بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#محمدجواد_شیرازی
▶️
مثل ابر بهار می بارم، رحم کن بر دل علی زهرا
چاره ی لحظه های دشوارم، رحم کن بر دل علی زهرا
اندکی تا دم سحر مانده، تازه آغاز دردسر مانده
لحظه ها را چگونه بشمارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
@hosenih
وقت تنگ است و کار بسیار است، غسلت ای باغ لاله دشوار است
گره افتاده است در کارم، رحم کن بر دل علی زهرا
وقت غسلت چقدر لرزیدم، خون تازه به پهلویت دیدم
ای زمین گیرِ زخمِ مسمارم، رحم کن بر دل علی زهرا
فاطمه جان مُحوّل الاحوال، بازویت... بازویت!!! زبانم لال
چه شد آخر شریک اسرارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
@hosenih
بین محراب زینب من را... فضه دریاب زینب من را...
جان این دختر عزادارم، رحم کن بر دل علی زهرا
غسل دادم تو را حسین افتاد، صورتت دیدم و حسن جان داد
نظری کن بر این دل زارم، رحم کن بر دل علی زهرا
به من مرده جان تازه بده، لااقل لحظه ای اجازه بده
سر روی شانه ی تو بگذارم ، رحم کن بر دل علی زهرا
@hosenih
با قد خم قدم قدم رفتم، زیر تابوت همسرم رفتم
کمرم تا شد ای هوادارم، رحم کن بر دل علی زهرا
رکن من یار و یاورم زهرا، من چگونه به دست خود حالا
هستی ام را به خاک بسپارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا
وسط قبر بین این گودال، پدرت آمده است استقبال
چه کنم می روی و ناچارم... رحم کن بر دل علی زهرا
@hosenih
جان حیدر مرا حلالم کن، دم آخر مرا حلالم کن
خیلی آخر به تو بدهکارم، رحم کن بر دل علی زهرا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#سیدروح_الله_موید
▶️
یا فاطمه ای طلیعه ی مهر و امید
تفسیر "بای ذنب" قرآن مجید
@hosenih
ای ماه علی کسی خبر دار نشد
از دفن شبانه ی تو حتی خورشید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#امیر_عظیمی
▶️
عرش فرشی زیر پای فاطمه است
در حریم قدس جای فاطمه است
خلقت عالم برای فاطمه است
عقل مست جلوه ی زهرایی اش
پرتو انسیة الحورایی اش
@hosenih
دین از این بانو دوامی یافته
مذهب از او احترامی یافته
با جهاد او قوامی یافته
ذکر زهرا جذب ایمان می کند
چادرش کافر مسلمان می کند
@hosenih
گرچه نورش جلوه کرد از هر طرف
فاطمه دُرّ است و حیدر چون صدف
قبر مخفی اش، دل شاه نجف
سینه ی حیدر که حق مرآت بود
جای دفن مادر سادات بود
@hosenih
ناله ای تا عالم لاهوت رفت
فاطمه چون سایه ای مبهوت رفت
روی دوش مرتضی تابوت رفت
آخر این رسم مسلمانی نبود
حق زهرا دفن پنهانی نبود
@hosenih
می رود تابوتی امشب بی صدا
ناله ها جاری است بر لب بی صدا
ای حسین آرام، زینب بی صدا
زین عزا در دل زبان باید گرفت
آستین را بر دهان باید گرفت
@hosenih
کشتی ام بر گل نشست اسماء بیا
هستی ام رفته ز دست اسماء بیا
وقت غسل فاطمه است اسماء بیا
بر تن خیرالنسا آبی بریز
روی نعش مرتضی آبی بریز
@hosenih
آی اسماء، پیکرم آتش گرفت
یادم آمد کوثرم آتش گرفت
گیسوان همسرم آتش گرفت
حال فهمیدم چرا در کج شده
مجتبی با قنفذ از چه لج شده
@hosenih
چشم عرش از داغ صدیقه تر است
این صدای سوخته از حیدر است
بچه ها وقت وداع مادر است
ای یتیمان غریب فاطمه
توشه بردارید از مادر همه
@hosenih
آه ای پروردگار مر تضی
مشکل افتاده به کار مرتضی
شد زمان دفن یار مرتضی
مصطفی بازآ نهالت را بگیر
«بدر دادی و هلالت را بگیر»
@hosenih
صبر حیدر را خودت از او بپرس
زخم بستر را خودت از او بپرس
قصه ی در را خودت از او بپرس
دست من شد بسته، بر دل داغ خورد
ای پیمبر دخترت شلاق خورد
@hosenih
ای امان از ضربه ی شلاق ها
آتش افروخته در باغ ها
داغ روی داغ روی داغ ها
وای از داغ بزرگ کربلا
صورت اطفال و گرگ کربلا
@hosenih
بر رخ اطفال سیلی می خورَد
هر که رفت از حال سیلی می خورَد
عمه در گودال سیلی می خورَد
نانجیبی گاهواره می بَرَد
بی حیایی گوشواره می بَرَد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#حسن_لطفی
▶️
دلِ شب شبی که حتی یه ستاره هم نداره
شبی که چشایِ خونِ آسمون بارون می باره
شبی که پرستو ها هم به چشا خوابی ندارن
شبی که ستاره ها هم دیگه مهتابی ندارن
@hosenih
شبی که رازِ مگوئه هق هقا تویِ گلوئه
اگه هم میاد صدایی این صدای شستوشوئه
توی سینه ها یه غوغاست که چشا شبیهِ دریاست
رویِ شونه هایِ دیوار سر پهلوونی تنهاست
خون تویِ چشاش می لرزه داره زانواش می لرزه
دست کجا کشید که اینطور داره بازواش می لرزه
تو گلوش صدا گرفته دست بچه ها گرفته
واسه بردنِ عزیزش با گُلاش عزا گرفته
تا اونو کفن می پیچید عطرِ پیرهن می پیچید
گرچه آستین به دهانه ناله ی حسن می پیچید
@hosenih
دختری داره مینبینه پری که آتیش سوزونده
نیمه شب باز می شه از هم دری که آتیش سوزونده
رویِ پیشونیا چینه طفلی رو خاکا میشینه
از خونی که بر زمینه ردِ تابوت و می بینه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#تدفین
#یوسف_رحیمی
▶️
اي خاک! بهار بيخزان باش اي خاک
همسايهی ماه و آسمان باش اي خاک
@hosenih
اين ياسِ کبود، پهلويش مجروح است
با جانِ رسول مهربان باش اي خاک
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#قاسم_نعمتی
▶️
حالا که بی پناه شدم یا ابن فاطمه
محتاج یک نگاه شدم یا ابن فاطمه
با دست خویش آبروی خویش برده ام
بیچاره ی گناه شدم یا ابن فاطمه
@hosenih
تا خواستم زمین بخورم با دعای تو
هر بار رو به راه شدم یا ابن فاطمه
شام غریبان شده اما نیامدی
خیره به یک نگاه شدم یا ابن فاطمه
ای کاش همچنان شهدا وقت رفتنم
بینم چو قرص ماه شدم یا ابن فاطمه
@hosenih
اما زمان زمان گریه به غم های مادرت
در زمره ی سپاه شدم یا ابن فاطمه
قدری غم غریبی مولاست در دلم
سر در میان چاه شدم یا ابن فاطمه
با که بگویم از غم مظلومی علی
دلخون شبیه آه شدم یا ابن فاطمه
@hosenih
مادر میان کوچه صدا زد حسن بیا
محتاج تکیه گاه شدم یا ابن فاطمه
با گریه حسین عزیز تو می شوم
با آنکه رو سیاه شدم یا ابن فاطمه
هنگام روضه چشم مرا گریه باز کرد
راهی قتلگاه شدم یا ابن فاطمه
@hosenih
امسال حاجت دل ما را روا کنید
ما را مسافر حرم کربلا کنید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#محمدمهدی_امیری
▶️
باید که بر دیوار بگذارم سرم را
دنیا گرفت از من تمامِ باورم را
دستانِ لرزانم چگونه می تواند
تدفین نماید پاره های پیکرم را !؟
@hosenih
یک نیمه از قلبِ مرا " دیوار " له کرد
" در " می فشارد نیمه های دیگرم را
با آب باید جسمِ دریا را بشویم؟
یا زخمِ میخِ آیه های کوثرم را؟
می خوانم از چشمانِ خیس و سرد و ساکت
بغضِ شکسته در نگاهِ دخترم را
@hosenih
دیشب حسن تا صبح هی در خواب می گفت :
بابا! کسی در کوچه ها زد مادرم را
دارم خجالت می کشم از بچه هایت
پیشِ حسن بالا نمی گیرم سرم را
این غصه قلبِ خسته ام را می فشارد :
من بودم و نامرد می زد همسرم را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#یوسف_رحیمی
▶️
نیمه شب، اشک، عزا، آه چه غوغا شده بود
مجلس ختم علی بود که برپا شده بود
گریه کن: دیدهٔ خونبار ولی الله و
روضه خوان: چشم کبودی که معمّا شده بود
@hosenih
هق هق گریه و مولای صبوری، ای وای
راز جانسوزترین حادثه اِفشا شده بود
بازویی را که نود روز ز مولا پوشاند
در شب پر زدنش، قاتل مولا شده بود
آه تا صبح دگر دیدهٔ او باز نشد
درد پهلو دگر انگار مداوا شده بود
@hosenih
دست میشُست ز جان، لحظه به لحظه مولا
گرچه زهرا خودش از قبل مهیّا شده بود
بر علی آن شب جانکاه چهل سال گذشت
بعد از آن قامت خیبرشکنش تا شده بود
همه گفتند علی عاقبت از پا افتاد
هر چه شد آه پس از رفتن زهرا شده بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#تغسیل
#حسن_لطفی
▶️
شب شبی سنگین شبی دلگیر بود
شب شبی بی صبح شامی دیر بود
شمع آخر در سِرِشکش غرق شد
آب گشت و بین اشکش غرق شد
@hosenih
شمع تا سو سو زنان خاموش گشت
خانه در باد و خزان خاموش گشت
در سکوتی باد زاری می نمود
باد آن شب سوگواری می نمود
باد می کوبید درها را به هم
باد می پیچید پرها را به هم
خانه آن شب باز طوفان خورده بود
چار غنچه با گلی پژمرده بود
گاه سوز گریه بوداماخموش
گَه صدای آب می آمد به گوش
@hosenih
چکه چکه می چکد دل روی دل
آب می ریزد دو چشمانی خجل
خیره خیره چشم طفلان مانده بود
آستین ها بینِ دندان مانده بود
سیل بسته راهِ نورِ نوح را
دست می شوید تنی مجروح را
چشم تا که فرصت دیدن گرفت
زانوانِ کوه لرزیدن گرفت
چشم تنها بین چادر زخم دید
پای تا سر پیکری پر زخم دید
زخم بستر ، زخم کوچه، زخم در
زخم سینه ، زخم بازو، زخم سر
زخمِ سرخیِ کفن زخمی کبود
زخم آتش، زخم میخ و زخم دود
زخم چشم و زخم پهلو، زخم دست
زخمها را عاقبت با زخم بست
@hosenih
زخم بود و سوز بود و درد بود
آه تنها چاره ی یک مرد بود
آه اسما آب بر این خسته ریز
درد دارد آب را آهسته ریز
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
مرثیه امیرالمومنین(ع)
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
روی لبان هر کسی هم جا نمی گیرد علی
هم وصف او با هرقلم معنا نمی گیرد علی
لطف الهی شاملش باید بگردد بی گمان
درسینه ی هر ناکسی سُکنی نمی گیرد علی
@hosenih
دستان او را مصلحت در ماجرای کوچه بست
مامور بر صبر است حقش را نمی گیرد علی
کم پیش می آید بیاید بین مردم چون دلش
غیر از کنار فاطمه مأوا نمی گیرد علی
خیلی برایش بدشد آن چیزی که درآن کوچه شد
حتی سر خود را دگر بالا نمی گیرد علی
@hosenih
همسایه ها وقتی که می بینند می گویند نه!
این زندگی از نو برایت پا نمی گیرد علی
درخواب دیده بارها کابوس تلخی که شبی
تابوت زهرا را به روی شانه می گیرد علی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#حضرت_زهرا_س_تغسیل
#مهدی_رحیمی
▶️
شب بود و می رفتند مادر رابشویند
با اشک ها جان پیمبر را بشویند
@hosenih
شب بود و گیسوی سپیدش را ندیدند
با اینکه باید ابتدا سر را بشویند
تطهیر می شد آب در واقع چرا که
با آب بی معنی ست کوثر را بشویند
باران ضرر دارد برای یاس سالم
اینها چگونه یاس پرپر را بشویند؟؟؟
@hosenih
گیرم که شستند و به خاکش هم سپردند
فردا چگونه پهلوی در را بشویند؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#محمود_ژوليده
▶️
می دهد بال و پر خستۀ جبریل خبر
پیشِ چشمان علی رفت ز دنیا کوثر
دور می کرد ز دُور و برِ خانه همه را
ماند، یک جمعِ یتیم و تنِ سردِ مادر
@hosenih
غنچه اش گوشه ی یک باغچه ای مدفون بود
به کجا دفن کند حال،گُلَش را حیدر
این گُلِ لِه شده را با چه دلی بردارد
با چه حالی بدهد غسل به یاسِ پَرپَر
زیر پیراهن اگر غسل دهد دستور است
باز می کرد علی از سرِ زهرا معجر
@hosenih
آب می ریخت به پهلو و به سینه امّا
باز می ریخت ز خونابه گهی خون جگر
زینب از گوشه ی آن حجره تماشا می کرد
وای از زخمِ تنِ مادر و حال دختر
پیکر فاطمه را با چه کسی باید بُرد
راهِ تشییع ، نمانده ست برایش دیگر
@hosenih
بر سرِ دوشِ علی می رود آیا پرِ کاه
یا فراتر شده تابوت ز فتح خیبر
زیرِ تابوت همین چند یتیمند فقط
حسنِ سر به گریبان و حسین و خواهر
عاقبت شد گُلِ پرپر به دلِ خاک نهان
اینچنین رَدِّ امانت شده بر پیغمبر
@hosenih
می رسد صوتِ حزین تا تهِ گودال به گوش
آه از پیکر بی غسل و کفن ، خاک بسر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih