eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
487 دنبال‌کننده
312 عکس
83 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 اميدوار به تو، نا اميد باز نمى گردد... ☀️ فقيري در كوچه هاى مدينه مى رفت و گدايى مى كرد تا به خانه بن عليهما السلام رسيد. در زد و چنين سرود: ✨اميدوار به تو، امروز نا اميد باز نمى گردد و نيز كسى كه حلقه درِ خانه ات را مى كوبد [نا اميد باز نمي گردد] ✨تو سرتا پا سخاوت و معدن آن هستى و پدرت، كُشنده فاسقان بود. 🕌 حسين بن على عليهما السلام به ايستاده بود، نمازش را كوتاه كرد و به سوى باديه نشين بيرون آمد و اثر فقر و تنگ دستى را بر او ديد، باز گشت و را صدا زد. قنبر پاسخ داد: بله، اى فرزند پيامبر خدا! ❓حضرت فرمود: از خرجى ما چه قدر مانده است؟ قنبر گفت: دويست درهم كه مرا فرمان داده اى آن را ميان خانواده ات تقسيم كنم. ✨امام حسين عليه السلام فرمود: همان را بياور كه كسى مستحق تر از آنها آمده است. سپس امام آن را گرفت و بيرون آمد و به باديه نشين داد و در آن حال، چنين سرود: آن را بگير كه من از تو پوزش مى خواهم و بدان كه من، بر تو دلسوزم؛ اگر ما در زندگى بهره اى داشتيم بارانِ بخشش ما بر تو فرو مى ريخت؛ اما روزگار، بر ما تنگ گرفته است و دستان ما از بخشش فراوان، كوتاه است. ✅ باديه نشين آن را گرفت و رفت، در حالى كه مى سرود: پاكان و پاك دامنان هر گاه ياد شويد، بر شما درود فرستاده مى شود؛ و نزد شما والايان و تنها شما علم و محتواى سوره هايش هست؛ و آن كه از تبارِ علويان نباشد ديگر، افتخارى ميان مردم ندارد. 📚 تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج14، ص185. 🆔 @islam_history
◾️ درخواست علیه السلام از شیعیان... 💠 مرحوم کفعمى در مصباح، از سلام الله علیها مى کند که چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغما و بیهوشى برایم روى داد، در آن حال شنیدم پدرم مى فرمود:   شیعتى ما ان شربتم ری عذب فاذکرونى   او سمعتم بغریب او شهید فاندبونى   و انا السبط الذى من غیر جرم قتلونى   و بجرد الخیل بعد القتل عمدا سحقونى   لیتکم فى یوم جمیعا تنظرونى   کیف استسقى لطفلى فابوا ان یرحمونى   و سقوه سهم بغى عوض الماء المعین   یا لرزء و مصاب هد ارکان الحجون   ویلهم قد جرحوا قلب رسول الثقلین   فالعنوهم ما استطعتم شیعتى فى کل حین   اى پیروان من! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هرگاه داستان غربت غریبى یا شهیدى را شنیدید، بر من بگریید.   من نوه هستم، مرا بى گناه کشتند و سپس با تاختن اسب عمدا بدنم را خرد کردند. اى کاش همه شما در روز عاشورا بودید و مى دیدید که چگونه براى طفل صغیرم آب طلبیدم و آنان از ترحم به من خوددارى کردند.به جاى آب گوارا تیر ستم را به کودک کوچکم چشانیدند. واى از این مصیبت بزرگ و دردناکى که پایه هاى کوه بلند حجون (در مکه ) را به لرزه در آورد. واى بر آن که قلب رسول جن و انس را جریحه دار کردند! پس اى من ! همیشه و هر چه در توان دارید آنان را لعنت کنید. 📚 المصباح‏، ص، 741. 🆔 @islam_history
◾️خون بهای ... 👈 يكى از اصحاب عليه السّلام مى گويد: از آن حضرت پيرامون آيه شريفه: 💠 ... وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ... پرسش كردم. ◾️حضرت فرمود: اين آيه در باره عليه السّلام نازل شده است كه اگر همه زمينيان به خاطر او كشته شوند؛ زياده روى نشده است! 📚 روضه ، حدیث ۳۶۴. 🆔 @islam_history
🏴زیارت حسین علیه السلام را به خاطر ترس ترک نکن... ✍🏻 علیه السلام فرمودند: 💠 اى ، بخاطر ترس زیارت علیه السلام را ترک مکن زیرا کسى که آن حضرت را ترک کند آن چنان حسرت بخورد که آرزو می‌کند ای کاش قبر آن حضرت نزد او بود (و می‌توانست مدام به زیارت علیه السلام برود)، آیا دوست ندارى که خداوند متعال تو را در زمره کسانى محسوب کند که رسولش و و و ائمه علیهم السّلام برایش مى‏کنند؟ آیا دوست ندارى از کسانى باشى که گناهان گذشته‏ و آینده‌اش تا هفتاد سال آمرزیده شود؟ آیا دوست دارى از کسانى باشى که از دنیا خارج مى‏شوند در حالى که گناهى قابل مواخذه ندارند؟ آیا دوست دارى فرداى قیامت از کسانى باشى که صلی الله علیه و آله با او مصافحه مى‏کند؟ 📚 کامل الزیارات، ص126 🆔 @islam_history
🏴 ذکر مصیبت سلام الله علیها 🔰وقتي سر بريده را براي سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟ به او گفتند: سر پدرت است. سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟ پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟ پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟ پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟ پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسين نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است. 🏴 شهادت سلام الله علیها تسلیت باد. 🆔 @islam_history
📌 شده علیه السلام به مسمع کِردین فرمود: اي مسمع! تو از اهل عراقي، آيا به قبر علیه السلام مي‏روي؟ 🔰عرض کرد: نه، چون من مردي معروف و در بين اهل بصره مشهورم، و نزد ما جماعتي هستند که تابع خليفه‏ اند، و از قبايل عرب و ناصبيان و غير ايشان، دشمنان بسيار داريم، و من ايمن نيستم که احوال مرا به والي خبر ندهند، به طور قطع گزارش مي‏دهند، و از ايشان به من ضررها خواهد رسيد. 💠 حضرت فرمود: آيا مصائب آن حضرت با به خاطر مي‏ آوري؟ عرض کرد: آري. فرمود: آيا بر آن حضرت جزع مي‏کني؟ 💠 عرض کرد: آري، به خدا سوگند که بي ‏تابي مي‏کنم و مي‏گريم بر آن بزرگوار تا آن که اهل‏ خانه من، اثر اندوه در من مي ‏يابند، و حتي از غذا خوردن امتناع مي‏کنم تا از حال من، آثار مصيبت ظاهر مي‏شود. 🔰حضرت فرمود: خدا رحم کند بر گريه تو، به درستي که تو شمرده مي‏شوي از کساني که جزع مي‏کنند براي ما، و شاد مي‏شوند براي شادي ما، و اندوهناک مي‏شوند براي اندوه ما، و خائف مي‏گردند براي خوف ما، و ايمن مي‏گردند براي ايمني ما، و زود باشد که ببيني، در وقت مرگ خود، که پدران من حاضر شوند نزد تو، و سفارش کنند به ملک ‏الموت درباره تو، و بشارت دهند تو را که ديده ‏ات روشن گردد، وشاد شوي؛ و ملک ‏الموت بر تو مهربان‏تر باشد از مادري مهربان نسبت به فرزند خويش. پس حضرت گريست و مسمع نيز گريست... 📚 کامل الزيارات، باب 32، ص 101. 🆔 @islam_history
📌 اولین زائران کربلا ✍ طبری شیعی با سند خود از عطیه عوفی نقل می کند که گفت: 💠 [در روز ] من با جابر بن عبدالله انصاری به قصد قبر بن ابی طالب بیرون آمدیم. زمانی که به رسیدیم، جابر نزدیک ساحل فرات شد و غسل کرد و یک ردا و یک ازار پوشید (همانند افراد مُحرم)، سپس کیسه ای را باز کرد که در آن سدر بود و آن را به بدن خود زد و خود را با آن خوشبو کرد. هر قدم که برمی داشت، ذکر خدای متعال را می گفت؛ تا این که به قبر مطهر حضرت نزدیک شد. 💠 وقتی رسید گفت: دست مرا روی قبر بگذار. من این کار را انجام دادم؛ پس او خود را روی قبر انداخت، در حالی که از هوش رفت. پس من به روی او آب ریختم تا به هوش آمد. سه مرتبه صدا زد یا و گفت: آیا دوست جواب دوست را نمی دهد؟! و خودش پاسخ داد: چگونه جواب بدهی در حالی که رگ های خونین تو در بالای شانه ات نمایان شده و بین بدن و سر مقدس تو جدایی افتاده است؟! 💠 پس من می دهم که تو فرزند خاتم پیامبران و فرزند آقای مؤمنان و فرزند هم قسم تقوا و سلاله هدایت و خامس اصحاب کسا و پسر آقای پاکیزگان و فرزند سرور زنان هستی، و چرا تو چنین نباشی، در حالی که دست آقا و سرور پیامبران به تو غذا داده و در دامن پرهیزکاران تربیت یافته ای و از دستان ایمان شیر خوردی و با اسلام سیراب شدی! پس زندگی و مرگ پاک و زیبا داشتی؛ ولی دل های مؤمنان از فراق تو ناخوش است و کسی را تردیدی در اختیار تو نیست! پس سلام خدا و خشنودی او بر تو باد و شهادت می دهم که تو از دنیا درگذشتی، همان گونه که برادر بن درگذشت و به فیض شهادت رسید. 💠 سپس نگاهی به اطراف قبر مطهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام کرد و گفت: سلام بر شما ای ارواحی که در راه حسین علیه السلام فدا شدید و شهادت می دهم که شما را به پا داشتید و زکات را پرداختید و امر به معروف و نهی از منکر نمودید و با ملحدان جهاد کردید و خدا را آن قدر عبادت کردید تا به مرحله یقین رسیدید، و قسم به کسی که حضرت صلی الله علیه و اله را به نبوّت و حق مبعوث کرد، ما در آنچه شما وارد شدید و عمل کردید، شریک هستیم. 🔰عطیه می گوید: به جابر گفتم: ما چگونه در ثواب آنها شریک هستیم، در حالی که ما نه به وادی فرود آمدیم و نه از کوهی بالا رفتیم و نه شمشیر زدیم، ولی ا ین گروه میان سر و بدن های شان جدایی افتاده و فرزندانشان یتیم شده اند و همسرانشان بیوه گشته اند؟! 💠 جابر گفت: ای عطیه! از حبیب خود صلی الله علیه و اله شنیدم که فرمود: اگر کسی گروهی را دوست داشته باشد، با آن گروه محشور خواهد شد و کسی که کار گروهی را دوست بدارد، با آنان در کار آنان شریک خواهد شد، و قسم به آن کس که محمد را به پیامبری مبعوث کرد، نیّت من و نیّت یاران بر آن چیزی است که علیه السلام و اصحاب او بر آن گذشته و رفته اند. 💠 سپس گفت: دست مرا بگیر و به طرف خانه های ببر. جابر در بین راه گفت: ای عطیه! آیا می خواهی تو را وصیت کنم؟ زیرا گمان نمی کنم پس از این سفر، دیگر تو را ملاقات کنم. ای عطیه! دوست بدار دوستدار آل محمد را مادامی که او آنها را دوست دارد و دشمن بدار دشمن آل محمد را مادامی آنان را دشمن می دارد؛ اگرچه روزها دار باشد و شب ها را به زنده داری بگذراند، و با محبّ آل محمد مدارا و نرمی داشته باش؛ زیرا اگر قدم آنها به سبب زیادی گناه بلغزد، قدم دیگر آنان به سبب محبّت آنها ثابت و استوار خواهد ماند. همانا دوستداران آنان به سوی بهشت بازمی گردند و دشمنان ایشان به طرف آتش خواهند رفت. 📚 عمادالدین قاسم طبری آملي، بشارة المصطفی، ص 125، حدیث 72. 🆔 @islam_history
📌 ماجرای عنایت علیه السلام به شاعر ناصبی ✍🏻 علامه امینی(ره) در کتاب «الغدیر» این داستان را چنین نقل می‌کند: 📝 قاضى شوشترى در کتاب «مجالس المؤمنین» گفته است و سید ما زنوزى در روضه اول «ریاض الجنة» گوید: مادر ابوالحسن خلعی (که ناصبی بود) نذر کرد که اگر خدا به او پسرى‏ روزى نماید او را به راهزنی کاروان‌های حسینی و کشتن افراد آنها گسیل دارد! هنگامی که این بچه به دنیا آمد و به حد رشد رسید او را براى اداء نذرش فرستاد و چون او به نواحى مسیّب که در نزدیکى است رسید، در کمین زوّار نشست، اما خواب بر او غلبه کرد و قافله و کاروان زوّار گذشتند و گرد و غبارشان بر سر و روی او ریخت. 👈 در همان هنگام این راهزن در خواب دید که برپا شده و فرمان آمده که او را به آتش اندازند، ولی آتش او را براى آن غبار پاکى که بر او رسیده نمی‌سوزاند، از خواب بیدار شد، در حالی‌که از آن قصد بدش برگشته و همان‌جا کرد و محبّت و ولایت خاندان پاک را به دل گرفت و ترسناک به کربلا و حایر شریف حسینى آمد. می‌گویند در آن وقت دو بیتى سرود که آن‌را شاعر مبتکر حاج مهدى فلوجى (متوفاى 1357ق) تخمیس نمود و آن دو بیت با تخمیسش این است: أراک بحیرةٍ ملأتکَ رَیناً و شتَّتک الهوى بیناً فبیناً می‌بینم تو را سرگردان و حیران که تو را شک پُر کرده و هوا و هوس تو را پراکنده و پریشان نمود و تو بین بین قرار گرفته‌اى. فطب نفساً و قر باللَّه عیناً إذا شئت النجاة فزر حسیناً پس دلت را پاک کن و چشمت را به استعانت از خدا روشن نما و اگر نجات و رستگارى می‌خواهى پس کن را. [تا آن‌که خدا را با روشنى چشم دیدار کنى]. إذا علم الملائکُ منک عزماً تروم مزارَه کتبوک رسماً هرگاه فرشتگان اراده جدی تو را برای زیارت او بدانند، نام تو را خواهند نگاشت. و حُرِّمتِ الجحیمُ علیک حتماً فإنَّ النارَ لیس تمسُّ جسماً و آتش دوزخ حتماً بر تو حرام شود؛ زیرا که آتش لمس نمی‌کند و نمی‌سوزاند جسمى را [که‏ بر او غبار زائرین باشد وى خوى خود را در دوستى خاندان رسالت پاک و خالص کرد تا به عنایت و الطاف خاصه از طرف اهل بیت عصمت و طهارت رسید. 📙 الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب‏، ج ‏6، ص 23. 🆔 @islam_history
📝نظر استاد مطهری درباره نسبت کثرت طلاق به حضرت مجتبی علیه السلام 🔹در برخی از روایات، حضرت مجتبی علیه السلام مطلاق (کسی که زیاد طلاق می‌دهد) عنوان شده است. به عنوان نمونه در کتاب جلد6 صفحه56 دو روایت درباره کثرت حضرت علیه السلام نقل شده با این مضمون که علیه السلام در بالای منبر فرمودند که "دخترتان را به ازدواج فرزندم درنیاورید چون که او زیاد طلاق می‌دهد." 🔸این نقل با نصوص متعدد دیگر در مذمت طلاق و خصوصا شخص مطلاق سازگاری ندارد. در حاشیه کتاب کافی چاپ دار الحدیث جلد11 صفحه468 نظرات مختلفی را پیرامون این روایت جمع آوری کرده‌اند که یکی از آنها جعلی بودن این روایات است. استاد مطهری از جمله کسانی است که توضیحات نسبتا مبسوطی را در راستای جعلی بودن این اتهام داده‌اند. آنچه در ادامه ذکر می‌شود توضیحات ایشان پیرامون این نسبت در کتاب "فقه و حقوق" است. 💬لازم است به يك شايعۀ بى‌اساس كه دست جنايتكار خلفاى عباسى آن را به وجود آورده و در ميان عموم مردم شهرت يافته، اشارۀ مختصر بكنم. در ميان عموم مردم شهرت يافته و در بسيارى از كتابها نوشته شده كه امام مجتبى فرزند برومند عليه السلام از كسانى بوده كه زياد زن مى‌گرفته و طلاق مى‌داده است. 💬چون ريشۀ اين شايعه تقريباً از يك قرن بعد از وفات بوده است به همه جا پخش شده است و دوستان آن حضرت نيز [آن را پذيرفته‌اند] بدون تحقيق در اصل مطلب و بدون توجه به اينكه اين كار از نظر يك كار مبغوض و منفورى است و شايستۀ مردم عياش و غافل است نه شايستۀ مردى كه يكى از كارهايش اين بود كه پياده به حج مى‌رفت، متجاوز از بيست بار تمام ثروت و دارايى خود را با فقرا تقسيم كرد و نيمى را خود برداشت و نيم ديگر را به فقرا و بيچارگان بخشيد، تا چه رسد به مقام اقدس امامت و طهارت آن حضرت. 💬چنانكه مى‌دانيم در گردش از امويان به عباسيان، بنى الحسن يعنى فرزندزادگان با بنى العباس همكارى داشتند، اما بنى الحسين يعنى فرزندزادگان - كه در رأس آنها در آن وقت بود- از همكارى با بنى العباس خوددارى كردند. بنى العباس با اينكه در ابتدا خود را تسليم و خاضع نسبت به بنى الحسن نشان مى‌دادند و آنها را از خود شايسته‌تر مى‌خواندند، در پايان كار به آنها خيانت كردند و اكثر آنها را با قتل و حبس از ميان بردند. 💬بنى العباس براى پيشبرد خود شروع كردند به تبليغ عليه بنى الحسن. از جمله تبليغات نارواى آنها اين بود كه گفتند - كه جد اعلاى بنى الحسن و عموى پيغمبر است- نبود و از دنيا رفت و اما كه عموى ديگر پيغمبر است و جد اعلاى ماست مسلمان شد و مسلمان از دنيا رفت. پس ما كه اولاد عموى مسلمان پيغمبريم از بنى الحسن كه اولاد عموى كافر پيغمبرند براى خلافت شايسته تريم. در اين راه پولها خرج كردند و قصه‌ها جعل كردند. 💬موضوع دومى كه بنى العباس عليه بنى الحسن عنوان كردند اين بود كه گفتند نياى بنى الحسن بعد از پدرش به خلافت رسيد و اما چون مرد عياشى بود و به زنان سرگرم بود و كارش زن گرفتن و زن طلاق دادن بود از عهده برنيامد؛ از كه رقيب سرسختش بود پول گرفت و سرگرم عياشى و زن گرفتن و طلاق دادن شد و خلافت را به معاويه واگذار كرد. 💬خوشبختانه محققان با ارزش عصر اخير در اين زمينه تحقيقاتى كرده و ريشۀ اين دروغ را پيدا كرده‌اند. ظاهراً اول كسى كه اين سخن از او شنيده شده است قاضى انتصابى منصور دوانيقى بوده كه به امر منصور مأمور بوده اين شايعه را بپراكند. به قول يكى از مورخان: اگر امام حسن اينهمه زن گرفته است، پس فرزندانش كجا هستند؟! چرا عدد فرزندان امام اين قدر كم بوده است؟ امام كه عقيم نبوده و از طرفى رسم جلوگيرى يا سقط جنين هم كه معمول نبوده است. 💬من از ساده‌دلى بعضى از ناقلان حديث شيعى مذهب تعجب مى‌كنم كه از طرفى از پيغمبر اكرم و ائمۀ اطهار اخبار و احاديث بسيار زيادى روايت مى‌كنند كه خداوند دشمن مى‌دارد يا لعنت مى‌كند مردمان بسيار طلاق را، پشت سرش مى‌نويسند: امام حسن مرد بسيار طلاقى بوده. 💬اين اشخاص فكر نكرده‌اند كه يكى از سه راه را بايد انتخاب كنند: يا بگويند طلاق عيب ندارد و خداوند مرد بسيار طلاق را دشمن نمى‌دارد، يا بگويند امام حسن مرد بسيار طلاق نبوده است، يا بگويند- العياذ باللّٰه- امام حسن پابند دستورهاى اسلام نبوده است. اما اين آقايان محترم از يك طرف احاديث مبغوضيت طلاق را صحيح و معتبر مى‌دانند و از طرف ديگر نسبت به مقام قدس امام حسن خضوع و تواضع مى‌كنند و از طرف ديگر نسبت بسيار طلاقى را براى امام حسن نقل مى‌كنند و بدون اينكه انتقاد كنند از آن مى‌گذرند. 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج19، ص255. 🆔 @islam_history
📌 تعدد ازواج حضرت سلام‌الله‌علیها، آری یا خیر؟ 🔰از اتهاماتی که به سکینه بنت الحسین علیها السلام نسبت داده شده است ازدواج­‌های مکرر ایشان است و عجیب‌­تر اینکه در میان این ازدواج‌­ها نام افرادی هم به چشم می­خورد که سابقه عناد و دشمنی با او و اهل بیتش را داشته و از دشمنان درجه اول آنان و شیعیانشان محسوب می­شدند. 🔰در روایات اهل سنت آمده که دختر علیه السلام پس از واقعه تلخ و بازگشت به مدینه با کرد و برای او فرزندی به نام "فاطمه" به دنیا آورد و پس از کشته شدن مصعب با عبدالله بن بن عبدالله بن حکیم بن حزام بن خویلد ازدواج کرد و پسری بنام "عثمان" برای او به دنیا آورد پس از عبدالله سکینه با زید بن عمرو بن عثمان بن عفان و بعد با ابراهیم بن عبدالرحمان بن عوف ازدواج کرد اما به واسطه نامه هشام بن عبدالملک والی مدینه از او جدا شد و بعد با اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان ازدواج کرد و سپس دوباره با ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف ازدواج کرد. (۱) 🔰با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با علیه السلام تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی­ تردید موضوع تعدد ازواج که برای سکینه نقل کرده ­اند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی علیهم السلام و دشمنانشان به علیهم السلام بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت علیهم السلام صورت گرفته است.(۲) 🔰بر روایات ازدواج‌های مکرر سکینه بنت الحسین علیه السلام اشکالات بسیاری وارد است که از مهمترین آن می­توان به این دو مورد اشاره کرد: 🔸اولاً: از طریق تاریخ نویسان نام هیچ همسر یا فرزندی برای این بانو به ثبت نرسیده است، هرچه هست روایاتی است که از طریق و امثال او به ما رسیده است. آن بانویی که علیه السلام در توصیف او می­فرمایند «و اما السکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله فلا تصلح لرجل؛ سکینه غالباً غرق در ذات الهی است از این رو شایسته امور زناشویی نیست» چگونه ممکن است آن طور باشد که ابوالفرج می­گوید. 🔸ثانیاً: این ازدواج ­ها و بخصوص ازدواج سکینه با مصعب بن زبیر به جهت دشمنی شدید آل زبیر با اهل بیت علیهم السلام و عدم توافق آنان با هم، امری محال است و برخی مقتضیات دینی و اجتماعی نیز این ازدواج را منع می­کند چگونه ممکن است سکینه با مصعبی ازدواج کند که با آل علی علیهم السلام دشمنی شدید داشته است و شیعیان او را از دم شمشیر می­گذرانده است.(۳) ادامه دارد... 📚 منابع ۱. ابوالفرج الاصفهانی، اغانی، ج۱۶، ص۳۶۶؛ ابن سعد؛ الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۸، ص۳۴۷. ۲. الحلو، محمدعلی السید یحیی، ص۱۴۵. ۳. همان ۹۹-۱۴۶. 🆔 @islam_history
📌 تغزُّل و شعرگویی حضرت سلام‌الله‌علیها؟ 🔰تغزل و شعرگویی و تشکیل مجامع شعر و شاعری و عرضه نتایج طبع توسط مشاهیر اهل سخن و شعرای بزرگ آن عصر خدمت علیها السلام و قانع شدن به داوری و نظرات آن بانو،(۱) از اتهامات و اکاذیبی است که برخی مورخان و سیره نگاران معلوم الحال به آن بانوی ارجمند نسبت داده‌اند. 🔰اجتماع شاعران نزد سکینه و حکمیت او میان آنها و دیگر اموری که با شأن زنان با شرم و حیای نبوت و بانوان گرامی خاندان عصمت منافات دارد، نمیتواند با حقیقت منطبق باشد. 🔰از این روایات جعلی و بی‌پایه و اساس که بر اساس مصالح دولت اموی و جهت تأمین مطامع زبیری انجام پذیرفته است و در منابع و آثار شیعی هم هیچ اثری از آن دیده نمیشود تنها از سوی و امثال او، سخن به میان آمده است. 🔰ابوالفرج این روایت را از که دشمن علیهم السلام بوده، بلکه با دیگر هم عدوات داشته، نقل کرده است. 🔰کسی که این دروغ‌ها را برای مردان و زنان علیهم السلام می‌ساخت تا جایی که میخواستند او را از بین ببرند از این رو در زمان از گریخت و در بغداد ساکن شد.(۲) بعلاوه در سلسله سندهای این روایات، عمر بن ابی‌بکر المؤملی وجود دارد که روایات او در مستندات خود تا به آن حد ضعیف و بی‌اساسند که نه تنها در نظر برخی از علمای روایات او مخدوش و ضعیف تلقی گردیده است،(۳) بلکه او را آفتی از آفات معرفی کردهاند.(۴) 🔰گذشته از اسقاط و ضعف سند روایت مجالست سکینه با شعرا، ضعف دیگری که برای این روایات برشمرده‌اند این است که این زمان، زمان حزن اهل بیت علیهم السلام و عزاداری آنها برای سرور و سالار شهیدان علیه السلام بوده و در حالی که یکپارچه سیاهپوش این ماتم بوده چگونه ممکن است سکینه دختر علیه السلام در مجالس بزم حاضر شده باشد و با دیگر شاعران بساط تغزل و اشعار عاشقانه گسترانده باشد و اصلاً آیا این کار از فردی چون سکینه که امام حسین علیه السلام درباره مقام معنویاش فرمود: «سکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله؛ سکینه  غرق در ذات الهی است»(۵) پذیرفته هست؟ 🔰بعلاوه بسیاری از اشعاری را که به سکینه بنت الحسین علیها السلام نسبت داده شده متعلق به آن بانو نیست، بلکه این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و اجتماعاتش با عمر بن ابی‌ربیعه شاعر و مغازلاتش با او معروف و مشهور است. 🔰تشابه اسمی سکینه بنت الحسین علیه السلام با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابی‌ربیعه و اختلاط گاه به عمد این دو اسامی موجب اختراع قصه‌های آن چنانی بوده است بسیاری دیگر از این اشعار و اجتماعات منسوب به سکینه دختر امام حسین علیه السلام هم، در حقیقت اشعار و اجتماعاتی است به سرپرستی عائشة بنت طلحة بن عبیدالله همسر که با عمر بن ابی‌ربیعه به تغزل و اشعار شاعرانه اشتغال و اشتهار داشت. 🔰ابوالفرج نیز خود در کتابش به این امر اعتراف داشته است که «نظیر اجتماعی که به سکینه بنت الحسین علیها السلام منسوب گردیده به سرپرستی زنی اموی برپا شده است و من تا زمانی که زنده‌ام اسمش را برای احدی باز نخواهم گفت.»(۶) آری چنین مجالسی را باید از امثال زنانی چون عائشه دختر طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر و سُعدی بنت عبدالرحمن بن عوف و ام‌البنین بنت عبدالعزیز بن مروان همسر ولید بن عبدالملک و دیگر زنان اموی و مروانی که سیره و رفتارشان مجالست با شعرای عصر خود و معاشقه با آنان بوده است سراغ گرفت نه از اهل بیتی که این امور  از ساحت مقدس آنان به دور است.(۷) 📚 منابع ۱. الاصفهانی، ابوالفرج؛ الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۲، ص۵۷۰ و  صص۵۷۷-۵۸۸ و ج۱۶، صص۳۷۹-۳۸۰ و صص۳۷۴-۳۷۵ و... ۲. الحلو، محمد علی السید یحیی؛ عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، قم، مؤسسه السبطین العالمیه، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش،صص۵۳-۵۵ به نقل از وفیات الاعیان. ۳. ابن‌حجر؛ تهذیب التهذیب، بیروت-لبنان، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۹۸۴، ج۹، ص۱۰۲ و ابن‌عساکر؛ تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۴۳، ص۵۵۲. ۴. ابن‌عساکر، پیشین، ص۵۵۲. ۵. الموسوی المقرم، عبد الرزاق؛ مقتل الحسین علیه السلام، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص۳۴۹. ۶. ابوالفرج الاصفهانی، پیشین، ج۱، صص۲۸۱-۲۸۲. ۷. الحلو، پیشین،صص۵۳-۶۶. 🆔 @islam_history
📌 رشید هجری ✍ هَجَری، از یاران برجسته علیه السلام و علیه السلام است. رشید صاحب سرّ امیرالمومنین بود از این رو علم منایا و بلایا را نزد حضرت آموخت. شیخ طوسی از وی در شمار اصحاب علیه السلام و علیه السلام نیز یاد کرده است. او سرانجام به دست زیاد بن ابیه یا فرزندش (ابن زیاد)، همانگونه که امام علی علیه السلام خبر داده بود، گشت. 🔸 علیه السلام نیز در جواب کسی که حدود علم امام را نمی دانست فرمودند: قَدْ كَانَ رُشَيْدٌ الْهَجَرِيُّ يَعْلَمُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَا؛ رشید هجری از حوادث و وقایع عالم، حیات و مرگ افراد باخبر بود.[امام که به مراتب از رشید بالاتر است] 🔸طبق نقل شیخ مفید، دستور داد دست، پا و زبان رشید را قطع کردند و سپس او را به دار آویختند. از رشید هجری دختری به نام قنوا یاد شده است که خبر پدرش را نقل کرده است. 🔸آرامگاه رشید در شهر کفل قرار دارد. 📚 منابع ۱. رجال طوسی، ص۶۳. ۲. یعقوبی، ج۲، ص۱۴۰. ۳. رجال طوسی، ص۹۴. ۴. رجال طوسی، ص۱۰۰. ۵. رجال طوسی، ص۱۱۳. ۶. ، ج۱، ص۴۸۴. 🆔 @islam_history