#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
جبریل شنید از تو برای خبر آمد
پر سوخت و پر ریخت و بی بال و پر آمد
می خواست بگوید که خدا داخل کعبه است
دیوار ترک خورد و خبر زودتر آمد
بتخانه فرو ریخت و میخانه بنا شد
از میکده ساقی سر کوی و گذر آمد
ای عشق بفرما قدمت روی سر ما
خاکیم و از این شاد که ما را پدر آمد
میخانه نه آن است که گفتند و شنیدیم
میخانه از اطراف ضریح تو برآمد
با عشق تو بر نقره زدم بوسه و دیدم
از جای لبم خوشهی انگور درآمد
محراب به محراب پی قبله دویدم
ایوان طلاکوب توأم در نظر آمد
میخواستم از مدح تو چیزی بنویسم
یک واژه نگفتم من و عمرم به سرآمد
آیات خدا را همه در شور تو دیدم
هر آیه که خواندم به لبم نیشکر آمد
با اشک وضو کردم و قرآن که گشودم
بدخواه تو در آیه فقط کور و کر آمد
این دل شده مؤمن به علیّاً ولی اللّه
طاهر شده باطن به علیّاً ولی اللّه
ممنون پدر مادر خویشم که درونم
مؤمن شده هر ژن به علیّاً ولی اللّه
بیچاره و بدبخت و ذلیل است به #قرآن
هرکس شده خائن به علیّاً ولی اللّه
اصلاح شد و سمت #علی شد متمایل
هر نامتقارن به علیّاً ولی اللّه
خوردند محک اول خلقت شب قالوا
انس و ملک و جن به علیّاً ولی اللّه
ذوق است ولی معتقدم اینکه فرو ریخت
#ایوان_مدائن به علیّاً ولی اللّه
ایرانیام و معتقدم #ضامن_آهو
ما را شده ضامن به علیّاً ولی اللّه
هنگام نماز است ببینید که برخاست
فریادِ مؤذّن به علیّاً ولی اللّه
شاعر: #محسن_ناصحی
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
سلام ای ماورای فهم و ای مافوق باورها
درود ای انبیا در بارگاهت همچو قنبرها
فدایت باد ای سردار رب العالمین سرها
قدم بگذاشتی از کعبه بر چشمان نوکرها
زگرد روی نعلینت به هستی رنگ و رو دادی
تو ای بابای خاک اینگونه برخاک آبرو دادی
تو سِرّ سَربهمهر ذات پاک حق تعالایی
تورا نشناختند از بس به شأن و رتبه والایی
چنان پیدایی و پنهان، که هستی و معمایی
فقط باید تورا اینگونه خواند ای شاه اعلایی
علی و عالی و مولا تو را تنهاست زیبنده
شد از لاسیف الا ذوالفقار اسلام پاینده
مسیح و خضر و موسی و سلیمان یا علی گفتند
تمام انبیا در موج طوفان یاعلی گفتند
گنهکاران امت بهر غفران یا علی گفتند
محبانت به وقت دادن جان یاعلی گفتند
عجب نامی است شیرین چون عسل دلچسب چون انگور
به عشق دیدن روی تو روزی سر نهم در گور
چه شد آخر که ما را هم به کوی خویش دادی راه
به چشمت آمدم با اینکه بودم گاه در بیراه
خدا را صد هزاران بار شکر ای حجتِ الله
گدا را هم، سر خوان تو جایی داده اند ای شاه
نگاهم کردی و با حب خود بر من بها دادی
تو وقتی آمدی دنیا به این عالم صفا دادی
خدا میخواست تصویر خودش روی زمین باشی
خدا خود عاشق است و خواست تو عشق آفرین باشی
به تو نام خودش را داد تا زیباترین باشی
چه شأنی که به زهرا هم امیر المؤمنین باشی
هر آنچه داشت حق دور سرت گرداند ای دلبر
کسی نشناخت جز زهرا و پیغمبر تو را حیدر
غرض از شعر، مدحت بود، مدحت کار انسان نیست
خدا باید بگوید از تو، در حد ادیبان نیست
به جز وصف تو و اولاد تو چیزی به قرآن نیست
محبان تو را قبله نمایی غیر ایوان نیست
ترک برداشت از شوق نجف، دیوار بیت الله
تو قرآن خواندی و، بوسید لبهایت رسول الله
بشارت باد زهرای تو را ای قاری قرآن
نبی بوسید لبهای تورا ای قاری قرآن
تبرک دید سیمای تو را ای قاری قرآن
جهان کم داشت آوای تو را ای قاری قرآن
تو خواندی آیه اما احترامت کرد پیغمبر
فدای قاری نیزه نشین زخمی حیدر
میان طشت لب وا کرد و چوب خیزران میخورد
به پیش چشم زینب ضربههای بی امان می خورد
جمالش از یزید ودخترش از ساربان میخورد
بمیرم آن سری که بر روی نیزه تکان میخورد
فتاد از روی نی روی زمین در پیش طفلانش
خرابه نیمه شب بوسید رویش دخت نالانش
شاعر: #میثم_تربتی
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
جبریل شنید از تو برای خبر آمد
پر سوخت و پر ریخت و بی بال و پر آمد
می خواست بگوید که خدا داخل کعبه است
دیوار ترک خورد و خبر زودتر آمد
بتخانه فرو ریخت و میخانه بنا شد
از میکده ساقی سر کوی و گذر آمد
ای عشق بفرما قدمت روی سر ما
خاکیم و از این شاد که ما را پدر آمد
میخانه نه آن است که گفتند و شنیدیم
میخانه از اطراف ضریح تو برآمد
با عشق تو بر نقره زدم بوسه و دیدم
از جای لبم خوشهی انگور درآمد
محراب به محراب پی قبله دویدم
ایوان طلاکوب توأم در نظر آمد
میخواستم از مدح تو چیزی بنویسم
یک واژه نگفتم من و عمرم به سرآمد
آیات خدا را همه در شور تو دیدم
هر آیه که خواندم به لبم نیشکر آمد
با اشک وضو کردم و قرآن که گشودم
بدخواه تو در آیه فقط کور و کر آمد
این دل شده مؤمن به علیّاً ولی اللّه
طاهر شده باطن به علیّاً ولی اللّه
ممنون پدر مادر خویشم که درونم
مؤمن شده هر ژن به علیّاً ولی اللّه
بیچاره و بدبخت و ذلیل است به #قرآن
هرکس شده خائن به علیّاً ولی اللّه
اصلاح شد و سمت #علی شد متمایل
هر نامتقارن به علیّاً ولی اللّه
خوردند محک اول خلقت شب قالوا
انس و ملک و جن به علیّاً ولی اللّه
ذوق است ولی معتقدم اینکه فرو ریخت
#ایوان_مدائن به علیّاً ولی اللّه
ایرانیام و معتقدم #ضامن_آهو
ما را شده ضامن به علیّاً ولی اللّه
هنگام نماز است ببینید که برخاست
فریادِ مؤذّن به علیّاً ولی اللّه
شاعر: #محسن_ناصحی
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
سلام ای ماورای فهم و ای مافوق باورها
درود ای انبیا در بارگاهت همچو قنبرها
فدایت باد ای سردار رب العالمین سرها
قدم بگذاشتی از کعبه بر چشمان نوکرها
زگرد روی نعلینت به هستی رنگ و رو دادی
تو ای بابای خاک اینگونه برخاک آبرو دادی
تو سِرّ سَربهمهر ذات پاک حق تعالایی
تورا نشناختند از بس به شأن و رتبه والایی
چنان پیدایی و پنهان، که هستی و معمایی
فقط باید تورا اینگونه خواند ای شاه اعلایی
علی و عالی و مولا تو را تنهاست زیبنده
شد از لاسیف الا ذوالفقار اسلام پاینده
مسیح و خضر و موسی و سلیمان یا علی گفتند
تمام انبیا در موج طوفان یاعلی گفتند
گنهکاران امت بهر غفران یا علی گفتند
محبانت به وقت دادن جان یاعلی گفتند
عجب نامی است شیرین چون عسل دلچسب چون انگور
به عشق دیدن روی تو روزی سر نهم در گور
چه شد آخر که ما را هم به کوی خویش دادی راه
به چشمت آمدم با اینکه بودم گاه در بیراه
خدا را صد هزاران بار شکر ای حجتِ الله
گدا را هم، سر خوان تو جایی داده اند ای شاه
نگاهم کردی و با حب خود بر من بها دادی
تو وقتی آمدی دنیا به این عالم صفا دادی
خدا میخواست تصویر خودش روی زمین باشی
خدا خود عاشق است و خواست تو عشق آفرین باشی
به تو نام خودش را داد تا زیباترین باشی
چه شأنی که به زهرا هم امیر المؤمنین باشی
هر آنچه داشت حق دور سرت گرداند ای دلبر
کسی نشناخت جز زهرا و پیغمبر تو را حیدر
غرض از شعر، مدحت بود، مدحت کار انسان نیست
خدا باید بگوید از تو، در حد ادیبان نیست
به جز وصف تو و اولاد تو چیزی به قرآن نیست
محبان تو را قبله نمایی غیر ایوان نیست
ترک برداشت از شوق نجف، دیوار بیت الله
تو قرآن خواندی و، بوسید لبهایت رسول الله
بشارت باد زهرای تو را ای قاری قرآن
نبی بوسید لبهای تورا ای قاری قرآن
تبرک دید سیمای تو را ای قاری قرآن
جهان کم داشت آوای تو را ای قاری قرآن
تو خواندی آیه اما احترامت کرد پیغمبر
فدای قاری نیزه نشین زخمی حیدر
میان طشت لب وا کرد و چوب خیزران میخورد
به پیش چشم زینب ضربههای بی امان می خورد
جمالش از یزید ودخترش از ساربان میخورد
بمیرم آن سری که بر روی نیزه تکان میخورد
فتاد از روی نی روی زمین در پیش طفلانش
خرابه نیمه شب بوسید رویش دخت نالانش
شاعر: #میثم_تربتی