eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
508 دنبال‌کننده
317 عکس
91 ویدیو
28 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به نفست ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 فرق لشکر علی علیه السلام و لشکر معاویه ✍ از عليه السلام روايت شده كه: نزد على علیه السلام آمد و على علیه السلام در صحن نشسته بود و گفت: سلام بر تو يا امير المؤمنين و رحمت خدا بر تو. 🔸 علیه السلام گفت:  عليك السلام اى ابو يزيد(کنیه عقیل).پس روى به فرزند خود علیه السلام كرد و گفت:  🔸برخيز عمّت را به خانه ببر.حسن، عقيل را به خانه برد و نزد پدر بازگشت. 🔸على علیه السلام او را گفت: برايش جامه اى نو بخر و ردايى نو و ازارى نو و كفشى نو.ديگر روز نزد على علیه السلام آمد سراپا به نو آراسته و گفت:  🔹سلام بر تو يا .على گفت:  🔸عليك السلام اى ابو يزيد. 🔹عقيل گفت: يا امير المؤمنين نمى بينم كه جز اين سنگريزه‌ها چيزى از نصيبت شده باشد. 🔸على علیه السلام گفت: ابو يزيد چون عطاى خويش گرفتم آن را به تو دهم. 🔻عقيل از نزد على علیه السلام به نزد رفت.وقتى كه معاويه از آمدنش خبر يافت، فرمان داد كرسيها نهادند و ياران خويش بر آنها نشانيد.عقيل به مجلس در آمد.معاويه فرمان داد كه صد هزار درهم به او دهند.عقيل درهمها بستد. 🔹معاويه گفت:  مى خواهم بگويى كه ميان لشكرگاه من و لشكرگاه على چه فرقى ديدى. 🔸عقيل گفت: به لشكرگاه امير المؤمنين علیه السلام گذشتم.شبى داشت چون شبهاى صلی الله علیه و آله وسلم و روزى چون روزهاى پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم با اين فرق كه پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم در آن ميان نبود.اما به لشكرگاه تو در آمدم جمعى از را از آن كسان كه در شب (۱) بر غدر كردند، ديدم.  🔸پس عقيل گفت: اى معاويه آن كيست در دست راست تو نشسته است؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: اين كسى است كه شش مرد ادعا مى كردند كه پدر او هستند و عاقبت از آن ميان آنكه قصاب بود، بر ديگران غلبه يافت.اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: به خدا سوگند در زمان كار پدرش اين بود كه مزدى مى گرفت و حيوان نر را بر مادگان مى جهانيد.اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟  🔹معاويه گفت: است.  🔸عقيل گفت: مادرش دزد بود.  🔻چون معاويه ديد كه عقيل مجلس نشينانش را به خشم آورده است. 🔹پرسيد: ابو يزيد از من چه مى دانى؟  🔸عقيل گفت: اين سخن رها كن.  🔹معاويه گفت: بايد بگويى.  🔸عقيل پرسيد: را مى شناسى؟  🔹معاويه پرسيد: حمامه كيست؟  🔸عقيل گفت: گفتم تو كيستى و بر خاست و برفت.  🔹معاويه يكى از نسب شناسان را خواست و گفت: مرا بگوى كه حمامه كيست؟  🔸گفت: مرا و زن و فرزندم را امان ده.  معاويه امانش داد.  🔸گفت: حمامه جدّه تو بود و در جاهليت آن كاره بود، از آنان كه بر سر خانه خود علم مى زدند.  و گويند كه حمامه مادرِ مادرِ بود.(۲) 📚 منابع ۱. شبی بود که در راه بازگشت از جنگ ، قصد ترور پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را داشتند. ۲. ترجمه ، ص ۳۶. 🆔 @islam_history
📌 ( صلی الله علیه و آله) 🔰در آیه ۷۴ سوره می‌خوانیم: (و هَمُّوا بِما لَم یَنالُوا) یعنی؛ قصد کاری را داشتند که موفق به انجامش نشدند. ❓حال یک سوال، آن چه‌کاری بود که، نفاق‌پیشگان نائل به انجام آن نشدند؟ 🔰وقتی اسلام صلی الله علیه و آله قصد بازگشت از کردند، منافقان در تنگه‌ای خواستند شتر پیامبر صلی الله علیه و آله را رم داده، او را کنند. 🔰شاهدان این قضیه دو صحابی بزرگ صلی الله علیه و آله، و بودند. ✍ ابن حزم اندلسی یکی از علمای در این باره ، می‌نویسد: 🔹ان أبابكر و عمر و عثمان و طلحة و سعد بن أبي وقاص رضي الله عنهم أرادوا قتل النبي صلى الله عليه و سلم و إلقاءه من العقبة في تبوك. (۱) 🔹همانا ، ، ، ، ، ترور پیامبر را اراده کرده و در تبوک می‌خواستند او را از تنگه بیاندازند. 📚منبع ۱. المحلی بالآثار، ج۱۱، ص۲۲۴. 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history
📌 سپاه اسامه 🔰 گرامی صلی الله علیه و آله در روزهای آخر عمرِ پربرکت خویش، برای دور کردن و فرستادن آنها به منطقه بلقاء (فلسطین) تصمیم به پاک‌سازی فضای شهر گرفتند. اتخاذ این تصمیم دلایلی داشت که مهمترین آن، این بود و علیه‌السلام به خطر نیافتد. 🔰 اما منافقان با بهانه‌های مختلف از پیوستن به این سپاه خودداری می‌کردند، طبق معمول دو تن از همیشه مخالفان با پیامبر( و ) این بار هم مثل همیشه ساز مخالف زدند و در جیش شرکت نکردند، تا جایی که پیامبر زبان به لعن متخلفین از جیش اسامه گشودند و فرمودند: جهّزوا جیش أسامة، لعن اللهُ من تخلّف عنه! 🔰 بالاخره کار به جایی رسید که پیامبر به بستر بیماری افتاده و عملا حرف حضرت روی زمین ماند و سپاه هم با کارشکنی اصحاب حرکت نکرد. برگرفته از: 📚 سیره ابن هشام، ج۲، ص۶۴۲. 📚 ارشاد مفید، ج۲، ص۱۸۳. 📚 الملل والنحل، ج۱، ص۲۳. 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍️ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history