eitaa logo
جهاد تبیین
75 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (ع) چه گفتارى دارند؟ (بخش اول) 🔸سخنان درباره (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود: 1⃣حاکم نیشابورى و ابو یعلى و حموینى و ابن عساکر و ابن حجر و خوارزمى و دیگران نیز نقل کرده اند که: «براى هیچ کس به مقدار آنچه براى (عليه السلام) رسیده وجود ندارد». [۱] 2⃣و نیز از اسماعیل قاضى و نسائى و ابوعلى نیشابورى و محبّ الدین طبرى نقل شده که گفته اند: «در حقّ هیچ یک از صحابه به مقدار آنچه در شأن (عليه السلام) از احادیث حَسن وارد شده، نقل شده است». [۲] 3⃣ابن ابى الحدید مى گوید: «اما ، در و و و به حدّى است که نمى توان متعرض آن شده و آن را بیان داشت...». [۳] وى همچنین مى گوید: «چه بگویم درباره که و مخالفانش اقرار به او کرده، و نتوانسته اند را انکار نموده و را کتمان کنند... چه بگویم درباره کسى که هر به او نسبت داده مى شود، و هر فرقه اى به او منتهى مى گردد، و هر طایفه اى او را به خود جذب مى کند. پس او رئیس و است...». [۴] 4⃣فخر رازى مى نویسد: «من اقتدى فی دینه بعلى فقد اهتدى؛ لانّ النبىّ (ص) قال: اللهم ادر الحق معه حیثما دار؛ [۵] هر کس در دین خود، (عليه السلام) را خود قرار دهد، همانا شده است؛ زیرا (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوندا! هر کجا باشد، را بر محور وجودش بچرخان». 5⃣احمد بن حنبل مى گوید: «ما روى لأحد من اصحاب رسول الله (ص) من الفضائل الصحاح ما روى لعلى بن ابى طالب؛ [۶] براى هیچ یک از اصحاب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از صحیح السند به مقدار آنچه براى نقل شده، نرسیده است». 6⃣محمد فرید وجدى دانشمند مشهور مصرى مى گوید: «صفاتى در وجود (عليه السلام) گرد آمده که در دیگر خلفا نبود. (عليه السلام) را بود که از دوستى و به دنیا خود را تهى کرده بودند. یارانى که کمتر از انصار پیغمبران نبودند، و (عليه السلام) را از جان شیرینى که کالبدشان را زنده نگه مى داشت دوست تر مى داشتند». [۷] 7⃣عبدالفتاح عبد المقصود، استاد دانشگاه اسکندریه و نویسنده مشهور مصرى مى گوید: «از این رو، بعد از (صلی الله علیه و آله) کسى را ندیده ام که باشد پس از او قرار گیرد، یا بتواند در ردیفش بیاید، جز و برگزیده پیامبر (صلی الله علیه و آله) یعنى (عليه السلام). و من در این سخن به طرفدارى تشیّع وارد نشدم، بلکه این نظرى است که به آن گویا است. ، برترین مردى است که مادر روزگار تا پایان عمر خود نزاید، و اوست که هر گاه به جست و جوى اخبار و گفتارش برآیند، از هر خبرى براى آنان شعاعى مى درخشد. آرى، او مجسمه اى از است که در قالب بشریّت ریخته شده است...». [۸] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۰۷؛ طبقات الحنابله، ابویعلى، ج۱، ص۳۱۹؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۳۷۹؛ ترجمه امام على (ع)، ابن عساکر، ج۳، ص۶۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ [۲] الریاض النضرة، ج۲، ص۲۱۳؛ صواعق المحرقة، ص۱۱۸؛ فتح البارى، ج۷، ص۵۷؛ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹؛ [۳] شرح ابن ابى الحدید، ج۱، ص۵؛ [۴] همان، ص۶؛ [۵] تفسیر فخر رازى، ج۱، ص۱۱۱؛ [۶] شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹؛ [۷] دائرة المعارف فرید وجدى، ج۶؛ [۸] تقریظ الغدیر، ج۶ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳
⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره فضائل بى شمار «امام على» (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸سخنان درباره (عليه السلام) بیش از آن است که در این مختصر ذکر شود، امّا براى نمونه به برخى از مهم ترین سخنان آنان اشاره مى شود: 1⃣استاد خالد محمّد خالد مصرى مى گوید: «چه مى گویید در حق کسى که (صلی الله علیه و آله) او را از بین اصحابش انتخاب نمود، تا آنکه در برادرش باشد. چقدر ابعاد و اعماق آن حضرت گسترده بود که (صلی الله عليه و آله) او را بر سایر صحابه مقدم داشته و به عنوان برادر برگزیده است». [۱] 2⃣خانم دکتر سعاد ماهر محمّد مى نویسد: (عليه السلام) بى نیاز از ترجمه و است. و بس است ما را از تعریف او، این که آن در شد، و در تربیت یافت و تحت قرار گرفت». [۲] 3⃣استاد عباس محمود عقّاد نویسنده معروف مصرى مى گوید: « (عليه السلام) در خانه اى تربیت یافت که از آنجا به گسترش یافت...». [۳] 4⃣دکتر محمّد عبده یمانى درباره حضرت مى گوید: «او بود که از اش در دامان (صلی الله علیه و آله) پرورش یافت و تا آخر عمر، آن حضرت را رها نساخت». [۴] او همچنین مى گوید: « - ، صاحب مجد و یقین، دختر بهترین فرستادگان - «کرّم الله وجهه» کسى است که براى هیچ بتى تواضع و فروتنى نکرد». [۵] 5⃣استاد احمد حسن باقورى، وزیر اوقاف مصر مى گوید: «اختصاص (عليه السلام) از بین صحابه به جمله «کرّم الله وجهه» به این جهت است که او هرگز بر هیچ بتى سجده نکرده است...». [۶] او همچنین مى گوید: «اگر کسى از تو سؤال کند به چه جهت مردم (عليه السلام) را دوست مى دارند؟ بر تو است که در جواب او بگویى: بدان جهت که (عليه السلام) را دوست دارد». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فی رحاب على (ع)؛ [۲] مشهد الامام على (ع) فى النجف، ص ۶؛ [۳] عبقریّة الامام على (ع)، ص ۴۳؛ [۴] علّموا اولادکم محبّة آل بیت النبى(ص)، ص ۱۰۱؛ [۵] همان؛ [۶] على (ع) امام الائمة، ص ۹؛ [۷] همان ص ۱۰۷ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، ص ۱۳
⭕️حس اعتماد به نفس‏ 🔹امروز علمای و چقدر کوشش می‌کنند که به اصطلاح حس را در انسان بیدار کنند و بجا هم هست. اعتماد به نفسی که در بیدار می‌کند این است که انسان را از هرچه، غیر است از بین می‌برد و به هرچه انسان بخواهد امید ببندد از راه عمل خودش باید امید ببندد، و همینطور پیوند انسان با هر چیز و هر کس از راه است. 🔹شما نمی‌توانید با صلی الله علیه و آله و سلم مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌توانید با علیه السلام مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌ توانید با سلام الله علیها مرتبط باشید جز از راه ؛ یعنی برای پیوند و ارتباط با پیامبر و اهل بیتش همه راه‌ها جز راه عمل را بسته است. 🔹حدیثی از صلی الله علیه و آله الآن یادم آمد و یادم هست که در ۱۷ - ۱۸ سال قبل که این حدیث را خواندم تحت تأثیر آن قرار گرفتم و دیدم براستی در زندگی صلی الله علیه و آله چه تابلوهای عجیبی پیدا می‌شود که در تاریخ زندگی احدی چنین تابلوهایی و چنین و پرمغزی را نمی‌توانید پیدا کنید. 🔹وقتی انسان فکر می‌کند و می‌بیند که یک مرد امّی در چنان محیطی این طور جمله‌ها در زندگی خودش ساخته است غرق در حیرت می‌شود، و جز اینکه به او اقرار کند راه دیگری ندارد. این حدیث را در کتاب‏ داستان راستان‏ هم نقل کرده‌ام. حدیث این است: صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرت‌ هایی که با اصحابشان می‌رفتند (نقل نشده که در کدام مسافرت بوده است) موقع ظهر که شد دستور دادند قافله پایین بیایند. 🔹هر کسی از مرکب خودش پایین آمد، صلی الله علیه و آله هم پایین آمدند و جهتی را گرفتند و به آن سو رفتند. اصحاب فکر کردند که لابد حضرت برای قضای حاجت به آن سو می‌روند. ولی دیدند حضرت پس از آنکه مقداری از شتر خودشان دور شدند برگشتند. خیال کردند که حضرت این محل را مناسب فرود آمدن تشخیص نداده‌اند و آمده‌اند دستور دهند که برویم در جای دیگری پایین بیاییم. 🔹حضرت در حالی که به طرف مرکب خودشان برمی‌گشتند با احدی حرف نمی‌‏زدند. آمدند تا به مرکب خودشان رسیدند. اصحاب دیدند که حضرت دست بردند در خورجین و توبره ‏ای که بر شترشان بود و عِقال، یعنی زانوبند شتر را بیرون آوردند و با آن زانوهای شترشان را بستند و بعد دوباره به راه قبلی خودشان رفتند. فهمیدند که این راه دور را حضرت برگشتند که زانوبند شتر را ببندند. کار به این کوچکی!! عرض کردند: یا رسول الله! اگر شما برای انجام چنین کاری برگشتید چرا به ما فرمان ندادید؟! 🔹این اصحابی که فدایی هستند و اگر پیغمبر بگوید در دریا یا آتش بروید فوراً می‌روند، اینها که جلو شمشیرها می‌روند و افتخارشان این است که فرمان صلی الله علیه و آله را اجرا کنند عرض کردند: یا رسول الله! چرا از دور فرمان ندادید که ما این کار را بکنیم؟حضرت فرمودند: «لا یسْتَعِنْ احَدُکمْ مِنْ غَیرِهِ وَ لَوْ بِقَضْمَةٍ مِنْ سِواک»؛ هرگز از دیگران در کارها کمک نجویید، و لو برای یک امر باشد، و لو برای اینکه یک مسواک از دیگران بخواهید. 🔹یعنی را تا آن حدی که برای شما ممکن است و می‌توانید انجام دهید، از دیگری نخواهید که برایتان انجام دهد. ببینید چقدر بجا! حالا اگر همین جمله را یک وقتی بالای منبر گفته بود، اینقدر اثر نمی‏ بخشید. این جمله را در وقتی می‌گوید که خودش اول می‌کند. غرضم این جهت است که یکی از اصول که تفکر اسلامی را زنده می‌کند، عمل و به است. 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ - ۵۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید آیت الله مطهری