eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
409 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آره تنهايى رو خيلى دوست دارم مخصوصا وقتى تو مونسم باشى اون روزى كه هيچكى نيست دور و برم تو رو جون مادرت قسم، باشى @hosenih اگه قسمتم نشه حرم بيام يه سلام عرض مى كنم از دور آقا لحظه هاى آخرم منتظرم مثل سلمانىِ نيشابور آقا @hosenih من با هيچى مثل رفت و آمد از صحن سقاخونه حظ نمى كنم يه دقيقه موندن تو حرم و باهمه دنيا عوض نمى كنم @hosenih حرمت اينقده جاى خوب داره كه يه گوشه ى مشخص ندارم وقتى فكر و ذكر من امام رضاست ديگه فرصت واسه هيچكس ندارم @hosenih همه لحظه هايى كه از عمر من توى اين حرم گذشتُ دوست دارم كفشامم فهميدن از بس اومدم خيلى كفشدارى هشتُ دوست دارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گرچه از دست خودم یه خرده دلخور اومدم راستش و بخواى برا عرض تشكر اومدم نه گداىِ خوبیَم نه عاشقى خوب بلدم اومدم ده‌شب عزاداریمو تحویلت بدم @hosenih یه دهه سینه‌زنى و گریه هرچى بود گذشت شب هفتمى كه چشم به راش بودم چه زود گذشت به صدام تو روضه جون تازه دادى مهربون برا نوكرى بهم اجازه دادى مهربون قسمتم شد كه با گریه خیمه رو علم كنم واسه سینه‌زناى جد تو چایی دم كنم راه دادى تا خودمو پا این علم دٌرٌس كنم شعر بگم نوحه بخونم و دو دم دٌرٌس كنم واسه مزد نیومدم، گفتى ولی به هرجهت نمك سفرتونم از خودمون بخواین فقط جواب حرفاى توى دلمو خودت بده من گداى خودتونم صلمو خودت بده @hosenih حرفاى دلم باید كه هر گوشش بیتى بشه اولش مى‌خواستم این ترانه هش(ت) بیتى بشه ولى این یادم اومد روبروى باب‌الجواد روزى كن از این به بعد تنها بیام حرم زیاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ براى عرض ارادت به يار راه افتاد درست چنددقيقه به چار راه افتاد در ازدحام خيابان به راهبندان خورد وَ قبل از اينكه بيايد،قطار راه افتاد @hosenih دويد خيس عرق سمت پنجره فولاد رسيد،گريه بى اختيار راه افتاد همين كه گفت به پهلوى مادرت حس كرد كنار پنجره فولاد كار راه افتاد @hosenih تمام راه دو چشمم دو ابر باران بود خلاصه چشم كه وا كرد مرز مهران بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتش رسید هم، سخنت را عوض کنی هم خواهش رها شدنت را عوض کنی لاغر شدی کفن دگر اندازه تو نیست باید زمان پر زدنت را عوض کنی پهلو عوض نکن تو که مجبور می شوی وقت نماز پیرهنت راعوض کنی دستت تکان نمی خورد اصلاً نیاز نیست بادست خود لباس تنت را عوض کنی باید که یا تحمل بی تابی حسين یا جای بغچه ي کفنت را عوض کنی باغ بنفشه شد به خدا غنچه تنت مویم سفید می شود از راه رفتنت @hosenih خیلی رعایت دل بی یار می کنی داری مرا به خویش بدهکار می کنی حتی هنوز هم که دگر بی نفس شدی با این نفس نفس نفسم کار می کنی پنهان نکن عزیز دلم بی دلیل نیست تا می رسم تو روی به دیوار می کنی باشد نگو فقط کمی آرام گریه کن همسایه را دو مرتبه بیدار می کنی نیلوفرم قدم به قدم زرد می شوی پا می شوی دوباره کمر درد می شوی @hosenih شکرخدا که ظاهراً امروز بهتری نان می پزی و دست به دستاس می بری باشد قبول خوب شدی! جمله ای بگو تا مطمئن شوم که ز پیشم نمی پری دلتنگ دست های تو و موی زینبند آئینه ها و شانه و سنجاق و روسری این فاطمه که فاطمه این سه ماه نیست حالا درست مثل زمان پیمبری قد قامت صلات! زمان نماز شد باید نماز را سر پا جا بیاوری اما دوباره پای قیام تو پانشد حتی قنوت نافله ات هم ادا نشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ؛ () ▶️ دیشب برای دفتر من همّ و غم شدی بی حرف پیشِ مطلعِ حرفِ قلم شدی باور نکرد نیست سرانجام در زمین مهمانِ رسمی شب شعر خودم شدی @hosenih تو از زمان آدم و حوا، وَ قبل از آن بر روی دست های مشیّت علم شدی بی مرحمت که روز شما شب نمی شود اصلاً تو آفریده برای کرم شدی هشتاد سال و خرده ای انگار می شود از جمع اهل بیتِ حرم دار کم شدی با اتفاق هشتم شؤال آن زمان تنها گریزِ روضهٔ من در حرم شدی ماندم چرا زمین و زمان زیر و رو نشد آن موقعی که وارد بازی سم شدی آن بار هفتمی که لبت رنگ سبز شد آن بار هفتمی چه قَدَر پر ورم شدی وقتی که شعله چادر مادر گرفته بود زخمیِ دست هیزم و چوبِ ستم شدی @hosenih حالا بماند این که چه شد بین کوچه ها حالا بماند این که برای چه خم شدی «عارف» نگو دگر، نکند فکر می کنی! مثل مؤید و شفق و محتشم شدی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آره تنهايى رو خيلى دوست دارم مخصوصا وقتى تو مونسم باشى اون روزى كه هيچكى نيست دور و برم تو رو جون مادرت قسم، باشى @hosenih اگه قسمتم نشه حرم بيام يه سلام عرض مى كنم از دور آقا لحظه هاى آخرم منتظرم مثل سلمانىِ نيشابور آقا @hosenih من با هيچى مثل رفت و آمد از صحن سقاخونه حظ نمى كنم يه دقيقه موندن تو حرم و باهمه دنيا عوض نمى كنم @hosenih حرمت اينقده جاى خوب داره كه يه گوشه ى مشخص ندارم وقتى فكر و ذكر من امام رضاست ديگه فرصت واسه هيچكس ندارم @hosenih همه لحظه هايى كه از عمر من توى اين حرم گذشتُ دوست دارم كفشامم فهميدن از بس اومدم خيلى كفشدارى هشتُ دوست دارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گرچه از دست خودم یه خرده دلخور اومدم راستش و بخواى برا عرض تشكر اومدم نه گداىِ خوبیَم نه عاشقى خوب بلدم اومدم ده‌شب عزاداریمو تحویلت بدم @hosenih یه دهه سینه‌زنى و گریه هرچى بود گذشت شب هفتمى كه چشم به راش بودم چه زود گذشت به صدام تو روضه جون تازه دادى مهربون برا نوكرى بهم اجازه دادى مهربون قسمتم شد كه با گریه خیمه رو علم كنم واسه سینه‌زناى جد تو چایی دم كنم راه دادى تا خودمو پا این علم دٌرٌس كنم شعر بگم نوحه بخونم و دو دم دٌرٌس كنم واسه مزد نیومدم، گفتى ولی به هرجهت نمك سفرتونم از خودمون بخواین فقط جواب حرفاى توى دلمو خودت بده من گداى خودتونم صلمو خودت بده @hosenih حرفاى دلم باید كه هر گوشش بیتى بشه اولش مى‌خواستم این ترانه هش(ت) بیتى بشه ولى این یادم اومد روبروى باب‌الجواد روزى كن از این به بعد تنها بیام حرم زیاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ براى عرض ارادت به يار راه افتاد درست چنددقيقه به چار راه افتاد در ازدحام خيابان به راهبندان خورد وَ قبل از اينكه بيايد،قطار راه افتاد @hosenih دويد خيس عرق سمت پنجره فولاد رسيد،گريه بى اختيار راه افتاد همين كه گفت به پهلوى مادرت حس كرد كنار پنجره فولاد كار راه افتاد @hosenih تمام راه دو چشمم دو ابر باران بود خلاصه چشم كه وا كرد مرز مهران بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih