eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
483 دنبال‌کننده
312 عکس
83 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 این روایت را به خاطر بسپارید: 👈 لمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ( عليهما السَّلام ) لَبِسَ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ ، وَ كُنَّ لَا يَشْتَكِينَ مِنْ حَرٍّ وَ لَا بَرْدٍ ، وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ( عليهما السَّلام ) يَعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ. 💠 فرزند و برادر ناتنی علیهما السلام می گويد: زمانی كه بن عليهما السلام به رسيد، زنان لباسهای سياه و جامه های خشن مويين پوشيدند و از گرما و سرما شكايت نمی كردند و پدرم، علی بن الحسين عليهما السلام برای عزاداران غذا آماده میکرد. 📚 المحاسن - أحمد بن محمد بن خالد البرقي - ج 2 ص 420 - وسائل الشيعة ( آل البيت ) - الحر العاملي - ج 3 ص 238 🆔 @islam_history
⚠️ تشکیک در دستگاه عزاداری علیه السلام شغل شیاطین 🔹 ابن قولویه قمی رضوان الله علیه روایت کرده است که سلام الله علیها از علیه السلام کرده است که در هنگام احتضار از وقائع صحبت نمودند و سپس فرمودند: ✍ «... إنّ إبلیس فی ذلک الیوم یطیر فرحاً فیحول الأرض کلّها فی شیاطینه و عفاریته فیقول: یامعشر الشیاطین! قد أدرکنا من ذریة آدم الطلبه و بلغنا فی هلاکهم الغایة و أورثنا هم السوء إلاّ من اعتصم بهذه العصابه فاجعلوا شغلکم بتشکیک النّاس فیهم...» 🔸 «به درستی که در این روز (بعد از واقعه ) حول زمین پرواز می‌کند در حالی که شادمان است و تمامی شیاطین و اجنه خبیث را جمع می‌کند و می‌گوید: ای گروه شیاطین! همانا که ما انتقام و طلب خود را از ذریه آدم گرفتیم و مردم را اهل کردیم مگر کسی که در این مصیبت گریه کند و به دوستی آل (صلی الله علیه و آله) پایدار باشد. پس تا می‌توانید مردم را به شک اندازید و از این مصیبت باز دارید، تا زحمت من به هدر نرود.» 📚 کامل الزیارات، تألیف ابن قولویه قمی، باب ۸۸، حدیث ۱، صفحه ۴۸۸ 📃 اسکن روایت: 🌐 http://bit.ly/2yLQdEi 📃 پوستر: 🌐 http://bit.ly/2x2ld0S ‼️ چقدر این روزها حضور این شیاطین در اطرافمان خصوصا در فضای مجازی احساس می‌شود 🆔 @islam_history
📌 ماجرای عنایت علیه السلام به شاعر ناصبی ✍🏻 علامه امینی(ره) در کتاب «الغدیر» این داستان را چنین نقل می‌کند: 📝 قاضى شوشترى در کتاب «مجالس المؤمنین» گفته است و سید ما زنوزى در روضه اول «ریاض الجنة» گوید: مادر ابوالحسن خلعی (که ناصبی بود) نذر کرد که اگر خدا به او پسرى‏ روزى نماید او را به راهزنی کاروان‌های حسینی و کشتن افراد آنها گسیل دارد! هنگامی که این بچه به دنیا آمد و به حد رشد رسید او را براى اداء نذرش فرستاد و چون او به نواحى مسیّب که در نزدیکى است رسید، در کمین زوّار نشست، اما خواب بر او غلبه کرد و قافله و کاروان زوّار گذشتند و گرد و غبارشان بر سر و روی او ریخت. 👈 در همان هنگام این راهزن در خواب دید که برپا شده و فرمان آمده که او را به آتش اندازند، ولی آتش او را براى آن غبار پاکى که بر او رسیده نمی‌سوزاند، از خواب بیدار شد، در حالی‌که از آن قصد بدش برگشته و همان‌جا کرد و محبّت و ولایت خاندان پاک را به دل گرفت و ترسناک به کربلا و حایر شریف حسینى آمد. می‌گویند در آن وقت دو بیتى سرود که آن‌را شاعر مبتکر حاج مهدى فلوجى (متوفاى 1357ق) تخمیس نمود و آن دو بیت با تخمیسش این است: أراک بحیرةٍ ملأتکَ رَیناً و شتَّتک الهوى بیناً فبیناً می‌بینم تو را سرگردان و حیران که تو را شک پُر کرده و هوا و هوس تو را پراکنده و پریشان نمود و تو بین بین قرار گرفته‌اى. فطب نفساً و قر باللَّه عیناً إذا شئت النجاة فزر حسیناً پس دلت را پاک کن و چشمت را به استعانت از خدا روشن نما و اگر نجات و رستگارى می‌خواهى پس کن را. [تا آن‌که خدا را با روشنى چشم دیدار کنى]. إذا علم الملائکُ منک عزماً تروم مزارَه کتبوک رسماً هرگاه فرشتگان اراده جدی تو را برای زیارت او بدانند، نام تو را خواهند نگاشت. و حُرِّمتِ الجحیمُ علیک حتماً فإنَّ النارَ لیس تمسُّ جسماً و آتش دوزخ حتماً بر تو حرام شود؛ زیرا که آتش لمس نمی‌کند و نمی‌سوزاند جسمى را [که‏ بر او غبار زائرین باشد وى خوى خود را در دوستى خاندان رسالت پاک و خالص کرد تا به عنایت و الطاف خاصه از طرف اهل بیت عصمت و طهارت رسید. 📙 الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب‏، ج ‏6، ص 23. 🆔 @islam_history
📌 دعای امام صادق علیه السلام برای عزاداران ✏️ معاوية بن وهب گويد: «بر علیه السلام وارد و آن حضرت مشغول بود؛ منتظر ماندم تا نمازش را تمام كند، شنيدم كه در نمازش با پروردگار راز و نياز مي كرد و مي گفت: ✨اي خدائي كه ما را احترام ويژه عطا كردي، به ما وعده دادي، پيام رسالت را بر عهده ما نهادي، ما را وارثان پيامبران قرار دادي، پيامبري امّت هاي پيشين را با ما به پايان بردي، ما را براي جانشيني و وصايت انتخاب كردي، دانش پيشينيان و دانش و آيندگان را به ما ارزاني فرمودي، دل هاي مردمان را شيفته ما ساختي؛ من و برادرانم و زائران علیه السلام را ببخش، همان ها كه به خاطر اشتياق در نيكي به ما و اميد به پاداش هايي كه در دوستي و پيوند با ما نزد توست و براي شادمان نمودن پيامبر تو صلی الله علیه و آله و پذيرفتن فرمان ما و خشمگين ساختن دشمنان ما دارايي خويش را انفاق نموده و به سوي ما رهسپار شده اند و از اين انفاقگري و راهسپاري، خشنودي تو را مي جويند. ☀️ خداوندا! به راستي دشمنان ما بر درآمدن آنان از وطن خرده مي گيرند و اين خرده گيري آنان را از راهسپاري به سوي ما باز نداشته است. پس بر رخسارهايي كه آفتاب رنگش را ديگرگون ساخته رحم آور و بر اين گونه ها كه بر روي مزار امام حسين علیه السلام نهاده شده رحم آور و چشم ها را كه به خاطر محبت به ما اشك از آن جاري شده رحمت كن و اين دل هاي را كه براي ما بي قراري مي كنند و شعله مي كشند رحمت كن! ◾️خدايا اين ناله هاي را كه براي ما سر مي دهند رحمت كن. خداوندا! اين جان ها و پيكرها را به تو سپردم تا در روز تشنگي از حوض كوثر سيرابشان نمايي! راوي گويد: علیه السلام پيوسته در اين را زمزمه مي فرمود...» 📖 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 94 ـ95 🆔 @islam_history
✏️ (علیه‌السّلام) به عبدالله حماد فرمودند: ◾️«به من گزارش رسیده که گروه‌هایی از اطراف کوفه و نقاط دیگر و نیز گروهی از بانوان در نیمه شعبان در کنار تربت پاک بن علیه‌السّلام اجتماع نموده و بر علیه السلام نوحه سرایی کرده و تلاوت می‌کنند و گروهی به نقل داستان و ، و برخی دیگر به مرثیه خوانی مشغول هستند. 💠 حماد عرض کرد: من خود شاهد چنین مراسمی بوده‌ام. 👌 فرمود: خدا را سپاس که برخی از مردم را علاقمند قرار داده تا به مدح و ستایش ما پرداخته و برای ما سوگواری کنند، دشمنان را طعن و مورد اعتراض قرار داده، کارهای زشت و ناپسند آنان را آشکار نمایند. 📚 کامل الزیارات، ص325. 🆔 @islam_history
◾️برای خوشحالی سلام الله علیها به مجلس عزا می رویم... ✏️ عليه السلام در روايتي مي فرمايند: ✨«ما من باك يبكيه الا و قد وصل فاطمة و أسعدها عليه و وصل رسول الله صلي الله عليه و آله و أدي حقنا» 💠 هيچ كس نيست كه براي عليه السلام گريه كند مگر آن كه گريه ي او به عليها السلام مي رسد و حضرت را خوشحال می کند، و همچنین گریه او به صلي الله عليه و آله مي رسد، و حق ما را (در اين باره) ادا مي كند. 📚 بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۰۶. ◾️فرارسیدن ایام عزای سیدالشهدا علیه السلام تسلیت باد. 🆔 @islam_history
📌 نفس عزادار تسبیح است... ✏️ از ابوعبداللَّه علیه السلام روایت آمده که فرمود: ◾️« شخصِ مهموم به خاطر ما که غم و اندوهش از جهت ظلمی است که بر ما رفته نَفَس کشیدنش تسبیح است، و هَمّ او به خاطر أمر ما است... 📚 اصول ، ج۲، ص۲۲۶ باب کتمان ح ۱۶. شیخ کلینی فرموده: محمد بن سعید یکی از راویان این به من گفت: این را با آب طلا بنویس که چیزی بهتر از این ننوشته ام. 🆔 @islam_history
🏴 علیه السلام می فرماید: ◾️«آن کسی که مصائب ما را به یاد آورد و بر مصائب ما بگرید، در با ما و در درجه‌ای که ما هستیم، خواهد بود و کسی که مصیبت ما را به یاد دیگران بیندازد و خود بگرید و دیگران را بگریاند، روزی که چشم‌ها گریان است، چشم او گریان نخواهد بود و کسی که در مجلسی بنشیند که امر ما (مکتب ما) در آن احیاء می‌گردد، روزی که دل‌ها می‌میرد، قلب او نمی‌میرد.» 📚 شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۳۲۹. 🆔 @islam_history
📌 ارزش مجالس اهل بیت علیهم السلام ✅ میسر از حضرت ابی جعفر باقر علیه السلام آورده که گفت: 💠 « به من فرمود: آیا با هم خلوت می‌کنید [و دور از چشم دشمنان می‌نشینید] و برای هم می‌گویید و آنچه معتقد هستید برای هم بازگو می‌نمایید؟ ✏️ عرضه داشتم: آری به خدا سوگند ما با هم در خلوت می‌نشینیم و برای هم حدیث می‌گوییم و آنچه معتقدیم برای هم باز می‌گوییم! 👌 امام باقر علیه السلام فرمود: به خدا سوگند که من دوست داشتم در بعضی از آن جاها با شما می‌بودم، به خدا سوگند که من بوی شما و جانهای شما را دوست می‌دارم، و البته شما بر دین خداوند و دین فرشتگان او هستید، پس با پرهیز از گناه و جدیت در امر دین [ما را] یاری کنید » 📚 اصول ، ج۲، ص۱۸۷، ح ۵. 🆔 @islam_history
📌 ماجرای نبش قبر سلام الله علیها ✍️ ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه سلام الله علیها در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: 💠 جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر عليه‌السلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.» 💠 دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس ، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟! 💠 سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. 💠 صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. 💠 حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. 💠 سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. 💠 سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. 💠 وقت که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. 💠 و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. 💠 دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. 💠 آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سلام الله علیهن را به سید ابراهیم واگذار کرد. 💠 این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: 💠 «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» « آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» 💠 پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. 📚 اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 📚 منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 📚 مقتل جامع مقرم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. 📚 تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳. 🆔 @islam_history