گل، همسرش
روی دستش غنچه ی شش ماهه ی خون بار بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih