#امام_حسین_ع_مناجات
به غیر کشتهی عشقت کسی شهید مباد
کسی که دل به تو بستهست، ناامید مباد
کسی که مَست تو شد، دلخوشِ حرام نگشت
کسی که عبد تو شد، بندهی یزید مباد
کسی که رَخت عزای تو را به تن نکند
خدا گواه که در حشر روسفید مباد
اگر بناست در آتش رَوَم، جهنم من،
کنار آنکه گلوی تو را بُرید مباد
به هر که رو زدهام غیر شر به من نرساند
مرا به خیر کسی جز حسین امید مباد
#رضا_یزدانی
#امام_حسین_ع_مناجات
مجنونم و این عشق تدبُّر شدنی نیست
دیوانهی کوی تو تمسخُرشدنی نیست
گفتند بهشت است، ولی بهتر از آن است
بین الحرمین تو تصوُّرشدنی نیست
وصل تو میسّرشدنی هست ولی تا
من دور نگردم ز تکبُّر، شدنی نیست
رزق تو کم و بیش به من میرسد ارباب
نانی که به من میدهی آجُرشدنی نیست
آبم بدهی یا ندهی، هرچه تو خواهی
این تشنهلب از دست تو دلخورشدنی نیست
از خانهی خود دور نینداز گدا را
این کاسهی خالی همه جا پُرشدنی نیست
باید بپذیریّ و بخواهی تو، وگرنه
این سنگِ سیهدل بخدا دُرشدنی نیست
میشد دل من نرم شود، بشکند اما
وقتی نخورَد شیشه تلنگُر، شدنی نیست
#محسن_ناصحی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
حسین جان...
خمار اشکم و محتاج ناز بارانم
ببار اشک عزا بر جهان بی جانم
به لطف اشک عزایت_ رفیق زندگی ام_
به زندگانی ام امیدوار می مانم
جهان باور من روضه هست تا هستم
حسین جان من است و تمام ایمانم
خدا به خیر، جزایش دهد عزیزی که
گذاشت مهر غمت را به روی دامانم
تویی که کشته ی اشکی و من که کشته ی تو
به اشک چشم نوشتم که من مسلمانم
چه حاجت است به ناز طبیب تا بوده
غبار فرش عزایت مسیح چشمانم
چقدر توبه کنم از گذشته ی بی تو
ز عمر رفته ی بی ذکر تو پشیمانم
نفس نفس شب و روزم حسین می گویم
نفس نفس شب و روزم حسین می خوانم
#امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اثر_جدید
#حسن_کردی
.
ایام #رحلت_پیامبر_اکرم
#امام_حسن
اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت
ببخش آقا که کم بودیم عمری مرثیه خوانت
پُر از دردم ولی درد من اصلاً جسم خاکی نیست
بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت
فقط یا رحمة للعالمین یک گوشه چشمی کن
کویرم، خاک بی خیرم، منو امید بارانت
مرا همسفرهی یک وعده نانِ خشک خود گردان
که طعنه میزند بر هر ضیافت، تکهی نانت
برای تا خدا رفتن بهدستان تو محتاجم
بکش دستی سرم، شاید شدم یکروز سلمانت
گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد
به هرکس میرسد بی شک و شبهه لطف و احسانت
من اعجاز تو را دیدم میان لحظههایی که...
عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت
**
چه اُنسی با حسن داری که باهم سفره وا کردید
میان عرش غوغا کرده آوای حسن جانت...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم
.
.
#امام_حسن_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
#کوچه_بنی_هاشم
درختهای اُمیدیم، از دیار حسن
پُر از شکوفهی عشقیم در بهار حسن
به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست!
رسیده است لبِ ما به جویبار حسن
به دخل کاسبیام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تبار حسن
همین دو لقمهی نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفرهی ما رنگ از اعتبار حسن
کریمبودنِ او قابلِ محاسبه نیست...
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟!
کدام شاه نشسته است با جذامیها؟!...
بلند میشوم از جا به افتخار حسن
شنیدهام که به سگ هم غذا تعارف کرد!
هنوز ماتم از این لطفِ بی شمار حسن
بنازمش که چنان شیر، از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن
من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همهی جاده را کنار حسن
عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایهست
خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن
حسین با همهی دلرُباییاش، حسنیست
ببین دل از همه بُردن شدهست کار حسن
خیالبافی من صحنسازیِ حسن است...
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
* * *
میان معبری از نور، ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟!
حراملقمه به مادر دو دست سیلی زد...
سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن
#بردیا_محمدی✍
#شهادت_امام_حسن
.
.
#امام_حسین
یا اباعبدالله ، یا رحمة الله الواسعة
اوج سعادت من ، عشق و محبت تو
اوج ارادت من ، حب و ولایت تو
راز طراوت من ، رمز اطاعت من
اوج عبادت من ، فیض زیارت تو
قدر و کرامت من ، معنای عزت من
نشان طاعت من ، سجده به تربت تو
راه طریقت من ، شرع و شریعت من
اصل حقیقت من ، عشق و محبت تو
ای نور ظلمت من ، چشم بصیرت من
ای یار غربت من ، لطف و عنایت تو
سرشت و فطرت من ، بهار رحمت من
سرور و بهجت من ، لحظه ی رؤیت تو
شوق و مسرّت من ، صفا و نزهت من
تمام رغبت من ، حضور و صحبت تو
قدر و فضلیت من ، دید و بصیرت من
سرّ طبیعت من ، نگاه رحمت تو
اوج شهامت من ، راز رشادت من
قتل و شهادت من ، بهر ارادت تو
روح طهارت من ، پایان حسرت من
نجوای خلوت من ، شد شکر نعمت تو
والای رفعت من ، مفهوم عزت من
معنای غیرت من ، لحظه ی نصرت تو
هم سِیر و سیرت من ، مقصود همت من
راه هدایت من ، تا بی نهایت تو
فصل اقامت من ، هم قدر و قیمت من
قدر و قیامت من ، وقت شفاعت تو
عشق تو عادت من ، راز سیادت من
اوج سعادت من ، عشق و محبت تو
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة
به خدا حال تماشای حرم می چسبد
زندگی یافتن از حال عدم می چسبد
کاش در وقت زیارت ز تو دیدار کنم
زائر روی تو بودن به حرم می چسبد
دادن سر به رهت آرزوی اهل دل است
پیش تو سر برود زیر قدم می چسبد
در سراپرده ی قلبم ز همان روز ازل
حک شده نام تو با لوح و قلم می چسبد
سائل کوی کریمان شدن از بخت خوش است
صله ای گر رسد از اهل کرم می چسبد
گوشه ی صحن و سرایت سحری بنشینم
روضه خواندن ، ز پی اش نوحه و دم می چسبد
به شهادت چو شود ختمِ به خیر عاقبتم ؛
سرنوشتی که چنین خورده رقم می چسبد
لحظه ی مرگ به دیدار من آیی ای دوست ؟
خبری خوش برسد در دل غم می چسبد
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
#امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
ما هرچه که هستیم غلام حسن هستیم
دیوانه و سرگشتهی نام حسن هستیم
یکبار نشد روزی ما را نرساند
شرمندهی الطاف مدام حسن هستیم
با مرد جذامی سر یک سفره نشسته
دیوانهی این لطف و مرام حسن هستیم
اصلاً به کسی ربط ندارد که همه عمر_
ریزه خور دستانِ امام حسن هستیم
صلح حسن از هر نظری عین قیام است
ما تابع این صلح و قیام حسن هستیم
از صلح حسن هست حسینی شدن ما
باید بنویسند حسن بر کفن ما
ما زنده از آنیم که آرام نگیریم
ترسی به دل از فتنهی ایام نگیریم
از روز ازل نوکر این خانه شدیم و
جز بر در این خانه سرانجام نگیریم
مجنون حسینیم و همه شهر بدانند
زشت است که مجنونِ حسن نام نگیریم
هر کس به طریقی بشود مست؛ ولی ما
جز از لب پیمانهی او کام نگیریم
هر وقت بنا شد که بسازند حرم را
ما کارگری کرده و انعام نگیریم
روزی برسد صاحب زوار شود او
مانند امامان حرم دار شود او
او شاه کرم هست و برایش حرمی نیست
بالاتر از این غم به خدا هیچ غمی نیست
حکام عرب را چه به این خاک مطهر
افسوس! بقیع دست امیر عجمی نیست
این بی حرم آنقدر کریم است و کریم است
که بخشش صد حاتم طایی رقمی نیست
آقای مدینه چه غریب است خدایا
در خانهی خود کشته شدن داغ کمی نیست
از ماتم او عرش خدا غرق عزا شد
افسوس که این مرثیه را محتشمی نیست
باید بسرایند همه از کرم او
تجدید بنا میشود آخر حرم او
ای وای از آن روز که بال و پر او سوخت
از زهر هلاهل همهی پیکر او سوخت
این زهر چنان بود که شد پیکر او سبز
این زهر چنان بود که پا تا سر او سوخت
طشت است پر از خون و جگر پاره، خدایا
با دیدن این صحنه، دل خواهر او سوخت
فرمود که "لا یوم کیومک" به حسینش
از ماتم بی سر شدن پیکر او سوخت
راحت شده از خاطرهها، شاهد کوچه
زآن روز که در آتش کین، مادر او سوخت
این زهر که نه، کوچهی غم خونجگرش کرد
نزدیک چهل سال چو شمعِ سحرش کرد
#محمود_مربوبی✍
.
.
#امام_حسن_مدح_و_شهادت
کرامت مثل یک جرعهست از پیمانۀ جانش
سخاوت لقمهای از سادگی سفرۀ نانش..
کسی که سایۀ او مایۀ آرامش دنیاست
دلش در بند دنیا نیست، دنیا هست زندانش
سپاهش را صدای سکه غرق روسیاهی کرد
نه مردی نه نبردی بود، خالی بود میدانش
صَلاح اینگونه میبیند، سِلاح صلح بردارد
چه دارد رهبری که زیر پا افتاده فرمانش؟..
امام غیرت و غربت کنار دشمنِ سرسخت
چه رنجی میکشید از دوستان سُستپیمانش
زبان سرزنش خاری شد و آزرد روحش را
مُعِزّالمؤمنین بود و نفهمیدند یارانش
کسی که چشم فتنه کور شد با برق شمشیرش
چگونه گوشهای بنشیند و سر در گریبانش...
چه زهری مَحرمش بوده؟ چه دردی همدمش بوده؟
نمیدانم چه راز سینهسوزی بوده مهمانش!
به روی دستهای آل طاها باز تابوتیست
مبادا زخم بردارد، مبادا تیربارانش...
اگرچه تلختر از زهر بوده زندگی امروز
ولی فردا عسل میریزد از کام جوانانش
خیالت جمع سردار جمل! تنها نمیمانی
به زودی کربلا از راه میآید که طوفانش...
#جعفر_عباسی✍
#شهادت_امام_حسن
.
.
مناجات با #امام_زمان (عج)
و گریزی به مصائب #امام_حسن مجتبی (ع)
گرچه هستم پست و بی مقدار تحویلم بگیر
خواهشی دارم بیا این بار تحویلم بگیر
اهل دنیا که مرا بد جور دور انداختند
من زمین خوردم، خودت ای یار تحویلم بگیر
یوسف مصری و من هم دست خالی آمدم
آمدم اما سر بازار، تحویلم بگیر
به همه گفتم که من هم نوکرت هستم، نکن
نسبتم را با خودت انکار، تحویلم بگیر
کم که یادت می کنم تو بیشتر یادم بکن
باز هم منت سرم بگذار، تحویلم بگیر
آبروی نوکرت را حفظ کن ای با وفا
پیش مردم دست کم یک بار تحویلم بگیر
از تو خیر دائم و از ما به تو شر می رسد
گرچه دائم دادمت آزار، تحویلم بگیر
جان آقایی که برد از کوچه تا خانه خودش
مادرش را با دو چشم تار... تحویلم بگیر
#وحید_محمدی
.
.
#دهه_آخر_صفر
به من رسیده دو چشم تر از حسین و حسن
کلام وحی شده منبر از حسین و حسن
خراب روضه شدم آمدم به میخانه
رسیده جام و می و ساغر از حسین و حسن
برای آنکه خدا را بیاورم هیئت
نداشتم به خدا بهتر از حسین و حسن
زمین به دست حسن، آسمان به دست حسین
به عرش می رسد این نوکر از حسین و حسن
نشسته زیر کسا بین شان رسول الله
که ارث برده علی اکبر از حسین و حسن
بهشت را به گدایی هر دوشان بفروش
نخواه چیز کمی دیگر از حسین و حسن
تویی که کرببلا رفته ای به عشق بقیع
چه توشه ای ببری آخر از حسین و حسن
طبیعی است که با فاطمه طرف بشود
حساب اگر نبرد محشر از حسین و حسن
بپرس فضه چه از فاطمه شنیده علی
یک آیه کم شده از کوثر... از حسین و حسن
چو وضع خانه او صورتش به هم خورده
که رو گرفته چنین مادر از حسین و حسن
کشیده خورد و کشیده شد و کشیده آه
کشیده است خجالت در از حسین و حسن
#امام_حسن
#امام_حسین
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
ایام #شهادت_امام_حسن
#حُسنحَسن
کسی که درد و بلای عظیم می گیرد
همیشه روضه برای کریم می گیرد
همان که ثروت خود را دوبار بخشیده
و باز تا صف محشر سهیم می گیرد
دو نیمه ی دل عاشق حسینی و حسنی است
به وقت ذکر حسن(ع)،هر دو نیم می گیرد
به جای زائر کویش همیشه بوسه ی ناب
ز روی خاک مزارش نسیم می گیرد
دلی که تنگ حسن(ع) می شود در این عالم
سراغ مرقد عبدالعظیم(ع)می گیرد
خوشا به حال کسی که به جای کنگره ها
برات کرب بلا از کریم می گیرد...
#محمدجواد_منوچهری✍ #یاامامحسنمجتبیعلیهالسلام
.