💢 دزدی دریایی یانکیها؛ عبرتی دوباره برای وادادگان داخلی
✍️ صادق سرمست
شاید آن روزی که دانشجوهای مسلمان دفتر تحکیم وحدت با دست خالی از نرده های سفارت آمریکا بالا می رفتند به این فکر نمی کردند که کمتر از نیم قرن بعد دست آوردشان منجر به فروپاشی هیمنه و هژمونی استکبار باشد.
شاید سازندگان فیلم های هالیوودی هیچگاه فکر نمی کردند کسانی پیدا شوند که انگشت تهدیدشان عرشه ناو ایالات متحده را بلرزاند.
شاید آن سیاستمدار نمی دانست چه نیرویی در بازوان شیر مردان ارتش و سپاه ما هست که زبان به غلط چرخانید که دشمن با یک دکمه می تواند ما را نابود کند.
اما امروز در سالگرد تسخیر لانه جاسوسی جشن پیروزی گرفته ایم برای پیروزی مقتدرانه دلاور مردان نیروی دریایی سپاه و مچگیری از دزدی دریایی یانکیها.
بعد از نشاندن #آرکیو_۱۷۰ و انهدام #گلوبال_هاک این بار دشمن می خواست با ماجراجویی در سالگرد تحقیر در تسخیر سفارتش آبرویی کسب کند و افول خودش را لاپوشانی کند اما باز هم به در بسته خورد و با اقدام به موقع #سپاه_پاسداران باز هم آمریکا بی آبروتر شد.
افول آمریکا نزدیک است و ان شاءالله به زودی به سرنوشت شوروی دچار خواهد شد. جوانان آمریکایی باید به فکر مدل جدیدی از حکومت داری و ساز و کار جدیدی در قدرت به جز لیبرالیسم و کاپیتالیسم باشند.
#نفتکش
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#سوژه_پژوهی
📌 وظیفه حکومت اسلامی در شناخت عرصههای سلطه
🔗بخشی از مقاله مرحوم حجت الاسلام #مهدی_پیشوایی با عنوان « نقد تاریخی دیدگاه گلدزیهر درباره آگاهی پیامبر از جاودانگی و جهان شمولی اسلام»:
اصول و مقرارت متغير، آن سلسله از مقرراتى اند كه به شرايط خاص زمانى و مكانى باز مى گردند و در جوامع مختلف با هم متفاوت اند. براى اين گونه مقررات، در اسلام يك سلسله اصول كلى، كه در بند نخست گفته آمد، تعيين شده كه محققان اسلامى با توجه به اصول مزبور جزئيات آن را بنابر نيازمندى هاى اعصار و قرون و جوامع مختلف استنباط مى كنند. اصول كلى، در قرآن كريم و احاديث نبوى بيان شده، و در فقه شيعه امامان معصوم آنها را بيشتر تبيين كرده اند.
براى توضيح مطلب به چند مثال بسنده مى كنيم:
1_حكومت اسلامى درباره مناسبات خود با بيگانگان نمى تواند براى ابد نظر واحدى پيش گيرد؛ چرا كه گاهى موقعيت ايجاب مى كند از در دوستى وارد شود و روابط تجارى وسيعى برقرار آورد، و گاه نيز اوضاع به گونه اى است كه مى بايد شدت عمل به خرج داده، روابط خود را قطع و روابط تجارى را تا مدتى تحريم يا محدود كند؛
2_ اسلام در مسائل دفاعى و گزينش نوع اسلحه جنگى و نحوه استقلال و تماميت ارضى و جلوگيرى از نفوذ دشمنان، احكام خاصى ندارد؛ بلكه حكومت اسلامى بايد با در نظر گرفتن اوضاع و احوال زمانه، مقررات و احكامى را در نظر گيرد و از راهى كه به حفظ مقاصد اسلام مى انجامد، اقدام كند. اما همه اينها بر اساس يك اصل كلى يعنى برترى اسلام و عدم سلطه پذيرى است.
از اين نظر، اسلام در تقويت بنيه دفاعى يك اصل كلى وضع كرده و مصداق و نوع سلاح و تاكتيك را معين نساخته است:
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة؛31 «هر چه در توان داريد در برابر دشمن بسيج كنيد».
و اگر در ذيل آيه فرموده است اسبان نيرومند تهيه كنيد، براى بيان مصداق رايج آن زمان بوده؛ زيرا نيرومندترين وسيله نقل و انتقال در آن زمان اسب بوده است؛
3_ اسلام در مسائل ناظر به فرهنگ و توسعه علوم و نحوه حفظ امنيت داخلى و برقرارى نظم و آرامش، مقررات خاصى وضع نكرده است و همه اين امور را به نظر حكومت اسلامى و مقامى كه از نظر قوانين اسلام صلاحيت حكومت دارد، موكول ساخته است اما در هر حال اصل كلى حفظ هويت و اصالت اسلامى و عزت و اقتدار مسلمانان است؛
4_ همچنين اسلام به صورت كلى به تحصيل دانش هاى مفيد دعوت كرده و توسعه و گسترش فرهنگ اسلامى و انسانى را خواستار شده است. ناگفته پيداست كه وسايل گسترش و نحوه تحصيل، با توجه به موقعيت زمانى و مكانى تغيير مى يابد و دگرگون مى شود؛ اما اصل كلى، حفظ هويت و اصالت اسلامى است. البته گلدزيهر با مطالعات گسترده اى كه در حوزه تعاليم اسلام داشته طبعاً از اين امور بى خبر نبوده است، اما او مى بايد مأموريت خود را انجام دهد و آنچه براى او مهم بوده، ترسيم مشوّهى از سيماى اسلام بوده است؛ هرچند با انكار اصول مسلمى كه علماى اسلام بر آن اتفاق دارند!
#استکبار_ستیزی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
😔 کمپوتی که به بچهها نرسید
پس از فتح خرمشهر چند نفری که باقیمانده گردان بودیم به سمت مقر خود باز گشتیم. نزدیک چادرهایمان که شدیم، احساس غربتی به ما دست داد. از350 نفر فقط ما چند نفر مانده بودیم بقیه گردان در محاصره، لت و پار شده بودند. حالت شوک به ما دست داده بود. هر کس که وارد چادرش میشد، بغضش میترکید و مثل ابر بهار گریه میکرد. جای بچهها خالی بود. آنها دیگر در بین ما نبودند. مظلومیت، بیکسی، تنهایی، داغ از دست دادن همرزمانمان، ما را از پا درآورده بود. مخصوصاً باباغلامی که مسؤول تدارکاتمان بود. او آدم سن و سال داری بود که وظیفه پشتیبانی را به عهده داشت. در قبل از عملیات، گاهی وقتها بچههای رزمنده (که در سنین 18-17 سال بودند) از او کمپوتی میخواستند. چون تدارکات کم بود، از دادن آن به آنها خوددادری میورزید و میگفت: فقط شب عملیات!
شب عملیات آمد و یکی یکی به افراد یک قوطی کمپوت داد. اما چون میدانستیم جنگ سختی در پیش داریم، باید هر چه میتوانستیم مهمات با خود میبردیم. به جای کمپوت، دو سه تا نارنجک برداشتیم و کمپوتها را توی چادرها گذاشتیم و رفتیم. باباغلامی حالا میدید چادرها خالی از بچههاست و گوشه کنار چادرها قوطی کمپوت افتاده. شروع کرد به گریه کردن. خودش را میزد. مثل پدرهای پسر از دست داده، زار میزد. زبان گرفته بود: "مهدی جان، حمیدم، دورت بگردم بابا. کجایی اسماعیلم. برایت کمپوت آوردم. بمیرم من که شما را اذیت کردم. رضا جان. آقا هادی. بابا بیایید! محمدم، کمپوت نمیخواهی؟! خدایا کجان بچههایم. خدایا گلهایم همه پر پر شدند.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️ نمایشگاهی شایسته تقدیر
🔸به بهانه برپایی نمایشگاه دستاوردهای حوزههای علمیه
✍️ بهروز دلاور، عضو تحریریه مدادالفضلاء
به مناسبت بازدیدی که چند روز گذشته از نمایشگاه دستاوردهای حوزه های علمیه داشتم، مایلم به پاس قدردانی از تلاش های مراجع عظیم الشأن، اساتید و فضلای انقلابی حوزه های علمیه سراسر کشور (قم، خراسان، اصفهان و سایر حوزه های علمیه) چند سطری را به نگارش درآورم.
میخواهم به عنوان یک طلبه به حضورم در حوزه های علمیه افتخار کنم. می خواهم حال که رسانه های بیگانگان دائما آواز قناری را از دور سر می دهند، از نزدیک ارزیابی درستی را از حوزه های علمیه ارائه کنم.
حوزه علمیه ای که روزی فقه او تنها در محدوده طهارت و صلاه خلاصه می شد، امروز ده ها مؤسسه و مرکز علمی و پژوهشی با محوریت فقه تمدنی، فقه حکومتی و فقه های مضاف نزدیک شدن مسیر حرکت انقلاب اسلامی به سمت تمدن نوین اسلامی را نوید می دهند.
چگونه می توان کرسی های درس خارج پیرامون موضوعات تخصصی در حوزه مسائل اجتماعی و تمدنی را نادیده گرفت؟! هر چند در گام های ابتدایی هستیم اما بدون تردید با همتی که هم اکنون مشاهده می شود، می توان گام های نهایی آن را هم دید.
چه کسی می دانست که روزی حوزه علمیه می تواند با ساختارهای حکومتی ارتباط بگیرد و با افتخار اعلام کند که حوزه علمیه می تواند در جهت مصوبات قانونی و دولتی راهگشای امور در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... باشد؟ اما هم اکنون شاهد هستیم که آثار فاخری در زمینه های فقه، اصول، تفسیر، فلسفه، عرفان و همچنین فقه های مورد نیاز نظام اسلامی به نگارش درآمده است که جهان علمی غرب را به رقابت تمدنی دعوت می کند.
بی شک راهبری جامعه بدون مطالعات راهبردی ممکن نیست. سرفصلی که بسیاری از اساتید و فضلای گرانقدر حوزه های علمیه پیگیر آن هستند. روزی بود که هیچ گاه کسی فکر نمی کرد که حوزه های علمیه بتوانند برای روزهای آینده بیندیشند، اما امروز ظرفیت های شگفت آور دانش های اسلامی نشان داده است که می تواند اعماق جان انسان ها و جهان را سیراب از معارف دینی نماید و سعادت دنیوی و آخروی ایشان را تأمین نماید. بنابراین رویکردهای راهبردی را در ساحت های گوناگون سرلوحه حرکت های خود قرار داده اند.
روزی بود در این کشور نه تنها عرصه های نظامی که حتی عرصه های علمی و دانشی علوم انسانی، ذیل قدرت های علمی کشورهای غربی اداره می شد، اما امروز به جایی رسیده ایم که پاسخگویی از اندیشه های اسلام آمریکایی در اندک زمانی ارائه می شود. چه خوب است که در بیاناتشان ذکر کرده اند که این چنین حوزه علمیه ای را نمی توان به راحتی شکست داد. می خواهم بگویم این حوزه علمیه آنقدر استوار شده است که هیچ رقیبی نمی تواند او را به هماوردی بخواند.
روزی بود در همین کشور جامعه بانوان برای آگاهی از مسائل شرعی خود در تنگنا قرار داشتند؛ اما امروز حوزه های علمیه خواهران در سراسر کشور به صورت مستقل ظرفیت های آموزشی، پژوهشی و تبلیغی را در اختیار دارند و هم اکنون در عرصه های عمومی و تخصصی مشغول به تحصیل و ارائه خدمات ارزنده هستند.
حال که حوزه علمیه قاعده نظام اسلامی است، تصویرسازی حقیقی طلاب و روحانیت در عرصه های جهادی و خدمت رسانی عجیب به چشم می آید. در تاریخ ثبت شده است که روزی فردی به نام رضاخان زورگو نمی گذاشت که طلبه ها حتی در محیط حوزه های علمیه زیست راحتی داشته باشند، اما در حال حاضر انگیزه و عملکرد روحانیت نه تنها در بستر حوزه علمیه که در قامت خدمت رسانی های عمومی و مردمی قابل تمجید و تحمید است. طبیعی است که آمار این فعالیت ها در رسانه های بیگانه مفقود باشد.
روزگاری بود که تنها دغدغه ارزشمند یک روحانی ارتباطات مردمی در قالب منبر و روضه خوانی بود، اما امروزه این دغدغه والای روحانیت کار را به جایی رسانده است که ده ها مؤسسه و مرکز تبلیغی در عرصه های حضوری و مجازی با محتواهای بسیار غنی مشغول به فعالیت هستند. امروزه جامعه هدف علاوه بر محله و مسجد، پاسخگویی و تبلیغ ارزش های دینی در سطح ملی و فراملی است. امروز کشورهای منطقه مخاطبان حوزه های علمیه شده اند.
کاش میشد این سطور به پایان نرسد و خدمات حوزه های علمیه سراسر کشور را بیش از پیش به تصویر کشید. تنها می خواستم بابت حرکت های تحولی سال های اخیر از مراجع عظیم الشان، مدیران، اساتید و فضلای انقلابی و گرانقدر حوزه های علمیه سپاسگزاری نمایم. امید است روزی همگان شاهد تمدن نوین اسلامی باشیم.
#حوزه_علمیه
#آیت_الله_اعرافی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 علقمه در آینه
✍️ سعید احمدی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
رودکی که با سرودن «بوی جوی مولیان» امیر سامانی را به بخارا بازگرداند، دنیا را افسانه و باد میخواند. بخشندهی دست و دلباز سمرقند و بخارا لب جوی آب مینشست و یاد جهان گذران میکرد. نویسندهی ایل من، بخارای من سرانجام به جایی کوچ کرد که نه ایلی است و نه بخارایی. این سرای پیر بیبنیاد، عجوزهی هزارداماد است. ما به آمدن و رفتن در این عالم مجبوریم؛ البته با دیر و زودش. کاش عمری داشتم به درازای زمان تا ابتدا و انتهای این جادهی بیسر و ته را میدیدم؛ پیش از جفتکانداختن ابلیس برای سجدهنکردن بر آدم تا آخر این قصه را. ولی فکر میکنم اگر ماجرا اینطور پیش میرفت دیگر جایی برای سوزنانداختن توی دنیا نبود و نسل آدم باد میکرد روی دست زمین و آدمی به جای وبا و کرونا از ازدحام و تراکم به انقطاع نسل میرسید. نتیجه میگیرم که به همین عمر تقسیمشدهی بین نسلی راضی باشم. شاید اینطور بهتر باشد. آدم آدم است و شیطان شیطان و دنیا دنیا. ما با قیافهها، رنگها، نژادها و زبانهای متفاوت، کثرت یک وحدتیم. ما با تاریخهای ناگویا و مهآلود یا سرگذشتهای آشکار و صاف، تار و پود یک فرشیم. ترس همیشه ترس است؛ چه در دل انسانهای عصر حجر بیفتد و چه در قلب کاشانیهای عهد قجر. شجاعت هم. تنبلی و کوشایی هم. از همه مهمتر عشق و نفرت. آدم عاشق حوا بود و حوا عاشق آدم و هر دو عاشق خدا. سهم ابلیس از فضولی در زندگی آن دو نفرت بود؛ همان چیزی که با خون و خوراک و نطفه لیز میخورد توی هیکل و جان ما و لخته میبندد و سفت و سخت و سنگ میشود.
هر کدام از ما پیونددهندهی نسلها قسمتی داریم از عاشقی و سهمی از تنفر. یک پایمان روی اسکلتهایی راه میرود که دندانقروچه میکنند برای مرده و زندهی دنیا و آن پای دیگر روی فکهایی که گویا به مرگ و حیات لبخند میزنند. تعجب ندارد اگر همهی راندهشدهگان از بهشت و اسیران خاک را «صفت» بنامیم. ما یک غرور ممتد یا خشوع دامنهداریم. ایمانی ازلی و ابدی یا کفری همیشگی. عشقی بیپایان یا نفرتی سلسلهوار. فریاد همیشه فریاد است و سکوت همواره سکوت. عدد حنجرهها اینها را پرشمار نشان میدهد. برخی جاها حب و بغض و عشق و نفرت آدمی تصادفهای هولناکی را رقم زدهاند؛ برای همین بیشتر به چشم میآیند. «سفک دماء و فساد فیالأرض» وقتی روی صفحه و صحنهی زمین میآید که نفرت، عشق را فیلتر کند؛ هنگامی که رذایل ابلیسی روی سر و گردن فضایل انسانی چنگ و جنبره بیندازد و زمانی که خریت آدمی با حریت او مانند دو قوچ تنومند شاخ به شاخ شوند. هولناکترین تصادفهای زنجیرهای صفات بنیآدم هر کدام یک مبدأ تاریخی دارد. جایی که تراکم شور و شیرین و تلخ و ملس خلقیات ما بدجور به جان هم افتادهاند. دست قابیل نبود که سنگ را بر گیجگاه هابیل کوبید؛ بلکه حسادت و غرور و خودبینی و زیادهخواهی بود که خون مهربانی و خوشدلی و خلوص و پاکاندیشی را روی خاک ریخت. جای هیچ کدام از ما در هیچ زمانه و حادثهای خالی نیست. وقتی نوح را مسخره میکردند، ما هم بودیم. زمانی که ابراهیم را در آتش انداختند، ما نیز حضور داشتیم. شاید هنگام نصب صلیب برای کشتن عیسی، ما نیز یک پتک و کلنگ محکم و پر از غیظ و غضب بر زمین زدهایم. چه بسا سنگی که دندان محمد را شکست، از دست ما هم رها شده بود.
ما وارث صفات و خصائص نیک و بد همهی نسلهای بشریم. باید از خود بپرسیم که «یا لیتنا کنا معک فنفوز فوزا عظیما» گفتن ما راست است یا دروغ؟ مهم نیست قلب ما در کدام روزگار بتپد و سینهی ما در کدام هوا نفس بکشد. مهم این است که ببینیم ما وارث کدام رگ و ریشه از اجداد دور و نزدیک خودمانیم. غوغایی از کربلا در صحرای جان ما برپاست. اگر ملک ری و زن و زندگی و زرق و برق دنیا آرزوی غالب قلب ما باشد، سرگین اسب عمرسعد را هم به چشم میکشیم. چرک دست و پای شمر و خولی و حرمله و ابنزیاد را هم با زبان برق میاندازیم. سکه و ارز و بورس و ملک و میز و ویلا و ژیلا و اسم و رسم نمیگذارد مثل حر ریاحی فکر کنیم. فرق است بین آنکه در مدار صفات آزادگی و جوانمردی قمر بنیهاشم به کم زندگی خود کیفیت میبخشد با کسی که مانند شبثبن ربعی به طول عمری رذیلانه تن میسپارد. میراث ما برای فرزندان خاک فقط صفت است: خوشدلی یا بددلی؛ عشق یا نفرت؛ عبودیت یا عصیان؛ ذکر یا نسیان. همان صفاتی که در رگههای شیرین یا شور زندگی بشر به دست آوردهایم.
رگ رگ است این آب شیرین آب شور، در خلایق میرود تا نفخ صور
نیکوان را هست میراث از خوشاب، آنچه میراث است اورثنا الکتاب
راسخان در تاب انوار خدا، نه به هم پیوسته نه از هم جدا
صبغةالله نام آن رنگ لطیف، لعنةالله بوی این رنگ کثیف
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✴️ توصیههای سلوکی آیتالله قاضی طباطبائی
✍️ احمدحسین شریفی
#تفکر
سیدعلی قاضی طباطبائی سال ۱۲۸۲ قمری (فروردین ۱۲۴۸) در شهر تبریز به دنیا آمد و سال ۱۳۶۶ قمری (بهمن ۱۳۲۵) در نجف اشرف از دنیا رفت و جنازه مطهرشان در قبرستان وادیالسلام، جایی که خیلی به آن علاقه داشت و فراوان آنجا میرفت و ساعتها در آنجا سر در جیب تفکر مینهاد، دفن شد.
او افزون بر تخصص در فقه و اصول و تفسیر و رجال و درایه و ادبیات عرب، از بزرگترین عارفان و تأثیرگذارترین مربیان معنوی در دوران معاصر بوده است. او که خود پرورشیافته عارفان و زاهدان بزرگی چون شیخ محمد بهاری و سیداحمد کربلایی (هر دو از شاگردان عرفانی ملاحسینقلی همدانی) بود، پرورشدهنده شاگردانی افسانهای چون آیتالله محمدتقی آملی، علامه طباطبائی، آیتالله الهی طباطبائی، آیتالله بهجت، آیتالله مرعشی نجفی، شهید دستغیب، سیدهاشم حداد و سیدعبدالکریم کشمیری نیز بود.
یکی از ویژگیهای سلوکی آیتالله قاضی طباطبایی تفکر بود. او فراوان به قبرستان وادیالسلام میرفت و ساعتهایی طولانی را در آنجا به تفکر سپری میکرد. آیتالله محمدتقی آملی، از تربیتیافتگان مکتب عرفانی آیتالله قاضی، میگوید:
«من مدتها میدیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادیالسلام مینشینند، با خود میگفتم: «انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحهای روح مردگان را شاد کند، کارهای لازمتر هم هست که باید به آنها پرداخت!» این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم. مدتها گذشت و من هر روز برای استفاده از محضر استاد به خدمتش میرفتم، تا آنکه از نجف اشرف بر مراجعت به ایران عازم شدم ولیکن در مصلحت بودن این سفر، تردید داشتم. این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود. شبی بود میخواستم بخوابم؛ در آن اتاقی که بودم، در تاقچه پائین پای من کتاب بود؛ کتابهای علمی و دینی. در وقت خواب، طبعاً پای من به سوی کتابها کشیده میشد، با خود گفتم: برخیزم و جای خواب را تغییر دهم یا لزومی ندارد، چون کتابها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، و این، هتک حرمت کتاب نیست. بالاخره بنابر آن گذاشتم که هتک حرمت نیست و خوابیدم. صبح که به محضر استاد، مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم: فرمود: «علیکم السلام! صلاح نیست شما به ایران بروید. و پا دراز کردن به سوی کتابها هم هتک احترام است.» بیاختیار هول زده گفتم: «آقا! شما از کجا فهمیدهاید؟» فرمود: «از وادی السلام فهمیدهام».
#اخلاق #اندیشه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#معرفی_کتاب
✔️ تربیت کودک
🔸به اعتقاد استاد شهید مرتضی مطهری(ره) علت اعراض بسیاری از افراد تحصیل کرده از دین این است که معارف دینی به طرز صحیحی به آنها تعلیم داده نشده است، از همین جهت ایشان شناخت منطق دین در تعلیم و تربیت را برای مربیان این عرصه یک ضرورت می دانند. این نکته نشان می دهد یک مربی هم باید دین شناس خوبی باشد و هم بتواند دین را به روش درست به متربی القاء کند، مجموعه حاضر با چنین هدفی تدارک دیده شده است.
🔹عمده مباحث این کتاب به روش های تربیت کودک اختصاص دارد و علاوه بر آن به مفهوم شناسی، مبانی قریب، عوامل و اصول تربیت پرداخته شده است.
متن کتاب تقریر استاد شهید مطهری است با این تفاوت که جهت نظم و ایجاد پیوستاری گاها تقطیع هایی در متن صورت پذیرفته و همچنین تبویب و تنظیم مباحث، تیترهای هر بحث و نیز مقدمه از گردآورنده است.
🔸تحقیق و تدوین: روح الله شهریاری
🔹ناشر: قم. نشر قدس. قطع رقعی. ۱۱۲صفحه.
🔸نوبت چاپ: چاپ اول، پاییز ۱۴۰۰
🔹برای تهیه کتاب از لینک ذیل استفاده شود:👇
https://b2n.ir/k68883
#نویسندگان_حوزوی
#آثار_اعضای_تحریریه_مدادالفضلاء
@HOWZAVIAN
#طنز
😊 تقدیم به والدین آنلاین
✍️ س. رستمی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
خسته نباشید این هفته تقدیم به والدینی که پشت گوشیها سنگر گرفتن و همراه بچهها و حتی جلوتر از اونها در کلاسهای آنلاین صحنههایی رو رقم میزنند که تاریخ به خود ندیده و میگه «بالاغیرتاً این چه سمی بود؟!» مثلاً اونجا که تکالیف بچه رو مینویسند یا حتی وقتی بچه در خواب نازه، براش حضوری میزنن و گاهی با تقلید صدای بچهشون، جواب سوالات معلم رو میدن.
اَپلیکیشِن شاد هم که قرار بود آروم جون باشه، گاهی نامهربونه و گاهی قاتل جونه!
همهٔ اینا باعث شده والدین در حسرت دوران طلایی مدارس حضوری، مثل هاتْداگِ داخل تابه، جِلِزْ وِلِز کنند که یهو با واکسیناسیون معلمین و دانش آموزان، مسئولین گفتند:«امسال، مدارس حضوری میشن.» والدین با تَه مانده توانشون خیز برداشتن و در به در دنبال طبل شادانه گشتن که بر روش دامْبولی دیمبول پلی کنند که ستاد کرونا گفت:«اُوهوکی! تا نیمه آبان خبری نیستا!»
والدین گفتن:چیزی که ما رو نَکُشه، قویترمون میکنه! این ماه رو هم میگذرونیم. نوش جون اونایی که از سوتیهای ما دابِسْمَش و کلیپ میسازن، و پول در میارن.»
اما یهو ی مسئول دیگه که میخواست حقوقش حلال بشه گفت: «شاید در هفته ۲ روز؛ اونم برای مدارس ۶۰۰نفر، حضوری بشه.» ستاد کرونا باید نشون میداد کُت تن کیه؟ پس گفت: «حالا که رسید ۶۰۰تا، ما میزنیم ۳۰۰تا.»
والدین طبل شادانه رو غلاف کردن و سعی کردن با برهان خدشه ناپذیر «چوب معلم گُله! هرکی نخوره، حیفه، اسراف میشه» مسئولین رو راضی کنند. سرپرست وزارت آموزش پرورش گفت: «حداقل ی روز رو که باید بیان مدرسه!» والدین چرتکه انداختن و دیدن، یه روز آموزش حضوری گرفتن از این وزارت خونه بیصاحاب، غنیمته!
که این بار؛ رییس مرکز ویروس شناسی دانشگاه شهید بهشتی گفت:« پیک ششم سلامَت میکند و الان مدارس بازگشایی نشن.»
والدین دیگه مثل نونِ بستنیِ قیفیِ وارفته شده بودن، ولی رییس جمهورگفت:«آذرماه، مدارس بازگشایی میشه، غمتون نباشه!»
از اونجا که هزار وعدهٔ خوبان، یکی وفا نکند، والدین چُمباتْمه زدن و به روزهایی فکر کردن که برای تعطیل شدن مدرسه حتی برای یه روز، منتظر باریدن برفی موندن که نبارید! اونا ناامیدانه با خودشون گفتن: «درس معلم اَر بود زمزمه محبتی، جمعه آنلاین کند طفلک لوس مرا!»
پ.ن: 🎙پادکست این یادداشت را میتوانید اینجا بشنوید.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔻یک جریان سازی رسانه ای و 5 دلیل بر محور یک موضوع آشنا
✍️ علیرضامحمدلو
◀️ انتشار عکسی که در آن حدود ۱۵نفر از دانشجویان دختر با لباس فارغ التحصیلی در مقابل سردر دانشگاه تهران حجاب از سر خود برداشته یا بهاصطلاح #کشف_حجاب کرده بودند، واکنشهای بسیاری را در شبکههای اجتماعی بهدنبال داشته است.
🔸البته از #جریانسازی رسانه هایی مثل بیبیسی، من و تو و ایران اینترنشنال جهت داغ و برخط نگهداشتن این قضیه تا به امروز نمی توان چشمپوشید.
🔸از طرفی دیگر در یک حرکت تقابلی، عده دیگری از بانوان و دانشجویان #ارزشی و چادری اقدام به گرفتن عکس در مقابل دانشگاه تهران کردند که این تصویر نیز دست به دست شد و رسانه های بیگانهی مذکور نیز آن را پوشش دادند.
🔹پوشش رسانهای این مساله توسط شبکه های معاند، نکاتی را به ذهن تداعی میکند:
1️⃣تولید گسل اجتماعی با #دوقطبی_سازی باحجاب و بیحجاب
2️⃣ #عادی_سازی رفتارهاری خلاف شرع و قانون با عنوان ساده "عکس یادگاری"
3️⃣استفاده از #برچسب "حجاب اجباری" جهت ایجاد مقاومت ذهنی در برابر مفاهیم و گزاره های دینی
4️⃣ بکار بردن عنوانی مثل"صفکشی" برای دختران محجبه جهت القای گروه فشار بودن آنها و #تداعی_تنفر در ذهنیت افکارعمومی
5️⃣حاشیه سازی و تولید کانال انحرافی برای دولت و حواسپرتی از موضوعات اصلی با تحریک مدیران جامعه
🔗 صدای حوزه
#سواد_رسانه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔘 نماز جمعه در کلام امام خمینی
🔹 در خطبه نماز جمعه مقدرات مملکت باید بیان بشود
🔸 نماز جمعه عبادت است لکن عبادتی که مُدْغَم در سیاست است
🔹 خطبه نماز جمعه خطبه سیاسی بوده همیشه
🔸 نماز جمعه یک اجتماع سیاسی است، در عین حالی که عبادت است
🔹 در خطبه نماز جمعه باید مسائل سیاسی روز طرح بشود؛ گرفتاری مسلمانها طرح بشود
🔸 این نماز جمعه یک نماز جمعه سیاسی است؛ یک اجتماع سیاسی است
🔹 نماز جمعه یک عبادت سیاسی و اجتماعی است
🔸 شما آقایان به این نماز جمعه اهمیت دهید. این هم از برکات جمهوری اسلامی است
🔹 من امیدوارم که این نماز جمعه در ایران، آن محتوای اصیل خودش را ، که در صدر اسلام داشته است، احیا کند
🔸 برپایی نماز جمعه یکی از برکات بسیار عظیم اسلام بود
🔹 تحقیقاً احیای نماز جمعه در ایران از مسائل بسیار مهم است
🔸 نماز جمعه موجب می شود تا مسائل فراموش شده در اسلام به بهترین وجه برای مردم گفته شود
🔹 آقایان باید در نماز جمعه ها دولت را پشتیبانی کنند
🔸 امیدوارم نماز جمعه ها با قدرت هر چه بیشتر انجام شود
🔹 نماز جمعه در رأس همۀ امور است
🔸 نماز جمعه یک عبادت سر تا پا سیاسی است
🔹 نماز جمعه، عبادت بزرگی است، اما در کنار آن عبادت بزرگتری وجود دارد و آن حفظ وحدت جامعه است
🔸 [ملتهای مسلمان] از نماز جمعه و جماعت که بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نکنند
🔹 نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است.
🔗متن کامل در تشکل طلبگی قیام
#امام_خمینی
#نماز_جمعه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📕علم پزشکی، امکان کشف یک ابَر راز (۱)
✍️ محمدصدرا مازنی، دبیر تحریریه مدادالفضلاء
«میلیونها نفر از مردم، در حال مبارزه با اضافه وزن هستند و بهرغم تلاشهای فراوان و ورزش، موفق به کاهش وزن نمیشوند. بهتازگی دانشمندان متوجه شدهاند که باکتریهایی که تحت عنوان میکروبیوم در بدن ما زندگی میکنند ممکن است در کاهش یا افزایش وزن مؤثر باشند. به همین دلیل است که به فکر استفاده از روش جدیدی به نام لاغری با پیوند مدفوع و یا کپسول مدفوع افتادند.» دسترسی به این خبر دشوار نیست. با یک جستجوی ساده در اینترنت این خبر و خبرهای دیگری از این دست را میتوان یافت.
اینکه در درمان بعضی از بیماریها از مدفوع استفاده شود، احتمالاً برای بسیاری از خوانندگان تازگی دارد. برای من نیز این خبر چندان مسبوق به سابقه نبود. بهگمانم اولین بار خرداد سال1399 ویدئویی از دکتر ملکزاده وزیر اسبق بهداشت پخش شده بود. او گفته بود افرادی که لاغرند اگر مدفوعشون را پیوند بزنیم به افراد چاق آن افراد لاغر میشوند. و برعکس. به گفته دکتر ملکزاده این روش درمانی که به پیوند مدفوع شهرت دارد در ده سال گذشته متداول شده است.
در خبری دیگر خواندم: « شهروندان ماساچوست میتوانند از مدفوع خود کسب درآمد کنند! این مطلب خیلی عجیب به نظر میرسد تا اندازهای هم حال آدم را بد میکند. اما این مسئله واقعیت دارد و اهالی ماساچوست مدفوع تحویل میدهند و پول میگیرند.
بانک خون و بانک سلولهای بنیادی شنیده بودیم، اما «بانک مدفوع» نه. اما سازمانی به نام OpenBiome در ماساچوست هست که یک بانک مدفوع به شمار میرود و برای داوطلبانی که مدفوع خود را در اختیار آنها قرار میدهند، روزانه 40 دلار دستمزد پرداخت میکند.»
گویا سابقه این روش درمانی نیز چندان جدید نیست! در جستجویی دیگر دیدم: «اولین مثال پیوند مدفوع را میتوان در چین، در قرن چهارم میلادی جستجو کرد که نوشتارهای آن زمان به استفاده از پیوند مدفوع در درمان مسمومیت غذایی و اسهال اشاره میکنند. بعدها در قرن شانزدهم، گیاهشناس معروف لی شیزن بیماریهای گوارشی را با استفاده از دارویی به نام «سوپ زرد» یا «شربت طلایی» درمان میکرد. این ماده حاوی مدفوع تازه، خشک شده و یا تخمیر شده بود....طی جنگ جهانی دوم، سربازان آلمانی گزارش کردند که برای درمان اسهال خونی باکتریایی، به طور مؤثر از مدفوع تازه شتر استفاده میکردند». بهنظر میرسد علم پزشکی در این فقره دارد به جاهای جالبش نزدیک میشود. موضوعی که به آرزوی کهن انسانها درباره طول عمر انسان مرتبط است. شب گذشته خبری توجهم را جلب کرد: «محققان در شرایط آزمایشگاهی با جایگذاری مدفوع موشهای جوانتر در روده موشهای پیرتر، پروسه زوال شناختی مرتبط با فرآیند پیر شدن موشها را معکوس کردند. این مقاله در یک ژورنال علمی چاپ شده و در واقع اولین مقالهای است که ارتباطی بین سلامت روده و معکوس شدن سن در جوندگان را نشان میدهد. چنین اتفاقی مثل این است که دکمۀ به عقب بازگشتن در پروسه افزایش سن جانداری را فشار دهیم. مدفوع یک موش جوان رو 8 هفته دادن به یک موش پیر توانایی مغزی موش پیر برگشت به حالت جوانی ...» نامیرایی که نه، زیرا اگرچه درشرایط طبیعی امکان زندگی انسان به هزار هم برسد، اما عوامل دیگراخلاقی و طبیعی نظیر قتل و تصادفات جادهای و سیل و زلزله و مانند اینها همچنان تهدید جدی زندگی انسان بهشمار میرود. با این حال اگر انسانها امکان زندگی طولانی به مدت هزار و بیشتر را داشته باشند کمی ترسناک نمیشود؟ ما به همین مدت عمر و زندگی کوتاه عادت کردیم. دیدن یک پیرمرد نود ساله ما را به وجد میآورد. اما برای خودمان در شرایطِ «همه چیز عالی» بیش از هفتاد هشتاد سال را پیشبینی نمیکنیم! من در این مورد خیلی شانس داشته باشم شصت را تجربه کنم!
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🙏 اگر راستگو دیدید نازش را بخرید
💠 حجت الاسلام راستگو چهرهای بی بدیل
✍️ محمدرضا میرزائی اصفهانی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
🔸شاید برای من که هم مخاطب تلویزیونش و هم شاگردش و هم سالها مسئول دفترش بودم، نوشتن و گفتن از ایشان سخت باشد. چون حجه الاسلام راستگو(ره) برای من سه شخصیت داشت.
✔️ شخصیت اول همانند بسیاری از مردم همان مجری محبوب کودکان دهه شصت بود که حتی بزرگسالان را نیز پای برنامه اش می کشاند.
✔️ شخصیت دوم نقش استادی او بود که دنیا و نگاه مرا نیز همانند بسیاری از طلاب تغییر داد و استعدادهایمان را شکوفا کرد. از برخی طلاب، مربی و مبلّغ کارکشته ای همچون خویش ساخت و از برخی، نویسندگان و شاعرانی تربیت کرد که در عرصه قلم آثار زیبا و فاخری به کودکان این مرزو بوم و حتی آن سوی مرزها تقدیم کردند. حتی عده ای که در مسیر دیگری چون قضاوت، امامت جمعه، استادی حوزه و دانشگاه و مسئولیتهای اجرایی بزرگ گام برداشتند، همچنان از چشمه همان دوره کوتاه مدت استاد می نوشند و طرز تفکر و نگاهشان در کار با دیگران متفاوت است.
✔️و شخصیت سوم عرصه مدیریت ایشان بود که در این نوشتار می خواهم به تشریح این قسمت بپردازم، تا شاید تلنگری باشد برای مدیران تا نخبگانی چون مرحوم استاد راستگو را بیشتر و بهتر بشناسند و به این راحتی آنها را از دست ندهند.
⏺ راستگو ناز میکرد، اگر نازش خریدار داشت میشد بیشترین بهره را از او برد. اما کل زندگی راستگو خصوصا در این اواخر در اجرای برنامه های شخصی خلاصه شد و در نهایت دست تقدیر او را از میان ما برد.
مسئولان سابقش ناز او را خریده بودند، هر چه خواست در اختیارش گذاشتند و او بستری فراهم کرد برای پرورش هزاران مربی و مبلّغ کودک و نوجوان،شاعر، نویسنده و حتی طنزپرداز. بستری که با رفتن ایشان از عرصه مدیریت تربیت مربی، عملا حرفی برای گفتن ندارد.
راستگو چیز زیادی نمی خواست، دلش می خواست بعد سالها تبلیغ و تدریس،به او توجه کنند و او را عزیز بدارند. دفتر و دستک مستقلی به او بدهند تا هر کاری می خواهد برای پیشبرد اهدافش انجام دهد. اما متاسفانه کسی او را نفهمید. خواسته هایش در چارچوب مقررات خشک اداری نمی گنجید، اما در اختیارات مدیران بود که منعطفانه با او برخورد کنند و بیشتر عزیزش بدارند تا از خوشه دانش و محبوبیتش بیشتر بچینند.
⏹ در 20 سال همراهی و همنشینی با استاد عزیز هرگز ندیدم و نشنیدم علیه نظام سخنی بگوید، دلخوریهایی داشت مانند همه، اما نه زبانی نه قلبی علیه نظام فعالیتی نداشت،او برای پیروزی انقلاب زحمت کشیده بود، او برای دفاع از نظام اسلامی به جبهه رفته بود، او در هر مناسبتی یادی از حضرت امام(ره) شهید بهشتی و مقام معظم رهبری می کرد، اما آماج تهمت نادانانی بود که حتی نگذاشتند تشییع جنازه ای درخور شأن و منزلت استاد برگزار شود.خوب به یاد دارم که روزی صحبت از فرقه ضاله تشیع انگلیسی و مبلغانش بود، من داشتم از مرحوم آیت الله بهجت(ره) دفاع می کردم که اینها حتی به ایشان هم رحم نکردند و ایشان از مقام معظم رهبری دفاع می کرد و می گفت: اینها به جایگاه رهبری هم خدشه وارد کردند.
◀️ راستگو مجتهد نبود، استاد اخلاق و عارف هم نبود،سیاستمدار هم نبود. مبلّغ دین بود با روشی منحصر به فرد.
دلش می خواست حداقل اندازه یک مجری تلویزیون که با رقص و آواز و با هزینه های گزاف کودکان را دور خودش جمع می کند، برایش ارزش و اهمیت قائل شوند. دفتر و دستکش هم چند اتاق و یک سالن بود برای تدریس نوری که به او الهام شده بود.(العِلمُ نورٌ وضياءٌ يَقذِفُهُ اللّه ُفي قُلوبِ أولِيائِهِ، ونَطَقَ بِهِ عَلى لِسانِهِم) چند مهارت با توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها پیدا کرده بود و آنها را به خوبی پرورش داده بود و در مسیر تبلیغ دین از آنها بهره می گرفت. و همین او را بی بدیل کرده بود.
🔹راستگو از جمله کسانی بود که باید در وصفش گفت: صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را// تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید.
راستگو از میان ما رفت، هر چند زکات علمش را داد و از خود نسلی بجا گذاشت تا راهش را ادامه دهند، اما هیچکدام جایگزین "محمد حسن راستگوی سعدآباد" نخواهند شد.
👌کلام پایانی
مدیران محترم! اگر در اطرافتان راستگویی دیدید، قدرش را بدانید، نازش را به هر قیمتی بخرید، قبل از اینکه زود دیر شود.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠جامعه اخلاقی در گرو مسئولیت اخلاقی
✍️ ابراهیم شریفی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
✅ اخلاق را می توان مهم ترین اصل در زندگی اجتماعی دانست؛ چه در اجتماعات کوچک مثل خانواده و چه در محیط جامعه به معنای کل کشور و حتی در نگاهی گسترده تر یعنی جامعه جهانی.
🌀 غالب اندیشمندان, اخلاق را چارچوب مشخصی برای نظم به زندگی بشر می دانند که انسان را به سمت سعادت هدایت می کند.
💢اخلاق مداری اصل اساسی است که از مهم ترین زیرمجموعه آن می توان به مهرورزی, خوش خلقی، خوشرویی، قضاوت عادلانه، ترک مجادله و کینه ورزی، حسد و... اشاره کرد که اگر چنین شد, سلامت اجتماعی تأمین می شود.
⭕️ یکی از مسائل مهم و مورد ابتلای جامعه امروز بشری مسئله بی اخلاقیها است که در ارائه راهکار برای رفع این بی اخلاقیها دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی دنبال وضع قوانین سخت هستند تا غرب منظم در ظاهر, شکلی دوباره گیرد و برخی به دنبال ایجاد سیستم و بروکراسی هستند که هر کسی در چنین سیستم وارد شد خروجیاش مطلوب باشد که عملا جز در فضای ربات ها قابل تصور است نه در فضای انسانی ولی راهکار اساسی نه انحصاری به نظرم ترویج اخلاق است حال به هر نحوی که ممکن باشد که ترویج فضلیت ها باید آن را رقم بزند.
👌اخلاق ابزاری انسان ساز است که آدمی را از دیگر موجودات متمایز می سازد و با رشد و تعالی فضایل اخلاقی، نور ایمان را به قلب وی میتاباند. جایگاه و اهمیت اخلاق در زندگی اجتماعی تا بدان جاست که حتی عمل کردن به قوانین و مقررات اجتماعی نیز بدون پشتوانه اخلاق ممکن نیست و اخلاق ضامن اجرای قوانین است.
#اخلاق
#اخلاق_اجتماعی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
⁉️ انقلابیگری به مثابه یک طبقه!
✍️ محمدامین رضایی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
امروز ضدانقلابیترین اقدام تولید و تقویت " انقلابی گری به مثابه یک طبقه" است و " خلق دوگانه ها " یکی از مصدایق بارز تقویت این ایده خطرناک به حساب می آید. امر اجتماعی در ایران امروز به حدی ضعیف شده که حوادث بسیار کوچک پایه های جامعه را سرعت می لرزاند! حاج قاسم در یک افق بلند به خوبی این مهم را فهم کرده، لذا به صراحت در مقابل دوگانه سازها ایستاد و از "وحدت اجتماعی" سخن گفت. وقتی انقلابی گری در سطحی ترین لایه فهم شود چنین کنش هایی خلق میشود. اقداماتی که بزرگرترین ضربه ها را به پیکره ایران و انقلاب وارد می کند.
#حجاب
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#میلاد_مبارک
🌱آیت الله صافی گلپایگانی شرح حدیث کتابی درباره عرضه دین #عبدالعظیم_حسنی (ع) را نوشته و بیان کرده اند که عرضه دین بر ائمه معصوم (ع) سابقه داشته است و روایاتی داریم در کتب شیخ طوسی و شیخ صدوق و رجال کشّی که از محدثان و همراهان ائمه معصوم که دین خود را بر امام عرضه کرده اند، نام می برند.
🌱همچنین، در کافی داریم که شیعیان علم خود را به محضر #امام_باقر(ع) عرضه می کردند.
🌱#عبدالعظیم_حسنی (ع)باورهای خود را به محضر امام معصوم (ع) عرضه می کند، در کتابی با نام «مسند حضرت #عبدالعظیم_حسنی (ع)» نوشته عزیزالله عطاردی 118 حدیث از سوی سیدالکریم بیان شده و مهمترین آن همین عرضه دین به محضر #امام_هادی (ع) است که در حدیث 83 این کتاب بیان می شود.
🔗 انجمن تاریخ جامعه الزهرا
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 عبدالعظیم؛ شایسته تعظیم
✍️ مجتبی میرزایی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
🔷مرحوم آیت الله بهجت در مورد زیارت امام زادگان می فرمودند:
زیارت هر کدام از امامزادگان همچون ویتامینی برای انسان مفید هست و شاگردان و ارادتمندان به خاندان نبوّت را تشویق به زیارت امامزادگان می کرد.
شیخ عبّاس قمی دلایلی بر واجب التعظیمی حضرت عبدالعظیم حسنی بیان کرده است که شما عزیزان را به مطالعه آن دعوت می کنم.
🔶نَسَب شریفش
با چهار واسطه، نَسَب ایشان به امام حسن مجتبي(عليه السّلام) منتهي مي گردد:
عبد العظيم بن عبد الله بن عليّ بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن ابي طالب.
🔶پناهگاه مردم
قبر شريفش در منطقه ري معلوم و مشهور، و مأوي و پناهگاه عموم مردم است، و بلندي مقام و جلالت شأن آن حضرت، روشن تر از آفتاب است.
🔶بزرگ راوی و صحابی ائمه
از بزرگان راويان و اعاظم علما و زاهدان و عابدان و صاحب تقوا و پرهيز و از اصحاب حضرت جواد، و حضرت هادي(ع) است، و به خدمت ايشان، نهايت توسّل و انقطاع را داشته است، و از آن بزرگواران، احاديث بسيار روايت كرده است. صاحب كتاب خُطَب اميرالمؤمنين و كتاب يوم و ليله است.
🔶تصدیق شده از ناحیه امام هادی(ع)
او دين خود را بر امام زمانش حضرت هادي(ع) عرضه كرد و حضرت او راتصديق كرد و فرمود:
يَا أَبَااَلْقَاسِمِ هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ الَّذِياِرْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ فَاثْبُتْ عَلَيْهِ ثَبَّتَكَاللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الدُّنْيَا وَاﻵْخِرَةِ.
🔶نقل کرامت او در خواب اهل ری
داستانی را دالّ بر کرامت ایشان نقل کرده اند:
حضرت عبدالعظيم از سلطان زمان خودترسيد، و گريخت، و به عنوان آنكه قاصد و پيك است، در شهرها گردش مي كرد تا به ري آمد، و مخفي شد، و بنا بر روايت نجاشي در سردابي در خانه يكي از شيعيان، در سكّه الموالي پنهان گشت، و در آنجا عبادت خدا مي كرد و روزها را روزه مي داشت و شبها به نماز مي ايستاد، و پنهان از ديد مردم بيرون مي آمد، و قبري را كه دربرابر قبر او به فاصله يك راهرو است زيارت مي كرد، و مي گفت: اين قبر مردي از فرزندان موسي بن جعفر(عليهما السّلام) است، و پيوسته در آنجا بود و يكي دو نفر ازشيعه، از احوال او با خبر مي شدند، تا آنكه بيشتر مردم ري او را شناختند، پس شخصي ازشيعيان، حضرت رسالت پناه را در خواب ديد، كه فرمود: مردي از فرزندان مرا، از سكّه الموالي برخواهند داشت، و كناردرخت سيب، در باغ عبدالجبّار بن عبد الوّهاب، دفن خواهند كرد، و اشاره فرمود به همان مكاني كه در آنجا دفن شد، بيننده خواب نزد صاحب باغ رفت، تا آن درخت و جايش را از صاحب باغ بخرد، مالك باغ به او گفت: اين درخت و جايش را، براي چه مي خري؟ خريدار خوابش را تعريف كرد، صاحب باغ گفت: من نيز چنين خوابي ديده ام، و جاي اين درخت را با تمام باغ وقف بر آن سيّد، وساير شيعيان كرده ام، كه اموات خود را در آنجا دفن كنند.
🔶علم و دانش او
در وصف دانش عبد العظيم راوی گوید:
در شهر سُرَّ من رأي بر حضرت امام عليّ النقي(ع) وارد شدم، پس پاره اي از مسائل حلال و حرام خود را، از آن حضرت پرسيدم. سؤالاتم را پاسخ دادند، زماني كه براي بيرون آمدن از سرّمن راي، با آن حضرت وداع كردم به من فرمودند: اي حمّاد هرگاه چيزي از امور دينت بر تو مشكل شد، در ناحيه خود، يعني در شهر ري، از عبد العظيم بن عبد الله حسني بپرس، و سلام مرا به او برسان.
🔶سفارش به زیارت ایشان
احاديث بسياري در فضيلت زيارت حضرت عبد العظيم روايت شده، از جمله آمده است:
هركه قبر اورا زيارت كند، بهشت بر او واجب مي شود.
و در روايتی دیگر آمده كه:
مردي از اهل ري، خدمت حضرت امام علي النقي(عليه السّلام) رفت، حضرت پرسيد كجا بودي؟ عرض كرد به زيارت امام حسين (عليه السّلام)رفته بودم، فرمود: اگر قبر عبدالعظيم را كه نزد شماست، زيارت مي كردي، هرآينه مانندكسي بودي كه امام حسين (عليهالسّلام) را زيارت كرده باشد.
خدمت امام زمان(عج) و تمامی شیعیان جهان این شب عزیز را تبریک عرض کرده و آرزوی سلامت و عافیت کرده و امیدوارم خداوند همه ما را در طریق بندگی و شناخت و معرفت نسبت به اولیاء الله موفق بدارد و از راه دور خدمت ایشان سلام عرض می کنم.
#عبدالعظیم_حسنی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔥فرافکنی مقصران آبانماه
✍️مجتبی عباسی، عضو تحریریه مدادالفضلاء
🔸در پي انتشار تصويري موهن در نشريه کليد، هيات نظارت بر مطبوعات با اجماع آرا به لغو امتياز اين نشريه، رای مثبت داد.
🔸فرافکنی و فرار به جلو بانیان وضع موجود و هواداران دولت سابق در آبان ماه پرحادثه با نماد «کلیدِ» روحانی و مقصر جلوه دادن نظام اسلامی و رهبری معظم انقلاب با شبیهسازی تصویر، تکرار دوباره تاریخ و دقیقا مشابه سیاستهای معاویه برای بدنام کردن نام امیرالمؤمنین و حکومت علوی(ع) است.
🔸بانیان و مقصران نفوذی مسلک وضعیت اقتصادی کشور و نماد ناکارآمدی و پررویی نجومی در طول تاریخ انقلاب اسلامی که طی سالهای گذشته بر صدر تا ذیل پستهای مدیریتی دولتهای تدبیر و امید، تکیه زدند و اکنون مدتی است دو مرتبه کلید به دست گرفته و زبان باز کردهاند و با نشان دادن آدرس غلط به مردم و با هدف فرار از پاسخگویی، علیه نظام اسلامی و رهبر معظم انقلاب به عنوان بزرگترین سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی سیاهنمایی میکنند.
🔸تشکیلات نفوذی وابسته به سفارتهای بیگانه که در تکمیل پازل رسانههای معاند، توپخانه رسانهای خود را علیه منافع ملی و جامعه اسلامی تنظیم کرده و سالهاست پول بیتالمال را صرف اغراض سیاسی دشمنان و مطامع دنیوی خویش میکنند.
🔸تحرکاتی که مصداق بارز خیانت در نظام اسلامی محسوب شده و مصرف بیتالمال در غیرمحل آن و حتی در تقابل با منافع ملت است، رسانهنماهایی که با ابزار مختلف سعی میکنند جاده صاف کن مستکبران و عامل آنها در داخل کشور باشند و ایمان و امید مردم کشورمان به ارزشهای دینی و انقلابی را خدشهدار کنند.
🔸از اینرو خواهشمندیم دولت آقای رئیسی، تذکر رهبر معظم انقلاب در سالها قبل مبنی بر تلاش دشمن برای نفوذ در ارکان نظام را جدی بگیرند و با توجه به هجمهها و سیاهنماییهای اخیر رسانههای هماهنگ در داخل و خارج علیه منافع ملی، اقدامات لازم جهت صیانت از حقوق ملت در فضای مجازی و حقیقی را اتخاذ کنند.
#سیاست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌 شمشیر دو سر تیغ
✍️ محمدجواد محمودی
#شَک، تا وقتی رُشدت میدهد،
که در تو، #حرکت ایجاد کند برای جستجوی حقیقت!!!
اما اگر حرکت نبود،
میشود خوره.
فکرت را میجود؛
#اعتقادت را میجود؛
و در نهایت؛
روحت را #تُهی میکند.
از #تردید، نباید #غافل شد!
«کفر #متحرک، به اسلام میرسد؛
ولی اسلام راکد، «پدر بزرگ کفر» است.
سلمانها در حالی که کافر بودند،
حرکتشان آنها را به رسول (ص) منتهی کرد
و زبیرها در حالی که با #رسول (ص) بودند، رُکودشان آنها را به #کفر پیوند زد.»
استاد #علی_صفائی
«فَاسْأَلُوا أَهْلَ #الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
سوره مبارکه #نحل، آیه 43
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔆 درسهایی از ماجرای سرقت نفت ایران در دریای عمان
✍️ رسول رضایی
◻️ تقابل و تنش میان ایران و آمریکا، امری ذاتی و هویتی است، نه ناشی از برخی سوءتفاهمات سطحی و بچهگانه؛ بنابراین تلاش جریان غربگرا برای اتخاذ سیاست ذلیلانه "تنشزدایی، دیپلماسی التماسی، عقب نشینی از حقوق هستهای" و ... نه تنها هیچ آوردهای برای کشورمان در بر نخواهد داشت، بلکه موجب معطلی هشت ساله اقتصاد برای انجام توافقات نافرجام و بیحاصل و بلکه مضر برجامی خواهد گشت.
دعوای ایران و امریکا بر سر چند بشکه نفت، چند کیلو اورانیوم غنیشده و بُرد موشکها نیست. اینها تنها نوک کوه یخ و نمودهای رویین چالشی عمیقتر هستند که در مرکز این تقابل وجود دارد.
◻️ اقتدار و صلابت نظامی امروز کشور شاهدی است بر اینکه میتوان آن را به سایر عرصهها و میادین از جمله عرصه اقتصادی تسری داد؛ به شرط آنکه به جوانان مومن انقلابی اعتماد کردهو به جای نگاه به کدخدا، نگاه به خدا و ظرفیتهای دستنخورده داخلی داشته باشیم.
🔗 متن کامل در خبرگزاری حوزه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 جهان یک دلاری
✍️ مجتبی میرزایی
بیشتر مردم جهان با روزی کمتر از یک دلار در حال گذران زندگی خود هستند.
آخرین پژوهش جامعه بین الملل نسبت به وضعیت معیشتی مردم جهان، نشان دهنده وضعیت نامطلوب و فراگیری است که در شبانه روز با یک دلار و یا کمتر از آن در حال گذران عمر هستند. در واقع در شرایط گرانی های امروز، یعنی هیچ.
اندک سیاست مدارانی هم، با ادّعای کم شدن نا برابری ها در دولت ها و سیاست هایشان، بدنبال جذب رأی مردم و احزاب بوده و از این مهمّ غفلت دارند که علّت کم شدن نابرابری ها و نزدیک شدن دهک های اقتصادی به هم، ناشی از ثروتمند شدن فقرا نیست؛ بلکه ثروتمندان به فقرا نزدیک شده اند و جمعیّت فقرا افزایش پیدا کرده است.
🔷چند پیشنهاد به جامعه جهانی برای برون رفت از این بحران ها:
🔶۱. تغییر نظام فکری
تا فکر بشر، غیر توحیدی باشد، وضعیّت روز به روز از این بدتر هم خواهد شد و اغنیاء غنی تر و فقراء فقیرتر خواهند شد.
تا وقتی دنیاخواهی، شکم پرستی، شهوت رانی، تلاش برای رسیدن به خواسته های شیطانی، در رأس نهادهای فکری و سیاستی بود، مردم هم بر طبق همان منش و روش زیست خواهند کرد.
از همینرو محبّت به هم نوع، دستگیری از ضعفا، کمک به محرومان و مشارکت اجتماعی در بحران ها یا کم رنگ و محو شده است و یا با رنگ و بوی سیاسی و تبلیغی آغشته شده و به تعبیر ما با نیّت ریا صورت گرفته است.
🔶۲. تغییر نظام بانکی
وقتی نظام بانکی بر دایره متموّل تر شدن ثروتمندان بچرخد، تمام برنامه ها و طرح های اقتصادی و وام ها به نفع ثروتمندان بسته خواهد شد و ملاحظه ای نسبت به وضع بحرانی فقرا نبوده و اهمّیّتی به این مطلب نخواهند داد.
نظام بانکداری که بُنَکدارها، تُجّار و مافیاهای پشت پرده را هر روز قوی تر از دیروز خواهد کرد.
🔶۳. تغییر سبک زندگی
خداوند که خالق جهان مادّه هست، اگر نیازی را در طبیعت ایجاد کرده، راه و منبع تأمین آن نیاز را به اندازه کافی و ای چه بسا به وفور در اختیار خَلق قرار داده است و این سبک زندگی ناسالم و غیر خدایی بشر است که او را حریص و طَمّاع و شکم پرست و شهوت ران کرده است و آنی که قدرتش برسد سهم دیگران را می رباید و آنکه ضعیف است از ضعیف تر می دزدد.
جهان امروز همچون درخت کهنه ای که اندوخته ای هزار ساله از رهگذران و تبر داران و روزی خوران از او، با خود به همراه داشتخ و شاهد اندیشه نابخردانه اندکی نو اندیشِ مُتّکی به عقل و تجربه محض بوده است و سؤالش این است که شما که با من و ساکنینم بنا گذاشته بودید بر اساس تجربه برخورد کنید پس چرا از شکست های پی در پی و گاهاً مفتضحانه خود تجربه کسب نمی کنید و چرا اندکی نمی اندیشید و به سایر توصیه ها گوش فرا نمی دهید و رویه خویش را تغییر نمی دهید؟
این سه توصیه برخی از شاه کلیدهای اساسی برون رفت برای جامعه جهانی است که منطبق بر اندیشه تمام صاحبان عقل است.
بیاندیشیم.
جهان پیر در حال پوست اندازی و زایمانی سخت است.
به کمک تمامی ساکنینش محتاج است.
ابزار کمک، تنها درست اندیشیدن و بر طبق آن عمل کردن است.
#جامعه_شناسی
#جهان_شناسی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌 ایلان ماسک و آینده فرهنگ
✍️ محمد صدرا مازنی
ایلان ماسک ادعا میکند پروژهای را در دست بررسی دارد که در صورت موفقیت نیازی به یادگیری زبان یا مترجم و مانند آن برای فهم زبانهای غیر مادری نیست!
به گفته او با ادامه توسعه تراشه مغزی نورالینک تا ۱٠ سال دیگر یادگیری زبان منسوخ میشود.
این یعنی اتفاقاتی بزرگ در راه آینده! یعنی احتمالا ورشکست شدن بازارهای ترجمه، مترجمان آثار مکتوب، مترجمان مجالس، لیدرهای تورهای گردشگری، یعنی به جهانی شدن نزدیکتر شدن! اگر این پرژه موفق شود_که میشود_، تفاوت فرهنگی و زبان و بوم با تهدید جدی مواجه خواهند شد، فرهنگها واسطهها را حذف میکنند و این نه به معنی حفظ فرهنگها بلکه بهمنزلۀ ادغام فرهنگها است. چالش جدید خطر التقاط فرهنگی است. بازار علم مطمئنتر ، فهم متن نیز برای اندیشمندان سادهتر و صرفهجویی در حوزه نشر و مانند آن بیشتر خواهد شد. نخبگانی که اصالت فرهنگی خویش را حفظ میکنند سادهتر میتوانند بهفهم و تحلیل و تفسیر و ارزیابی دیدگاهها و نظریههای رقیب بپردازند، اما مسئلههایشان بیشتر و دشوارتر میشود. چرا که عامۀ مردم از نخبگان پیروی نمیکنند، نخبگان و صاحبنظران برای آنها ناآشنایند! و این عجیب نیست. اینک نیز جوانان ما سلبریتیها و شاخهای فضای مجازی را بهتر از بزرگان علم و ادب میشناسند، آنزمان شرایط بدترخواهد شد. بجای مطالعۀ کتاب با ابزارهای نوین فناوری مأنوسند. فرصتی برای خواندن کتاب ندارند، حتی احساس نیاز به خواندنش نمیکنند. همه چیز با یک جستجوی ساده فراهم است و همه آنچیزهایی که فراهم است در بازارهای روزانه و شبانهای یافت میشود که کالایش را دانشمند و نخبۀ بومی که برخاسته از فرهنگ و جغرافیای فرهنگی کشورمان باشد، فراهم نکرده است. این چالش که فرهنگهای اصیل و خردهفرهنگها تبدیل به یک یا چندابرفرهنگ شوند تهدیدی جدی است.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔴 بحران رعایت حریم در کادر درمان
✍️ بابک شکورزاده
♦️در این ماههای اخیر که بحث واکسن کرونا داغ است و رسانه پر از تصاویر و فیلمهای واکسن زدن است نکتهای که برای دغدغه مندان احکام شرعی خودش را نشان میدهد، بی توجهی به رعایت حریم محرم و نامحرم است. بارها در رسانه دیدهایم که زنان به مردان واکسن میزنند و عملا توجهی به این مسئله نمی شود که این کار در شرایط عادی شرعا اشکال دارد. این کار حداقل به دو دلیل اشکال دارد؛ یکی اینکه مشاهده بازوی مرد نامحرم برای زن جایز نیست و دیگری لمس بازوی مرد توسط زن.
♦️اصولا یکی از مسایلی که درعالم پزشکی مغفول مانده و توجهی به آن نمیشود موضوع تفکیک جنسیتی در امور درمانی است .
♦️حقیقتا جای تأسف دارد که با وجود کثرت پرسنل مرد و زن، به خصوص بانوان، چرا مدیریت صحیحی صورت نمیگیرد تا کادر درمانی زن برای مراجعین زن و کادر درمانی مرد برای مراجعین مرد امور درمانی را انجام دهند.
♦️بارها مشاهده میشود که مثلا مردی در بیمارستان بستری است و پرستار زن کارهای مربوط به او را انجام میدهد. از آن بدتر جایی است که پرستار مرد امور مربوط به بیمار زن را انجام میدهد. با توجه به این که بانوان تقریبا تمام شغلها را تصاحب کردهاند و شاید شاغلین زن از مرد هم بیشتر باشد این دیگر جای توجیه ندارد که چرا باید پرستار مرد به بیمار زن رسیدگی کند!
همین اخیرا هم شاهد بودیم که در خبرگزاری فارس نسبت با سونوگرافی بانوان توسط آقایان کمپین اعتراضی برپا شد. داستان واکسن و سونوگرافی نمونهای از این بیتوجهیهاست و به قول معروف "مشت نمونه خرواراست."
♦️متأسفانه مطلبی به غلط سالهاست که در بین عموم جا افتاده که دکتر محرم است؛ در حالی که این تصور، اشتباه است. در جایی که مثلاً خانمی بیمار میشود و برای معاینه و درمان مستلزم نگاه و لمسی است که برای نامحرم جایز نیست، اگر دکتر زن حاذقی باشد، خانم بیمار نباید به دکتر مرد مراجعه کند. بله اگر زمانی پزشکِ زنِ حاذق نباشد یا اینکه شرایط اضطراری است که تعلل کردن خطر جدی برای بیمار دارد، قضیه فرق میکند و طبابت پزشک مرد اشکالی ندارد؛ حتی اگر منجر به لمس و نگاه به عورت باشد نیز در این صورت اشکالی ندارد که در اینجا بحث اضطرار است و داستانش متفاوت است و اصلا به معنای محرم بودن دکتر نیست. برعکسش هم صادق است. این نکته مهمی است که مغفول واقع شده است.
♦️حالا موضوع واکسن هم از مسائلی است که معمولا بحث اضطرار در کار نیست که واکسیناتور زن بخواهد به مرد واکسن تزریق کند. امیدواریم که وزارت بهداشت یک تدبیر اساسی برای این مسئله بیندیشد و بالاخره ضوابط شرعی را در امور درمانی از جمه بحث واکسن رعایت نماید و گوش شنوایی در این زمینه پیدا شود.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📌حسّ خود کنفوسیوس بینی!
✍️ محمد عبدالله زاده
بهیمن فضای مجازی، فضایی باز شده است که برخی به سرعت برق و باد اندیشمند و صاحبنظر شوند! با تکرار چند واژۀ سیاسی یا فرهنگی در تحلیل و اظهار نظر هماوردی برای خودشان نشناسند و با خواندن یکی دو تا کتاب طب سنتی و اسلامی برای بیماریهای مختلف راهنمایی کنند و حتی در صورت لزوم نسخه بپیچند.
این افراد همه فن حریف یکی دو تا کتاب زرد هم در روانشناسی تهیه کرده و در این حیطه نیز صاحبنظر میشوند!
کمی هم در مورد فرهنگ مقداری واژه قرقره میکنند و خود را تحلیلگر فرهنگی نامند!
و به یمن این موارد خود را دانا و عالم به خیر صلاح دیگران پندارند!
این افراد آنچنان با اطمینان در کرسی پند و اندرز مینشینند و با کلماتی همچون «یادتان باشد»، «این نکته را هرگز فراموش نکنید»، «این نکته از مو باریکتر است»، «حتما تاکنون نشنیدهاید»، بحث را شروع میکنند که در وهلۀ اول فکر میکنی در مقابل سقراط و کنفسیوس نشستهای! ولی همین که متن را میخوانی درمییابی علیآباد شهری نیست! و حتی با الفبای اصول علمی آشنا نیستند!( کُنفُوسیوس مشهورترین فیلسوف، نظریهپرداز سیاسی و معلم چینی است که در چین باستان زندگی میکرد.)
پ.ن: جنابمان نشسته بر سجاده عبودیت اندر سواحل ماسایا، نیکاراگوئه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔹 نیم دانگ پیونگ یانگ؛ نیم واحد درس
✍️ مجتبی عادلپور
🔹رضا امیر خانی نویسندۀ خوشقلم و پرآوازۀ کشور کتابی دارد به نام «نیم دانگ پیونگ یانگ». نویسنده در این کتاب که سفرنامۀ او به کرۀ شمالی است اطلاعات جالبی را دربارۀ این کشور بیان میکند. مثلا این که شبهای کرۀ شمالی تاریک است و در خیابانهای پیونگ یانگ چراغهای کمی دیده میشود. او شبی وارد زیرگذر یک خیابان چهل متری میشود که فقط چهار لامپ کم نور در آن روشن است به گونهای که آن طرف زیرگذر دیده نمیشود. در زیرگذر افرادی را میبیند که زیر آن چراغها نشستهاند. از دیدن آن آدمها تعجب میکند. معتاد هستند؟ بیکاره؟ یا خیابانخواب؟ نزدیک میشود، دانشآموزانی را مییابد که دسته دسته زیر لامپها نشستهاند و کتابهای درسی مطالعه میکنند!
🔹کرۀ شمالی به شدت تحریم است و از همین رو مسئولان آن تلاش میکنند با مدیریت مصرف انرژی هزینهها را تا حد امکان کاهش دهند و در نتیجه کشور را سرپا نگه دارند. به نقل امیرخانی در پیونگ یانگ اتومبیل شخصی خیلی کم دیده میشود و هر چه هست اتوبوسهای شهری است و خودروهای اداری. در عوض بیش از حد تصور دوچرخه و رکابزن وجود دارد.
🔹حالا از کرۀ شمالی به ایران برمیگردیم. چه میبینیم؟ سرمایههای ملی که در حال سوختن هستند! هفته گذشته برای شرکت در یک کلاس به دانشگاهی رفتم. چون فصل سرما رسیده بود سیستم گرمایشی را روشن کرده بودند، اما از قضا آن روز هوا گرم بود. استاد وارد کلاس شد و به خاطر گرمای کلاس، در را باز گذاشت. در ادامه، هوای کلاس چنان آزار دهنده شد که دانشپژوهان مجبور شدند پنجرهها را باز کنند. به استاد که هیات علمی دانشگاه بود گفتم: امکانش هست سیستم گرمایشی را خاموش کنیم؟ استاد گفت: سیستم گرمایشی دانشگاه سراسری است؛ یا باید همه اتاقها روشن باشد و یا همه خاموش! به سقف نگاه کردم و گفتم: به نظر میرسد کنترلی باشند؟ استاد که دل پری از این سیستم گرمایش و سرمایشی دانشگاه داشت گفت: این سیستمها را با این که با هزینه گزاف از آلمان خریدهاند، متاسفانه کنترل ندارند! تازه اگر خراب شوند کسی نمیتواند آنها را تعمیر کند. استاد ادامه داد: تابستان هم همین آش است و همین کاسه. گاهی چنان سرد میشود که مجبور میشویم در اتاق محلکار به خودمان پتو بپیچیم و یا پنجرهها را باز کنیم! چون سرما و گرمای هر اتاقی را جدا گانه نمیتوان تنظیم کرد.
🔹این یک نمونه است و قطعا نمونههای بیشماری برای آن میتوان یافت. دردمندانه باید اذعان کرد که کشور ما در مصرف انرژی مانند فرد تصادف کردهای است که هر جای آن دست میگذاریم جراحت دارد. اثبات یک مدعا نیاز به دلیل دارد؛ اما این امر چنان بدیهی است که بیان آمار چیزی به روشنی آن اضافه نمیکند. دیدن هزاران چراغ روشن در مکانهای عمومی اعم از خیابانها، کوچهها، بوستانها بدون دلیل و توجیه علمی، لولههای شکستۀ آب، آبیاری فلهای چمنها و سرازیر شدن آب به خیابان، خرابی شیرهای آب و ... به امر عادی تبدیل شده است. به این لیست اضافه کنید خودروهای بیکیفیتی که مثل غول سیری ناپذیر روزانه صد میلیون لیتر را سر میکشند و دود تولید میکنند.
🔹مصارف خانگی نیز وضعیت بهتری ندارند. البته چون نمود بیرونی ندارند کمتر به چشم میآیند و کمتر از کمتر دربارۀ آنها نوشته و چارهاندیشی میشود. اینکه در فضای مجازی میبینیم پول برق یک نفر میلیونها تومان است از نوع همین زخمهایی است که گاهی رو باز میکنند. با این اوصاف دو راه پیش روی قرار دارد: نخست آنکه از سویی اسبها را زین کرد و سه شیفت برای کسب درآمدهای ملی تاخت و از سویی دیگر بیمهابا انژری مصرف کرد. راه دوم نیز این است که برای مدیریت سرمایههایی که در حال سوختن هستند آستین بالا زد. راه اول شاید در کوتاه مدت جواب دهد؛ اما اگر ادامه یابد این اسب بالاخره روزی از نفس خواهد افتاد. چرا که سرمایهها نامحدود است و در نهایت زمانی ته میکشند. با وجود این راهی جز راه دوم باقی نمیماند. راهی که طی آن اولا ضروری است و ثانیا راحتتر به دست میآید. حال سوال پیش میآید از کجا باید شروع کرد؟ کوتاه: هر کس از خودش و هر جایی که هست.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💐 ابو قائم
✍️مجتبی میرزایی
همه پیشوایان شیعه نوری واحد هستند ولی برای هر کدام از ایشان نکته ممتازی است که منحصر به ایشان خواهد بود.
برای امام حسن عسکری(ع) میتوان چند مورد منحصر به فرد بیان کرد:
۱.زندانی بودن
ایشان از ابتدا تا آخرین روز عمر شریفشان در زندان و تحت سخت ترین نظارت های امنیتی قرار داشتند.
آن حضرت در نوشتهای بدین مضمون به شیعیان رساند که کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید.
۲.هدایت مردم از زندان
امام حسن عسکری(ع) از درون زندان با روش های مختلفی حصار امنیتی دشمنان اسلام را دور می زدند و با یاران خاص ارتباط برقرار کرده و با تشکیلاتی که از دوران امامان قبل تشکیل شده بود و ایشان ادامه دهنده و تقویت کننده آن بودند، به هدایت معنوی و سیاسی شیعیان می پرداختند.
۳.جامعه محروم از امامت
امام عسکری(ع) فرمودند هیچ یک از پدرانشان به اندازه او مورد شک و تردید شیعیان قرار نگرفته است.
امام استمرار این گونه رفتارها را از عواملی میداند که ممکن است به سلب نعمت الهی منجر شود. همین ناسپاسیها و کفران نعمتها موجب شد که سرانجام جامعه شیعه از نعمت حضور امام معصوم محروم گردد.
۴. پدر منجی آخرالزمان
طبق اعتقاد شیعه، آخرین منجی عالم بشریّت بزودی خواهد آمد و همانگونه که جهان پر از ظلم و فساد هست، آن را پُر از عدل و داد خواهد کرد و پدر این منجی، امام یازدهم حضرت ابوالقائم امام حسن عسکری(ع) است.
خدمت اباصالح المهدی(عج) ولادت پدر را تبریک و از او درخواست عیدی کرده و گوییم ساقی عنایتی فرما بر دل های خشک و مرده ما و جهانمان را آباد کن با قدم های نازنینت.
اللهم عجّل لولیّک الفرج
#امام_حسن_عسکری
#ولادت_امام_حسن_عسکری
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN