eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
482 دنبال‌کننده
313 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 عایشه: بزرگسالان با شیر خوردن محرم می شوند😳 💢کانت عائشه تامر اختها و بنات اخیها ان یرضعن من احبت ان یدخل علیها من الرجال 👈🏻 ( به خواهر و یا دختران برادرش فرمان می داد،مردانی را که علاقمند بود به خانه اش بیایند، شیر بدهند_تا بدین وسیله با وی محرم شوند❗️❗️❗️ 🔸عائشه در دوران خلافت پدرش تا عصر _البته به جز دوران خلافت علوی_در مسائل مذهبی ، مرجعی بزرگ بود و خلفا از وی در مسائل گوناگون استفتاء می کردند و نظر میخواستند!! 🔺در مسند احمد آمده است: 🔹عائشه می گوید: سهله،زن ابوحذیفه نزد آمد و عرضه داشت، سالم -غلام آزاد کرده ی ابو حذیفه- به خانه ی ما وارد می شود در حالی که ما تنها یک لباس بر تن داریم و کاملا پوشیده نیستیم.ما او را فرزند خویش می خوانیم.....همانطور که صلی الله علیه و آله زید را به فرزندی قبول کرده است....رسول اکرم فرمود: تو غلام آزادکرده و پسر خوانده ی خود را پنج بار شیر بده ،پس از آن مانند فرزند رضاعی خواهد شد و به تو محرم می شود❗️❗️❗️ 🔸عائشه با استناد به این روایت -که راوی آن نیز خودش است-به خواهران خود و دختران خواهران خود فرمان می داد،تا مردانی که عائشه دوست می دارد که به نزد او بیایند،هر چند مرد کامل باشند، پنج نوبت شیر دهند تا بوسیله این شیرخوارگی با عائشه محرم شوند و بتوانند به راحتی به منزل و مجلس او وارد گردند. 🔹سالم بن عبدالله بن ، از جمله افرادی بود که در دوران بزرگسالی با چند مرتبه شیر خوردن به نزد عائشه رفت و آمد می کرد. ❗️❗️ 📚 نقش عائشه در اسلام، ج۳، ص ۲۳۴-۲۳۸. 🆔 @islam_history
📌 مرگ حفصه 🔰در ماه سال 45 ه‍ از دنيا رفت و بر جنازه او نماز خواند. حفصه دختر بن خطاب ابتدا زوجه خنيس بن عبد الله بود. بعد از آنكه خنيس وفات كرد عمر او را به عقد صلى الله عليه و آله در آورد. او با اخلاق و رفتار خود پيامبر صلى الله عليه و آله و عليهم السلام را مى آزرد، به حدى كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را طلاق داد و با اصرار بعضى رجوع فرمود. 🔰در جنگ از به حفصه نامه فرستاد و گفت: در این جنگ جان سالم به در نخواهد برد! حفصه زنان را در خانه‌اش جمع کرد و از علی علیه السلام بدگویی کردند. 🔰خبر به عليها السلام كه رسيد با عده اى از بانوان وارد مجلس شدند حفصه خجالت كشيد.ام كلثوم عليها السلام آيه اى كه مربوط به زنهاى حضرت نوح و لوط عليهما السلام بود كه نافرمانى آن دو پيامبر را نمودند و درباره حفصه و عايشه نازل شده بود بر حفصه قرائت كرد و فرمود: اگر تو و عايشه امروز براى خوارى پدر من اميرالمؤمنين عليه السلام به يكديگر كمك مى كنيد، اين كار شما تازگى ندارد چرا كه همين معامله را با جدم پيامبر صلى الله عليه و آله كرديد. 🔰حفصه چون ديد رسوا شده است نامه عايشه را پاره كرد و از ام كلثوم عليها السلام خواست بيشتر از اين او را رسوا نكند. 📚 البدایه و النهایه، ج۸، ص۳۳. 📚 مستدرک علی الصحیحین، ج۱۴، ص۱۶. 📚 شرح ، ج۱۴، ص۱۳. 🆔 @islam_history
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🔰تحدی استاد ابوالقاسمی: اگر می‌توانند یک فضیلت از خلفای سه‌گانه و ، از کتب خودشان برای ما بیاورند❗️ 🆔 @islam_history
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
❌ #اهل_بیت_پاستوریزه_نبودند (۳) ❌ ✍ از محمّد بن سائب نقل است كه گفت: روزى #مروان_بن_حكم به امام حسي
📌 مرگ مروان 🔰در اين روز در سال ۶۵ ه‍ در سن ۸۱ سالگى در دمشق به دركات جحيم شتافت ، و مدت خلافت او ۹ ماه بود. 🔰 پسر حكم بن ابى العاص بود و به ((وزغ بن وزغ )) ملقب گرديده بود. او و پدرش مورد لعن صلى الله عليه و آله واقع شدند، حتى به مروان گفت: شهادت مى دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله پدرت را لعن كرد در حاليك تو در صلب او بودى. 🔰مروان در عداوت با خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و عليهم السلام خصوصا عليه السلام از زمان تا آخر ايام خود بسيار كوشيد. بعد از آنكه عثمان او و پدرش حكم را از طائف بر خلاف امر پيامبر صلى الله عليه و آله به بازگردانيد، خمس افريقيه را به مروان داد و فدك را هم به او واگذار كرد و او را وزير و كاتب خود قرار داد. 🔰او در ايام خلافت عثمان فتنه ها بپا كرد. در جنگ تيرى زد و را كشت و بعد از فتح هنگامى كه اسير شد حسنين عليهما السلام را شفيع قرار داد و اميرالمومنين عليه السلام او را رها كرد. به حضرت عرض ‍ كردند: از او بيعت بگير. فرمود: همانا دست او دست يهودى است ، چه اينكه يهود به مكر و حيله معروفند. 🔰بعد از آن كه مروان به پيوست هرگاه حكومت شهرى به او داده مى شد، در ترويج سب اميرالمؤمنين عليه السلام مصرّ بود. او در مدينه هر جمعه بر منبر پيامبر صلى الله عليه و آله بالا مى رفت و در حضور مهاجرين و انصار اميرالمؤمنين عليه السلام را سب مى كرد. 🔰مروان بعد از هلاك شدن به جاى وى نشست ، و همسر او را به عقد خود در آورد و نه ماه خلافت كرد. همسر يزيد زهرى در غذاى او ريخت كه لال شد و آخر الآمر متكا بر دهان او گذاشت ، و باكنيزان روى او نشستند تا اينكه در اول ماه رمضان به درك واصل شد. 📚 تتمه المنتهی، ص۸۳. 📚 ، ج۴۵، ص۳۸۵. 🆔 @islam_history
💠 #عایشه: #پیامبر در #رمضان جز ۱۱ رکعت #نماز تهجد نماز مستحبی دیگر نداشتند!! #نماز_تراویح 📚ترجمه صحیح مسلم-كتاب صلاة المسافرين وقصرها-باب صلاة الليل 🆔 @islam_history
📌 سن حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله 🔰به جهت این‌که بسیاری از بزرگان و راویان و تاریخ نویسان پیرو ، در صدر خوش نداشتند، شخصی را بالاتر از در بین همسران صلی‌الله‌علیه‌وآله معرفی کنند؛ لذا دست به پاره‌ای روایات دروغ و استدلالات باطل زده‌اند، و به همین دلیل سن حضرت سلام‌الله‌علیها یکی از مسائل پیچیده صدر اسلام است؛ آن‌چه در منابع معتبر تاريخی معروف و مشهور است، اين است كه سن پیامبر، ۲۵سال و سن حضرت خديجه سلام‌الله‌علیها ۴۰ سال بوده است. 🔰ولی از آن‌جایی که حق هیچ‌گاه مخفی نمانده و نخواهد ماند، در لابلای کلمات مورخین و علما اعترافاتی موجود است، که احتمال تحریف واقعیت خارجی را تقویت می‌کند. 🔰درباره سن حضرت خديجه در هنگام با پيامبر اكرم نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی مانند بيهقی (از علمای بزرگ اهل سنت) ايشان را ۲۵ ساله می‌دانند. بيهقی می‌گويد: «بعضی می‌گويند: سن حضرت خديجه (در هنگام وفات) ۶۵ ساله بود و برخی ديگر گفته‌اند: در آن وقت ايشان ۵۰ ساله بوده است كه قول صحيح هم همين است.»[۱] 🔰حاکم نیشابوری نیز فقط همین قول را برای ابن‌اسحاق (سیره نویس مشهور) نقل می‌کند: «خدیجه در زمان ازدواجش با پیامبر، بیست و هشت ساله بود.»[۲]  🔰بلاذری هم به عنوان یک قول، ۲۸ سال را ذکر کرده است.[۳] ابن‌سعد، ذهبی، إربلی، ابن‌عساکر به نقل از می‌گویند: «خدیجه در زمان ازدواج با آن حضرت ۲۸ ساله بود.»[۴] ⁉️حالا سؤال این‌‌جاست با این اقوال بیان شده که سن حضرت را کمتر از ۳۰ سال، در هنگام ازدواج بیان می‌کند، چرا کوشش می‌شود، که سن حضرت را چهل سال معرفی کنند؟ آن هم قولی که شاذ است و مطابق قول اکثر محققین و مورخین نیست!؟ 📚 منابع ۱. دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق، ج۲، ص۷۱. ۲. المستدرک، ج۲، ص ۱۸۲. ۳. انساب الاشراف، مصر: دارالمعارف، ج۱، ص ۹۸ ۴. الطبقات الکبری، بیروت: دارصادر، ج۸، ص۱۶؛ سیر اعلام النبلاء، بیروت: مؤسسه الرسالة،۱۴۱۳ ق، ج۲، ص۱۱۱ ؛ کشف الغمة، ج۲، ص۲۸۰، باب فصل فی مناقب خدیجة ؛ تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ ق، ج۳، ص۱۹۳. 🆔 @islam_history
⁉️ از چه می‌دانید؟ ⁉️ اصحاب صحیفه ملعونه چه کسانی بودند؟ ✍️ تفصیل داستان صحیفه ملعونه را در بحار به نقل از نقل کرده که خلاصه اش چنین است: 🔰اوّل کسانی که بر غصب خلافت هم پیمان شدند ابو بکر و بودند، و اساس و پایه ای که طبق آن پیمان بستند و سایر پیمان‌هایشان هم بر آن پایه بود این بود که (اگر بمیرد یا کشته شود این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد). بعد از آن ابو عبیده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولی ابی حذیفه هم به آنان پیوستند و پنج نفر شدند. اینان جمع شدند و داخل کعبه رفتند و در بین خود نوشته ای در این باره نوشتند که: (اگر محمد بمیرد یا کشته شود... ). و در تمام این قضایا و جاسوس پدرانشان در خانه صلی اللَّه علیه و آله بودند. 🔰سپس و عمر جمع شدند و سراغ و آزادشدگان فرستادند و ما بین خود مشورت و نظر خواهی کردند و بر این رأی متّفق شدند که هنگام بازگشت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از در گردنه (هرشی) که در راه مکه در نزدیکی جحفه است شتر حضرت را بر مانند و به این طریق حضرت را بقتل برسانند. 🔰کسانی که اجرای نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند که در جنگ تبوک هم همین نقش را بر عهده داشتند ولی این نقشه آنان بر آب شد. 🔰 علیه السّلام از طرف خداوند در خم منصوب شد و سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله حرکت کرد تا به گردنه (هرشی) رسید و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولی این بار هم خداوند آنان را مفتضح کرد و پیامبرش را حفظ نمود. 🔰وقتی وارد شدند همگی در خانه ابو بکر جمع شدند و در بین خود نوشته ای نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد کرده بودند در آن ذکر کردند، و اوّلین مطلب آن شکستن پیمان و علیه السّلام بود، و اینکه خلافت از آن ابو بکر و عمر و ابو عبیده است و سالم نیز با آنان است و از این عده خارج نمی شود. 🔰این صحیفه دوم را سی و چهار نفر امضاء کردند که چهارده نفر همان کمین کنندگان در گردنه هرشی بودند که عبارت بودند از ابو بکر و عمر و و و و و ابو عبیده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولی ابی حذیفه و معاذ بن جبل و و مغیرة بن شعبه و سعد بن ابی وقاص و اوس بن حدثان و بیست نفر دیگر عبارت بودند از: ، عکرمه پسر ابو جهل، ، بشیر بن سعید، سهیل بن عمرو، صهیب بن سنان، ابو الاعور اسلمی، صفوان بن امیّه، سعید بن عاص، عیّاش بن ابی ربیعه، حکیم بن حزام، مطیع بن اسود مدری و چند نفر دیگر که هر کدام از اینان جمعیّت عظیمی را بدنبال خود داشتند که سخنشان را می‌پذیرفتند و از آنان اطاعت می‌کردند. 🔸نویسنده این صحیفه سعید بن عاص اموی بود و در سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابو عبیده جراح سپردند و او آن را به فرستاد. آن صحیفه همچنان در کعبه مدفون بود تا زمان عمر که آن را از محلش بیرون آورد. 📚 ، ج ۲۸ ص ۱۱۱- ۹۶. 🆔 @islam_history
📌 زیارت علیه السلام معادل نود حج پیامبر صلی الله علیه و آله! ✍ علیه السلام ‌فرمود:  💠 روزی  اکرم صلی الله علیه و اله،  بن علیهماالسلام را در دامان خود نشانده بود، با او بازی می‌کرد و او را می‌خنداند.  🔰عایشه گفت:«این کودک را بسیار دوست می‌دارید؟»  💠 پیامبر فرمود:«چگونه او را دوست نداشته باشم در حالی که او میوه دل من و روشنی چشم من است؟ امت من به زودی او را به می رسانند، و کسی که او را بعد از وفاتش زیارت کند خداوند ثواب یکی از حج‌های مرا برایش منظور می‌کند.»  🔰عایشه از روی تعجب گفت:«یا رسول الله، ثواب یکی از حج‌های شما را؟!»  💠 فرمود:«دو حج از حج های من.»  🔰عایشه گفت:«یا رسول الله، دو حج از حج‌های شما؟!»  💠 فرمود:«چهار حج.»  🔰 همچنان شگفت‌زده‌تر می‌شد و پیامبر همچنان ثواب زائر حسین را دو برابر می‌فرمود تا به نود حج رسید.  📚 ، ج 44، ص 260. 🆔 @islam_history
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ممانعت #عایشه از دفن #امام_حسن علیه السلام در کنار #پیامبر صلی الله علیه و آله 🆔 @islam_history
⁉️ حال که شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله ثابت شد، سوال اینجاست که چه کسانی حضرت را مسموم کردند؟ 🔰در دو روایت بخاری و مسلم از آمده است: ما به در هنگام بیماری‌اش دارو دادیم پس شروع کرد به اشاره کردن به ما که به من دارو ندهید. گفتیم: (مسئله ای نیست) هر بیماری از دارو متنفر است. در بعضی روایات اینچنین آمده: (اهمیتی ندهید) کراهت مریض از دواست! اندکی بعد فرمود: هرکس در خانه است در برابر چشم من باید دارو بخورد بجز عمویم که در کنار شما حضور نداشت. ⚠️ نکته: اولا: مگر اطاعت حضرت رسول در هر حالی طبق نص واجب نشده است؟ مگر قرآن نفرموده: که پیامبر از روی هوی و هوس سخن نمیگوید؟ پس چرا وقتی حضرت خواستند که به او دارو (سم) را ندهند عایشه اطاعت نکرد و بلکه خلاف دستور حضرت عمل کرد؟ انگار عایشه نیز مانند خیال کرده بود که پیامبر نعوذبالله هذیان میگوید!!! آیا رسول خدا فایده دارو را نمی دانست و آنها میدانستند؟ و آیا پیامبر مصلحت خود را تشخیص نمیداد و آنها تشخیص میدادند؟ ثانیا: جمله آخر حضرت (همه اهل خانه در برابر چشم من از این دارو بخورند) اشاره به این دارد حضرت میدانستند که آن دارو نبوده است بلکه سم بوده است که میخواستند توسط آن حضرت را بکشند. لهذا منظور حضرت اینچنین بوده است: اگر دارو بوده است از آن بخورید!!! ولی خودشان میدانستند که دارو نبود و از آن نخوردند. 🔰عبدالصمد بن بشیر از علیه السلام کرده که آن حضرت فرمود: میدانید پیامبر درگذشت یا کشته شد همانطور که خدا میفرماید: (اگر او درگذرد یا کشته شود به جاهلیت باز میگردید.) او قبل از مرگ مسموم شد. آن دو زن (عایشه و حفصه) به او سم نوشاندند. و در روایت دیگر آمده است: عایشه و به او سم نوشاندند. 🔰سران رژیم غاصب (ابوبکر و عمر و دخترانشان) برای اینکه اسم آنها به عنوان قاتلین حضرت رسول در جامعه پخش نشود به دست و پا افتادند و صحنه را غبار آلود کردند و گفتند: درست است که رسول خدا مسموم شده اما این اثر سم خیبر در سال هفتم هجری بوده است که اینک او را از پای درآورده است!!! 🔰البته هیچ عاقلی چنین بهانه واهی را نمی پذیرد زیرا رسول خدا در سال ۱۱هجری کشته شده و حادثه در سال هفتم اتفاق افتاده است!!! 🔰از آن گذشته رسول خدا از مسمومیت طعام خیبر توسط جبرئیل آگاه شد و از آن نخورد. 🔰عایشه نیز از آن واقعه عبرت گرفت و خوردن سم را به اختیار خود پیامبر نگذاشت بلکه به زور آن را به حضرت خوراند. پس قطعا حضرت به خاطر آخرین سم که توسط عایشه به او خورانده شد و حضرت به خاطر ضعف نتوانستند مقاومت کنند و به شهادت رسیدند. 📚 صحیح البخاری، ج۷، ص۱۷. 📚 صحیح مسلم، ج۷، ص ۲۴و۱۹۴. 📚 تاریخ طبری، ج۲، ص۴۳۸. 📚 تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۰. 📚 ، ج۲۲، ص۵۱۶. 🆔 @islam_history
📌 جلوگیری عایشه از دفن امام حسن علیه السلام در کنار جد گرامیشان ✍️ محمد بن مسلم گويد شنيدم امام باقر عليه السلام مي فرمود: هنگامي كه بن عليه السلام به حالت احتضار درآمد، به برادرش عليه السلام فرمود: 💠 «برادرم! به تو وصيتي مي كنم، آن را حفظ كن، زماني كه من از دنيا رفتم، جنازه ام را آماده دفن كن، سپس مرا به سوي صلّي اللَّه عليه و آله ببر تا با او تجديد عهدي كنم، آنگاه مرا به جانب مادرم عليها السلام برگردان، سپس مرا ببر و در بقيع دفن كن و بدان كه از طرف حميرا، () كه مردم از زشتكاري و دشمني او با خدا و پيغمبر و ما خاندان آگاهند، مصيبتي به من مي رسد». 🔰وقتي امام حسن عليه السلام وفات كرد و روي تابوتش گذاردند، او را به جائي كه پيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله بر جنازه ها مي خواند بردند، علیه السلام بر جنازه نماز گذارد و زماني كه نمازش تمام شد داخل مسجدش بردند، هنگامي كه بر سر قبر رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله نگهش داشتند، به عايشه خبر بردند و به او گفتند، جنازه حسن بن علي عليهما السلام را آورده اند تا در كنار رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله دفن كنند، عايشه بر استري زين كرده نشست و سريع خود را به آن جا رساند ـ او نخستين زني بود كه بعد از بر زين نشست ـ و ايستاد و گفت: فرزند خود را از خانه من بيرون بريد، كه نبايد در اينجا چيزي دفن شود و حجاب پيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله دريده شود. 💠 حسين بن علي صلوات اللَّه عليهما فرمود: تو و پدرت از پيش حجاب پيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله را دريديد و تو در خانه پيغمبر كسي را در آوردي كه دوست نداشت نزديك او باشد (مقصود و است) و خدا از اين كار، از تو باز خواست مي كند. همانا برادرم به من امر كرد كه جنازه اش را نزديك پدرش رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله ببرم تا با او تجديد عهد كند، و بدان كه برادر من از همه مردم به خدا و رسولش و معني قرآن داناتر بود و نيز او داناتر از اين بود كه پرده رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله را پاره كند، زيرا خداي تبارك و تعالي ميفرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد، تا به شما اجازه نداده اند به خانه پيغمبر وارد نشويد.» و تو بدون اجازه پيغمبر، مرداني را به خانه او راه دادي. خداي عز و جل فرمايد: « اي كساني كه ايمان آورده ايد! صداي خود را فراتر از صداي پيامبر نكنيد» در صورتي كه به جان خودم سوگند كه تو به خاطر پدرت و فاروقش (عمر) بغل گوش بپيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله كلنگ ها زدي؛ با آن كه خداي عز و جل فرموده: « آنها كه صداي خود را نزد رسول خدا كوتاه مي كنند همان كساني هستند كه خداوند دلهايشان را براي تقوا خالص نموده» به جان خودم كه پدرت و فاروقش بسبب نزديك كردن خودشان را بپيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله او را آزار دادند و آن حقي را كه خدا با زبان پيغمبرش بآنها امر كرده بود، رعايت نكردند؛ زيرا خدا مقرر فرموده كه آنچه نسبت به مؤمنين در حال زنده بودنشان حرام است در حال مرده بودن آنها هم حرامست، به خدا اي عايشه! اگر دفن كردن حسن نزد پدرش رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله كه تو آن را نمي خواهي، از نظر ما خدا آن را جايز كرده بود، مي فهميدي كه او برغم انف تو در آنجا دفن ميشد (ولي افسوس كه كلنگ زدن نزد گوش پيغمبر از نظر ما جايز نيست) 🔰سپس محمد بن حنفيه رشته سخن به دست گرفت و فرمود: اي عايشه! يك روز بر استر مي نشيني و يك روز (در ) بر شتر مي نشيني؟! تو به علت دشمني و عداوتي كه با بني هاشم داري، نه مالك نفس خودت هستي و نه در زمين قرار مي گيري. 🔰عايشه رو به او كرد و گفت: پسر حنفيه! اينها فرزندان فاطمه اند كه سخن مي گويند، تو چه ميگوئي؟! 💠 حسين عليه السلام به او فرمود: را از بني فاطمه به كجا دور ميكني، به خدا كه او زاده سه فاطمه است: 1. فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو بن مخزوم (مادر )؛ 2. فاطمه بنت اسد بن هاشم (مادر عليه السلام)؛ 3. فاطمه دختر زائدة بن اصم بن رواحة بن حجر بن عبد معيص بن عامر (مادر عبد المطلب). 🔰عايشه به امام حسين عليه السلام گفت: پسر خود را دور كنيد و ببريدش كه شما مردمي هستيد كه همواره به دنبال دشمني كرد هستيد 🔰پس حسين عليه السلام به جانب قبر مادرش رفت و جنازه او را بيرون آورد و در بقيع دفن كرد. 📚 ، ج 1، ص303. 🆔 @islam_history
📌 جلوگیری عایشه از دفن امام حسن علیه السلام کنار جد گرامیشان (در منابع ) 🔰هنگامي كه عليه السلام از دنيا رفت، خواستند كه او را در خانه صلی الله علیه و اله دفن كنند؛ پس از اين كار جلوگيري كرد، سوار بر قاطري شد و مردم را جمع كرد. به او گفت: (تو مي خواهي همان كاري را كه در جمل انجام دادي انجام بدهي) تا اين كه مردم بگويند: «روز قاطر» همان طوري كه مي گويند روز شتر ؟ 📚 ابن عبد البر النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاي 463هـ)، بهجة المجالس وأنس المجالس، الجزء الأول من قسم الأول، ص100، باب من الأجوبة المسكتة وحسن البديهة، تحقيق: محمد مرسي الخوئي، ناشر: دار الكتب العلمية ـ بيروت، الطبعة: الثانية، 1981م. 🔰هنگامي كه عليه السلام از دنيا رفت، خواستند كه او را دفن كنند، مروان اجازه نداد و گفت: نه، در حش كوكب (قبرستان يهوديان در كنار بقيع) دفن شود و حسن در اين جا؟ و براي ياري يكديگر جمع شدند و اسلحه آوردند. به مروان گفت: آيا تو از دفن حسن در اين جا جلوگيري مي كني؛ در حالي كه از رسول خدا شندي كه به او برادرش مي گفت: «اين دو سردار جوانان اهل بهشتند»؟ گفت: رهايم كن، حديث رسول خدا ضايع شده، اگر غير از تو و ابو سعيد خدري آن را حفظ نكرده باشند، تو در زمان فتح خير آوردي. ابوهريره گفت: راست گفتي، در زمان فتح خيبر اسلام آوردم؛ اما همواره ملازم بودم و از او جدا نشدم، از او سؤال مي كردم و به اين كار عنايت داشتم، تا اين كه دانستم و شناختم كه رسول خدا صلی الله علیه و اله چه كسي را دوست دارد و از چه كسي بدش مي آيد، چه به او نزديك است و چه كسي از او دور، چه كسي را گذاشت در بماند و كي را تبعيد كرد، چه كسي را دعا كرد و چه كسي را لعن. وقتي اسلحه و مردان را ديد و ترسيد كه شر بين آن ها بزرگتر شود و خونريزي شود، گفت: خانه، خانه من است، اجازه نمي دهم كه كسي در آن دفن شود. 📚 البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص389، طبق برنامه الجامع الكبير. 📚 إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج16، ص8، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولي، 1418هـ - 1998م. 🔰عائشه در حالي كه سوار بر قاطر خاكستري رنگي شده بود، گفت: اين خانه من است، به هيچ كس اجازه (دفن) نمي دهم. قاسم بن بن أبي بكر جلو آمد و گفت: اي عمه، ما هنوز سرهاي خود را (از ننگ) بعد از روز شتر سرخ نشسته ايم، تو مي خواهي كه مردم بگويند «روز قاطر خاكستري»؟ پس عائشه بازگشت. 📚 اليعقوبي، أحمد بن أبي يعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح (متوفاي292هـ)، تاريخ اليعقوبي، ج2، ص225، ناشر: دار صادر - بيروت. 🔰(امام) حسن عليه السلام وصيت كرد كه او را در كنار جدش رسول خدا دفن كنند، وقتي از دنيا رفتند، خواستند به وصيت او عمل كنند، در اين زمان مروان از جانب حاكم مدينه بود، پس او از اين كار جلوگيري كرد، نزديك بود كه بين بني اميه و بني هاشم به خاطر اين مسأله فتنه شود؛ پس عائشه گفت: خانه، خانه من است، من اجازه نمي دهم كه او در اين جا دفن شود، پس او را در بقيع دفن كردند؛ وقتي خبر از دنيا رفتن (امام) حسن به معاويه رسيد، (از شادي) سجده كرد. 📚 أبو الفداء عماد الدين إسماعيل بن علي (متوفاي732هـ)، المختصر في أخبار البشر، ج1، ص127، طبق برنامه الجامع الكبير. 👈 نتيجه: طبق مداركي كه گذشت، عائشه از دفن امام مجتبي عليه السلام در خانه پيامبر جلوگيري كرده است، بنابراين، سؤالات ذيل پيش مي آيد: ❓چرا عائشه از دفن امام مجتبي عليه السلام در كنار جدش رسول خدا صلي الله عليه وآله ممانعت كرد؟ ❓آيا مالكيت اين خانه در اختيار عائشه بود؟ چه كسي اين خانه را به او داده بود؟ اگر او از رسول خدا صلي الله عليه وآله ارث برده بود، چرا دختر پيامبر از اين ارث محروم شد؟ اگر مال عموم مسلمانان و جزء بيت المال بود، چرا اجازه دفن نداد؟ ❓چرا به و اجازه دفن داد؟ 🆔 @islam_history
📌 سن حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله 🔰به جهت این‌که بسیاری از بزرگان و راویان و تاریخ نویسان پیرو ، در صدر خوش نداشتند، شخصی را بالاتر از در بین همسران صلی‌الله‌علیه‌وآله معرفی کنند؛ لذا دست به پاره‌ای روایات دروغ و استدلالات باطل زده‌اند، و به همین دلیل سن حضرت سلام‌الله‌علیها یکی از مسائل پیچیده صدر اسلام است؛ آن‌چه در منابع معتبر تاريخی معروف و مشهور است، اين است كه سن پیامبر، ۲۵سال و سن حضرت خديجه سلام‌الله‌علیها ۴۰ سال بوده است. 🔰ولی از آن‌جایی که حق هیچ‌گاه مخفی نمانده و نخواهد ماند، در لابلای کلمات مورخین و علما اعترافاتی موجود است، که احتمال تحریف واقعیت خارجی را تقویت می‌کند. 🔰درباره سن حضرت خديجه در هنگام با پيامبر اكرم نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی مانند بيهقی (از علمای بزرگ اهل سنت) ايشان را ۲۵ ساله می‌دانند. بيهقی می‌گويد: «بعضی می‌گويند: سن حضرت خديجه (در هنگام وفات) ۶۵ ساله بود و برخی ديگر گفته‌اند: در آن وقت ايشان ۵۰ ساله بوده است كه قول صحيح هم همين است.»[۱] 🔰حاکم نیشابوری نیز فقط همین قول را برای ابن‌اسحاق (سیره نویس مشهور) نقل می‌کند: «خدیجه در زمان ازدواجش با پیامبر، بیست و هشت ساله بود.»[۲]  🔰بلاذری هم به عنوان یک قول، ۲۸ سال را ذکر کرده است.[۳] ابن‌سعد، ذهبی، إربلی، ابن‌عساکر به نقل از می‌گویند: «خدیجه در زمان ازدواج با آن حضرت ۲۸ ساله بود.»[۴] ⁉️حالا سؤال این‌‌جاست با این اقوال بیان شده که سن حضرت را کمتر از ۳۰ سال، در هنگام ازدواج بیان می‌کند، چرا کوشش می‌شود، که سن حضرت را چهل سال معرفی کنند؟ آن هم قولی که شاذ است و مطابق قول اکثر محققین و مورخین نیست!؟ 📚 منابع ۱. دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق، ج۲، ص۷۱. ۲. المستدرک، ج۲، ص ۱۸۲. ۳. انساب الاشراف، مصر: دارالمعارف، ج۱، ص ۹۸ ۴. الطبقات الکبری، بیروت: دارصادر، ج۸، ص۱۶؛ سیر اعلام النبلاء، بیروت: مؤسسه الرسالة،۱۴۱۳ ق، ج۲، ص۱۱۱ ؛ کشف الغمة، ج۲، ص۲۸۰، باب فصل فی مناقب خدیجة ؛ تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ ق، ج۳، ص۱۹۳. 🆔 @islam_history
📌 معاویه چگونه به قدرت رسید⁉️ 🔰روزی از کوچه های عبور می کرد ، کوچه ها کثیف بودند.فرمان داد که مردم آلودگی های مقابل منازل خودشان را تمیز کنند.اما دوباره معابر را آلوده یافت ، با خشم تازیانه ای بر سر کوبید. ⛔️ اما: پس از درگذشت اکرم صلی الله علیه و اله ، وقتی به رسید ، اولین نفری که مخالفت کرد ، ابوسفیان بود ، او نمی توانست ببیند ، افرادی ، از پست ترین طوائف ، به حکومت برسند.به همین علت ، ابوسفیان نخستین بار به سوی علیه السلام آمد ، گفت: ای ابوالحسن ، دستت را بگشا تا با تو بیعت کنم... 🔰گردانندگان به خوبی ابوسفیان و قدرت او را می شناختند ، لذا برای ساکت کردن و راضی کردن او به تلاش افتادند. 🔰 به ابوبکر گفت: صدقاتی که در زمان پیامبر ، گرد آورده است ، در اختیارش بگذار ، تا از شرّش راحت شویم!!..... 👈این کار انجام شد و ابوسفیان بیعت کرد و ابوبکر بپاس سکوت و همکاری او ، پسرش را به فرماندهی یک لشکر بزرگ برای فتح شامات ، گسیل داشت.همراه او برادش نیز حضور داشت. پس از فتح شام ، به فرمان ابوبکر ، یزیدبن ابوسفیان به حکومت دمشق منصوب شد... بعد از مدتی ، در زمان خلافت عمر ، یزیدبن ابوسفیان به مرض طاعون مبتلا شد و مُرد .در این حال ، عمر ، معاویه را به حکومت آنجا منصوب کرد❗️ 📚نقش در ، ج۳، ص۴۴_۴۷_۶۳_۶۴ 🆔 @islam_history
📌 «عادل الکلبانی» مبلغ سعودی، با استناد به روایات جعلی، مدعی شد #پیامبر در مراسم آوازخوانی حاضر می‌شد! ✍ اراجیف این شیخ، ریشه در روایاتی دارد که غالبا راوی آنها #عایشه است! در این مورد، در پست بعدی بیشتر بخوانید. 🆔 @islam_history
📌 آیات شیطانی 💠 روز گذشته سالروز صدور حکم تاریخی رحمه‌الله‌علیه مبنی بر ارتداد رشدی، نویسنده خائن کتاب آیات شیطانی بود. ⁉️ اما مبنای این کتاب چه بود؟ نویسنده این کتاب برای نوشتن این کتاب از چه منابعی استفاده نمود؟و... 💠 متاسفانه باید عارض شوم: جوامع غربی و نویسنده این کتاب، رحمت را از طریق کتب و بالاخص با روایات می‌شناسند. ❗️پیامبری که همسرش را روی دوشش سوار می‌کند! پیامبری که ایستاده بول می‌کند! پیامبری که برایش وحی می‌آورد(افسانه غرانیق؛ که یکی از سرفصل‌های این کتاب است)! پیامبری که از گوش دادن به موسیقی ابایی ندارد! 💠 نه تنها قابل ایمان آوردن نیست؛ بلکه ایمان به اینچنین شخصی دیوانگی است! 💠 با این حساب باید به کسانی که چشم دیدن را ندارند حق داد که از این قبیل کتاب‌ها بنویسند، فیلم موهن بسازند و از هرگونه توهینی دریغ نورزند❗️ ❌ در آخر باید بگویم در شناساندن رحمه للعالمین، برای عالم بسیار کم‌کار بوده‌ایم. 🆔 @islam_history
📌 غرب‌زده‌ها... ✍ می‌نویسد: 🔰 (در ) افرادی از قبيله‌های ضبه و ازد دور شتر می‌چرخیدند و مردانی از قبيله ازد پشكل اين شتر را بر مي‌داشتند و بو می‌کردند و می‌گفتند: 🔰پشكل شتر مادرِ ما، بوی مشک و عنبر می‌دهد‼️ 📚 تاریخ طبری، ج۴، ص۵۵۲- ۵۵۴. 🆔 @islam_history
📌 شادی از شهادت سلام الله علیها از کتب 👤 می‌نویسد: 🔹پس از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، تمام همسران صلی الله علیه و آله به سوی برای تسلیت آمدند، اما عایشه خود را به مریضی زد و حضور نیافت. به علیه السلام نیز اخباری رسید که عایشه از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ابراز خوشحالی کرده است. 📚 شرح ، ج۹، ص ۱۳۲. 🆔 @islam_history
✍️ مي گويد: 🔰بر هيچ زني آن قدر حسد نورزيدم كه بر حسد ورزيدم، او را درك نكردم و قبل از ازدواج من با از دنيا رفته بود، ولي حسدم به اين سبب بود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله او را بيشتر ياد مي كرد و خداوند او را به خانه اي بهشتي از طلا و درّ و ياقوت بشارت داده بود و هر گاه گوسفندي را ذبح مي نمود براي دوستان خديجه هديه مي فرستاد. 📚 صحيح البخاري، ج ۳ ص ۱۳۸۸. 🆔 @islam_history
📌 ✍ عایشه می‌گوید: 🔰 هر گاه يادي از مي كرد بهترين ستايش ها را از وي مي كرد، يك روز ناراحت شدم و گفتم: چقدر از يك زن بي دندان ياد مي كني؟ خدا بهتر از او را به تو داده است❗️ 💠 فرمود: خداوند بهتر از او نصيبم نفرموده‌است، وقتي كه همه مردم از من رويگردان بودند او به من آورد، و تصديقم كرد وقتي كه ديگران مرا تكذيب كردند، مال و ثروتش را در اختيارم گذاشت وقتي كه ديگران محرومم كردند، خداوند از او به من فرزندي داد وقتي كه از ديگر زنان محروم بودم. 📚 مسند أحمد بن حنبل، ج ۶ ص ۱۱۷. 🆔 @islam_history
📌 قتل عايشه 🔰در شب هفدهم ماه در سال ۵۸ ه‍ در ، عايشه دختر به دست كشته شد، و به سزاى اعمالش رسيد. 🔰پيامبر صلى الله عليه و آله دوست داشت تا زنده است مرگ و دفن عايشه را ببيند. 🔰 مى گويد: اگر خليفه دوم به جاى عليه السلام بود هر آينه عايشه را قطعه قطعه مى كرد. 🔰معاويه چون خواست براى پسرش از مردم بيعت بگيرد، انكار آن كرد و معاويه را تهديد كرد و گفت: برادرم محمد را كشتى ، و براى يزيد بيعت مى گيرى؟ معاويه ترسيد كه مبادا او ايجاد فتنه كند. لذا در خانه خود چاهى كند و آن را پر از آهك كرد و فرش قيمتى بر روى آن پهن نمود و عايشه را وقت عشا به خانه خود خواندم وقتى عايشه وارد شد، معاويه او را به نشستن بر آن تخت تعارف كرد. همين كه روى آنشست ، فرو رفت و به چاه افتاد و هلاك شد. معاويه در چاه چندين نيزه مسموم تعبيه كرده بود و هنگامى كه عايشه در چاه افتاد فورا كار او ساخته شد. 🔰عايشه در زمان حيات پيامبر صلى الله عليه و آله با آن حضرت رفتار نامناسبى داشت، همچنین با عليه السلام و حضرت صديقه عليها السلام و همسران پيامبر صلى الله عليه و آله رفتارهاى زشت و كينه توزانه اى روا داشت، واقعه و كشته شدن حدود بيست هزار نفر از مسلمين به خاطر فتنه او از كارهاى معروف اوست. 🔰وقتى عليها السلام به رسيد، همسران صلى الله عليه و آله براى سر سلامتى اميرالمؤمنين آمدند جز عايشه كه اظهار مريضى كرد و سخنى گفت كه دلالت بر خوشحالى او داشت. 🔰از مشخص ترين نشانه هاى بغض و كينه او نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام اين بود كه غلامش را "عبد الرحمن" نام نهاد و گفت : اين نام گذارى را به خاطر محبتم به قاتل يعنى عبد الرحمن بن ملجم انجامد دادم. منابع 📚 مستدرك سفينه البحار، ج۵، ص٢١٤. 📚 شرح ابن ابى الحديد، ج١٧ ص٢٥٤.و ج۹، ص۱۹۸. 📚 مسند احمد، ، صحيح نسائى ، السيره الحلبيه ، صحيح مسلم باب الغيره من كتاب العشره . 📚 رياحين الشريعه، ج٢، ص٣٥٧. 🆔 @islam_history
💠 اوصاف از پیامبر صلی الله علیه و آله 🆔 @islam_history
📌 اذیت صلی الله علیه و آله توسط و 🆔 @islam_history
📌 پس از علیه السلام، از شدت محبت به ، نام غلام خود را عبد الرحمان گذاشت... 🆔 @islam_history