eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
710 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بخدا حرمِ شما مثلِ ، حرمِ اباالفضل و حسینِ خیابونِ امام رضا مثلِ ، خیابونِ بین الحرمینِ مشهد ، خاکِ پایِ سلطانِ 2 مشهد ، کربلایِ ایرانِ 2 دلم ، تو حرمت ، دوباره شادِ 2 بابُ الحسین ، عینِ بابُ الجوادِ 2 رضا جان ، رضا رضا رضا رضا ندیدم اگه روزای حجو نه یه شب جمعه کربلا رو همیشه میخونم آقا ازمن خدا نگیره امام رضا رو دست خادماتو می بوسم خاک زائراتو میبوسم داره سقاخونت بوی گل یاس که پر میشه از آب مشک عباس رضاجان، رضا رضا رضا رضا دوباره دم پنجره فولاد، چه شور ولادتی می گیریم برای مریضامون از اونجا،غذای حضرتی می گیریم امشب عشقمو نشون میدم روی دامن تو جون میدم قسم به فاطمه بی تو می میرم تو حرمت ذکر علی می گیرم رضاجان، رضا رضا رضا رضا * اونی که ندیده آقا حجُ ، یا یه شب جمعه کربلارو میاد حرمتُ میگه از من خدا نگیره امام رضارو دستِ خادماتو میبوسم 2 پایِ زائراتُ میبوسم 2 داره ، سقا خونت ، بویِ گلِ یاس که پر میشه ، از آب مشکِ عباس رضا جان ، رضا رضا جان .. دوباره دم پنجره فولاد چه شور ولادتی میگیرم برایِ مریضامون از اینجا یه غذایِ حضرتی میگیرم امشب عشقمو نشون میدم رویِ دامنِ تو میمیرم قسم ، به فاطمه ، بی تو میمیرم تو این حرم ، ذکرِ علی میگیرم ...... علی علی .....
هشتمین پنجره رو به بهشت ----------- باز کن پنجره را شمس و قمر می آید حضرت عشق ز گلگشت سحر می آید کم کم از پشت افق های نسیم آور عشق از طلوع رخ خورشید خبر می آید تا که شیرین بشود کام جهان از نفسش جانب محفل ما شهد و شکر می آید عطر شهر نبوی می وزد از گلشن دوست غنچه ای وا شده با شاخه ی تر می آید ثبت این لحظه دل انگیزترین تصویر است این که فرزند در آغوش پدر می آید مهر از چشم پدر بر رخ گل می تابد غنچه ی خنده به لب های پسر می آید پرده افتاد ز سیمای درخشان رضا یعنی از پرده برون شمس و قمر می آید نام او نام علی - کُنیه ی او بوالحسن است یعنی از نخل ولا باز ثمر می آید ماه ذالقعده به تشریف قدم های رضا با هزاران قدح نور بدَر می آید هشتمین پنجره ی رو به جنان وا شده است چه نسیمی که ازآن سوی جگر می آید می برد تیره گی از آینه ها مولد عشق آورد نور به هر دیده اگر می آید غم روزی نخورد هر که به درگاه رضاست سائلان دست بر آرید گهر می آید فقط از ضامن آهو به طلب امن و امان هر کجا سوی شما خوف و خطر می آید هیچ کس از حرمش خسته و نومید نرفت چون که هر ذره در اینجا به نظر می آید آورد همره خود یک سبد آئينه ز مهر زائر مرقد او چون ز سفر می آید دیده بر مشرق جان دوخته «یاسر» اکنون چون که از جانب حق صبح ظفر می آید *** محمود تاری «یاسر»
توسل به خورشید ای آفتاب تابان یا ثامِنَ الْائمه ای گوهر درخشان یا ثامِنَ الْائمه وَالشَّمْسِ وَ ضُحی ها نور شماست آقا تفسیر ناب قرآن یا ثامِنَ الْائمه شَمْسُ الشُّمُوس رویت لَیْلُ النَّهار مویت ای مِهر و ماه دوران یا ثامِنَ الْائمه در بارگاه هستی چون عاشقان بی دل ما بنده و تو سلطان یا ثامِنَ الْائمه ای مهربانِ عالَم از نسل پاک خاتم ما را چو گل بر افشان یا ثامِنَ الْائمه ما را بگیر دست و بنشان کنار دستت ای دستگیر انسان یا ثامِنَ الْائمه چشمانِ حق نشانت ای گوهر ولایت چون لُوءْ لُوءَ است و مرجان یا ثامِنَ الْائمه در سایه سار چشمت ما را پناه دادند ای خوبِ خوبِ خوبان یا ثامِنَ الْائمه از ابتدا که آمد عشق تو در دلِ ما بستیم با تو پیمان یا ثامِنَ الْائمه هستیم ما غلامِ حلقه بگوشت آقا ما را بده تو فرمان یا ثامِنَ الْائمه در بحرِ بی کرانه هستیم در مسیرت همواره دُرِّ غَلتان یا ثامِنَ الْائمه در گوشه ی رَواقت آنجا که جان مقیم است دل گشت شمع سوزان یا ثامِنَ الْائمه عطر کرامت تو پیچیده در وجودم سرو بلندِ ایمان یا ثامِنَ الْائمه در سایه ی تو خفته هر دل شکسته مولا ای درد را تو درمان یا ثامِنَ الْائمه ما سائلیم آقا ، بر سائلان کَرم کن معنای سبز احسان یا ثامِنَ الْائمه ما غرقِ موج دردیم ای ساحل رهایی ما را رهان ز توفان یا ثامِنَ الْائمه ما بی سریم و سامان در این دیار غربت ما را بده تو سامان یا ثامِنَ الْائمه ای ضامن غریبان از ما سری بگیر و بگذار روی دامان یا ثامِنَ الْائمه ما را غلام کویت خواندند ، چون که مولا داریم از تو عنوان یا ثامِنَ الْائمه بر دیده ی ضریح ات من دوختم دو دیده چون «یاسرِ» پریشان یا ثامِنَ الْائمه ** محمود تاری «یاسر»
از عشقِ رضا، نبضِ زمان در نوسان‌ست از برکتِ عشقش، نفسم در هیجان‌ست وقتی که دلم محفلِ آشوب و هیاهوست آغوش حرم، اَمن‌ترین جای جهان‌ست از برکت عشق پسرِ حضرت موسی‌ست در سینه اگر قلب، چنین در ضربان‌ست از سمت حریمِ رضوی آمده گویا وقتی "نفسِ باد صبا مشک فشان است* هر چند حرم، ثانیه‌درثانیه عشق‌ست خوش‌لحظه‌ترین حالِ دعا وقت اذان‌ست در دست دعای همه از جنسِ اجابت سیبِ تَر و سرخی‌ست که از باغ جنان‌ست از گنبد و گل دسته‌ی او هیچ نگویم چیزی که عیان‌ست چه حاجت به بیان‌ست در مُلک سلیمانی سلطانِ خراسان هر نیمه‌شبش هم، همه جا اَمن و اَمان‌ست از پنجره‌یِ معجزه‌خیزِ حرم عشق بخشندگی شاه به هر بنده، عیان‌ست دنیا و همه دار و ندارش به کف آید_ بی عشقِ ولایت به خدا مفت، گران‌ست سرمایه‌ی من نوکریِ حضرت سلطان هر ثانیه‌اَش ناب‌ترین گنجِ زمان‌ست وَلله که از سویِ گدا، خدمتِ سلطان کم‌مایه‌ترین هدیه، همان بخششِ جان‌ست
وقتی از معجونِ خاک و اشک، انسان خلق شد مثل احوالِ دلِ تنگش پریشان خلق شد روزهای دور، بر انسان و دلتنگی گذشت تا برای گریه‌هایش شامِ هجران خلق شد آسمان از تشنگی‌های بیابان بغض کرد اشک‌هایش ریخت روی خاک، باران خلق شد عشق آمد تا بسوزاند دلِ عشاق را عشق در انسان نه، آتش در نیستان خلق شد نقطه‌ی پرگارِ عالم، کعبه‌ی بیت‌الحرام فاش شد، تا باء بسم‌اللهِ قرآن خلق شد هیچ خلقی هدیه‌ای شایسته‌ی مولا نداشت تا به قربانِ امیرالمومنین، جان خلق شد در ازل وقتی خدا تصویرِ سلمان را کشید از غبار پای حیدر، خاکِ ایران خلق شد خونِ حیدر در رگِ خشکِ بیابان‌ها دوید قلبِ ایران زنده شد وقتی خراسان خلق شد تا حدیثی از طلا دور خراسان حلقه زد مأمنی از نور، دور از چنگِ شیطان خلق شد خاک نیشابور وقتی شد قدمگاهِ بهشت باغی از فیروزه در قلبِ بیابان خلق شد پادشاهانِ کذایی را گدایی پیشه شد تا که با شاهِ خراسان، نامِ سلطان خلق شد تا بیفتد از سرِ شاهان کلاهِ اعتبار زیر چترِ گنبد و گلدسته، ایوان خلق شد دردها بیراهه می‌بستند بر دارو دخیل عاقبت در پنجره‌فولاد، درمان خلق شد دعبل و شعر و عبا راه غزل را باز کرد با امامِ شاعران دیوان به دیوان خلق شد
درست آن‌گونه که با رقصِ تاک، انگور می‌ریزد زمان گردگیری از ضریحت، نور می‌ریزد مرا بیرون نکن از خانه‌ات هرچند می‌دانم که دهقان، جنس نامرغوب خود را دور می‌ریزد نمی‌بینیم لطفت را و می‌پرسد ملک از خود: چرا شاهی طلا در دامن یک کور می‌ریزد؟ بگو این صحنه‌ی رویایی باران و گلدسته‌ست؟ و یا آب وضو از گونه‌های حور می‌ریزد؟ تو صیادی، ضریحت دام، هر کس می‌رسد از راه دلش را مثل مشتی دانه در این تور می‌ریزد یقین قصد زیارت کرده با پیراهنِ احرام همین ابری که خود را پای نیشابور می‌ریزد ** شبی در خواب دیدم حضرتش در جام زائرها به لبخندی شرابِ «سَعیُکُم مَشْکور» می‌ریزد
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ****************************** سلام ای پاره ی جانِ پیمبر تالیِ زهرا/ که شد نامت علی همچون علیِ عالیِ اعلا/ سلامُ یا امینَ اللهِ فی ارضه، سلام ای شاه/ امان داده ولایت بر زمین ای والیِ والا / رضایی و رضایت دارد از تو خالقِ عالم/ رضا هستی و خشنود است با تو قلبِ این دنیا/ رعیّت من، تو سلطانی ، تو جانی و تو جانانی/ تو فوقِ درکِ انسانی ، من و مدح شما! حاشا/ من از اوصافِ تو دورم، سلیمانی و من مورم/ تویی نورُ علی نورم ، تویی شمس الشموس آقا/ امامان یک به یک دریای رافت بوده اند آری/ رئوف اهل بیت اما تو هستی ، (کیستی جانا)؟/ به عشقت جان دهم از کف خلایق را تویی اشرف/ مقامِ توست لایوصَف ، کراماتِ تو لایحصی/ رضاجان ای گلِ خوشبو ، علی صولت پیمبر خو/ ضمانت کردی از آهو ، در این دنیای وانفسا / من از تو خیرها دیدم، که این در را پسندیدم/ ولای توست توحیدم ، قسم بر خالقِ یکتا / هر آن کس با تو بیعت کرد، شد کامل امامانش/ امامانم به لطفِ تو شده اثنی عشر مولا / سر و جانم به قربانت دلم گشته مسلمانت/ و از لطفِ خراسانت ، شد ایران جنت الماوی / تو شمعِ عالم افروزم ، الا ای عشقِ جانسوزم/ یقین دارم چو امروزم ، به دادم می رسی فردا/ **************************** رضا یزدی اصل
خورشید زائر _ مهتاب زائر میشه قلب _ بی‌تاب زائر گنبد زیبا _ مرقد زیبا دست دنیا _ سمت آقا آقا آقا باز دوباره دل دیوونه - کفتره جلد رو ایوونه می‌تپه دل میونه سینه‌م _ با صدای نقاره‌خونه آقا آقا آقا آقا دلم تنگه بازم واسه صحن و گنبد دلم جا مونده توو قطار قم - مشهد ((یا علی ابن موسی الرضا)) بند دوم آدم خادم _ حوّا خادم اینجا حتی _ یحیی خادم سلطان آقا _ ای جان آقا امیده یک _ ایران آقا آقا آقا بهترین منظره‌ی دنیا _ گنبداز صحن‌گوهرشاده توو حرم حتی مسیحا هم - دخیل پنجره فولاده آقا آقا پناه دل‌تنگی واسه مردم ، مشهد دلم جا مونده توو قطار قم - مشهد ((یا علی ابن موسی الرضا)) بند سوم دلتنگی‌هام _ آروم میشه گنبد وقتی _ معلوم میشه زائر میشم _ وقتی تنهام حالم خوبه _ پیش آقام آقا آقا میدونم هیشکی ازین درگاه _ دست خالی برنمی‌گرده سینه‌ی پنجره فولادش _ مَحرم هرچی غم‌ودرده آقا آقا می‌چرخه دنیا بر مدار قم _ مشهد دلم جامونده توو قطار قم _ مشهد ((یا علی ابن موسی الرضا)) شعر و سبک:
بسم الله الرحمن الرحیم سلطان در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آنقدر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناه بی‌پناهان در خراسان است
در طوف کعبه ی تو صفا موج می‌زند در زمزم تو آب بقا موج می‌زند شاها! ز لطف توست که روز و شب اين همه بر آستانه ی تو گدا موج می‌زند دست نوازشت به سر زائرت گواست اين جا عطا به روی خطا موج می‌زند کس نارضا نرفته از اين آستان برون در چشم زائر تو رضا موج ميزند دارالشّفاست کوی تو، جای شگفت نيست اين جا اگر که شهد شفا موج می‌زند اين جا اگر دعا به اجابت نمی‌رسد تا عرش از چه دست دعا موج می‌زند از هر دل شکسته صدا ميرسد به گوش در اين حرم هميشه صدا موج می‌زند با دست خالي از حرمت کس نمی‌رود تا روي گنبد تو طلا موج می‌زند کويت بهشت ماست که هرجا رويم باز در ديده اشک حسرت ما موج می‌زند دادی به «رستگار» هم اذن حضور را زآن بر لبش سپاس خدا موج می‌زند
ای شه طوس که سلطان سریر دو سرائی ماسوالله همه ظل تو و تو ظل خدائی . تا خلایق همه در روی تو بینند خدا را پرده بردار که بی پرده خدا را بنمائی . خازن مخزن اسماء تعالی و تقدس والی ملک قدر منشی دیوان قضائی . ثقل اکبر که به فرمان نبی تا لب کوثر در میان تو و قرآن به خدا نیست جدائی . نظری هم به گدائی چو من خاک نشین کن ای که در پادشهی صاحب ایوان طلائی . به گدا قدر بیفزاید و از شاه نه کاهد گاهگاهی که کند شاه نگاهی به گدائی . عرش رحمان بود این روضۀ سلطان خراسان پای بر عرش خدا هشته ای ای دوست کجائی . در حریم حرم زادۀ موسی به ادب رو نه زنی تا بسر و دوش ملائک سر پائی . زانکه در بارگه اقدس سلطان سلاطین خالی از فوج ملائک نبود گوشه جائی . آمدم قبر تو بوسیده و رفتم به امیدی که شب اول قبرم تو به دیدار من آئی . وای فردای « ریاضی » اگرش دست نگیری ای که خود دست خدا و پسر خون خدائی
  بی نور امام این جهان تاریک است میلاد خجسته رضا نزدیک است برساحت صاحب الزمان ای یاران ذکر صلوات بهترین تبریک است ...... از راه ، دوباره ماهِ دلخواه رسید از عرش ندای "بارک الله"  رسید جبریل، جلودارِ ملائک شده و با زمزمهٔ " آمدم ای شاه " رسید ...... بر روی رضا شمس ولایت صلوات... ب  شافع ما روز قیامت صلوات در روز ولادتش که شادند همه بفرست به آقای کرامت صلوات