🕊 #پدران_شهدا
🌸 من خودم پاسدار بازنشسته هستم. در هشت سال دوران دفاع مقدس در جبهه بودم. دو دختر و دو پسر داشتم كه روحالله شهيد شد و ديگر پسرم نيز طلبه است. اما هيچ كس برايم مثل روحالله نمی شود.
☘ از مأموريت كه برمیگشت ابتدا به من و مادرش سر میزد و دست ما را می بوسيد سپس به خانه خودش میرفت.
💥 بسيار فعال بود. در يگانی كه كار ميكرد هميشه در خط مقدم و گردان شهادت بود.
⛰ تپه جاسوسان در پيرانشهر در فتنه ضدانقلاب دست دشمن بود كه توسط سپاه آزاد شد. در فتح تپه روحالله اولين فردی بود كه پرچم جمهوری اسلامی را بالای آن نصب كرد.
#شهید_روح_الله_طالبی_اقدم
#مدافع_حرم
@iranjan60
🕊🌺
🌸🍃🌸🍃🌸
در فتنه ۸۸ که در تبریز هم جریان پیدا کرده بود، پدرش به عنوان فرمانده #سپاه ناحیه تبریز فعالیت داشت و مأموریت هایی را به بسیجیان و #پاسداران محول می کرد.
💠 یک مرتبه پدر صادق به خودش می گوید :
🤔 «آقا رضا تو که به این سادگی جوانان مردم را به مأموریت می فرستی که احتمال هرگونه خطری برای شان وجود دارد، چرا پسر خودت را نمی فرستی؟!»
✅ وقتی این جرقه در ذهنش زده می شود صادق را صدا می زند و می گوید :
«آماده شو و تیمی که برای مأموریت اعزام می کنم را همراهی کن.»
☺️ صادق با ادب و احترام کامل و بدون اینکه اعتراضی به خواسته پدرش داشته باشد، دستش را بر روی چشمانش گذاشته می گوید :
«چشم بابا!»
🌹 صادق چهار شانه و تنومند بود، وقتی پدر بدرقه اش می کرد یاد بدرقه امام حسین (ع) افتاد که پسرش را با دعا راهی میدان جنگ کرده بود و او نیز به تأسی از امام حسین (ع) در دلش دعا زمزمه می کند؛ حتی یک آن این فکر به ذهنش می آمد :
😔 «من که پسرم را با این شور و شوق راهی اش می کنم شاید زخمی برگردد!»
ولی می گوید چاره ای نیست، وقتی فردی مأموریتی را می پذیرد تبعاتش نیز برایش نوش است، اما در دل نگرانی داشت و با صلوات به ائمه متوسل شد.
⏰ چند ساعت بعد خبر مجروحیت صادق را آوردند و در آن لحظه فقط می گوید :
«خدایا رضایتم در رضایت توست و به آنچه امر می کنی تسلیم هستم.»
بعد می پرسید که از چه ناحیه ای مجروح شده است؟
گفتند :
«کمی دستش زخمی شده است.»
چند ساعت بعد با دستی باند پیچی شده آوردنش. به پدرش می گوید :
😊 بابا چیزی نشده فقط کمی دستم خراش برداشته.
پدرش نمی خواهد که زیاد به عمق قضیه وارد شود و معذبش کند....
😔 بعد از چند هفته پدرش متوجه می شود که دستش باد کرده وضعیت مساعدی ندارد، با یکی از همکاران راهی بیمارستانش می کند و عکسبرداری کرده و متوجه می شوند که تاندون یکی از انگشتانش قطع شده و نیاز به عمل دارد، هزینه عمل هم که ۴۰ هزار تومان شده بود، #سپاه پرداخت کرد.
💠 بعد از چهار، پنج ماه یک روز پدرش سرکار در اتاقش بوده که همکارش وارد می شود و می گوید :
«امروز صادق هزینه عملی را که خرج دستش کرده بودیم را در پاکتی آورده و گفته که این پول را به بیت المال برگردانید، چون من نمی خواهم مدیون بیت المال باشم.»
@iranjan60
🕊 #پدران_شهدا
#راوی : #شهید_حاج_رضا_عدالت_اکبری، پدر صادق
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
#جانباز #فتنه ۸۸ توسط داعش داخلی
#شهید #مدافع_حرم توسط داعش خارجی
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
🌾 #دوست_دارم_شهید_بشم
میگفت :
من در گروه تثبیت هستم و وقتی عملیات تمام میشود وارد منطقه میشوم تا ببینم از چه تکنیکها و سلاحهایی استفاده شده و…
⚠️ اما بعد از شهادتش فهمیدیم همیشه در خط مقدم بوده. حتی در این مدت چندبار مجروح شده بود اما اصلا به ما بروز نداد و نگذاشت ما خبردار بشویم...
@iranjan60
🔻 قسمت شانزدهم 🔺
❤️ #پدران_شهدا
✍ به نقل از پدر #شهید_نوید_صفری_طلابری
🌹 #مدافع_حرم
#تاریخ_ولادت : ۶۵/۰۴/۱۶، تهران
#تاریخ_شهادت : ۹۶/۰۸/۲۰، بوکمال
#شهید_بی_سر
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃🌸🍃