📌 نمونه ای از سخت گیری امیرالمومنین درباره بیت المال در زمان پیامبر
🔰در سال دهم هجرت وقتی #امیرالمومنین علیه السلام در یمن به سر میبرد از حركت پيامبر براى شركت در مراسم حج، آگاه گرديد. وى با سربازان خود در حالى كه ۳۴ قربانى همراه داشت، براى شركت در مراسم حج حركت كرد و پارچه هايى كه از مردم «نجران» به عنوان ماليات اسلامى گرفته بود، همراه خود آورد. #على علیه السلام در نيمه راه، فرماندهى سربازان را به يكى از افسران خود سپرد و به سرعت به جانب #مكه حركت كرد و در نزديكى آنجا خدمت پيامبر رسيد.
🔰#پيامبر از ديدار على و موفقيت او خوش حال گرديد و از على پرسيد، چگونه نيت كردى؟ او گفت: من موقع احرام، به نيت شما احرام بستم و گفتم: «اللهمّ إهلالا كإهلال نبيك؛ بار الها! به همان نيتى كه پيامبر تو احرام بسته من نيز احرام مى بندم. » سپس پيامبر را از قربانى هايى كه همراه خود آورده بود آگاه ساخت. پيامبر فرمود: تكليف من و شما در اين يكى است و ما بايد تا لحظه كشتن قربانىها در حالت احرام باقى بمانيم. سپس دستور داد كه على به طرف سربازان خود بازگردد و آنها را به مكه برساند. وقتى على به جانب سربازان خود بازگشت، ديد تمام پارچه هايى كه از ملت «نجران» طبق قرارداد روز «#مباهله» گرفته بود، ميان سربازان تقسيم شده و همگى آنها را به عنوان لباس احرام بر تن كرده اند.
🔰على از اين كار كه جانشين وى در غياب او انجام داده بود، سخت ناراحت شد و به او گفت: چرا پارچهها را پيش از آن كه به پيامبر خدا تحويل دهيم در ميان سربازان تقسيم كردى؟ وى گفت: آنان اصرار كردند كه من پارچهها را به طور امانت به آنها بدهم و پس از انجام مراسم حج، از آنان پس بگيرم. حضرت به وى گفت: تو چنين اختيارى نداشتى. سپس همه پارچهها را از آنان گرفت و بسته بندى كرد و در مكه تحويل پيامبر داد. گروهى كه هميشه از عدل و دادگرى و نظم و انضباط رنج مى بردند و پيوسته مى خواستند كه امور طبق خواست هاى آنان بگردد، خدمت پيامبر رسيده و از على درباره پس گرفتن پارچهها ابراز ناراحتى كردند. پيامبر از يكى از ياران خود خواست كه در ميان افراد شاكى برخيزد و پيام زير را از طرف او به آنان برساند و بگويد: از بدگويى درباره على عليه السّلام دست برداريد. او در اجراى دستور خدا بى پروا است و اهل تملق و مداهنه نيست.
📚 #بحارالانوار، ج۲۱، ص۳۸۵.
📚 الارشاد، ص ۹۲.
🆔 @islam_history
📌 خلاصه اي از واقعه غدير(1)
✍ اعلان عمومي براي سفر حج
💠 در سال دهم هجرت، به دستور الهي، آخرين سفر #پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به مكه براي تعليم حج و اعلام #ولايت ائمه (عليهم السلام) آغاز شد. در اين سفر بيش از يكصد و بيست هزار نفر آن حضرت را همراهي كردند كه در شرايط آن زمان سابقه نداشت.
💠 بلافاصله پس از پايان مراسم حج، اعلام شد همه حجاج از #مكه خارج شوند و براي برنامه اي مهم در #غدير خم - كه كمي قبل از محل جدا شدن كاروان ها بود ـ حضور يابند.
سه روز پس از پايان مراسم حج، سيل جمعيت به سوي غدير حركت كردند.
✍ اجتماع عظيم در غدير
💠 با رسيدن به محل موعود،فرمان توقف از سوي پيامبر (صلي الله عليه و آله) صادر شد و مركب ها از حركت ايستادند و مردم پياده شدند و هر كس جايي براي توقف سه روزه آماده كرد.
💠 به دستور پيامبر (صلي الله عليه و آله)، #سلمان و #ابوذر و #مقداد و #عمار زير چند درخت كهنسال را آماده كردند و روي درختان، پارچه اي به عنوان سايبان قرار دادند. در زير سايبان، منبري به بلندي قامت پيامبر (صلي الله عليه و آله) از سنگ ها و روانداز شتران ساختند به طوري كه حضرت هنگام خطبه بر همه مردم مشرف باشند.
💠 هنگام ظهر، پس از اداي #نماز جماعت، پيامبر (صلي الله عليه و آله) بر فراز منبر ايستادند و #اميرالمومنين (عليه السلام) را فرا خواندند تا بر فراز منبر در سمت راست حضرت بايستند. قبل از شروع خطابه، اميرالمؤمنين (عليه السلام) بر فراز منبر يك پله پائين تر در طرف راست آن حضرت ايستاده بودند.
✍ سخنراني پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله)
💠 پيامبر اكرم نگاهي به سمت راست و چپ جمعيت نمودند و منتظر شدند تا همه مردم در مقابل منبر اجتماع كنند. سپس سخنراني تاريخي و آخرين خطابه رسمي خود را براي جهانيان آغاز كردند. با در نظر گرفتن اين شكل خاص از منبر و سخنراني كه دو نفر بر فراز منبر در حال قيام ديده مي شوند به استقبال سخنان حضرت مي رويم كه آن را مي توان در يازده بخش ترسيم نمود:
ادامه دارد...
🆔 @islam_history
⁉️ از #صحیفه_ملعونه چه میدانید؟
⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟
✍️ #علامه_مجلسی تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از #حذیفه نقل کرده که خلاصه اش چنین است:
🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و #عمر بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمانهایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر #محمّد بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد).
بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا #عایشه و #حفصه جاسوس پدرانشان در خانه #پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بودند.
🔰سپس #ابوبکر و عمر جمع شدند و سراغ #منافقان و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از #حجة_الوداع در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند.
🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد.
🔰#امیرالمومنین علیه السّلام از طرف خداوند در #غدیر خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود.
🔰وقتی وارد #مدینه شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و #ولایت #علی_بن_ابی_طالب علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود.
🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و #عثمان و #معاویه و #عمروعاص و #طلحه و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و #ابوموسی_اشعری و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: #ابوسفیان، عکرمه پسر ابو جهل، #خالدبن_ولید، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را میپذیرفتند و از آنان اطاعت میکردند.
🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در #محرم سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به #مکه فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد.
📚 #بحارالانوار، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶.
🆔 @islam_history
📌 شهید ایرانی روز #عاشورا
🏴 غلامی که #امام_حسین علیهالسلام همانند #علی اکبرش صورت روی صورت او گذاشت...
🔰در منابع مربوط به قیام امام حسین علیه السلام، از غلامی ترک با تبار ایرانی، سخن به میان آمده است که در #کربلا به #شهادت رسید.برخی او را واضح و برخی دیگر اسلم بن عمرو خوانده اند.
🔰نقل شده است که وی قاری #قرآن، دانای به زبان عربی و در مواقعی کاتب امام حسین علیه السلام بوده است. هنگام هجرت امام حسین علیه السلام از #مدینه به #مکه و از آنجا به کربلا، همراه آن حضرت بود. روز عاشورا از امام علیه السلام اذن میدان گرفت و آهنگ پیکار کرد.
🔰سماوی رجز زیر را به این غلام نسبت داده است:أَمیری حُسَیْن وَنِعْمَ الْامیر • سُرورُ فُؤادَ البَشیرِ النَّذیر.فرمانده من حسین علیه السلام است؛ و چه خوب فرماندهی! -همانا او- مایه شادمانی قلب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.
🔰غلام پس از مبارزه ای شجاعانه و کشتن شماری از آن قوم تبهکار، سرانجام بر اثر فراوانی جراحات بر زمین افتاد و با اندک توانی که در بدن داشت، به سوی امام حسین علیه السلام اشاره کرد. حضرت به بالین وی آمد، و دست در گردنش انداخت، و صورت بر صورت او گذاشت. غلام چشم گشوده، با دیدن امام علیه السلام تبسّمی کرد و گفت: «مثل من -سعادتمند- کیست که فرزند #رسول_خدا صلی الله علیه و آله و سلم صورتش را بر صورتم نهاده است!» و آنگاه به دیدار پروردگار شتافت.
📚 مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۹، ص۳۲۶.
📚 سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیهالسلام، ص۹۵-۹۶.
🆔 @islam_history
📌 حذف عنوان "#شهید" از تابلوها
💠 #امام_على عليه السلام مى فرمايد: در واقعه صلح حديبيه كه مشركان از ورود رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و همراهانش به شهر #مكه جلوگيرى كردند و آنها را از #زيارت خانه خدا و مسجد الحرام باز مى داشتند، پيمان نامه صلحى نوشته شد كه من كاتب آن معاهده بودم ، نماينده قريش ، سهيل بن عمرو در اعتراض به نوشته معاهده مبنى بر اينكه #محمد صلى الله عليه و آله و سلم فرستاده خداست گفت:
🔰اگر ما باور مى داشتيم كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم فرستاده خداست ، با شما نزاعى نداشتيم و از او اطاعت مى كرديم ، پس رسول الله را از كنار نام او محو كن و بنويس محمد بن عبدالله.
💠 به سهيل گفتم: على رغم ميل تو، به خدا سوگند كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم رسول و فرستاده خداست.
💠 #پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: #على ! همان طور كه او مى گويد بنويس! براى تو نيز چنين روزى در پيش خواهد بود.
💠 #امیرالمومنین علیه السلام عرض کرد: اى فرستاده خدا! دستهاى من قدرت ندارد كه لفظ نبوت و رسالت را از نام شما محو نمايم.
💠 حضرت فرمود: پس دست مرا بر آن بگذار تا خود آن را محو نمايم آنگاه من دست پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را روى جمله رسول الله گذاشتم و حضرت آن را محو كرد.
🔰اما پس از گذشت چند سال #تاريخ تكرار شد و آن روزى بود، كه قرار داد صلح را ميان خود و سپاه شام مى نوشتند، چنين نوشتند:
به نام خداوند بخشنده مهربان ، اين قراردادى است ميان #على ابن ابيطالب اميرمؤمنان و معاوية بن ابى سفيان ...
#عمروعاص و #معاويه به مخالفت برخاستند و گفتند:
اگر ما تو را اميرمؤمنان مى دانستيم با تو در ستيز نبوديم نام خود و پدرت كافى است، جمله اميرالمؤمنين را حذف كن!
💠 آن روز ياد سخن پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم افتادم و گفتار او را حق يافتم .
✍ تاریخ نشان داد نه تنها حذف لقب این دو بزرگوار از متن قراردادها باعث ضرر نشد، بلکه به قول ابن ابی الحدید، به منزله مُشکی شدند که دشمن هر چه در دست خود فشرد تا رایحهشان به مشام کسی نرسد، بیشتر پخش شد...
یُرِیدُونَ لیُطْفِؤُوا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ واللهُ مُتِمُّ نُورِهِ ولو کَرِهَ الکَافِرُونَ
📚 الكامل فى التاريخ، ج ۲، ص ۱۳۸
📚 #بحارالانوار، ج ۲۰، ص ۳۵۳.
🆔 @islam_history
📌 ابوسفیان
🔰او را گاهی به کنیه ابوحنظله نیز خواندهاند. #تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ۱۰ سال پیش از عام الفیل متولد شد.
🔰با آغاز دعوت #پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، #ابوسفیان جزء سرسختترین دشمنان او شد، با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش، مانند ابوجهل و ابولهب کمتر دانستهاند.
🔰وی پاسخ پرسش پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم که چرا با اینکه میدانی من رسول خدایم، با من میجنگی، گفت:میدانم تو راست میگویی؛ امّا تو جایگاه مرا در #قریش میدانی و چیزی آوردهای که با آن، دیگر بزرگی و شرفی برای من نمیماند؛ پس با تو از سر حمیّت و کراهت میجنگیم.
🔰ابوسفیان چون از تصمیم پیامبر برای هجرت به #مدینه آگاه شد، با شرکت در دارالندوة، وبرای پیشگیری از گسترش اسلام، پیشنهادِ مطرح شده (ترور) را پذیرفت.
🔰همچنین همسر او (هند) در زمان جاهلیت، یکی از زنان صاحب پرچم و از زنادهندگان مشهور مکه بود.
🔰در جنگ بدر، قریشیان شکست خوردند و حنظله، پسر ابوسفیان کشته و پسر دیگرش عمرو اسیر شد که بعداً آزاد گردید.
این شکست چنان بر قریشیان گران آمد که تصمیم گرفتند، دوباره به پیکار با پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و مسلمانان مدینه روند.
🔰ابوسفیان پس از شکست مشرکان در بدر، به روشهای گوناگون به تحریک قریش پرداخت.
گریستن بر مردگان را برای همه و استعمال بوی خوش و همخوابگی با زنان را برای خویش، تا انتقام حرام کرد.
🔰در اُحد، نزدیکی مدینه، جنگ سختی روی داد که مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون #حمزه، عموی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به #شهادت رسیدند. پس از نبرد، ابوسفیان بر فراز کوه آمد و ضمن ستایش بتان، پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را به نبردی دوباره، در بدر وعده داد.
🔰سال دیگر، ابوسفیان با یاری یهودیان مدینه، پیکار خندق را بر ضد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ترتیب داد، اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، سپاه ابوسفیان و متحدان او، ناکام بازگشتند و مدینه رهایی یافت.
🔰سرانجام پس از دشمنی و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در سال ۸ ق، به هنگام فتح #مکه به یاری و وساطت #عباس بن #عبدالمطلب، نزد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم آمد و #اسلام آورد و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم خانه او را پناهگاه امن اعلام کرد و فرمود: اذهبوا انتم الطلقا (بروید که شما آزاد شده اید!)
🔰از مدائنی نقل است که بعد از بیعت مردم با #ابوبکر، نزد #علی علیهالسلام رفت و از این که فردی از پستترین قبیله قریش به خلافت رسیده، خواست تا حضرت که به خلافت سزاوارتر است، به اعتراض و ستیز برخیزد و آمادگی خود را برای حمایت از خلافت علی اعلام کرد؛ امّا #امام_علی علیهالسلام نپذیرفت.
🔰#عمر که فتنهگری او را میدانست، به ابوبکر پیشنهاد کرد تا او را تطمیع کند و بدینگونه بر جای نشست و بیعت کرد.
🔰با شروع خلافت #عثمان با اذعان به اینکه نه خدایی هست نه پیامبری به #بنی_امیه پیشنهاد داد این امر(خلافت) را مثل توپ در دست بگیرند و به دیگران ندهند.
🔰تاریخ دقیق مرگ وی چندان روشن نیست. به گزارش واقدی،
وی ۵ سال پیش از قتل عثمان، در ۳۰ق درگذشت، اما تاریخ های ۳۱ تا ۳۳ق را هم برای مرگ او آورده اند.
📚 انساب الاشراف، ج۵، ص۱۹.
📚 المغازی واقدی، ج۲، ص۸۱۷،
📚 الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۲.
📚 الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۲، ص۵۵۹.
🆔 @islam_history
📌 معاویه
🔰راغب اصفهانى در محاضرات و #ابن_ابى_الحدید از ربیع الابرار زمخشرى نقل میکنند که #معاویه را به چهار مرد نسبت میدادند: مسافر بن ابى عمرو، عمار بن ولید بن #مغیره، #عباس و صباح که مغنى عماره بن ولید بود. مادر معاویه هند با صباح - که جوان خوش رویى بود و کارگر ابوسفیان بود - الفتى تمام داشت! اما به ظاهر او را معاویه بن ابى سفیان بن حرب مىگویند❗️
🔰مادر معاویه هند است که از ذوات الاعلام است و میل فراوانى به غلامان سیاه داشت و از توضیح حال پدر معاویه وضع مادر او هند روشن میشود.
🔰معاویه اول کسى بود که دشنام بر #امیرالمومنین علیه السلام را ترویج کرد و در آخر خطبه #نماز جمعه لعن و جسارت بر امیرالمؤمنین علیه السلام مىکرد. او دستور داد در تمام شهرها این لعن انجام شود و تا زمان #عمر بن عبد العزیز ادامه داشت تا اینکه او لعن بر آن حضرت را منع کرد.
🔰معاویه مردى خوش گذران و پرخور بود، به حدى که از کثرت خوردن میگفت: «خسته شدم ولى سیر نشدم» و این به خاطر نفرین حضرت رسول صلی الله علیه و آله درباره او بود.
🔰روزی #ابوسفیان به همراه دو پسرش (معاویه و #یزید) که در جلوی مرکب و پشت مرکب بودند، میرفت. رسول گرامی #اسلام فرمودند: خدا کسی که سوار بر مرکب است، کسی که در جلوی مرکب است و کسی که در پشت مرکب است را لعنت کند.
🔰آخر الأمر معاویه در مسیر #مکه به شام بیمار شد، به حدى که مىلرزید و دهان او بسته نمىشد تا وارد شام شد و در آنجا جان به مالک دوزخ داد.
🔰جنایات او زیاده از آن است که در این مختصر بگنجد ولى در هنگام مرگ به یکى از خواص خود گفت: چند گناه بزرگ کردهام: حق #على بن ابى طالب را غصب کردم، #حسن بن على را به فریب دادن جعده به #شهادت رساندم و #یزید را به جانشینى خود انتخاب کردم و حجر بن عدى و اصحاب او را به قتل رساندم.
برگرفته از
📚 منتخب التواریخ، ص۴۴۸.
📚 #بحارالانوار، ج۳۳، ص۲۱۴.
📚 وقایع الایام رجب، ص۱۷۳.
🆔 @islam_history
یزید بن معاویه
🔰ابوخالد یزید بن معاویة بن ابی سفیان در سال ۲۵ یا ۲۶ هجری از مادری به نام میسون دختر بجدل کلبی به دنیا آمد.
🔰قبیله مادر #یزید قبل از #مسلمان شدن بر دو آیین مسیحیت و بت پرستی بودند گویا #معاویه به جهت نفوذ بسیار آنان در منطقه و برخی مصالح سیاسی با دختری از این قبیله به نام میسون #ازدواج کرد.
🔰برخی مورخین نوشته اند: میسون دختر بجدل را(جهت ازدواج) نزد معاویه بردند در حالی که او از غلام پدر خود "سفاح" حامله بود؛ او پیش معاویه وضع حمل کرد.
🔰میسون پس از طلاق ، به همراه فرزندش "یزید " به قبیله خود بازگشت؛ یزید در میان این قبیله که از قبایل فصیح عرب بود رشد کرد و بزرگ شد. این امر باعث شد که یزید از سویی از این قبیله و نیز از مادرش که در فصاحت و بلاغت حظی وافر داشت فصاحت و بلاغت را به خوبی بیاموزد و از سوی دیگر تحت تاثیر عقاید مسیحیان تازه مسلمان این قبیله پرورش یابد. حمایتهای او از مسیحیان پس از رسیدن به #خلافت و خصوصا شعرای آنان چون اخطل مسیحی و نیز وجود مشاوران مسیحی هم چون سرجون نصرانی در دربار او و نیز سازش با اروپائیان از جمله مؤیداتی است که تاثیر این پرورش را بر شخصیت یزید تایید میکند.
🔰یزید قبل از رسیدن به خلافت به نواختن ساز و آواز و شرب خمر شهرت داشت و به قدری در این کار افراط میکرد که پدرش معاویه نیز او را توبیخ نموده او را از افراط در شرب خمر منع مینمود.
🔰علی رغم مخالفتهای بسیاری که از سوی مسلمانان بخصوص بزرگان #مکه و #مدینه، صورت گرفته بود، معاویه بر بیعت مسلمانان با یزید، اصرار ورزیده سرانجام موفق شد در سال ۵۶ هجری برای یزید از مردم بیعت بگیرد.
🔰او در سال اول حکومتش #امام_حسین علیهالسّلام و #اهل_بیت #پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را کشت و در سال دوم حرمت حرم #رسول_خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم (مدینه) را، شکست و آن را سه روز تمام بر سپاهیانش حلال کرد در سال سوم کعبه را مورد تاخت و تاز قرار داد و آن را به آتش کشید.
🔰سرانجام یزید، پس از سه سال و هشت ماه حکومت در چهاردهم ربیع الاول سال ۶۴ هجری در سن ۳۸ سالگی جان به مامور دوزخ سپرد و در حوارین به خاک سپرده شد. در سبب مرگ یزید گفته شده که روزی میمون خود را بر خری وحشی سوار کرده بود، خر وحشی میدوید و یزید نیز در حالی که مست بود، در پیاش میتاخت تا این که از اسب فرو افتاد و گردنش شکست.
📚 بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۲۸۶.
📚 صاحبی نخجوانی، هندوشاه، تجارب السلف، ص۵۸.
📚 ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۰۳.
📚 یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص۲۵۳.
🆔 @islam_history
📌 تغزُّل و شعرگویی حضرت #سکینه سلاماللهعلیها؟
🔰تغزل و شعرگویی و تشکیل مجامع شعر و شاعری و عرضه نتایج طبع توسط مشاهیر اهل سخن و شعرای بزرگ آن عصر خدمت #سکینه_بنت_الحسین علیها السلام و قانع شدن به داوری و نظرات آن بانو،(۱) از اتهامات و اکاذیبی است که برخی مورخان و سیره نگاران معلوم الحال به آن بانوی ارجمند نسبت دادهاند.
🔰اجتماع شاعران نزد سکینه و حکمیت او میان آنها و دیگر اموری که با شأن زنان با شرم و حیای نبوت و بانوان گرامی خاندان عصمت منافات دارد، نمیتواند با حقیقت منطبق باشد.
🔰از این روایات جعلی و بیپایه و اساس که بر اساس مصالح دولت اموی و جهت تأمین مطامع زبیری انجام پذیرفته است و در منابع و آثار شیعی هم هیچ اثری از آن دیده نمیشود تنها از سوی #ابوالفرج_اصفهانی و امثال او، سخن به میان آمده است.
🔰ابوالفرج این روایت را از #زبیر_بن_بکار که دشمن #آل_علی علیهم السلام بوده، بلکه با دیگر #بنی_هاشم هم عدوات داشته، نقل کرده است.
🔰کسی که این دروغها را برای مردان و زنان #اهل_بیت علیهم السلام میساخت تا جایی که میخواستند او را از بین ببرند از این رو در زمان #متوکل از #مکه گریخت و در بغداد ساکن شد.(۲) بعلاوه در سلسله سندهای این روایات، عمر بن ابیبکر المؤملی وجود دارد که روایات او در مستندات خود تا به آن حد ضعیف و بیاساسند که نه تنها در نظر برخی از علمای #اهل_سنت روایات او مخدوش و ضعیف تلقی گردیده است،(۳) بلکه او را آفتی از آفات معرفی کردهاند.(۴)
🔰گذشته از اسقاط و ضعف سند روایت مجالست سکینه با شعرا، ضعف دیگری که برای این روایات برشمردهاند این است که این زمان، زمان حزن اهل بیت علیهم السلام و عزاداری آنها برای سرور و سالار شهیدان علیه السلام بوده و در حالی که #مدینه یکپارچه سیاهپوش این ماتم بوده چگونه ممکن است سکینه دختر #امام_حسین علیه السلام در مجالس بزم حاضر شده باشد و با دیگر شاعران بساط تغزل و اشعار عاشقانه گسترانده باشد و اصلاً آیا این کار از فردی چون سکینه که امام حسین علیه السلام درباره مقام معنویاش فرمود: «سکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله؛ سکینه غرق در ذات الهی است»(۵) پذیرفته هست؟
🔰بعلاوه بسیاری از اشعاری را که به سکینه بنت الحسین علیها السلام نسبت داده شده متعلق به آن بانو نیست، بلکه این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و اجتماعاتش با عمر بن ابیربیعه شاعر و مغازلاتش با او معروف و مشهور است.
🔰تشابه اسمی سکینه بنت الحسین علیه السلام با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابیربیعه و اختلاط گاه به عمد این دو اسامی موجب اختراع قصههای آن چنانی بوده است بسیاری دیگر از این اشعار و اجتماعات منسوب به سکینه دختر امام حسین علیه السلام هم، در حقیقت اشعار و اجتماعاتی است به سرپرستی عائشة بنت طلحة بن عبیدالله همسر #مصعب_بن_زبیر که با عمر بن ابیربیعه به تغزل و اشعار شاعرانه اشتغال و اشتهار داشت.
🔰ابوالفرج نیز خود در کتابش به این امر اعتراف داشته است که «نظیر اجتماعی که به سکینه بنت الحسین علیها السلام منسوب گردیده به سرپرستی زنی اموی برپا شده است و من تا زمانی که زندهام اسمش را برای احدی باز نخواهم گفت.»(۶) آری چنین مجالسی را باید از امثال زنانی چون عائشه دختر طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر و سُعدی بنت عبدالرحمن بن عوف و امالبنین بنت عبدالعزیز بن مروان همسر ولید بن عبدالملک و دیگر زنان اموی و مروانی که سیره و رفتارشان مجالست با شعرای عصر خود و معاشقه با آنان بوده است سراغ گرفت نه از اهل بیتی که این امور از ساحت مقدس آنان به دور است.(۷)
📚 منابع
۱. الاصفهانی، ابوالفرج؛ الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۲، ص۵۷۰ و صص۵۷۷-۵۸۸ و ج۱۶، صص۳۷۹-۳۸۰ و صص۳۷۴-۳۷۵ و...
۲. الحلو، محمد علی السید یحیی؛ عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، قم، مؤسسه السبطین العالمیه، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش،صص۵۳-۵۵ به نقل از وفیات الاعیان.
۳. ابنحجر؛ تهذیب التهذیب، بیروت-لبنان، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۹۸۴، ج۹، ص۱۰۲ و ابنعساکر؛ تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۴۳، ص۵۵۲.
۴. ابنعساکر، پیشین، ص۵۵۲.
۵. الموسوی المقرم، عبد الرزاق؛ مقتل الحسین علیه السلام، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص۳۴۹.
۶. ابوالفرج الاصفهانی، پیشین، ج۱، صص۲۸۱-۲۸۲.
۷. الحلو، پیشین،صص۵۳-۶۶.
🆔 @islam_history
📌 معاویه چگونه به قدرت رسید⁉️
🔰روزی #خلیفه_دوم از کوچه های #مکه عبور می کرد ، کوچه ها کثیف بودند.فرمان داد که مردم آلودگی های مقابل منازل خودشان را تمیز کنند.اما دوباره معابر را آلوده یافت ، با خشم تازیانه ای بر سر #ابوسفیان کوبید.
⛔️ اما:
پس از درگذشت #پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله ، وقتی #ابوبکر به #خلافت رسید ، اولین نفری که مخالفت کرد ، ابوسفیان بود ، او نمی توانست ببیند ، افرادی ، از پست ترین طوائف #قریش ، به حکومت برسند.به همین علت ، ابوسفیان نخستین بار به سوی #اميرالمومنین علیه السلام آمد ، گفت: ای ابوالحسن ، دستت را بگشا تا با تو بیعت کنم...
🔰گردانندگان #سقیفه به خوبی ابوسفیان و قدرت او را می شناختند ، لذا برای ساکت کردن و راضی کردن او به تلاش افتادند.
🔰#عمر به ابوبکر گفت: صدقاتی که در زمان پیامبر ، گرد آورده است ، در اختیارش بگذار ، تا از شرّش راحت شویم!!.....
👈این کار انجام شد و ابوسفیان بیعت کرد و ابوبکر بپاس سکوت و همکاری او ، پسرش #یزید را به فرماندهی یک لشکر بزرگ برای فتح شامات ، گسیل داشت.همراه او برادش #معاویه نیز حضور داشت.
پس از فتح شام ، به فرمان ابوبکر ، یزیدبن ابوسفیان به حکومت دمشق منصوب شد... بعد از مدتی ، در زمان خلافت عمر ، یزیدبن ابوسفیان به مرض طاعون مبتلا شد و مُرد .در این حال ، عمر ، معاویه را به حکومت آنجا منصوب کرد❗️
📚نقش #عایشه در #تاریخ #اسلام، ج۳، ص۴۴_۴۷_۶۳_۶۴
🆔 @islam_history
📌 شورش های معاویه علیه حکومت مرکزی امیرالمومنین علیه السلام
🔰#معاویه در ادامه حملات سردارانش در عراق، در آغاز سال ۴۰، بسر بن ابی ارطاه را با سه هزار سپاهی از شام گسیل کرد تا به یمن بتازد. هدف از این اقدام، تعقیب و کشتار و غارت شیعه و هواخواهان امیرالمؤمنین علیه السلام و ارعاب مردم و اخذ بیعت از آنان بود.
⚔ جنایات بُسر در مدینه
🔰با ورود بسر به #مدینه، ابوایّوب انصاری، عامل #علی علیه السلام، گریخت، و بسر با مردم و خصوصاًانصار به درشتی تمام سخن گفت و آنان را به دلیل کوتاهی کردن در ماجرای قتل عثمان، نکوهید و به نام معاویه از مردم بیعت ستاند؛ سپس خانههای انصار را به آتش کشید و پس از گماشتن #ابوهریره در مدینه، به مکه رفت. به گفته واقدی، بسر طی یک ماه اقامت در مدینه، هر که را متهم به شرکت در شورش بر #عثمان بود، کشت.
🛡جنایات بُسر در مکه
🔰با نزدیک شدن بسر به #مکه، قُثَم بن #عباس، عامل #امام_علی علیه السلام ، شهر را ترک کرد.
🔰بسر در سَراة نیز جمعی دیگر از یاران امیرالمومنین علیه السلام را به قتل رساند و در راه صنعا، دو پسر خردسال عبیدالله بن عباس را که نزد بنی کنانه به سر میبردند، سر برید سپس درنَجران، و مناطقی دیگر از یمن، چون اَرحَب و جُرف و جَیسْان، بسیاری از قبیله همدان و بنی سعد و دیگر شیعیان علی علیه السلام را به طرز فجیعی کشت و زنان آنان را به اسارت گرفت.
🗡جنایات بُسر در یمن
🔰چون بسر به صنعا رسید، عبیدالله بن عباس وسعید بن نمران به #کوفه گریختند و جانشین عبیدالله پس از چندی مقاومت کشته شد. شماری از ایرانیان یمن (ابناء) که به روایتی، به دو پسر عبیدالله پناه داده بودند، به قتل رسیدند. همچنین وی بسیاری از یاران امیرالمومنین علیه السلام را از دم تیغ گذراند.
📚 تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۹۷.
📚 ابوالفرج اصفهانی، اغانی، ج ۱۶، ص ۲۶۶.
🆔 @islam_history
📌 جوانگرایی در سیره نبوی
🔰پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از فتح مکه «عتاب بن اسيد» را كه جوانى بردبار و خردمند بود و بيش از بيست بهار از عمر وى نگذشته بود؛ به حكومت و فرماندارى #مكه منصوب كرد و با اين عمل- كه يك جوان تازه #مسلمان را به فرماندارى مكه نصب كرد و او را بر بسيارى از پيران و كهن سالان ترجيح داد و سدى از اوهام را شكست.
🔰#پيامبر، با اين عمل ثابت كرد كه نيل به مقامات و مناصب اجتماعى، فقط و فقط در گرو لياقت و شايستگى است و هرگز كمى سن، مانع از آن نيست كه در صورت شايستگى، جوانى بزرگ ترين مقام و منصب اجتماعى را به دست آورد.
🔰فرماندار مكه، در يك اجتماع بزرگ رو به مردم كرد و گفت: پيامبر #اسلام براى من حقوقى تعيين كرده است و من در سايه آن از هر نوع هديه و كمك شما بى نيازم...
📚 سيره ابن هشام، ج۲، ص ۵۰۰.
🆔 @islam_history
📌 نمونه ای از سخت گیری امیرالمومنین درباره بیت المال در زمان پیامبر
🔰در سال دهم هجرت وقتی #امیرالمومنین علیه السلام در یمن به سر میبرد از حركت پيامبر براى شركت در مراسم حج، آگاه گرديد. وى با سربازان خود در حالى كه ۳۴ قربانى همراه داشت، براى شركت در مراسم حج حركت كرد و پارچه هايى كه از مردم «نجران» به عنوان ماليات اسلامى گرفته بود، همراه خود آورد. #على علیه السلام در نيمه راه، فرماندهى سربازان را به يكى از افسران خود سپرد و به سرعت به جانب #مكه حركت كرد و در نزديكى آنجا خدمت پيامبر رسيد.
🔰#پيامبر از ديدار على و موفقيت او خوش حال گرديد و از على پرسيد، چگونه نيت كردى؟ او گفت: من موقع احرام، به نيت شما احرام بستم و گفتم: «اللهمّ إهلالا كإهلال نبيك؛ بار الها! به همان نيتى كه پيامبر تو احرام بسته من نيز احرام مى بندم. » سپس پيامبر را از قربانى هايى كه همراه خود آورده بود آگاه ساخت. پيامبر فرمود: تكليف من و شما در اين يكى است و ما بايد تا لحظه كشتن قربانىها در حالت احرام باقى بمانيم. سپس دستور داد كه على به طرف سربازان خود بازگردد و آنها را به مكه برساند. وقتى على به جانب سربازان خود بازگشت، ديد تمام پارچه هايى كه از ملت «نجران» طبق قرارداد روز «#مباهله» گرفته بود، ميان سربازان تقسيم شده و همگى آنها را به عنوان لباس احرام بر تن كرده اند.
🔰على از اين كار كه جانشين وى در غياب او انجام داده بود، سخت ناراحت شد و به او گفت: چرا پارچهها را پيش از آن كه به پيامبر خدا تحويل دهيم در ميان سربازان تقسيم كردى؟ وى گفت: آنان اصرار كردند كه من پارچهها را به طور امانت به آنها بدهم و پس از انجام مراسم حج، از آنان پس بگيرم. حضرت به وى گفت: تو چنين اختيارى نداشتى. سپس همه پارچهها را از آنان گرفت و بسته بندى كرد و در مكه تحويل پيامبر داد. گروهى كه هميشه از عدل و دادگرى و نظم و انضباط رنج مى بردند و پيوسته مى خواستند كه امور طبق خواست هاى آنان بگردد، خدمت پيامبر رسيده و از على درباره پس گرفتن پارچهها ابراز ناراحتى كردند. پيامبر از يكى از ياران خود خواست كه در ميان افراد شاكى برخيزد و پيام زير را از طرف او به آنان برساند و بگويد: از بدگويى درباره على عليه السّلام دست برداريد. او در اجراى دستور خدا بى پروا است و اهل تملق و مداهنه نيست.
📚 #بحارالانوار، ج۲۱، ص۳۸۵.
📚 الارشاد، ص ۹۲.
🆔 @islam_history
📌 فسادهای سیاسی دوران عثمان (۳)
🔰نفر بعدی که عثمان باید برایش حکم #ولایت یکی از بلاد اسلامی را مهر میکرد، #عبدالله_بن_ابیسرح بود.
🔰او برادر رضاعی عثمان بود، که یکبار #اسلام آورد؛ سپس مرتد شد و به مکه بازگشت.
🔰در فتح #مکه که #پیامبر صلیاللهعلیهوآله همه را بخشید (حتی ابوسفیان و #هند) و فرمود: هر که در خانه #ابوسفیان باشد در امان است؛عبدالله از معدود نفراتی بود که حکم قتلش صادر شده بود.
🔰وقتی او را خدمت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله آوردند، حضرت دستور دادند گردن وی را بزنند، ولی #عثمان با کمال پررویی(به معنای واقعی کلمه) مانع این کار شد.
🔰روزگار گذشت و گذشت تا این آقازاده که مغضوب خدا و پیغمبرش بود والی #مصر شد؛ این حرفها هم اصلا در عثمان تاثیر نداشت که چرا فلان آدم را آنجا گماشتهای؛ چرا که عبدالله بن ابی سرح از تیره #شجره_ملعونه (#بنی_امیه) بود و باید جایی مشغول میشد که شد...
برگرفته از
📚 مروج الذهب
📚 تاریخ یعقوبی
📚 تاریخ طبری
(قسمت حکومت عثمان)
🆔 @islam_history
📌 اگر پیامبر زنده بود با قاتلین #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها چه میکرد؟
🔰ابوالعاص شوهر #زينب دختر(خوانده) #پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم در جنگي از طرف مسلمانان به اسارت در آمد، ولي بعداً مانند اسيران ديگر آزاد شد.
🔰ابوالعاص به پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم وعده داد كه پس از مراجعت به #مكّه وسايل مسافرت دختر پيامبر را به مدينه فراهم سازد.
💠پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به #زيد_بن_حارثه وگروهي از انصار مأموريت داد كه در هشت ميلي مكّه توقف كنند و هر وقت كجاوه زينب به آنجا رسيد او را به #مدينه بياورند.
🔰#قريش از خروج دختر پيامبر از مكه آگاه شد و گروهي تصميم گرفتند كه او را از نيمه راه باز گردانند. جبّار بن الاسود با جمعي خود را به كجاوه زينب رسانيد و نيزه خود را بر كجاوه كوبيد. در اثر اين ضربه زينب كودكي را كه در رحم داشت سقط كرد و به مكّه بازگشت.
💠پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از شنيدن اين خبر سخت ناراحت شد، به حدّي كه در فتح مكه خون او را مباح شمرد.
🔹#ابن_ابی_الحديد ميگويد: من اين مطلب را بر استادم ابوجعفر خواندم.
🔸استادم گفت: هرگاه پيامبر خون كسي را كه دخترش زينب را ترسانيد و او سقط جنين كرد مباح شمرد، اگر زنده بود خون كساني را كه دخترش #فاطمه را ترسانيده و او فرزند خود #محسن را سقط كرد حتماً مباح ميشمرد.
📚 شرح #نهج_البلاغه ابن ابي الحديد، ج۱۴، ص ۱۹۲.
🆔 @islam_history
📌 افتخار خادمی #حضرت_زهرا سلام الله علیها
🔰امایمن از بانوان بسیار ارجمند و پاک سرشت است که فرزندش «اَیمن» در جنگ حنین به #شهادت رسید.
🔰از افتخارات این بانوی بلند مقام اینکه از شاگردان و کنیزان حضرت زهرا علیها السلام بود.
🔰پس از شهادت حضرت زهرا علیها السلام ام ایمن به قدری ناراحت شد که دیگر نتوانست در #مدینه بماند و جای خالی حضرت زهرا علیها السلام را بنگرد، تصمیم گرفت به #مکه برود و در آنجا در کنار خانه خدا به زندگی ادامه دهد.
🔰بار سفر بست و به سوی مکه حرکت کرد، در مسیر راه در بیابان تشنه شد، آبی که همراه داشت، تمام شده بود، شدت تشنگی او به حدی رسید که در خطر مرگ افتاد، در این لحظه دل به خدا بست و چنین دعا کرد:
💠 «یا رب انا خادمه فاطمه اتقتلنی عطشا؟»؛ پروردگارا! آیا مرا بر اثر تشنگی میمیرانی، با اینکه من کنیز #فاطمه علیها السلام هستم؟!
🔰پس از این #دعا، خداوند دَلوی پر از آب از آسمان برای او نازل کرد، او از آب آن آشامید، از آن پس، تا هفت سال گرسنه و تشنه نشد، حتی در روزهای گرم تابستانی، در بیابانها مردم می دیدند او تشنه نمی شود.
📚 #بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸.
🆔 @islam_history
📌 مشهور بودن آتش زدن خانه وحی
🔰آتش زده شدن خانه حضرت فاطمه سلاماللهعلیها چنان معروف و مشهور بوده که وقتی عبدالله بن #زبیر بر شهر #مکه مسلط شد، اعلام کرد:
🔰هر کس با من بیعت نکند خانه او را آتش میزنم، آن گونه که خانه #فاطمه را آتش زدند و سپس حسن بن محمد بن حنفیه که بیعت نکرده بود را دستگیر و زندانی کرد و خانه او را آتش زد و #بنی_هاشم را در شعب جمع کرده و میخواست آنها را زنده زنده در آتش بسوزاند.
📚 مروج الذهب، ج۳، ص۷۷.
🆔 @islam_history
📌 منتظری که دشمن شد!
🔸ابوعامر در جاهلیت با پوشیدن لباس خشن و دورى گزیدن از مردم، راه زهد و رهبانیت را برگزید. او همچنین مردم یثرب (مدینه) را به #ظهور #رسول_خدا صلی الله علیه و آله نوید می داد.
🔸امّا هنگامى كه پیامبر به دعوت گروهى از مردم و فرمان خدا، از #مكّه به سوى #مدینه هجرت نمود، آتش حسادت در وجود پلید «ابوعامر» شعلهور گردید و از پى آن بر ضد #اسلام و #پیامبر صلی الله علیه و آله به دستهبندى و مخالفت پرداخت. از این رو به ابوعامر فاسق شهرت یافت. پس از گسترش اسلام و فزونى گرفتن یاران پیامبر، او به مكّه گریخت و پس از فتح مكّه به طائف رفت و پس از گرایش مردم آن سامان به اسلام، به شام گریخت و از آنجا به «روم» رفت و مسیحیت را برگزید و همچنان به مخالفت خویش با اسلام ادامه داد.
👈 جالب است بدانید، وی پدر حنظله غسیل الملائکه است. همان کسی که در جنگ احد به #شهادت رسید و فرشتگان او را غسل دادند.
📙 تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۴۰۲.
📙 ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۵۸۵.
📙 طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۳۹۵.
🆔 @islam_history
📌 مقدس مآبان بیفکر
🔰در جریان فتح #مکه ( که در ماه #رمضان اتفاق افتاد)، حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش، كمى از #مدينه فاصله گرفتند.
🔰حضرت در محلى به نام «كديد» آبى خواست و #روزه خود را افطار كرد و به همه دستور داد كه افطار كنند.
🔰گروه زيادى افطار كردند، ولى عده كمى تصور كردند كه اگر روزه بگيرند و با دهان روزه #جهاد كنند، پاداش آنها افزون تر خواهد بود.از اين نظر از شكستن روزه خوددارى نمودند.
🔰اين افراد ساده لوح، تصور نكردند پيامبرى كه دستور روزه در #ماه_رمضان را داده، همان پيامبر نيز دستور افطار داده است.
🔰اگر او رهبر سعادت و راهنماى #حق است در هر دو حالت و در هر دو فرمان، خواهان سعادت، و نيك فرجامى مردم بوده و در دستورهايش #تبعيض نيست.
🔸#پيامبر صلی الله علیه و آله از امتناع اين دسته ناراحت شد و فرمود: آنان گروه #گناه كار و سركش اند.
📚 وسائل الشيعة، ج ۷، ص ۱۲۴.
📚 سيره حلبى، ج ۳، ص ۹۰.
🆔 @islam_history
📌 حضرت خدیجه سلاماللهعلیها
🔰آن حضرت نخستين همسر #پيامبر صلى الله عليه و آله بود، و تا #خديجه علیها السلام زنده بود نبى گرامى #اسلام صلى الله عليه و آله همسرى اختيار نفرمود.
🔰سبقت به اسلام و خدمات او به پيامبر صلى الله عليه و آله زياده از آن است كه ذكر شود. در فضيلت آن حضرت همين بس كه والده مكرمه حضرت صديقه طاهره عليها السلام است ، و همه فرزاندان پيامبر صلى الله عليه و آله به ايشان منتهى مى شوند.
🔰آن حضرت هنگام رحلت چند وصيت به پيامبر صلى الله عليه و آله نمودند، و با آن همه فداكارى و انفاق مال ، به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كردند: "يا #رسول_الله ، مرا ببخشيد كه در حق شما كوتاهى كردم". پيامبر صلى الله عليه و آله : "حاشا و كلا! من از شما تقصيرى نديدم ، بلكه منتهاى سعى و كوشش خود را در حق من نمودى . شما در خانه من زحمات زيادى را متحمل شدى . اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودى".
🔰آنگاه خديجه عليها السلام عرض كرد: يا رسول الله ، شما را وصيت مى كنم به اين دختر و به حضرت #فاطمه عليها السلام اشاره نمود اين دختر بعد از من يتيم و غريب است. كسى از زنهاى #قريش او را اذيت نكند. كسى به صورت او لطمه اى نزند، به روى او داد نزند و مكروهى نبيند.
🔰آن حضرت اولين زنى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله را تصديق نمود، و اول زنى است كه در #مكه با #رسول_خدا صلى الله عليه و آله #نماز جماعت خواند، و اول زنى است كه #ايمان خود را در مكه در ميان مشركين اظهار نمود، و اول زنى است كه در مقابل دشمن از رسول خدا صلى الله عليه و آله دفاع نمود و تمام اموال خود را به پيامبر صلى الله عليه و آله بخشيد، و اول زنى است كه ايمانش با قبول #ولايت #اميرالمومنين عليه السلام به درجه كمال رسيد.
🔰روزى پيامبر صلى الله عليه و آله خديجه عليها السلام را خواست و در كنار خود نشانيد و فرمود: اين #جبرئيل است و مى گويد: براى اسلام شروطى است كه عبارتند از: اقرار به يگانگى خداوند متعال ، اقرار به رسالت رسولان ، اقرار به معاد و اصول اين شريعت و احكام آن ، اطاعت از اولى الامر و ائمه طاهرين از فرزندان او يكى بعد از ديگرى با برائت از دشمنان ايشان .
🔰خديجه عليها السلام به هه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرين به خصوص #اميرالمؤمنين عليه السلام را تصديق كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هو مولاك و مولى المؤمنين و امامهم بعدى : يعنى "على مولاى تو و مولاى مؤ منان بعد از من و امام ايشان است" آنگاه از خديجه عليها السلام در قبول ولايت اميرالمومنين عليه السلام عهد مؤكد گرفت. سپس رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) يك يك از اصول و فروع دين حتى آداب وضو و نماز و #روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بيان فرمود.
🔰سپس پيامبر صلى الله عليه و آله دست خود را بالاى اميرالمؤمنين نهاد و خديجه عليها السلام دست خود را بالاى دست رسول خدا صلى الله عليه و آله و به اين ترتيب با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمود.
📚 فيض العلام، ص٢٧.
📚 شجره طوبى، ج٢، ص٢٣٤.
📚 #بحارالانوار، ج١٨، ص٢٣٢ و ج٦٥ ص٣٩٢.
🆔 @islam_history
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
📌 شهید ایرانی روز #عاشورا
🏴 غلامی که #امام_حسین علیهالسلام همانند #علی اکبرش صورت روی صورت او گذاشت...
🔰در منابع مربوط به قیام امام حسین علیه السلام، از غلامی ترک با تبار ایرانی، سخن به میان آمده است که در #کربلا به #شهادت رسید.برخی او را واضح و برخی دیگر اسلم بن عمرو خوانده اند.
🔰نقل شده است که وی قاری #قرآن، دانای به زبان عربی و در مواقعی کاتب امام حسین علیه السلام بوده است. هنگام هجرت امام حسین علیه السلام از #مدینه به #مکه و از آنجا به کربلا، همراه آن حضرت بود. روز عاشورا از امام علیه السلام اذن میدان گرفت و آهنگ پیکار کرد.
🔰سماوی رجز زیر را به این غلام نسبت داده است:أَمیری حُسَیْن وَنِعْمَ الْامیر • سُرورُ فُؤادَ البَشیرِ النَّذیر.فرمانده من حسین علیه السلام است؛ و چه خوب فرماندهی! -همانا او- مایه شادمانی قلب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.
🔰غلام پس از مبارزه ای شجاعانه و کشتن شماری از آن قوم تبهکار، سرانجام بر اثر فراوانی جراحات بر زمین افتاد و با اندک توانی که در بدن داشت، به سوی امام حسین علیه السلام اشاره کرد. حضرت به بالین وی آمد، و دست در گردنش انداخت، و صورت بر صورت او گذاشت. غلام چشم گشوده، با دیدن امام علیه السلام تبسّمی کرد و گفت: «مثل من -سعادتمند- کیست که فرزند #رسول_خدا صلی الله علیه و آله و سلم صورتش را بر صورتم نهاده است!» و آنگاه به دیدار پروردگار شتافت.
📚 مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۹، ص۳۲۶.
📚 سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیهالسلام، ص۹۵-۹۶.
🆔 @islam_history
📌 به مناسبت سالروز #تخریب_بقیع
🕌 #بقیع، مهمترین آرامستان مسلمانان است که هزاران نفر از مسلمانان از سالهای نخست #اسلام تا کنون در آن دفن شدهاند. از جمله شخصیتهای مدفون در بقیع میتوان به این موارد اشاره کرد:
🔰#اهل_بیت پیامبر و ائمه چهارگانه علیهم السلام؛ #امام_حسن علیه السلام، #امام_سجاد علیه السلام، #امام_باقر علیه السلام و #امام_صادق علیه السلام
منسوبان #پیامبر؛ شامل عمو، عمهها، همسران و فرزندان
صحابی پیامبر؛ انصار، مهاجرین و تابعین
علما، شهدا، صاحبمنصبان و زنان
🔰در ادوار مختلف تاریخی، بر روی قبر برخی از این شخصیتهای اسلامی، بقعههایی ساخته شد. برخی نیز در خانههای بقیع دفن شده بودند. بقعه ائمه بقیع از جمله این بقعهها بوده است که بعدها به دست وهابیان، تخریب شد. ائمه بقیع و #عباس عموی پیامبر در خانه #عقیل، دفن شده بودند.
🔰زمین و بوستان بقیع در زمان امویان نیز مورد توجه مردم بوده است و در ادامه توسعه شهر #مدینه، افرادی در آنجا خانه ساختهاند.
با توجه به این که از دفن خلیفه سوم در بقیع جلوگیری شده بود و وی در قبرستان یهودیان، حش کوکب دفن شد، در زمان #مروان بن حکم والی مدینه، دیوار میان بقیع و حش کوکب، برداشته شد و سنگ قبر #عثمان بن مظعون که به دست پیامبر نصب شده بود بر روی قبر عثمان بن عفان، منتقل گردید!
🔰اندیشه افراطی #وهابیت و تخریب قبور و شرک دانستن زیارت قبور و توسل به ارواح اولیاءالله، باعث شد این فرقه دست به جنایتی یزرگ بزند.
وهابیان حجاز، یک بار در ۱۲۲۰ به مدینه یورش بردند که دولت وقت عثمانی (سلطان محمود دوم) فرمان سرکوبی آنان را در ذیالقعده ۲۱۲۲ خطاب به محمد علی پاشا، والی مصر، صادر کرد. آنان سرانجام فتنه وهابیان را در چهارشنبه ۸ ذیالقعده ۱۲۳۳ سرکوب ساخته و آثار تخریبی را بازسازی کردند. وهابیان بار دیگر در صفر ۱۳۴۴ قمری به مدینه حمله کردند و با بدعت شمردن بنای بر قبور و #زیارت، به تخریب اماکن مذهبی پرداختند. این تخریبها اعتراضات شدیدی را در کشورهای مسلمان از جمله ایران برانگیخت. آیت الله مدرس در مجلس ایران برای مقابله با این عمل تلاش کرد و موضوع تشکیل کمیسیونی را برای بررسی موضوع مطرح ساخت.
🔰در ماه #رمضان همان سال، مفتی وهابیان، شیخ عبدالله بُلَیهد، از #مکه وارد مدینه شد و برای تخریب قبور، زمینهسازی کرد. بدین ترتیب در ۸ شوال ۱۳۴۵ق، بقعههای بقیع تخریب گردید.
📖 السمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی،ج۳،ص ۹۲ - ۹۸
📖 جبرتی عبدالرحمن، تاریخ عجائب الآثار فی التراجم و الأخبار المعروف بتاریخ الجبرتی،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۳
📖 جلسه: ۱۹۳ صورت مشروح مجلس یوم هشتم شهریور هزار و سیصد و چهار مطابق ۱۰ صفر ۱۳۴۴
🌐 برای کسب اطلاعات بیشتر:
http://hzrc.ac.ir/history#cite_ref-102
🆔 @islam_history
📌 کرامتی از #امام_جواد علیه السلام
🔹شخصی به نام قاسم بن محسن نقل می کند در مسیری که از #مدینه به #مکه می آمدم شخص بادیه نشینی که وضعیت جسمی ضعیفی داشت نزد من آمد و از من در خواست کمک کرد ، دلم برای او به رحم آمد و به او نانی دادم
در ادامه ی مسیر باد شدیدی وزید و عمامه ی من را از سرم برداشت و به جایی پرتاب کرد که هرچه گشتم دیگر عمامه را پیدا نکردم .
✅ به مدینه رسیدم و نزد امام جواد علیه السلام شرف حضور پیدا کردم. امام فرمودند قاسم ! عمامه ات در مسیر گم شد؟ گفتم: آری
حضرت از غلامشان خواستند که عمامه ام را برایم بیاورد. غلام رفت و عمامه ام را برایم آورد با تعجب پرسیدم: عمامه ی من چطور نزد شما آمده ؟ حضرت فرمودند: به آن عرب #صدقه دادی خدا به عنوان تشکر از تو عمامه ات را به تو برگرداند. و خداوند اجر احسان کنندگان را ضایع نمی کند.
📚 كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)، ج2، ص: 368.
🆔 @islam_history
📌 به مناسبت یوم الترویه، سالروز حرکت #امام_حسین علیه السلام از #مکه به کربلا
#شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان #کربلا دارد حسین
از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد #حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محملها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمیداند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت و تاراج حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جایی که کفن از #بوریا دارد حسین
بردن اهل #حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران، پرانگان شمع رخسارش ولی
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق
می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین
او وفای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین
سیرت آل #علی با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب می بندد به روی #اهل_بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین
بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
#شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم #دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار
کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین
👤 شهریار
🆔 @islam_history
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
📌 تغزُّل و شعرگویی حضرت #سکینه سلاماللهعلیها؟
🔰تغزل و شعرگویی و تشکیل مجامع شعر و شاعری و عرضه نتایج طبع توسط مشاهیر اهل سخن و شعرای بزرگ آن عصر خدمت #سکینه_بنت_الحسین علیها السلام و قانع شدن به داوری و نظرات آن بانو،(۱) از اتهامات و اکاذیبی است که برخی مورخان و سیره نگاران معلوم الحال به آن بانوی ارجمند نسبت دادهاند.
🔰اجتماع شاعران نزد سکینه و حکمیت او میان آنها و دیگر اموری که با شأن زنان با شرم و حیای نبوت و بانوان گرامی خاندان عصمت منافات دارد، نمیتواند با حقیقت منطبق باشد.
🔰از این روایات جعلی و بیپایه و اساس که بر اساس مصالح دولت اموی و جهت تأمین مطامع زبیری انجام پذیرفته است و در منابع و آثار شیعی هم هیچ اثری از آن دیده نمیشود تنها از سوی #ابوالفرج_اصفهانی و امثال او، سخن به میان آمده است.
🔰ابوالفرج این روایت را از #زبیر_بن_بکار که دشمن #آل_علی علیهم السلام بوده، بلکه با دیگر #بنی_هاشم هم عدوات داشته، نقل کرده است.
🔰کسی که این دروغها را برای مردان و زنان #اهل_بیت علیهم السلام میساخت تا جایی که میخواستند او را از بین ببرند از این رو در زمان #متوکل از #مکه گریخت و در بغداد ساکن شد.(۲) بعلاوه در سلسله سندهای این روایات، عمر بن ابیبکر المؤملی وجود دارد که روایات او در مستندات خود تا به آن حد ضعیف و بیاساسند که نه تنها در نظر برخی از علمای #اهل_سنت روایات او مخدوش و ضعیف تلقی گردیده است،(۳) بلکه او را آفتی از آفات معرفی کردهاند.(۴)
🔰گذشته از اسقاط و ضعف سند روایت مجالست سکینه با شعرا، ضعف دیگری که برای این روایات برشمردهاند این است که این زمان، زمان حزن اهل بیت علیهم السلام و عزاداری آنها برای سرور و سالار شهیدان علیه السلام بوده و در حالی که #مدینه یکپارچه سیاهپوش این ماتم بوده چگونه ممکن است سکینه دختر #امام_حسین علیه السلام در مجالس بزم حاضر شده باشد و با دیگر شاعران بساط تغزل و اشعار عاشقانه گسترانده باشد و اصلاً آیا این کار از فردی چون سکینه که امام حسین علیه السلام درباره مقام معنویاش فرمود: «سکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله؛ سکینه غرق در ذات الهی است»(۵) پذیرفته هست؟
🔰بعلاوه بسیاری از اشعاری را که به سکینه بنت الحسین علیها السلام نسبت داده شده متعلق به آن بانو نیست، بلکه این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و اجتماعاتش با عمر بن ابیربیعه شاعر و مغازلاتش با او معروف و مشهور است.
🔰تشابه اسمی سکینه بنت الحسین علیه السلام با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابیربیعه و اختلاط گاه به عمد این دو اسامی موجب اختراع قصههای آن چنانی بوده است بسیاری دیگر از این اشعار و اجتماعات منسوب به سکینه دختر امام حسین علیه السلام هم، در حقیقت اشعار و اجتماعاتی است به سرپرستی عائشة بنت طلحة بن عبیدالله همسر #مصعب_بن_زبیر که با عمر بن ابیربیعه به تغزل و اشعار شاعرانه اشتغال و اشتهار داشت.
🔰ابوالفرج نیز خود در کتابش به این امر اعتراف داشته است که «نظیر اجتماعی که به سکینه بنت الحسین علیها السلام منسوب گردیده به سرپرستی زنی اموی برپا شده است و من تا زمانی که زندهام اسمش را برای احدی باز نخواهم گفت.»(۶) آری چنین مجالسی را باید از امثال زنانی چون عائشه دختر طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر و سُعدی بنت عبدالرحمن بن عوف و امالبنین بنت عبدالعزیز بن مروان همسر ولید بن عبدالملک و دیگر زنان اموی و مروانی که سیره و رفتارشان مجالست با شعرای عصر خود و معاشقه با آنان بوده است سراغ گرفت نه از اهل بیتی که این امور از ساحت مقدس آنان به دور است.(۷)
📚 منابع
۱. الاصفهانی، ابوالفرج؛ الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۲، ص۵۷۰ و صص۵۷۷-۵۸۸ و ج۱۶، صص۳۷۹-۳۸۰ و صص۳۷۴-۳۷۵ و...
۲. الحلو، محمد علی السید یحیی؛ عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، قم، مؤسسه السبطین العالمیه، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش،صص۵۳-۵۵ به نقل از وفیات الاعیان.
۳. ابنحجر؛ تهذیب التهذیب، بیروت-لبنان، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۹۸۴، ج۹، ص۱۰۲ و ابنعساکر؛ تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۴۳، ص۵۵۲.
۴. ابنعساکر، پیشین، ص۵۵۲.
۵. الموسوی المقرم، عبد الرزاق؛ مقتل الحسین علیه السلام، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص۳۴۹.
۶. ابوالفرج الاصفهانی، پیشین، ج۱، صص۲۸۱-۲۸۲.
۷. الحلو، پیشین،صص۵۳-۶۶.
🆔 @islam_history