eitaa logo
حوزه انقلابی
13.8هزار دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
11.5هزار ویدیو
655 فایل
صاحب امتیاز: گروه و تشکّل جهادی «حوزه انقلابی» مدیران: جمعی از فضلای سطوح عالی «حوزه علمیه قم» هدف: نفی نظام سلطه و دنباله‌های سکولار/لیبرال/لندنی 🔰حوزه انقلابی ↘️ https://eitaa.com/joinchat/307429376Ccb9b7c02da 👈مدیریت کانال @Iran_mohammad @EAHIMI
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
تئوری «ابهام استراتژیک»؛ شاخصه جریان اعتدال @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در موضع گیری های سیاسی یا مقالات شبه علمی گاه با ادبیاتی مواجهیم که قابلیت برداشت های متکثر دارد٬ فاقد شفافیت است لذا هر جریانی برداشت خاص خود را از آن دارد. جریان اعتدال در این زمینه شاخص است و جالب آنکه برخی تئوری پردازان این جریان بدان تصریح دارند. محمود سریع القلم نویسنده کتاب پراشکال «ایران و جهانی شدن» که در سال ۹۲ با مقدمه آقای حسن روحانی منتشر شد٬ در برخی نوشته جاتش تحت عنوان «ابهام استراتژیک» به این مسئله پرداخته است؛ 🔹« من فکر می‌کنم به خاطر متنوع بودن گروه‌های فکری در کشور ما، مدیریت در ایران ذاتا به نیاز دارد. یعنی اگر دولت‌مردی در ایران بیاید و با صراحت بگوید من این‌گونه فکر می‌کنم، این شخص با بخشی از جامعه مشکل پیدا خواهد کرد و مدیران ایرانی باید سعی کنند اکثریت جامعه را به طرف خودشان جذب کنند و اکثریت جامعه ایران دارای مایه مذهبی است... مدیریت بر ایران به واسطه سطوح پیچیدگی فراوان، ابهام استراتژیک می‌طلبد تا اکثریت جامعه را به سوی خود جذب کند و افراد و جریان‌های غیرمنطقی خود به خود در حاشیه قرار گیرند.» (عقلانیت و توسعه‌یافتگی ایران ص۳۳۲) 🔶حاشیه بررسی نوشته جات برخی معممین حامی دولت نشان می دهد که دقیقا همین تئوری را در آثارشان پیاده کرده اند. آقای سروش محلاتی یکی از آنهاست. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
کوچ دسته جمعی به مراکز انقلابی؛ راهبرد جدید و خطرناک افراد متمایل به 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اینکه برخی افراد که اشتغالات فقهی و اصولی دارند، متمایل به جریان های غیرانقلابی باشند یک مطلب غیرقابل قبول و موجب تأسف است که عده ای به نعمت انقلاب اسلامی کفران ورزیده اند! اما از این تأسف بار تر آنکه عده ای در عمل تمایل و اعتقادی به مبانی انقلاب اسلامی نداشته باشند و یا لابشرط باشند اما در ابراز و شعار و ظواهر، چنان چندوجهی عمل کنند که همه انقلابیون دوآتشه نیز پیش آنها لنگ بیاندازند! این افراد که مهارت ویژه ای در دودوزه بازی دارند، پیش غیرانقلابی ها از انقلابیون بدگویی می کنند و خود را افرادی معقول و معتدل نشان می دهند که مثلا از منافع آنان در مراکز تصمیم ساز جبهه انقلاب دفاع خواهند کرد و چون به انقلابیون می رسند چنان از دوستان واقعی شان بدگویی می کنند که گویی نفوذی جبهه انقلاب در آن جریان مغایر یا مخالف اند!! این رویه که با کمک استراتژی به انجام می رسد، طرفیت پیچیده و گسترده ای را برای این جماعت فراهم می سازد که در پوشش خیانت به هر دو جریان، از نمد اختلافات مبنایی و بنایی برای خویش کلاهی بدوزند و بر سر هر دو طیف ! این جماعت صدالبته در تاریخ رسوا خواهند شد اما تا آن هنگام، باید از خطرات و آسیب‌های پرشمارشان پیشگیری کرد. واضح است که وقتی روابط و حقیقت هویتی این جماعت افشا می شود، جیغ بنفش می کشند، از تهمت و افترا و فحاشی هم ابایی ندارند؛ البته با پوششی ظاهرفریب و نوعا در غیاب افراد اهل اطلاع افشا کننده. اخیرا با تاکیدات مقام معظم رهبری که شخصا پیشگام افشاگری و روشنگری علیه جریان های ضدانقلاب قم بودند، سنسورهای جبهه حزب‌الله که اکثریت قاطع را در قم المقدسه دارند، به شدت فعال شده و همین وضعیت موجب می شود که ضدانقلاب هایی چون تشیع لندنی نیز امکان نشو و نما نیابد و عقب نشینی تاکتیکی در پیش گیرد چه رسد به غیرانقلابی ها و لابشرط ها که ممکن است تباین ذاتی هم نداشته باشند، طبعا انگیزه حداقلی اولیه جهت ابراز و یا حرکت در مسیر مخالفت را از دست داده اند و تنها مانده اند همین جماعت دودوزه باز که فقط چون به می روند، ماهیت واقعی شان را رو می کنند و تلاش دارند پرچم و بلندگوی انقلاب در قم را تصرف کنند! آنان وقتی به انقلابیون می رسند اشکال تراشی نیش غولی درپیش می گیرند و با درآمیختن راست و دروغ، تا مرز رسوایی انقلابی های اصیل پیش می روند اما یک هزارم همین ایرادها را به ضدانقلاب وارد ندانسته، در موارد نقد جریان های ، بنای دائمی شان توجیه و حمل به صحت است!! ، اخیرا در تلاش اند که در مراکزی که به انقلابی گری اشتهار دارند خود را جا کنند تا بدین وسیله هم در تربیت نسل آینده از دل جریان انقلابی دخیل شوند و هم خود در زیر پوشش مراکز و چهره های انقلابی اصیل، آسوده زیست کنند و در امن و امان باشند. در این صورت دیگر نیاز نیست اینان زحمت زیرساخت‌های مورد نیاز در کار حوزوی را به جان بخرند، بلکه با امکانات آماده به ترویج افکار التقاطی خویش مشغول می شوند و چون به خلوت می روند ژست می گیرند و این چرخه ادامه دارد! فعلا در حد کلیات طرح مسأله به این موضوع مهم پرداخته شد اما انشالله تا ابتدای سال آتی تحصیلی، به صورت کاملا مصداقی و مستند، به این جریان خواهیم پرداخت. 🔶پی افزود واقعیت آن است که همین جماعت بودند که در چهاردهه گذشته به بسیاری از بزرگان قوم و قم نسبت ضدانقلاب و غیرانقلابی بودن زدند تا برای خود کسب وجهه کرده باشند و با انقلاب فروشی زیست کنند و هنگامی که روز واقعه ای چون ۸۸ رسید، مشتی از آنها هویت واقعی شان را رو کردند اما آن بزرگان با ثبات قدم بر اصول و کلیات مشترک با نظام و انقلاب اسلامی و ولایت فقیه باقی ماندند. مؤمن انقلابی از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
💥فیه_تأمل آقای واعظی و کاربست ادبیات چندوجهی در تحلیل فضای حوزه 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای اخیرا در یک گفتگوی رسانه‌ای، گرچه بر وجود پروژه در برخی سطوح صحه گذاشته اما بار دیگر با کاربست عنصر ، تلاش کرده خطر آن را در سطوح عالیه حوزه مرتفع و منتفی جلوه دهد! گفتنی است ایشان نباید با تکرار آرمان ها، فضای فعلی واقعی را طور دیگری جلوه دهد، ثانیا اگرچه اکنون در سطوح عالیه، وجود مقدس مراجع معظم تقلید عاری از هوا ست اما مساله آن است اگر پروژه مرجع سازی در سطوح پایین تر وجود دارد، چه تضمینی هست که به رأس هرم سرایت نکند؟! 🔶پی افزود عادی سازی، یکی از عناصر اساسی در ایجاد ابهام استراتژیک است که طی آن افراد با هنرمندی تمام، با افکندن تخم در تحلیل واقعیت های موجود، آستانه حساسیت افراد را نسبت به برخی موضوعات خطیر، کاهش می دهند! @rozaneebefarda
🔴 مجاهدین خلق و پایان نفاق استراژیک 🔹 یکی از حوادث عبرت انگیز تاریخ انقلاب تغییر ایدئولوژی سازمان بود. آنها در ابتدا خود را قاریان قرآن و شارحان نهج البلاغه جا می زدند اما با گذشت زمانی کوتاه تغییر ایدئولوژی دادند و بودنشان را عیان کردند. ⁉ علت این تغییر چه بود؟ توهم از مبانی مارکسیستی و بند و بست با عوامل خارجی که باعث شده بود عناصر اصلی سازمان گمان کنند پایه های گروهشان با روابط خارجی مستحکم و استوار است و هیچ چیز نمی تواند آن ها را حذف کند.(ر.ک: نهضت امام خمینی ج 3ص 611) ◀ امروز نیز هستند که از طرفی با رأی مردم (که در حقیقت رای به و قانون اساسی است) بر سر کار آمده‌اند و با کشورهای بیگانه زد و بند دارند و از طرف دیگر در بیوت مراجع عظام تقلید رفت و آمد دارند و خود را مؤمن و متقی جلوه می دهند. تاریخ نشان داده اینان کسانی هستند که اگر مراجع عظام تقلید فتوایی بر خلاف میل‌شان بدهند به آن بی اعتنایی می کنند و نظر دین را پایمال می‌کنند. ❇ تاریخ؛ بار دیگر آنها را رسوا خواهد کرد و نشان خواهد داد یا به عبارت بهتر دوام چندانی نخواهد داشت. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
جریان اعتدال.pdf
395.2K
📚مقاله شاخص‌شناسی جریان اعتدال در سه ساحت: فکری، روشی و ارتباطی 🔹شناخت برای تحليل‌های دقيق‌تر و انتخاب‌های بهتر ضروری است؛ به ويژه اگر جريان مورد نظر در مقاطع مختلف، حاكم بر امور اجرايی كشور نيز باشد. 🔸« » يكی از جريانات سياسی ايران است كه به رغم تأثير سياسی قابل توجه، كمتر شناخته شده است و در مورد چارچوب فكری، روشی و ارتباطی آن به اندازه كافی بحث علمی و مستند صورت نگرفته است و همين امر باعث شده سياست‌ورزان اين جريان با برای رسيدن به اهداف خود دست به اجماع‌سازی نخبگانی بزنند و حتی گام‌هايی را برای بردارند. 🔹شناخت اين جريان ضروری است؛ چراكه در عين عدم اعتقاد جامع به و واگذار كردن سياست به عقل و عرف جوامع توسعه‌يافته، خود را تابع شريعت و رهرو ولی‌فقيه و مراجع عظام تقليد جا می‌زنند و از اين رهگذر علاوه بر خطر ، منافع ملی را با وابستگی فكری و سياسی خود به مخاطره می‌اندازند... 🔹🔹🔹 Bonyadtarikhbook-ir 🔸🔸🔸 @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
هدایت شده از روزنه
از نگارش ستایشنامه های قاجاری تا دفاع از قراردادهای استعماری مروری بر سرگذشت سیاسی و درنگی در یادداشت انفعالی [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب آقای محسن الویری(از فارغ‌التحصیلان دانشگاه که از نیمه دوم دهه هشتاد نسبتا بر مطالعات حوزوی تمرکز یافته) در تاریخ چهارم خرداد یادداشت غلوآمیز خود را در وصف آقای منتشر کرد که با واکنش منفی محافل انقلابی روبرو شد و از آن به عنوان مصداقی از یاد شد و از قضا سرکنگبین صفرا فزود! از همین رو نویسنده مزبور بر آن شد تا یادداشت جدیدی در دفاع از یادداشت ابتدایی خود بنویسد که مصداق عذر بدتر از گناه و تکرار همان خط رسانه ای غیرقابل دفاع بود! یادداشت جدید جناب آقای الویری محتوای جدیدی نداشت و در بخش قابل توجهی تکرار مکررات محسوب می‌شد اما فرصت خوبی پدید آورد برای شناخت و شاخه حوزوی آن، که امروز بیش از هر زمان دیگری برای بازسازی چهره سیاسی یکی از عناصر اجرایی شاخص خود، شدیدا به تکاپو افتاده است. فارغ از مدعاهای ژورنالیستی توأم با مظلوم نمایی جناب الویری، پاسخ به این سؤال از اهمیت بالائی برخوردار است که خرده جریان اعتدال بر چه شاخصه هایی بنا شده است؟ پاسخ به این سؤال راهبردی، البته مجالی واسع می‌طلبد اما پرداخت اجمالی بدان، خالی از لطف نیست. جناب محسن الویری این نکات را نمی‌داند یا می‌داند و در نقش سانسورچی و بزک‌کار چهره‌های اعتدالگرایان عمل می‌کند و ناراستی های هم‌قطاران سیاسی را درز می‌گیرد. این نحوه سخن گفتن امثال الویری تا حدودی طبیعی است زیرا وی از سال 61 با شیخ اعتدال، جناب آقای هاشمی رفسنجانی مرتبط بوده است و طبیعی است که مسئول سیاسی شاخه دانش‌آموزی حزب جمهوری اسلامی که از سال 61 با یک واسطه (فاطمه هاشمی رفسنجانی) به آقای هاشمی رفسنجانی مرتبط می‌شد، امروز نیز به حمایت از این جریان برخیزد و به تمجیدنامه‌نویسی از چهره‌های شاخص این جریان مشغول شود. اصلا عجیب نیست کسی که آرزویش دیدار با در بوده و با وی آرزومندانه ملاقات نموده و با شور و شوق به روایت آن ملاقات با این کهنه سلطنت طلب ظاهرالصلاح پرداخته، از چه ویژگی‌های فکری و سیاسی برخوردار است. مهم‌تر از ملاقات وی با سیدحسین نصر، ارتباط وی با مؤسسه آموزش جهانی Institute of International Education در واشنگتن دی.سی. است. گفتنی‌ها در خصوص این مؤسسه فراوان است اما معرفی مختصری از این مؤسسه نکات فراوانی را مشخص می‌کند. موسسه آموزش جهانی در سال ۱۹۱۹ میلادی در واشنگتن تاسیس شد. نکته جالب توجه این است که یکی از بنیان‌گذاران آن وزیر امور خارجه امریکا آقای الیهو روت می باشد که از سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۹ در این سمت مشغول بوده است. او به همراه نیکلاس مورای باتلر (برنده جایزه نوبل صلح و رئیس دانشگاه کلمبیا) و استفان داگان (استاد علوم سیاسی دانشگاه نیویورک و نخستین رئیس این موسسه) آن را بنیان نهاده‌ است. این مؤسسه به صورت واضح هدف خود را تعلیم نسل آینده رهبران کشورهای دنیا ابراز داشته است و مدعی است تاکنون بر ۲۹۰۰۰ نفر در دنیا تاثیر گذارده‌اند. (https://www.iie.org/Why-IIE/History و https://www.iie.org/en/Why-IIE ) بر این اساس؛ مؤسسه آموزش جهانی، که جناب آقای الویری از 17می-7ژوئن2008 (28اردیبهشت تا 18 خرداد 1387 ) با آن مرتبط بوده(تارنمای شخصی محسن الویری، پایگاه خبری-تحلیلی علوم انسانی طلیعه) مکانی است برای شناسایی نیروهای مؤثر یا احتمالا مؤثر سیاسی و اجتماعی و تربیت آنان بر اساس الگوهای آمریکایی و در نهایت گسیل دادن آنان به کشورهای مبدأ برای اجرای منویات ایالات متحده آمریکا. فراتر از ساده سازی ها، مظلوم نمایی ها و ژست انقلابی گری و عقلانیت، بر اساس روند فعالیت های فکری و روابط سیاسی وی، معلوم نیست او واقعا تا چه اندازه با مبانی انقلاب اسلامی و اسلام ناب و منظومه فکری امامین انقلاب، متناسب و مرتبط است اما نهایتا می‌توان وی را یک چهره دانشگاهی/ حوزوی اعتدالی دانست که واجد شاخه مهم این خرده جریان، یعنی است! از مخاطبان فرهیخته می پرسیم؛ به راستی کسی را که اعتقاد دارد فرهنگ مفهومی غربی است و کسی نمی‌تواند دید اسلامی محض در این مقوله داشته باشد، می‌توان انقلابی و پیرو مکتب امام خمینی قدس سره الشریف دانست؟: «فرهنگ یک مفهوم غربی است و آن را از آنجا گرفته‌اید و بعد می‌گویید که این فرهنگ باید اسلامی شود. به نظرم اگر قرار باشداین افراد فقط در چارچوب اسلام حرف بزنند، اصلاً نمی‌توانند دهان باز کنند. زیرا نگاه و ساختار اندیشه‌، زبان، کلمات و اصطلاحات‌شان همگی برگرفته از جای دیگری است.»(محسن الویری،عصر اندیشه، شماره ۸، صفحه ۹۶) @rozaneebefarda ادامه👇
هدایت شده از روزنه
صدای پای سند منحوس #۲۰۳۰ از قم اظهارات عجیب مهراب صادق نیا پیرامون مساله خانواده در ایران/ ازدواج های نامشروع در بیان یک ! [صفحه 1 از 5] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹«در کشورهای اروپایی و آمریکایی... از زنهای بی‌شوهر، مردهای بی‌زن، آمارهای بسیار بالا وجود دارد که تبعاً بچه‌های بی‌پدر و مادر، بچه‌های ولگرد، بچه‌های جنایتکار حاصل آن است، در آن جا فضا، فضای جنایت است. همین حرفهایی که در خبرها می‌شنوید: یک بچه ناگهان در مدرسه، خیابان، توی قطار قتل انجام می‌دهد، تعدادی را می‌کشد. یکبار و دوبار و یکی دو تا هم نیست. همین طور سطح جنایتکارها از لحاظ سنّی دارد پایین می‌آید. جوانهای بیست ساله بودند، شدند جوانهای شانزده ساله- هفده ساله، حالا بچه‌های سیزده- چهارده ساله در آمریکا جنایت می‌‌کنند. راحت آدم می‌کشند. این جامعه وقتی به این جا می‌رسد، دیگر تقریباً غیر قابل جمع کردن است. »(مقام معظم رهبری 1376/11/9) 🔸از این سخن امام خامنه‌ای بیش از بیست سال می گذرد و انحطاط خانواده در غرب با قانون ننگین هم‌جنس‌گرایی به سیاه‌ترین درجه تا امروز رسید و این سقوط شیطانی هم‌چنان ادامه دارد و این نتیجه قهری مدرنیته منهای دین و معنویت جهان غرب است. اما جریان شبه‌‌روشنفکر معمم که برخی از آنان با عنوان تقی‌زاده‌های زمانه یاد می‌کنند، گویی امروز هم‌چنان به دنبال غربی شدن؛ از نوک پا تا فرق سر، هستند و تلاش می‌کنند خانواده نجیب، پاک و پایدار ایرانی را به بی‌هویتی و تزلزل بکشانند. دنبال کردن خط منحط غرب زدگی توسط برخی چهره های به ظاهر حوزوی و حمایت و ترویج از «سند 2030» تا آخرین لحظه دولت اعتدال ادامه دارد و حاضر نیستند از اهداف پیدا و پنهان این سند و نگارندگان آن دست بکشند. حجم این سنخ فعالیت های پنهان و پیدا روز به روز در حال ازدیاد است و پاسخگویی روزآمد به شبهات این جریان یک ضرورت حوزوی است. 🔸آنچه در این یادداشت می‌خوانید نقد اجمالی محتوای یک لایو اینستاگرامی است که تحت عنوان «سومین جلسه از نشست‌های فلسفه خانواده از دیدگاه اندیشه‌وران» به میزبانی مجموعه تازه تآسیسی به نام «موسسه خانواده اسلامی و تربیت معنوی(خاتم)» برگزار شده است. جناب آقای (عضو هیئت علمی ) در این لایو اینستاگرامی، مطالب بسیار عجیب و غریبی را پیرامون مسئله خانواده در ایران مطرح کرد که جای تأمل بسیار دارد. 🔸صادق‌نیا در این گفت و گوی مجازی با هویت‌زدایی از عنصر خانواده با تعریف اصیل دینی و ملی آن، این نهاد اجتماعی را به گونه‌ای تعریف کرد که کثیف‌ترین اجتماعات هم‌چون یا همراهی‌های غیرشرعی را هم در دایره خانواده گنجانده شود. او برای دفاع از تعریف مورد نظر خود از خانواده چنین گفته است: « برخی از مفاهیم در بعضی از انواع خانواده وجود دارن که در برخی دیگر از اشکال خانواده به چشم نمی خورند مثلا در جامعه های سنتی ازدواج یکی از محوری ترین مولفه های خانواده بود یعنی خانواده با ازدواج تشکیل می شد ولی امروزه ما صورتهایی از خانواده در جوامع می بینیم که عنصر ازدواج توشون نیست یعنی چند نفر ممکنه با هم زندگی بکنند ولی هیچ وقت هم ازدواج بین اونها رخ نمی ده یعنی کار به یک پیوند یا قرارداد یا اصطلاحا نکاح‌نامه نکشه. یا مثلا پیش تر در جوامع سنتی روی تمایز جنسیتی خیلی تاکید می شد یعنی در خانواده یک نفر زوج هست یک نفر زوجه یا یکی مرد یکی زن، امروز ما صورت‌هایی از خانواده می بینیم.» 🔹ظاهر کلام آقای صادق‌نیا این است که وی با توسعه در مفهوم «خانواده» زیست‌های آلوده به فحشا و زنا و لواط را هم زندگی خانوادگی می‌داند و در ادامه سخنان خود از آن به عنوان مصداق خانواده مدرن یاد می کند که گریزی از پذیرش آن نیست! حال آنکه این قبیل مطالب، برخلاف ارتکازات دینی و حتی ملی مسلمانان و ایرانیان است و همین نکته باعث تعجب مجری برنامه نیز شد که با استفهامات استغرابی آن را بروز داد. البته آقای صادق‌نیا هم آن‌قدر شجاعت نداشت که از دیدگاه خود دفاع کند و خود را پشت ابهام‌گویی و ابزار همیشگی اعتدالگرایان یعنی ،پنهان کرد و نام هویت‌زدایی از مفهوم بنیادین خانواده را «دست و دل‌بازی در تعریف» گذاشت و گفت: « من الان نمی خوام بگم این مدلی از خانواده که درش مؤلفه ازدواج وجود نداره از نظر من چیز خوبیه اینو نمی خوام بگم، نمی خوام بگم هم از نظر من خانواده هستن ... منظورم اینه که ما در جامعه صورتهای مختلفی از خانواده داریم که همه خودشون رو خانواده می دونند ولو اینکه ما از نظر ارزشی یا نظام اعتقادی ما اونها رو خانواده ندونیم لذا در ارائه تعریفی از خانواده باید یه کم دست و دل بازتر باشیم یک تعریفی ارائه بدیم که این صورتهای مختلف را شامل بشه!!» 🔸کانال نخبگانی روزنه؛👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda