eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
727 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی از چشم های توست چشمه، رود، دریا هم کمی از رد پای توست جنگل، کوه ، صحرا هم تو از تورات وانجیل و زبور از نور لبریزی تو قرآنی ، زمین محو شکوهت، آسمان ها هم جهان نیلی است طوفانی، جهان دلمرده ظلمانی تویی تو نوح موسی هم، تویی تو خضر عیسی هم نوایت نغمه ی داوود، حسنت سوره یوسف مرا ذوق شنیدن می کشد شوق تماشا هم تو آن ماهی که در پایت تلاطم می کند دریا من آن دریای سرگردان دور افتاده از ماهم اسیر روی ماه تو هواخواه نگاه تو نشسته بین راه تو نه تنها من که دنیا هم تمام روز ها بی تو شده روزمبادا نه که می گرید به حال و روز ما روز مبادا هم همه امروزها مثل غروب جمعه دلگیرند که بی توتیره و تلخ است چون دیروز فردا هم جهانی را که پژواک صدایت را نمی خواهد نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم
شگفتا! کرامات ماهی تمام چه ماهی؟ که خورشید صبح است و شام چه ماهی؟ که فرزند امّ القری چه ماهی؟ که لبخند بیت الحرام چه ماهی؟ چه مردی؟ سلام علیه چه مردی؟ چه ماهی؟ علیه السّلام چه حسن شروعی است ماه رجب چه حسن ختامی است ماه صیام همه عمر او یک نماز است و بس سکوتش قعود و خروشش قیام دم از حق زده دم به دم تیغ او اگر در مصاف است، اگر در نیام چه ژرف است! آری؛ چه ژرف و شگرف! کلامُ الامیرِ امیرُ الکلام در اوصاف آن حُسن بی‌خاتمه رسید این ترنّم به حُسن ختام به لب دارم این نغمه را دم به دم به سر دارم این سایه را مستدام امیری حسینٌ و نعم الامیر امامی علیٌ و نعم الامام
همین بس است به مدحش: محمد است محمد حمید و حامد و محمود و احمد است محمد قسم به شوق اویس و قسم به بهت بحیرا که آفتاب کمالات بی حد است محمد چه کوچه ها که نشستند در مسیر عبورش به نور و عطر و تبسم زبانزد ست محمد ستاره ی شب مکه طلوع صبح مدینه به یمن آینه خورشید مشهد است محمد اگرچه بین رسولان سرآمد است سرآمد به رسم حسن ختام آخر آمده ست محمد و باز می رسد از جانب حجاز سواری که هرکه دید بگوید: (محمد است محمد)
ای که در سوره ی تبسم خود ، لطف " وَالشَّمس " و " وَالقَمَر " داری نوری از آفتاب روشن ‌تر ، رویی از ماه خوب ‌تر داری تو کدامین گلی که دیدن تو صلواتی محمدی دارد چقدر بر بهشت چهره ی خود رنگ و بوی پیامبر داری هجرتت از مدینه شد آغاز ، مکه هم شاهد سلوک تو بود کربلا ، کوفه ، شام حیران ‌اند ، تا کجاها سر سفر داری باوری سرخ بود و جاری شد " اَوَلَسْنا عَلَی الحَق " از لب تو چه غرور آفرین و بشکوه است مقصدی که تو در نظر داری با لب تشنه بودی و می ‌سوخت در تب کربلا پر جبریل وقت معراج شد چه معراجی ، ای که از زخم بال و پر داری از میان تمام اهل جهان ، عرشِ پایینِ پا نصیب تو شد عشق می ‌داند و ادب که چقدر شوق پابوسی پدر داری شوق پابوسی تو را داریم ، حسرت آن ضریح شش‌ گوشه گوشه ‌چشمی ، عنایتی ، لطفی ، تو که از حال ما خبر داری در مدیح تو از مدایح تو ، یا علی هر چه بیشتر گفتیم با نگاهی پر از عطش دیدیم حُسن ناگفته بیشتر داری
شگفتا! کرامات ماهی تمام چه ماهی؟ که خورشید صبح است و شام چه ماهی؟ که فرزند امّ القری چه ماهی؟ که لبخند بیت الحرام چه ماهی؟ چه مردی؟ سلام علیه چه مردی؟ چه ماهی؟ علیه السّلام چه حسن شروعی است ماه رجب چه حسن ختامی است ماه صیام همه عمر او یک نماز است و بس سکوتش قعود و خروشش قیام دم از حق زده دم به دم تیغ او اگر در مصاف است، اگر در نیام چه ژرف است! آری؛ چه ژرف و شگرف! کلامُ الامیرِ امیرُ الکلام در اوصاف آن حُسن بی‌خاتمه رسید این ترنّم به حُسن ختام به لب دارم این نغمه را دم به دم به سر دارم این سایه را مستدام امیری حسینٌ و نعم الامیر امامی علیٌ و نعم الامام
همین بس است به مدحش: محمد است محمد حمید و حامد و محمود و احمد است محمد قسم به شوق اویس و قسم به بهت بحیرا که آفتاب کمالات بی حد است محمد چه کوچه ها که نشستند در مسیر عبورش به نور و عطر و تبسم زبانزد ست محمد ستاره ی شب مکه طلوع صبح مدینه به یمن آینه خورشید مشهد است محمد اگرچه بین رسولان سرآمد است سرآمد به رسم حسن ختام آخر آمده ست محمد و باز می رسد از جانب حجاز سواری که هرکه دید بگوید: (محمد است محمد)
ای که در سوره ی تبسم خود ، لطف " وَالشَّمس " و " وَالقَمَر " داری نوری از آفتاب روشن ‌تر ، رویی از ماه خوب ‌تر داری تو کدامین گلی که دیدن تو صلواتی محمدی دارد چقدر بر بهشت چهره ی خود رنگ و بوی پیامبر داری هجرتت از مدینه شد آغاز ، مکه هم شاهد سلوک تو بود کربلا ، کوفه ، شام حیران ‌اند ، تا کجاها سر سفر داری باوری سرخ بود و جاری شد " اَوَلَسْنا عَلَی الحَق " از لب تو چه غرور آفرین و بشکوه است مقصدی که تو در نظر داری با لب تشنه بودی و می ‌سوخت در تب کربلا پر جبریل وقت معراج شد چه معراجی ، ای که از زخم بال و پر داری از میان تمام اهل جهان ، عرشِ پایینِ پا نصیب تو شد عشق می ‌داند و ادب که چقدر شوق پابوسی پدر داری شوق پابوسی تو را داریم ، حسرت آن ضریح شش‌ گوشه گوشه ‌چشمی ، عنایتی ، لطفی ، تو که از حال ما خبر داری در مدیح تو از مدایح تو ، یا علی هر چه بیشتر گفتیم با نگاهی پر از عطش دیدیم حُسن ناگفته بیشتر داری
شگفتا! کرامات ماهی تمام چه ماهی؟ که خورشید صبح است و شام چه ماهی؟ که فرزند امّ القری چه ماهی؟ که لبخند بیت الحرام چه ماهی؟ چه مردی؟ سلام علیه چه مردی؟ چه ماهی؟ علیه السّلام چه حسن شروعی است ماه رجب چه حسن ختامی است ماه صیام همه عمر او یک نماز است و بس سکوتش قعود و خروشش قیام دم از حق زده دم به دم تیغ او اگر در مصاف است، اگر در نیام چه ژرف است! آری؛ چه ژرف و شگرف! کلامُ الامیرِ امیرُ الکلام در اوصاف آن حُسن بی‌خاتمه رسید این ترنّم به حُسن ختام به لب دارم این نغمه را دم به دم به سر دارم این سایه را مستدام امیری حسینٌ و نعم الامیر امامی علیٌ و نعم الامام
ای که در سوره ی تبسم خود ، لطف " وَالشَّمس " و " وَالقَمَر " داری نوری از آفتاب روشن ‌تر ، رویی از ماه خوب ‌تر داری تو کدامین گلی که دیدن تو صلواتی محمدی دارد چقدر بر بهشت چهره ی خود رنگ و بوی پیامبر داری هجرتت از مدینه شد آغاز ، مکه هم شاهد سلوک تو بود کربلا ، کوفه ، شام حیران ‌اند ، تا کجاها سر سفر داری باوری سرخ بود و جاری شد " اَوَلَسْنا عَلَی الحَق " از لب تو چه غرور آفرین و بشکوه است مقصدی که تو در نظر داری با لب تشنه بودی و می ‌سوخت در تب کربلا پر جبریل وقت معراج شد چه معراجی ، ای که از زخم بال و پر داری از میان تمام اهل جهان ، عرشِ پایینِ پا نصیب تو شد عشق می ‌داند و ادب که چقدر شوق پابوسی پدر داری شوق پابوسی تو را داریم ، حسرت آن ضریح شش‌ گوشه گوشه ‌چشمی ، عنایتی ، لطفی ، تو که از حال ما خبر داری در مدیح تو از مدایح تو ، یا علی هر چه بیشتر گفتیم با نگاهی پر از عطش دیدیم حُسن ناگفته بیشتر داری