#تخریب_بقیع
بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست
روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست
باد مویم را پریشان میکند مانند آن_
_پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست
اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند
حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست
چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا
مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست
مادری در لابه لای خاک گندم ریخته
پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست
غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم
سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست
حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن"
بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست
می نویسم آرزویم را به روی خاکها
خانه ات آباد،ای که خانه ات آباد نیست
#احمد_ایرانی_نسب
#تخریب_بقیع
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر
پریشان است احوال من از حالی پریشان تر
مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند
و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر
گمان ذره ها خاموشی خورشید بود اما
نفهمیدند بیش از پیش می گردی فروزان تر
ولی می بینم این بدکارها از کار خود روزی
پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان تر
دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد
بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان تر
تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب
ولیکن در وجود خاکیت قدریست پنهان تر
رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت
چه می بیند که برمی گردد از پیش تو بی جان تر
تو می باری به حال زائر و زائر به حال تو
تو از دل می شوی ویران تر و دل از تو ویران تر
برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را
بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر
#محمدعلی_بيابانی
#تخریب_بقیع
#بقیع
زیاد شعر نگفتیم در رثای بقیع
زیاد پر نگشودیم در هوای بقیع
چه روضه ها که نخواندند روضه خوان هامان
چه گریه ها که نکردیم پا به پای بقیع
همیشه هشتم هر ماه روضه می گیریم
به یاد هشتم شوال و ماجرای بقیع
هنوز مادر عباس روضه می خواند
تنیده در نفس باد روضه های بقیع
و شاعری که دلش را به دست باران داد
نوشت غربت بی انتها به جای بقیع
نوشت پیکر زهرا میان این خاک است
کجاست مرقد زهرا بگو کجای بقیع
خدا کند که بیاید همان که می سازد
(چهار گنبد فیروزه ای برای بقیع)
#وحید_محمدی
#تخریب_بقیع
#بقیع
چارتا گنبد کنار هم ، عجب قابی ! که نیست
خیره ام شبها به سمت چار مهتابی که نیست
چارتا اذن دخول از چارتا باب المراد
می روم سمت بهشت از چارتا بابی که نیست
گوشه ی صحن حسن می ایستم با احترام
دلخوشم در آرزوهایم به آدابی که نیست
در میان زائران گاهی به کنجی قانعم
گرم قرآن خواندنم در کنج سردابی که نیست
با دو رکعت عاشقی بالای سر ، حالم خوش است
سجده کردم بارها در بین محرابی که نیست
می روم نزدیک سقّاخانه ی ام البنین
تشنه ام ، باید بنوشم جامی از آبی که نیست
خادمی می بیندم هرگاه پلکم بسته ماند
با پر قو می شوم بیدار از خوابی که نیست
صحن و ایوان و رواقی نیست شاید ، من ولی
حاجتی دارم که می گیرم از اربابی که هست
#محسن_ناصحی
#تخریب_بقیع
#بقیع
دل شکسته ی من تا که آشنای بقیع است
همیشه و همه جا بر لبم نوای بقیع است
بگو چگونه ننالم که دل بسان کبوتر
پریده از قفس سینه در هوای بقیع است
صدای زمزمه ی زائران گنبد خضرا
دم غروب پر از شور لحظه های بقیع است
قسم به چار امامی که خفته در دل خاکند
که عرش جلوه ای از صحن با صفای بقیع است
هنوز اشک علی - این زلال حسرت و اندوه -
چراغ غربت شب های بی صدای بقیع است
فرشتگان خدا خاکبوس این حرم نور
بهشت با همه دارائی اش گدای بقیع است
#کمیل_کاشانی
#تخریب_بقیع_زمینه
#زمینه
بقیع ویران شده / فاطمه گریان شده
قبر عزیزان او _ با خاک یکسان شده
واویلا علیالحرم واویلا علیالحرم
.......
بگو مدینه چه شد _ صحن و سرای بقیع
چار مزار خراب _ مانده برای بقیع
واویلا علیالحرم واویلا علیالحرم
........
متاب ای آفتاب _ به تربت مجتبی
سوخت دل فاطمه _ به غربت مجتبی
واویلا علیالحرم واویلا علیالحرم
......
خفته در این خاک غم _ دو مادر محترم
ام بنین حزین _ فاطمه بی حرم
واویلا علیالحرم واویلا علیالحرم
......
مزار ام البنین _ ویران و غم فزاست
مدینه با ما بگو _ تربت زهرا کجاست
واویلا علیالحرم واویلا علیالحرم
......۰
دو مادر بی پسر _ نشسته در آفتاب
مدینه ام البنین _ کرببلا هم رباب
واویلا علیالحرم واویلا علیالحرم
......
مصیبت از خانه _ فاطمه آغاز شد
آن در گلخانه با _ ضرب لگد باز شد
واویلا علیالحرم واویلا علیالحرم
.......
به پشت در چادرِ _ فاطمه آتش گرفت
که دامن ِ دخترش _ به خیمه آتش گرفت
واویلا علیالحرم واویلا علیالحرم
#عبدالحسین
#تخریب_بقیع_شور
#شور
غروب بقیع ، خدا می دونه چقد دلگیره
غروب بقیع ، میشه آسمونم از غم تیره
غروب بقیع ، برا شیعه سخت ترین تصویره
غروب بقیع ، غربت و بی کسی میشه حاکی
غروب بقیع ، داره خیلی صحنه غمناکی
غروب بقیع ، گریه دار چارتا قبر خاکی
نه حرم داره حائر ، نه بزم روضه دائر
غیر از مهدی زهرا ، بقیع نداره زائر
ویلی ویلی واویلا ، ویلی ویلی واویلا
چه خوب بقیع ، روی قبرا چارتا گنبد باشه
چه خوبه بقیع ، توی صحنا رفت و آمد باشه
چه خوبه بقیع ، پر خادم ، مثه مشهد باشه
چه خوبه بقیع ، اگه روضه خونی بر پا باشه
چه خوبه بقیع ، چشامون از گریه دریا باشه
چه خوبه بقیع ، رو لبا دم یازهرا باشه
دستا بر سینه و سر ، پیش قبر پیغمبر
نوحه خونا با گریه ، این ذکر و میدادن سر
مادر مادر وای مادر ، مادر مادر وای مادر
زمین بقیع ، دیده صبر دلای محزون و
زمیت بقیع ، دیده زهر و جگر پر خون و
زمین بقیع ، دیده تابوت و تن گلگون و
زمین بقیع ، دیده مظلومیت مولا رو
زمین بقیع ، دیده روی کبود زهرا رو
زمین بقیع ، دیده اشک مادر سقا رو
در این زمین واویلا ، ام البنین واویلا
خونده روضه مشک و ، قطع الیمین واویلا
ویلی ویلی یاعباس ، ویلی ویلی یاعباس
#علی_سلطانی
#تخریب_بقیع_زمینه
#زمینه #شور
پُر از غم و غربته
حال و هوای بقیع
با بی کسی میشه سر
روز و شبای بقیع
این حِسه ، غریبونه رو
هیچ جای ، دنیا نداره
اشک آ ، سمون و زمین
ازاین درد ، داره میباره
قبر عزیزای پیمبر
مونده میون گرد و خاکا
ندارن حتی سایبونی
مزار بچه های مولا
(واویلا
بقیع حرم نداره ۳ )
.........
حُزن عجیبی داره
شبیه ماتم سَراست
می تابه گرمای تُند
شاهد این غم خداست
دلگیره ، دَمِ غروباش
خورشید از ، غَمِش میسوزه
بیچاره ، کبوتری که
از هُرم ، دَمِش میسوزه
غَرقه گِل و لا میشه خاکِش
اون وقتی که میزنه بارون
موج غریبی راه می اُفته
خالیه جای صحن و ایوون
(واویلا
بقیع حرم نداره ۳)
.........
همیشه توو روضه ها
تَر میشه صحن چشام
با پای دل راهیه
مدینه یا کربلام
شبهای ، بین الحرمین
هر لحظه ، داره مسافر
امّا شب ، ها توی بقیع
خالیه ، جای یه زائر
حاجت سینه زن همینه
یه آرزو داره توو سینه
کِی میرسه روزی که بین ؟
صحن امام حسن بشینه
(واویلا
بقیع حرم نداره ۳)
#عباس_قلعه
#امام_حسن_شور
#شور
آرام جان حضرت زهرا حسن جانم
ذکر لبان حضرت زهرا حسن جانم
ما سائل شما /ما خاک این دریم
روحی لک الفدا /یا ایها الکریم
ای جانم ای جانم سیدالکریم حسن ای جانم
ذکر مدامِ عالم بالا حسن جانم
زهرا نوشته روی دل ما حسن جانم
تا نوکر توایم/ از عالمی سریم
روحی لک الفدا/ یا ایها الکریم
ای جانم...
از سوز زهر کین جگرت سوخت حسن جانم
پرپر زدی و بال و پرت سوخت حسن جانم
در لانه خودت/ بی بال و پر شدی
با دست همسرت/ پاره جگر شدی
**
داغت به سینه ام زده آذر حسین من
فکر توام در این دم آخر حسین من
آه از جگر مکش /در پیش من حسین
لا یوم کیومک/ ای بی کفن حسین
جسم تو می شود /در خاک و خون رها
راس تو می رود /بالای نیزه ها
#عبدالزهرا