☑️ قبر
✍️ علی ابراهیمپور
جای قبر مهمه؟ این دفعه که #امام_رضا مشرف بودم، رفتم برای شارژ گوشی. یک اتاقکی در صحن آزادی بود که دورتادورش قبر بود. چقدر قشنگ که آرامگاه ابدی آدم، جایی باشه که تا تاریخ هست، هست.
وقتی دیگه از فامیلها کسی نیست و نمیاد، حداقل افرادی هستن فاتحه بخونن؛ اونا هم نباشن، حداقل هر روز مثلا کنار آقایی.
همان روز پیش حضرت دعا کردم، قبرم در حرم باشه. بعد از آن روز هی به این فکر میکنم: یکی میگفت که اگه کسی تو حرم بمیره، تو حرم دفنش میکنن. بعد فکر میکنم خب چطور میشه اونجا مرد؟ خودکشی هم قبوله یا نه!؟ بعد حرم حضرت معصومه رو که دیدم میگم شاید باید عالم شد. ولی خوب پوستت کنده میشه آخرش معلوم نیست بیارنت اینجا یا نه؛ شاید شانست بشه مثل استاد مهدی پیشوایی که کسی بهش محل نداد. بعد اگه تو اون سطح عالم بشی، دیگه این چیزا برات مهم نیست. اگه دنبال قبر تو حرم باشی که هنوز عالم نشدی و اگه شدی دیگه دنبالش نیستی، اونا دنبالتن.
فعلا نمیدونم. ولی دوست دارم. از خود آقا خواستم در حرم و یک جای خوب دفن بشم.
ولی خب مگه قبر مهمه؟ #این_همه_پیامبر که قبرشان معلوم نیست! چیزی از ارزشهاشون کم شده؟ ملاکه؟ از کجا میدانی یک عدد صلواتفرستادن در همین لحظه که زنده هستی، از دفن در خود ضریح آقا امیرالمؤمنین، اثرش بالاتر نیست؟ استدلالی داریم؟
#روایت_زندگی
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 تبعیض در غیرت!
✍️ احمد محبوبی به نویسندگان حوزوی پیوست:
🔹در اتوبوس خط واحد در قسمت انتهایی بخش آقایان نشسته بودم. دانشگاه تعطیل شده بود و دانشجویان هم در میانه مسیر سوار شدند. دو دانشجوی دختر (به احتمال زیاد مجرد) مقداری با صدای بلند صحبت میکردند که من ناخواسته حرفهای آنان را میشنیدم. یکی از آنها به دیگری گفت: "برادرم فقط نسبت به ما غیرت داره ولی خانمش رو به شمال میبره، لباسهای آنچنانی براش میخره و ... " شاید این جمله به دلیل رقابت پنهان داخل خانواده و یا حسادت زنانه باشد؛ ولی میخواهم از این زاویه به قضیه نگاه کنم که احتمال دارد ما در کارها و عملکردهای خود، نسبت به افراد مختلف تبعیض و تفاوت اعمال کنیم اما به آن التفات نداشته باشیم.
🔹عرصههای اجتماعی و سیاسی نیز اینگونه است اگر خطایی بزرگ از نورچشمی یا خودی سر بزند آن را در پستو قایم میکنیم و صدایش را در نمیآوریم اما در صورتی که دیگری همان کار را در مقیاسی کوچکتر انجام دهد، فرصت را غنیمت میشمریم، با بلندگو چنان آن را جار میزنیم که تزلزل در ایوان کسری میافتد. یا اگر در واحد آپارتمانی خود سر و صدا کنیم ککمان نمیگزد ؛اما اگر همسایه بالایی اندکی روی اعصابمان رژه برود، انگار آسمان به زمین آمده است. مصادیق زیادی شبیه اینها در زندگی همهی ما وجود دارد که درباره خودمان حساس نیستیم، خود را زود میبخشیم اما درباره دیگران رگ گردنمان متورم میشود و غیرت میورزیم.
#غیرت
#حجاب
#روایت_زندگی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN