eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
487 دنبال‌کننده
312 عکس
83 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
یا #عباس! جیب المای لسکینه ... شوف الحرم حرقوه ... ای عباس برای #سکینه آب بیاور... ای عباس ببین خیمه ها را آتش زدند... 🆔 @islam_history
📌 ماجرای نبش قبر سلام الله علیها ✍️ ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه سلام الله علیها در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: 💠 جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر عليه‌السلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.» 💠 دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس ، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟! 💠 سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. 💠 صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. 💠 حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. 💠 سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. 💠 سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. 💠 وقت که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. 💠 و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. 💠 دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. 💠 آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سلام الله علیهن را به سید ابراهیم واگذار کرد. 💠 این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: 💠 «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» « آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» 💠 پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. 📚 اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 📚 منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 📚 مقتل جامع مقرم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. 📚 تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳. 🆔 @islam_history
📌 تعدد ازواج حضرت سلام‌الله‌علیها، آری یا خیر؟ 🔰از اتهاماتی که به سکینه بنت الحسین علیها السلام نسبت داده شده است ازدواج­‌های مکرر ایشان است و عجیب‌­تر اینکه در میان این ازدواج‌­ها نام افرادی هم به چشم می­خورد که سابقه عناد و دشمنی با او و اهل بیتش را داشته و از دشمنان درجه اول آنان و شیعیانشان محسوب می­شدند. 🔰در روایات اهل سنت آمده که دختر علیه السلام پس از واقعه تلخ و بازگشت به مدینه با کرد و برای او فرزندی به نام "فاطمه" به دنیا آورد و پس از کشته شدن مصعب با عبدالله بن بن عبدالله بن حکیم بن حزام بن خویلد ازدواج کرد و پسری بنام "عثمان" برای او به دنیا آورد پس از عبدالله سکینه با زید بن عمرو بن عثمان بن عفان و بعد با ابراهیم بن عبدالرحمان بن عوف ازدواج کرد اما به واسطه نامه هشام بن عبدالملک والی مدینه از او جدا شد و بعد با اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان ازدواج کرد و سپس دوباره با ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف ازدواج کرد. (۱) 🔰با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با علیه السلام تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی­ تردید موضوع تعدد ازواج که برای سکینه نقل کرده ­اند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی علیهم السلام و دشمنانشان به علیهم السلام بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت علیهم السلام صورت گرفته است.(۲) 🔰بر روایات ازدواج‌های مکرر سکینه بنت الحسین علیه السلام اشکالات بسیاری وارد است که از مهمترین آن می­توان به این دو مورد اشاره کرد: 🔸اولاً: از طریق تاریخ نویسان نام هیچ همسر یا فرزندی برای این بانو به ثبت نرسیده است، هرچه هست روایاتی است که از طریق و امثال او به ما رسیده است. آن بانویی که علیه السلام در توصیف او می­فرمایند «و اما السکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله فلا تصلح لرجل؛ سکینه غالباً غرق در ذات الهی است از این رو شایسته امور زناشویی نیست» چگونه ممکن است آن طور باشد که ابوالفرج می­گوید. 🔸ثانیاً: این ازدواج ­ها و بخصوص ازدواج سکینه با مصعب بن زبیر به جهت دشمنی شدید آل زبیر با اهل بیت علیهم السلام و عدم توافق آنان با هم، امری محال است و برخی مقتضیات دینی و اجتماعی نیز این ازدواج را منع می­کند چگونه ممکن است سکینه با مصعبی ازدواج کند که با آل علی علیهم السلام دشمنی شدید داشته است و شیعیان او را از دم شمشیر می­گذرانده است.(۳) ادامه دارد... 📚 منابع ۱. ابوالفرج الاصفهانی، اغانی، ج۱۶، ص۳۶۶؛ ابن سعد؛ الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۸، ص۳۴۷. ۲. الحلو، محمدعلی السید یحیی، ص۱۴۵. ۳. همان ۹۹-۱۴۶. 🆔 @islam_history
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 صحبت های قابل تامل آیت الله غیب غلامی در مورد نسبت های ناروا به حضرت #سکینه سلام الله علیها توسط برخی مورخین 🆔 @islam_history
📌 تغزُّل و شعرگویی حضرت سلام‌الله‌علیها؟ 🔰تغزل و شعرگویی و تشکیل مجامع شعر و شاعری و عرضه نتایج طبع توسط مشاهیر اهل سخن و شعرای بزرگ آن عصر خدمت علیها السلام و قانع شدن به داوری و نظرات آن بانو،(۱) از اتهامات و اکاذیبی است که برخی مورخان و سیره نگاران معلوم الحال به آن بانوی ارجمند نسبت داده‌اند. 🔰اجتماع شاعران نزد سکینه و حکمیت او میان آنها و دیگر اموری که با شأن زنان با شرم و حیای نبوت و بانوان گرامی خاندان عصمت منافات دارد، نمیتواند با حقیقت منطبق باشد. 🔰از این روایات جعلی و بی‌پایه و اساس که بر اساس مصالح دولت اموی و جهت تأمین مطامع زبیری انجام پذیرفته است و در منابع و آثار شیعی هم هیچ اثری از آن دیده نمیشود تنها از سوی و امثال او، سخن به میان آمده است. 🔰ابوالفرج این روایت را از که دشمن علیهم السلام بوده، بلکه با دیگر هم عدوات داشته، نقل کرده است. 🔰کسی که این دروغ‌ها را برای مردان و زنان علیهم السلام می‌ساخت تا جایی که میخواستند او را از بین ببرند از این رو در زمان از گریخت و در بغداد ساکن شد.(۲) بعلاوه در سلسله سندهای این روایات، عمر بن ابی‌بکر المؤملی وجود دارد که روایات او در مستندات خود تا به آن حد ضعیف و بی‌اساسند که نه تنها در نظر برخی از علمای روایات او مخدوش و ضعیف تلقی گردیده است،(۳) بلکه او را آفتی از آفات معرفی کردهاند.(۴) 🔰گذشته از اسقاط و ضعف سند روایت مجالست سکینه با شعرا، ضعف دیگری که برای این روایات برشمرده‌اند این است که این زمان، زمان حزن اهل بیت علیهم السلام و عزاداری آنها برای سرور و سالار شهیدان علیه السلام بوده و در حالی که یکپارچه سیاهپوش این ماتم بوده چگونه ممکن است سکینه دختر علیه السلام در مجالس بزم حاضر شده باشد و با دیگر شاعران بساط تغزل و اشعار عاشقانه گسترانده باشد و اصلاً آیا این کار از فردی چون سکینه که امام حسین علیه السلام درباره مقام معنویاش فرمود: «سکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله؛ سکینه  غرق در ذات الهی است»(۵) پذیرفته هست؟ 🔰بعلاوه بسیاری از اشعاری را که به سکینه بنت الحسین علیها السلام نسبت داده شده متعلق به آن بانو نیست، بلکه این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و اجتماعاتش با عمر بن ابی‌ربیعه شاعر و مغازلاتش با او معروف و مشهور است. 🔰تشابه اسمی سکینه بنت الحسین علیه السلام با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابی‌ربیعه و اختلاط گاه به عمد این دو اسامی موجب اختراع قصه‌های آن چنانی بوده است بسیاری دیگر از این اشعار و اجتماعات منسوب به سکینه دختر امام حسین علیه السلام هم، در حقیقت اشعار و اجتماعاتی است به سرپرستی عائشة بنت طلحة بن عبیدالله همسر که با عمر بن ابی‌ربیعه به تغزل و اشعار شاعرانه اشتغال و اشتهار داشت. 🔰ابوالفرج نیز خود در کتابش به این امر اعتراف داشته است که «نظیر اجتماعی که به سکینه بنت الحسین علیها السلام منسوب گردیده به سرپرستی زنی اموی برپا شده است و من تا زمانی که زنده‌ام اسمش را برای احدی باز نخواهم گفت.»(۶) آری چنین مجالسی را باید از امثال زنانی چون عائشه دختر طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر و سُعدی بنت عبدالرحمن بن عوف و ام‌البنین بنت عبدالعزیز بن مروان همسر ولید بن عبدالملک و دیگر زنان اموی و مروانی که سیره و رفتارشان مجالست با شعرای عصر خود و معاشقه با آنان بوده است سراغ گرفت نه از اهل بیتی که این امور  از ساحت مقدس آنان به دور است.(۷) 📚 منابع ۱. الاصفهانی، ابوالفرج؛ الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۲، ص۵۷۰ و  صص۵۷۷-۵۸۸ و ج۱۶، صص۳۷۹-۳۸۰ و صص۳۷۴-۳۷۵ و... ۲. الحلو، محمد علی السید یحیی؛ عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، قم، مؤسسه السبطین العالمیه، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش،صص۵۳-۵۵ به نقل از وفیات الاعیان. ۳. ابن‌حجر؛ تهذیب التهذیب، بیروت-لبنان، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۹۸۴، ج۹، ص۱۰۲ و ابن‌عساکر؛ تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۴۳، ص۵۵۲. ۴. ابن‌عساکر، پیشین، ص۵۵۲. ۵. الموسوی المقرم، عبد الرزاق؛ مقتل الحسین علیه السلام، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص۳۴۹. ۶. ابوالفرج الاصفهانی، پیشین، ج۱، صص۲۸۱-۲۸۲. ۷. الحلو، پیشین،صص۵۳-۶۶. 🆔 @islam_history
📌 رابطه علیه السلام و همسرش رباب ✅ از اخبار محدودی که در زمینه روابط امام حسین علیه السلام و همسرش به دستمان رسیده، چنین برمی‌‌آید که روابط آن دو بسیار صمیمی ‌‌بوده است، آن قدر که هم علیه السلام و هم رباب از اظهار این روابط صمیمی ‌‌میانِ خود، خودداری نمی‌‌کرده‌اند، همان گونه که صلی الله علیه و آله نیز از نشان دادن صمیمیتی که نسبت به برخی از همسران خود داشت، خودداری نمی‌‌کرد. 1⃣ ابن کثیر می‌‌گوید: امام حسین علیه السلام همسرش رباب را بسیار دوست می‌‌داشته و از روی علاقه‌مندی به وی، درباره‌اش شعر می‌‌گفت. 2⃣ در زمینه این دوستی، دو بیت شعر از امام حسین علیه السلام درباره و رباب نقل شده، و در برخی از منابع، بیتی دیگر نیز به آن افزوده شده است: لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا × تَحُلُّ بها سکینةُ والربابُ اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی × وَ لَیْسَ لِلاَئمی ‌‌فیها عِتابُ. به جان تو سوگند! من خانه‌ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند. آن‌ها را دوست دارم و تمامی ‌‌دارایی‌ام را به پای آن‌ها می‌‌ریزم و هیچ کس نباید در این باره با من سخنی بگوید. 3⃣ شخصیت والای رباب، باعث شد تا عده‌ای از اشراف ، پس از امام، از وی خواستگاری کنند، اما رباب، به نوشته مورخان نپذیرت و گفت: من پس از آن که صلی الله علیه و آله پدرشوهرم بوده، شخص دیگری را به عنوان پدرشوهر نمی‌‌پذیرم. 4⃣ رباب بعد از واقعه از فرط غصه و گریه، بیش از یک سال زنده نماند، او در این یک سال حتی زیر سایه ننشست. ابن اثیر تصریح کرده که همین امر، باعث رحلت او گردید. 📚 البدایة و النهایة، ج8، ص212. 📚 الاغانی، ج16، ص141. 📚 انساب الاشراف، ج1، ص195 . 📚 الکامل، ج4، ص88. 🆔 @islam_history
📌 ماجرای نبش قبر سلام الله علیها ✍️ ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه سلام الله علیها در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: 💠 جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر عليه‌السلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.» 💠 دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس ، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟! 💠 سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. 💠 صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. 💠 حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. 💠 سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. 💠 سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. 💠 وقت که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. 💠 و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. 💠 دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. 💠 آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سلام الله علیهن را به سید ابراهیم واگذار کرد. 💠 این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: 💠 «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» « آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» 💠 پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. 📚 اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 📚 منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 📚 مقتل جامع مقرم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. 📚 تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳. 🆔 @islam_history
📌 ورود اسرا به شام... ✏️ یکی از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به نام سهل بن سعد ساعدی روایت شده که می‌گفت: 🕌 «در راه بیت‌المقدس به شام رسیدم. در آن‌جا شهری دیدم پر از درخت با جویبارهای فراوان؛ در و دیوارش با پرده‌های دیبا آذین بسته شده بود و مردم گرم شادی و سرور بودند و زنان نوازنده را دیدم که دف و طبل به دست، می‌نوازند. با خود گفتم گویا اهل شام عیدی دارند که ما نمی‌دانیم. 🔰[در همین فکرها بودم که] به گروهی از مردم دمشق برخوردم که مشغول صحبت بودند، پس به آنان گفتم: «آیا شما عیدی دارید که ما نمی‌دانیم؟» گفتند: «پیرمرد! به نظر غریب می‌نمایی.» گفتم: «آری؛ من سهل ساعدی هستم که صلی الله علیه و آله را دیده و احادیث او را می‌دانم.» 🔰گفتند: «ای سهل آیا در شگفت نیستی که چرا از آسمان خون نمی‌بارد و زمین اهلش را فرو نمی‌برد؟» گفتم: «مگر چه شده است؟» گفتند: «ای سهل، سر علیه السلام را از به هدیه می‌آورند.» 💠 گفتم: «عجبا سر حسین را می‌آورند و این مردم چنین شادمانی می‌کنند؟ از کدام دروازه وارد می‌شوند؟» گفتند: «از دروازه ساعات.» 💠 هنوز گفتگوهایمان به پایان نرسیده بود که دیدم بیرق‌ها یکی پس از دیگری از راه می‌رسند. پس مردی را دیدم که سری بر نیزه داشت که سیمایش بسیار شبیه سیمای رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و از پی آن دختری را دیدم که بر شتری برهنه و بی‌محمل سوار بود. خود را شتابان به او رساندم و گفتم: «دخترم شما کیستی؟» گفت: « دختر حسین» گفتم: «آیا از من کاری ساخته است؟ من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده سخن او را شنیده‌ام» 💠 فرمود: «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما کنار ببرند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا نگاه کنند.» 💠 سهل ساعدی می‌گوید: «من خود را به حامل آن سر شریف رساندم و گفتم: «آیا برای تو ممکن است که برای حاجتی که من به تو دارم چهل دینار زر سرخ (چهار صد دینار) بگیری و حاجت مرا بپذیری؟» گفت: «حاجتت چیست؟» گفتم:«این پول‌ها را بگیر و این سر را جلوتر و دور از این زنان ببر.» آن مرد پذیرفت و پول‌ها را گرفت و آن سر را از زنان اهل حرم دور کرد.» 📚 مقتل خوارزمی، ص 60 - 61. 🆔 @islam_history
📌 تعدد ازواج حضرت سلام‌الله‌علیها، آری یا خیر؟ 🔰از اتهاماتی که به سکینه بنت الحسین علیها السلام نسبت داده شده است ازدواج­‌های مکرر ایشان است و عجیب‌­تر اینکه در میان این ازدواج‌­ها نام افرادی هم به چشم می­خورد که سابقه عناد و دشمنی با او و اهل بیتش را داشته و از دشمنان درجه اول آنان و شیعیانشان محسوب می­شدند. 🔰در روایات اهل سنت آمده که دختر علیه السلام پس از واقعه تلخ و بازگشت به مدینه با کرد و برای او فرزندی به نام "فاطمه" به دنیا آورد و پس از کشته شدن مصعب با عبدالله بن بن عبدالله بن حکیم بن حزام بن خویلد ازدواج کرد و پسری بنام "عثمان" برای او به دنیا آورد پس از عبدالله سکینه با زید بن عمرو بن عثمان بن عفان و بعد با ابراهیم بن عبدالرحمان بن عوف ازدواج کرد اما به واسطه نامه هشام بن عبدالملک والی مدینه از او جدا شد و بعد با اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان ازدواج کرد و سپس دوباره با ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف ازدواج کرد. (۱) 🔰با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با علیه السلام تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی­ تردید موضوع تعدد ازواج که برای سکینه نقل کرده ­اند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی علیهم السلام و دشمنانشان به علیهم السلام بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت علیهم السلام صورت گرفته است.(۲) 🔰بر روایات ازدواج‌های مکرر سکینه بنت الحسین علیه السلام اشکالات بسیاری وارد است که از مهمترین آن می­توان به این دو مورد اشاره کرد: 🔸اولاً: از طریق تاریخ نویسان نام هیچ همسر یا فرزندی برای این بانو به ثبت نرسیده است، هرچه هست روایاتی است که از طریق و امثال او به ما رسیده است. آن بانویی که علیه السلام در توصیف او می­فرمایند «و اما السکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله فلا تصلح لرجل؛ سکینه غالباً غرق در ذات الهی است از این رو شایسته امور زناشویی نیست» چگونه ممکن است آن طور باشد که ابوالفرج می­گوید. 🔸ثانیاً: این ازدواج ­ها و بخصوص ازدواج سکینه با مصعب بن زبیر به جهت دشمنی شدید آل زبیر با اهل بیت علیهم السلام و عدم توافق آنان با هم، امری محال است و برخی مقتضیات دینی و اجتماعی نیز این ازدواج را منع می­کند چگونه ممکن است سکینه با مصعبی ازدواج کند که با آل علی علیهم السلام دشمنی شدید داشته است و شیعیان او را از دم شمشیر می­گذرانده است.(۳) ادامه دارد... 📚 منابع ۱. ابوالفرج الاصفهانی، اغانی، ج۱۶، ص۳۶۶؛ ابن سعد؛ الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۸، ص۳۴۷. ۲. الحلو، محمدعلی السید یحیی، ص۱۴۵. ۳. همان ۹۹-۱۴۶. 🆔 @islam_history
📌 تغزُّل و شعرگویی حضرت سلام‌الله‌علیها؟ 🔰تغزل و شعرگویی و تشکیل مجامع شعر و شاعری و عرضه نتایج طبع توسط مشاهیر اهل سخن و شعرای بزرگ آن عصر خدمت علیها السلام و قانع شدن به داوری و نظرات آن بانو،(۱) از اتهامات و اکاذیبی است که برخی مورخان و سیره نگاران معلوم الحال به آن بانوی ارجمند نسبت داده‌اند. 🔰اجتماع شاعران نزد سکینه و حکمیت او میان آنها و دیگر اموری که با شأن زنان با شرم و حیای نبوت و بانوان گرامی خاندان عصمت منافات دارد، نمیتواند با حقیقت منطبق باشد. 🔰از این روایات جعلی و بی‌پایه و اساس که بر اساس مصالح دولت اموی و جهت تأمین مطامع زبیری انجام پذیرفته است و در منابع و آثار شیعی هم هیچ اثری از آن دیده نمیشود تنها از سوی و امثال او، سخن به میان آمده است. 🔰ابوالفرج این روایت را از که دشمن علیهم السلام بوده، بلکه با دیگر هم عدوات داشته، نقل کرده است. 🔰کسی که این دروغ‌ها را برای مردان و زنان علیهم السلام می‌ساخت تا جایی که میخواستند او را از بین ببرند از این رو در زمان از گریخت و در بغداد ساکن شد.(۲) بعلاوه در سلسله سندهای این روایات، عمر بن ابی‌بکر المؤملی وجود دارد که روایات او در مستندات خود تا به آن حد ضعیف و بی‌اساسند که نه تنها در نظر برخی از علمای روایات او مخدوش و ضعیف تلقی گردیده است،(۳) بلکه او را آفتی از آفات معرفی کردهاند.(۴) 🔰گذشته از اسقاط و ضعف سند روایت مجالست سکینه با شعرا، ضعف دیگری که برای این روایات برشمرده‌اند این است که این زمان، زمان حزن اهل بیت علیهم السلام و عزاداری آنها برای سرور و سالار شهیدان علیه السلام بوده و در حالی که یکپارچه سیاهپوش این ماتم بوده چگونه ممکن است سکینه دختر علیه السلام در مجالس بزم حاضر شده باشد و با دیگر شاعران بساط تغزل و اشعار عاشقانه گسترانده باشد و اصلاً آیا این کار از فردی چون سکینه که امام حسین علیه السلام درباره مقام معنویاش فرمود: «سکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله؛ سکینه  غرق در ذات الهی است»(۵) پذیرفته هست؟ 🔰بعلاوه بسیاری از اشعاری را که به سکینه بنت الحسین علیها السلام نسبت داده شده متعلق به آن بانو نیست، بلکه این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و اجتماعاتش با عمر بن ابی‌ربیعه شاعر و مغازلاتش با او معروف و مشهور است. 🔰تشابه اسمی سکینه بنت الحسین علیه السلام با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابی‌ربیعه و اختلاط گاه به عمد این دو اسامی موجب اختراع قصه‌های آن چنانی بوده است بسیاری دیگر از این اشعار و اجتماعات منسوب به سکینه دختر امام حسین علیه السلام هم، در حقیقت اشعار و اجتماعاتی است به سرپرستی عائشة بنت طلحة بن عبیدالله همسر که با عمر بن ابی‌ربیعه به تغزل و اشعار شاعرانه اشتغال و اشتهار داشت. 🔰ابوالفرج نیز خود در کتابش به این امر اعتراف داشته است که «نظیر اجتماعی که به سکینه بنت الحسین علیها السلام منسوب گردیده به سرپرستی زنی اموی برپا شده است و من تا زمانی که زنده‌ام اسمش را برای احدی باز نخواهم گفت.»(۶) آری چنین مجالسی را باید از امثال زنانی چون عائشه دختر طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر و سُعدی بنت عبدالرحمن بن عوف و ام‌البنین بنت عبدالعزیز بن مروان همسر ولید بن عبدالملک و دیگر زنان اموی و مروانی که سیره و رفتارشان مجالست با شعرای عصر خود و معاشقه با آنان بوده است سراغ گرفت نه از اهل بیتی که این امور  از ساحت مقدس آنان به دور است.(۷) 📚 منابع ۱. الاصفهانی، ابوالفرج؛ الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۲، ص۵۷۰ و  صص۵۷۷-۵۸۸ و ج۱۶، صص۳۷۹-۳۸۰ و صص۳۷۴-۳۷۵ و... ۲. الحلو، محمد علی السید یحیی؛ عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، قم، مؤسسه السبطین العالمیه، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش،صص۵۳-۵۵ به نقل از وفیات الاعیان. ۳. ابن‌حجر؛ تهذیب التهذیب، بیروت-لبنان، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۹۸۴، ج۹، ص۱۰۲ و ابن‌عساکر؛ تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۴۳، ص۵۵۲. ۴. ابن‌عساکر، پیشین، ص۵۵۲. ۵. الموسوی المقرم، عبد الرزاق؛ مقتل الحسین علیه السلام، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص۳۴۹. ۶. ابوالفرج الاصفهانی، پیشین، ج۱، صص۲۸۱-۲۸۲. ۷. الحلو، پیشین،صص۵۳-۶۶. 🆔 @islam_history
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 صحبت های قابل تامل آیت الله غیب غلامی در مورد نسبت های ناروا به حضرت سلام الله علیها توسط برخی مورخین 🆔 @islam_history