eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
485 دنبال‌کننده
312 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 علیهم السلام (عمار یاسر) در جریان ساخت صلی الله علیه و آله، ، صحابی با وفای صلی الله علیه و آله چند قطعه سنگ را روى هم جمع كرده و براى ساختمان حمل مى كرد. 🔰گروهى از سادگى و وى سوء استفاده كرده، بيش از مقدار تحمل وى، سنگ بر او حمل مى كردند. 🔹وى مى گفت: من يكى از سنگ‌ها را براى خود و ديگرى را به نيت پيامبر حمل كنم.روزى پيامبر او را زير بار گران، در حالى كه سه قطعه سنگ بر او حمل كرده بودند، ديد. 🔹 سخن به گله گشود و گفت: شما سوء قصد به من دارند و خواهان و مرگ من هستند، آنان سنگ‌ها را يك يك مى آورند، ولى سه تا سه تا بر دوش من حمل مى كنند. 🔸پيامبر دست او را گرفت، گرد و غبارى كه بر پشت او بود، پاك كرد و اين جمله تاريخى را فرمود:آنان قاتل تو نيستند، تو را گروه ستمگر خواهند كشت، در حالى كه تو آنان را به سوى و حقيقت دعوت مى كنى.(۱) 🔰اين خبر غيبى يكى از دلايل و راست گويى پيامبر است و آنچنان كه گزارش داده بود اتفاق افتاد، زيرا سرانجام عمار در نود سالگى در جنگ در ركاب علیه السلام به دست هواداران كشته شد. اين خبر غيبى در حال حيات عمار اثر عجيبى بر جاى گذارده بود و پس از اين جريان، عمار را محور حق دانسته و حقانيت هر صنفى را با پيوستن او تشخيص مى دادند. 🔰وقتى عمار در ميدان جنگ كشته شد، ولوله عجيبى در صف شاميان افتاد. كسانى كه با تبليغات زهرآگين معاويه و ، در حقانيت على علیه السلام به شك افتاده بودند آگاه شدند. 🔰هزيمة بن ثابت انصارى كه همراه امير مؤمنان رفته بود، ولى در اقدام به جنگ مردّد بود، پس از كشته شدن عمار شمشير كشيد و به شاميان حمله كرد.(۲) 🔰ذو الكلاع حميرى با بيست هزار تن كه همگى اهل قبيله وى بودند به جنگ على علیه السلام آمده بود و تكيه گاه عمده معاويه همين مرد بود و او تا از همكارى ذو الكلاع اطمينان نيافت، تصميم به جنگ نگرفت. اين سردار فريب خورده، همين كه شنيد عمار ياسر همراه على است سخت تكان خورد. 🔰مبلّغان دستگاه معاويه، خواستند مطلب را بر او مشتبه سازند، گفتند: عمار كجا، صفين كجا؟ عراقيان از ساختن اين دروغ‌ها باكى ندارند. ذو الكلاع، متقاعد نشد رو به عمرو عاص كرد و گفت: آيا پيامبر چنين جمله اى در حق عمار گفته است؟ فرزند عاص گفت: آرى فرموده است، ولى هرگز عمار در سپاه على نيست. 🔹وى گفت: من بايد خودم شخصا تحقيق كنم. سپس عده اى را مأمور كرد تا در اين باره تحقيقاتى بكنند. در اين لحظات حساس معاويه و عمرو عاص ديدند كه اگر او از وجود عمار در سپاه على عليه السّلام و يا از وى در ركاب على آگاه شود، ممكن است شكافى در سپاه شام به وجود آيد؛ از اين نظر، سردار نام دار شامى به طريق مرموزى كشته شد. 🔰شهرت اين ، ميان محدثان عامه و خاصه، ما را از ارائه مدارك آن بى نياز ساخته است. 🔰 نقل مى كند: هنگامى كه عمار در صفين كشته شد، عمرو بن حزم پيش عمرو عاص آمد و گفت: عمار كشته شد و پيامبر در حق وى فرموده است: تقتل عماراً الفئة الباغية؛ گروه ستمگر او را مى كشند. (۳) 📚 منابع ۱. سيره حلبى، ج ۲، ص ۷۶ و ۷۷. ۲. مستدرك حاكم، ج ۳، ص ۳۸۵. ۳. مسند ابن حنبل، ج ۴، ص ۱۹۸. 🆔 @islam_history
📌 جوانمردی در عین قدرت 🔰در جریان جنگ ، سپاه زودتر از سپاه علیه‌السلام به منطقه صفین رسید و سعی کرد تا از آن به نفع لشکر خود استفاده کند و بر آب مشرف شود. 🔰وقتی سپاه علیه‌السلام به صفین رسید متوجه شد که معاویه آب را بسته، لشکر شکایت به سوی حضرت بردند، امیرالمومنین علیه‌السلام چند پیک به سوی معاویه فرستاد تا او آب را باز کند. 🔰با وجود موافقت معاون حیله‌گرش ؛ معاویه به این کار رضایت نداد و آب را در اختیار لشکر امام قرار نداد. 🔰سپاه امام که از فرط تشنگی به ستوه آمده بودند بار دیگر اعتراض کردند؛امام به ناچار را صدا زد و او را مامور به پس گرفتن آب کرد. 🔰 رفت و با موفقیت بازگشت. 🔰عمروعاص که از این جریان وحشت کرده بود، سراغ معاویه آمد و گفت: 🔹چه فكر مي‌كني اگر علي مقابله به مثل كند و آب را به روي تو ببندد؟ 🔹معاويه، كه از سماحت و عظمت روحي و امام عليه السلام آگاه بود، گفت: فكر نمي‌كنم كه او آب را به روي ما ببندد، چه او براي هدف ديگري آمده است. 🔰اتفاقا حدس معاویه درست از آب درآمد و امیرالمومنین علیه‌السلام، آب را در اختیار سپاه نیز قرار دادند. 📚 مروج الذهب، ج۲، ص ۳۸۶-۳۸۷. 🆔 @islam_history
📌 شجاعت علیه‌السلام 💠 وَ فِی الْحَدِیثِ کَانَتْ ضَرَبَاتُهُ وَتْراً وَ لَمَّا دَعَا مُعَاوِیَةَ إِلَی الْمُبَارَزَةِ لِیَسْتَرِیحَ النَّاسَ مِنَ الْحَرْبِ بِقَتْلِ أَحَدِهِمَا قَالَ لَهُ عَمْرٌو لَقَدْ أَنْصَفَکَ فَقَالَ مُعَاوِیَةُ مَا غَشَشْتَنِی مُنْذُ نَصَحْتَنِی إِلاَّ الْیَوْمَ أَ تَأْمُرُنِی بِمُبَارَزَةِ أَبِی الْحَسَنِ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ الشُّجَاعُ الْمُطْرِقُ أَرَاکَ طَمِعْتَ فِی إِمَارَةِ اَلشَّامِ بَعْدِی 💠 ضربات او در جنگ یکی بیشتر نبود. هنگامی که را به نبرد دعوت کرد، برای اینکه با کشته شدن یکی از دو طرف، مردم از جنگ خلاص شوند و به یک نفر رو بیاورند. 🔰 خطاب به معاویه گفت: (علی) درباره تو انصاف را رعایت کرده! 🔰معاویه به عمرو گفت: امروز خوب خودت را نشان دادی! 🔰تو مرا به جنگ با میخوانی در حالی که می‌دانی او در شجاعت نظیر ندارد؟! طمع تو را درباره حکومت شام بعد از خودم می‌بینم. 📚 شرح سنّیِ معتزلی، ج۱، ص۲۰. 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history
⁉️ آیا ابن‌ملجم یهودی بود؟ 🔰 قاتل علیه السلام یکی از مشهورترین چهره‌های «عبدالرحمن بن عمرو بن ملجم مرادی» است. وی از قبیله «حمیر» و از تیره‌های «مراد» است. 🔰 اهل و ساکن بود که همراه با بازمانده خوارج به رفت. 🔰 او پس از بیعت مردم با علیه السلام چندین بار برای بیعت نزد امام آمد، ولی حضرت ایشان را نپذیرفت، برای بار سوم که خدمت امام رسید، حضرت فرمودند: او محاسن مرا با خون پیشانی‌ام خضاب می‌کند. 🔰 ابن‌ملجم از ۹ نفری بود که در جنگ جان سالم به در برد و به مکه آمد و در جلسه‌ای با حضور گروهی از تروریست‌ها نقشه قتل امام علی علیه السلام، و را کشیدند و در کنار خانه خدا هم‌قسم شدند که به پیمان خود وفادار باشند. او مسئولیت ترور امام علی علیه السلام را به عهده گرفت و به کوفه آمد و با همکاری چند تن از خوارج کوفه، چون اشعث بن قیس، وردان بن مجالد و... در سحرگاه نوزدهم سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه، حضرت را با شمشیری زهرآگین زخمی کرد که بر اثر آن امام به شهادت رسید. 🔸 بررسی تاریخ نشان می‌دهد که ابن ملجم مرادی در سرپرستی زنی قرار داشت. روزی امام علی علیه السلام از اصل و تبار وی پرسید، ولی او در جواب به ذکر نام پدر کفایت کرد و امام فرمود: صلی الله علیه و آله به من خبر داده که قاتل من فردی است. 📚 انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۰. 📚 الارشاد، همان، ج۱، ص۱۱. 📚 ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۴۲، ص۲۶۳. 🆔 @islam_history
📌 مرگ عمروبن عاص 🔰سال ۴۱ ه‍ عمرو بن عاص خبيث در سن ۹۰ سالگى به درك واصل شد. مادر او نابغه كنيزى بود كه عبد الله بن جذعان او را خريد و آزادش كرد. او به كار خلاف روى آورد، و چون قيمتش نسبت به ساير زنان خلافكار ارزانتر بود مراجعه كنند بسيار داشت. لذا آبروى عبد الله بن جذعان را برده بود. از جمله در طهر واحد، و اميه بن خلف و هشام بن و و عاص بن وائل با او زنا كردند و به وجود آمد. 🔰هنگامى كه وضع حمل كرد هر يك از آنان مدعى او شدند. آخر الامر قضاوت را بر عهده خود گذاشتند، و او هم عاص را انتخاب كرد. به او گفتند: چرا عاص را انتخاب كردى با اينكه بچه به ابوسفيان شبيه تر است؟ گفت : ابو سفيان بخيل است و عاص بهتر نفقه مى دهد! اين عاص ملعون كسى بود كه صلى الله عليه و آله را "ابتر" خطاب كرد و خاطر شريف حضرت مكدر نمود، تا آنكه سوره مباركه نازل شد. 🔰با اين نسب و نژاد تعجبى ندارد كه او دشمن پيامبر و بن ابى طالب عليهما السلام باشد، و عمرى با خون به دل عليه السلام كنند. 🔰واقعه و بر سر نيزه كردن و و واقعه حكمين و كارهاى ديگر آن ملعون روشن است. 🔰او در وقت مرگ مى گفت: چنان است كه كوه رضوا را بر گردن من نهاده‌اند و درون پر از خار است و مرا از سوراخ سوزنى بيرون مى كنند! 📚 مستدرك سفينه البحار، ج۵، ص٢١٣. 📚 مروج الذهب، ج٣، ص٣٢. 📚 الغدير، ج٢، ص١٢٠ و ۱۷۵. 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍️ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history
📌 حذف عنوان "" از تابلوها 💠 عليه السلام مى فرمايد: در واقعه صلح حديبيه كه مشركان از ورود رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و همراهانش به شهر جلوگيرى كردند و آنها را از خانه خدا و مسجد الحرام باز مى داشتند، پيمان نامه صلحى نوشته شد كه من كاتب آن معاهده بودم ، نماينده قريش ، سهيل بن عمرو در اعتراض به نوشته معاهده مبنى بر اينكه صلى الله عليه و آله و سلم فرستاده خداست گفت: 🔰اگر ما باور مى داشتيم كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم فرستاده خداست ، با شما نزاعى نداشتيم و از او اطاعت مى كرديم ، پس رسول الله را از كنار نام او محو كن و بنويس محمد بن عبدالله. 💠 به سهيل گفتم: على رغم ميل تو، به خدا سوگند كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم رسول و فرستاده خداست. 💠 صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: ! همان طور كه او مى گويد بنويس! براى تو نيز چنين روزى در پيش خواهد بود.  💠 علیه السلام عرض کرد: اى فرستاده خدا! دست‌هاى من قدرت ندارد كه لفظ نبوت و رسالت را از نام شما محو نمايم. 💠 حضرت فرمود: پس دست مرا بر آن بگذار تا خود آن را محو نمايم آنگاه من دست پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را روى جمله رسول الله گذاشتم و حضرت آن را محو كرد. 🔰اما پس از گذشت چند سال تكرار شد و آن روزى بود، كه قرار داد صلح را ميان خود و سپاه شام مى نوشتند، چنين نوشتند: به نام خداوند بخشنده مهربان ، اين قراردادى است ميان ابن ابيطالب اميرمؤمنان و معاوية بن ابى سفيان ... و به مخالفت برخاستند و گفتند: اگر ما تو را اميرمؤمنان مى دانستيم با تو در ستيز نبوديم نام خود و پدرت كافى است، جمله اميرالمؤمنين را حذف كن! 💠 آن روز ياد سخن پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم افتادم و گفتار او را حق يافتم . ✍ تاریخ نشان داد نه تنها حذف لقب این دو بزرگوار از متن قراردادها باعث ضرر نشد، بلکه به قول ابن ابی الحدید، به منزله مُشکی شدند که دشمن هر چه در دست خود فشرد تا رایحه‌شان به مشام کسی نرسد، بیشتر پخش شد... یُرِیدُونَ لیُطْفِؤُوا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ واللهُ مُتِمُّ نُورِهِ ولو کَرِهَ الکَافِرُونَ 📚 الكامل فى التاريخ، ج ۲، ص ۱۳۸ 📚 ، ج ۲۰، ص ۳۵۳. 🆔 @islam_history
(۴)❌ 👌 پاسخ علیه السلام به گستاخی 🔰امّا تو اى عمرو پسر عاص، اى بدگوى لعين ابتر (بى دنباله)، تو فقط به سگ مانى، ابتداى كار تو با مادرت كه بدكاره بود شروع شد، و تو بر فراشى مشترك تولّد يافتى، و در باره و سرپرستى تو مردانى از قريش ادّعا نمودند بنام هاى: بن حرب، بن ، و بن حارث، و نضر بن حارث بن كلده، و عاص بن وائل، و هر كدامشان تو را فرزند خود مى دانست، و دست آخر پدرت كسى شد كه در حسب از همه پست تر، و در منصب از همه خبيث تر و خلاصه بدكاره ترينشان بود، سپس تو براى سخنرانى برخاسته و گفتى: من بدگوى محمّد هستم، و پدرت عاص گفت: محمّد مردى بى دنباله است و پسرى ندارد، كه اگر بميرد نسلش منقطع خواهد شد، در اينجا خداوند آيه «همانا دشمن تو، همو دنبال بريده است- كوثر: ۳» را نازل فرمود، و اين در حالى بود كه مادرت هنوز نزد عبد قيس رفته و خواهان فسادكارى بود و در جايجاى آنجا خود فروشى مى كرد، و تو اى عمرو در تمام مكانهايى كه صلّى اللَّه عليه و آله حضور داشت از بدترين دشمنان و تكذيب كنندگان او بودى... 📚 الاحتجاج، ج۲، ص۳۳. 🆔 @islam_history
🔰هنگامی که عمر دستور داد نصف اموال مصادره شود، عمروعاص گفت: 🔰خداوند روزگاری را که من در آن کارگزار و عامل شده‌ام، لعنت کند. به خدا سوگند! خودم، عمر و پدرش را دیدم که بر تن هر‌یک عبایی قطوانی (نوعی عبای ارزان قیمت از قطوان ) بود که از گودی زانو بلندتر نبود و بر گردن عمر پشته هیزم بود؛ در‌حالی‌که همان هنگام عاص بن وائل (پدر عمرو) جامه‌های دیبای زربفت بر تن داشت.» 📚 ابن ابي الحديد، شرح ، ج1، ص175. 🆔 @islam_history