eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنقدر ناله زدم تا که طبق سر آورد آنقدر گریه شُدم تا سَرت آخر آورد دیشب عمه چقدر گریه کنارم می‌کرد تا که از شانه‌یِ من مویِ مرا در آورد @hosenih باز در گوشه‌ی ویرانه رُبابت غَش کرد باد از نیزه که بویِ علی‌اصغر آورد تازه آموخته بودم که بخوانم لالا تازه دلخوش شده بودم که برادر آورد هرکه از دستِ تو با اهل و عیالش نان بُرد رفت و نان خشک برایم دو برابر آورد ماکه مدیون همان مردِ مسیحی هستیم سرِ خاکستری‌ات بُرد و مُعطر آورد آمدی حیف تو را تشتِ شرابش انداخت چه بلایی به لبت چوبِ ستمگر آورد خیزران بود و تو بودی و مُکرر دیدم که چه‌ها بر سرِ دندان تو آخر آورد @hosenih روسری‌هایِ مرا یک به یک آتش سوزاند خوب شد با خودش عمه دو سه معجر آورد زجر آنقدر مرا زد نفَسش بند آمد تا تلافیِ عمو را سرِ من در آورد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من گلم از ساقه جدا مانده ام تشنه ي يک جرعه وفا مانده ام @hosenih عمه کجا مي روي آهسته تر من عقب قافله جا مانده ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گریه کردم گریه دارم مثل رود جاریم یک نفر هم نیست اینجا تا دهد دلداریم تا توقف میکنم از پشت با پا میزنند بعد تو محکوم بر این رفتن اجباریم @hosenih گاه چوب نیزه از شلاق دردش بدتر است آنقدر زد به تنم لبریز زخم کاریم من همان یک بار خوابیدم برایم کافی است از نگاه زجر میترسم پر از بیداریم نیست واضح صحبتم دندان ندارم عفو کن مشت محکم خورده ام در وقت گریه زاریم @hosenih باورش سخت است میخواهند تحقیرم کنند باورش سخت است بین عده ای بازاریم دختران بابای خود را هی نشانم میدهند جان بابا نیمه جان از این یتیم آزاریم یک طبق آمد غذا آورده اند!اما چرا بوی تو دارد غذای سفره ی افطاریم؟! ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رفتی و بعد از تو این ایام‌ خیلی بد گذشت آه بابا کربلا تا شام خیلی بد گذشت @hosenih جای خوبی های پیغمبر فقط ما را زدند بر من و دیگر ذوی الارحام خیلی بد گذشت روی نی قرآن تلاوت کردی و طعنه زدند پای نی ای حجه الاسلام خیلی بد گذشت دست در دست پدرها دختران می آمدند زندگی بر من بر این ایتام خیلی بد گذشت @hosenih عمه جان گرچه حواسش بود هر لحظه ولی.. آه بی بابام بی بابام خیلی بد گذشت ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یُرَی تَفیضُ عَیْنُنا مِنَ الدَّمْ لِشِدَّةِ اْشْتیاقِنَا الشَّهادَةْ یَرْجُو زَمانَنَا الحسینُ مِنَّا زَینَبَ تَحْفَظُوا کَرأسٍ عَیْنَا امروز دزد قافله زیاد است شمر و سنان و حرمله زیاد است @hosenih از شیعه بی اندازه کینه دارند مهر ابوسفیان به سینه دارند هم خلق شان هم خوی شان یهودی ست امیدشان بر حاکم سعودی ست حق و حقیقت را شهید کردند وهابیت را روسپید کردند @hosenih میلی به غیر زور و زر ندارند در جنگ رو در رو جگر ندارند شیعه ولی سرباز کم ندارد تاب تماشای ستم ندارد ای وای اگر که حوصله سر آید اذن جهاد از سوی رهبر آید @hosenih با "یاعلی" محشر می آفرینیم فتحی چنان خیبر می آفرینیم شامات خط قرمز موالی ست غصب حرم کردن که خوش خیالی ست تا شام دارد لشگر عجم را دشمن نبیند سایه ی حرم را @hosenih دلواپسی بهر حرم نداریم سیدعلی داریم غم نداریم گرچه حرم امروزه در امان است هر فصل شیعه فصل امتحان است ماییم حر کربلای زینب سرباز بی چون و چرای زینب با یک نگاهش عاقبت به خیریم باشد رضای حق رضای زینب مثل تمامی مدافعانش سر میدهیم آخر برای زینب عون و محمد های ما فدای یک تار موی بچه های زینب دل می تپد با هر فراز روضه با من بیا تا پیشواز روضه @hosenih دور از نگاه مضطر عقیله هر دو جوان از محضر عقیله با شور و با شوق زیاد رفتند اذن جهاد آقا که داد رفتند با میل خود با افتخار رفتند مثل دو کوه استوار رفتند بی واهمه از تیر و تیغ و نیزه در معرکه با اقتدار رفتند هر دو یل زینب به سوی میدان نوبت به نوبت به شکار رفتند با هر رجز از نیت اش خبر داد وقتی محمد با گلایه سر داد @hosenih " نَشکوا اِلی اللهِ مِنَ العُدوانِ قِتالِ قَوم فِی الرَّدی عیانِ قَدتَرَکوا مَعالِمَ القُرآنِ وَ مُحکَمُ التَّنزیلِ وَ البیانِ " از ابن ملجم کربلا که پر شد از قنفذ و مغیره ها که پر شد @hosenih در چنگ اشرار حسود افتاد از خستگی شمشیر و خود افتاد این سوی میدان از فرس محمد با صورت گشته کبود افتاد آن سوی میدان بلا برادر با ضربه ی سخت عمود افتاد با ضربت شمشیر و نیزه ها نه داغ برادر دید و زود افتاد گرچه عصای دست مادرش بود اما شکست ...اما چه سود افتاد نه یک نفر ده ها نفر رسیدند اولاد زینب را به خون کشیدند @hosenih ذکر زنان خیمه "وای زینب" قامت کمان خیمه ...وای زینب در خیمه از غم یکّه بر زمین خورد هر شیشه ی عمرش که بر زمین خورد هم با امام خویش هم قسم شد هم مادر مدافع حرم شد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وای اگر امروز جنگیدن به من واجب شود کربلا خیبر شود @hosenih زینب کبری علی بن ابیطالب شود کربلا خیبر شود ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زینب شده ام چون گوهری فاضله دارم از سیرت زهرا و علی شاکله دارم من دختر کرارترین مرد جهانم شیران جگر دار در این قافله دارم قربانی من را نپذیرفتی و حالا خیلی سر این غصه ز دستت گله دارم این دو بروند از حرمم مسئله ای نیست من با غم تنهایی تو مسئله دارم دایی شده ای تا که بیفتند به پایت بگذار بیفتند به خون حوصله دارم نگذار بمانند و ببینند که در شام بر دست ورم کرده ی خود سلسله دارم بهتر که نباشند ببینند دو طفلم تنها شدم و پای پر از آبله دارم جان می دهم ای یار سر افکنده نباشی در خیمه روم تا که تو شرمنده نباشی @hosenih من با خبرم از جگرِ عُون و محمد بنشین و نظر کن هنر عون و محمد جز فکر تو یک لحظه میان سرشان نیست عشق است فقط در نظر عون و محمد سردار حریم دل خواهر به سلامت نذرِ سرت ای عشق، سرِ عون و محمد حاشا که بگیرد به پرت تیزی سنگی تا هست به تن بال و پر عون و محمد داغ تو نبیند دل و صد بار ببیند در خون بدن غوطه ور عون و محمد آنقدر دلم سوخته از داغ جوانت سهل است برایم خبر عون و محمد این بار سپردم که ابالفضل بیاید جای منِ دلخون به بر عون و محمد هر قدر در این جا سرشان سنگ بریزند در شام سر مادرشان سنگ بریزند @hosenih ای وای از آن دم که در انظار می افتند در دام پُر از حیله ی اشرار می افتند تشنه شده اند و همه جا تار شد اما یادِ عطش قافله سالار می افتند گفتند علی، ضربه به فرق سرشان خورد با فرق شکسته، صد و ده بار می افتند هر دانه ی تسبیح من افتاد، دلم ریخت با دانه ی تسبیح من انگار می افتند نیزه که میان بدن و سینه شان رفت یاد دلِ سنگِ نوک مسمار می افتند وقتی که چشیدند فشار سم مرکب یک مرتبه یاد در و دیوار می افتند آن قدر بهم ریخته شد پیکر این دو بین گذر از دوش علمدار می افتند من مهر برادر به جهانی نفروشم رخصت بده من هم زره رزم بپوشم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در دوجهان در و‌ گهر زینب است حوریه در شکل بشر زینب است تیغ حسین است و سپر زینب است شیرزن وقت خطر زینب است نیم علی نیم شده فاطمه دختر زهرا نه!خود فاطمه @hosenih مثل علی عابده هر شب است صبح ولی قاتل صد مرحب است چادر او سنگر این مذهب است کعبه ما سینه زنان زینب است! حلم‌ تمام علم تمام است این واسطه بین دو امام است این @hosenih آینه عزت پرودگار بت شکن بی تبر روزگار دو پسرش چون دو سر ذولفقار در وسط خیمه ندارد قرار وقت رجز خوانی زینب شده نوبت قربانی زینب شده @hosenih ای پسر مادرم ای بی نظیر! خرده به وسع کم زینب نگیر این دو جوان اند به عشق تو پیر عبد حسین اند و تو نعم الامیر وارث رزم و شرف جعفر اند نذر سر موی علی اکبرند @hosenih کاش بجای تو پریشان شوند جای تو در قتلگه عریان شوند غارت دزدان بیابان شوند طعمه هر سم ستوران شوند ذبح شوند این دو بجایت اخا هرچه که دارند فدایت اخا @hosenih حاجتم امروز روا شد حسین گوشه ای از دینم ادا شد حسین بد گرهی بود که وا شد حسین زینبت ام‌الشهدا شد حسین این دو که رفتند تو اما بمان یا که به میدان ببرم یا بمان ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا نفس دارید بهر غربتش کاری کنید آبرو داری کنید @hosenih از ابو فاضل مدد گیرید و سالاری کنید آبرو داری کنید ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شکر خدا که باز عزادارتان شدیم خوشبخت، ما که گرمی بازارتان شدیم پرچم زدیم، تکیه زدیم و علم زدیم شکر خدا که کارگر کارتان شدیم @hosenih بیرق به دوش و حلقه به گوش و سیاهپوش منت خدای را که عزادارتان شدیم از بامتان اگرچه هر از گاه می‌پریم بیخود نیامدیم گرفتارتان شدیم این ماه، بار عام غذاهای حضرتی‌ست مثل همیشه نان‌خور دربارتان شدیم @hosenih از دولت حسین و ز الطاف روضه‌هاست اینکه دوباره لایق دیدارتان شدیم باید چگونه شکر کنیم این مقام را با گریه‌های هر شبمان یارتان شدیم والشمر جالسٌ... نفس مادرت گرفت ما را ببخش باعث آزارتان شدیم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی‌پناهیم، تهی دست و فقیر آمده‌ایم مستجیریم و به دنبال مجیر آمده‌ایم ما که مسکین و یتیمیم و اسیریم چه باک به روی باز تو یا نعم الامیر آمده‌ایم @hosenih مثل اشکی که روی نامهٔ ما ریخته‌ای از بلندای نگاه تو به زیر آمده‌ایم چقدر منتظر منتظرانت ماندی منتظر ماندی و افسوس که دیر آمده‌ایم سختی راه، به دوش تو و آلت افتاد ما به همراه تو از بین مسیر آمده‌ایم @hosenih چقدر لطف در این سفره مهیا کردی باز ما در طلب نان و پنیر آمده‌ایم دو سه خط روضه سر سفره مرا مهمان کن تشنه_چشمیم و پی گریهٔ سیر آمده‌ایم با دل سوخته عمریست که ما دنبال سر در طشت و تن بین حصیر آمده‌ایم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلام بر تو امامی که نفسِ تطهیری سلام بر تو که چون رحمتی، فراگیری سلام بر تو زمانی که غرق طاعاتی سلام بر تو زمانی که روزه می گیری @hosenih بدون شمسِ پر از خیر و برکت رویت به ما رسید عجب روزگار دلگیری گذشت و چشم به راهت جوانی ام طی شد نیامدی و رسیده است موسم پیری نشد مقدمه سازِ ظهورتان باشم منِ خراب دعایم نداشت تأثیری چقدر گریه و توبه به جای من کردی حلال کن که نکردم هنوز تغییری من از زمان ورودم به قبر می ترسم بیا و ناجی من شو در آن سرازیری اجازه هست کمی از زبان عمه یتان بخوانم از غم ویرانه و زمینگیری؟! *** پدر شبی که رسیدی برای من قدر است رقم زده است برایم خدا چه تقدیری ببخش این همه امشب به لکنت افتادم ببخش از رخ سابق نمانده تصویری @hosenih به تابِ زلف تو دستم نمی رسد دیگر شکسته بازوی من در میان درگیری بدون هیچ دلیلی مرا کتک زده اند بدون هیچ دلیلی و هیچ تقصیری ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ طفل ده ساله شود یک تنه سردار سپاه غم مخور ثارالله @hosenih میکند کار علمدار جمل عبدالله غم مخور ثارالله ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دیدم ز روی تل که دورت را گرفتند راه عبور زاده ی زهرا گرفتند می آیم از خیمه به امدادت عمو جان این گرگ ها سرتا سرِصحرا گرفتند @hosenih عمه زمین خورد و صدا زد وای مادر لشگر ز هر سو نیزه ها بالا گرفتند تا ضربه را کاری به جسم تو بکوبند اغلب کنار حنجر تو جا گرفتند دیدم که زینب زلف هایت شانه می زد اینان چرا با پنجه مویت را گرفتند @hosenih دستم سپر می سازم اینجا زیر شمشیر اما نشانه حنجرم را تا گرفتند خون گلویم ریخت چشمان تو را بست تا که نبینی جان من یک جا گرفتند تا مثل تو گفتم که مادر یاری ام کن با نیزه از پهلوی من امضا گرفتند @hosenih مانند قاسم صورتم تغییر کرده از ما تقاص عقده از بابا گرفتند جان دادنم مشکل شده می دانی ازچه؟ هر جفت پاهای مرا با پا گرفتند ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غرور کودکیم را به خنده پا نزدید سرش شکست! بزرگ قبیله را نزنید هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنش.. به زور بر تن صدپاره نیزه جا نزنید @hosenih حیا کنید غریب است نامسلمانها گرفته روی لبش ذکر ربنا نزنید نگاه خواهر آواره اش به گودال است بخاطر دل او با سر و صدا نزنید هنوز مانده کسی پیشمرگ او باشد مرا نکشته به او تیر بی هوا نزنید @hosenih تمام آبرویم دستهای لاغرم است که میکنم سپر جان یار تا نزنید مقابلش به گلویم سه شعبه را بزنید مقابلم به تن زخمی اش عصا نزنید هزاربار مرا ذبح از قفا بکنید سر عزیز خدارا تورو خدا نزنید ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ لشکری سنگ زد و تیر به ترفند آمد حرمله خیر نبینی! نفسش بند آمد شمر لبخند زد و غائله از تب افتاد خاک عالم به سرم! شاه ز مرکب افتاد @hosenih لشکر کفر از این صحنه به تکبیر افتاد شاه تنها، ته گودال بلا گیر افتاد تشنگی،تشنه ی تسبیح و سجودش می کرد نیزه ای پیله به لبهای کبودش می کرد زیر سنگینی یک چکمه تقلا می کرد مجتبی زاده ای از دور تماشا می کرد @hosenih سایه ی تیغ جفا، زیر گلویش که رسید یادگار حسنش داخل گودال دوید پا برهنه، جگرش را به سر دست گرفت نعره ای زد؛ مدد از ساقی سرمست گرفت بانگ برداشت، زبان ها ز سخن افتادند کینه توزان جمل یاد حسن افتادند @hosenih دست خالی به هواداری عشق آمده بود با لبی تشنه به غمخواری عشق آمده بود بی سپر بود، ولی عزم یداللهی داشت بابت زخم فدک نیت خون خواهی داشت تیغ اگر داشت،چه درسی به جنم ها می داد پاسخ شبهه ی صلح پدرش را می داد @hosenih لحظه ای کار قدم هاش به لرزش نکشید هیچ کس بر سر او دست نوازش نکشید در عوض،جای نوازش به غمش خندیدند به غرور پدر بی حرمش خندیدند هاتفی گفت: یتیم است،مراعات کنید! نیزه ای گفت:حسینی ست،مجازات کنید! @hosenih تیغ بیرون ز غلافی به تکاپو افتاد عاقبت قرعه به افتادن بازو افتاد نوه ی فاطمه را از سر کینه کشتند! به همان شیوه ی مرسوم مدینه کشتند ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من که عبدالله نامم در عمل عبدالحسین زاده شیرجمل @hosenih می دوم از خیمه ها لبیک شاه عالمین زاده شیرجمل ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم #️⃣ در دلش شوقی از شهادت داشت قلبش از شور عشق آکنده ست یازده سال دارد امّا او در سپاه حسین فرمانده ست @hosenih تیر ها خورده است عبدالله ولی از بوی سیب می گوید صورت خاکی اش به اهل حرم روضه هایی عجیب می گوید @hosenih «دست» او رفته است عیبی نیست می دهد «پای» عشق «سر» را هم از عمویش گرفته چون فُطرس در دِلِ دشت بال و پر را هم @hosenih در عقیده شبیه قاسم بود از غم چشم او غزل می ریخت نعل اسبان کربلا گفتند از لبانش کمی عسل می ریخت @hosenih دست هایی که سمت تابوتِ پدرش نیزه و کمان برداشت بر لب خشک سید الشهدا آمد و چوب خیزران برداشت @hosenih عاشقی را میان این میدان چه هنر مند گونه معنا کرد عاقبت هم به آرزوش رسید جان خود را فدای آقا کرد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پاسخ هل من معینت آمدم کاری کنم شاه را یاری کنم @hosenih بی زره مانند قاسم آبروداری کنم شاه را یاری کنم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر شانه های زخمی خود کوه غم دارم من در محرم بیشتر میل حرم دارم عشق به شش گوشه مرا از زندگی انداخت از دوری اش یک کربلا در سینه غم دارم این اشک را از لقمه های سفره ی بابا این مهر را از شیر پاک مادرم دارم گفتند کل الخیر فی باب الحسین آری من هرچه که دارم از این باب الکرم دارم با خلوت بارانی خود هر شب جمعه در سر هوای شعرهای محتشم دارم دلتنگی ام چندین برابر شد در این شب ها مهدی زهرا را میان روضه کم دارم درد فراق کربلا بی خانمان ام کرد شبهای جمعه رهسپار جمکرانم کرد @hosenih شمری که جلوه میکند در کربلای ما آماده کرده تیغ و سرنیزه برای ما دارد به گوش اهل دنیا میرسد امروز فریاد ما لبیک ما قالو بلی ی ما سرهایمان مشتاق رقص بر روی نیزه ست غیر از شهادت نیست در بطن دعای ما گریه سلاح ماست مثل گریه ی نجمه پر کرده ست آفاق را شور صدای ما هرکس که عبد خانه ی مولاست "عبدالله "ست این است خط و مشی ما نقش لوای ما جا دارد امشب را بخوانیم ای به قربان این طفل فهمیده همه "فهمیده" های ما جسمی به زیر سم اسب و حنجری پاره ست از کربلا سهم امام مجتبای ما ما مشتری ثابت این تکیه ها هستیم پیداست بین بزم روضه رد پای ما هم روضه خوان شاه پاره پاره تن باشیم هم سوگوار حضرت ابن الحسن باشیم @hosenih دستش میان دست عمه ، دشت را می دید هر نیزه ای که در هوا می گشت را می دید با چشم های تر لب گودال را می دید در بین میدان خولی خوشحال را می دید می دید هر سر نیزه ای را که سنان می زد یا حرمله ای را که با تیر و کمان می زد می گفت حال خیمه را باید دگرگون کرد شمر و سنان را از دل گودال بیرون کرد تا آخرین لحظه که از حق عمو دم زد با "لاافارق عمی" اش آتش به عالم زد دور از سیاهی محو انوار الهی شد با شوق بسیاری سوی گودال راهی شد می خواست او هم روز عاشورا سپر باشد مثل یلان هاشمی مرد خطر باشد میخواست تا ذکر أنابن المجتبی گفته در معرکه دریادلی مثل پدر باشد از خیمه یا گودال ، گودال انتخابش بود تا که در آغوش امامش بیشتر باشد میخواست تا که با عمو نجوا کند آنجا راهی برای بردنش پیدا کند آنجا افسوس اما لشگر دشمن مزاحم شد اینبار هم شمر بن ذی الجوشن مزاحم شد داغ جدیدی روزی اهل حرم کردند با ضربه ی شمشیر دستش را قلم کردند شمشیر تیز "ابحر" او را از نفس انداخت تیر سه شعبه آخر او را از نفس انداخت در پیش چشمان عمویش دست و پا میزد در زیر چکمه نام مادر را صدا میزد ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آخرین حاجی ام و آمده ام قربانگاه لک لبیک عمو @hosenih حسن کوچک این دشت منم عبدالله لک لبیک عمو ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای به قربان تن زخمی تو جان و تنم من یتیم حسنم @hosenih می شود در دل گودال لباسم کفنم من یتیم حسنم ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش وقت بیرون رفتن از خانه، حسین و مجتبی با یل ام البنین بودند در دور و برش @hosenih مریم و آسیه را دیدم که می آموختند با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش دختر نور است این بانو و بی شک آفتاب می شود مانند شمعی بی رمق در محضرش اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست عصمت الله است این آیینه نام دیگرش @hosenih حضرت زهرای اطهر مظهر حجب و حیاست ارث برده این عقیله حجب را از مادرش حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم چادرش را برنخواهد داشت از روی سرش هر کسی در این جهان از عفتش دم می زند یا به زهرا اقتدا کرده ست یا بر دخترش ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نور چشمم فدای طفلانت جان زینب همیشه قربانت زندگی من و تب و تابم دست من خالی است دریابم @hosenih حیف شد بیش از این توانم نیست حاصلی جز دو نوجوانم نیست تو که دریای رحمتی آقا تحفه ام را عنایتی آقا این دو فرزند نازنین،هدیه من و شرمندگی از این هدیه @hosenih این دو گرچه تعلقات منند حاصل عمر من حیات منند تو ولی زندگی و جان منی من زمینم تو آسمان منی دوست دارم به راه تو بروند پیش مرگ سپاه تو بروند @hosenih لحظه لحظه اگر سترگ شدند این دو با عشق تو بزرگ شدند من نبینم غریب خواهی شد لحظه ای بی حبیب خواهی شد فکر این دو نشسته بر آهم فکر غیر از تو را نمی خواهم @hosenih بعد از این خستگی نباید داشت جز تو وابستگی نباید داشت ای که آهنگ التماس منی بعد از این تو فقط حواس منی می شوم بی سپر فدای سرت مادری خون جگر فدای سرت @hosenih سر تو نازنین سلامت باد سر این دو پسر فدای سرت اشک هایم فقط به خاطر توست این همه چشم تر فدای سرت سر طفلم اگر شود فردا روی نی جلوه گر فدای سرت @hosenih تن اینها اگر ز هم پاشید آه من را کسی نخواهد دید نوه ی مرتضی همان بهتر که نبیند اسیری مادر ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شادی برای مردم و ماتم برای ما خنده برای خلق ولی غم برای ما خرج تو کرده ایم خدا کرد خرج ما چه خیرها که داشت دو درهم برای ما @hosenih زهرا همیشه زحمت مارا کشیده است حتی خریده شال عزا هم برای ما هرکس نفس کشید در این روضه شد مسیح از بس مقدس است همین دم برای ما حسن ختام سیر الی الله این دهه ست سفره گشوده ماه محرم برای ما @hosenih اینکه بدون روضه به جایی نمیرسیم ثابت شدست قدر مسلم برای ما هرگز به زیر منت مردم نمیرویم وقتی که هست سایه پرچم برای ما وقتی فرات اشک مهیاست از دوچشم بی قیمت است چشمه ی زمزم برای ما @hosenih گریه کن حسین کمک کار فاطمست کرده دعا رسول مکرم برای ما بی بی! کدام روضه غذا طبخ میکنی؟ از دستپخت خود بده یک کم برای ما گفتند که حسین گرسنه شهید شد این غصه شد مصیبت اعظم برای ما ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih