فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿اگر هزار دزد بیرونی بیایند، در را نتوان باز کردن؛
تا از اندرون دزدی یار ایشان نباشد...
(فیه ما فیه، مولوی)
تیزر رمان رفیق؛
روایتی از متن و فرامتن فتنه ۸۸
به قلم فاطمه شکیبا
فردا چهاردهمین سالگرد حماسه نهم دی ماهه؛
بیاید به این مناسبت، یکم از رفیق صحبت کنیم...
از فتنهای که دیگه داره توی خاطرهها کمرنگ میشه؛ و اگه این اتفاق بیفته، باید دوباره تجربهش کنیم...
دوباره سری به رفیق بزنید،
و یک بریده کوتاه از رفیق رو برام بفرستید؛
تا یه مرور کوتاه روی رفیق داشته باشیم...
رمان رفیق:
https://eitaa.com/istadegi/1462
مهشکن🇵🇸
🔰 بسم الله قاصم الجبارین 🔰 📚 داستان بلند #خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️ب
🔰 بسم الله قاصم الجبارین 🔰
📚 داستان بلند #خورشید_نیمه_شب
جلد دوم شهریور
(درام، معمایی، تریلر)
✍️به قلم: فاطمه شکیبا
قسمت 77
⚠️این بخش از داستان دارای قسمتهای ناراحتکننده است⚠️
دادپزشک سرش را به صورت نصفه و نیمه جسد نزدیک کرد. چشمانش را تنگ کرده بود که با دقتتر صورت جنازه را ببیند. درواقع جنازه صورت نداشت. انگار که با یک خط اریب، بیش از نیمی از صورتش را کنده بودند. فقط نیمه راست پیشانی، چشم راست و کمی از گونه راستش سالم مانده بودند. بقیه صورتش پوست نداشت و گوشت و ماهیچههایش متلاشی و له شده بودند؛ طوری که حتی نمیشد جای خالی لبها و بینی و کرهی چشم را دید. ماهیچههای رها شده روی صورت یخ زده بودند. دادپزشک گفت: این بیشتر شبیه جای دندونه، دندونهای تیز. فکر کنم کار ماهیاست.
-ممکنه کار اورکاها باشه؟
-نه، اگه اونا بودن سرش رو کامل میکندن. شاید کار کوسه گرینلنده، یا ماهیهای کوچیکتر.
-شاید اصلا کار ماهیا نبوده باشه.
دادپزشک با قطعیت سرش را تکان داد.
-این مدل زخم اصلا شبیه اثر اشیاء تیز نیست، شبیه اثر چکش و این چیزها هم نیست.
دادپزشک نگاهی به بقیه قسمتهای جسد انداخت. زخمهایی مشابه زخم صورت در چند قسمت دیگر بدنش دیده میشدند؛ مخصوصا سر انگشتانش. گوشت سر انگشتان و دستش خورده شده بودند. دادپزشک گفت: هیچکدوم اینا کار یه آدم نیست. جسدش گیر ماهیای گرسنه افتاده.
مامور گفت: یکم عجیب نیست که صورت و نوک انگشتهاش از بین رفتن؟ یعنی دقیقا قسمتهایی که میشه باهاش هویت رو تشخیص داد؟
دادپزشک شانه بالا انداخت.
-این قسمتها از لباس بیرون بودن. طبیعیه که بهشون حمله بشه.
لبخند زد و ادامه داد: شایدم ماهیا میخواستن با این کار هویت قربانیشون رو قایم کنن، ولی نمیدونستن برای تشخیص هویت میتونیم از دیانای استفاده کنیم!
دادپزشک خواست به شوخیاش بخندد، ولی مامور در خنده همراهیاش نکرد و دادپزشک هم خندهاش را خورد.
___________
اورکا: نهنگ قاتل.
قسمت اول رمان:
https://eitaa.com/istadegi/9527
⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمیباشد⛔️
#مه_شکن ✨
🌐https://eitaa.com/istadegi
مهشکن🇵🇸
سلام مربوط به یه ماجرای غمانگیز توی رمان خط قرمزه... یعنی یادآور اون ماجراست.
خود منم حس میکنم چندین سال موقع نوشتن خط قرمز بزرگتر شدم...
مهشکن🇵🇸
🌿اگر هزار دزد بیرونی بیایند، در را نتوان باز کردن؛ تا از اندرون دزدی یار ایشان نباشد... (فیه ما فیه،
سلام
درسته
هزینههای فتنه ۸۸ انقدر سنگین بود که ما هنوز هم داریم هزینه اون فتنه رو میدیم.
از هتاکی به مقدسات و تفرقه بین مردم و کشته شدن افراد بیگناه و تحریم و توقف حرکت رو به رشد اقتصاد کشور و... که بگذریم،
فتنه ۸۸ ضربه بزرگی به مشارکت انتخاباتی مردم زد.
انتخابات ۸۸ یکی از پرشورترین، سالمترین و رقابتیترین انتخاباتها در تاریخ این کشور بود و خیلی خوب پیش رفت، مشارکت بسیار بالایی داشت.
این انتخابات در جای خود یه عید بود برای کشور، عیدی که عزا شد.
دشمن با تشکیک توی انتخابات، اعتماد و امید رو هدف گرفت؛ از اون بدتر: جمهوریت و قانونمندی در کشور رو هدف گرفته بود.
رهبری با تدبیر خودشون سعی کردند جلوی این ضربات رو بگیرند که تا حد زیادی موفق بودند؛
ولی آخرش، دشمن تلاشش این بود که انتخابات دیگه انتخابات نشه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿اگر هزار دزد بیرونی بیایند، در را نتوان باز کردن؛
تا از اندرون دزدی یار ایشان نباشد...
(فیه ما فیه، مولوی)
تیزر رمان رفیق؛
روایتی از متن و فرامتن فتنه ۸۸
به قلم فاطمه شکیبا
امروز چهاردهمین سالگرد حماسه نهم دی ماهه؛
بیاید به این مناسبت، یکم از رفیق صحبت کنیم...
از فتنهای که دیگه داره توی خاطرهها کمرنگ میشه؛ و اگه این اتفاق بیفته، باید دوباره تجربهش کنیم...
دوباره سری به رفیق بزنید،
و یک بریده کوتاه از رفیق رو برام بفرستید؛
تا یه مرور کوتاه روی رفیق داشته باشیم...
رمان رفیق:
https://eitaa.com/istadegi/1462