eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
742 دنبال‌کننده
26 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم بانو به یمن مقدمت دنیا گرفته باز جان بانو منظم شد همین‌که آمدی نبض زمان بانو ملائک از کرامات تو می خوانند اشعاری زمان رفت و آمد از زمین تا آسمان بانو "کریمه"وصف زیبایی ست در شان شما آری الا بنتُ الکریمِ بن کریم ای-مهربان بانو- هم عالِم پروری هم دور تو علَّامه ها جمع اند ز گرگان و خراسان و قم و گلپایگان بانو   تو هاجر هستی و مریم تو زینب هستی و زهرا توئی جمع فضلیت های ناب این زنان بانو شبستان و رواق و صحن و ایوان و ضریح تو بهشت شیعیان است این حرم در این جهان بانو به یمن مقدمت عرشی بنا شد در کویر قم سفر در عرش یعنی از حرم تا جمکران بانو
بسم الله الرحمن الرحیم تو را بانوی خورشید و زمین و ماه می گویند شفیع روز رستاخیز خلق الله می گویند به خورشید و زمین و ماه هر یک نسبتی دادند غلام و سینه چاک و خادم درگاه می گویند چه شب هایی که در گوش ضریحت زائران تا صبح بماند آنچه را 《بینی وَ بین الله 》می گویند مریض و بی کس و درمانده و دلخسته و دل خون رعیت مشکلات خویش را با شاه می گویند چنان قبل از تشرف میدهی حاجات را ، مردم همیشه حرف های خویش را در راه می گویند چه سرّی هست بین فاطمه با تو که زائرها سلامِ روبروی صحن را با آه می گویند
بسم الله الرحمن الرحیم شبیه هر خماری که پی پیمانه می گردد میان صحن ها هر زائری مستانه می گردد بنا بر رخصت شمس الشموسي شمس می آید به دور گنبد این دختر دردانه می گردد همیشه قبل مشهد قم ،همیشه بعد مشهد قم کبوتر دائما دنبال آب و دانه می گردد جوان و پير مشغول طواف مرقدش هستند گدا قبل از گدایی گرد صاحب خانه می گردد عنایت گر کند دیوانه عاقل می شود اینجا تجلی گر کند هر عاقلی دیوانه می گردد فقیری نیمه‌شب آمد حرم بعد از اذان هم رفت پس‌از آن هر‌که دیدش گفت که شاهانه می‌گردد بیا و حضرت معصومه را دریاب حالا که زیارت کردن زهرا نصیب ما نمی گردد
دیده شد امشب قمر در محضر شمس الشموس از ستاره پر شده دور و بر شمس الشموس از مدینه نور می تابد به سمت آسمان اول ذالقعده آمد دلبر شمس الشموس هشت جنت وام دار حضرت معصومه است زینت عرش خدا شد کوثر شمس الشموس جبرئیل آمد برای آنکه حکاکی کند ذکر یا معصومه بر انگشتر شمس الشموس از کریمه جز رضا جانش نمیخواهد دلم حرف دل را میزنم با خواهر شمس الشموس...
چنان پوشیده در نور است آن تندیس زیبایی که باشد یک به یک شایسته ی القاب زهرایی به دنیایش رضا سوگند، از بس محو حق بوده جدا گردیده از آمال او امیال دنیایی سواد معجرش آموخت بر شب پرده داری را غبار مرکبش شد توتیای چشم بینایی نخوانده نامه را پاسخ بگوید دختر موسی به حیرت مانده ابناء بشر از این توانایی چو بیند حضرت کاظم جواب نامه را گوید: پدر قربان او گردد از این اِشراف و دانایی بپرس از حضرت موسی بن جعفر این کرامت را مگر علم لدنی گفته او را جای لالایی؟ شفاعت می کند از شیعیان در عرصه محشر تصور کن چقدر آنروز میگردد تماشایی دمی که دید در غربت گرفتار است مولایش علم بر دوش شد در یاری مولا به تنهایی کنیز شوکت شاهانه ی او مادر گیتی غلام همت مردانه ی او بود آقایی مسیر راه از فیض شما شد جاده ی رحمت به هر جایی که رفتی سبز شد باغ شکیبایی حضور با شکوهت آبروی اهل ایران شد حیا و غیرت ما ثبت شد در چرخ مینایی قسم بر زینب کبری که در این کشور مولا ز فرزندان زهرا میشود با گل پذیرایی تویی آن زن که بعد از حضرت صدیقه و زینب خدا شایسته اش دیده برای حکم فرمایی غبار قبرت از علم لَدُن پر بوده تا رفته فقاهت از سر کویت به سر حد شکوفایی به دریای علومت دیده ام جمع فقیهان را چنان غواص ها در حال اقیانوس پیمایی دلم با آرزوی "اشفعی لی" میشود آرام که من را جز تولا و تبری نیست دارایی گنه کارم من و ای عصمت حق پرده پوشی کن پناه آورده ام در سایه ات از بیم رسوایی
سرود ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها دوباره از اسمونها بارون شادی می‌باره دختر موسی بن جعفر. قدم به دنیا می‌زاره اومد معصومه آل طاها اومد فاطمه حق تعالی اومد شفیعه روز عقبا ( خوش آمدی معصومه ال طاها) مژده بدید که تو عالم خورشید موسی دمیده فرشته داره میخونه کریمه از راه رسیده اومد بوی خوش عطر ایمان اومد زینب کبری ایران اومد خواهر شاه خراسان به مقدمش گل بریزید. سبد سبد از گل یاس دختر باب الحوایج خیلی شبیه زهراس اومد معنی نوروکوثر اومد عالمه ال حیدر اومد ثانی زهرای اطهر صحن و سرای قشنگت برای من چون بهشته خدا رو شکر میکنم گلم رو تو قم سرشته عمری نوکر این خونوادم شادم از اینکه من خانه زادم. هرگز نمیشه کم اعتقادم
تقدیم به بانوی کرامت حضرت معصومه(س) ---------- ندارد هر کسی دختر شبیه ات ندارد آسمان اختر شبیه ات پدر زد بوسه بر پیشانی تو که باشد دختری کمتر شبیه ات تو ای منظومه ی سبز کرامت ندیدم نخل بار آور شبیه ات ز زینب بگذریم ، ای دختر نور ندارد هیچ کس خواهر شبیه ات ندارد گنج عالم چون تو دُری نباشد در صدف گوهر شبیه ات پس از زهرای اطهر بین زن ها ندارد شافعی محشر شبیه ات نمی آید به دوران چون تو دختر نزاید در جهان مادر شبیه ات میان دختران خویش حتی ندارد موسی جعفر شبیه ات تویی مریم ، تویی معصومه ی نور ندارد آل پیغمبر شبيه ات تو آن گنجینه ی نوری که دنیا نخواهد داشت سیم و زر شبیه ات به گلزار کرامت هر چه گشتم ندیدم شاخه های تر شبیه ات تمام باور عشقی که در دل نگنجد این چنین باور شبیه ات تو ماه روشن ذالقعده باشی نباشد در سما دیگر شبیه ات تو ای بانوی هستی ، عرش اعلا ندارد بر سرش افسر شبیه ات تو آن تک بیت زیبایی که «یاسر» نیاورده بدین دفتر شبیه ات ** محمود تاری «یاسر»
آمد به دنیا ؛ دختر موسی حضرت معصومه سلام الله علیها شد چشم رضا روشن _بر طلعت معصومه بیند رخِ زهرا را _ در صورت معصومه یا حضرت معصومه ...... شهر مدینه ؛ گشته منور از مقدم ریحانه موسی بن جعفر این کریمه عترت _این نور دل طاهاست مثل عمه اش زینب _ مثل مادرش زهراست یا حضرت معصومه ...... حضرت زهرا ؛ چشم تو روشن ببین عروست چه گلی دارد به دامن دیگر چه بگویم من _ در مدح و ثنای او حجت خدا فرمود _ جانم به فدای او یا حضرت معصومه ..... بادا مبارک ؛ بادا مبارک میلاد او بر مهدی زهرا مبارک امشب شبِ شادیِ ؛ ثامن الحجج باشد بهترینِ عیدی ها ؛ تعجیل فرج باشد یا حضرت معصومه ...‌.... ما سائل این ؛ دولت سراییم ریزه خوره (معصومه اخت الرضاییم) (کریمه آل عباییم) وا کن گره از کارم _ یا حضرت معصومه میل کربلا دارم _ یا حضرت معصومه یا حضرت معصومه
شب میلاد کریمه شب عیده شب نوره شب عید علوی ها شب رحمت و سروره آمد آمد ؛ دختر موسی آیینه ؛ حضرت زهرا ....... آسمانی ها نیایند رو به سوی حرم تو دسته دسته گل بریزند به صفای قدم تو آمد آمد ؛ دختر موسی آیینه ؛ حضرت زهرا ...... هشتمین نور خدا را آیتی عالمه آمد اولین دختر موسی دومین فاطمه آمد باشد باشد این الگوی عفت بانوی علم و فضیلت پدرش موسی بن جعفر گفته بابایت فدایت آمد آمد ؛ دختر موسی آیینه ؛ حضرت زهرا ....... باشد این الگوی عفت بانوی علم و فضیلت پدرش موسی بن جعفر گفته بابایت فدایت آمد آمد ؛ دختر موسی آیینه ؛ حضرت زهرا
تو مجموعه‌ی لطف‌ و جود و عطایی تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی تو دریاچه نه ؛ بَحر بی انتهایی چه‌گویم‌که‌هستی؟چه‌گویم‌چه‌هایی؟ تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو زهرا خصالی تو زهرا جمالی تو زهرا مَآبی تو زهرا جلالی تو زهرا سِرشتی تو زهرا مثالی تو در دوره‌ی خویش خیرالنّسایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تویی راحت جان موسی بن جعفر تویی روح و ریحان موسی بن جعفر تویی یاس بُستان موسی بن جعفر تو بنت الامامی تو بنت الهُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو عَذراترین مریم اهل بیتی تو در هر دمی همدم اهل بیتی در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی تو تندیس آن چارده مُقتدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی هُمای بهشتی و عرش آشیانی که در عُشّ دین صاحب آستانی تو باب الرّضایی تو بابُ الجَنانی بهشت خداوند در خاک مایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو مانند کلثوم، زینب ترینی خدیجه وقار اَستی و بی‌قرینی وفادار مانند اُمّ البنینی تو منظومه ی جمع معصومه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی چه گویم؟که بابا ثنای تو گفته ((فداها ابوها))برای تو گفته به مدحت ولیّ خُدای تو گفته که در حشر تو شافع شیعه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی در اطراف صحنت غُباریم بانو به درگاه تان خاکساریم بانو به لطفت در این شهر داریم بانو عجب کاظمینی؛عجب کربلایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی تو همشیره‌‌ی شخصِ شَمس الشّموسی درِ خانه ات از پی خاکبوسی رسیدند صدها چو شیخ بهایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی از این در چو بُردیم فیض دوچندان طمع‌کار گشتیم ما مستمندان به اقرار ما فرقه‌ی دردمندان تو با درد هر بینوا، آشنایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی اگرچه در این خاک کم غم ندیدم در این شوره زار آب زمزم ندیدم به من درد دادند و مرهم ندیدم ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی به این خسته حال مجاور نظر کن تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن به من هم به عنوان زائر نظر کن تو رُخصت دهی۰ می‌شوم نینوایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی