#حضرت_زهرا_شام_غریبان
#فاطمیه #غسل #بعد_شهادت
علی پس از تو بدان شمعِ شعلهور ماند
که بیشتر سوزد هرچه دیرتر ماند
همین نه من دهم از آب دیده غسلْ تو را
که چشمِ سرخِ کفن در غمِ تو تر ماند
شدهاست آه تو و شعلههای در، خاموش
دل من است که پیوسته شعلهور ماند
برفت جانم و من ماندم، ای عجب، چه کسی
شنیدهاید که سی سال محتضر ماند؟!
«ز بس فتــاده به هـــر گوشه پـارههای دلم»
«فضـــای دهـــر به دکـّان شیشـــهگر ماند»
به دست خویش سپردم تو را به خاک و هنوز
به یاد تو همه شب دیدهام به در ماند
مدد ز آه گرفت از گلو برآید جان
ولی میان ره از ضعف باز درماند
صبا به تربت او نالههای من برسان
بشرط آنکه مرا ناله تا سحر ماند
-----------------------------------
پ ن:
۱. بیت اقتباسی از طالب آملی است.
۲. باد صبا هنگام سحر میوزد.
#رحیق
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #فدک
تکلیف خاص، یا الگوی عام؟
توحیدِ محض، جانب مسجد شتاب کرد
بنیانِ سستِ لات و هبل را خراب کرد
هارون غریب ماند و جهانی چو سامری
گوساله را به نام خدایی خطاب کرد
شیطان به کنج خانه نشانید کعبه را
بت را دوباره قبلهگهِ شیخ و شاب کرد
منسوخ شد شریعت اسلام و فوج فوج
امّت به جاهلیتِ کبری شتاب کرد
یک ناله آن ملیکهٔ محشر ز دل کشید
وز آن، به پای، شورش یوم الحساب کرد
با آن بلاغتِ نبوی، معجز آفرید
تجدیدِ یادِ حضرت ختمیمآب کرد
هجده بهار، پردهنشین بود همچو گُل
داد از خزان که پردهدری بیحساب کرد
آن کوکبِ حیا که فلک سایهاش ندید
جلوه به شهرِ شبزده چون آفتاب کرد
آئین او خطابهسراییّ زن نبود
خواند از چه رو خطابه و فصلالخطاب کرد؟!
تحریفِ صبرِ شیر خدا را خدا نخواست
بهر خروش، فاطمه را انتخاب کرد
«««تکلیفِ خاص، نسخهٔ الگوی عام نیست»»»
نادان چرا مقایسهٔ ناصواب کرد؟
با نامِ آن یگانهٔ مستوری و حیا
بر روی بیحیاییِ زن، فتح باب کرد
یا للعجب خطابهٔ او دیده و ندید
کآن اسوهٔ عفاف ز کور احتجاب کرد!
آری به آیهٔ متشابه برد پناه
آن فتنهپروری که ز عقل اجتناب کرد
باری، ز پشت پرده گُلِ باغ مصطفی
بیپرده با جماعت کافر عتاب کرد
باد هوس بر آتش آن فتنه میدمید
وآن خطبه مکرِ مدعیان نقش آب کرد
خصم از رهِ حدیث درآمد، ولیک او
کفرِ وی آشکار به حکم کتاب کرد
پوشیده در حجاب، برون آمد از حجاب
پس زد حجاب ظلمت و رخ در حجاب کرد
#رحیق