eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
482 دنبال‌کننده
313 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌فعالیت های علیه السلام در دوران خلفا (۱) 🔵 اول: ، آن هم به صورتي كه در شأن شخصيتي مانند (عليه السلام) بود; تا آنجا كه علیه السلام عبادت و تهجّد شگفت انگيز خود را در برابر عبادتهاي جدّ بزرگوار خود ناچيز مي‌دانست. 🔵 دوم: تفسير و حل مشكلات آيات و تربيت شاگرداني مانند ، كه بزرگترين مفسّر اسلام پس از امام (عليه السلام) به شمار مي‌رفت. 🔵 سوم: پاسخ به پرسشهاي دانشمندان ملل و نحل ديگر، بالأخص و كه پس از درگذشت (صلي الله عليه وآله وسلم) براي تحقيق در باره رهسپار مي‌شدند وسؤالاتي مطرح مي‌كردند كه پاسخگويي جز حضرت علي (عليه السلام)، كه تسلّط او بر و از خلال سخنانش روشن بود، پيدا نمي كردند. اگر اين خلأ به وسيله امام (عليه السلام) پر نمي شد جامعه اسلامي دچار سرشكستگي شديدي مي‌شد. وهنگامي كه امام به كليه سؤالات پاسخهاي روشن وقاطع مي‌داد انبساط وشكفتگي عظيمي در چهره خلفايي كه بر جاي پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) نشسته بودند پديد مي‌آمد. 🔵 چهارم: بيان حكم بسياري از رويدادهاي نوظهور كه در اسلام سابقه نداشت و در مورد آنها نصّي در قرآن مجيد و حديثي از پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله وسلم) در دست نبود. اين يكي از امور حسّاس زندگي امام (عليه السلام) است و اگر در ميان صحابه شخصيتي مانند حضرت علي (عليه السلام) نبود، كه به تصديق پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله وسلم) داناترينِ امّت وآشناترينِ آنها به موازين قضا و داوري به شمار مي‌رفت، بسياري از مسائل در صدر اسلام به صورت عقده لاينحل و گره كور باقي مي‌ماند. همين حوادث نوظهور ايجاب مي‌كرد كه پس از رحلت پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله وسلم) امام آگاه و معصومي به سان پيامبر در ميان مردم باشد كه بر تمام اصول و فروع اسلام تسلّط كافي داشته، علم وسيع وگسترده او امّت را از گرايشهاي نامطلوب و عمل به قياس وگمان باز دارد و اين موهبت بزرگ، به تصديق تمام ياران رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم)، جز در حضرت علي (عليه السلام) در كسي نبود. قسمتي از داوريهاي امام (عليه السلام) و استفاده‌هاي ابتكاري‌ و جالب وي از آيات در كتابهاي حديث و تاريخ منعكس است. 🆔 @islam_history
📌 زمین از حجت خالی نمی ماند! ✍ مي گويد: به خدمت امام زين‌العابدين عليه‌السلام وارد شدم و عرض کردم: 🔹اي فرزند ! به من خبر ده از کساني که خداوند اطاعت آنها را بر من کرده و آنها را بر من فرض نموده، و بر همگان واجب است که بعد از صلي الله عليه و آله از آنها پيروي کنند. 🔸فرمود:«اولي الأمر» که خداي تبارک و تعالي آنها را بر مردم، امام واجب الاطاعه قرار داده، عليه‌السلام، سپس عليه‌السلام، آنگاه عليه‌السلام است و بعد از او امر به ما منتهي شده است». 🔹ابو خالد مي گويد: عليه‌السلام ديگر ساکت شد و من پرسيدم:اي سرور من، از امير مومنان به ما روايت شده که خداوند هرگز زمين را خالي از نمي گذارد، بعد از شما امام و حجت کيست؟ 🔸فرمود:«بعد از من پسرم ، که نامش در ، است؛ زيرا را مي شکافد چه شکافتني، بعد از او پسرش ، که نامش در آسمان‌ها، است». 🔹ابو خالد مي گويد: عرض کردم: چگونه است که او را صادق مي گويند، در حاليکه همه ي شما صادق (راستگو) هستيد؟! 🔸فرمود:«پدرم از پدرش، از رسول اکرم صلي الله عليه و آله نقل کرد که هرگاه پسرم: جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب متولد شود او را «صادق» بناميد، زيرا پنجمين پسرش نيز نامش خواهد بود و به دروغ ادعاي خواهد کرد و نام او در پيش خداي تبارک و تعالي «جعفر کذاب» است که ادعاي دروغ مي کند، با پدرش مخالفت مي کند و بر برادرش مي ورزد. و به هنگام او تلاش فراوان مي کند که او را لو دهد». 🔸آنگاه عليه‌السلام به شدت گريست و فرمود:«کأني بجعفر الکذاب و قد حمل طاغية زمانه علي تفتيش امر ولي الله، والمغيب في حفظ الله و التوکيل بحرم ابيه، جهلا منه بولادته، و حرصا منه علي قتله ان ظفر به و طمعا في ميراثه حتي يأخذه بغير حقه». «گويي جعفر کذاب را با چشم خود مي بينم که زمانش را وادار مي کند که اقامتگاه اعظم را تفتيش کند و به پدرش سپاه بريزد، در حاليکه آن امام از نظر در حفظ و حراست خداست».«اين همه تلاش جعفر براي اين است که او از داستان تولد اطلاعي ندارد و بسيار حريص است که اگر او را بيابد به برساند و چشم طمع به ميراث او دوخته است که به ناحق آن را بخورد». 📚 منبع ۱. کمال الدين و تمام النعمه، ص۳۲۰. 🆔 @islam_history
📌فعالیت های علیه السلام در دوران خلفا (۱) 🔵 اول: ، آن هم به صورتي كه در شأن شخصيتي مانند عليه السلام بود، تا آنجا كه علیه السلام و تهجّد شگفت انگيز خود را در برابر عبادتهاي جدّ بزرگوار خود ناچيز مي‌دانست. 🔵 دوم: تفسير و حل مشكلات آيات و تربيت شاگرداني مانند ، كه بزرگترين مفسّر پس از عليه السلام به شمار مي‌رفت. 🔵 سوم: پاسخ به پرسشهاي دانشمندان ملل و نحل ديگر، بالأخص و كه پس از درگذشت صلي الله عليه وآله وسلم براي تحقيق در باره اسلام رهسپار مي‌شدند وسؤالاتي مطرح مي‌كردند كه پاسخگويي جز حضرت علي عليه السلام، كه تسلّط او بر و از خلال سخنانش روشن بود، پيدا نمي كردند. 🔸اگر اين خلأ به وسيله امام عليه السلام پر نمي شد جامعه اسلامي دچار سرشكستگي شديدي مي‌شد. وهنگامي كه امام به كليه سؤالات پاسخهاي روشن وقاطع مي‌داد انبساط وشكفتگي عظيمي در چهره خلفايي كه بر جاي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نشسته بودند پديد مي‌آمد. 🔵 چهارم: بيان حكم بسياري از رويدادهاي نوظهور كه در اسلام سابقه نداشت و در مورد آنها نصّي در مجيد و حديثي از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم در دست نبود. اين يكي از امور حسّاس زندگي امام عليه السلام است و اگر در ميان صحابه شخصيتي مانند حضرت عليه السلام نبود، كه به تصديق پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله وسلم داناترينِ امّت وآشناترينِ آنها به موازين قضا و داوري به شمار مي‌رفت، بسياري از مسائل در صدر اسلام به صورت عقده لاينحل و گره كور باقي مي‌ماند. همين حوادث نوظهور ايجاب مي‌كرد كه پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم امام آگاه و معصومي به سان پيامبر در ميان مردم باشد كه بر تمام اصول و فروع اسلام تسلّط كافي داشته، علم وسيع وگسترده او امّت را از گرايشهاي نامطلوب و عمل به قياس وگمان باز دارد و اين موهبت بزرگ، به تصديق تمام ياران صلي الله عليه وآله وسلم، جز در عليه السلام در كسي نبود. قسمتي از داوري‌هاي امام عليه السلام و استفاده‌هاي ابتكاري‌ و جالب وي از آيات در كتاب‌هاي و منعكس است. 🆔 @islam_history
🔸 نام های علیه السلام نزد ، اقوام و افراد مختلف به نقل از خود ایشان ◀️ أنا اسمي في الإنجيل " اليا " وفي التوراة " برئ " وفي الزبور " أري " وعند الهند " كبكر " وعند الروم " بطريسا " وعند الفرس " جبتر " وعند الترك " بثير " وعند الزنج " حيتر " وعند الكهنة " بويئ " وعند الحبشة " بثريك " وعند أمي " حيدرة " وعند ظئري " ميمون " وعند العرب " علي " وعند الأرمن " فريق " وعن أبي " ظهير " 📝 امیرالمومنین علیه السلام: در نام من « اليا » و در « بريء » و در « أرىّ » و در زبان مردم هندوستان « كبكر » و نزد روميان « بطرسيا » و نزد پارسى نژادان « جبتر » و نزد تركها « بثير » نزد زنگباريان ( نام گروهی است در آفريقا ) « حيتر » و نزد دانشمندان « بويء » و نزد حبشی ها « بثريک » و نزد مادرم « حيدره » و نزد دايه ام « ميمون » و نزد « » و نزد ارمنيها « فريق » و نزد پدرم « ظهير » می باشد. 📚 معانی الاخبار، ص۵۹. 🆔 @islam_history
📌ایمان ابوبکر و از روی اکراه بود یا به میل خود و یا به طمع ریاست⁉️ ✍ (در حدیثی طولانی) سعد بن عبداللَّه قمی اشعری گفته است: به یک نفر ناصبی که از همه ناصبی‌ها در مجادله قویتر بود دچار شدم. 🗣 روزی هنگام مناظره به من گفت مرگ بر تو و هم مسلکانت باد، شما رافضی‌ها مهاجرین و انصار را مورد طعن قرار می‌دهید، و محبّت پیغمبر را نسبت به آنان انکار می‌کنید، و حال آنکه صدّیق () بالاترین افراد اصحاب است که به سبقت جسته. ✅سپس گفت: شما رافضیان می‌گویید: اوّلی و دوّمی منافق بوده اند و به ماجرای لیلة استدلال می‌کنید. آنگاه گفت: بگو ببینم آیا مسلمان شدن آنها از روی خواست و رغبت بود یا اکراه و اجباری در کار بود؟ ❌من در اینجا از جواب خودداری کردم، چونکه با خود اندیشیدم اگر بگویم از روی اجبار و اکراه مسلمان شدند که در آن هنگام هنوز اسلام نیرومند نشده بود تا احتمال این معنی داده شود، و اگر بگویم از روی خواست و رغبت اسلام آوردند که ایمان آنها از روی نفاق نخواهد بود. 👤با دلی رنجور همراه احمد بن اسحاق قمی راهی شدم تا سوالات خود را از علیه‌السلام بپرسم.(پس از چند سوال و جواب فرمود): 💠اینکه خصم(ناصبی) به تو گفت: که آن دو نفر آیا از روی خواست و رغبت مسلمان شدند یا از روی اکراه؟ 💠چرا نگفتی: بلکه از روی طمع اسلام آوردند، زیرا که آنان با معاشرت داشتند و از برآمدن و پیروزی صلی الله علیه وآله وسلم بر عرب باخبر بودند، یهود از روی کتابهای گذشته و و ملاحم، آنان را از نشانه‌های جریان حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم آگاه می‌کردند و به ایشان می‌گفتند که تسلّط او بر عرب نظیر تسلّط بخت النصر است بر بنی اسرائیل با این فرق که او ادعای پیغمبری نیز می‌کند ولی پیغمبر نیست، پس هنگامی که امر صلی الله علیه وآله وسلم ظاهر گشت با او کمک کردند بر لا اله الا اللَّه و محمد رسول اللَّه، به طمع اینکه وقتی اوضاع خوب شد، و امور منظّم گردید، فرمانداری و جایی هم به آنها برسد و چون از رسیدن به ریاست به دست آن حضرت مأیوس شدند با بعضی از هم فکران خود همراه شدند تا در شب عقبه شتر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناک حضرت را بیفکند و کشته شود و صورتشان را پوشاندند مثل دیگران ولی خداوند پیغمبرش را از نیرنگ آنان ایمن قرار داد و حفظ کرد و نتوانستند آسیبی برسانند، آن دو نفر حالشان نظیر و است که آمدند و با علیه السلام بیعت کردند به طمع اینکه هر کدامشان فرماندار یک استان بشوند، امّا وقتی مأیوس شدند بیعت را شکستند، و علیه آن حضرت قیام کردند، تا اینکه عاقبت کارشان بدانجا کشید که عاقبت کار افرادی است که بیعت را بشکنند. 📚 الاحتجاج، ج۲، ص۲۶۸. 🆔 @islam_history
📌 قدر و منزلت شیعه (۲) ✅ گفت: فدايت شوم، [مخالفين شما] به ما لقبى داده اند كه پشت ما را شكسته و دل هايمان را ميرانده است، و زمامداران و واليان، به خاطر همين لقب- و بنا بر حديثى كه فقهايشان مى كنند- خون ما را حلال مى شمرند! ❓امام عليه السّلام فرمود: مقصودت لقب «رافضى» است؟ 👌 ابو بصير گفت: آرى. عليه السّلام فرمود: نه، به خدا سوگند، اينان شما را به اين نام نخوانده اند، بلكه خداوند شما را بدان ناميده است. اى ابا محمّد، مگر نمى دانى كه هفتاد نفر از بنى اسرائيل، وقتى گمراهى و قومش، و هدايت موسى را تشخيص دادند، فرعون را رها كردند و به پيوستند، به همين سبب، در ميان لشكر موسى عليه السّلام به «رافضى» خوانده مى شدند. اينها در بين لشكر موسى عليه السّلام بيش از ديگران عبادت مى كردند و نسبت به موسى و و فرزندانشان عليهم السّلام محبت بيشترى داشتند و خداوند به موسى عليه السّلام وحى فرمود: اين نام را در براى آنها ثبت كن، زيرا من آنان را به اين اسم ناميده‌ام و اين نام را بدانها بخشيده ام. موسى عليه السّلام نيز اين نام را براى آنها ثبت فرمود و پس از آن، خداوند، اين نام را براى شما ذخيره كرد و به شما عطا فرمود. 🔰اى ابا محمّد، اينان خوبى را رها كردند و شما به كمك خوبى، بدى را رها كرديد. مردم به دسته‌ها و گروه هاى مختلفى تقسيم شدند و شما در گروه خاندان پيامبرتان صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در آمديد و به راهى رفتيد كه خداوند به آن امر فرموده است. شما همان راهى را كه خدا برايتان برگزيده بود، انتخاب كرديد و كسى را كه خدا اراده كرده بود، اختيار نموديد. پس مژده باد بر شما و باز هم مژده باد بر شما! به خدا سوگند، شماييد كه مورد رحمت حقّ قرار گرفته ايد، كردار نيك نيكوكارانتان پذيرفته مى شود و از كردار زشت بدكارانتان چشم پوشى مى شود. هر كس روز بدون آن عقيده اى كه شما داريد به پيشگاه پروردگار درآيد، خداوند نه كردار نيكش را مى پذيرد و نه از كردار بدش درمى گذرد. 📚 فضائل الشیعه، شیخ صدوق، حدیث ۱۸. 🆔 @islam_history