eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
409 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ همه شب راه می‌روم در خواب پای رویای من پُر آبله است مگر از آسمانِ خانه‌ی ما تا ضریحت چقدر فاصله است ؟! تا در این شاهراه، گم نشوم باز، با چشم بسته بیدارم چند شب مانده است، تا خورشید چند صد تا ستاره بشمارم ؟! @hosenih از مزارِ پدر به سمت پسر در مسیری که شب به شب رفتم تا خودِ کربلا به عشق نجف راهِ خود را عقب عقب رفتم ساعتم را عقب کشیدم تا سر ساعت به کربلا برسم روزها با شمارشِ معکوس می‌گذشتند زود، تا برسم یک هزار و چهارصد منزل یک هزار و چهارصد سال است سرِ این جاده در زمان ظهور انتهای مسیر، گودال است مقتلت را ورق زدم؛ می‌گفت ته این جاده صحبت از جنگ است یاری‌ام کن که زودتر برسم پای رویای من اگر لنگ است هر شب این دلهره به جان من است نکند وقتِ خواب، دیر شود نکند آسمان غروب کند نکند خواهرت اسیر شود نکند آب، تا حرم نرسد ساقی‌ات از خجالت آب شود «روی نیزه بخواب، مادر جان !» ذکر لالایی رباب شود @hosenih یاری‌ام کن به یاری‌ات برسم تا که خنجر به حنجرت نرسد تا سواری به گَرد پاهای دخترِ نازپرورت نرسد پیش‌مرگانِ آسمان بودن آخرِ راهِ ما زمینی‌هاست روی زانوی تو شهید شدن همه شب خوابِ اربعینی‌هاست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اهـل مـدینه! دگـر مـدینه نمـانید جای گلاب از دو دیده خون بفشانید نالـه دل را بـه آسمـان بـرسانید بـا جـگر پاره پاره روضه بخوانید خون عوض اشک از دو چشم من آید دخت علی بی حسین در وطن آید @hosenih اهـل مـدینه! دگـر حسین ندارید نـوحه‌سرایی کنیـد و اشک ببارید از جـگر سـوخته شـراره بـرآرید نیست عجب گر ز غصه جان بسپارید دشت بلا لاله‌گون ز خون خدا شد با لب عطشان سر حسین جدا شد اهـل مـدینه! که دیده و که شنیده کشته سخن گوید از گلوی بریده؟ پهلوی از تیغ و تیر و نیزه دریده سینـه به زیـر سـم ستـور که دیده در غمِ آن زخم روی زخم نشسته نالـه بـرآید ز نیزه‌های شکسته اهل مدینه! خبر دهید به زهرا قافلـه داغ مـی‌رسند ز صحرا پیشکش آورده بر تو زینب کبری پیـرهن پـاره پـاره پسرت را من خبر آورده‌ام ز باغ گل یاس اهل مدینه! کجاست مادر عباس؟ اهل مدینه! زنید بر سر و سینه کیست که گوید به دختران مدینه پشت در شهـر ایستـاده سکینه او کـه نـدارد بـه روزگار قرینه رخت عزا گریه می‌کند به تن او پیکر او گشته رنـگِ پیرهن او @hosenih اهل مدینه! سر شما بـه سلامت نقش زمین گشت آسمان امامت بـر سـر نـی بود آفتاب قیامت سر به سنان، تن به خاک داشت اقامت قصه گودال قتلگاه شنیدید زیر لگد سینه شکسته ندیدید اهـل مـدینه! دعـا کنید بـه لیلا کز دم شمشیر و تیر و نیزه اعدا جسم جوانش شده است «اربا اربا» پیکـر او گشته مثـل حنجر بابا گشته جدا عضو عضوِ آن قد و قامت مادر اکبـر سـر تـو بـاد سلامت اهـل مـدینه! رباب از سفر آید با پسرش رفته بود و بی‌پسر آید گل که ندارد، گلابش از بصر آید شیر نه، خون دلش ز سینه برآید لحظه دیـدار او بـه هـم بسپارید همره خود طفل شیرخواره نیارید @hosenih اهـل مدینه! بشیر تـاب نـدارد جز یم اشک و دل کباب ندارد قصه پر غصه‌اش حساب ندارد هر چه بپرسید از او جواب ندارد آنچـه از ایـن کاروان داغ ندانید در شرر آه «میثم» است، بخوانید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
آمدم از سفر، مدینه سلام خسته و خون‌جگر، مدینه سلام با شکوه و جلال رفتم من دیده‌ای با چه حال رفتم من ثروت عالمین بود مرا دلبری چون حسین بود مرا دستِ عباس پرده‌دارم بود علی اکبرم کنارم بود هر زنی یک نفر مُلازم داشت نجمه مه پاره‌ای چو قاسم داشت کاروان آیه‌های کوثر داشت روی دامان، رباب، اصغر داشت حال بنگر غریب و سرگشته کاروان را چنین که برگشته با غمِ عالمین آمده‌ام کن نظر، بی حسین آمده‌ام ای مدینه! خمیده برگشتم زار و محنت‌کشیده برگشتم با رسولِ خدا سخن دارم بر سرِ دست، پیرهن دارم دل من شاکی است یا جدّاه چادرم خاکی است یا جدّاه سو ندارد ز گریه چشمانم پینه بسته ببین به دستانم خاطرت هست ناله‌ها کردم؟ دست بر سر تو را صدا کردم؟ آن چه را کس ندیده من دیدم صحنۀ دست و پا زدن دیدم خنجری کُند و حنجری دیدم تَه گودال پیکری دیدم آه جَدّاه! امان ز صوتِ حزین جملۀ آخرم به اُمّ بنین پسرت تکیه گاه زینب بود مرد بود و سپاه زینب بود او زمین خورده و بلند نشد سرِ او روی نیزه بند نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مدینه می طلبد با برادرم باشم چه خوب بود که همراه مادرم باشم مدینه ! زینب مظلومه بی حسین آمد روا نبود که من بی برادرم باشم @hosenih رسد بگوش ، صدای تلاوت حسنم دلا بکوش که همدرد باورم باشم فضای شهر بدون حسین تاریک است نشد به سایۀ خورشید انورم باشم مدینه ! جای تو خالی چه کربلایی بود چگونه روای سالار بی سرم باشم مدینه ! زینب زهرا کجا و بی یاری ز بی کسی است که سالار لشگرم باشم بغیر پیرهن پاره ارمغانی نیست چه تحفه ایست ، که مدیون مادرم باشم هزار شکر که ما را اسیر دید خدا همانکه خواست نگهدار معجرم باشم مدینه ! دست مرا کوفه بست ، منزلها گمان نداشت چنین یار رهبرم باشم ز بس بحال پریشان و خسته خندیدند هنوز غمزدۀ حال مضطرم باشم مدینه ! باغ و بهارم خزان شده یکجا منم که شاهد گلهای پرپرم باشم مدینه ! زیور و خلخال دختران کَندَند چگونه راویِ غمهای دیگرم باشم مدینه ! امّ بنین را بگو مدد بدهد که سوگوار امیر دلاورم باشم خبر کنید به دیدار ، امّ لیلا را که داغدار تنِ چاک اکبرم باشم رباب را ننشانید زیر سایه که گفت : تمام عمر عزادار همسرم باشم مرا بدیدنِ گهواره هیچ حاجت نیست که فکر غارت گهوار اصغرم باشم رها کنید اهالی ! که تا سحر ، امشب به گریه معتکفِ جدّ اطهرم باشم دلم هوای مناجات دلبرم کرده کجاست قاری زینب که محترم باشم @hosenih به قبر مخفی مادر گریز باید زد که نوحه خوان حریم پیمبرم باشم دعا کنید گرفتار فتنه گر نشوید که من اسیر همین خصم کافرم باشم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من که بر گشته ام از کرب و بلا هست در صحن دلم روضه به پا منکه بی یار و حبیب آمده ام به مدینه چه غریب آمده ام @hosenih دیده ام داغ همه همسفران شده ام همسفر خونجگران دیدگانم که زغم گریانند روضه خوان بدنی عریانند بدنی که سر او بر نی بود پای آن سر شده چهره کبود بدنی که موی من کرد سپید زخم و داغ از سم مرکب ها دید آنکه شد پیر غم این دوران اشک او کرد عدو را خندان بیشتر از همه من رنجیدم داغ یک غافله یوسف دیدم گر قد و قامت من خم گشته داغ بر دوش محرم گشته من که پیغمبر عاشورایم خجل از مادر خود زهرایم چونکه از یوسف خونین بدنش درکفم هست فقط پیرهنش @hosenih دلم از غصه یارم تنگ است آه سوغات سفر خونرنگ است منکه از داغ حسین افسردم کاش در کرب و بلا می مردم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بار بَربندید ای جاماندگانِ قافله میرویم از کربلا با اشک و صبر و حوصله نیست دیگر صحبتی از ریسمان و سلسله نیست دیگر تازیانه، نیست دیگر هلهله بار بربندید که؛ باشد مدینه منتظر هست مشتاقانه زهرای حزینه منتظر @hosenih داغهای خویش را نزد پیمبر میبریم هر چه میدانیم از گودال و خنجر میبریم ما غنائم را دوباره نزد مادر میبریم داغ چادر پاره را، با پاره معجر میبریم یارسول الله واغوثا حسینت کشته شد پیکر عریان او بی سر به خون آغشته شد یارسول الله برخیز آهِ زینب را شنو داستان خیزرانِ خورده بر لب را شنو قصۀجسم حسین و سُم مرکب را شنو زیر ضرب کعب نی، فریاد یارب را شنو هیجده سر روی نیزه، چشم هیز نیزه دار هیجده تن بر زمین، یک پیرهن شد یادگار ما مسلمانیم، ما را خارجی خواندند شام رأسهای اهلبیتت سنگ باران شد ز بام روضۀمقتل بماند، حرفهای های ناتمام پاره پاره شد گلوی شیرخوارِ تشنه کام از کدامین درد باید گفت، یا زهرا مدد گاهی از نامرد باید گفت، یا زهرا مدد هیچ میدانی چه شد در کوچه و بازار؟ نه میتوان یک ذره گفت از آن غم بسیار؟ نه با اراذل روبرو بودیم، با اغیار نه با منافق همسفر بودیم، با کفار نه سرخ موی مجلس بیگانگان بیداد کرد با کنیزی خواندنش، ناموس تو فریاد کرد کشته ها جای خودش، وای از اسیری مادرا وای از زخم زبانها و حقیری مادرا وای از نامحرمان وقت دلیری مادرا باید از این درد گوشَت را بگیری مادرا چون پریشان شد دل ما زان همه بی غیرتی رأسِ عباست زمین افتاد از بی حرمتی بگذریم؛ این پیرهن ها یادگار کربلاست گوشهای پارۀ ما یادگار کربلاست چهرۀ نیلیِ گلها یادگار کربلاست زخمهای مانده بر پا یادگار کربلاست اینهمه سوغات را از یک سفر آورده ایم با وجود این، ببین فتح و ظفر آورده ایم @hosenih خطبه های آتشینِ ما شکاری ناب کرد نقشه های دشمنانت را همه بر آب کرد صبر ما کاخ ستم را طعمۀگرداب کرد نالۀدخت سه ساله خصم را بیتاب کرد عاقبت کنج خرابه شد شهیده دخترت مثل تو جان داد با قدّ حمیده دخترت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اسلام، تا پیمبر اعظم رسیدن است بعد از رسول بار ولایت کشیدن است بعد از نبی، هنوز تنش مانده بر زمین ... نوبت به آه و ناله‌ی زهرا شنیدن است @hosenih بِاللَّه قسم که باورمان شد پس از نبی لب بستن و نشستن و غربت چشیدن است اینها کلام آخرِ آقاست با علی تنها ره امام به خلوت خزیدن است اهل نفاق بر حَرَمت حمله می‌برند وز دربِ خانه شعله به هر سو کشیدن است وقتی که دست قدرتِ تو بسته می‌شود تکلیف فاطمه پیِ مولا دویدن است آری سکوتِ تو __ وَ فریاد فاطمه تنها رهِ به دادِ ولایت رسیدن است سیلی اگر زدند به زهرا، صبور باش روی کبودِ او سندِ ظلم، دیدن است مردم دوباره جاهلیت را رقم زنند یعنی مسیرشان ز علی دل‌بریدن است حقِّ تو را سقیفه‌گَران، غصب می‌کنند باطل هماره در پی مَسنَد گزیدن است شورائیان به محضِ رسیدن به قصدِ خود انکار می‌کنند ،که این حق ندیدن است اول فداییِ رهتان محسنِ شماست رسمِ ستم، ز شاخه‌ی گُل، غنچه‌چیدن است خانه‌نشینیِ تو، به محرابِ خون کِشد سهمِ حسن ز زهرِ جفا، سرکشیدن است @hosenih بعد از حسن، که پاره‌جگر، کشته می‌شود سهمِ حسینِ من به‌خدا، سر بریدن است جز راه قتلگاه دگر راه چاره نیست یعنی نصیب زینب من قد خمیدن است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ مرو رسول خدا بر دلم قدم مگذار مرو و دختر خود را به دست غم مسپار مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار @hosenih مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست علی غریبه شود با مهاجر و انصار مرو که بی تو عوض می شود مدینۀ تو مرو که رحم ندارند این در و دیوار بیا و حداقل قبل رفتنت بنما سفارش من و جسم مرا به این مسمار @hosenih کنار بستر تو یاد مادر افتادم یتیم گشتن من باز می شود تکرار به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن تمام غصۀ دنیاست بر سرم آوار ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم ▶️ در حسینیه ی جبین روضه است خط به خط گریه، چین به چین روضه است آسمان گریه کرده بالاخره هرشبی را که در زمین روضه است @hosenih به کجا می روی؟در عالم اگر؛ خبری هست در همین روضه است سند ادعای من محشر که بفهمی تمام دین روضه است هدیه ی ما به ساکنان بهشت باز در روز واپسین روضه است @hosenih در میان اهالی گریه اولین روضه آخرین روضه است اینکه بعد از غدیر، پیغمبر از علی گفت و گفت، این روضه است زهر کم کم بر او اثر می کرد زردی چهره هم یقین روضه است @hosenih لفظِ اِرْجِع فاِنَّه یَهْجُر تا قلم خواست بدترین روضه است باگریزش شکستن دندان وسط کوچه اولین روضه است با دلیل شهادت زهرا لفظ پیغمبر امین روضه است @hosenih شتر سرخ در جمل فتنه است اسب اما بدون زین روضه است *** روضه از این به بعد رفت به دشت روضه دنبال خواهرش می گشت روضه شد عاطفی دمی که حسین یک قدم رفت یک قدم برگشت @hosenih با غدیر و کریم و بزم شراب روضه می زد گریز هی بر تشت کاش بودم پس از دوماه عزا پشت باب الجواد، ساعت هشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم زبان حال پیغمبر اکرم(ص) با صدیقه طاهره (س) ▶️ بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن ای چند شب بیدار مانده آب رفتی ای چند شب گریانِ من اینبار بس کُن @hosenih بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهرا آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن رویت ندارد طاقتِ این اشکها را طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن باید ببینی روزهایِ بعد از این را باید بمانی با غمی دشوار بس کُن @hosenih باید بگویم روضه های بعد خود را باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید با هیزم و با آتش و دیوار بس کُن ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن @hosenih در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست با گریه می گوید که در انظار بس کُن در کوچه می اُفتی و می گوید به قنفذ اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد از چادر او پایِ خود بردار بس کُن @hosenih بگذار یک جمله هم از گودال گویم خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن وقت هزار و نُهصد و پنجاه زخم است ای نیزه ی خونبار این اصرار بس کُن این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است با شمر می گوید نزن نشمار... بس کُن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ به نام آنکه تو را داده است نام حسن درود احسنُ الارباب من سلام حسن سلام بر برکات سپید سایه‌ی تو که نور داده به خورشید مستدام حسن @hosenih سلام بر درجات زبرجدت که از او عقیق دست سلیمان گرفته وام حسن عجیب نیست اگر خال هاشمی‌ات را شبانه‌روز کند کعبه استلام حسن فدای قامت بنده‌نواز تو که نماز به احترام قدت می‌کند قیام حسن قبول نیست سجودی که پاش مُهر تو نیست رکوع بی تو رکوعی‌ست نا تمام حسن به خشت‌خشت ستون‌های عرش رب کریم نوشته با قلم حُسن، یا امام حسن @hosenih شکست شیشه‌ی خون دل شما روزی به دست سوده‌ی الماس‌های شام حسن صلات ظهر چه تشییع بی‌نظیری شد به لطف بدرقه‌ی تیرها ز بام حسن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih