کی می رسد؟
یا رب آن آرام جان، روح و روان کی می رسد؟
بارالها، پیشوای انس و جان کی می رسد؟
یا رب آن میراث دار انبیا و اولیا
آخرین موعود جان این جهان کی می رسد؟
یا رب آن ماه منیر آسمان عاشقی
عاشقان را روشنای آستان کی می رسد؟
یا رب آن کس که نشانش کس نمی داند کجاست
آن امید عاشقان بی نشان کی می رسد؟
یا رب آن شعر رهایی از قیود بندگی
شاهبیت شعر ناب شاعران کی می رسد؟
یا رب آن تنها گل نشکفته فصل بهار
تا بگیرد زردی از فصل خزان کی میرسد؟
یا رب آن خورشید پشت ابر پنهان از نظر
آن که از چشمان یاران شد نهان کی می رسد؟
یا رب آن پایان فصل بی قرار انتظار
بار الها مهدی صاحب زمان کی می رسد؟
محمدعلی یوسفی
کی میایی ؟
ای آفتاب عالم آرا کی میایی
مرد عبور از شام یلدا کی میایی
یک صبح جمعه وعده ی سبز ظهور است
ما بر سر عهدیم مولا کی میایی
تقویم ها هر هفته اش یک جمعه دارد
از این همه جمعه بفرما کی میایی
عطر نفس هایت نسیم آرزوهاست
تا باغ جان گردد شکوفا کی میایی
فیض حضورت چشم های منتظر را
هم فال باشد هم تماشا کی میایی
" فتح المبین" در برق شمشیر تو پیداست
با پرچم انا فتحنا کی میایی
در ساحل غم ندبه خوان انتظارم
پهلو زند چشمم به دریا کی میایی
امروز و فردا میکنی مثل همیشه
مردیم از این امروز و فردا کی میایی
لطف نگاهت جابر العظم الکسیر است
جان داروی پهلوی زهرا کی میایی
یاد خرابه کردم آنجا که رقیه
هی گریه کرد و گفت : بابا کی میایی ?
کمیل کاشانی - ۱۳۹۵
حماسه حضور
دوباره عزیزان من بهمن است
شکوه سرافرازی میهن است
بیاییم ، فردا همه باشتاب
به نام وفا داری انقلاب
بیاییم ،فردا،به عشق امام
به ره پویی رهبر نیک نام
بیایید فردا به رسم حضور
برای حماسه،برای غرور
بیایید تا دست در دست هم
بریزیم ،بیگانگان را به هم
بیایید ، تا شور ،برپاکنیم،
بد اندیش را پست و رسوا کنیم
که ماها ،همه از هم و با همیم
شریکان شادی و روز غمیم
جوانان ایران ، همه سربه سر
همه دختران نجیب و پسر،
همه اهل و فرزند این خانه اند
مپندار ، از جنس بیگانه اند،
اگر انتقاد است، باشد، بجاست
که آن گفتمان است،در بین ماست
یقین اهل آشوب ، بیگانه است
ویا ،یاربیگانه،دیوانه است
دوباره،حماسه،دوباره حضور
دو باره شعارو دوباره شعور
بیایید با پرچم با شکوه
دوباره به میدان به مانند کوه
بیاییم برلب ،سرود وطن
بخوانیم سرسبزی این چمن
که ایران و اسلام پاینده باد
به حکمت،به مردانگی زنده باد
سید ابراهیم سجادی زاده.گنبد کاووس
#شعر_آئینی
#غزل
قصه آزادی
بهار می شکفد در هوای آزادی
بیا ترانه بخوان پا به پای آزادی
نسیم صبح که دستانسرای باغچه هاست
غزل سروده چه زیبا برای آزادی
به خسته بال و پرِ گوشه قفس ماند
کسی که بی خبر است از صفای آزادی
بپرس قصۂ آزادی از کبوترها
که می پرند رها در فضای آزادی
خوشا به حال شهیدان که بسته اند احرام
به حج عشق و وفا در منای آزادی
به خیر ، باد بزرگی که در تَمَوُّج نور
به روز حادثه شد ناخدای آزادی
به برگ برگ شقایق نوشته با خط خون
که مرگ سرخ بود خونبهای ازادی
حسین خون خدا این قضیه ثابت کرد
نمیرد آنکه شود جانفدای آزادی
از انجماد و فروماندگی شود بیزار
«کمیل» هر که شود آشنای آزادی
#کمیل_کاشانی - ۱۳۷۵
#قدرت_مقاومت_ملت_ایران
#انقلاب_اسلامی
#شعر_پایداری
موجیم و پرخروش و روان ایستاده ایم
باغیم و روبه روی خزان ایستاده ایم
یک عمر در مقابل طوفان فتنه ها
چون کوه با تمام توان ایستاده ایم
غافل نمی شویم دمی از دسیسه ها
ما مثل تیر پشتِ کمان ایستاده ایم
بار نهال و نخل کهنسال ما یکی است
با ریشه ایم و پیر و جوان ایستاده ایم
در ما شکوه نعره ی الله اکبر است
مثل مناره های اذان ایستاده ایم
همواره زنده ایم و دمادم تپنده ایم
باور مکن که از ضربان ایستاده ایم
گفتند با گذشت زمان خسته می شوید
ماروی شانه های زمان ایستاده ایم
دشمن به نیش و دوست به زخم زبان زند
با هر چه نیش و زخم زبان ، ایستاده ایم
دشمن خیال خواری ما را به گور برد
تا مرگ پای عزتمان ایستاده ایم
گاهی همین گذشتن ما ایستادگی است
وقتی گذشته ایم ز جان ایستاده ایم
گاهی خروش و گاه سکوت است رزم ما
یعنی که آشکار و نهان ایستاده ایم
ما عاقبت به چشمه ی خورشید می رسیم
هر لحظه هر کجای جهان ایستاده ایم
شاعر: #هادی_ملک_پور
چند رباعی زیبا..
🌺🌺 ایران🌺🌺
«جمهوری اسلامی ایران حرم است»
چون رهبرش از جنس سخا و کرم است
در چشم همه مردم دانای جهان
سیدعلی خامنه ای محترم است
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
هم بر لب ما ترانه ای دم به دم است
هم فرصت ما در این زمان مغتنم است
هم مردم دانای جهان می دانند
«جمهوری اسلامی ایران حرم است»
🌺🌺🌺🌺🌺
تا حب وطن زینت لوح و قلم است
با رهبر ما ملت ما هم قسم است
دشمن نکند خیال خامی هرگز
«جمهوری اسلامی ایران حرم است»
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
ما ترس نداریم از آتش زنه ای
یا حمله هر دزد سر گردنه ای
تا رهبر دردانه و فرزانه ماست
سید علی حسینی خامنه ای
فردا رو بخاطر بسپارید
# محمد علی یوسفی
ما کوه غرور و ادعاییم آقا
مشغول دعا که نه، اداییم آقا
دنبال تو بودیم ولی گمشده ایم!
این جمعه نشد به خود بیاییم آقا...
#محمدجواد_منوچهری
#جمهوری_اسلامی_ایران
مشکل که همیشه هست و حتماً داریم
اما دل پُر اُمید و روشن داریم
تا صبح ظهور در دل ما باقیست
عشقی که به این پرچم و میهن داریم
شاعر: #محمود_مربوبی
برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را
تفاوتهای بغض دوستان و بغض دشمن را
جهان بازیچهی لبخند و تزویر است، باور کن
که گاهی پنبه راحت میبُرد حلقوم آهن را
بپرس از دختران مرده، تاریخ جهالت را
تپشها در سکوت گورها، هنگام مردن را
بپرس "آزادی زن در نگاه غرب" یعنی چه؟
نخواهی یافت در انبارهای کاه، سوزن را
مپندارند ایران برکهی آب گل آلودی ست!
که اقیانوس آرام است طوفانهای دشمن را
مگو بید است، بلکه سَروی از جنس شهیدان است
درختی که به زانو در میآرد هر تبرزن را
جگرسوز است اما سختتر از کوه خواهد کرد
غم سهراب اگر از پا نیندازد تهمتن را
برای عزت ایران و این خاک غرورانگیز
بیا تا واژه های "ما" بگیرد جای هر "من" را
برای عزت "جمهوری اسلامی ایران"
سزاوار است فروردین کنی هر سال بهمن را
#احمد_ایرانی_نسب
دیگر نماند در پس شب آفتابمان
خورشیدمان بر آمد و بشکست خوابمان
باران گرفت دست زمین را و صاف شد
با روزگار تیره حساب و کتابمان
از بس که تشنه کام دویدیم دشت را
دریا برآمد از دل سنگ سرابمان
با هر نسیم از دل گل زخم های ما
تا دوردست رفته شمیم گلابمان
در آن سکوت مبهم تاریخ خوب شد
با بک نگاه آینه حال خرابمان
حالا مباد فاصله دلسردمان کند
از آن شکوه غیرت و آن انتخابمان
این سفره را مباد که دیگر به هم زنیم
یک وعده را کم آمد اگر نان و آبمان
در مکتبی که درس وفا موج می زند
از جنس همدلی ست سوال و جوابمان
می پرسی انقلاب چه کرده برای ما ؟!
پس ما چه کرده ایم به این انقلابمان ؟!
#حسن_زرنقی
سبزی را از ولی اعظم داریم
سرخی را از شور محرم داریم
با خون،شهدای ما نوشتند چنین
ما عشق به میهن و به پرچم داریم
دو
موجیم و به سر شور دمادم داریم
با صخره بگو،سیلی محکم داریم
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
ما عشق به میهن و به پرچم داریم
سه
ما عشق به میهن و به پرچم داریم
ما عشق به میهن و به پرچم داریم
گفتیم دو بار و باز هم می گوییم
ما عشق به میهن و به پرچم داریم
چهار
با این جمله، شور دمادم داریم
فخری دیگر به کل عالم داریم
بر سینه ی ما حک شده این جمله ی ناب
ما عشق به میهن و به پرچم داریم
#سیدمحمدحسین_ابوترابی
ما در مسیرِ هم به تکامل رسیدهایم
بازیگریم اگر به تغافل رسیدهایم
شب زندهدار در پی رمیِ جمر ولی
در وقت سعی ما به تجاهل رسیده ایم
خلوت گزین مصدر عرفان شدیم گاه
صوفی صفت کنون به تعلّل رسیدهایم
گاهی دچار فقر شدیم از نبود نور
گاهی کنار هم به تجمّل رسیدهایم
یادی نکردهایم از آن روزهای خوب
امروز اگر چنین به تقابل رسیدهایم
از ما نبود و نیست دل فتنه خواهِ خصم
آنکس که گفت ما به تزلزل رسیدهایم
عاشق شدیم و دل به دلِ هم سپردهایم
اینگونه سالها به تسلسل رسیدهایم
آرامشاست هدیهی این سالهای خوب
ما با وجودِ هم به تعادل رسیدهایم
جوشید در دل من و تو چشمههای نور
واژه به واژه ما به تغزّل رسیدهایم
#مهتا_صانعی