eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
409 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ساگرد شهادت ، شاعر: ▶️ غزل بی سر آورده ام در رثایش که آن بی سر اینگونه بهتر پسندد چه عاشق! شهیدی که از دار دنیا تنی مثل معشوق بی سر پسندد دلم عافیت را پسندیده و او پسندد همان را که دلبر پسندد @hosenih خوشا این که عمری برای برادر غلامی کنی تا که خواهر پسندد سرانجام هم پیش چشمان خواهر بمیری چنان که برادر پسندد بشر سر نخواهد درآورد از این کوچ که عاقل کجا غیر بستر پسندد؟ اگر خشک باشد هم آبی ننوشد لبی که فقط می ز کوثر پسندد اگر جون باشی و نوکر بمانی تو را شاه مانند اکبر پسندد @hosenih شهادت اگر گوهر و مرگ اگر سنگ خردمند ازین بین گوهر پسندد ** شها! دلبرا! نازنینا! دعا کن مرا هم خدا چون تو پرپر پسندد خدا که تورا کشته در خون پذیرفت غلام تو را نیز بی سر پسندد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر زمان سختی هر مرحله بی حد می شد فاطمه مادر دلسوز محمد می شد گاه با تیغ زبان یک تنه حیدر بود و گاه در خواندن خطبه خود احمد می شد @hosenih برساند به نبی، یا به علی، یا زهرا؟ حامل وحی در این بیت مردد می شد چه یتیم و چه اسیر و چه فقیر و مسکین بهره مند از کرمش هر که می آمد می شد چادر فاطمه از گبر مسلمان می ساخت لاابالی درِ این خانه مقید می شد @hosenih پشت این در ملک الموت سه بار اذن گرفت آتش و دود به اذن چه کسی رد می شد؟ چه گذشته است مگر در پس این در؟ که علی - حرف در می شد اگر، حال دلش بد می شد پاره ی جان نبی داشت به همراه پسر روزی از کوچه ی شهر پدرش رد می شد @hosenih ناگهان شیشه ی عمر پسر افتاد و شکست وسط کوچه همان شد که نباید می شد مانده ام! دشمنش آخر چه گره داشت مگر؟ وا نمی شد اگر اینگونه نمی زد؟... می شد! کاش می آمد و با کندن بنیان ستم بانی ساختن مرقد و گنبد می شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ شده امسال سفره ی عیدم متبرک به نام سامرا هفت سینش سیاه پوشیده در عزای امام سامرا @hosenih نام‌ زیبای حضرت هادی شده است اعتبار این سفره جای ماهی کبوتر دل را می نشانم کنار این سفره @hosenih بیش از عطر بخور هندی، من مستم‌از عطر و بوی سامرا سفره ی عید را به رسم‌ ادب پهن کردم به سوی سامرا @hosenih ای دل امسال بعد "حول حال" و پس از خواندن کمی قرآن دل‌به دریای معرفت بزن و یک‌دو خط جامعه کبیره بخوان @hosenih شود امسالمان عجب سالی که شروعش به نام این آقاست "السلام علیک یا هادی" یک علیک السلام عیدی ماست @hosenih گفتن از شأن تو چه دشوار است "اهل بیت نبوتی" آقا "مهبط الوحی" و "معدن الرحمه" تو تمام کرامتی آقا @hosenih عادت و خلق و خویتان احسان "أمرُکُم رشد" و حرفتان نور است من چه گویم که" شأنکم حقٌ " ذهن من از مقامتان دور است @hosenih خط به خط جامعه کبیره تویی چه نیازی به وصف من داری؟ صلب تو نور و نسل تو نور است فوق نوری فراتری، آری @hosenih تو ز قوم و قبیله ی آبی و مبرّا زِ عیب و ایرادی نامت آیینه را زِ رو برده یا علی النقی و یا هادی @hosenih آمدی تیرگی فراری شد قمرانه به شهر می تابی و سیاهی تو را نمی فهمد خارج از فهم کرم شب تابی @hosenih دشمنت هرچه گفت باکی نیست تو نقی، پاک، مثل بارانی چشم "شاهین" و جغد و کرکس کور تا همیشه همای یزدانی @hosenih "متوکل" امام این قوم است همشان مثل "معتز" و "واثِق" با دهان قصد نورتان دارند! نورکم حق و کلُّهم زاهِق ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نبی مبلغ وحی است و عامل است به قرآن نمی زند سخنی تا خودش نیاورد ایمان به حکم"ان لم تفعل" بدان که ختم رسولان خودش به آیه عمل کرده سر نهاده به فرمان بگوید و نپذیرد، دگر رسول امین نیست به جز ولایت حیدر، هر آنچه گفته که دین نیست @hosenih به یک نگاه به دستش گرفته نبض جمل را به ذوالفقارش ادیبان مثل زنند اجل را نکرده سجده دمی جز خدای عز و جل را خدا پرست کند بنده های لات و هبل را علی سزد بشود جانشین و مجری قرآن و یا کسی که به بدست علی شدست مسلمان؟ @hosenih به جز برای خدا با کسی مصاف نمی کرد به غیر مصلحتی خنجری غلاف نمی کرد علی نبود خدا کعبه را مطاف نمی کرد اگر به سجده ی او مسجد اعتراف نمی کرد چگونه باورمان می شد او خدای جهان نیست؟ همین "نبودن و بودن" به جز علی صفت کیست؟ @hosenih از ابتدای جهان بوده ای و لم یزلی تو ملاک سنجش ایمان، عیار هر عملی تو شدی به ظاهر اگرچه شبیه خلق ولی تو شبیه تر به خدایی، خدایِ در مثلی تو برای وصف شما بیش ازین به پیش نرفتم قسم به جان تو ترسم به دام کفر بیفتم! @hosenih برای فاطمه غیر از تو همسری نرسیده خدا شما دو نفر را به رنگ عشق کشیده زره فروختنت را دمی که فاطمه دیده تمام درد و بلای تورا به شوق خریده تو با سه نسبت خاصت سرآمد دو جهانی چه خانمی! چه پدرخانمی! عجب پسرانی! @hosenih ملاک اول ایمان! پیام آخر قرآن! خداشناس تو را دیده در سراسر قرآن فقط تو شان نزولی برای کوثر قرآن کلام معجزه وارت شده برادر قرآن تویی نماد بلاغت، تویی خدای فصاحت ز واژه واژه کلامت، چکیده چشمه ی حکمت @hosenih قلم به دست امیری به واژگان و معانی زمین به لرزه درآید دمی که خطبه بخوانی فصیح و واضح و محکم چه خطبه ای چه بیانی! تو که خلاصه ی وحیی عجیب نیست به آنی شبیه معجزه نهج البلاغه ای بسرایی تو در بیان و سخن هم چقدر مثل خدایی! @hosenih نه رای هیچ مدبر، نه شرح هیچ مفسر چه عالمان چه اکابر، چه نطق ناطق و شاعر... به غیر وحی کلامی ندیدم اینهمه فاخر علی گشوده زبان آفریده درّ و جواهر نه جز نبی بشری گفته این چنین کلماتی نه تا ابد بنویسد کسی چنین جملاتی @hosenih طنین چک چک باران علی علی بسُراید فقط به اذن تو از قلب خاک دانه برآید چو شقشقیه کلامی نه آمده نه می آید هزار سال ادیبان نشسته اند که شاید سر از معانی نهج البلاغه ی تو درآرند هزار سال دگر هم توان فهم ندارند @hosenih رسیده شمه ای از باغ حکمت تو به لقمان نگین شاهی خود را تو داده ای به سلیمان و نوح نادعلی خواند و رد شد از دل طوفان زبان به مدح و ثنای تو وا کنند رسولان بدون اذن شما منعقد نگشته کلامی به قدر حب علی هر نبی گرفته مقامی @hosenih کویر خشک کجا از زلال آب نوشتن؟ کلاغ و زاغ کجا از پر عقاب نوشتن؟ من خراب کجا از می و شراب نوشتن؟ غبار زار کجا از ابوتراب نوشتن؟ کسی که آیه به آیه از او نوشته خدایش منِ شکسته که باشم که پر زنم به هوایش؟ @hosenih به تیغ خنده گرفتی تمام کشور مارا برای فرش قدومت بِبُر بِبَر سر ما را بگیر و خرج ولایت نما تو پیکر ما را بکُش مرا و بیفزای عمر رهبر ما را حواله ی دل ما را بده به شاه خراسان به او که سایه گشودست روی کشور ایران @hosenih کبوتری به هوای نجف پرید به مشهد گرفت رد تو را سائلی، رسید به مشهد مریضتان شدم و کار من کشید به مشهد پیام این دل دیوانه را دهید به مشهد: برای من نجفی، مکه ای و کرب و بلایی هزار درد و مرض دارد این دل و تو دوایی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سبط اکبر! به پیمبر چه شباهت داری نکند آمده ای قصد نبوت داری؟ بی سبب نیست که بر سجده می افتی هرشب به روی شانه ی خود بار امامت داری @hosenih دست ما را تو گرفتی و رساندی به خدا قمر چارمی و نور هدایت داری عرض حاجت به کریمان سبب رشد گداست ور نه آقا تو به این عرضه چه حاجت داری؟ قبل از آنی که بخواهیم به ما بخشیدی صد برابر ز کریمان تو کرامت داری حرف یک عمر بزرگیست نه یک بار و دو بار سالیانیست به این سروری عادت داری سروران مثل تو "ارباب" ندیدند حسن! همه ماندند، چه لطفی به گدایت داری! سور میلاد تو سی شب همه مان مهمانیم چقدر پیش خدا ارزش و عزت داری وجناتت سکناتت حرکاتت علوی سهم ارث از پدرت، نور ولایت داری تو که شاگرد علی بودی و هم رزم حسین در همه فوت و فن رزم مهارت داری @hosenih با سرِ نیزه ی صلحت به دل کفر زدی سپرِ صبر، و شمشیر سیاست داری ترس محشر به دلم راه ندارد آقا چون تو از مادر خود اذن شفاعت داری ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حسن رسیده حُسن را به دلبران نشان دهد کریم آمده به سفره ی فقیر نان دهد فرشته می رسد که گاهواره را تکان دهد نبی نشسته تا به گوش این پسر اذان دهد بدون نام مرتضی اذان سرود باطلیست اذان مصطفی فقط ترانه ی علی علیست @hosenih تو اولین امام زاده ای بزرگ زاده ای تو بر فراز قله ی کرامت ایستاده ای سر مسیر هر گدا خودت کنار جاده ای حواله ی دل مرا به این و آن نداده ای چه عزتی! چه نعمتی! بدون هیچ منتی تو باب فیض و رحمتی، تو صاحب سخاوتی @hosenih به خود ندیده هیچ عابدی تعبد تورا مسیر مکه عاشق است این تردد تورا شب تولد تو خواستم فقط خود تورا خدا گرفته میهمانی تولد تورا به عهده ی خود خداست کل کار و بار ها و سی شبانه روز دعوتند روزه داره ها @hosenih به ناز در دل عجم نشستی ای شه عرب کریم هستی و به نام تو می آید این لقب به ما رسیده از شما بدون خواهش و طلب به یک اشاره ات درخت خشک می دهد رطب به خشک سالی دل کویر هم نگاه کن من خراب را به یک اشاره روبه راه کن @hosenih تو نسل کوثری به کوری دو چشم ابتران شدند و خاک پای تو چه سروران چه نوکران نمانده با جمال تو دلی برای دلبران چه قاسطین چه ناکثین چه مارقین چه دیگران نمی شوند تا ابد حریف ضرب دست تو گرفته زهر چشم ازین قبیله ناز شصت تو @hosenih گرفته چشم مستت از شراب کسب و کار را ز خواب خوب مستی اش پرانده هر خمار را نگاه کردن تو کرده کار ذوالفقار را زمین زد این نگاه کردنت شتر سوار را تو بچه شیری و شتر سوار در مقابلت شکست خورده از شکوه و شوکت شمایلت @hosenih به قول مسلمین حسن به قول عبریان شبر به جز خدا نداشتی هراسی از بنی بشر به مهر یا به قهر تو مثل شده است خیر و شر عقب نرفته ای در اوج لحظه های پر خطر قیام اگر نکرده ای چه آتشین نشسته ای مدبرانه و برای حفظ دین نشسته ای @hosenih تو و حسین معنی حقیقی برادرید تو برادرت بزرگ خاندان حیدرید امیدهای مرتضی عزیزهای مادرید دلاورید و دلبرید و سرورید و صفدرید به من که نوکر توام ثواب می دهد حسین صدا که می زنم حسن جواب می دهد حسین @hosenih به زور دلبری نصیب دلبران نمی شود لقب به سادگی نصیب این و آن نمی شود به جز علی کسی امیر مومنان نمی شود پس از علی به جز حسن امیرمان نمی شود خلافت خدا فقط رسد به نسل مرتضی معاویه کجا و دلبری چنان حسن کجا؟ @hosenih قلندرانه یا حسن حسن کنیم و بعد از آن لباس سبز نوکری به تن کنیم و بعد از آن به شوق ترک خانه و وطن کنیم و بعد از آن ایادی سقیفه را کفن کنیم و بعد از آن علم به دست با شعار یا امیر مومنین مدینه ای درست می کنیم که بیا ببین @hosenih گسیل می کنیم قطره قطره های رود را و غرق می کنیم نسل باطل ثمود را به خاک می زنیم پادشاهی سعود را و سر به نیست می کنیم دولت یهود را تمام می کنیم کار ناتمام مانده را به قدس می بریم بیرق به شام مانده را ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اینهمه زخم چرا ریخته روی بدنت؟ جای یک بوسه نماند از کف پا تا دهنت چون رکاب دهنت خرد شده، ساخته اند با سرِ نیزه رکابی به عقیق یمنت تا تو می آیی علی خطبه ای آغاز کنی می پرد سرفه و خونابه میان سخنت @hosenih تو کجا نیستی ای عشق که پیدات کنم؟ همه ی دشت پر است از همه جای بدنت مثل یک آینه ی خردشده ریخته ای کل صحرا متلألئ شده از نور تنت رفته ای در وسط معرکه و خنجر و سنگ سبقت از تیر گرفتند برای زدنت @hosenih زرهت پاره شده پیرهنت پاره تر است قطعات بدنت پاره تر از پیرهنت دلهره دارم علی جان، متلاشی نشوی؟ دردسر می شود این پا به زمین کوفتنت چاره ای نیست قرار است که اکبر نشوی می نشینم که ببینم علی اصغر شدنت @hosenih زنده کرد عمه ی تو خاطره ی مادر من تو کمک کن ببرش مثل عموجان حسنت سر تو بر سرِ نی همسفر باد شده پرچم قافله شد زلف شکن در شکنت غزل من! شده ای مثنوی طولانی شعر تقطیع شده! خون چکد از تن/ تتن / ـَت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ پیرهنش دستمال اشکامه بگو پیرهن پاره ی بچم رو بدن بیا گوشوارمو واسشون ببر بگو گهواره ی بچم رو بدن بهشون بگو بذارن یه کمی همدمم نیزه ی اصغرم بشه عصای پیری که واسه من نشد اقلا سایه ی روو سرم بشه @hosenih دستو گهواره می کردم بخوابه حالا نیزه شده گهواره براش جای من حرمله لالایی میگه بچمو می ترسونه با اون صداش تازه یاد گرفته بودم چجوری برا بچه م بخونم لالا لالا توی گوشم می پیچه سوز صداش تازه داشت یاد می گرفت بگه بابا بچمو بغل می کردی یادته؟ هی می گفتی عمه قوربونت بره... روزی که داشتی می دادیش به حسین باورت میشد که بار آخره؟ @hosenih بمیرم! خواهشای آخرشو نتونستم دیگه مستجاب کنم گلم از تشنگی پژمرده بود و نمیشد فکری برای آب کنم تا علی گریه می کرد آب می شدم این غمو کجای این دل بذارم؟ زینبم! آب دادی آتیشم زدی... حالا که شیر دارم اصغر ندارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih