بسم الله الرحمن الرحیم
#چهار_شنبه_های_امام_رضایی
#غزل_رباعی
ای آن که کاروبار تو مشکلگشایی است
در آستان لطف تو کارم گدایی است
از بس که مهربان و رئوفی؛ برای تو
فرقی نکرده است که زائر کجایی است
دیدیم در نگاه بلند کبوتران
در این حریم اوج اسارت، رهایی است
ما صافوساده در طلب دیدن توایم
آقا قبول کن، دل ما روستایی است
دلهای عاشقان بلادیدهی تو را
از هرچه غیر دوست امید جدایی است
ما از عدم به عشق تو رفتیم تا وجود
پیش از الست قدمت این آشنایی است
تنها نه این که حج فقیرانی ای امام
هرکس که زائر تو شود کربلایی است
با دست خالی آمدم و دست پُر شدم
سهم من از زیارت تو این رباعی است؛
"دل خسته و روسیاه، با بار گناه
افتاده دلم به راه، با بار گناه
چون ذره پِیِ کسب فروغ از خورشید
رفتم به پناه شاه، با بار گناه"
#مجتبی_خرسندی
هرکه شد در عمر خود یکبار مهمانِ علی
دل به دستش داد و شد همواره حیرانِ علی
عاشقش شد! خاطرش را خواست و بود از ازل
جان پیغمبر دمادم بسته بر جانِ علی
پیشِ من از سفره های این و آن حرفی نزن
چون که می سازد به من تنها فقط نانِ علی
داد انگشتر بدونِ وقفه در حال رکوع
بیشتر از سطح درک ماست احسانِ علی
بی خبر، آهسته، نیمه شب، بدون های و هو
بود بی رنگ و ریا احسانِ پنهانِ علی
نیست شکی در مسلمان بودنم اما هنوز
می خورم حسرت که باشم کاش سلمانِ علی
سنجشَش در حشر بی تردید حبّ فاطمه ست
نقش بسته ذکر یا زهرا به میزانِ علی
تا خدا عشق مرا نسبت به خود باور کنَد
می خورم سوگند در محشر به قرآنِ علی
دور تا دور ضریحش، دور تا دورِ نجف
شد معطر امشب از عطر گریبانِ علی
تشنهٔ ایوان طلایم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم بوسه ها از پایِ ایوانِ علی!
#مرضیه_عاطفی
قسم برخداوند باری تعالی
که فیضِ عظیمش شده شامل ما
خداوند منان خداوند سبحان
خداوند عالی خداوند اعلا
خدای زمان و خدای جهان و
خدای مسیحا و یعقوب و موسی
به اذن خدا و به اذن رسولش
کنم مدح حیدر کنم مدح مولا
خدای سماوات و کل ممالک
نوشته علی را به عرش مُعلا
جهانم بدون الف بود بی او👈(جهنم)
ز یُمن قدومش جهان شد مصفّا
و آن روز شد سرآغاز دنیا
ترک خورد کعبه علی شد هویدا
علی بوده محور علی بوده صفدر
علی بوده والی علی بوده والا
علی بی نهایت علی تا قیامت
علی با ولایت علی شاه عقبی
علی ماه عالم علی شاه عالم
علی نور حق است و هم کفوِ زهرا
علی سوز و سازم قنوت نمازم
و من همچو قطره علی همچو دریا
علی در عیان و علی در زمان و
علی در سما و علی هست هر جا
علی بوده قاهر علی بوده قادر
علی در نهان و علی بوده پیدا
علی فیض دائم امیرِ عوالم
به حق و عدالت علی داده معنا
علی عشق یزدان علی شاه مردان
علی شیر غران علی خصم اعدا
علی نوح و آدم علی نفس خاتم
علی نور ایمان علی زهد و تقوا
علی دست هو بود و سرمست هو بود
نبوده جدا از خداوند یکتا
علی تار و پودم وَ ذکر سجودم
اگر شیعه هستم علی کرده امضا
علی رهنمایم علی مقتدایم
علی شد دلیلش سرم بوده بالا
علی فوق هر نور علی امپراطور
به کل دو گیتی علی بوده مأوا
علی کلّ قرآن علی آلِ عِمران
علی مُلک و انسان و یاسین و طاها
علی بوده ساغر علی بوده منبر
به کل عوالم علی بوده سرور
علی آفتاب و علی بوتراب و
علی جان سلمان علی عشق بوذر
علی راز خلقت علی اوج غیرت
علی بوده اول علی هست آخر
علی بوده سلطان به مُلک سلیمان
علی بوده والی علی بوده رهبر
نبوده به عالم یلی همچو حیدر
شه بی بدیل و امیر دلاور
شهی که بُوَد قدرت بازوانش
ز نیروی صد شیر جنگی فراتر
شهی که بُوَد فاتح بدر و خندق
یلِ کل یل ها و فَتّاحِ خیبر
به لطف مدامش شده قسمت من
که گردیده ام از غلامان قنبر
#مجید_مرادزاده
برایِ خویش، اگر در جهان هدف دارم
نظر به درگهِ شاهنشهِ نجف دارم!
شکوه و شور تویی، در دو روزِ این دنیا
مرا ببخش، اگر حسرتِ علف دارم
اگر، امیر بخوانم تو را، یقین دارم
در این عقیدهی خود بر جهان، شرف دارم
بر این عقیده بمانم، چه باکی از اشرار
پس از رسول، علی را فقط، طرفدارم
محبتِ علی و آلِ او، به دل دارم
بیا ببین، که چه عشقی میانِ کف دارم
اگرچه، بارِ گناهم، کشیده سر به فلک
اگرچه لغزش و عصیان، معالاسف دارم،
علی امامِ من است و به روزِ حسرتِ خَلق
میانِ سینه، ندارم غمی؛... شَعَف، دارم
#عادل_حسین_قربان
علی جان پیمبر بود و جانان پیمبرها
علی آقای سلمان بود و مولای ابوذرها
بچرخاند خدا خورشید را دور سر ماهش
به قربان رجب اردیبهشت و مهر و آذرها
علی نور خدا روی زمین بود و نمی باشد
تفاوت بین اصغرها و اکبرها و حیدرها
اگر پرده نمی انداخت بر ذاتش خداوندش
گمانم فاش می خواندند رَبَّش روی منبرها
ندارد احتیاجی بر من و امثال من وقتی
کنیز و خادمش هستند اسماها و قنبرها
علی در بدو دنیا آمدن کعبه قُرُق کرده
برایش کار دشواری نبوده فتح خیبرها
#علیرضا_وفایی_خیال
دیوانگی در عشق اصلا دلبخواهی نیست
پس در حقیقت های عالم اشتباهی نیست
از پیچ و تاب گیسوانت خوب فهمیدم
غیر از مسیر مستقیمت هیچ راهی نیست
ما را گداییِ سَرِ کوی تو آقا کرد
هر تاج داری لایق این پادشاهی نیست
چاهی که با آن درد و دل کردی یقین دارم
حتی کبوترهای آن عرشی ست« چاهی» نیست
در برکه ی روز غدیرت اهل دل دیدند
غیر از جمال دل ربایت هیچ ماهی نیست
آیا به جز حب تو در عالم ثوابی هست؟؟
وقتی به جز بغض تو در عالم گناهی نیست
جایی که ابروی تو خود میزان اعمال است
شیوا تر از لب های تیغت دادخواهی نیست
#علی_اصغر_یزدی
صاحب اسرار «سُبْحانَ الّذي أَسْرى» علیست...
بین آیات الهی، آیت کبری علیست
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست
در کمال بندگی یکتای بیهمتا علیست
حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا»
حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علیست
آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است
ای مسلمانان به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علیست...
سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن
چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علیست...
«اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ»
در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علیست
از «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَمَ» بپرس
تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علیست
آسمان «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه»
سفرهدار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علیست
نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است
«عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علیست
لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»
در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علیست
در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل»
رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علیست
اختر تابندۀ «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى»
ماه ظلمتسوز «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى» علیست...
نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او
باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علیست
روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر
صاحب قدر و معارج، شاهد إسری علیست
عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام
زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علیست
«یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم»
یا الهی! مظهر اسمائک الحسنی علیست
یاد او «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند
در نماز قرب ذکر الله اکبر یا علیست
سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد
رازدار «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علیست
بشنو از احمد حدیث «حیثما دار» علی
تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علیست
تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد»
بهترین توصیف فتحش «لا فتی الا علی»ست
ذوالفقار، اثبات حق و نفی باطل میکند
بیگمان فاروق اعظم در جهان تنها علیست...
#سید_محمدرضا_یعقوبی_آل
باران شدی تا نام تان دریا نوشتند
گفتند طهَّرنا و تطهیرا نوشتند
چون بای بسم الله رحمان الرحیمی
تفسیرتان را علّم الاسما نوشتند
شایسته اش بودی که در ایوان قدسی
نامت علی عالی اعلی نوشتند
گفتند کرّمنا و فضّلنا، سرودند
خواندند رزّقنا و اعطینا ،نوشتند
هر جا که نام از احمد آمد نامتان را
چون ماه تابان با خطی خوانا نوشتند
در نجم و در نور از شما پنهان سرودند
در یطعمون ..از نذرتان پیدا نوشتند
آن قدر محبوبی که نامت را ملائک
مابین نام احمد و زهرا نوشتند
در پرتوی از نور مصباحٌ زُجاجه
والشّمس رویت را چنان زیبا نوشتند
قدّوسیان مدهوشتان از روز آغاز
آن جا که نستعلیق نامت را نوشتند
لیثُ الحجازی چون که حیدر نام داری
در لافتیٰ بر نامتان الّا نوشتند
تقریر شیوایی قرآنی علی جان
آن جا که رتّلناهُ ترتیلا نوشتند
نام تو از روز ازل پیوسته جاری ست
آن جا که مَجراها و مُرساها نوشتند
آن قدر بلّغنا و انزلنا سرودند
آن قدر کرّمنا وکرّمنا نوشتند
یعنی تو را بر اهل عالم هدیه دادند
یعنی تو را در عشق استثنا نوشتند
هم نفس پیغمبر شدی هم جان زهرا
تا این که نامت را ذوی القربی نوشتند
حیدر شدی تا در گشایی روبرویم
نوکر شدم تا مدحت از مولا بگویم
گفتم علی اما زبان لکنت گرفته ست
گفتم علی دیدم جهان لکنت گرفته ست
اصلا" نفهمیدم که مدحت کار من نیست
در وصف تان هفت آسمان لکنت گرفته ست
ای آیت الکبرای قرآن ای علی جان
طاها و ابراهیم و لقمان ای علی جان
نوکر شدم یک عمر در یادت بسوزم
نوکر شدم در عشق اولادت بسوزم
از عشقتان آقا زبان آتش گرفته ست
با یادتان در جسم و جان آتش گرفته ست
آن قدر سنگین است نامت بر وجودم
تا نامتان بردم دهان آتش گرفته است
خیر العمل یعنی شما را دوست داریم
یعنی نجف را کربلا را دوست داریم
آهو شدیم آقا ضمانت کرد ما را
ما هم علی موسی الرضا را دوست داریم
بگذار در مصراع پایانی بگوئیم
ما جمکران را ،سامرا را دوست داریم
#علی_کفشگر
منی که از ازل از یا علی سرشار و لبریزم
دلم می خواهد از این شهر بغض آلود بگریزم
گریزم از دل این شهر آن جا که علی باشد
همان جایی که دل با یاد حیدر صیقلی باشد
همان جایی که سلطانش دل از پیغمبرش برده
همان شهری که بر درگاه او یا فاطمه خورده
همان جایی که فرقی نیست بین سائل و شاهش
همان جا که رسد تا عرش اعلا مقصد راهش
روم آن جا که جبرائیل باشد مست ایوانش
چنان موری شوم سرمست الطاف سلیمانش
اگر چه بنده ی آلوده ام عبد گنهکارم
قسم بر عین و لام و یا علی را دوست می دارم
علی را دوست می دارم که او دست خداوند است
به هر کوی و گذر بنگر علی مست خداوند است
علی حبل المتین آری علی یعسوب دین باشد
فقط حیدر فقط حیدر امیرالمؤمنین باشد
زبان واژه در مدح علی همّیشه سر در گم
علی خاکی ترین افلاکی خاک است ای مردم
فضیلت های حیدر را خداوند جلی داند
که احمد وقت معراجش دمادم یا علی خواند
علی صفدر ، علی نفس پیمبر ، حضرت حیدر
کسی که پیشوای روسپیدان است در محشر
علی مظلوم اما ظلم را در بند خود کرده
به شمشیرش دمار از دشمنان دین در آورده
چنان در های و هوی معرکه حیدر سر اندازد
که جبرائیل در وقت تماشایش پر اندازد
به غیر از مرتضی که هست نامی تر ز نامی ها
کجا شاهی بود همسفره ی قشر جزامی ها
برای سائلان در سفره اش او بهترین دارد
کسی که از برای خود فقط نان جوین دارد
نفس با یاد حیدر تا که بالا رفت ، بالا رفت
عمل با عشق حیدر سوی زهرا رفت ، بالا رفت
به عشق مرتضی الیوم اکملتم خدا داده
و یا آیات - من یشری - برای او فرستاده
بخوان تا که فلانی بشنود او کیست ای مردم
به جز حیدر امیرالمؤمنینی نیست ای مردم
همیشه مرتضی حق است ، غیر از او بود باطل
که شد دین خداوند جلی با مرتضی کامل
در آن هنگامه ای که خفت حیدر جای پیغمبر
محمد گشت ابراهیم و اسماعیل شد حیدر
نبی همیشه آرام است تا حیدر به بر دارد
که او خیرالنسا دارد که او خیرالبشر دارد
گره وا می کند آری صد و ده بار یا حیدر
چنان ذات خدا گویم و ما ادریک ما حیدر
#ناصر_شهریاری
در الفبا از الف تا حرف یا یعنی علی
نقطه ی آغاز قرآن زیر با یعنی علی
آفرینش را علی آغاز و پایان است و بس
ابتدا یعنی علی و انتها یعنی علی
نوح کشتیبان نمی شد ، نوح کشتی ساز بود
کشتی از طوفان گذشت و ناخدا یعنی علی
بی علی آتش جهنم با علی آتش بهشت
با خلیل الله کرد آتش وفا یعنی علی
دستگیر هر اولوالعزم است موسی هم اگر
اژدهای معجز آورد از عصا یعنی علی
این که می گوییم : پیغمبر ، شباهنگام بود
در حرا گرم تکلم با خدا یعنی علی
گفت : اقرا باسم ربک ، در جواب جبرئیل
این که گفت احمد علی جان پیش آ ، یعنی علی
نفس پیغمبر علی و نفس حیدر مصطفی
مرتضی یعنی محمد مصطفی یعنی علی
پنج تن زیر کسا جمعند یعنی فاطمه
فاطمه در راه حیدر شد فدا یعنی علی
هرچه را حیدر بخواهد می پسندد فاطمه
هل أتی زهراست آری هل أتی یعنی علی
حق علی احمد علی حیدر علی زهرا علی
کُلُهُم نورند از این رو مجتبی یعنی علی
با شکستن می شود تکثیر هر آئینه ، پس
ای برادر ترجمان کربلا یعنی علی
#محسن_ناصحی
کمانِ ابرویِ دلبر، شکار می خواهد
ذبیح می طلبد؛ جان نثار می خواهد
مجال عرضه ی بی دست و پایی ما نیست
شراب عشق علی کُهنه کار می خواهد
رسیده سائل و از او نگین طَلب کرده
رسیده میثم تمار و دار می خواهد
علی معلم تدریس «قاب قوسین» است
فقیرِ کاهلی از او "انار" می خواهد!؟...
شکوهِ پرچمِ ایوان طلای او از باد
نوای هوهوی بی اختیار می خواهد
چه ظلم ها که بر او روزگار آورده
چه صبرها که از او روزگار می خواهد
علی کسی ست که "مرحب" مقابلش از ترس
به تنگ آمده، راه فرار می خواهد
نخواست دشمن او والی ولایت را
نخواست آن چه که پروردگار می خواهد
علیست نام خدا در شناسنامه ی عشق
مرا ببخش! دلم گَه گُدار می خواهد -
- که جای کعبه به صحن نجف کنم سجده
جنون بندگی ام، سنگسار می خواهد
قسم به لوح و قلم هر بلند بالایی
ز خاک پای علی اعتبار می خواهد
شبیهِ کاه رسیده اُحد مقابل او
برای کوه شدن، اقتدار می خواهد
چهار فصل دلم را خدا به لطف علی
بهار خواسته است و بهار می خواهد
خیال خال علی خواب مَخمَلی را بُرد
که این معادله، شب زنده دار می خواهد
به کوه کندن فرهاد غبطه خواهم خورد
که شهد عشق علی پشتکار می خواهد
فقیر و خسته و درمانده و پریشانم
چه عاشقانه مرا زلف یار می خواهد
تمام هستی خود را که باختم، گفتم:
چه چیز دیگری از من قمار می خواهد؟! ...
اگر که پاسخ من را به تیغ هم بدهد
ببوسم آن چه لب "ذوالفقار" می خواهد
چه عیب اگر که به انگور دست ما نرسید
امیر، عاشق خود را خمار می خواهد
ادامه دادن این شعر کار شاعر نیست
حِسان و حِمیَری و شهریار می خواهد
شبیه حضرت آدم همیشه عاشق او
کنار صحن و سرایش مزار می خواهد
دعای آخر عشاق او فقط فرج است
ظهور صاحب مان، انتظار می خواهد ...
#علی_اصغر_یزدی
جز او کسی لیاقت حیدر شدن نداشت
شایستگی فاتح خیبر شدن نداشت
دُرّ نجف اگر به علی منتسب نبود
باور کنید ارزش گوهر شدن نداشت
تردید نیست گنبد حیدر اگر نبود
اصلا دلی هوای کبوتر شدن نداشت
چون روز روشن است، که جز مرتضی کسی
با احمد افتخار برادر شدن نداشت
با اذن فاطمه ست اگر "حیدری" شدیم
ورنه کسی اجازه ی نوکر شدن نداشت
فریادهای "أَيْنَ تَفِرّوا" گواه بود
با او کسی توان برابر شدن نداشت
حیدر شدن که جای خودش؛ در مقام قرب
حتی کسی لیاقت قنبر شدن نداشت
#احسان_نرگسی