eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
739 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آشوبِ فتنه در مدینه قائله انداخت دیوارِ بیت وحی را از شاکله انداخت آتش زبانه می‌کشید از خانه‌ی مولا این شعله‌ها در آسمان‌ها ولوله انداخت دنیا به عاشق‌ها همیشه سخت می‌گیرد مابین زهرا و علی هم فاصله انداخت جای غلافِ تیغ بر بازوی مادر ماند یک دست او را از قنوت نافله انداخت آن دست که با ریسمان، دستِ علی را بست در کوفه دور دست زینب سلسله انداخت ثانیِ ملعون در مدینه ظلم کرد اما در کربلا تیر جفا را حرمله انداخت
غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود پشت در جانِ علیِ مرتضی افتاده بود دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته آیه‌ای از سوره‌ی کوثر جدا افتاده بود دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست پای دشمن باز شد، زهرا ز پا افتاده بود مجتبی در آن میانه رنگ خود را باخته لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود فاتح خیبر برای حفظ قرآن در سکوت کل قرآن در میان کوچه‌ها افتاده بود کاش ای آتش! بسوزی در شرار قهر حق هُرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود؟! مادر مظلومه می‌پیچید پشت در به خود دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود فاطمه نقش زمین گردید «میثم» آه آه فاطمه نه، بلکه ختم‌الانبیا افتاده بود
روضه‌خوان (استغفرالله) از عذاب‌َالنّار گفت از بهشتی که در آتش سوخت، از اَسرار گفت واژه‌ها از روضه‌ها گفتند جای روضه‌خوان تا "زبانم لالِ" او از عجز در گفتار گفت باغ را آتش زدم، باید بسوزم تا ابد (هیزم از شرمِ نمک‌نشناسی‌اش هر بار گفت) من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد (در، به خون آغشته، زیرِ چکمه‌ی کفار گفت) گِل شدم با اشک‌هایش، تا مبادا صورتش ... باز خِشتم شعله خورد و سنگ شد...، (دیوار گفت) کاشکی سرنیزه‌ای بودم کنارِ ذوالفقار تا سلاحِ قاتلانِ همسرش...، (مسمار گفت) مردِ خیبر دست بسته! کار دنیا را ببین (یک جهود از روزگارِ حیدر کرار گفت) کاش می‌کوبیدم آن را روی تابوت خودم یا که بی‌مسمار، در می‌ساختم...، (نجّار گفت) آن‌طرف همسایه‌ها گفتند کمتر گریه کن مادر اما این طرف «اَلجار ثُمَّ الدّار» گفت...
اصل اسماء خدا از قبل خلقت  فاطمه است فصل پیوند نبوت با امامت فاطمه است هر کمالی از امامان از تجلی‌های اوست لطف‌ها زهرا، کرم زهرا، محبت فاطمه است فیض می‌بُرد از حضورش ، جبریل و می‌نوشت عِلم زهرا، معرفت زهرا و حکمت فاطمه است شیعه اینک امتداد همت دیروز اوست فتح زهرا ، رزم زهرا ، استقامت فاطمه است فاطمه در صبر  در غیرت  در اندیشه علیست مرتضی در عشق  در حق  بی‌نهایت فاطمه تا که پرسیدند پشتت کیست مَردِ بی‌ زره پاسخش می‌داد مولا _غرق حیرت_ فاطمه است گرچه مسکین و یتیمیم و اسیر اما چه غم ای خیال ما همیشه باش راحت، فاطمه است ظاهراً بر چادر خود آنکه می‌زد وصله و... باطناً می‌دوخت ما را بر ولایت فاطمه است هر قدر هم زخم باشد عاقبت ما می‌بریم اعتبار جبهه‌ی ما تا قیامت فاطمه است آنکه دارد آب می‌گردد نفَس پشت نفس اینکه می‌گوید علی ساعت به ساعت فاطمه است آنکه پیشش می‌کشد از او  خجالت مجتبی‌ست اینکه اما از علی دارد خجالت فاطمه است زیر لب می‌گفت نامرد اینکه داری میزنی بین این کوچه به شدت  بی مروت فاطمه است کار این خانه ولی یک روز هم تعطیل نیست با همین زخم کبود روی صورت فاطمه است
تو کوچه‌ها خدا خدا کردم من التماسِ بی‌حیا کردم مادر من زیر کتک‌هاش بود مادرمو ازش جدا کردم نشد نذارم بزنه بد زد وقتی شنید علی ، مجدد زد خودم رو روی مادر انداختم با گریه بابا رو صدا کردم چشاش سیاهی رفت و اُفتادش چشام سیاهی رفت و اُفتادم میون گرد و خاکای کوچه تا نفسش بیاد دعا کردم فایده نداشت که قد کشیدم آه چه حرفایی نگم شنیدم آخ چادرشو از زیر پاهای مغیره وقتی که رها کردم چشام دیگه دو کاسه‌ی خونه دلم خوشه بابا نمی‌دونه داغی نشسته روی این شونه شونمو تا براش عصا کردم روضه‌ی کوچه درد ِسر داره کی از دل حسن خبرداره مادر دلش خوشه پسر داره روضه‌مو تو سینه به پا کردم
تا قنوتَت رو به‌سوی یار بالا می‌رود بر دو دستت آسمان انگار بالا می‌رود پرچمت را از زمانی که درِ خانه زدم برکت و نور از درودیوار بالا می‌رود اوج، معنایش به دست‌وپای تو افتادن است نوکرت از این جهت بسیار بالا می‌رود بردن نام تو مُهرِ استجابت بر دعاست ذیل ذکر اسم تو، اذکار بالا می‌رود تربت تو در حقیقت آبِ روی آتش است هر زمانی که تب بیمار بالا می‌رود حاجتش لمس ضریح و صحن و پایین پای توست دست‌های سینه‌زن هربار بالا می‌رود :: کشته‌ی جمعه، تو را تیغ دوشنبه ذبح کرد نیزه با دستور آن مسمار بالا می‌رود سروده گروه
؛ هرکسی باشد صدای حق، صدای فاطمه‌ست آیه‌ی «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمه‌ست هر طرف مانده‌ست مظلومی میان شعله‌ها ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمه‌ست با علی، برخیز و «لِلْمَظْلومِ عَوْنا» را بخوان هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمه‌ست وقت پیکار است با خصمِ خدا و خصمِ خلق کشتن مرحب به شوق مَرحبای فاطمه‌ست گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی این طنینِ انقلابِ بچه‌های فاطمه‌ست راهِ قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت کربلا آیینه‌ی عزم و وفای فاطمه‌ست «مادرم مظلومه بود و یاور مظلوم‌ها» اولین مظلوم عالم، مرتضای فاطمه‌ست دست مولا بسته شد با ریسمان فتنه‌ها ناجی اُمَّت یدِ مشکل‌گشای فاطمه‌ست شد طواف فاطمه در کوچه‌ها دور علی بیت زهرا مروه و مسجد صفای فاطمه‌ست شد علمدارِ علی، زهرای هجده ساله‌اش محسن شش‌ماهه پشتِ در فدای فاطمه‌ست * * فاطمه عزم سفر دارد از این خاک غریب آرزوی مرتضی اما شِفای فاطمه‌ست کاشف الکرب علی لبخند زهرا بود و بس بعد از این بیت علی، ماتم‌سرای فاطمه‌ست
سلام مادر باران... سلام عطر نسیم سلام روضه ی رضوان... سلام خُلقِ عظیم کرامتی و نشسته به دامنِ تو کریم فرشتگان مقرٓب به خانه ی تو ندیم تو ریسمان زمین را به آسمان بستی بنای عرش خدا را تو پلکان هستی تو ماورای بهشتی و‌ کوثری بانو در آسمان هدایت منوری بانو تو ذوالفقارِ امیر دلاوری بانو به کار زارِ ولا، از همه سری بانو به صدق‌ِ خطبه ی طوفانی فدک... زهرا قسم که دستِ خدایی بدون شک... زهرا تو عشق اهلِ سمایی چه شد که اینجایی؟! چرا چو اهلِ زمین سر به خاک میسایی؟ فروغ چشمِ پدر .. ای کمال زیبایی چقدر پیشِ علی با وقار می آیی جوان شده به نگاهت دوباره عالم پیر به ذره ذره یِ هستی رسیده خیر کثیر دلیل خلقت عالم .... اصول ایمانی محبت تو شده ... ضامن مسلمانی بروج و طارقی و انشراح و فرقانی تو شرحِ منزلتِ آیه های قرآنی نشان به آیه ی کوثر به هل اتی و دخان که آیه آیه ی مدحت شکفته در قران منم همان که تورا نور ماسوی داند همان که نام تو را دافع البلا داند مریض عشق فقط عشق را شفا داند تو کیستی و که بودی فقط خدا داند "بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد" مگر دعای تو تاثیر تازه بگذارد کسی زِ نسل شما انقلاب خواهد کرد تمام عالمیان را مجاب خواهد کرد دعای ما همه را مستجاب خواهد کرد ستون کاخِ ستم را خراب خواهد کرد‌ " ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد " تمامِ دار و ندارت نصیبِ نرجس شد
▪️نوحه ایام فاطمیه سبک: دوباره مرغ روحم ای نور چشم حیدر،ای دختر پیمبر محبوب حی داور،بر زینبین تو مادر یا فاطمه یا زهرا... زهرا منم گدایت،در سینه ام ولایت مادر بود ز طفلی،شامل من عطایت یا فاطمه یا زهرا... هستی تو تکیه گاهم،امشب به تو پناهم امشب نما ز رحمت،یا فاطمه نگاهم یا فاطمه یا زهرا... مردم ز حق گسستند،دست علی را بستند در پشت در یا زهرا،پهلوی تو شکستند یا فاطمه یا زهرا... با غصب حق حیدر،حق نبی ادا شد در پشت درب خانه،محسن تو فدا شد یا فاطمه یا زهرا... بعد از نبی ز خانه،آتش زبانه می زد دشمن تو را ز کینه،با تازیانه می زد یا فاطمه یا زهرا... زهرا تو از امامت،نموده ای حمایت دشمن به در لگد زد،از کینه و جنایت یا فاطمه یا زهرا... دشمن دین و قرآن،زخم تو را نمک زد تو را درون خانه،پیش علی کتک زد یا فاطمه یا زهرا... بر تو شده یا زهرا،ظلم و ستم فراوان در ماتمت یا زهرا،سوزد دل محبان یا فاطمه یا زهرا... رضا یعقوبیان
▪️نوحه قدیمی و معروف برای ایام فاطمیه یا فاطمه من عقده دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم چشم انتظارم، مهدی بیاید تا تربتت را، پیدا نماید مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده مادر چرا خون از گریبانت چکیده گاه دعا و، راز و نیاز است سجاده بگشا، وقت نماز است در کودکی شد قسمت من خانه داری هم خانه داری می کنم هم سوگواری گریم برای، نور دو عینت هر شب دهم آب، دست حسینت دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی امشب در آغوش لحد کاشانه کردی دیشب گرفتی اشکم ز دیده امشب ز داغت، رنگم پریده دیشب دعا کردی اجل جانت بگیرد امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد دیشب نشستی، مادر کنارم امشب به دیوار، سر میگذارم غلامرضا سازگار
▪️نوحه ایام فاطمیه سبک: به تماشا بیا ای پسر فاطمه نورِ دو دیده ی حیدر و طاها تویی عصمت حقّی و اُمّ ابیها تویی بر لبم زمزمه،فاطمه فاطمه همسنگر مولا،یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... آرزویم بُوَد کنم به تو اقتدا تو شهیده شدی به یاریِ مقتدا یاسِ نیلوفری،سوره ی کوثری ای بضعه ی طاها،یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... تا ابد جلوه ی نور امامت ز تو که گرفته حسین درسِ شهامت ز تو ای شرف بنده ات،صبر شرمنده ات مادرِ عاشورا،یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... عباسی
▪️نوحه ایام فاطمیه سبک: همه جا کربلا ای اُمید همه،بر لبم زمزمه به سما قائمه،فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه... نیتت هر زمان،یاریِ حیدر است خطبه و گریه ات،نهیِ از مُنکر است وادی ِ تو بُوَد،مکتب بندگی جانفدایت شدن،برکتِ زندگی رزق جان و دلت،درد و ماتم شده داده ای جان تو با،قامت ِ خم شده فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه... میرسد بر فلک،نور افلاکی ات بیرق روضه ها،چادر خاکی ات غصه دارِ تو و،آن رُخ نیلی ام بی قرار از غمِ،کوچه و سیلی ام بسته دست علی،وَ شد ای با وفا دستت از دامنش،با غلافی جدا فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه... عباسی