#امام_صادق_شور
بند اول
ابی عبدالله
به سرم خاک عزا ابی عبدالله
که شبونه از جفا ابی عبدالله
دوره کردنت آقا ابی عبدالله
ابی عبدالله
بی حیا تا که رسید ابی عبدالله
اشگ چشم تو رو دید ابی عبدالله
از سرت عبا کشید ابی عبدالله
چِقَدَر نامردن
دوباره اهل سقیفه هتک حرمت کردن
چِقَدَر نامردن
جلو چشم بچه ها به تو جسارت کردن
چِقَدَر نامردن
سر سجاده به حضرتت اهانت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند دوم
ابی عبدالله
بردنت تو کوچه ها ابی عبدالله
بی عمامه بی عبا ابی عبدالله
پا برهنه بی عصا ابی عبدالله
ابی عبدالله
دادنت چقدر عذاب ابی عبدالله
مثل زینب و رباب ابی عبدالله
بردنت با اضطراب ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
نه حیا کردن و حقّش رو رعایت کردن
هتک حرمت کردن
پیرمرد خسته رو تو راه اذیت کردن
هتک حرمت کردن
ناسزا گفتن و آقا رو شماتت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند سوم
ابی عبدالله
خونَتو آتیش زدن ابی عبدالله
بی اجازه اومدن ابی عبدالله
بی اجازه اومدن ابی عبدالله
ابی عبدالله
زاره قلب مضطرت ابی عبدالله
پیش چشمای ترت ابی عبدالله
رو زمینه مادرت ابی عبدالله
چِقَدَر نامردن
دستِ بسته حیدرُ تو کوچه ها آوردن
چِقَدَر نامردن
جلو چشمای علی همسرشُ آزردن.
چِقَدَر نامردن
چل نفر حمله به سمت دست زهرا بردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند چهارم
ابی عبدالله
کربلا شده به پا ابی عبدالله
میسوزه تو شعله ها ابی عبدالله
درِ خونتون آقا ابی عبدالله
ابی عبدالله
مونده تو گلو صدات ابی عبدالله
میسوزه پیش چشات ابی عبدالله
خیمه ی مخدرات ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
دم مغرب حرم حسینُ غارت کردن
هتک حرمت کردن
به تن بی سر ارباب جسارت کردن
هتک حرمت کردن
ده نفر با مرکباشون چه قیامت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
#محمدعلی_انصاری
#سیدحسین_احمدی
#امام_صادق_شور
بند اول
ابی عبدالله
به سرم خاک عزا ابی عبدالله
که شبونه از جفا ابی عبدالله
دوره کردنت آقا ابی عبدالله
ابی عبدالله
بی حیا تا که رسید ابی عبدالله
اشگ چشم تو رو دید ابی عبدالله
از سرت عبا کشید ابی عبدالله
چِقَدَر نامردن
دوباره اهل سقیفه هتک حرمت کردن
چِقَدَر نامردن
جلو چشم بچه ها به تو جسارت کردن
چِقَدَر نامردن
سر سجاده به حضرتت اهانت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند دوم
ابی عبدالله
بردنت تو کوچه ها ابی عبدالله
بی عمامه بی عبا ابی عبدالله
پا برهنه بی عصا ابی عبدالله
ابی عبدالله
دادنت چقدر عذاب ابی عبدالله
مثل زینب و رباب ابی عبدالله
بردنت با اضطراب ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
نه حیا کردن و حقّش رو رعایت کردن
هتک حرمت کردن
پیرمرد خسته رو تو راه اذیت کردن
هتک حرمت کردن
ناسزا گفتن و آقا رو شماتت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند سوم
ابی عبدالله
خونَتو آتیش زدن ابی عبدالله
بی اجازه اومدن ابی عبدالله
بی اجازه اومدن ابی عبدالله
ابی عبدالله
زاره قلب مضطرت ابی عبدالله
پیش چشمای ترت ابی عبدالله
رو زمینه مادرت ابی عبدالله
چِقَدَر نامردن
دستِ بسته حیدرُ تو کوچه ها آوردن
چِقَدَر نامردن
جلو چشمای علی همسرشُ آزردن.
چِقَدَر نامردن
چل نفر حمله به سمت دست زهرا بردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند چهارم
ابی عبدالله
کربلا شده به پا ابی عبدالله
میسوزه تو شعله ها ابی عبدالله
درِ خونتون آقا ابی عبدالله
ابی عبدالله
مونده تو گلو صدات ابی عبدالله
میسوزه پیش چشات ابی عبدالله
خیمه ی مخدرات ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
دم مغرب حرم حسینُ غارت کردن
هتک حرمت کردن
به تن بی سر ارباب جسارت کردن
هتک حرمت کردن
ده نفر با مرکباشون چه قیامت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
#محمدعلی_انصاری
#سیدحسین_احمدی
#حضرت_زهرا_زمینه
#امام_زمان_فاطمیه
بند اول
به اشگ غربت حیدر
به مظلومیت زهرا
به آن بازوی بشکسته
به دست بستهی مولا
بیا یا منتقم مادر نشسته چشم به راه
کجایی حیدر از تنهایی سر برده به چاه
به گریه میگه حیدر
کجایی یابن زهرا
کجایی یابن زهرا
بند دوم
به آن لاله که پر پر شد
به پای حیدر کرار
به آن غنچه که نَشکُفت از
فشار و داغی مسمار
کتک خورد مادرت پیش امیرالمومنین
بیا قنداقهی محسن رو بردار از زمین
به گریه میگه زهرا
کجایی یابن حیدر
کجایی یابن حیدر
بند سوم
به سوز سینهی زینب
به اشگ و نالهی مادر
بر آن جسمی که در گودال
شده پامال یک لشگر
چرا سرش من القفا جدا شده حسین!؟
بیا ببین به روی خاک رها شده حسین
به گریه میگه زینب
کجایی یابن زهرا
کجایی یابن زهرا
#سیدحسین_احمدی
#امام_صادق_شور
بند اول
ابی عبدالله
به سرم خاک عزا ابی عبدالله
که شبونه از جفا ابی عبدالله
دوره کردنت آقا ابی عبدالله
ابی عبدالله
بی حیا تا که رسید ابی عبدالله
اشگ چشم تو رو دید ابی عبدالله
از سرت عبا کشید ابی عبدالله
چِقَدَر نامردن
دوباره اهل سقیفه هتک حرمت کردن
چِقَدَر نامردن
جلو چشم بچه ها به تو جسارت کردن
چِقَدَر نامردن
سر سجاده به حضرتت اهانت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند دوم
ابی عبدالله
بردنت تو کوچه ها ابی عبدالله
بی عمامه بی عبا ابی عبدالله
پا برهنه بی عصا ابی عبدالله
ابی عبدالله
دادنت چقدر عذاب ابی عبدالله
مثل زینب و رباب ابی عبدالله
بردنت با اضطراب ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
نه حیا کردن و حقّش رو رعایت کردن
هتک حرمت کردن
پیرمرد خسته رو تو راه اذیت کردن
هتک حرمت کردن
ناسزا گفتن و آقا رو شماتت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند سوم
ابی عبدالله
خونَتو آتیش زدن ابی عبدالله
بی اجازه اومدن ابی عبدالله
بی اجازه اومدن ابی عبدالله
ابی عبدالله
زاره قلب مضطرت ابی عبدالله
پیش چشمای ترت ابی عبدالله
رو زمینه مادرت ابی عبدالله
چِقَدَر نامردن
دستِ بسته حیدرُ تو کوچه ها آوردن
چِقَدَر نامردن
جلو چشمای علی همسرشُ آزردن.
چِقَدَر نامردن
چل نفر حمله به سمت دست زهرا بردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
بند چهارم
ابی عبدالله
کربلا شده به پا ابی عبدالله
میسوزه تو شعله ها ابی عبدالله
درِ خونتون آقا ابی عبدالله
ابی عبدالله
مونده تو گلو صدات ابی عبدالله
میسوزه پیش چشات ابی عبدالله
خیمه ی مخدرات ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
دم مغرب حرم حسینُ غارت کردن
هتک حرمت کردن
به تن بی سر ارباب جسارت کردن
هتک حرمت کردن
ده نفر با مرکباشون چه قیامت کردن
«جعفر بن محمد ۳» غریب آقا...
#محمدعلی_انصاری
#سیدحسین_احمدی
#مجلس_کوفه_زمینه
«دستامو بستن ، میبینی حال و ، روزم خرابه
مقصد زینب ، از کربلا تا ، بزم شرابه...»
ای وای حسینم
وا شده پای خواهرت به بزم باده
دور تا دور این حرم ، حرام زاده...
چشم تو روشن این که روبروم نشسته...
ابن زیاده...
زینب کجا ، اینجا کجا؟
وا غربتا ، وا غربتا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدم یه روزی ، سرت رو ، رو نی ، تنت رو در دشت
باور نداشتم ، ببینم امروز ، سرت رو در طشت
ای وای حسینم
به کی بگم این همه غصه و بلا رو
بسته به ریسمان آوردن اُسَرا رو....
الهی که ندیده باشی از توی طشت
لباس ما رو...
یا غیرت الله یا أخا
وا غربتا وا غربتا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«طاقت ندارم ببینم اینجور وضع سرت رو
میخواد که بیشتر بسوزونه قلب خواهرت رو»
ای وای حسینم
زاده مرجانه با چوب رو تخت نشسته
بمیره خواهرت که بی حیا و مسته...
نمیتونم حتی بگم چجور سرت رو...
با چی شکسته....
ای کشته از جور و جفا
وا غربتا وا غربتا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محمدعلی_انصاری
#سیدحسین_احمدی
#اسارت_زمینه
بند اول
من از کرببلا رفتم
به زور نیزه و شمشیر
داداش پاشو ببین زینب
چقدر داره میشه تحقیر
دستامو بستن با طناب کجایی یاحسین
یه فکری کن برا رباب ، کجایی یاحسین
خواستم بمونم اینجا
ولی نذاشت ساربان
اخا المظلوم حسین جان
بند دوم
به روی ناقه گریانم
به روی نیزه گریانی
ببین اهل و عیالت رو
دارن میرن به مهمانی
پذیرایی ما زندان و راهِ پر عبور
پذیرایی تو رو نیزه و کنج تنور
بخوان قرآن برای
تسلای یتیمان
اخا المظلوم حسین جان
بند سوم
ببین سوز صدایم را
ببین حالم پریشونه
تو این شهر آبرو داشتم
حالا جام کنج زندونه
از روی بام دارن ما رو نظاره میکنن
تو کوچه ها به خواهرت اشاره میکنن
اسیر گشتم در این شهر
بسته شدم به ریسمان
اخا المظلوم حسین جان
#سیدحسین_احمدی