eitaa logo
حوزه انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
11.5هزار ویدیو
655 فایل
صاحب امتیاز: گروه و تشکّل جهادی «حوزه انقلابی» مدیران: جمعی از فضلای سطوح عالی «حوزه علمیه قم» هدف: نفی نظام سلطه و دنباله‌های سکولار/لیبرال/لندنی 🔰حوزه انقلابی ↘️ https://eitaa.com/joinchat/307429376Ccb9b7c02da 👈مدیریت کانال @Iran_mohammad @EAHIMI
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
وقتی آش اعتدال شور می شود! وقتی یکی از ، از استقلال حوزه دم می زند! 💥حاشیه نگاری بر سخنان مهاجری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله 99/03/11 با اشاره به برخی مکتوبات و مواجهات حکیمانه امام خمینی با مسئولان حوزوی، از سخن به میان آورده و چنین نوشته است:👇 «اصلی‌ترین نکته‌های مورد نظر امام، در مورد جلوگیری از خرج‌تراشی توسط نهادهای وابسته به حوزه علمیه، یکی حفاظت از استقلال روحانیت بود و دیگری مصون نگهداشتن روحانیت از تشریفات. با رعایت این دو نکته است که حوزه‌های علمیه می‌توانند اسلام و تحصیل را اساس کار خود قرار دهند و مانع کاهش معنویت شوند. با از دست رفتن این امتیازات، حوزه‌های علمیه و روحانیت، از مردم فاصله می‌گیرند، جایگاه خود را از دست می‌دهند و به موجودیتی وابسته به حاکمیت و قدرت سیاسی تبدیل می‌شوند که بدترین سرنوشت است. امروز، با گذشت 33 سال از این توصیه تاریخی امام به شورای مدیریت حوزه علمیه قم که در واقع توصیه به تمام افراد روحانی و نهادهای حوزوی است، متأسفانه فاصله زیادی از بایدها گرفته‌ایم بطوری که گوئی امام خمینی اصولاً چنین توصیه‌هائی نفرموده بودند و روحانیت و حوزه‌های علمیه قرار نبود سیره عملی سلف صالح را دنبال کند و به حفاظت از استقلال و بالا بردن نفوذ معنوی خود اهتمام ورزد. اکنون باید اعتراف کنیم که برخلاف توصیه‌های امام خمینی، حوزه‌های علمیه گرفتار تشریفات، ازدیاد ساختمان‌ها، دریافت بودجه از حاکمیت و دولت و درنهایت وابسته شدن به قدرت سیاسی و فاصله گرفتن از مردم شده‌اند. شوربختانه حتی به خود امام هم رحم نکرده‌ایم و برای او که رنگ‌آمیزی حسینیه ساده و کوچک جماران را نیز ولخرجی می‌دانست، چنان برج و بارو و گنبد و بارگاه تشریفاتی و پرزرق و برقی ساخته‌ایم که مطمئناً اگر می‌توانست جسم خود را برمی‌داشت و از آنجا دور می‌شد، روحش که قطعاً از آنجا هزاران فرسنگ فاصله دارد. امام خمینی این را عدالت نمی‌داند که برای مقبره او و برای ساخت‌وسازها و تشریفات حوزه‌های علمیه و روحانیت آنهمه هزینه شود درحالی که هنوز در این کشور میلیون‌ها خانواده، زیر خط فقر قرار دارند.» 🔶حاشیه روزنه فارغ از ته مانده حریتی که از دهه شصت در مسیح مهاجری بر جای مانده و موجب می شود گاه بر سر برخی همقاطارانش نیز (پنهان و آشکار) فریادی برکشد، او اکنون یکی از پرچم داران شاخص در تهران است که در تمام این سالها، با شمشیر آخته و زبان آتشین، حامی روحانی و لاریجانی و سایر بود! از این گذشته، مسیح را با می شناسند و خود نیز بنای پنهان کردن این واقعیت را ندارد! رفیق گرمابه و گلستانش جناب آقای و برخی سران مجموعه تحت اشراف ایشان ( ) نیز خط و ربط شان به نامبردگان، واضح تر از آنکه نیازمند شرح و بسط باشد. حسب برخی اخبار منتشره و مستندات قابل نشر، گذشته از دفتر تبلیغات، بیشترین مراکز حوزوی که از حمایت دولتی و برخی ردیف های خارج از شمول یا ردیف های حمایتی ویژه برخوردار بوده، مؤسسات و مجموعه های شبه دولتی وابسته به اعتدالی هاست. حالا چه شده که مسیح مهاجری امروز از خواب برخاسته و همزمان با نخستین نطق رئیس مجلس جدید، به یاد استقلال حوزه افتاده، از عجایب روزگار ماست! اتفاقا فرصت خوبی فراهم آمده که یکبار برای همیشه، مؤسسات حوزوی (اعم از رسمی و خصولتی) نسبت به میزان دریافت حمایت مالی از دولت و مجلس، شفاف سازی کنند! از مجموعه های حوزوی وابسته به اعتدال، نمونه ای سراغ نداریم که زهد به خرج داده باشد و از مواهب جمهوری اسلامی متنعم نبوده باشد! واقعیتی که جناب آقای نیز در پیام خود بدان تصریح کرد. حالا که وقت رسیده، نعل وارونه زدن و دست پیش گرفتن، دردی دوا نمی کند و آقای مهاجری باید بگوید دوستان قمی اش برای سینه زدن در زیر علم اعتدال، ! در مورد ساخت و ساز بنای مجلل حرم امام هم، او هرچه فریاد دارد باید بر سر تولیت آنجا جناب بزند! صحیح نیست که رفقای گرمابه و گلستان ایشان پیام و مرام امام را زیر پا بگذارند، و او باد به غبغب انداخته و بر سر طیف انقلابی فریاد بکشد! اینهم از هنروری های ویژه این اعتدالی جماعت است! اگر و روحانیت، برخلاف سیره امام خمینی است (که حتما همینطور است)، مراد سیاسی شما مرحوم ، از اول کسانی بود که نه تنها در سلوک شخصی و خانوادگی خود، که در تریبون های رسمی، به تئوری پردازی برای تجمل پراکنی، پرداخت و فریادهای رهبری زاهد و عزیزمان در دو سال آخر دولت سازندگی، دلالت بر ریخت و پاش های بی حساب دولتی داشت که رئیسش، عزیز دردانه شخص شما بود! 🔹 ؛ خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
ادامه حاشیه نگاری روزنه بر مواضع مسیح مهاجری و ایضا حزب اللهی ها، حتی همان زمان هم، باید فحش تجمل گرایی همقطاران سیاسی شما را از مردم می خوردند و چه مظلومانه که برخی شان از جبهه جهاد برگشته و تیر و ترکش در بدن داشتند اما ترکش طعنه و ریشخند مردم بخاطر سلوک اشرافی امثال هاشمی، از آن دردناکتر بود. خواهش می شود مثل اخوی کوچکترتان محمد(مدیر )، ژست نگیرید! و طوری سخن نگوئید که انگار در تمام این سالها، مدافع افکار و سیره سیاسی امام بوده اید! که اگر بودید، سرانجام تان به سینه چاکی برای و تحمیل بر ملت عزیز و انقلابی ایران نبود! امام اگر بود، سازش با آمریکای جنایتکار را منکوب نمی کرد؟ توی دهن کسانی که در پی قانونی شدن ازدواج های عصر جاهلی و حیوان منشانه هستند، نمی کوفت؟ پس شما چرا چنین نکردید و در جرم این جماعت شریک بودید؟ گاه با سکوت تان و گاه با فریاد بر سر منتقدان و ایجاد خفقان رسانه ای! گذشته از ریخت و پاش ها و وابستگی های خلاف شأن برخی معممین به جریان قدرت و ثروت، که اغلب از تبار و طایفه سیاسی شما هستند و حتما باید ملامت شوند، به نظر شما کدام عامل بیشتر موجب دلزدگی مردم از روحانیت شده است؛ چند ساختمان بلندمرتبه و خرده پولکی بودجه حمایتی حوزه ها(بودجه های بی حساب موسسات حوزوی اعتدالگرا را نمی گویم) یا بدعملی و غرب اندیشی و ناتوانی اجرایی مفرط دولت و مجلسی که شما و آن حلقه 30-40 نفره از اعضای شاخه حوزوی ، حامی آن بوده اید؟! آیا امروز مردم از مراجع عظام و اعلام قم و مدیران ارشد حوزه های علمیه(که همواره همپای رهبری، حامی حقوق مردم بوده اند) گلایه دارند یا از و و م.خ و امثالهم که برخی ندانم کاری ها و بعضی انحرافات ایدئولوژیک آنان در عرصه حکمرانی، عامل اصلی وضعیت غیرقابل دفاع معیشتی فعلی است؟! انصاف به خرج دهید و برای یکبار هم که شده، از طریق همان بنگاه رسانه ای عظیم که در اختیار دارید، یک نظرسنجی فراگیر در تمام کشور انجام دهید تا معلوم شود، علت اصلی فاصله مردم از روحانیت چیست و مقصران اصلی این پدیده نامبارک(بر فرض که به همین حجم از سیاه نمایی شما واقعیت داشته باشد) چه کسانی هستند! از عجایب روزگار ما آنکه، امروز برخی شعار را در دست گرفته اند که چون نیک بنگری، از همه حوزویان، وابسته تر به جریان های سیاسی هستند! و اگر در نقد و نفرت از داد سخن در می دهند، در عوض خود، به غایت و علمدار هستند! خنده آور نیست، کسانی که خدمت در ذیل پرچم حکومت اسلامی را مصداق وابستگی و حکومتی شدن می دانند، خود از پیروان و پرچم داران یک خرده جریان سیاسی ناکارآمد، از دل همین حکومت باشند؟! امروز ستایشگران حوزوی آقای لاریجانی، مصداق آخوند دولتی اند یا آیات عظام عزیز و اساتید و طلاب معظم که یک عمر با قداست و زهد و ساده زیستی به سر کرده اند؟ و صدالبته صدها نفر از آنان را سراغ داریم که یک عمر در خدمت نظام بوده اند بدون اینکه از خدمات و مزایا و منافع منصب و مقام شان خوشه ای بچینند؛ آیات مؤمن و امینی شاهدان خوبی برای این مدعا هستند. دوستان شما چطور؟آیا در ازای حمایت از فلانی و بهمانی، پست و مقام و استخدام هیئت علمی و پروژه های پرپول و کذا و کذا، نگرفته اند؟! یادتان نیست، در نخستین سفر رسمی روحانی به قم(بعد از انتخاب)، در دیدار با سران و بعضی اعضای آن کذایی، چه درخواست هایی از وی مطرح شد؟ چرا آقایان مدعی استقلال حوزه، هرگز حاضر نشدند، صوت کامل آن دیدار را بیرون بدهند تا حوزویان بدانند، چقدر در شعار استقلال خواهی شان دارند!؟؟ آقای مهاجری! واقعیت های تلخی وجود دارد که اگر بازگو شود موجب تألم خاطر مردم و عموم حوزویان می شود و اگر نشود، موجب زیاده خواهی رو به فزونی و طلبکاری مفرط برخی می شود!! شما جای جریان انقلابی حوزه اگر بودید چه می کردید؟! 11 خرداد 1399/ قم المقدسه 🔹 ؛ خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
از نگارش ستایشنامه های قاجاری تا دفاع از قراردادهای استعماری مروری بر سرگذشت سیاسی و درنگی در یادداشت انفعالی [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای محسن الویری(از فارغ‌التحصیلان دانشگاه که از نیمه دوم دهه هشتاد نسبتا بر مطالعات حوزوی تمرکز یافته) در تاریخ چهارم خرداد یادداشت غلوآمیز خود را در وصف آقای منتشر کرد که با واکنش منفی محافل انقلابی روبرو شد و از آن به عنوان مصداقی از یاد شد و از قضا سرکنگبین صفرا فزود! از همین رو نویسنده مزبور بر آن شد تا یادداشت جدیدی در دفاع از یادداشت ابتدایی خود بنویسد که مصداق عذر بدتر از گناه و تکرار همان خط رسانه ای غیرقابل دفاع بود! یادداشت جدید جناب آقای الویری محتوای جدیدی نداشت و در بخش قابل توجهی تکرار مکررات محسوب می‌شد اما فرصت خوبی پدید آورد برای شناخت و شاخه حوزوی آن، که امروز بیش از هر زمان دیگری برای بازسازی چهره سیاسی یکی از عناصر اجرایی شاخص خود، شدیدا به تکاپو افتاده است. فارغ از مدعاهای ژورنالیستی توأم با مظلوم نمایی جناب الویری، پاسخ به این سؤال از اهمیت بالائی برخوردار است که خرده جریان اعتدال بر چه شاخصه هایی بنا شده است؟ پاسخ به این سؤال راهبردی، البته مجالی واسع می‌طلبد اما پرداخت اجمالی بدان، خالی از لطف نیست. جناب محسن الویری این نکات را نمی‌داند یا می‌داند و در نقش سانسورچی و بزک‌کار چهره‌های اعتدالگرایان عمل می‌کند و ناراستی های هم‌قطاران سیاسی را درز می‌گیرد. این نحوه سخن گفتن امثال الویری تا حدودی طبیعی است زیرا وی از سال 61 با شیخ اعتدال، جناب آقای هاشمی رفسنجانی مرتبط بوده است و طبیعی است که مسئول سیاسی شاخه دانش‌آموزی حزب جمهوری اسلامی که از سال 61 با یک واسطه (فاطمه هاشمی رفسنجانی) به آقای هاشمی رفسنجانی مرتبط می‌شد، امروز نیز به حمایت از این جریان برخیزد و به تمجیدنامه‌نویسی از چهره‌های شاخص این جریان مشغول شود. اصلا عجیب نیست کسی که آرزویش دیدار با در بوده و با وی آرزومندانه ملاقات نموده و با شور و شوق به روایت آن ملاقات با این کهنه سلطنت طلب ظاهرالصلاح پرداخته، از چه ویژگی‌های فکری و سیاسی برخوردار است. مهم‌تر از ملاقات وی با سیدحسین نصر، ارتباط وی با مؤسسه آموزش جهانی Institute of International Education در واشنگتن دی.سی. است. گفتنی‌ها در خصوص این مؤسسه فراوان است اما معرفی مختصری از این مؤسسه نکات فراوانی را مشخص می‌کند. موسسه آموزش جهانی در سال ۱۹۱۹ میلادی در واشنگتن تاسیس شد. نکته جالب توجه این است که یکی از بنیان‌گذاران آن وزیر امور خارجه امریکا آقای الیهو روت می باشد که از سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۹ در این سمت مشغول بوده است. او به همراه نیکلاس مورای باتلر (برنده جایزه نوبل صلح و رئیس دانشگاه کلمبیا) و استفان داگان (استاد علوم سیاسی دانشگاه نیویورک و نخستین رئیس این موسسه) آن را بنیان نهاده‌ است. این مؤسسه به صورت واضح هدف خود را تعلیم نسل آینده رهبران کشورهای دنیا ابراز داشته است و مدعی است تاکنون بر ۲۹۰۰۰ نفر در دنیا تاثیر گذارده‌اند. (https://www.iie.org/Why-IIE/History و https://www.iie.org/en/Why-IIE ) بر این اساس؛ مؤسسه آموزش جهانی، که جناب آقای الویری از 17می-7ژوئن2008 (28اردیبهشت تا 18 خرداد 1387 ) با آن مرتبط بوده(تارنمای شخصی محسن الویری، پایگاه خبری-تحلیلی علوم انسانی طلیعه) مکانی است برای شناسایی نیروهای مؤثر یا احتمالا مؤثر سیاسی و اجتماعی و تربیت آنان بر اساس الگوهای آمریکایی و در نهایت گسیل دادن آنان به کشورهای مبدأ برای اجرای منویات ایالات متحده آمریکا. فراتر از ساده سازی ها، مظلوم نمایی ها و ژست انقلابی گری و عقلانیت، بر اساس روند فعالیت های فکری و روابط سیاسی وی، معلوم نیست او واقعا تا چه اندازه با مبانی انقلاب اسلامی و اسلام ناب و منظومه فکری امامین انقلاب، متناسب و مرتبط است اما نهایتا می‌توان وی را یک چهره دانشگاهی/ حوزوی اعتدالی دانست که واجد شاخه مهم این خرده جریان، یعنی است! از مخاطبان فرهیخته می پرسیم؛ به راستی کسی را که اعتقاد دارد فرهنگ مفهومی غربی است و کسی نمی‌تواند دید اسلامی محض در این مقوله داشته باشد، می‌توان انقلابی و پیرو مکتب امام خمینی قدس سره الشریف دانست؟: «فرهنگ یک مفهوم غربی است و آن را از آنجا گرفته‌اید و بعد می‌گویید که این فرهنگ باید اسلامی شود. به نظرم اگر قرار باشداین افراد فقط در چارچوب اسلام حرف بزنند، اصلاً نمی‌توانند دهان باز کنند. زیرا نگاه و ساختار اندیشه‌، زبان، کلمات و اصطلاحات‌شان همگی برگرفته از جای دیگری است.»(محسن الویری،عصر اندیشه، شماره ۸، صفحه ۹۶) @rozaneebefarda ادامه👇
هدایت شده از روزنه
از نگارش ستایشنامه های قاجاری تا دفاع از قراردادهای استعماری مروری بر سرگذشت سیاسی و درنگی در یادداشت انفعالی [صفحه 2 از 2] آیا کسی که حتی تمدن اسلامی را هم بر اساس معیارهای نژادگرایانه و عرب و عجمی تفسیر می‌کند و ادعا می‌کند عرب‌های مسلمان هیچ‌گاه تمدن‌ساز نبودند، شخصیتی عمیق و اهل علم دانست؟؛ «ایرانیان و رومی‌ها پیش از اسلام هم تمدن‌ساز بودند، اما عرب‌های مسلمان، تمدن‌ساز نبودند. البته خرده تمدنی داشتند، اما این خرده تمدن توان رویارویی و سنجش با تمدن ایران، روم، هند و تمدن‌های دیگر را نداشت.» (محسن الویری،عصر اندیشه، شماره ۸، صفحه ۹۶) با این اوصاف واضح است که ادعای طرفداری از برخی اصالت های مذهبی و انقلابی را به آسانی نمی توان از امثال الویری پذیرفت و اقلا نمی‌توان او را یک شخصیت عمیق اسلامی و انقلابی دانست. او نهایتا عضوی از شبه‌جریان اعتدال است که هیچ‌گاه نتوانسته به فهم عمیقی از امام و انقلاب اسلامی دست یابد و این فاصله فاحش فکری و سیاسی، در آثار و سلوک وی کاملا روشن و قابل ردیابی است. جناب آقای الویری سالهاست که در حلقه خاص شبه جریان اعتدال در قم، حضور فعال دارد و بعید نیست که در کنار مطالعات تخصصی، به لطف همین همگرایی های سیاسی و فکری، به ریاست میز تخصصی تمدن اسلامی در رسیده باشد. در پایان این نکته را باید گفت که گفتمان اعتدال برخلاف پروپاگاندایی که بوقچی‌های‌شان به راه انداخته‌اند از پشتوانه مردمی یا حتی نخبگانی و دینی قابل توجهی برخوردار نیست ولی در عین حال با اتکا به برخی روابط حوزوی، تلاش می کند با عکس یادگاری با بزرگان حوزه مقدسه قم، برای خود اعتبار دست و پا کند کاری که سالها پیش، و حتی ، در تکاپوی آن بود. حقیقتا امروز کدام یک از مراجع عظام تقلید را سراغ داریم که از بانک‌داری فعلی، که مورد حمایت تمام قد اعتدالیون بود، راضی باشد؟ کدام یک از مراجع عظام تقلید حاضرند کوچک‌ترین تأییدی نسبت به سند 2030، که در اصل مانیفست دولت اعتدال در حوزه خانواده است، داشته باشد؟ کدام یک از مراجع عظام تقلید حاضر است محو شدن و هضم کامل در هاضمه استکبار جهانی را بپذیرد؟ قراردادهای ننگین و لوایح استعماری مانند که مورد تحریم برخی مراجع قرار گرفت، وضعیتش روشن تر از آن است که نیازمند شرح و بسط باشد. با این وجود چگونه این جماعت با نادیده گرفتن حجم نارضایتی ها و فاصله فکری مراجع و فضلا و اعلام قم با ایده های وارداتی مورد حمایت اعتدالیون، در تکاپوی القای حمایت تمام قد مراجع از این جریان است؟! گذشته از عدم مقبولیت حوزوی، اعتدال از پشتوانه مردمی نخبگانی و سیاسی نیز برخوردار نیست اما اعضای این شبکه کوچک، در راه اندازی و سر و صدای رسانه ای استاد اند! آنان علی رغم کارنامه غیرقابل دفاع شان، با کاربست عنصر ابهام استراتژیک، خود را معتقد به مبانی سیاسی اسلام نشان می دهند و نقاب انقلابی می زنند و بلکه برخی از سران خود را نماد انقلابی گری معرفی می کنند! اما بدیهی است که هر نقابی یک روز خواهد افتاد و چهره واقعی افراد و جریانات از پس آن مشخص خواهد شد. پس باید ترسید از « یوم تبلی السرائر » (طارق/9) و با روشنگری جریان انقلابی یقینا این روز به آخرت محول نخواهد شد. @rozaneebefarda
جریان اعتدال.pdf
395.2K
✳️مقام معظم رهبری: ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند! 🔹«بعضی‌ها اسم و را می‌آورند اما منظورشان ، انفعال و فرار از مقابل دشمن است درحالی‌که فرار کردن و ترسیدن، عقلانیت نیست. حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند، زیرا عقلانیت به‌معنای محاسبه درست است. البته دشمن تلاش دارد تا معنای غلط عقلانیت را تلقین کند و برخی هم نادانسته، در داخل همان حرف دشمن را تکرار میکنند.»(مقام معظم رهبری؛ 21مهر1399) ◀️پی‌نوشت: ، طایفه‌ای سیاسی است که به تبع پدر سیاسی خود، آقای دیرزمانی است مناصب حساس کشور را به دست گرفته و در هفت سال اخیر سکان اجرایی کشور را در دست دارد. جریان مذکور تلاش دارد یکی از محورهای فکری و اجرایی خود را « » جلوه دهد. این در حالی است که عقلانیت تعریف‌شده در قاموس سیاسی آنان بریده از وحی است و در مقاطع مختلف رنگ و بوی ترس و انفعال و سازش به خود می‌گیرد. شناخت هرچه بهتر طایفه موسوم به «اعتدال» در انتهای دولت متبوع‌شان ما را به درک دقیق‌تری نسبت به آرایش سیاسی کشور خواهد رساند. 🖇ضمیمه برای مطالعه بیش‌تر: مقاله «شاخص‌شناسی جریان اعتدال در سه ساحت: فکری، روشی و ارتباطی»-فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 61-60 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.