#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
دوباره گرد یتیمی نشسته بر مویت
و رود رود عزا جاری است از رویت
به یاد مادرت امشب نشسته میخوانم
نماز صبر به محراب طاق ابرویت
گمان کنم که شمیم مدینه را دارد
اگر به ما رسد امشب نسیمی از کویت
دوباره دست گدایی دراز خواهم کرد
برای گریه به غم های مادرت سویت
شبیه قامت زهرا شکسته است قدت
شبیه زانوی مولا خمیده زانویت
به یاد زینبی و گیسوی پریشانش
اگر دوباره پریشان شده است گیسویت
برو مدینه و از مرتضی بپرس چه شد
که رفت نیمه شب از آشیان پرستویت
#محمدعلی_بيابانی
#امام_زمان_فاطمیه
#رباعی
داغی به دلش ز ضرب سيلی ست علی
بیش از همه مشتاق فرج کیست علی
در پیش مزار فاطمه با حسنین
مشغول دعا برای مهدیست علی
#حسین_بابانژاد
#امام_زمان_مناجات
#امام_زمان_فاطمیه
اشک را از چشمهسارِ دیدهی تر می کِشم
دارم از اندوه تو آهِ مکرر می کشم
من به تلخی فراقت سخت عادت کرده ام
جام زهرِ دوریات را شب به شب سر می کشم
خیمهات را در بیابانها تصور می کنم
چادر تنهایی ات را بین دفتر می کشم
بارها این شهر را گشتم ، کسی فکر تو نیست
بار عشقت را خودم بی یار و یاور می کشم
نَفْسِ من راه تَنَفُّسکردنم را بسته است
هرچه دارم می کشم از این ستمگر می کشم
معصیت مانندِ من پشت کسی را تا نکرد
در جوانی رنج پیری را فراتر می کشم
روح تو از دست سهلانگاریام آزار دید
روی قلبت با همین اعمال ، خنجر می کشم
غالباً سردرگمیهایم به هیئت می رسند
منت اربابها را مثل نوکر می کشم
آرزو دارم ببینم خطبهخوانی تو را
در خیالاتم تو را بالای منبر می کشم
مستمند مهربانی تواَم ، رَدَّم مکن...
کاسهی خالی خود را تا دمِ در می کشم
اوج خوشحالی من لمس نوازشهای توست
سر که بگذارم به روی شانه ات ، پر می کشم
هر زمان بد می شوم ، زهرا درستم می کند
در گرفتاری خودم را سمت مادر می کشم
حسرت لب های من خرمای نخل مرتضیست
سفرهام را در میان باغِ حیدر می کشم
من خدا را در شبستان نجف حس می کنم
رو به ایوانِ طلا الـلّـهُ اکـبـر می کشم
کُشته ی عشق حسینم ، کربلا دفنم کنید
لااقل بر روی نعشم خاک دلبر می کشم
جانِ بانویی که گیر افتاد پشت در ، بیا...
داغ او را در دلم تا روز محشر می کشم
.
.
قنفذِ بی چشم و رو می گفت: ای زهرا ! ببین
با طنابم پهلوانِ جنگ خیبر می کشم
#بردیا_محمدی
#حضرت_زهرا_زمینه
#امام_زمان_فاطمیه
بند اول
به اشگ غربت حیدر
به مظلومیت زهرا
به آن بازوی بشکسته
به دست بستهی مولا
بیا یا منتقم مادر نشسته چشم به راه
کجایی حیدر از تنهایی سر برده به چاه
به گریه میگه حیدر
کجایی یابن زهرا
کجایی یابن زهرا
بند دوم
به آن لاله که پر پر شد
به پای حیدر کرار
به آن غنچه که نَشکُفت از
فشار و داغی مسمار
کتک خورد مادرت پیش امیرالمومنین
بیا قنداقهی محسن رو بردار از زمین
به گریه میگه زهرا
کجایی یابن حیدر
کجایی یابن حیدر
بند سوم
به سوز سینهی زینب
به اشگ و نالهی مادر
بر آن جسمی که در گودال
شده پامال یک لشگر
چرا سرش من القفا جدا شده حسین!؟
بیا ببین به روی خاک رها شده حسین
به گریه میگه زینب
کجایی یابن زهرا
کجایی یابن زهرا
#سیدحسین_احمدی
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
زیر هجوم درد شکسته ست قامتم
تقدیر من غم است،چه تلخ است قسمتم
کاری نمیکنم به تو نزدیکتر شوم
انگار من بدون حضور تو راحتم
طیّ طریق من به نیازم رسیدن است
تو گریه میکنی به من و من به حاجتم
ای غایب از نظر تو حضورت همیشگی ست
بیچاره من..منی که گرفتار غیبتم
چشمم به التماس دعای بقیه بود
نعمت تو هستی و پی کفران نعمتم
این آبروی عاریه ای ماندگار نیست
با سیلی گناه شده سرخ صورتم
دست مرا بگیر و دخیل حسین کن
من بی حسین گم شده ام،آخر خطم
این روزها که شال عزا بسته ای به دوش
رخصت اگر دهید شریک مصیبتم
این بوی دود از طرف خانه علیست!
آقا نمیکنید به اینروضه دعوتم؟
این روزها که شاه نجف گریه میکند
لبریز یاعلی شده ساعت به ساعتم
#سیدپوریا_هاشمی
#امام_زمان_فاطمیه
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت
بيا كه حيدر تنهاست ديده بر راهت
چقدر منتظران تو بي صدا رفتند
نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت
به هر ديار عزادار مادرند همه
بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت
قسم به خاك نشسته به چادر مادر
سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت
هنوز نالة مادر به گوش مي آيد
ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت
ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن
شهيد سيلي اعداست ديده بر راهت
كنار بستر غرق به خون مادرتان
هنوز زينب كبراست ديده بر راهت
ميانِ گوديِ مقتل حسين افتاده
هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت
به ناله هاي بُنَيَّ كنار آن گودال
زني كه غرقِ تماشاست ، ديده بر راهت
نشسته بي ادبي رويِ سينة ماهش
ببين كه مادرت آنجاست ديده بر راهت
زمان كشتن لب تشنه آب مي خوردند
لباس هاي تنش را يكي يكي بُردند
#قاسم_نعمتی
#امام_زمان_فاطمیه
#هذا_یوم_الجمعه
#دوبیتی
حقرا به بزرگیحجج بایدخواند
یااینکه به صاحبمهج بایدخواند
تا منتقم فاطمه آید از راه
عجل لولیک الفرج باید خواند
#عبدالزهرا
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
#فاطمیه
صاحب عزای حضرت خیر النسا، بیا
ای بانی شکسته دل روضه ها، بیا
درد فراق تو به خدا می کشد مرا
رحمی نما به حال دل این گدا، بیا
از بس به هجر روی تو عادت نموده ایم
دل می رود به سمت گناه و خطا، بیا
ما در میان بحر گنه غوطه می خوریم
آقا نجاتمان بده از این بلا، بیا
مشغول خویش و بندۀ دینار و درهمیم
فکری به حال نوکر زهرا نما، بیا
لطف تو بوده گریه کن مادرت شدیم
ای سفره دار واسعۀ هل اتا، بیا
ای آخرین نگار دل آرای فاطمه
آقای من! برای رضای خدا، بیا
آقا به حقّ چادر خاکی مادرت
آقا به حقّ داغ دل مرتضی، بیا
#محمد_فردوسی
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
سپیده سر زده آیا تو بر نمی گردی؟
برای دلخوشی ما تو بر نمی گردی؟
ببین که خشک شده صحن آبی چشمم
تمام وسعت دریا تو بر نمی گردی؟
همیشه حسرت و تنهایی و غم و دوری
شده َست قسمت من تا تو برنمی گردی
ز بس که طول کشیده زمان آمدنت
چه بدگمان شده دنیا تو بر نمی گردی
تمام ثانیه های شب تو پرسیدند ...
طلوع روشن فردا تو بر نمی گردی؟
اگر قسم بدهم بر دعای نیمه شبِ
قنوت خسته ی زهرا تو برنمی گردی
اگر شبی وسط روضه ام بخوانم از
دودست حضرت سقّا تو بر نمی گردی
نشسته ام همه ی شب به راه آمدنت
سپیده سر زده حالا؛ تو بر نمیگردی؟
#محمدحسن_بیاتلو
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
#فاطمیه
در انتظار تو چشمم هميشه بارانيست
وبی تو حال وهوای دلم چه طوفانيست
بيا که خیری از این زندگی نمی بینم
كه لحظه لحظه ی عمرم پراز پريشانيست
هوای خيمه ی قلبم بدون تو سرد است
بهار،پيش دوچشمم شب زمستانيست
زجاده ای که گذركرده ای مسافرعشق
ببين كه جای قدمهای تو چه نورانیست
درون سينه ی من پر ز آه تب دارست
حديث غيبت تو بين سينه زندانيست
دعای ندبه ی هر صبح جمعه ام آقا
به قصد آمدنت خانه ام به مهمانيست
دوباره روضه ی زهرا و غربت حیدر
بياو روضه بخوان بزم مرثیه خوانيست
خدا زیاد کند اشک چشم های مرا
چراکه فاطمیّه روضه هاش طوفانیست
#محمد_حسن_بیات_لو
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
#فاطمیه
با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی
شد گریه ام باب فیوضات الهی
هر روز و شب کارم سلامِ برحسین است
با این امیدی که کنی سویم نگاهی
من بار ها دیدم که با یک قطره ی اشک
با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی
شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم
در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی
اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد
تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی
دردِ دلم را جز شما با که بگویم
تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی
پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم
واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی
آقا قسم بر صورت نیلیِ مادر
آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی
آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته
آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی
ای انتقامِ کشته ی مسمار بر گدر
جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد
#قاسم_نعمتی
#امام_زمان_فاطمیه
#رباعی
دستان علی ز کینه بسته است بیا
از دست غم زمانه خسته است بیا
حالا که شده روضه ی زهرا... برگرد
حالا که دل حسن شکسته است بیا
#سیدمجتبی_شجاع