eitaa logo
حسینیه اندیشه و جبهه مقاومت
539 دنبال‌کننده
231 عکس
57 ویدیو
133 فایل
مباحث و یادداشت‌هایی هم‌سو با حسینیه اندیشه در موضوع جبهه مقاومت ✔️آدرس وب سایت: http://hosseiniehandisheh.ir ✔️آدرس کانال رسمی حسینیه اندیشه: https://eitaa.com/HossiniehAndisheh ✅ ارتباط با مدیر کانال: @azn1360
مشاهده در ایتا
دانلود
5acc9ae638239423a62ff979_5988163682285577065.mp3
35.96M
☑️ سخنرانی توسط: حجت الاسلام والمسلمین 🏴 موضوع: ایت_عظمی 🔘 مکان: قم المقدسه، مسجد اهل بیت علیهم السلام 🔘
5acc9ae638239423a62ff979_-2777637129352366041.mp3
41.37M
☑️ سخنرانی توسط: حجت الاسلام والمسلمین 🏴 موضوع: ایت_عظمی 🔘 مکان: قم المقدسه، مسجد اهل بیت علیهم السلام 🔘
متن سخنران شب چهارم محرم 98 ـ استان سمنان.pdf
348.1K
📄 متن کامل سخنرانی شب چهارم محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔅 موضوع شب چهارم: ابعاد همه‌جانبه‌ی دستگاه طغیان و مصائب و بلاهای ناشی از آن برای دستگاه ایمان، رکنی اساسی برای فهم عوامل غیبت و موانع ظهور 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
متن سخنران شب پنجم محرم 98 ـ استان سمنان.pdf
344.9K
📄 متن کامل سخنرانی شب پنجم محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔅 موضوع شب پنجم: نقدِ «تحلیل رایج» از روایاتِ ناگهانی‌بودن ظهور (بَغْتَهً): الف) انصراف آن به محاسبات کفار و منافقین؛ ب) تنافی با روایاتِ وابستگی «ظهور» به «روند امتحانات طولانی مؤمنین» (تمحیص) 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
متن سخنران شب ششم محرم 98 ــ استان سمنان.pdf
270K
📄 متن سخنرانی شب ششم محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔅 موضوع شب ششم: ضرورت فهم اجتهادی از عوامل غیبت بر اساس آیات و روایات (فقه فرج) و دسته‌بندیِ اولیه از روایاتِ دالّ بر علت غیبت: الف) عدم بیعت با طواغیت؛ ب) تمحیص شیعه؛ ج) خوف از قتل 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
متن سخنران شب هفتم محرم 98 ـ استان سمنان.pdf
365.7K
📄 متن سخنرانی شب هفتم محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔅 موضوع شب هفتم: جایگاه محوری «خوف» در میان عوامل غیبت و تبیین موضوع خوفِ حضرت ولی‌عصر(عج) به «خوف از ضعف مؤمنین در توازن قوا با کفار و منافقین»؛ بر اساس فرهنگ آیات و روایات 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
متن سخنران شب هشتم محرم 98 ـ استان سمنان.pdf
402.3K
📄 متن سخنرانی شب هشتم محرم 1398 🏴 با موضوع: «فهم مجتهدانه از عوامل غیبت کبری زمینه‌ی تلاش مجاهدانه برای ظهور ولایت عظمی» ☑️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🔅 موضوع شب هشتم: بازگشت «روایات تمحیص» به «روایات خوف و مسأله توازن قوا» بر اساس قرائن نقلی و عقلی؛ زمینه‌ای برای درک جدید از چالش‌های انقلاب اسلامی از دوران مبارزه تا کنون 🔘 استان سمنان، هیئت عشاق الحسین علیه‌السلام
برای این قدر دلهای مردم پشت سرت نباشد و این قدر دلشان غنج برود برای یک زندگی از جنس کاخ سبز و این قدر بی یاور شوی که حتی کینه قومیتی ِ عراقی‌ها از شامی‌ها هم، کمکی نشود برایت و از روی ناچاری حکومت را در مقابل چشم همه، بدهی دست دشمن خونی ات و میراثی که جدت تمام وجودش را برایش گذاشت، تحویل بدهی به عنودترین حیله گرها بعد او بیاید در مرکز حکومتت و بالا برود از منبر و یک پله تو را پایین تر قرار دهد و بگوید: آی مردم! این پسر علی است که ما را برای خلافت، شایسته دیده و خودش را نه! و تو در همچین وضعیتی و در اوج ضعف ظاهری بلند شوی و در خطبه ات تمام آیات قران را به پدر و مادرت تطبیق بدهی و از سقیفه آغاز کنی و چنان همه‌ی دم و دستگاه معاویه و سابقینش را به در مقابل تاریخ به افتضاح بکشانی که معاویه بگوید: وَ اللَّهِ مَا نَزَلَ الْحَسَنُ حَتَّى أَظْلَمَتْ عَلَيَّ الْأَرْضُ، وَ هَمَمْتُ أَنْ أَبْطِشَ بِهِ، ثُمَّ عَلِمْتُ أَنَّ الْإِغْضَاءَ أَقْرَبُ إِلَى الْعَافِيَةِ. بخدا قسم از منبر پایین نیامد مگر اینکه دنیا برایم تاریک شد و تصمیم به قتلش گرفتم اما دیدم که «چشم پوشی»، به «دوری از خطر» نزدیکتر است! تو چنین مقتدر ِ مظلومی بودی، مولای من! پی‌نوشت: خدا توفیق بدهد که بخوانیم این خطبه عجیب را در کنار خطبه غدیر و خطبه فدک ...! @msnote @hoseiniyehandisheh
🔆 «ولایت» اِبایی از «تفاهم» ندارد، بلکه سلطه‌گر است که از تفاهم اِبا دارد 💠 علامه آیت الله سید منیرالدین حسینیِ الهاشمی: "«ولایت» ابایی از «تفاهم» ندارد، بلکه سلطه‌گر است که از تفاهم ابا دارد! آن کسی که می‌خواهد مسائلی را به مردم تحمیل کند، بی‌معنی است که به‌دنبالِ تفاهم باشد؛ امّا آن‌که مسئولیتِ ولایت را داراست، می‌تواند تفاهم کند؛ چون در نفسِ این تفاهم، سرپرستیِ رشد واقع می‌شود. اگر کسی مسئول رشد شد، تفاهم برایش بهترین راه است." (۱۳۷۹) ☑️ @moniroddin
🔸دوره دوم ریاست یکی از رؤسای مجلس بود، من به دیدن ایشان رفتم. گفت « آقای حسینی چه کار می‌کنید؟» گفتم: « دو ماشین دارد: در یکی مطلق گرایی حسی اصل است و پیش فرض روش و شاخصه کارآمدی در آن باید حسی باشد و از وحی شرط نمی‌پذیرد، حتی وقتی که به وحی و ایمان و عقل نظر می‌کند، آن‌ها را به صورت حسّی تفسیر می‌کند. این ماشین بر اساس این است. شخصیت‌هایی را هم که تحویل می‌دهد، کارآمد هست و قدرت اداره دارند. جامعه ماشین دیگری نیز برای دارد که است که آن از آغاز می‌کند و به التزامات قبلی معتقد است و به این که موضوع این عنوان و حکمش چیست، اکتفا می‌کند ولی نمی‌تواند به عمل و دست بزند». گفتم: « بین این دو دستگاه ( و ) اختلاف وجود دارد. شما که رئیس مجلس هستید گاهی مجبور هستید به نفع این دسته کنار بروید و گاهی به نفع دسته دیگر کنار بروید». ایشان در آن زمان-که زمان حضرت امام(رحمه الله علیه) بود- گفت: « ما این مشکل را از طریق حل کرده ایم». من تبسّم کردم و گفتم: « این حل است و نه حل . رابطه بین دو دستگاه تولید معرفت اگر به صورت منطقی هماهنگ نشود، چالش اجتماعی آن فقط به تأخیر می‌افتد، نه این‌که از بین برود» ایشان متوجه شد که من چه می‌گویم و گفت: « اول صبح، اوقات مرا تلخ کردی». گفتم: « من نخواستم اوقات شما را تلخ کنم، شما سوال کردید که چه کار می‌کنید. من هم این مقدمه را برای این گفتم که بگویم دارد درباره « رابطه و عمل» کار می‌کند؛ یعنی این که « به خدا و دین» چگونه می‌تواند «اداره و عمل» را به صورت به دست گیرد.» شاید ایشان در آن زمان احتمال نمی‌داد که ما موفق شویم چون این کار را بسیار بزرگ می‌دانست. منبع: ص 27 کتاب معرفی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی از زبان استاد @hoseiniyehandisheh
ادرک دین جدک یا ابامحمد! فرقی نمی‌کند که «بیست و چند سال» بعد از هجرت پیامبر و در «مدینه» باشد یا سال «دویست و پنجاه و چند قمری» و در «سامرّاء». فرقی نمی‌کند که آن صدای خشن، نرم شود و هی بگوید «لولا علیٌ لهلک ...» یا آن گردنِ کلفت، کج شود و ناله کند: «أدرک دین جدّک ...». فرقی نمی‌کند چون نطفه‌ی نفاق را با افتضاح و رسوایی بسته‌اند: وقتی امّت به نزدیکی پرتگاه برسد و حاکمیت در چند قدمی سقوط قرار بگیرد، فقط امام و مؤمنین به او هستند که می‌دانند چطور باید از این مهلکه‌ها عبور کنند. در همچین وضعیتی حتی ائمّه‌ی نفاق هم ناچار می‌شوند تمام فریب‌های خود را کنار بگذارند و از بزرگترین دشمن خود کمک بخواهند و با نمایش استیصال و انفعال خودشان، پرده را از روی خورشیدی کنار بزنند که همیشه می‌خواستند پشت ابرِ انکار و عناد بماند. خلیفه‌ی عباسی هم چاره‌ای جز این نداشت. وسط آن خشکسالی وحشتناک که حتی گردش اموال دربار و سودهای کلان خزانه را تهدید می‌کرد، تمامیت قدرت و هویت حکومتش هم به رعشه افتاده بود. مساله این نبود که مسلمین سه روز برای نماز باران به بیرون شهر رفته بودند و دریغ از یک چکّه از آسمان که به زمین آبرو بدهد. اوضاع وقتی به هم ریخت که در روز چهارم، اسقف نصاری پیروانش را جمع کرد و به بیرون شهر رفت و دعای باران خواند و هنوز از جایش تکان نخورده بود که سامرّا خیس خیس شد. باورها به شدت و سرعت همان باران وا رفت و ریسمان‌های ایمان طوری ول شد که ولوله به پایتخت امپراطوری مسلمین افتاد. بدتر این‌که روز پنجم مسلمان‌ها دوباره از شهر خارج شدند و نماز استسقاء خواندند و امید داشتند که «خدا امّت محمّد را در برابر منکرین پیامبرش بی‌آبرو نمی‌کند» اما باز هم بی‌آبرو شدند. بعد هم خبر رسید که روز ششم نصاری دوباره خواهند آمد تا کار را تمام کنند. همان جا بود که خلیفه‌ی عباسی دستور داد زندانی بزرگ سامرّاء از زندان بیرون آورده شود. گزارشی از حال خلیفه در وقت دیدار با حضرت نرسیده؛ اما وقتی پایه‌های قدرت یک دنیاپرست ـ که از قضا بر نبوّت محمّد تکیه کرده و مردم را با ادعای خلافت او فریب داده ـ به لزره بیفتد، حتماً بدنش هم به رعشه افتاده و زبانش لکنت گرفته و گردن کج کرده تا تنها نواده‌ی محمدّ، یوسف‌وار به میدان بیاید و امپراطوری فرعونی‌ش را از خشکسالیِ تردید و شکّ و کفر نجات دهد. حالت خلیفه شاید حدسی و تخمینی باشد اما جمله‌ای را که برای این التماس انتخاب کرده، به دقّت برای‌مان ثبت کرده‌اند: أدرک دین جدّک یا ابامحمّد روز ششم وقتی نصاری پشت سر کشیش‌شان آمدند تا کار امّت پیامبر را تمام کنند، همان موقعی که اسقف دستش را به سمت آسمان بلند کرد تا دعا بخواند و با آمدن باران، ایمان مردم را بشورد و ببرد، بود که به یکی از غلامانش گفت: «برو و آنچه در دست راست اوست، از او بگیر.» هنوز آن استخوان سیاه‌رنگ در دست غلام آرام نگرفته بود که ابامحمد رو به اسقف کرد: «حالا باران بخواه» اما هرچقدر اسقف دعاهایش را تکرار کرد، ابرها بیشتر پراکنده شدند. مردم صدای گرم حضرت عسکری را شنیدند که: «باید استخوان پیامبری باشد. خاک از روی استخوان هیچ پیامبری کنار نمی‌رود مگر این‌که باران ببارد.» حالا دیگر آسمان صاف شده بود. ـــــــــــــ کفّار به سطحی از کارآمدیِ عینی رسیده‌اند که انبوه مسلمین از تردید گذشته‌اند و یقین کرده‌اند که زندگی همانی است که اغیار برای‌شان تعریف کرده‌اند و تدارک دیده‌اند. می‌خواستم نه از زبان خلیفه‌ی عباسی، که با لحن صادقانه‌ی دوستداران‌تان بگویم «دین جدّت را دریاب یا ابامحمد» اما راستش را بخواهید شما و پدران‌تان و پسرتان خیلی خوب هوای ما را داشته‌اید و اگر چیزی از دین ما باقی مانده، صدقه‌سر مهربانی و رأفت و رسیدگی شماست. اگر دیروز خمینی گُرده‌ی کفّار را در همان «جزیره‌ی ثبات»ی که برای خودشان ساخته بودند، شکست و اگر امروز خامنه‌ای میدان مبارزه را از فکّه و شلمچه و شرهانی، به نوار غزّه و کرانه‌ی باختری و مزارع شبعا و بلندی‌های جولان و دشت‌های آمرلی و تکریت و خیابان‌های صنعاء و صعده و کوچه‌های منامه و ستره و پس‌کوچه‌های قطیف و عوامیه و حسینیه‌های زاریا و نارداران و کراچی کشانده، بخاطر همان اسمی است که وسط سختی‌ها و میانه‌ی تنهایی‌ها بعد از حرف نداءِ یا به زبان‌ و قلب‌شان جاری کرده‌اند: ابامحمّد ... شما هم معروفید دیگر؛ دست ردّ به سینه‌ی نوکرها نمی زنید... @msnote @hoseiniyehandisheh
🔸گاهی بعضی افراد را خيلي ساده ملاحظه كرده و مي‏گويند مجلس و دولت، اجرايي اسلام را مي‏نويسند ولكن اصلا براي مفهوم و مفهوم عقلي نمي‏بينند و احيانا خيال مي‏كنند تصميمات و مصلحت انديشي‏هاي جدا جدا مي‏باشد به صورتي كه چند نفري دور هم مي‏نشينند و اموري را تصويب مي‏كنند. ولي اگر كسي قضيه را عميق ملاحظه كرده و همه جوانب را ببیند، يك نظام اجرا و كه قدرت عمل را داشته باشد را تحويل مي‏دهد. منبع: جلسه سوم مبادی اصول فقه احکام حکومتی @hoseiniyehandisheh
🔸تعریف جوان و تبیین جایگاه او در نظام ولایت در هنوز راسخ نشده است یعنی شکل پذیر است و نمی‌توان او را شکل گرفته نامید. او تا در سن جوانی است نیست. از دوران بلوغ احساس هویت جدیدی برایش ظاهر می‌شود و محدودیت‌های محیطی را زیر سوال می‌برد.می‌پذیرد که سوال کند که آیا بایدحتما همین‌طور باشد و هیچ راهی نداریم؟ ، او را متوجه ضعفهایی می‌کند که تغییر را طالب می‌شود. نسبت به نارسایی هایی که در همیشه به وجود می‌آید نسبت به جریان . هرگز بشری نیست.جوانان قشر جامعه هستند و همیشه و بر دوش آنان استوار باشد. میانسالان باید موازنه اجتماعی بر دوششان استوار باشد. صاحبان ملکه ای که پیرمرد هستند-از سن 45 سال به بالاتر تا 65 سال- اینها باید موضوعات خرد را به دوش داشته باشند در گرایش غالب. یعنی جامعه همیشه باید یک ترکیب باشد. باید ، بیشترین مخاطبش باشد. دولت بیشترین مخاطبش میان سال باشد. بخش خصوصی بیشترین مخاطبش کهنسال. 📚منبع: بحث درس عاشورا برای جوانان @hoseiniyehandisheh
🔸ناکافی بودن برای پیاده کردن به علت تغییر تعریف ؛ سبب ضرورت توجه به مسئله «تحول در و مبانی علوم» من در مجلس خبرگان حاضر بودم. قبل از آن حدأقل چهار-پنج هزار ساعت درباره فکر کرده بودم و تقریبا نزدیک به 80 درصد آنچه را که ما نوشته بودیم در پذیرفته شد. بعد از آن حدود 6 ماه شدیدا در فکر فرو رفتم که این، پیاده کردن نشد. کجای کار ایراد دارد؟ بعد شهید بهشتی مرحوم آیت را به منزل ما فرستاد تا کاندیدای مجلس شوم و من نپذیرفتم. آقای راستی هم از طرف جامعه مدرسین قم گفتند، ولی من نرفتم. گفتند: «چرا؟» گفتم: «ما برای پیاده کردن ، می‌خواهیم و من خیال می‌کردم همین کلیات و اعطاء اختیارات کافی است، ولی این‌گونه نیست» در آن شش ماهی که شدیدا در رابطه با اصل موضوع فکر می‌کردیم، به این جا رسیدیم که اصلا تعریف نسبت به تعریف سابق آن تغییر کرده است؛ یعنی دارای مبنا،منتجه، و سیستم است و به صورت فردی انجا نمی‌گیرد. آن موقع خیلی وحشت زده شده بودیم، زیرا به هیچ احدی نمی‌شد این حرف را بزنیم، تا این‌که امام بحث را در اردیبهشت ماه مطرح کردند. ماخیلی خوشحال شدیم. یکی دو روز بعد، چند تا از برادرانی که دانشجو بودند،سوال کردند که نظر شما چیست؟ من اولین سوالی که از آن‌ها پرسیدم این بود که فهم شما از انقلاب فرهنگی چیست؟ وقتی فهم خود را از بیان کردند، من گفتم: « شما می‌خواهید در مدیریت دانشگاه انقلاب کنید و این ربطی به فرهنگ دانشگاه ندارد.» گفتند: « چپی‌ها مسلط شده اند» گفتم:«بسیار خوب این که باید شما مدیریت را تغییر بدهید و درست کنید در جای خود محفوظ است، ولی حتی به تغییر در نظام آموزش هم نمی‌شود گفت. شما باید در آن کارخانه‌ای که این را درست می‌کند؛ یعنی در علوم تصرف کنید و این هم نباید ناکارآمد باشد، چون اگر ناکارآمد باشد منزوی می‌شود. علاوه برکارآمدی باید بتواند کار برتر را تحویل دهد» آنها گفتند: « این حرفی را که شما می‌گویید شدنی نیست» 📚منبع: معرفی دفتر از زبان استاد ص 30 @hoseiniyehandisheh
💢ساختارهای غربی و مادی، مانع احکام نورانی فقهی (مانند ؛ موقت و...) در جامعه اسلامی 🔸برای تحول در و رفع آسیب‌های آن راهکاری از سوی فرهنگ مذهب و برخی متدینین مطرح می‌شود که مبتنی بر توجه به احکام مربوط به باب ازدواج در رساله‌های عملیه و آن در جامعه است. در این‌باره باید توجه داشت که این نظر همانند سایر پیشنهادهایی است که از ابتدای انقلاب برای حل چالش‌های مختلف مطرح شده و بر «ضرورت جریان احکام فقهی در زندگی مردم» استوار است. لذا باید معلوم شود که این پیشنهاد در عرصه‌های دیگر همانند حذف ربا از بانک، دارای چه کارآمدی بوده و با چه موانعی مواجه شده و چرا به نتیجه‌ی مطلوب نرسیده است. به نظر می‌رسد عدم شناخت از موجود باعث شده تا تعیین «» و «» جامعه به دست غربی بیفتد و محیطی را پدید بیاورد که در آن، احکام فقهی نیز در مسیر اغراض و اهدافِ مادی جریان پیدا کند. به‌عنوان نمونه و علی‌رغم تلاش برای توجه به احکام فقهی در قوانین، شرکت‌هایی که در کشور شکل می‌گیرند، نهایتاً موجب تجمع سرمایه و ایجاد قطب‌های ثروت و اشرافیت شده‌اند؛ همان‌گونه که قرض‌الحسنه به‌عنوان یک فرهنگ ارزشی در سیستم بانکی منحل شده و در جایگاهی تبعی و حاشیه‌ای نسبت به این قرار گرفته است. لذا از آنجا که حضور غربی و آن در زندگی مردم موجب شکل‌گیری فرهنگ شهوت در جامعه شده، عمل به احکام فقهی پیرامون دائم، و موقّت نیز در همین بستر و آن قرار می‌گیرد و این محیط، فرمان‌های نورانی خدای متعال را در فرهنگ تنوع‌طلبی و مادی منحل می‌نماید و روایاتی که تأکید می‌کند «با وجود متعه، هیچ‌کس جز اشقیا دچار زنا نخواهد شد» محقق نمی‌شود؛ مگر در صورتی که ناشی از مادی و تحریک جنسی شکسته شود. یعنی تا زمانی که «» و «» الهی در زمینه‌ی و استنباط نشده و در جامعه جریان پیدا نکند، محیطی برای عمل به احکام فقهی () ایجاد نمی‌شود. به همین دلیل است که امروزه نه تنها نمی‌توان فرهنگ را محقق کرد بلکه فرهنگ تک‌همسری در دائم نیز دچار موانع جدی شده و آمار طلاق افزایش یافته است! البته این مطلب به معنای نفی مطلقِ آثار مثبت این پیشنهاد نیست اما قطعاً این پیشنهاد در وضعیت موجود و با توجه به موانع پیش‌گفته نمی‌تواند موجب تحول جدی در رفع آسیب‌های و شود. 📚منبع: کتاب بررسی سه تئوری تولید قدرت، اطلاع و ثروت در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی؛ مرحوم استاد حجت‌الاسلام و المسلمین مسعود صدوق؛ ص 569 ـــــــــــــــــــــــــ پی نوشت: تبیین طبقه بندی احکام به «احکام توسعه،احکام تعادل،احکام نظم» در مباحث آکادمیک اصول فقه احکام حکومتی که توسط مرحوم علامه حسینی تولید شده است، انجام شده است. ✅@hoseiniyehandisheh
💢اطلاعیه: نشست هم اندیشی «ارتقا و تکمیل سند پایه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» با همکاری حسینیه اندیشه در شیراز برگزار می شود
💢 تبیین معنای ،چگونگی ایجاد آن و موانع تحققش ❇️ نبايد تحميل و تحقير بكند. وحدت با تحميل، تحقير، ترس استوار نمي‌شود. يعني بر اساس نفرت به وجود نمي‌آيد. هماهنگي بر اساس مي‌تواند بوجود بيايد. يعني يكپارچگي اجتماعی. ابزارهماهنگ‌سازي شما بايد يكپارچگي اجتماعي را بدهد. يعني ، و اجتماعي را،در مقياس رفتارهاي بزرگ ملي بدهد. هرچند در رفتارهاي ويژه منطقه‌اي اختلاف باشد يعني در يك موضوعات و مسائل عمومي، همدل وهم‌نوا باشند. اين تعريف است. ❇️ بايد در جريان واقع شود. و الا نمي‌شود ايجاد كرد. [آن] مسئله‌اي است كه آسيب پذيري را در صورت نشان مي‌دهد؛يعني آسيب پذيري چه موقع بالا مي‌رود؟ وقتي باشد. آن‌وقت آسيب پذيري ، دورنمايي است كه هيچكس نمي‌تواند بپذيرد. نه ما و نه ديگران. ، قهري است و در دو جهت، امكان پذير است. يكي تكاملي كه مبنا و هدفش، مادي باشد، هرچند از عوامل ديني، قومي، فرهنگي و بقيه، به عنوان وسيله، استفاده كند. يا ، مبنا ومنتهايش، الهي باشد و از سياست، فرهنگ، اقتصاد و بقيه استفاده كند و آنها را وسيله قرار بدهد. ما تكاملمان حول خداپرستی است. در ما، معني دارد نه استئثار. استئثار، طلب فداشدن ديگران براي خود است. ما، بنيانش بر نيست. اگر تكاملتان، باشد، هيچ چيز برايتان باقي نمي‌ماند. تكامل مادي محض، بدليلي كه در او است خواهان نفی قومیت و دین [اقوام و ادیان] است. حال آنكه ما فقط نفي محدوديت‌هايي كه تحميل وتحقير-تحقير سياسي، تحميل سياسي، تحقير اقتصادي وفرهنگي- مي‌كند رامي‌خواهيم. 📚منبع:بحثی پیرامون«قومیتها و ادیان»؛ اسفند سال 1376 @hoseiniyehandisheh
💢تأثیر و ، در سلوک انسانی و ایجاد الهی آيا بدون گذرانيدن مراحل و تهذيب و تصرفِ اراده خود فرد نسبت به حالات خودش، آيا هماهنگ با فرهنگ فرد، مي‏تواند « » ايجاد كند؟ براي فرد مي‏تواند ايجاد شود كه بدون اراده فرديش در تهذيب، در اعمالي حضور پيدا كند كه اگر مي‏خواست اين حضور با اراده فردي واقع شود بايد مراحل زيادي را طي نمايد و زمان زيادي طول بكشد؛اينكه اين شخص بتواند يك چنين را در تصميم‏گيري پيدا كند و حضور پيدا كند و بگونه‏اي خاص حرف بزند. مثلاً سال 1334 كه نواب صفوي شهيد شد در آن ايام كار مرحوم نواب براي جامعه پذيرفته نمي‏باشد درست است كه جامعه متدين و خداپرست و موحد مي‏باشد وليكن مي‏گويند كار او مشت روي سندان كوبيدن مي‏باشد. يك كار ديگري نيز در سال 1364 در مشاهده مي‏كنيد كه جمعيت فوج فوج برابر آتشي كه بالمعاينه آنرا مي‏ديدند جلو مي‏رفتند؛ روی زمين در يك فاصله بسيار زياد مثل شخم زدن گاو، هر چند متر جلویشان گلوله توپ، خمپاره، چلچله و تمامي وسايل آتش فرو مي‏ريخت، اما اين افراد در ميان اين آتشها با موتورسيكلت جلو مي‏رفتند و كسي هم سؤال نمي‏كرد كه اين فرد عقل دارد يا نه؟! اين افراد كه سير نكرده بودند. اينها كه اراده در اوصاف خودشان بوسيله اراده خودشان پيدا كند، كه نداشته‏اند! چرا كه در بسيج مسجد محله ثبت نام كرده بودند و يك دوره كوتاه مدت را گذرانده بودند، بعد از آن به آمده بودند. از روزي كه وارد بسيج شده تا روزي كه به مي‏آمد از اول تا آخرش در حدود 6 ماه طول مي‏كشيد حالا اگر اين فرد مي‏خواست به وسيله تهذيب اوصاف و علايم و شاخصه‏هايي كه در روانشناسي اسلامي يا بيان مي‏شود، سير كند محال بود كه در فاصله 6 ماه يك اخلاق را ترك كند و يك ديگري پيدا كند. پيدايش ، دير واقع مي‏شود. مانند قضيه درس خواندن هم مي‏باشد. مسئله از نظر با فرد، و بستر پرورشي‏اي را ايجاد مي‏كند كه در پيدا مي‏شود. ـــــــــــــ پی نوشت: تفصیل این بحث در مباحث آکادمیک اثباتی مرحوم علامه حسینی الهاشمی در ضمن بحث یقین اجتماعی طرح گردیده است. 📚منبع: جلسه 44 مبادی اصول فقه احکام حکومتی @hoseiniyehandisheh
🔹بخشهایی از تحلیل «حسینیه اندیشه» پیرامون افزایش قیمت بنزین و حواشی آن «1»🔹 📝 «بنزین، تورّم، پشتوانه کارشناسی؛ مشروطه‌ی اقتصادی» 🔷 افزایش قیمت بنزین علاوه بر خشم و نارضایتیِ اقشار مختلف مردم، موجب موضع‌گیری شدید جامعه انقلابی و متدین شد. در چنین فضایی بود که با حمایت مقام معظم رهبری از این مصوبه، موجی از شگفتی و تحیر جامعه انقلابی و متدین را فراگرفت. زاویه بین سطح تحلیلیِ جامعه متدین و حزب‌اللهی با سطح تحلیل مقام معظم رهبری و عملکرد ایشان مسأله‌ای است که در صورت تداوم آن، مشکلات مهمی برای نظام اسلامی پدید خواهد آورد و لذا باید به تحلیل عمیق‌تر و چاره‌جویی جدی‌تر برای این تفاوت پرداخت: 1⃣ مسائل اخیر را نباید صرفاً به اعتراض در برابر افزایش قیمت بنزین فروکاست؛ بلکه با یک نگاه دقیق‌تر، موضوع اعتراض، موج دیگری از تورم و کاهش مجدد قدرت خرید مردم است که تداوم آن در طی چند دهه، «امنیت اقتصادی مردم» را در خطر جدی قرار داده است. 2⃣ تعبیر مقام معظم رهبری درباره علت حمایت از این تصمیم، صرفاً به «اجماع سران قوا» باز نمی‌گردد بلکه به تصریح ایشان، همین اجماع نیز ریشه در «پشتوانه کارشناسی» دارد. یکی از کلیدی‌ترین غفلت‌هایی که در تحلیل‌های جامعه متدین و انقلابی و نخبگان آن از مسائل کشور به چشم می‌خورد، عدم توجه به همین واقعیت است که ماهیت اداره کشور در قرن حاضر، وابستگی تمام‌عیاری به «محاسبات کارشناسی» دارد که اصول‌گرا و اصلاح‌طلب نمی‌شناسد. بلکه با ارائه آمار و ارقام عینی هر دو جناح را به وحدت در تصمیم می‌رساند: از حجم یارانه پنهان و بار مالی که با فروش بنزین به قیمت غیرواقعی بر بیت‌المال تحمیل می‌شود تا آمار سرسام‌آور قاچاق بنزین که بر اثر واقعی‌نبودن قیمت بنزین شکل می‌گیرد؛ از حجم مصرف بنزین ارزان توسط طبقه مرفه و عدم بهره‌مندی درصد بزرگی از جامعه از یارانه بنزین تا میزان کسری بودجه و کاهش شدید درآمدهای نفتی که دولت را برای انجام اموری ابتدائی مانند پرداخت حقوق کارمندان دچار چالش جدی کرده و آن را ملزم به ایجاد منابع درآمدی جدید می‌کند و... . 3⃣ اگر در تحلیل ناکارآمدی‌ها و ناهنجاری‌ها به جای اشاره‌ به نقش محوری محاسبات کارشناسی در تصمیمات مدیران، صرفاً بر بی‌لیاقتی یا عدم تدین یا حتی خیانت افراد مسئول و مدیر تأکید ‌شود، بسیار طبیعی خواهد بود که عموم مردم نیز در برابر حمایت رهبری از مدیرانی که دائماً مقصر و لاابالی یا خائن معرفی شده‌اند، شگفت‌زده شوند. 4⃣ برای دقیق‌تر شدن تحلیل باید روشن شود که ابعاد کارشناسی موجود نسبت به مقوله تورم چیست؟ ادبیات تخصصی دانشگاه، معتقد است که اگر نظام اسلامی بر جهت‌گیری‌های خارجیِ ضد استکباری و جهت‌گیری‌های داخلی عدالت‌محور پافشاری کند، نمی‌توان مسائل اقتصاد کلان (از جمله نرخ تورم و اشتغال و ارزش پول ملی و...) را چاره کرد. از طرف دیگر ادبیات تخصصی حوزه، بررسی‌های کارشناسی نسبت به مسائل پیچیده اداره کشور را امری عقلایی می‌داند که خارج از حیطه دین و خطابات شارع است، لذا مسئولیتی نسبت به ناهنجاری‌های اقتصادی نمی‌پذیرد. از سوی دیگر ادبیات انقلاب و رهبران آن با فهم عمیق از ابعاد تسلط کفر بر مقدرات امت اسلام و برخلاف عرف رایج در اداره کشورها، جهت‌گیری‌های الهی (مبنی بر کفرستیزی در خارج و عدالت‌محوری در داخل) را پی‌گیری کرده‌اند اما برای جریان آن در موضوعات اقتصادی، مواجه با دو بازوی کارشناسی هستند که مسئولیتی نسبت به این آرمان‌ها نمی‌پذیرند. 5⃣ مدیران کشور نیز طی چند دهه در حل چالش‌هایی همانند ضعف تولید ملی، نرخ تورم بالا، بیکاری گسترده موفق نبوده‌اند بلکه در تعیین مصداق عینی عدالت‌محوری در موضوعات اداره کشور دچار اختلاف بوده‌اند: گروهی با تکیه بر آثار پرداخت یارانه به مردم در افزایش نقدینگی و تورم ناشی از آن و بالتبع کاهش قدرت خرید مردم، چنین پرداخت‌هایی را در میان‌مدت، موجب گسترش فقر برای محرومین و ضد عدالت توصیف می‌کنند و گروهی دیگر با تکیه بر افزایش قیمت کالاها بر اثر افزایش قیمت بنزین، ارز و...، عدم پرداخت یارانه را به معنای رهاکردن قشر مستضعف در برابر موج جدید گرانی و مصداق بارز بی‌عدالتی می‌دانند و قس‌علی‌هذا... ✅ حسینیه اندیشه @HossiniehAndisheh
🔹بخشهایی از تحلیل «حسینیه اندیشه» پیرامون افزایش قیمت بنزین و حواشی آن «2»🔹 📝 «بنزین، تورّم، پشتوانه کارشناسی؛ مشروطه‌ی اقتصادی» 6⃣ در چنین فقدانی از عقلانیت کارشناسی و محاسبات فنّیِ متناسب با جهت‌گیری انقلاب اسلامی، رهبری در مواجهه با ضرورت‌های اجرایی که توسط دولت یا سایر قوا برای گذران روزمره‌ی امور کشور مطرح می‌شود، از آن حمایت می‌کند. البته نمی‌توان در این میان، سهم عواملی مانند تبدیل سریع اعتراضات به مشکل امنیتی و تحرکات مسلحانه در شهرهای کوچک، حفظ ساختارهای قانونی و ثبات سیاسی از تزلزل در برابر اردوکشی خیابانی و... را در شکل‌گیری موضع مقام معظم رهبری نفی کرد. 7⃣ بنابراین از این بُعد در شرایطی مشابه با دوران مشروطه (اختلاف علماء پیرامون موضع‌گیری نسبت به موضوع کلان اجتماعی و حذف هر دو گروه توسط دشمن و انزوای طولانی‌مدت روحانیت و تسلط مجدد کفر) قرار داریم: بخش اعظمی از علماء و فقهاء و متدینین احساس خطر خاصی نسبت به کارشناسی اقتصادی ندارند و دسته معدود دیگر، علی‌رغم درک وجدانی از خطرات آن در تسلط کفر بر جامعه اسلامی، ناچارند بدون هیچ تجربه پیشینی، به آزمون و خطا بپردازند تا در طول زمان به نحوه مواجهه با آن دست پیدا کنند. روشن است که در چنین فضایی از «مشروطه‌ی اقتصادی»، هزینه‌هایی مشابه آنچه در مشروطه سیاسی رخ داد، انتظار ما را می‌کشد؛ هزینه‌هایی چون: مصرف شدن آبروی رهبری برای رفع اضطرارهای اجرایی، تداوم ناامنی اقتصادی و کاهش اعتماد به کارآمدی نظام و خطر آسیب دیدن به پایگاه مردمی آن و... . 8⃣ عبور از «مشروطه‌‌ی اقتصادی و هزینه‌های سنگین آن» با پذیرش مسئولیت واقعی نسبت به «جریان قاعده‌مند آرمان‌های انقلاب در محاسبات کارشناسی» ممکن خواهد شد که این امر از طریق تکامل فقاهت و تحول در علوم کاربردی دانشگاه بر یک مبنای واحد (یعنی پشتیبانی علمی از ادبیات انقلاب) میسر خواهد شد. البته در مواجهه با این چالش در «کوتاه‌مدت»، باید با ارتقاء ظرفیت قشر جوان متدین و انقلابی و فعال کردن آنها در مهمترین اماکن اجتماع متدینین یعنی مساجد جامع و هیئات بزرگ و نمازهای جمعه، «مناظرات علمی و صریح و بی‌پرده» را در موضوع علل تورم پایدار در ایران راه‌اندازی کرد تا هم نهاد انقلابی ـ علمیِ جدیدی برای مطالبه و اعتراض نسبت به ناهنجاری‌ها با میدان‌داری قشر انقلابی شکل بگیرد و هم نیازهای اجتماعیِ مغفول در میان جدل‌های سیاسی، از طریق مباحثات صریح علمی، روشن و آشکار شود. ✅ حسینیه اندیشه @HossiniehAndisheh 🗂 لینک متن مشروح تحلیل فوق 👇👇👇
بنزین، تورّم، پشتوانه کارشناسی؛ مشروطه اقتصادی.pdf
237.3K
📖 متن مشروح تحلیل «حسینیه اندیشه» پیرامون افزایش قیمت بنزین و حواشی آن 🔷 «بنزین، تورّم، پشتوانه کارشناسی؛ مشروطه‌ی اقتصادی»
🔶پاسخی به جناب آقای علیزاده 📝یادداشتی از رضا محمدآبادی-پژوهشگر حسینیه اندیشه- ⭕️جناب آقای علیزاده در کانالهای شخصی خود، در عین ابراز دفاعشان از سیاستهای استکبارستیزانه و استقلال خواهانه رهبری، صادقانه سوالاتی را نسبت به عملکرد ایشان طرح کرده‌اند : « اما برایم این سوال جدی است که چه شد آقای خامنه‌ای پذیرفت از سال شصت و هشت به بعد سیاستهای اقتصادی طرفدار مستضعفین به حاشیه برود و نظام تغییر فرماسیون اقتصادی بدهد؟ چه شد آقای خامنه‌ای با همان صلابتی که مقابل رفسنجانیسم در سیاست خارجی ایستاد در برابر رفسنجانیسم در اقتصاد نایستاد؟ چه شد که آقای خامنه‌ای مقابل پروژه‌ی نفوذ در عرصه فرهنگ ایستاد اما مقابل نئولیبرالیسم و مصرف‌گرایی که قویترین اشکال نفوذ غرب در جامعه ما بود کمتر موضع گرفت؟ چه شد که آقای خامنه‌ای با اجرای اصل چهل و چهار در سال هشتاد و پنج، خصوصی سازی را باب کرد که پایانش کارخانه‌های نیمه تعطیل و کارگران حقوق نگرفته بود. » نسبت به این سوالات نکاتی به ذهن می رسد که تقدیم می‌گردد: 1- نه رهبری و نه امام(ره)، هیچ‌گاه جهت گیری مدلهای شرقی و غربی را در اداره کشور نپذیرفته اند و بلکه بر تحقق جهت گیری های اسلامی-از جمله ضرورت تحقق عدالت اسلامی در کشور، ضرورت مبارزه دائمی با استکبار عالمی و دفاع از مظلومین و مستضعفین- تاکید کرده اند* و پای آن هزینه های گوناگونی داده اند و اساسا اگر آن را پذیرفته بودند، نباید با هیچ چالش و ناهنجاری ای در حوزه های سیاسی،فرهنگی،اقتصادی مواجه می‌شدیم؛ چراکه همین جهت گیریهای الهی، با ساختارهای مادی ناهماهنگ است و سیستم اداره کشور را دچار ناهنجاری کرده است. 2-نسبت به ساختارهای اداره کشور-از جمله ساختارهای اقتصادی- باید گفت: کشور در خلأ اداره نمی شود. آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) در تاریخ 1389/7/29در جمع طلاب قم می فرمایند: «گفتیم نظام مستظهر به حوزه‌های علمیه است، به خاطر این است که نظریه‌پردازی سیاسی و نظریه‌پردازی در همه‌ی جریانهای اداره‌ی یک ملت و یک کشور در نظام اسلامی به عهده‌ی علمای دین است. آن کسانی میتوانند در باب نظام اقتصادی، در باب مدیریت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربیتی و مسائل فراوان دیگر نظر اسلام را ارائه بدهند که متخصص دینی باشند و دین را بشناسند. اگر جای این نظریه‌پردازی پر نشد، اگر علمای دین این کار را نکردند، نظریه‌های غربی، نظریه‌های غیردینی، نظریه‌های مادی جای آنها را پر خواهد کرد. هیچ نظامی، هیچ مجموعه‌ای در خلأ نمیتواند مدیریت کند؛ یک نظام مدیریتی دیگری، یک نظام اقتصادی دیگری، یک نظام سیاسی دیگری که ساخته و پرداخته‌ی اذهان مادی است، می‌آید جایگزین میشود؛ همچنان که در آن مواردی که این خلأها محسوس شد و وجود داشت، این اتفاق افتاد.» 💠پس اگر جایی مبتلا به ساختارهای اقتصادی شرقی و غربی شده ایم، باید از حوزه و دانشگاه چنین سوالی را پرسید نه از مقام معظم رهبری که با زبانهای گوناگون و بارها و بارها به این خلأ اشاره کرده‌اند و از نهادهای علمی کشور یاری طلبیده اند ولی پاسخی دریافت نکرده اند!! و اساسا عملکرد ایشان در طی سالیان مدیریت، نشان می‌دهد که وقتی برایشان چگونگی جریان آرمان‌ها (و جهت گیری‌های الهی) در عینیت ساختارها روشن باشد-و لو تجربیا مثل امور مربوط به سیاست خارجه یا برخی مسائل فرهنگی- از هرگونه دفاع و مقاومتی نسبت به آن ساختار-چه سلبا و چه ایجابا- دریغ نخواهند نمود. 3- نسبت به خصوصی‌سازی هم باید گفت: به علت همین خلأ کارشناسی-یعنی کارشناسی و تخصصِ متناسب با آرمانهای انقلاب-؛ ادبیات توسعه و تعاریف علمی آن، وجدان و قطعیت رهبری نسبت به ضرورت «مردمی کردن اقتصاد» را، به تعاریف خود از خصوصی سازی ترجمه و تأویل کرده است و این افتضاحات را به بار آورده است. بنابراین طبق دیدگاه مختار، آسیب‌های پیش‌آمده در زمینه خصوصی‌سازی‌، نتیجه تعاریف علمی مطرح در ادبیات توسعه پایدار است و نه صرفا خطای عملکرد افراد متعدد. ـــــــــــــ پی نوشت: *ر.ک بیانات رهبری در: (12/ 05/ 1372) و (31/ 05/ 1371)و (24/ 07/ 1366) و (24/ 07/ 1366) و (12/ 05/ 1368) ✅@hoseiniyehandisheh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محمدصادق حیدری تهرانی به مناسبت سالروز وفات حضرت معصومه (س) 🔘موضوع: «تحلیلی جدید از منزلت حضرت معصومه (س) در شکستن تئوری قدرت متداول در زمان امام رضا(ع) و تطبیق آن بر چالشهای اقتصادی نظام جمهوری اسلامی » 🔹مکان: مدرسه فقهی شمس الشموس(ع) ✅ @hoseiniyehandisheh
💢 تأثیر های غیر الهی در ایجاد بستر ساز درجامعه هرگونه نظامي كه هماهنگ با قوانين حاكم برجريان رشدالهي نباشد، قوانين رشدِخصلتهاي غيرالهي مي شود و به‌نظرِ ما -بمعني الهي- درآن جامعه ايجادمي‌شود. بنابراين (اگر) هرگونه تسليم شدني به «سياسي،فرهنگي و اقتصادي» غرب انجام بگيرد- ولوبه دست متدينين- (و به عبارت دیگر) اگر «توزيع،توزيع ،توزيع »، غربی باشد، جامعه را به‌طرف می‌راند؛ يعني امكانات تخصيص يافته، مقام‌هاي تخصيص يافته،اختيارات تخصيص يافته بگونه‌اي تقسيم شده است كه بستر درست مي كند و اين بستر مولد مي‌شود، درحالي كه به اين مطلب هیچ توجهی ندارد و جرمِ اين مطلب هم بر عهده است كه می‌گوید جهت دار نیست؛یعنی بنابرتعریفِ علوم در قبل از صدسال (اقلا). واردشدن -مجموعه سازي- درعلوم موجب شده كه اينها شاخصه وكميت وضرايب فني پيداكنند. الان دارای ضريب فني است. ،تعادل رياضي دارد ؛يعني نسبت بين موضوعاتش مشخص شده است. 📚منبع: جلسه 5 بحث جرم شناسی @hoseiniyehandisheh