eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
488 دنبال‌کننده
312 عکس
83 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 و ✍ مَسْعَدَة بن زیاد روایت کرده است که نزد علیه السلام بودم. 🔹مردی به امام عرض کرد: فدایتان شوم! همسایه‌هایی دارم که کنیزکان مطرب و آوازه خوان دارند. وقتی من به مستراح می‌روم، چه بسا عَمداً مدت بیشتری می‌نشینم تا صدای آواز آنان را بشنوم. 🔸امام فرمود: چنین نکن. آن مرد عرض کرد: به خدا نزد آنها نمی روم و با آنها برخوردی نداشته ام، تنها با گوش خود صدایی را می‌شنوم. 🔸امام فرمود: از خدا بترس. آیا نشنیده ای می‌فرماید: إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا؟ ( قطعا گوش و چشم و دل (قلب)، همه ی آنها مورد سوال اند). 🔹مرد عرض کرد: آری به خدا، گویی تا به حال از هیچ و این را نشنیده بودم. با وجود این ان شاء الله دیگر عمل خود را تکرار نمی کنم و از خداوند طلب و می‌نمایم. 🔸امام به او فرمود: برخیز و غسل کن و شکر بجای آور که تو در امر خطیری واقع شده بودی، اگر در همان حال می‌مردی، چقدر حال و روزگار تو بد می‌بود. خدا را شکر کن و از او توبه و بازگشت از آن چه او نمی پسندد، مسئلت نما که خداوند، فقط زشتی‌ها را نمی پسندد، زشتی را برای اهلش بگذار، که هر امری اهل خود را دارد. 📚 منبع ۱. ، ج ۶، ص ۴۳۲. 🆔 @islam_history
📌لذت های مادی در کلام امیرالمومنین علیه السلام ✍ روزی علیه السّلام را دید که آهی می‌کشد. 🔸مولا فرمود: آیا برای دنیا آه می‌کشی؟ 🔹عرض کرد: آری! 🔸حضرت فرمودند: ای جابر! لذّت‌های دنیا در هفت چیز است: 1⃣ فَألَذّ المَأکولاتِ العَسَلُ وَ هُوَ بَصقٌ مِنْ ذُبابه ٍلذیذترین خوردنی‌ها عسل است و آن آب دهان مگسی(زنبور) است. 2⃣ وَ أحْلَی المَشروباتِ الماءُ وَ کفی بإباحَتِهِ و سِباحَتِهِ گواراترین آشامیدنی‌ها آب است که بر خاک (پست ترین عنصر آفرینش) روا و روان باشد. 3⃣ وأعلَی المَلبوساتِ الدِّیباجُ وَ هُوَ مِن لُعابُ دُودَهٍ و بهترین پوشیدنی‌ها ابریشم است و آن از آب دهان کرمی است. 4⃣ و أعلی المَنکوحاتِ النِّساءُ وَ هُوَ مَبالٌ فی مَبالٍ و مِثالُ لِمثالٍ وَ انَّما یرادُ أحسَنُ ما فِی المَرأهِ لِأقْبَحِ ما فیها بهترین همبستر زنانند و ... نزدیکی دو عضو همانند (دو محل ادرار) است... . 5⃣ وَ أعَلی المَرکوباتِ الخَیلُ وُ هُوَ قواتِلُ و بهترین سوار شدنی‌ها و مرکب‌ها، اسب است (که حتّی هنوز هم با وجود بهترین ماشین‌ها، از بزرگ‌ترین تفریحات بشر به ویژه ثروتمندان اسب سواری است) که آن هم کُشنده است. 6⃣ وَ أجَلُّ المَشْمُوماتِ ألْمِسْک وَ هُوَدَمٌ مِنْ سُرَّهِ دابّهٍ و ارزشمندترین بوییدنی‌ها مُشک است و آن خون ناف حیوانی (آهو) می‌باشد. 7⃣ وَ أجَلُّ المَسْمُوعاتِ اَلْغِناءُ وَ التَّرنُّمُ وَ هُوَ اِثمٌ و بهترین شنیدنی‌ها و آواز است که آن هم و است (که موجب هلاکت انسان خواهد شد) 🔹جابر بن عبدالله می‌گوید: فَوَاللهِ ما خَطَرَتِ الدُنیا بَعْدَها عَلی قَلبی به خداوند سوگند از آن زمان به بعد هرگز بر دلم خطور نکرد.(۱)(۲) 📚 منابع ۱. میزان الحکمه، ج۴، ص۱۷۱۴.‌ ۲. ، ج۷۸، ص۱۱. 🆔 @islam_history
📌قیام مي گويد: در خدمت عليه‌السلام بودم، چون مردم رفتند و مجلس خلوت شد. 🔸امام فرمود: «يا ابا حمزه! من المحتوم الذي حتمه الله قيام قائمنا، فمن شک فيما اقول، لفي الله و هو به کافر». «اي ابا حمزه! از امور حتمي اي که خداوند حتمي ساخته است قيام قائم ماست، هر کس در اين گفتار ترديد کند خدا را در حال کفر ملاقات مي کند». 🔸سپس فرمود: پدر و مادرم به فداي کسي که هم‌نام و هم‌کنيه ي من است او هفتمين فرزند من است که زمين را پر از عدالت کند هنگامي که پر از جور و ستم شده باشد.اي ابا حمزه! کسي که او را درک کند و در برابر او تسليم شود آن چنان که در برابر و تسليم است، بر او واجب مي شود و هر کس تسليم نشود بهشت بر او حرام مي شود و جايگاهش است و جايگاه ستمگران چه زشت است». 📚 منبع ۱. ، ج۵۱، ص۱۳۹. 🆔 @islam_history
📌 صلی الله علیه و آله و سلم در شان علیه السلام فرمودند: «يا عليّ انّک سيّدالمسلمين و يعسوبُ المؤمنين و امام المتقين و قائد الغُرّ المحجّلين». ✍ حال به چه معناست؟ 🔹 به فرمانده‌ی زنبورهای عسل «یعسوب» می‌گوید. هنگامی که زنبورهای کارگر گل‌ها را برای درست کردن عسل می‌مکند و به کندو باز می‌گردند، ابتدا مورد بازرسی قرار می‌گیرند. 🔹بدین صورت که فرمانده زنبورها (یعسوب) در جلوی در کندو می‌ایستد. آنگاه زنبورها را بو می‌کند، هر زنبوری که بر روی گل بدبود نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد، بلکه مورد تهاجم زنبورهای نگهبان واقع می‌شود، و اگر موفق به فرار نشود لاشه او موجب عبرت سایر زنبورها خواهد شد.  🔸آری امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در روز بر در بهشت می‌ایستد، و هر کسی را که بوی آن حضرت را با خود نداشته باشد از ورود به محروم می‌نماید. 📚 منبع ۱. در ، ج۳۸، ص۱۲۶-۱۶۶، حدود ده روایت از  و در این رابطه نقل شده است. 🆔 @islam_history
کانالی برای تحلیل سیره و سنت -علیهم السلام- 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3897098243C4f5b659c8c
📌 فرق لشکر علی علیه السلام و لشکر معاویه ✍ از عليه السلام روايت شده كه: نزد على علیه السلام آمد و على علیه السلام در صحن نشسته بود و گفت: سلام بر تو يا امير المؤمنين و رحمت خدا بر تو. 🔸 علیه السلام گفت:  عليك السلام اى ابو يزيد(کنیه عقیل).پس روى به فرزند خود علیه السلام كرد و گفت:  🔸برخيز عمّت را به خانه ببر.حسن، عقيل را به خانه برد و نزد پدر بازگشت. 🔸على علیه السلام او را گفت: برايش جامه اى نو بخر و ردايى نو و ازارى نو و كفشى نو.ديگر روز نزد على علیه السلام آمد سراپا به نو آراسته و گفت:  🔹سلام بر تو يا .على گفت:  🔸عليك السلام اى ابو يزيد. 🔹عقيل گفت: يا امير المؤمنين نمى بينم كه جز اين سنگريزه‌ها چيزى از نصيبت شده باشد. 🔸على علیه السلام گفت: ابو يزيد چون عطاى خويش گرفتم آن را به تو دهم. 🔻عقيل از نزد على علیه السلام به نزد رفت.وقتى كه معاويه از آمدنش خبر يافت، فرمان داد كرسيها نهادند و ياران خويش بر آنها نشانيد.عقيل به مجلس در آمد.معاويه فرمان داد كه صد هزار درهم به او دهند.عقيل درهمها بستد. 🔹معاويه گفت:  مى خواهم بگويى كه ميان لشكرگاه من و لشكرگاه على چه فرقى ديدى. 🔸عقيل گفت: به لشكرگاه امير المؤمنين علیه السلام گذشتم.شبى داشت چون شبهاى صلی الله علیه و آله وسلم و روزى چون روزهاى پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم با اين فرق كه پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم در آن ميان نبود.اما به لشكرگاه تو در آمدم جمعى از را از آن كسان كه در شب (۱) بر غدر كردند، ديدم.  🔸پس عقيل گفت: اى معاويه آن كيست در دست راست تو نشسته است؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: اين كسى است كه شش مرد ادعا مى كردند كه پدر او هستند و عاقبت از آن ميان آنكه قصاب بود، بر ديگران غلبه يافت.اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: به خدا سوگند در زمان كار پدرش اين بود كه مزدى مى گرفت و حيوان نر را بر مادگان مى جهانيد.اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: مادرش دزد بود.  🔻چون معاويه ديد كه عقيل مجلس نشينانش را به خشم آورده است. 🔹پرسيد: ابو يزيد از من چه مى دانى؟  🔸عقيل گفت: اين سخن رها كن.  🔹معاويه گفت: بايد بگويى.  🔸عقيل پرسيد: را مى شناسى؟  🔹معاويه پرسيد: حمامه كيست؟  🔸عقيل گفت: گفتم تو كيستى و بر خاست و برفت.  🔹معاويه يكى از نسب شناسان را خواست و گفت: مرا بگوى كه حمامه كيست؟  🔸گفت: مرا و زن و فرزندم را امان ده.  معاويه امانش داد.  🔸گفت: حمامه جدّه تو بود و در جاهليت آن كاره بود، از آنان كه بر سر خانه خود علم مى زدند.  و گويند كه حمامه مادرِ مادرِ بود.(۲) 📚 منابع ۱. شبی بود که در راه بازگشت از جنگ ، قصد ترور پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را داشتند. ۲. ترجمه ، ص ۳۶. 🆔 @islam_history
📌 توصیه #امام_رضا علیه السلام به #اباصلت هروی، در روز های پایانی ماه #شعبان 🆔 @islam_history
📌 قدر و منزلت نزد گويد: به حضرت () علیه السلام عرض كردم: مرا از دعا فراموش مكن. 🔸فرمود تو مي داني كه من فراموشت كنم؟ 🔹گويد: در فكر فرو رفتنم و با خود گفتم: آن حضرت براي شيعيانش كند و من هم از شيعيان او هستم (پس براي من دعا كند).عرض كردم: نه، شما مرا فراموش نمي كني. 🔸فرمود: اين را از كجا دانستي؟ 🔹عرض كردم: من از شما هستم و شما هم كه براي شيعيان دعا مي كني (پس مرا هم در ضمن دعا مي كنيد). 🔸فرمود: جز اين هم چيزي دانستي؟ گويد: عرض كردم: نه، فرمود: هرگاه خواستي بداني نزد من چگونه هستي بنگر من نزد تو چگونه هستم. 📚 منبع ۱. ، ج۲، ص۶۵۱. 🆔 @islam_history
📌 پاداش هرکس اندازه اوست ✍ گويد: به علیه السلام عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است. 🔸فرمود: عقلش چگونه است؟ 🔹گفتم نمي دانم. 🔸فرمود: پاداش به اندازه عقل است. همانا مردي از در يكي از جزاير دريا كه سبز و خرم و پر آب و درخت بود خدا مي كرد؛ يكي از از آنجا گذشت و عرض كرد پروردگارا مقدار پاداش اين بنده ات را به من بنما به او نشان داد و او آن مقدار را كوچك شمرد، خدا به او كرد همراه او باش پس آن به صورت انساني نزد او آمد. 🔹عابد گفت: تو كيستي؟ 🔸گفت: مردي عابدم چون از مقام و عبادت تو در اين مكان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا كنم. پس آن روز را با او بود. چون صبح شد فرشته به او گفت: جاي پاكيزه اي داري و فقط براي عبادت خوب است. 🔹عابد گفت: اينجا يك عيب دارد. 🔸فرشته گفت: چه عيبي؟ 🔹عابد گفت: خداي ما چهارپايي ندارد، اگر او خري مي داشت در اينجا مي چرانديمش به راستي اين علف از بين مي رود! 🔸فرشته گفت: پروردگار كه خر ندارد. 🔹 گفت: اگر خري مي داشت چنين علفي تباه نمي شد. پس خدا به فرشته وحي كرد: همانا او را به اندازه عقلش پاداش مي دهم (يعني حال اين عابد مانند مستضعفين و كودكان است كه چون سخنش از روي ساده دلي و ضعف خرد است، و نيست، ليكن عبادتش هم پاداش عبادت خداشناس را ندارد). 📚 منبع ۱. ،ج۱، ص۱۱. 🆔 @islam_history
🔸صفحه ای برای تحلیل و بررسی تاریخ اسلام، سیره و سنت #اهل_بیت - علیهم السلام - و پاسخ به شبهات 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3897098243C4f5b659c8c
📌 ✍ شُرَیسِ وابشی، از ، از علیه السلام روایت کرده است که فرمود: 🔴 خدا هفتاد و سه حرف دارد و فقط یکی از این حروف را می‌دانست و چون آن را بر زبان آورد، زمین میان خودش و را شکافت و تخت را با دست خود آورد، سپس زمین در یک چشم بر هم زدن به شکل سابق خود برگشت، و این در حالی است که هفتاد و دو حرف از اسم اعظم نزد ماست و یک حرف دیگر را فقط خداوند تبارک و تعالی می‌داند و ترجیح داده که آن را نزد خود نگه دارد وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله. 📚 منبع ۱. ،ج۷، ص۳۷. 🆔 @islam_history
📌 علیهم السلام() ❓چرا به خزیمة بن ثابت، (صاحب دو شهادت) می گویند؟ ✍ علیه السلام در این مورد می‌فرماید: 🔸حضرت صلی الله علیه وآله روزی از مرد عربی اسبی خرید. کسانی که با آن حضرت میانه خوبی نداشتند، مرد فروشنده را کرده و به او گفتند: 🔹اگر این اسب را در بازار بفروشی، به چندین برابر قیمت فعلی از تو می‌خرند! 🔹مرد از این سخن تحریک شده و از روی طمع کاری گفت: آیا بروم و معامله را به هم زده و اسب را پس بگیرم؟! 🔹گفتند: نه! چنین مکن؛ ولی هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وآله می‌خواهد قیمت را به تو بپردازد، بگو من آن را به این مبلغ نفروخته‌ام بلکه به فلان قیمت به تو داده ام. او مرد خوبی است و هرچه پیشنهاد کنی، از تو خواهد پذیرفت. 🔰مرد اسب فروش با این قصد نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمده و منکر قیمت قبلی شد. 🔸حضرت فرمود: به خدایی که مرا به پیامبری برانگیخته! به همین مبلغ فروخته ای. در این میان خزیمة بن ثابت از راه رسیده و از ماجرا سؤال کرد. 🔹گفتند: این مرد سخن پیامبر را قبول ندارد. 🔹خزیمه خطاب به مرد گفت: ای اعرابی! من می‌دهم که تو به همین مبلغ که پیامبر می‌گوید، این اسب را فروخته ای. 🔹اعرابی گفت: هنگام معامله، کسی پیش ما نبود! 🔸پیامبر به خزیمه فرمود: خزیمه! با آن که تو در هنگام معامله حضور نداشتی، چگونه گواهی می‌دهی؟ 🔹خزیمه گفت: یا ! پدر و مادرم فدای شما باد! ما سخن شما را در امور خیلی مهم و حیاتی مانند خبر دادن از و خداوند و آسمانی، تصدیق کرده و از جان و دل می‌پذیریم، چگونه در قیمت یک اسب تو را تصدیق نکنیم؟! 🔰بعد از این ماجرا، پیامبر صلی الله علیه وآله، شهادت خزیمه را معادل شهادت دو مرد قرار داد و این چنین بود که خزیمه مفتخر به لقب گردید. 📚 منبع ۱. ، ج۲۲، ص۱۴۱. گفتنی است که این داستان با اندکی تفاوت در اکثر کتاب‌های فریقین موجود است. 🆔 @islam_history