بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
#داود_رحیمی
▶️
زکیه هستی و هستی نماد عفت هم
سر است از همگان یا خدیجه نامت هم
شبیه فاطمه ام الائمه ای مادر
امامت از تو بقا دارد و نبوت هم
@hosenih
همین که حضرت مولا شده است دامادت
گواه من که تویی مادر ولایت هم
تویی که فاطمه از دامن تو فاطمه شد_
بعید نیست بیابی مقام عصمت هم
قیام کرد محمد به پشت گرمی تو
قوام یافته از تو قیام و نهضت هم
تو به قریش نشان داده ای که در این راه
به ذوالفقار شبیه است گاه ثروت هم
دل از رسول خداوند آن چنان بردی
که رشک برده به تو واژه ی حسادت هم
زنان دیگر ختم الرسل کجا تو کجا؟
نمی رسند دگر ها به گرد پایت هم
تو پا به پای پیمبر نماز می خواندی
به دین درآمده بودید قبل بعثت هم
از آن زمان که نبی بود، بوده ای با او
نه قبل بعثت و هجرت، که قبل خلقت هم
چنان به پای پیمبر صبور بودی که
مرید صبر تو شد صبر و استقامت هم
@hosenih
پس از تو فاطمه مانده است و دردهای رسول
رسیده ارث به او بستن جراحت هم
تو رفتی و سرش آمد هرآنچه ترسیدی
و ماند روی زمین آخرین وصیت هم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷به امید بازگشایی حرم مطهر امام رضا(ع)
#امام_رضا_ع_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#قبرستان_بقیع
#داود_رحیمی
▶️
یه روزی تو ازدحام حرمت
دنبال یه جا میگشتم بشینم
باورم نمیشد اصلا که یه روز
حرمو بدون زائر ببینم
دل من چجوری طاقت میاره
بمونه پشت درای حرمت؟
با خودم گندم آوردم آقاجون
پس کجان کبوترای حرمت؟
@hosenih
آسمون هرچقدم که با صفاس
با هیاهوی کبوترات خوشه
قوربون صفات برم! امام رضا
شبای حرم با زائرات خوشه
آی نسیمی که الان تو حرمی!
یه نفس برای من روضه بخون
حرم مشهدو خلوت میبینی
برای امام حسن روضه بخون
بخون از غربت اون آقایی که
نه یه زائر، که ضریحم نداره
چلچراغ حرمش ستارههان
آسمون سر روی خاکش میذاره
خودمونیم تا حالا دیدی یه بار
زائری از خادما شاکی باشه؟
یا ببینی مثلا فرش حرم
نامرتب باشه یا خاکی باشه؟
حالا فکرش رو بکن یه بار بیای
ببینی صحن و حرم ریخته به هم
ببینی سقاخونه خراب شده
گرد و خاکه روی فرشای حرم
@hosenih
آی نسیمی که الان تو مشهدی
چه بوی عطری میاری همیشه
اما از بقیع اگه رد شی یه بار
بوی گرد و خاک ازت جاری میشه
یا امام رضا خودت یه کاری کن
که حرم پُر بشه باز از زائرات
باز میون جمعیت یکی بگه
برای ظهور مهدی صلوات!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت سالروز #جنگ_خندق
#امیرالمومنین_ع_مدح
#داود_رحیمی
▶️
از ابتدا که عالم امکان درست شد
از نور مرتضی گلِ انسان درست شد
@hosenih
این شیر شرزه کیست که مستانه می رسد؟
ارباب عالم است، به دُل دُل سوار شد
از راه می رسد که قیامت به پا کند
او یک نگاه کرد و جهان تار و مار شد
تیغ دو دم به دست علی چرخ می زند
بیچاره آن کسی که به تیغش دچار شد
یک مدعی پرید و ز خندق عبور کرد
تا خواست حرکتی بکند خوار و زار شد
@hosenih
آقا شدن فقط و فقط کار حیدر است
شیعه تمام عمر بدهکار حیدر است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#داود_رحیمی
▶️
خدا میخواست بنویسد که بسم الله یعنی چه!
صراط المستقیمش چیست آیا؟ راه یعنی چه؟
بفهماند به مهر و ماه اصلا ماه یعنی چه!
به شاهان جهان گوید مراد از شاه یعنی چه؟
خدا از خود نوشت و در دلش منظور دیگر بود
که وجه الله و عین الله و بسم الله حیدر بود
خدا میخواست در خلقت علی نقش آفرین باشد
علی یک نسخه از ذات خودش روی زمین باشد
خدا میخواست از اول که تا آخر چنین باشد
فقط حیدر فقط حیدر امیرالمومنین باشد
از اول تا همان آخر همین را گفت پیغمبر
امیر اصلا به جز حیدر ندارد معنی دیگر
@hosenih
خدا با خلق حیدر جلوهی خود را نشان داده
پس از آن یاعلی گفته به آدم روح و جان داده
طنین یا علیهایش عوالم را تکان داده
علی گفتهاست و آرامش به جان این جهان داده
به آدم گفت برخیزد ز جایش یاعلی گوید
و یادش داد هر شب در دعایش یاعلی گوید
علی را حاکم ملک سلیمانی خود کرده
دلش را مخزن اسرار پنهانی خود کرده
نجف را تکیهگاه عرش رحمانی خود کرده
و این ایوان طلا را وقف مهمانی خود کرده
هر آنکس که نجف رفتهاست مهمان خداوند است
بپرس از من دلیلش را: علی جان خداوند است
علی دروازهی علم نبی، دروازهی قرآن
علی راز همان اعجاز بیاندازهی قرآن
علی متن کلامالله در شیرازهی قرآن
کلامش مو نمیزد با کلام تازهی قرآن
من از نهجالبلاغه شرح قرآن را درآوردم
از ارکان نمازش روح ایمان را درآوردم
علی معمار این جان و علی معیار ایمان و
علی سالار انسان و علی سردار میدان و
علی اذکار عرفان و علی اسرار قرآن و
علی انوار تابان و علی تکرار یزدان و ...
همه اینها علی هست و علی تنها همینها نیست
علی اندازهی فهم زمانها و زمینها نیست
خدا از اول ایجاد تا حالا علی گفته
فقط در وصف حیدر "لا فتی الا علی" گفته
"سلونی" را در این عالم فقط مولا علی گفته
ببین هفتاد دفعه دشمنش "لولا علی..." گفته
دریغا! دشمنانش مرتضی را درک میکردند
ولی یاران به هر هنگامه او را ترک میکردند
اگر حیدر به یک سو رفت و عالم سوی دیگر رفت
نجات از آنِ آن فردی است که دنبال حیدر رفت
سعادت را هرآنکس خواست با پا نه که با سر رفت
از آن راهی که سلمان رفت و مالک رفت و قنبر رفت
صراط المستقیم است و به جز حیدر صراطی نیست
علی راه نجات است و جز او راه نجاتی نیست
برای پیکر ایمان، امیرالمومنین سر بود
تماشای جمالش از عبادات پیمبر بود
علی معنای قرآن و علی تفسیر کوثر بود
علی ذکر قنوت هر شب زهرای اطهر بود
نبود از عشق تعریفی، علی معشوق زهرا بود
علی داند که عشق و عاشقی مخلوق زهرا بود
کسی که بی علی باشد قیامت کور خواهد بود
رفیق مرتضی در غصه هم مسرور خواهد بود
عذاب از جسم و جان شیعیانش دور خواهد بود
و بدخواه علی پیش خدا منفور خواهد بود
جهنم چیست غیر از اینکه از حیدر جدا باشم؟
بهشتم چیست؟ این که در پناه مرتضی باشم
@hosenih
گدای مرتضی مُلک دو عالم را نمیخواهد
اسیر عشق حیدر غیر ازین غم را نمیخواهد
دلم از دست حیدر حاجت کم را نمیخواهد
از او غیر از ولیالله اعظم را نمیخواهد
مگو یوسف که بعد از این زلیخا را نمیخواهی
میان اینهمه عاشق نگو ما را نمیخواهی
برای ماتمی جز ماتم مولا نمیسوزم
مرا آتش بزن جانا که جز اینجا نمیسوزم
علی شمع است و من گِردش چنان پروانه میسوزم
در این دنیا که میسوزم در آن دنیا نمیسوزم
دلی که پر شد از عشق علی آتش نمیگیرد
دل پروانه میسوزد ولی آتش نمیگیرد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#داود_رحیمی
▶️
اگه سرده اگه تاریکه دنیا
نمی ترسیم آخه مهتاب داریم
خدارو شکر بی صاحب نموندیم
خدارو شکر که ارباب داریم
درسته نوکر خوبی نبودیم
ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل!
صدامون می زده ارباب هرروز
یه روزایی ولی کر بودیم ای دل!!
@hosenih
یه ساله از سر دلتنگی و درد
شبامون توی بزم روضه سر شد
خدارو شکر امسالم نمردیم
محرم شد چشامون باز، تر شد
بهار عاشقیمونه محرم
بهار اشک و فصل روضه خونی
با این سینه زدن دل پاک میشه
بهاره، موقع خونه تکونی
دوباره پرچم مشکی خریدیم
دلامون روشنه با این سیاهی
با این پیراهن و این شال مشکی
سیاهی لشکرت باشیم الهی
رفیقا قدر امشب رو بدونید
شاید فردا شبو دیگه نبینیم
شاید این آخرین ساله که داریم
کنار هم توی روضه میشینیم
رفیقامونو حتما یادتونه
رفیقایی که باهم گریه کردیم
کی میدونه؟ شاید هم مثل اونا
ما سال دیگه زیر خاک سردیم
@hosenih
میون این همه غوغای دنیا
قرار ما توو های و هوی روضه س
شهیدا اینو فهموندن به ما که
توو عالم هرچی خیره توی روضه س
دلی که توی روضه سوخت، پاکه
دلی که پاک شد جای حسینه
چی میشه وقت جون دادن ببینیم
سر ماهم روی پای حسینه ...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#داود_رحیمی
▶️
پیرهنش دستمال اشکامه بگو
پیرهن پاره ی بچم رو بدن
بیا گوشوارمو واسشون ببر
بگو گهواره ی بچم رو بدن
بهشون بگو بذارن یه کمی
همدمم نیزه ی اصغرم بشه
عصای پیری که واسه من نشد
اقلا سایه ی روو سرم بشه
@hosenih
دستو گهواره می کردم بخوابه
حالا نیزه شده گهواره براش
جای من حرمله لالایی میگه
بچمو می ترسونه با اون صداش
تازه یاد گرفته بودم چجوری
برا بچه م بخونم لالا لالا
توی گوشم می پیچه سوز صداش
تازه داشت یاد می گرفت بگه بابا
بچمو بغل می کردی یادته؟
هی می گفتی عمه قوربونت بره...
روزی که داشتی می دادیش به حسین
باورت میشد که بار آخره؟
@hosenih
بمیرم! خواهشای آخرشو
نتونستم دیگه مستجاب کنم
گلم از تشنگی پژمرده بود و
نمیشد فکری برای آب کنم
تا علی گریه می کرد آب می شدم
این غمو کجای این دل بذارم؟
زینبم! آب دادی آتیشم زدی...
حالا که شیر دارم اصغر ندارم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امیرالمومنین_ع_مدح
شاعر: #داود_رحیمی
▶️
اول و آخر علی، عالی علی، اعلی علیست
هرچه اوصاف خداوند است را معنا علیست
اولین نوری که با ذات خدا میثاق بست
آخرین روحی که خالق میبرد بالا علیست
وحی را احمد شنید و مرتضی با چشم دید
ظاهر و ناظر به ارسلنا و اوحینا علیست
راز و رمزی را خدا فرمود با پیغمبرش
آنکه این اسرار در ذاتش بود پیدا علیست
@hosenih
ذات حق را در مَثَل میشد نمایش داد اگر
یک خداوند مثالی در همین دنیا علیست
هم هو الله احد هم حیدر کرار احد
مثل او یکتا و بیمانند و بیهمتا علیست
هم گدایش هستم و هم تابع فرمان او
چون اولیالامر و ولیالله من مولا علیست
در شب معراج پیغمبر به چشمش دید که
آنکه حتی رد شده از قاب او ادنی علیست
یا علی گفتیم و یازهرا شنیدند اهل دل
معنی پنهان میان ذکر یازهرا علیست
خانهی ما جای خود دارد که حرز خانهی
جرج جرداق مسیحی "لا فتی الا علیست"
لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
مو نمیزد تیغ ابروی علی با ذوالفقار
هر که هستی باش، سلطان باش، نادر شاه باش
تا علی شاه است پس تو عبد این درگاه باش
در قیامت که بشر در حیرت و در وحشت است
هر که اربابش علی باشد خیالش راحت است
در روایات است فرزندان گریزند از پدر
من که بابایم علی بودهاست میترسم مگر؟
اژدها حتی گواهی میدهد حق حیدر است
سالها هرچند اگر احمق بر این در فیل بست
جزو آیات غضب تصویری از خشم خداست
رد انگشتی که بر روی ضریح مرتضیاست
بر بلندای قدش هرگز نمیساید نسیم
خم نکره سر مگر در پیش طفلان یتیم
از خدا پایینتر و بالاتر از هر بندهاست
پای تا سر از کمالات خدا آکنده است
قبل هر کاری دمادم یاعلی تا گفتهایم
گفتهایم انگار بسمالله الرحمن الرحیم
نقطهی "باء" است یعنی راز بسمالله اوست
خطبهی بینقطه یک چشمه از آن راز مگوست
پیش خود حس میکنم قرآن تلاوت میکنم
سطری از نهجالبلاغه تا قرائت میکنم
خطبه از سمت خداوند است، انشا با علیست
از خداوند است مضمونها، الفبا با علیست
@hosenih
اشتباه، اما به این تشبیه عادت کردهام
در نجف پروردگارم را زیارت کردهام
مرتضی زهرا و زهرا مرتضایی دیگر است
پس امیرالمومنین هم فاطمه هم حیدر است
رو به ایوان نجف میایستم با احترام
هم به بابایم علی هم مادرم زهرا سلام
از تبار آدمم اهل همین آبادیام
دل نخواهم کند، از این خانهی اجدادیام
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ابوطالب_ع_مدح
#داود_رحیمی
▶️
مثل پسرت علی فضیلت داری
در روز جزا حق شفاعت داری
تو یار محمدی و بابای علی
حق پدری گردن امّت داری
*
در یاری مصطفی ز جان راغب بود
دینداری او بر همگان غالب بود
حیدر که جهانیان به او می نازند
پرورده ی دستان ابوطالب بود
*
حیدر که ازو دین خدا کامل شد
قرآن خدا برای او نازل شد -
هر چیز که داشت از ابوطالب داشت
از فضل پدر فضل پسر حاصل شد!
*
گفتند که بابای علی گمراه است
هیهات! که هر اهل دلی آگاه است
این حجت ایمان ابوطالب که -
گفته پسرم علی ولی الله است
⏹
✅ امام علی(ع) فرمود : والذی بعث محمدا بالحق نبیا لو شفع ابی فی کل مذنب علی وجه الارض لشفّعه الله.
قسم به کسی که محمد را به حق به پیامبری برگزید اگر پدرم در حق تمام گناهکاران روی زمین شفاعت کند، خداوند میپذیرد.
📚 بحارالانوار، ج35، ص110
✅ پیامبر در کنار جنازهی عموی خود ابوطالب فرمود: ...یا عم ربیت صغیراً، و کفلت یتیماً، و نصرت کبیراً، فجزاک الله عنی خیراً .
اى عمو! وقتى کودک بودم تو مرا بزرگ کردی، وقتى یتیم بودم تو سرپرستی ام کردی، و هنگامى که بزرگ شدم تو یارىام نمودی ، پس خداوند به تو پاداش خیر دهد.
📚 تاریخ یعقوبی، ج2، ص26
✅ إمام محمد باقر علیه السلام میفرمایند: لو وضع إیمان أبی طالب فی كفةٍ میزان و إیمان هذا الخلق فی الكفة الأخرى لرجح إیمانه
اگر ایمان ابوطالب را در یک کفه ترازو قرار دهند و ایمان این مردم را در کفهی دیگر بگذارند، ایمان ابوطالب فزونی خواهد داشت.
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
#داود_رحیمی
▶️
زمین به جهل مرکب اسیر بود و گرفتار
زمان نهان شده در شب شبی مخوف و شبی تار
تن زمانه پر از تب، ولی نبود پرستار
خلاصه شهر معذب از این سیاهی بسیار _
به سوی نور گریزان به فکر چارهی خود بود
در آن سیاهی مطلق پیِ ستارهی خود بود
ستارهای که درخشید و ماه مجلسمان شد
درخششی که سرآغاز راه یک جرَیان شد
زمین به لرزه درآمد زمان پر از هیجان شد
ستاره نور خدا بود در رسول عیان شد
خدا تشعشعی از نور خود نشان جهان داد
گلِ محمدیاش را برای خلق فرستاد
@hosenih
چه منّتی به سر اهل دین گذاشته اینک
برای خاتم هستی نگین گذاشته اینک
خدا ارادهی خود را بر این گذاشته اینک
و آخرین عَلمش را زمین گذاشته اینک
خدا نوشت: محمد! بخوان به نام خدایت
بخوان و سجده کن آندم به احترام خدایت
به کام خشک بنوشان ز جرعه جرعهی قرآن
لباس نور بپوشان به جسم اینهمه عریان
بشر درست کن آسان به دست سورهی انسان
به دست عشق مسلمان بساز از دل سلمان
بخوان به "نون و قلم" دست جهل را تو قلم کن
محمدم! به تمام جهان معرفیام کن
بگو خدای خطاپوش و چارهساز جهانم
بگو که خالق جودم، بگو که خالق جانم
قسم به عشق! بگو که همیشه عاشقشانم
اگر از عالم و آدم کسی گرفت نشانم
علیست آینهی من، نشانشان بده اورا
در او ودیعه نهادم تمام راز مگو را
بگو خلاصهی قرآن، ملاک سنجش ایمان
بگو تجسم رضوان و رَوح و رحمت و ریحان
بگو نمونهی انسان، بگو عیار مسلمان
بگو هرآنچه که گفتیم و گفتهاند رسولان
خلاصه کرد خدا و علی از آب درآمد
و دین ز گوشهی چشم ابوتراب درآمد
@hosenih
بدان که هیچ پیمبر نمیرسد به نبوت
مگر به اذن علی، با قبول اصل ولایت
ولایت علوی بوده شرط اول بعثت
اگر نگویی از او، ناتمام مانده رسالت
برای اهل زمین از علی بخوان و صفاتش
بگو که خلق بداند علیست راه نجاتش
رسول، غرق خدا بود و مات و واله و مضطر
علی رسید هماندم، نشست پیش پیمبر
علیست خیره به احمد، رسول خیره به حیدر
علی دو دست نبی را گرفت و گفت برادر!
بگیر دست مرا یاعلی بگو نبیالله
حساب کن روی من، از شروع تا تهِ این راه
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا #محاوره
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
دسَم خالیه مثل اون یخ فروش
که سرمایه ی کاسبیش آب شد
رسیدم به بن بست مثل یه رود
که رفت و گرفتار مرداب شد
گناه هرچی داشتم گرفت از دسَم
یه آهم توی دست و بالم نموند
ینی هر دری رو زدم بسته بود
دیگه جایی واسم تو عالم نموند
@hosenih
چه بندیه بستی به بند دلم؟
که هرجا برم باز میام پیش تو
دیگه هر چی هم شد می مونم پیشت
بهشته برام حتی آتیش تو
صدام می زدی می شنفتم ولی
نه اینکه نخوام، روم نمیشد بیام!
حالا اختیارم تو دست توئه
تو می دونی و این دل روسیام
در خونتون دستمو بند کن
بذار اصلا اینجا برم زیر دین
تو رو جون هرکی که دوسِش داری
بیرونم نکن، جون مولا حسین
حسینی که با حر کنار اومده
زهیرو عوض کرده با یه نگاه
هزاران هزار از منم بدترو
درآورده از توی چنگ گناه
@hosenih
حسینی که اون لحظهی آخرش
که حتی تنفس براش مشکله
یه قاتل رو سینش نشسته ولی
توو فکر نجات همون قاتله
حسینی که توو گودی مقتلم
کسی دستِ خالی نرفت از برِش
یکی سر رو برده یکی پیرهنو
یکی هم رسیده به انگشترش
شاعر: #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده
پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده
توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده
کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده
بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه!
ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه!
تو اولین بنیانگذار عشق بودی
عشقت محمد بود و یار عشق بودی
پروانه ای دور مدار عشق بودی
از جان و از دل پای کار عشق بودی
سرمایه ات را در دکان عشق دادی
عاشق شدن را تو نشان عشق دادی
@hosenih
زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی
بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی
عاشق شدن را به جوانان یاد دادی
آدمشدن را هم به انسان یاد دادی
گویند شغل انبیا آموزگاریست
شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست
درظلمت شب می شدی مهتاب بانو
مادربزرگ حضرت ارباب، بانو!
بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو
از داغ تو دردانه ات شد آب بانو
بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت
خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت
رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو
احمد شده یک بلبل بی بال بی تو
زهرای تو هی می رود از حال بی تو
روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو...
آتش به جان ها می زند با شور و شینش
عالم به هم ریزد از داغ حسینش
@hosenih
گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر
یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر
شمشیر دارد می برد... الله اکبر
ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر
زینب کنار قتلگاه از دور می دید
از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید
سر رفته و از این بدن چیزی نمانده
بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده
بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده
جز بوریا جای کفن چیزی نمانده
دار و ندار خیمه ها رفته به غارت
این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت
شاعر: #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_6032771850633744247.m4a
2.89M
#سرود #سه_ضرب #شور
بند 1⃣
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
عشق اومده عاشق ها کجایید
آی اونا که مست کربلایید
دسته گلای زهرا رسیدن
گداها، بیایید
اومده ارباب و برادر اربابم
قمر ارباب و گل پسر اربابم
نوکر اربابم دیوونهی اولادش
این شبا میگردم دور سر اربابم
میمیرم برا امام حسین
جوونیم فدا امام حسین، جانم
من و یک کلام امام حسین
که تو رو میخوام امام حسین جانم، جانم
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
بند 2⃣
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
زمزمهی دریاها ابالفضل
پشت و پناه مولا ابالفضل
آی اونی که درد و غصه داری
بگو یا، ابالفضل
به خدا که خیلی نمک داره این دستا
دست ما رو خالی نمیذاره این دستا
دستای عباسه روی سرنوکرها
ما رو دست هیچ کس نمیسپاره این دستا
پسر امیر عالمین
قمر آقام امام حسین، عباس
اومدی شدی آقای من
یه نگات بسه برای من، عباس، عباس
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
بند 3⃣
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
اون که صفابخشه اهل دینه
صحیفه ی زین العابدینه
هر کی سعادت میخوادبه پای
دعاهات، میشینه
به دعات مدیونیم توو این مسیر افتادیم
ما ازون روزکه توو بند توایم آزادیم
تو و عمه زینب به پای دین ایستادید
میشه گفت اصلا مامسلمون سجادیم
فدای راز و نیاز تو
امیده منه نماز تو آقا
دل من شده اسیر تو
گدای سر مسیرتو آقا،آقا
وقت سرور بنی هاشمه
عیدی میده به همه فاطمه
شاعر: #صادق_بچم
#داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
دست من خالی است و چشمانی
پُرِ اشک و گناه آوردم
از خودم هم فراریام، امشب
من به اینجا پناه آوردم
چیز بهتر نداشتم، با خود
غیر ازین چشمهای گریانم
گریهام قاطی ریا شده است
اشک خالص که نیست، میدانم
باخودم فکر می کنم گاهی
" بی حیا این هزارمین بار است"
در دلم وحی می شود انگار
که دوباره بیا که غفار است
سالها بندهی خودم بودم
هی خودم را فریب میدادم
همه چیزم به پای نَفْسم رفت
جان مولا برس به فریادم
قسمت میدهم تورا حقِ
خانهای که درش در آتش سوخت
قسمت میدهم به آن مردی
که پَر همسرش در آتش سوخت
به همان ذوالفقار تنها که
سپرش را مقابلش کشتند
به علی که دو دست او بستند
همسرش را مقابلش کشتند
یا الهی به حق آن اشک و
گریههای درون چاه علی
آهِ مرد غریب میگیرد
قسمت میدهم به آه علی
می روم با دوچشم گریانم
به در خانهی علی امشب
آن علی که حدود سی سال است
کَمکَمَک جانش آمده بر لب
خاطرات گذشته میکُشَد و
فکر فردا عذاب می دهدش
تب مولا که میرود بالا
دست عباس، آب میدهدش
به حسن خیره میشود گاهی
یاد کوچه ... و میرود از حال
به حسینش نگاه میکند و
روضه میخوانَد از تهِ گودال
حَسَنم پس چرا از آن سیلی
هیچ حرفی به من نمیگفتی؟
نگرانم حسین جان! روزی
زیر پاهای اسب میاُفتی
چقدر حرفهای ناگفته
از وصایای همسرش دارد
به حسینش نگاه میکند و
گوشهچشمی به دخترش دارد
همهی ماجرای فردا را
از دوچشم حسین خود میخوانْد
یاد آن نیزهها و خنجرها...
خیره بر حنجر پسر میمانْد
همهی روضههای کرب و بلا
باهم از پیش چشم او رد شد
آه این قامت رشید حسین
قسمت سُمّ اسب خواهد شد
لحظههای وداع آخر تا
خواست زیر گلوش بوسه زند
یادش آمد که هیچ شمشیری
جای این بوسه را نمیبُرَّد
تا به زینب نکاه میکرد... آه
صورتش غرق حسِ غربت بود
آخر این نازدانهی بابا
سرنوشتش غم و اسارت بود؟
✍ #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
عشق هر جا رَود اثر دارد
ماجراها به زیر سر دارد
هر که باعشق روبهرو شد گفت:
عاشقی غالباً خطر دارد
عشق با اضطرار همراهست
آتشی داغ و شعله ور دارد
هر چه معشوق دلرباتر شد
عاشقانی گزیدهتر دارد
بار عشق رسول را باید
یک نفر مثل "حمزه" بردارد
حمزهی عاشق و علی باشند
مصطفی لشکری قدَر دارد
حمزه را سید شهیدان کرد
عاشقی اینچنین هنر دارد
جگر پارهپارهاش فهماند
عاشقی کار با جگر دارد
**
گرچه جسمش جدا جدا شده است
باز شکر خدا که سر دارد
خواهرش خوب شد نبود و ندید
فقط از ماجرا خبر دارد ...
کربلا هم نمایش عشق است
عشق هر جا رَوَد، اثر دارد
✍ #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
488.5K
#زمینه
#حضرت_رقیه_س_شهادت
بند 1⃣
طبقو برگردونید برید
ازتون من خواهش میکنم
قول میدم صدای گِریَش نیاد
من خودم آرومِش میکنم
رهاش کنید
جایِ این فکری به حالِ تَرَکِ لباش کنید
فکری به جایِ زنجیرِ روو دستوپاش کنید
رهاش کنید (٣)
توی اِزدحام زدنش/ مجلس حرام زدنش/ گفت بابا میخوام، زدنش زدنش، زدنش
تا چشاشو بست زدنش/ دندوناش شکست زدنش / چند تا مردِ مست، زدنش، زدنش، زدنش
رحم کن سَرو بِبَر
دختره، بی طاقته
آااه یادگاریه
دستِ من امانته
بند 2⃣
مگه این دختر چندسالشه
که موهاش اینجوری شد سفید
غیر باباش ازتون چی میخواد؟
واسه چی انقدر زجرش میدید؟
تو رو خدا
یه مسلمون مگه پیدا نمیشه بین شما؟
خودتون دختر دارید آخه بی مروتا
تو رو خدا (٣)
خواب بودی توو خواب، زدنت/ مجلس شراب، زدنت/ تا که گفتی آب، زدنت، زدنت، زدنت
بی سؤال جواب، زدنت/ بی حسابکتاب، زدنت/ آخ برا ثواب، زدنت، زدنت، زدنت
دست رو دلم نذار
از بابات خبر نگیر
آه میکُشی منو
دست روی کمر نگیر
بند 3⃣
من ازین تنهایی دلخورم
منی که با درد همبازیام
من بابامو میخوام هرجوری هست
به سر بریدهشم راضیام
منو زدن
بوی نون داره میاد چی شده مهربون شدن؟
کِی غذا خواستم عمه؟ بگو بابامو بدن
منو زدن (٣)
افتادم زمین، زدنم/ پاهامو ببین، زدنم/ به بابام نگین، زدنم، زدنم، زدنم
هی میرن میان میزنن/ هرچقد میخوان میزنن/ خولی و سنان، میزنن، میزنن، میزنن
من بابامو میخوام
حرف من کجاش بده؟
من بابامو میخوام
طاقتم سر اومده
✍ #جواد_قمری و #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
AUD-20220711-WA0062.m4a
3.06M
#زمینه
#حضرت_رقیه_س_شهادت
بند 1⃣
فکرشو بکن دخترت
تنها یه گوشه بشینه
پیرْهنی که مال تو بود
دست این و اون ببینه
با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
رقیهای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید
رقیه جوری گریه کرد
که آخرش نَفَس گرفت
با گریه از غریبهها
سر باباشو پس گرفت
بند 2⃣
فکرشو بکن دردونهت
زخمی ببینه سرت رو
تو اون حال و روز کی باید
آروم کنه دخترت رو؟
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
سر باباشو، بریده و خونی میدید
تا گریه میکرد، با تازیونه، زجر حرومی میرسید
شب سیاه و سردی بود
توی خرابه نور اومد
رقیه رو آتیش زد اون
سری که از تنور اومد
بند 3⃣
فکرشو بکن دخترِ
ارباب تو خرابه خوابید
دختر یهودی هم به
موهای رقیه خندید
با خنده میگفت، تویی که بابا نداری
شبا سرتو، رو دامن کی میذاری؟
با طعنه میگفت، تو چندسالته؟، چقد موی سفید داری!
میبینی کار دنیا رو
سه سالشه قدش خمید
آخه رقیهی حسین
کجا و مجلس یزید
✍ #صادق_نجم و #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
532.9K
#زمینه
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
بند 1⃣
داری میری، حالمو ببین
لبای خشکِ تو چشامو تَر کرد
با اشک چشم، پُشتِ پای تو
آب میریزم اصغرم زود برگرد
میخونم، لالایی
قربونِ چشمات! خیلی ماهی (لالایی)
داری میری سمت سیاهی (لالایی)
زود برگردی اصغرم الهی
پسرم، تاج سرم
برو و زودی برگرد به حرم
آخه من، یه مادرم
آرزو دارم برات گل پسرم
(آه، لالایی عشقم، لالایی عمرم، لالایی مادر)
بند 2⃣
بیا بگیر، هرچی دارمو
گهوارهی اصغرمو برگردون
دستامو، هی تکون میدم
لالایی میخونم منه سرگردون
میخونم، لالایی
حتماً آب خوردی و میایی (لالایی)
خوابیدی رو دست بابایی (لالایی)
واسه چی پشت خیمههایی
پسرم، تاج سرم
پس چرا جواب نمیدی اصغرم؟
تو گوشم، میخندی و
دوباره با گریه از خواب میپرم
(آه، لالایی عشقم، لالایی عمرم، لالایی مادر)
بند 3⃣
دل نگرون، دلهره دارم
از جلو خیمه هی نگاه میندازم
دلْ تو دلم، نیست خدای من
الانه که برگرده سربازم
میخونم، لالایی
دلشوره دارم آخه کجایی (لالایی)
مادر واسه چی زیر عبایی (لالایی)
خونیه چرا دست بابایی
پسرم، تاج سرم
چرا میره پدرت پشت حرم؟
رویِ چی، خاک میریزه؟
چه بلایی آخه اومده سرم؟
(آه، لالایی عشقم، لالایی عمرم، لالایی مادر)
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
جانشینِ به حق زهرایی
بینتان هیچ افتراقی نیست
اتفاقاً تو نیز فاطمهای
اتفاقی که اتفاقی نیست
خانهدار امیر خانهنشین!
سفرهدار بهشت! امّ بنین!
در دل خانههای نوکرها
خالی از نامتان اتاقی نیست
زندگی ساختی برای علی
سفره انداختی برای علی
عالم و آدم و ملائک را
غیر ازین سفره ارتزاقی نیست
گرچه گفتی کنیز زهرایی
مادر بچههای مولایی
ما همه تشنهایم مادرجان!
غیر عباس تو که ساقی نیست
سر ما هدیه محضر سقا
هرکسی گشته نوکر سقا
جز غلامی مادر سقا
در دلش هیچ اشتیاقی نیست
هرکجا که گره به کار افتاد
چند ذکر مقدس صلوات
نذر ام البنین شد و دیدیم
گره و درد و غُصه باقی نیست
دلم از روزگار بد شاکی است
مادر آب، مرقدش خاکی است
هرچه گشتم در آستان بقیع
خبر از گنبد و رواقی نیست...
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح_و_ولادت
حرفی نزن از تشنگی، دریا رسیده
از بی پناهیها مگو، مأوی رسیده
پیغمبر آمد؛ خیر نازل شد از آن پس
فیض مدام از عالم بالا رسیده
فرخنده فیضِ فرّخ و فرزانهای که
آوازهاش تا سدره و طوبی رسیده
آن مدعی کز نسل احمد حرف میزد
حالا ببیند چارمین آقا رسیده
این چارمین حیدر نسب، این پنجمین دُر
از کوثر پر گوهر زهرا رسیده
داعیه داری که به علمش ناز می کرد
کارش به شاگردی این آقا رسیده
با " کعب الاحبار" و "هریره" دین نمیماند
با "قال باقر" شیعه تا اینجا رسیده
لطفش همیشه شامل حال گداهاست
از لطف و از آقاییاش بر ما رسیده...
یا باقر العلم النبیّین یا محمّد
فرقی نداری در حقیقت با محمّد
دریای علمت تا ابد ساری و جاری
تو مثل زهرا، کوثری، دنباله داری
مثل پیمبر دست مردم را گرفتی
با تو سر راه آمده عبد فراری
وقتی تو آقای منی، در خانهی تو
با آبروتر از گدایی هست کاری؟
از تو نوشتم دفترم شد آسمانی
یک آسمان لبریزِ حس بی قراری
یک دست روی سینه و دست دگر را
در پنجرههای ضریحی که نداری...
از حال و روزت در بقیع آتش گرفتم
نه سایبانی، نه چراغی، نه مزاری...
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_بعثت
زمین به جهل مرکب اسیر بود و گرفتار
زمان نهان شده در شب، شبی مخوف و شبی تار
تن زمانه پر از تب، ولی نبود پرستار
خلاصه شهرِ معذب از این سیاهی بسیار،
به سوی نور گریزان، به فکر چارهی خود بود
در آن سیاهی مطلق، پیِ ستارهی خود بود
ستارهای که درخشید و ماه مجلسمان شد
درخششی که سرآغاز راه یک جرَیان شد
زمین به لرزه درآمد، زمان پر از هیجان شد
ستاره نور خدا بود در رسول عیان شد
خدا تشعشعی از نور خود نشان جهان داد
گلِ محمدیاش را برای خلق فرستاد
چه منّتی به سر اهل دین گذاشته اینک
برای خاتم هستی نگین گذاشته اینک
خدا ارادهی خود را بر این گذاشته اینک
و آخرین عَلمش را زمین گذاشته اینک
خدا نوشت: محمد! بخوان به نام خدایت
بخوان و سجده کن آندم به احترام خدایت
به کام خشک بنوشان، ز جرعه جرعهی قرآن
لباس نور بپوشان، به جسم اینهمه عریان
بشر درست کن آسان، به دست سورهی انسان
به دست عشق مسلمان بساز از دل سلمان
بخوان به "نون و قلم" دست جهل را تو قلم کن
محمدم! به تمام جهان معرفیام کن
بگو خدای خطاپوش و چارهساز جهانم
بگو که خالق جودم، بگو که خالق جانم
قسم به عشق! بگو که همیشه عاشقشانم
اگر از عالم و آدم، کسی گرفت نشانم
علیست آینهی من، نشانشان بده اورا
در او ودیعه نهادم، تمام راز مگو را
بگو خلاصهی قرآن، ملاک سنجش ایمان
بگو تجسم رضوان و رَوح و رحمت و ریحان
بگو نمونهی انسان، بگو عیار مسلمان
بگو هرآنچه که گفتیم و گفتهاند رسولان
خلاصه کرد خدا و علی از آب درآمد
و دین ز گوشهی چشم ابوتراب درآمد
بدان که هیچ پیمبر نمیرسد به نبوت
مگر به اذن علی، با قبول اصل ولایت
ولایت علوی بوده شرط اول بعثت
اگر نگویی از او، ناتمام مانده رسالت
برای اهل زمین از علی بخوان و صفاتش
بگو که خلق بداند علیست راه نجاتش
رسول، غرق خدا بود و مات و واله و مضطر
علی رسید هماندم، نشست پیش پیمبر
علیست خیره به احمد، رسول خیره به حیدر
علی دو دست نبی را گرفت و گفت برادر!
بگیر دست مرا یاعلی بگو نبیالله
حساب کن روی من، از شروع تا تهِ این راه
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
از غصههای تو نَفَس آسمان گرفت
در ماتم تو حال دل عاشقان گرفت
ای باغ و بوستان پیمبر! نگاه کن
رو به خزان شدی و دل باغبان گرفت
بانو! بمان که پشت و پناه نبوتی
تو سوختی که شمع رسالت توان گرفت
آنقدر گریه کردهای از ترس قبر که
جسم تو را عبای نبی در میان گرفت
::
گفتم عبا چرا غزلم روضه خوان شده؟
زهرا رسید و با غزل من زبان گرفت،
ای تشنه لب حسین من! ای بی کفن حسین!
ای وای بی عبایی و بی پیرهن حسین
شکر خدا که قسمت تو یک عبا شده
مادر! حسین من کفنش بوریا شده
::
میسوخت در حرارت دستان فاطمه
گفت ای رسول! جان تو و جان فاطمه
میترسم ابر تیره بیفتد به روی ماه
زهرای من تحمل سیلی ندارد آه
برگ گل است، مثل نسیم است دخترم
نگذار حس کند که یتیم است دخترم
چون چاره نیست میروم و میگذارمش
بعد خدا و تو، به علی میسپارمش
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
#قبرستان_بقیع
عادت به گنبد دادهام چشم ترم را
این بارگاه اما به هم زد باورم را
در روضهات میسوزم و امیدوارم
بادی به سویت آورد خاکسترم را
سنگین شده بر شانههایم، میگذارم
روی ضریحی که نمیبینم، سرم را
آباد کردی خانهام را، زیر دینم
باید بسازم پس برای تو حرم را
داراییام را پای گنبد میگذارم
حتی النگوی طلای دخترم را
جبریل هم میآید و میخواهد این را:
بگذار زیر پای زائرها پرم را ...
چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم
بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را
آل سعودی نیست دیگر میتوانم
راحت ببوسم آستان دلبرم را
آن روز میخوانم چه زیبا در بقیعت
با سجده بر تربت نماز آخرم را
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
عشق هرجا رَود اثر دارد
ماجراها به زیر سر دارد
هرکه با عشق روبهرو شد گفت:
عاشقی غالباً خطر دارد
عشق با اضطرار همراهست
آتشی داغ و شعلهور دارد
هر چه معشوق دلرباتر شد
عاشقانی گزیدهتر دارد
بار عشق رسول را باید
یک نفر مثل "حمزه" بردارد
حمزهی عاشق و علی باشند
مصطفی لشکری قدَر دارد
حمزه را سید شهیدان کرد
"عاشقی" اینچنین هنر دارد
جگر پارهپارهاش فهماند
عاشقی کار با جگر دارد
::
گرچه جسمش جدا جدا شده است
باز شکر خدا که سر دارد
خواهرش خوب شد نبود و ندید
فقط از ماجرا خبر دارد ...
کربلا هم نمایش عشق است
عشق هر جا رَوَد، اثر دارد
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
همین که اسم علی آمدهست در دل میدان
بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد...
علیست، مثل علی میدهد پناه گدا را
اگر به خانۀ او راه بیپناه بیفتد...
جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد
دگر نمیشود اصلاً پی گناه بیفتد
تمام شب سر راهش نشستهام به امیدی
که راه دوست بر این عبد روسیاه بیفتد
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
"باز این چه شورش است" که در خانهی علیست؟
این سوزِ گریههای غریبانهی علیست-
"کای مونس شکستهدلان! حال ما ببین"
در آتش اینکه سوخته، پروانهی علیست
"آن در که جبرئیلِ امین بود خادمش"
آتش گرفته! قاتل ریحانهی علیست
"خورشیدِ آسمان و زمین"، کنج بستر است
این خانه بعد فاطمه ویرانهی علیست
حیدر چرا به شانهی دیوار سر نهد؟
"سرهای قدسیان همه بر" شانهی علیست
" باز این چه نوحه و چه عزا و چه" شیون است؟
این جان حیدر است که در حال رفتن است
دیدی چگونه قامت یک پهلوان شکست؟!
"در" را که دید فاتح خیبر، زمین نشست
جان علی! تو گوشهی بستر چه میکنی؟!
پر میزنی و با دل حیدر چه میکنی؟!
زهرا قرار بود سپر من شوم؛ نه تو!
مرد میان رنج و خطر من شوم؛ نه تو!
با ضربهی لگد شده همدست میخ در
کار تورا به فضه کشاندهست میخ در
آتش گرفت بال تو و من گداختم
بانو سه ماه با غم و اشک تو ساختم
دیگر بخند تشنهی قدری تبسمم
تابوت هم بخواهی اگر، چشم خانمم
ای چاه! بعد فاطمه با اشک من بجوش
دیوار! در عزای جوانم سیه بپوش
ای آسمان! به نالهی شبهای من بساز
آه ای زمین! تو با تن زهرای من بساز
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e