💢ماجرای دستگیری امام خمینی به روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/بخش دوم
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/26
🔹صداى ضجه و ناله آن چند نفر كه تحت #شكنجه_دژخيمان، سرسختانه مقاومت مىكردند به گوش امام رسيد، صداى پيرمردى كه از سپيده صبح تا پاسى از شب در هواى گرم خرداد پاى سماور مىنشست و خدمت مىكرد، صداى آن رنجديدهاى كه از بام تا شام چاى مىداد و از مراجعين پذيرايى به عمل مىآورد و صداى آن بىپناهى كه زندگى خود را رها ساخته و به عشق و علاقه خمينى به سوى قم آمده، با جان و دل كار مىكرد، سخت خمينى را برآشفت و خشمناک ساخت بهطورى كه ديگر نتوانست تحمل كند.
🔸 از اين رو، امام از خانه بيرون آمد و با صداى رسا اظهار كرد:
«روحاللّه خمينى منم! چرا اينها را مىزنيد؟»
🔹با طنين افكندن نام «خمينى» در فضاى كوچه، دژخيمان شاه دستپاچه شدند. هرگز تصور نمىكردند كه بدين گونه خمينى را در مقابل خود ببينند و با پرخاش او روبه رو شوند. امام قدم به داخل كوچه نهاد و در حالى كه عبا را زير بغل گرفته بود از شدت خشم مشتهاى گره خورده خود را تكان مىداد و بر سر دژخيمان مسلح شاه مرتب فرياد مىكشيد:
🔸« #روحاللّه_خمينى منم، چرا اين بيچارهها را كتک مىزنيد؟ اين چه رفتار وحشيانه است كه با مردم مىكنيد؟ چرا به اصول انسانى پايبند نيستيد؟ اين چه وحشیگرىهاست كه از شما سر مىزند؟»
🔹مزدوران شاه در حالى كه مىكوشيدند بر اعصابشان مسلط شوند با صداى لرزان و گرفته مرتب پاسخ مىدادند:
🔸«همه ارادت داريم! همه مؤمنيم!! كسى را نمىزنيم!!!»
🔹آدمدزدان رژيم با ترس و بيم و احتياط، #قائد_بزرگ را محاصره و به ماشين فولكسواگن سياهرنگى كه دم درب خانه ايستاده بود سوار كردند و چند نفر از درجهداران و صاحبمنصبان نيز كه هنوز براى ما ناشناختهاند سوار شدند؛ و ماشين را با «هُل» دادن تا سر خيابان آوردند و از
سر خيابان، امام را با يک سوارى كه از پيش آماده بود به تهران بردند.
🔸حاج #سيد_مصطفى كه از بالاى بام ناظر جريان بود به شدت تحت احساسات قرار گرفت و خواست خود را از ارتفاع پنج مترى به داخل كوچه بيفكند و تا آنجا كه ممكن است از دستگيرى پدر ممانعت به عمل آورد! امام كه از داخل ماشين متوجه تصميم خطرناک او شده بود با حركت دست او را از اين كار منع كرد. يكى از كماندوها نيز كلت كشيد و تهديد كرد: اگر تكان بخورى آتش مىكنم! حاج سيد مصطفى روى نهى و منع پدر از پايين پريدن منصرف شد، ليكن با تمام نيرو فرياد سر داد كه:
🔹«مردم، خمينى را بردند... مردم، خمينى را گرفتند»
🔸اهالى قم با فرياد تكاندهنده و باور نكردنى: «مردم خمينى را گرفتند» از خواب پريدند، شتابان از خانه بيرون دويدند تا به يارى امام بشتابند و از دستگيرى او جلوگيرى كنند؛ ليكن ديگر دير بود. مأموران رژيم با سرعت سرسامآورى امام را از قم بيرون برده بودند.
🔹اضطراب، نگرانى و ترس در چهره دژخيمانى كه امام را به تهران مىبردند به خوبى هويدا بود، ديوانهوار ماشين مىراندند و به عقب و اطراف مىنگريستند. وحشت و نگرانى آنان به حدى بود كه هر چه امام اصرار ورزيد تا براى چند دقيقهاى ماشين را نگه دارند تا #نماز_صبح به جا آورد،
نپذيرفتند.
🔸امام در مقام دلدارى آنان اظهار كرد: «اينقدر مضطرب نباشيد، در وسط اين بيابان كسى نيست كه قصد تعرض نسبت به شما را داشته باشد. چند دقيقهاى ماشين را براى اداى نماز متوقف كنيد شما نيز نماز بخوانيد، شما #ارتش_كشور_اسلامى هستيد، از بودجه اسلام ارتزاق مىكنيد و واجب است كه به احكام و فرامين اسلام پابند باشيد.» دژخيمانى كه در ارتش شاهنشاهى تربيت شده و پرورش يافته بودند از اين سخنان امام پند نگرفتند و گستاخانه از پيشنهاد و اصرار امام براى به جا آوردن نماز صبح سرباز زدند و سرانجام بر اثر فشار و اصرار بيش از حد او حاضر شدند كه براى چند لحظهاى ماشين را نگه دارند كه فقط او تيمم كند! و امام پس از تيمم با خاک حاشيه جاده، سوار ماشين شد و نماز صبح را در ماشين كه به سرعت در حركت بود به جا آورد. (نهضت امام خمینی، ج1، ص512-511)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢پايههاى سلطنت بر جمجمهها
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/27
🔹شاه كه در طول سلطنت خود همواره خواستههاى انسانى و اسلامى ملت ايران را با گلوله پاسخ داده بود اين بار نيز با تانک و توپ و مسلسل به سراغ مردم بیدفاعى كه با تظاهرات مسالمتآميز، آزادى مرجع خويش را مىخواستند آمد تا شايد پايههاى سست و لرزان رژيم خود را تحكيم بخشد.
🔸هنوز تظاهركنندگان قم بيش از دويست متر از #صحن_مطهر فاصله نگرفته بودند كه با يورش دژخيمان شاه روبه رو شدند و رگبار مسلسل بر آنان باريدن گرفت. شيرزنان شهر قم كه در صف مقدم تظاهركنندگان حركت مىكردند، قبل از ديگران هدف گلوله واقع شدند.
🔹دژخيمان خونآشام مىكوشيدند كه با خونريزى و آدمكشى از حركت تودهها جلوگيرى كنند و تظاهركنندگان را به عقبنشينى و فرار وادارند، ليكن هر چه بيشتر خون مىريختند و آدم مىكشتند قادر به جلوگيرى از پيشرفت و حركت مردم نمىشدند. مردم از جان گذشته بىاعتنا به رگبار گلوله و آتشى كه بر سر و سينه آنان مىباريد قهرمانانه به پيش مىرفتند و دليرانه از سينه خروش بر مىآوردند و فرياد سر مىدادند، فريادى كه ساليان درازى در سينهها خفه شده بود.
🔸غرش مهيب تانکها و صداى دلخراش مسلسلها نمىتوانست از انعكاس آن فريادها جلوگيرى كند. تودههاى خشمگين و بهپاخاسته با سنگ، پارهآهن و چوب در مقابل تانك و مسلسل آدمکشان سرسختانه ايستادگى كردند و به دشمن ضربه وارد ساختند. شنيده شد كه يک
كاميون نظامى كه مىكوشيد ميان جمعيت تظاهركنندگان رفته با چرخهاى سنگين خود عدهاى را به خاک و خون بكشد، مورد حمله مردم دلير و قهرمان قم قرار گرفت.
🔹بنا بر روايت شاهدان عينى جوان پرشورى با يك حمله برقآسا خود را به راننده كاميون كه يک ستوان ارتش بود رساند و او را از پشت فرمان ماشين پايين كشيد و با زدن آهنپارهاى بر فرقش او را بشدت مجروح كرد. دو نظامى ديگر كه در كاميون پهلوى راننده نشسته بودند، از ماشين پايين پريده پا به فرار گذاشتند. تظاهركنندگان كاميون را محاصره كرده و با آتش زدن باك بنزين، آن را به آتش كشيدند.
🔸آتش زدن كاميون يا جيپ ارتشى شور تازهاى در تظاهركنندگان دميد و شعله خشم آنان را شعلهورتر كرد. مردم با حركتى سريع به پيش تاختند و مزدوران خونخوار رژيم را عقب نشاندند.
🔹زد و خورد و كشمكش مردم قم با عمال شاه هر لحظه شديدتر و خونينتر مىشد و دلاورىها، پايدارىها و جانبازىهاى فداييان راه اسلام نمايانتر مىگرديد، هر چه دژخيمان شاه بر وحشیگرى و خونريزى مىافزودند مردم با رشادت و شجاعت بيشترى به ميدان آمده با
حماسهآفرينى بر وحشت و اضطراب دشمن مىافزودند.
🔹رژيم شاه كه مىديد با تانک و توپ و مسلسل و خونريزى وحشيانه نمىتواند مردم غيور و مسلمان #شهر_قم را سركوب كند و از ميدان نبرد بيرون براند، هواپيماهاى بمبافكن را روانه قم ساخت تا در صورت لزوم، شهر را بمباران كنند و دهها هزار مرد و زن و كودک را براى حفظ تاج و تخت شاه با آتش بمب بسوزانند.
🔸هواپيماهاى نظامى با سرعت سرسامآورى وارد آسمان قم شدند و با شكستن ديوار صوتى و مانورهاى هوايى كوشيدند اهالى شهر را مرعوب كنند، ليكن تودههاى از جان گذشته بىاعتنا به اين يورشها، قهرمانانه مقاومت مىكردند و آزادى بىقيد و شرط مرجع عالیقدر خويش را مىخواستند. مزدوران شاه كه مىدانستند با يک لحظه غفلت، كنترل شهر از دست خارج خواهد شد و مردم خشمگين، جنايتكاران را به سزاى جنايتشان خواهند رسانيد، به قتلعام تودهها دست زدند، به خرد و كلان، پير و جوان و زن و مرد رحم نكردند.
🔹فجيعترين كشتار در چهارراه شاه اين شهر (خيابان تهران) روى داد كه عدهاى از تظاهركنندگان در محاصره دژخيمان قرار گرفتند و راه هرگونه عمل و حركتى از آنان سلب شد. آدمكشان آنان را از چهار طرف به رگبار مسلسل بستند و همانند برگهاى درخت بر زمين ريختند. عدهاى از اين آزادگان ناچار به كوچۀ بنبست نمازى پناه بردند تا شايد از شر آنان در امان بمانند ليكن جنايتكاران آنان را در آنجا نيز مورد حمله قرار داده به رگبار مسلسل بستند.(نهضت امام خمینی، ج1، صص519-518)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢شاه به جنگ ملت آمد!
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/28
🔹با اوج گرفتن قيام همگانى [15خرداد] و يورش بىامان مردم به كاخ و مراكز حساس دولتى، رژيم شاه در معرض سقوط و واژگونى قرار گرفت. شاه بار ديگر وحشيانه به جنگ ملت آمد. تانکها، توپها، و مسلسلهايى را كه با دسترنج تودههاى زحمتكش فراهم آورده بود براى سركوبى آنان به كار گرفت، ارتش و پليس را بار ديگر براى سركوبى ملت به جنايت واداشت.
🔸 #آتش_انقلاب وقتى به اوج خود رسيد كه مردم خشمگين و از جان گذشته تهران به سوى كاخ شاه به راه افتادند. تمام خيابانهايى كه به كاخ منتهى مىشد از سرباز و تانک و زرهپوش پوشيده شده بود، هزاران سرباز مسلح به مسلسل از كاخ پاسدارى مىكردند. سيل خروشان جمعيت تا نزديكىهاى كاخ پيش رفت و به چند قدمى لولههاى توپ و مسلسل رسيد و اينجا بود كه لشكر شاه بىرحمانهترين و
وحشيانهترين حملههاى فاشيستى را به سوى مردم آغاز كرد.
🔹رگبار گلوله به طرف تظاهركنندگان باريدن گرفت، تانکها و توپها از كشتهها پشته ساخت. در خيابانها و كوچههاى تهران جوى خون جارى شد، ميدان ارک (مقابل اداره انتشارات راديو) ميدان توپخانه (مقابل اداره پليس و اداره تسليحاتى ارتش) و خيابانهايى كه به كاخ مرمر منتهى مىشد، به صورت كشتارگاه مخوفى درآمده بود و از اجساد كشتگان و مجروحين انباشته شده بود. دود سياه و گردو خاک هوا را تيره و تار كرده بود.
🔸رژيم شاه ضمن سركوبى قيام ملت در روز 15 خرداد، به منظور منحرف كردن افكار عمومى و توجيه آدمكشىهاى خود، به مانور نفرتآور و رسوايى دست يازيد و عدهاى از مأموران ساواک را با پيراهن سياه به ميان انبوه تظاهركنندگان تهران فرستاد تا با ايجاد آشوب و بلوا اين قيام را آلوده سازد!
🔹مأموران سياهپوش شاه با گرد آتشزا به آتش زدن مغازهها، اتومبيلها و سوزاندن كتابخانه پرداختند، تا محملى براى تبليغات رژيم شاه درست كنند و قيام ملى و اسلامى 15 خرداد را آشوبى ارتجاعى و غير انسانى وانمود سازند و آدمكشىها و خونريزىهاى خود را موجه جلوه دهند، غافل از اينكه دنيا ناظر بود كه ملت بهپاخاسته ايران هيچگاه به كتاب و كتابخانه حمله نكردند بلكه به كاخ شاه يورش بردند، زنان و دختران محرومى را كه دوش به دوش مردان عليه شاه مبارزه مىكردند، مورد حمله و اهانت قرار ندادند بلكه چكمهپوشان خونآشام شاه را آماج حمله قهرآميز خود قرار دادند. هدف قهرمانان قيام 15 خرداد، برانداختن رژيم شاه و آزادى امام بود، نه غارتگرى و ايجاد آشوب و بلوا و هرج و مرجى كه دودش به چشم برادران هموطنشان مىرفت. اين مزدوران شاه و مأموران ساواک بودند كه با گرد آتشزا (كه هيچگاه در اختيار مردم
نبوده است) اموال ملت را به آتش كشيدند.(نهضت امام خمینی، ج1، صص537-536)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢۱۶خرداد۱۳۴۲؛ کشتارگاه مخوف تهران
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/29
🔹[در پی قیام 15خرداد] ترس و وحشت سراپاى شاه و هيأت حاكمه را فرا گرفت و سقوط و نابودى را در برابر خود ديدند. آنها مىپنداشتند كشتار فجيع 15 خرداد كه در خيابانهاى تهران جوى خون جارى ساخت و پيشگيرى نظامى شبانه، خواهد توانست ملت را سركوب و مأيوس سازد! ليكن ديدند كه روز 16 خرداد جنبش دامنهدارتر و پرخروشتر به وقوع پيوست.
🔸شاه فرمان: «آتش به قصد كشت»! صادر كرد و براى اينكه جنبش را سريعتر بكوبد به دژخيمان دستور اكيد داد كه از هدر دادن فشنگ و شليک هوايى خوددارى ورزند و در نشانهگيرى، قسمت بالاتنه (قلب و سر و مغز) را هدف قرار دهند تا مجروح كمتر داشته باشند و قربانى آن فاجعه خونين فقط كشته باشد تا بتوان آن را به آسانى در ميان دشت و صحرايى، دور از چشم همه، زير خاک پنهان كرد و جنايات خونين رژيم شاهنشاهى را از نظرها پوشيده نگه داشت.
🔹به «فرمان مطاع ملوكانه»! تانکها و مسلسلهاى سنگين و سبک فعالانه وارد عمل شدند و وحشيانه قهرمانان فداكار خرداد خونين را زير آتش گرفتند و مردم مسلمان را همانند برگ درخت بر زمين ريختند.
🔸ديرى نپاييد كه همانند روز پيش كف خيابانها از خون بیگناهان رنگين شد و اجساد كشتگان در گوشه و كنار خيابان و كوچه روى هم انباشته گرديد و تراژدى خونينى به وجود آمد كه نمونه آن را تنها در حمله قشون بيگانه به كشورى بىصاحب و ملتى بىپناه مىتوان ديد.
🔹اگر روز 15 خرداد، لشكر شاه مأمور متفرق كردن مردم و سركوب جنبش بودند و از اين رو ممكن بود بخشى از تيراندازىها هوايى باشد، روز 16 خرداد به دستور شاه، مأمور آدمكشى و خونريزى بودند و اجازه نداشتند كه گلولهاى را هدر دهند، به همين جهت روز 16 خرداد تهران به
كشتارگاه مخوف و حمام خون بدل شد.(نهضت امام خمینی، ج1، صص540-539)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢حمایت تمامعیار از امام خمینی و رسوایی جبهه ملی
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/30
🔹جامعه روحانيت و #حوزههاى_علميه_ايران نيز در راه پشتيبانى از امام تمام نيروى خود را كه در تاريخ روحانيت شيعه بىسابقه بود، بهطور چشمگيرى به كار انداختند.
🔸اين حمايت و پشتيبانى يكنواخت و متحدانه جامعه روحانيت از او، نمايانگر محبوبيت و نفوذ بيش از حد او در ميان عموم مردم ايران ـ اعم از روحانى و غير روحانى ـ بود كه حتى بسيارى از عناصر راحتطلب و مخالف با مبارزه را وامىداشت كه براى حفظ شئون و موقعيت خويش از امام پشتيبانى به عمل آورد؛ زيرا در آن شرايط مسلّم بود كه هركس ـ در هر مقامى ـ اگر از پشتيبانى نسبت به #امام_خمينى خوددارى ورزد، شديداً مورد تنفر و انزجار تودههاى روشنضمير ايران قرار مىگيرد و در ميان اجتماع ساقط مىشود.
🔹رهبرى « #جبهه_ملى_ايران» با تمام موقعيت ويژهاى كه در ميان دانشگاهيان و طبقه روشنفكر داشت، به علت بىتفاوتى و پيش گرفتن روش غير متعهدانه در برابر قيام ملى و اسلامى 15 خرداد و عدم پشتيبانى از امام به گونهاى منفور و مبغوض شد كه ديگر نتوانست در ميان اجتماع، موقعيت از دسترفته خود را بازيابد؛ تا آنجا كه دكتر مصدق ناگزير شد براى حفظ آبروى «جبهه ملى» رهبران آن را بركنار كند.
🔸پشتيبانى بىشائبه و همهجانبه جامعه روحانيت ايران و عراق و بسيارى از شهرها و كشورهاى اسلامى از امام و حمايت قاطع و صريح مقامات برجسته روحانى، كه خود از مراجع به شمار مىرفتند، از مقام او، نقش مؤثر و تعيينكنندهاى در تحكيم و ادامۀ نهضت اسلامى و
شكست نقشههاى رژيم شاه عليه او داشت.
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢بازتاب گسترده خبر آزادی امام خمینی
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/31
🔹علىرغم تمام اين تدابير امنيتى! پيشبينىها و پيشگيرىهاى دامنهدار و همهجانبه [برای جلوگیری از استقبال مردم از امام]، هنوز ساعتى از آزادى امام نگذشته بود كه خبر آن برقآسا در سراسر #تهران انعكاس يافت و همانند بمب صدا كرد و تهران را تكان داد. مردم فداكار و وفادار مركز، يكباره از جا كنده شدند و سيل جمعيت به سوى #داووديه سرازير شد، راه تهران ـ داووديه و تهران ـ قلهک به علت ازدياد ناگهانى
وسايل نقليه و اتومبيلها بند آمد و مسأله ترافيک آن، پليس راهنمايى را با مشكلاتى روبه رو كرد. ساواک گزارش كرده است:
🔸طبق اطلاع، ساعت 30/14 روز جمعه 11/5/42 #آيتالله_خمينى به اتفاق سه نفر از همراهان زندانى ايشان از زندان آزاد شدهاند... اين خبر كه ساعت 16 منتشر گرديد، دستجات مردم و روحانيون در خيابانها به يكديگر گفته و به سمت شميرانات رهسپار شده بودند...ديرى نپاييد كه داووديه از جمعيت آكنده شد و ازدحامى فوقالعاده به وجود آمد.
🔹مردم از درب خانهاى كه امام در آن اسكان يافته بود تا مسير بسيار طولانى صف كشيده بودند و با نظم و انضباط ويژهاى در انتظار فرا رسيدن نوبت براى ديدار او دقيقهشمارى مىكردند و از آنجا كه به علت كثرت جمعيت، توقف در محضر امام خمينى، موجب معطلى و سرگردانى ديگر كسانى مىشد كه براى زيارت او آمده بودند، مردم از توقف در محضر او خوددارى مىكردند و پس از دستبوسى و اظهار وفادارى خارج مىشدند و راه را براى ديگران باز مىكردند...»(نهضت امام خمینی، ج1، ص702-701)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢تأثر امام از حمایتهای پرشور مردمی
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/32
🔹تودههايى كه به انتظار ديدن امام از داخل حياط خانه تا راه درازى صف كشيده بودند، كاسه صبرشان لبريز شد و از او خواستند كه در مقابل پنجره قرار گيرد تا همگان او را ببينند. امام از جا برخاست و در مقابل مردم قرار گرفت و با بلند كردن دست، به احساسات پرشور و هيجانبار آنان كه با ديدن او بهشدت ابراز احساسات مىكردند و صلوات مىفرستادند، پاسخ گفت و آنگاه به جايگاه خود بازگشت ديگر نتوانست خوددارى ورزد و توفانى را كه در درون او به وجود آمده بود مهار كند. يكباره فرياد كشيد:
«آخر من با اين احساسات مردم چه كنم»!
🔸و دستمالى بر چهره گرفت و به گريستن پرداخت. تا آن روز كسى امام را گريان و اشکريزان نديده بود، تا آن روز كسى او را تا اين حد اندوهگين و منقلب مشاهده نكرده بود و تا آن روز كسى از خمينى سخنى كه حاكى از وارد آمدن مصيبت بزرگ و دردناک بر او باشد نشنيده بود. ليكن اين #كشتار_بیرحمانه_شاه در 15 خرداد، ضربه سنگين و كوبندهاى بر امام وارد آورد، روح نيرومند او را ملول و آزرده ساخت، چنانكه در نطقها و اعلاميههاى او كه طى ساليانى ايراد و صادر فرموده است، مىبينيم كه هرجا سخنى از فاجعه دردناک 15 خرداد 42 به ميان آمده، با تأثرى ژرف و ملالتبار از آن ياد كرده است و نگرانى و تأثر عميق خود را هر بار به صورتى ظاهر ساخته است...»(نهضت امام خمینی، ج1، ص705-704)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢امام خمینی در حصر
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/33
🔹شاه كه نقشه خويش را در مورد انعكاس آزادى امام تا حدودى با موفقيت همراه مىديد، با فرا رسيدن شب شنبه 12 مرداد 42 و رفتن عكاسان و خبرنگاران و كاسته شدن از شدت ازدحام، دستور منع اكيد رفت و آمد به محضر امام را صادر كرد! و ناگهان منزل او در محاصره نظاميان اسبسوار و مأموران سازمان به اصطلاح امنيت شاه قرار گرفت و نه تنها از رفت و آمد مردم جلوگيرى كردند، بلكه ساواكىها بعضى از مقامات روحانى را كه مىخواستند در محضر او حضور داشته باشند، با تهديد و فشار، مجبور به ترک آنجا كردند كه با واكنش سخت و اعتراض شديد امام روبهرو شد.
🔸فرداى آن روز كه تودههاى مسلمان مركز و بسيارى از شهرستانها براى رفتن به #داووديه و استقبال از امام، خود را آماده مىكردند، خبر ممانعت پليس از رفتن مردم به حضور امام، همراه با شايعه اينكه اگر مردم براى ديدن او بخواهند اصرار بورزند، دولت بار ديگر او را به زندان خواهد برد، در همهجا منعكس شد. اين خبر و شايعه از طرف ساواكىها و مقامات امنيتى! رواج يافته بود.(نهضت امام خمینی، ج1، ص710)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢امام خمینی در قیطریه
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/34
🔹بيش از 24 ساعت از انتقال امام خمينى و آقايان قمى و محلاتى به داووديه نگذشته بود، كه ساواک به آنان رسانيد كه اقامت آنان در آنجا موقتى است و لازم است هر يک در فكر تهيه خانهاى براى خود باشند. به محض انعكاس اين خبر و جستجوى بعضى از نزديكان امام براى پيدا كردن خانه، فوراً شخصى به نام آقاى #روغنى ـ از تجار تهران ـ طبق نظر و رأى ساواک، به حضور امام رفت و آمادگى خود را براى پذيرايى از او در خانه خويش واقع در « #قيطريه » اعلام داشت و بدينگونه، زمينه انتقال امام به خانه مزبور، تحت مراقبت دستگاه جاسوسى شاه فراهم شد؛ و امام از تاريخ 15 مرداد 42 در قيطريه اقامت گزيد.
🔸امام تا مدتى كه در تهران به سر مىبرد، ميهمان آقاى روغنى بود و شام و ناهار او و گروهى از مأموران سازمان جاسوسى شاه كه به عنوان مراقب و نگهبان در همان خانه مىزيستند، از طرف روغنى تأمين مىشد. در پى اقامت امام در باغ حاج آقا رضا روغنى، ساواک به امام ابلاغ كرد كه تنها بستگان و نزديكان درجه يک مىتوانند به اقامتگاه امام رفت و آمد كنند و اين عده هم بايستى اسامى آنان قبلاً از طرف او در اختيار فرماندارى نظامى قرار بگيرد، از اين رو امام ناگزير شد كه اسامى شمارى از كسانى را كه بايد نزد او رفت و آمد مىكردند بنويسد و به مسئول مأمورانى كه در محل اقامت امام مستقر بودند به نام سروان #سيفاللّه_عصار تحويل دهد. (نهضت امام خمینی، ج1، ص721-720)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢طیب
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/35
🔹طيب حاج رضايى و شمارى از دستياران او به اتهام گرفتن پول و به راه انداختن [به تعبیر رژیم پهلوی:]«بلواى 15خرداد» در دادگاه فرمايشى و نظامى شاه محاكمه و به مرگ و يا به زندان درازمدت محكوم شدند و دو تن از آنان نيز تيرباران شدند، ليكن رژيم شاه براى ملت ايران هيچگاه توضيح نداد كه طيب از چه مقامى پول دريافت كرد تا بنا بر ادعاى او «به آشوب و بلوا دست بزند»؟! طيب نه از ملاكين و زمينداران بود كه مستقيماً به تحريک و آشوب پرداخته باشد و نه رژيم ادعا كرد كه #جاسوس_مصرىها بوده است كه از آن طريق پول و دستور گرفته باشد، بنابراين چرا كسانى را كه به نامبرده پول دادند و او را تحريک كردند، نام نبردند و آنان را به محاكمه نكشيدند و مجازات نكردند؟
🔸 رژيم شاه و #دستگاه_جاسوسى او طيب را مدتها در زندان شكنجه دادند و حتى ناخنهاى او را كشيدند تا به دروغ اعتراف كند كه از امام براى دست زدن به «آشوب» و «بلوا» پول دريافت كرده است، حتى به او وعده دادند كه اگر به چنين دروغى اعتراف كند، مورد عفو ملوكانه قرار خواهد گرفت و آزاد خواهد شد، ليكن او به چنين خيانتى تن در نداد.(نهضت امام خمینی، ج1، ص785)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢استقامت امام
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/36
🔹ناآرامى و نگرانى مردم و بىتابى آنان در برابر ادامه محاصره امام، برخى از مقامات روحانى را بر آن مىداشت كه براى امام در نزد رژيم شاه پادرميانى كنند و آزادى او را بخواهند، ليكن امام با سرسختى و قاطعيت آنان را از هرگونه وساطت باز مىداشت و هرگونه التزام و تعهد از جانب آنان به رژيم شاه را ناروا و مغاير با وظايف دينى #پيشوايان_روحانى مىدانست. چنانكه #سيد_فضلاللّه_خوانسارى (داماد حاج سيد احمد خوانسارى) در ملاقات خود با بهبودى (وزير دربار) در تاريخ 42.12.15 اعتراف مىكند:
🔸 ... چند وقت قبل، من از جانب آيتاللّه خوانسارى به آقاى خمينى پيغام دادم كه آقا قصد دارند جدا در مورد آزادى شما مذاكره كنند. خمينى جواب داد كه ضمن تشكر، استدعا دارم در مورد آزادى من تعهد و التزامى به عهده نگيريد....(نهضت امام خمینی، ج1، ص819)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢آزادی امام و بازگشت به قم
📌نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/37
🔹عقربه ساعت، تقريباً ده شب يكشنبه 16 فروردين ماه 43 را اعلام مىكرد كه ماشين شورلت سياهرنگى كه بهوسيله چند ماشين ديگر اسكورت مىشد، سركوچه امام مقابل #بيمارستان_فاطميه توقف كرد و امام از آن پياده شد. همراهان او كه عبارت بودند از سرهنگ مولوى و چند تن از مقامات نظامى و امنيتى پس از پياده كردن امام بهسرعت از آنجا دور شدند تا خودشان از هرگونه پيشامد غيرمنتظرهاى دور بمانند!
🔸چند تن از دانشآموزان و محصلين كه در حاشيه خيابان مشغول حاضر كردن دروس خود بودند و متوجه پياده شدن امام از ماشين شدند،
بىاختيار فريادى از عمق قلب كشيدند و به سوى او شتافتند. برخى از عابران كه #امام_خمينى را در ماشين ديده بودند نيز، شتابان خود را به او رسانيدند. در آن ساعت شب با آنكه كوچهها و خيابانها تقريباً خلوت بود، هنوز امام چند گامى به طرف منزل برنداشته بود، كه دهها نفر در اطراف او گرد آمدند.
🔹شعارِ «براى سلامتى حضرت آيتاللّه العظمى خمينى صلوات بلند ختم كنيد» در فضاى آرام كوچه طنين افكند و سكوت شب را در هم شكست. با طنينافكن شدن شعار #صلوات، مردم يكباره از خانهها بيرون ريختند. شور و هيجانى كه از مرد و زن، خرد و كلان در آن دقايق تاريخ به وقوع پيوست، قابل توصيف نيست. آنگاه كه امام به درب منزل خويش رسيد، صدها نفر در اطراف او گرد آمده بودند و هيجانزده شعار مىدادند.
🔸هنوز بيش از دقايقى از ورود امام به قم نگذشته بود كه خبر آن همانند بمب در شهر صدا كرد و شهر را بلرزانيد. ديرى نپاييد كه سيل جمعيت پياده، پابرهنه، سواره، با چرخ، موتور و تاكسى و سوارى به سوى خانه امام سرازير شد. شهر يكپارچه در شور و شوق و هيجان فرو رفت. هياهو، جار و جنجال، سر و صدا و شعارهاى پىدرپى گوش فلک را كر كرد و گرد و خاک و غبارى كه از حركت و دويدن مردم برخاسته بود، فضا را فراگرفت.
🔹مردم مىخنديدند، مىگريستند، پا بر زمين مىكوبيدند، شعار مىدادند و همديگر را در آغوش كشيده، تبريک و تهنيت مىگفتند. شهر
مذهبى قم چنين شور و شوق و خروشى را كمتر به خود ديده بود.
🔸ديرى نپاييد كه خانه و كوچه امام از جمعيت آكنده شد و براى تازهواردين ديگر جايى و راهى نبود. علماى قم همان شب خود را به منزل امام رسانيدند و با او ملاقات كردند. اساتيد، فضلا و پاسداران و رهروان راه خمينى بسيارىشان بىعمامه و عبا و خيلىها پابرهنه، در آن هواى اوايل بهار كه تقريباً سرد است، در كوچه و حياط منزل امام بهتزده به هر سو در حركت بودند. زنگ تلفن منزل براى لحظهاى قطع نمىشد و مردم از نقاط دوردست شهر كه خبر آزادى امام را براى صدمين بار مىشنيدند، روى ناباورى از طريق تلفن پرسش مىكردند.
🔹امام تا نيمه شب در بيرونى منزل، ميان تودههاى مردم كه در آنجا اجتماع كرده بودند به سر برد و به احساسات آنان پاسخ داد و آنگاه براى استراحت به اندرون رفت. به محض حركت امام از جاى خود، يكباره مردم به كف زدن پرداختند، كف ممتدى كه تا داخل شدن او به اندرون ادامه
داشت و صداى آن تا دوردستها به گوش مىرسيد. فرداى آن روز خبر آزادى امام در مركز و بسيارى از شهرستانها انتشار يافت (نهضت امام خمینی، ج1، صص833-832)
#نهضتخوانی
🇮🇷 @IRANeMOASER