eitaa logo
هویت ما
214 دنبال‌کننده
76 عکس
28 ویدیو
2 فایل
نقد تاریخ جعلی که بر ما تحمیل نموده اند. با ما همراه باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 اسکندر، خوب یا بد؟ شورش فرهیختگان ایرانی، بر ضدّ باورهای زرتشتی! - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat
🔻 ☑️ رفتار پادشاه ایران باستان با پیروان دیگر ادیان داستان از این قرار است که ، پادشاه سلسله از دنیا رفت. نتیجه‌اش (فرزندِ فرزندِ فرزندش) منوچهر، پس از هفت روز ، در روز هشتم، بر تخت پادشاهی نشست. پس مردم را تهدید کرد که هرکس ستم کند و هرآنکس که از راه من برگردد، و دینی غیر از دین من داشته باشد، در چشم من کافر است و با شمشیر با او روبرو خواهم شد: هر آن كس كه در هفت كشور زمين بگردد ز راه و بتابد ز دين همه نزد من سر بسر كافرند و ز آهرمن بدكنش بدترند هر آن كس كه او جز برين دين بود ز يزدان و از منش نفرين بود و زان پس بشمشير يازيم دست كنم سر بسر كشور و مرز پَست 🔘 چرا منوچهر چنین رجز خواند و مردم را تهدید کرد؟ احتمالا به دو دلیل: نخست اینکه او، به درستی، وجود بت پرستی و ادیان غیر الهی را هتک حرمتِ یکتایی خداوند می‌دانست. دیگر آنکه برای ایجاد وحدت در جامعه، به اتحاد دینی و مذهبی نیاز داشت. یعنی اینکه مردم را زیر یک پرچم گرد آورد تا ایران گرفتار تفرقه و تشتّت نشود. - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat
لطفاً بخوانید هنگامی که سخن از «تکفیر» و «جریانات تکفیری» به میان می‌آید، تصویر داعش به ذهن بسیاری خطور می‌کند. لیکن داعش فقط یک نمونه از مرام و مکتب تکفیر است. البته بهتر می‌بود که در ابتدا، مفهوم واژه تکفیر را بیان می‌کردم. هنوز هم دیر نشده. تکفیر در لغت به معنی «کسی را کافر خواندن» است. یعنی: «به کسی، نسبتِ کفر دادن». در اصطلاح، «تکفیر» یعنی کسی را بیگانه بنامیم و این بیگانه خواندنِ آن شخص، مُنجَر به این بشود که دیگر، جان یا مال یا عِرض او را محترم نشماریم. برای مثال، داعش می‌گوید هر مسلمانی که با من همراهی نکند، کافر است و لذا حق دارم به جان و مال و ناموس او دست‌درازی کنم. اما مرام تکفیر، منحصر در همین یک قلم نیست. بلکه باور دارم، بخش قابل توجهی از جریانات ناسیونالیست (ملی‌گرا) هم در دایره‌ی «تکفیری‌ها» قرار دارد. به چند مثال توجه بفرمایید: - سال‌هاست که در عرصه‌ی نقد و بررسی تاریخ ایران باستان مطالعه، تحقیق و تدریس می‌کنم. بخش اندکی از این فعالیت‌ها در شبکه‌های اجتماعی است. شوربختانه، جمعی از کسانی که خود را پیرو کوروش هخامنشی دانسته؛ مدعی گفتار نیک هستند، در پیام‌های خصوصی و عمومی، به حقیر، اهانت‌های ناموسی روا داشته و می‌دارند. یعنی چون با عقائد و باورهای من، موافق نیستند، خود را مُجاز می‌دانند که مادر یا خواهر یا همسر مرا مورد فحاشی قرار بدهند. به عبارتی اگر با کسی مشکل داشته باشند، از ناموس او انتقام می‌گیرند. و این عیناً همان رفتار داعش است. بلکه بدتر و شدیدتر. - یکی از دوستان، مدتی پیش، سفری به شهرستان ایذه (در استان خوزستان) داشتند. در محفلی، نسبت به کوروش هخامنشی، انتقاداتی مطرح کردند، که متأسفانه به مذاق برخی خوش نیامد و همین سبب شد که خودروی ایشان مورد حمله قرار گرفته، ایشان را با سنگ و آجر مورد عنایت قرار بدهند. - حقیر، به دعوت سازمان آموزش و پرورش، برای تدریس تاریخ در دوره ضمن خدمت فرهنگیان به یکی از شهرهای غربی کشور رفتم. که در آن شهر، جریان باستانگرایی و ناسیونالیزم رواج داشته و دارد. همه تلاشم این بود که با رعایت احترام، منظورم را به ایشان برسانم. در پایان، دقایقی را برای پاسخ به سؤالات اختصاص دادم و بنا شد حاضرین، پرسش‌های خود را روی کاغذ نوشته تا حقیر، پاسخ بدهم. فارغ از پیام‌های محبت آمیز جمعی از عزیزان، اما جالب بود که بخشی از نوشته‌ها، حاوی اهانت‌های رکیک، تمسخر، تهدید به قتل و... بود. برخی از پرسش‌ها نیز کاملاً بی‌ربط بود که نشان می‌داد پرسشگر، در آن دو ساعت، اصلا به بحث هیچ توجهی نداشته. مثلاً یکی از پیام‌ها که روی کاغذ به من تحویل شد، از این قرار بود که شخصی پس از کلمات اهانت آمیز، پرسیده بود: «باستان‌شناسی اسلامی دیگر چیست که شما از آن سخن می‌گویید؟ در حالیکه من در آن دو ساعت اصلاً حرفی از باستان شناسی اسلامی نزدم و اصلا چنین عبارتی، معنی ندارد. یعنی میخواهم بگویم، این چنین فردی، بدون اینکه بداند قضیه چیست و بدون اینکه توجهی به سخن اینجانب کند، منتظر فرصتی بود که اهانت کند و زخم زبان بزند. دقیقاً رفتارهای تکفیری‌گونه. که شخص حاضر نیست کمترین توجهی به سخن مخالفین یا منتقدین کند. بلکه همه هم و غم خود مصروف آن می‌دارد که با فحش و تهدید، به جان و مال و ناموس دیگران تعرّض کند 🔘 ناسیونالیست تکفیری: هر کس از پادشاهان ایران باستان، انتقاد کند، ایرانی نیست! معتقدم این گونه سخن گفتن، برخاسته از همان مرام تکفیر است. مانند اینکه کسی بگوید: «هرکس از چرچیل (نخست وزیر انگلیس در دوران جنگ جهانی دوم) انتقاد کند، انسان نیست!» روشن است که مقصود از این گونه تکفیر، بستن دهان‌هاست. یعنی به منتقدین برچسب می‌زنند تا ایشان را مجبور به سکوت کنند. داعش، شخص را ترور می‌کند و ناسیونالیست‌های تکفیری، شخصیت را. به هر روی، ما می‌بینیم که حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، بارها شاهان ایران باستان را به نقد کشیده، با این معنی، آیا جایز است که بگوییم: «فردوسی، ایرانی نیست. چون از پادشاهان ایران باستان انتقاد کرده است»؟ - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat
🔻 حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه می‌گوید که رستم به همراه رَخش، به گندمزاری وارد شده؛ اسبش را برای چَرا رها کرد و خود به استراحت پرداخت. ناگهان دشت‌بان به سوی ایشان رفت و با چوب بر پای رستم زد که چرا اسب خود را در گندمزار رها کردی تا از آنچه كه براى آن رنج نبرده‌‏اى، بهره‏‌مند گردد؟ مگر نمی‌بینی که گندم را لگدمال کرده است؟ رستم، خشمگین، هر دو گوش آن مرد را به دست گرفت، آن‌ها را کشید و از سر جدا کرد! ز گفتار او تيز شد مرد هوش بجست و گرفتش يكا يک دو گوش‏ بيفشرد و بركند هر دو ز بن نگفت از بد و نيك با او سخن‏ دشت‌بان ستمدیده، از سرِ درد و رنج، گوش‌های خود را برداشته؛ فریادکنان به سوی پهلوانی دلیر به نام اولاد (اولات) رفت و از او یاری خواست. اولات که چنین دید، با یارانش به سوی رستم رفت و به او گفت: نامت چیست؟ چرا اسبت را در گندمزار رها کرده و گوش‌های دشت‌بان را برکندی؟ رستم در پاسخ، به اولات گفت: اگر نام من بدانی، روان از تنت بیرون خواهد شد. پس شمشیر از نیام برکشید و به سوی اولات و یارانش تاخت. رستم، به زخم شمشیر، سر از بدن یاران اولات جدا کرد و او را به بند کشید: «به يک زخم دو دو سر افگند خوار، همى يافت از تن به يک تن چهار». یعنی رستم با هر ضربت شمشیر، دو سر را از بدن جدا کرد و بدن هر کدام از آنان را چهار تکه کرد. حکیم فردوسی، به روشنی، منصفانه، حقیقت را بیان می‌کند. او قهرمان داستان را سانسور نمی‌کند. خیلی رک و صریح، از زشتی رفتار رستم سخن می‌گوید که بدون اجازه، وارد گندمزار شد و به جای معذرت‌خواهی، گوش‌های دشت‌بان ضعیف را کَند و از سر جدا کرد. رستم، در نهایت آن چند جوان (که از دید نگارنده، عدالت خواه بودند) را گردن زد و سرهایشان را برید. این را نشانه‌ی بزرگواری و عظمت می‌دانم که حکیم فردوسی، حقیقت را به پای تعصبات ناسیونالیستی ذبح نمی‌کند. - - - - - - - - - - - ✅‌ ترین مطالب تاریخی را در کانال ما بخوانید. @hoviyat