eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
702 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم‌ انا لا نعلم منه الا خیرا والله ما از او به جز خوبی ندیدیم او رفت و شد سهمِ تمامِ دوستان غم شد قامتِ ایرانِ ما از داغ او خم تنها نه ایران، زخم خورده جانِ عالم اُردی بهشت سبز شد اُردی جهنم در این مصیبت جامه ها برتن دریدیم والله ما از او به جز خوبی ندیدیم 🔹 روزی که این توفیقِ خدمت گشت میسور کارش ریاست شد! نه شد،خدمت به جمهور در بین مردم رفت و شد از میز خود دور در شامِ غمها بود چون یک آسمان نور از باغ لبخندش دمادم لاله چیدیم والله ما از او به جز خوبی ندیدیم 🔹 با هر توانی داشت شد یارایِ محروم شد چون رجایی خادمِ جمهورِ مظلوم در کارهایش بی ریایی بود معلوم شد پر جوانه از بهارش خاک این بوم با جان سلامِ روحبخشش را خریدیم والله ما از او به جز خوبی ندیدیم 🔹 از جنس مردم بود و با مردم عجین شد بهر امام جامعه یاری امین شد رنگ تبسم های او شور آفرین شد با او مهیا عزت ایران زمین شد با او به اوجِ قله ی عزت رسیدیم والله ما از او به جز خوبی ندیدیم 🔹 هرجا که مشکل بود خود می زد به جاده همراهِ مردم بود با پایِ پیاده درسی ست بر مسئولهای پر افاده عکسِ لباس کهنه ی خاکی ساده ما حرف حق را از زبان او شنیدیم والله ما از او به جز خوبی ندیدیم 🔹 او مردِ خدمت بود ،نه حرف و بهانه می شد برای بی کسان اشکش روانه مثلِ بسیجی ها تلاشش عاشقانه رونق گرفت از او هزاران کارخانه با همتش از چنگِ ویرانی رهیدیم والله ما از او به جز خوبی ندیدیم 🔹 او خادم مولا علی موسی الرضا(ع) بود مثل امامش با ضعیفان آشنا بود بر وعده هایِ خود به مردم با وفا بود دلداده ی نامِ شهیدِ کربلا بود می گفت :کی از یاریِ او نا امیدیم!؟ والله ما از او به جز خوبی ندیدیم 🔹 خدمت برایِ خلق شد بهرش عبادت دیدیم او را اهل پاکی و صداقت با جانِ عاشق بود مشتاقِ شهادت با لطف یزدان شد شهید راه خدمت می گفت :ما مدیونِ یاران شهیدیم والله ما از او به جز خوبی ندیدیم 🔹 بر برگه رایم نشان افتخار است نام شهیدی رویِ برگه اعتبار است رفته است اما مکتب او ماندگار است هرکس که با او دشمنی کرده ست خار است خوشبخت ما که چون تویی را برگزیدیم والله ما از او به جز خوبی ندیدیم
رضا در روز میلادش تو را در عرش مهمان کرد خبر در کمتر از یک لحظه دلها را پریشان کرد میان کوه در مه در هوایی سرد و نا آرام خدا چشم سحر خیز تورا لبریز باران کرد تمام مردم ایران بدهکار کسی هستند که جان پاک خود را این چنین تقدیم ایران کرد مدال افتخارت نوکری در آستان اوست خوشا آن کس که خود را وقف سلطان خراسان کرد بهشتی می شوی مثل رجایی ها و می‌دانم تمام دردها را می شود با عشق درمان کرد تمام عمر مانند شهیدان زندگی کردی و دست حق تورا اینگونه مهمان شهیدان کرد شبیه حاج قاسم پر کشیدی سید ابراهیم شهادت برتو آتش های دنیا را گلستان کرد ز جا برخیز ای خدمتگزار ساده و محبوب ببین پروازت ایران را چگونه غرق طوفان کرد وجودت خستگی را لحظه ای نشناخت‌ در دنیا خدا هم عاشقی های تورا اینگونه جبران کرد جدایی از تو تا روز قیامت باورش سخت است چگونه می شود این داغ را در سینه پنهان کرد
یا ابوفاضل مدد سخت است یل باشی ولی با دستِ بسته لعنت بر آن کس که غرورت را شکسته دیدند روی تو حرم حساس هستند با یک امان نامه غرورت را شکستند فامیلِ بد را تو نشد ساکت بسازی با آبرویت پیش ِ زینب کرد بازی اما تو فرزند امیرالمومنینی در معرفت آیینهٔ ام البنینی شمر و امیرش را چه رسوا ساختی تو آب دهان بر نامه اش انداختی تو گفتی که من تا آخرش پای حسینم با نوکری او امیر عالمینم ای کاش آقا دیده از دریا نبندد با ریسمان صبر دستم را نبندد ای کاش وقت حمله رویم را بگیرد ترسم که حکم صبر ، بازویم بگیرد سخت است یل باشی ولی با دست بسته بینی که نا محرم حریمت را شکسته من مرده باشم دست زینب را ببندند وقت زمین خوردن به ناموسم بخندند با تیر چشمانم الهی پاره باشد اما نبینم خواهرم آواره باشد من حاضرم نیزه به چشمانم نشیند اما کسی یک موی زینب را نبیند بر صورت من آی لشگر پا گذارید پوشیه را از روی زینب بر ندارید سروده سحر تاسوعا سال ۱۴۰۱
نوحه به سبک نسیمی جانفزا می آید خادم حضرت سلطانی در آغوش رضا مهمانی واویلا واویلا واویلا شدی همراه آل هاشم تو مهمان کنار حاج قاسم شهادت نامه ات شد امضا واویلا واویلا واویلا از غریبی رها گشتی تو زائر کربلا گشتی تو آخر کار تو شد زیبا واویلا واویلا واویلا ماجرایت شبیه مادر پیکرت شعله ور شد آخر بسکه ناله زدی یازهرا واویلا واویلا واویلا هرچه آمد سرتو آن شب نرفتی زیر سم مرکب وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا کربلا خواهری حیران شد روبرو با تنی عریان شد ناله زد از جگر یاجدا واویلا واویلا واویلا
چند بیتی تقدیم به شهید والامقام سید ابراهیم رئیسی با رفتنت سر فصلی از غم را نوشتی معلوم شد از پیکرت زهرا سرشتی با خستگی, زخم زبان هم می شنیدی مظلوم تر بودی تو حتی از بهشتی دستان تو‌دامان دنیا را رها کرد گویا تو را از عرش اربابت صدا کرد جای تمام بی وفایی ها که دیدی روی تو آقای رئوف آغوش وا کرد پای شهادت نامه ات امضای سلطان آمد به استقبال تو شاه خراسان پیراهن خدمت برای تو کفن شد نام تو جاویدان کنار نام ایران یادم نرفته گریه های بی صدایت بالای سر، وقت سحر یاربنایت اذن شهادت را گرفتی در شب قدر وقت گریز روضه های کربلایت گم شد اگر آن چند ساعت پیکر تو چشم انتظارت بود گریان مادر تو جسم توهم آخر شبیه حاج قاسم پیدا شده با دیدن انگشتر تو روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک جای سالم در همه پیکر ندارد جایی برای بوسه مادر ندارد من بی وضوموی تورا شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم
شهید خدمت باید چه کارش کرد این دلبستگی را پیوند مردم را ببین ، پیوستگی را تفسیر کردی عزت و وارستگی را مردی که خسته کرده بودی خستگی را برخیز یک دنیا تو را می خواند اِی مرد بت ها زیاد هستند ابراهیم برگرد هم پای محرومان ، عزیز جان ملت حرفِ تو مردم بود و ایران بود و عزت پای ولایت می شدی کوهی ز غیرت جان ها فدای تو شهیدِ راه خدمت حرفت خدایی بود و خالی از مَنَم بود خیلی وجودِ تو عزیز و مغتنم بود فخرت فقط در منصب عبد الرضایی شصت وسه سال عمرت مسیری مصطفایی مظلوم مانند بهشتی و رجایی چون حاج قاسم عاقبت کرب و بلایی مثل خمینی سروِ تو افتادگی داشت مانندِ قاسم زندگی ات سادگی داشت رخت و لباس خادمی داد آبرویت پلّه زدی تا آسمان ، تا آرزویت لبریز از جام شهادت شد سبویت خواهد پس از این شد دلِ ما تنگِ رویت آخر رسیدی تو به مقصود و به مقصد جایت در آغوش رضا جان است و مشهد در خاطره ها مثل بارانی رئیسی مهمانِ سلطانِ خراسانی رئیسی چون هادی و همت ، سلیمانی، رئیسی امشب در آغوشِ شهیدانی رئیسی دیروز بود و حرف های اشتباهی امروز افسوس است و حرف از عذر خواهی دردِ درونِ سینه درمان می شد ایکاش رنجِ فراقت سهل و آسان می شد ایکاش مظلومیت هایت نمایان می شد ایکاش این بار هم آتش گلستان می شد ایکاش در سایه ی آتش میانِ دود بودی در یادِ سیلی، صورت و جای کبودی..‌. مهدی شریف زاده