#حضرت_رباب_زمزمه
توی حیا بی مثلی رباب
محرم اسرار ولی رباب
توو خونه ای که باشی دوست داره
خیلی حسین بن علی رباب
مادر ، نوه یل بدر و حنینی
همسر ، با نجابت آقام حسینی
عروس زهرا ، نور دو عینی
لالایی طفلمه یاحسین
سوختم توی آفتاب ، فدا حسین
صدتا علی خدا بهم بده
صدتاشونم میدم برا حسین
چشم من ، شده وقف عزای حسینم
هست من ، همه اش به فدای حسینم
فدای خاک ، پای حسینم
شیرخوارمه رو نی برابرم
قد کشیده نمیشه باورم
دستام شده شبیه گهواره
خورده نگیرید آخه مادرم
دست من ، بین این حلقه های طنابه
نیزه دار ، بدجوری مست جام شرابه
بچم رو نیزه ، چجور بخوابه
#علی_سلطانی
#حضرت_رباب_شور
برتر از هاجر ، ساره و مریم ، حضرت زوجة الحسین
نه فقط من که ، عالم و آدم رعیت ، زوجة الحسین
مدیونش هستم ، اگه اشک من ، جاریه واسه کربلا
بوده گریه توو روضه ها
سنت زوجة الحسین
اقیانوس کرم ربابه ، پناه اول آخرم ربابه
اونی که من رو از زمین بلند کرد ، دعای خیر مادرم ربابه
به غم های رباب و به اشکای رباب
یه روز کربلا میرم به امضای رباب
اگر بعد حسینش زیر سایه نرفت
ولی رو سر دنیا داره سایه رباب
(سیدتی یارباب)
مادر اشک و ، اسوه ی تقوا ، مقامش فوق باوره
کربلاست جنت ، پس بهشت ما ، زیر پای این مادره
از کراماتش ، چی بگم وقتی ، شفای هر درد و مرض
تنها یک معجزه ای از
نخ قنداق اصغره
ذکر روح الامین ربابه ، ملیکه ی عرش برین ربابه
اونی که مارو کربلایی کرده ، محرما و اربعین ربابه
رباب روز قیامت قیامت میکنه
خودش از سینه زن ها شفاعت میکنه
میره سمت بهشت و فقط پشت سرش
میره حرمله رو هر چی لعنت میکنه
#محمد_جواد_امامی
#حضرت_علی_اصغر_شور
زبان حال حضرت رباب سلام الله علیها
دربین خیمه ها دنبال چاره ام
شیرت نداده ام ای شیرخواره ام
میریزد العطش از هر نگاه تو
من آب میشوم از سوز آه تو
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
دلخوش شدم به آن مشکی که میبرد
سقا برای تو آبی میاورد
من غرق غصهام شرمنده ام نکن
ناخن نکش گلم شرمنده نکن
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
باتیر حرمله رنگ از رخت پرید
من شکر میکنم مادر تورا ندید
پاشیده حنجرت حیران و مضطرم
زیر عبا تورا تا خیمه میبرم
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
پنهانم کنم تورا از شر نیزه ها
یک قبر میکنم در پشت خیمه ها
تیر آن دمی که خورد بر روی حنجرت
آهی کشید و گفت بیچاره مادرت
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
جسم تو مانده و روح تو پر کشید
ای محسن حسین کوچکترین شهید
من ماندم و سر و شرمندگی تو
شد حسرت رباب یک سالگی تو
(علیلالا علیلالا علیلالا علیلالا)
راس تو میرود بالای نیزه ها
من زار میزنم در پای نیزه ها
آه ای ستاره ی دنباله دار من
زخمی ترین سر نیزه سوار من
(ایحسینم ایحسینم ایضیاءهردوعینم)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_علی_اصغر_زمزمه
#حضرت_رباب_زمزمه
مادر اگر بچه ش ازش جداشه سخته
شیر داشته باشه شیرخواره ش نباشه سخته
رباب دیگه بیچاره شد ای وای ای وای
گلوی طفلم پاره شد ای وای ای وای
نیزه براش گهواره شد ای وای ای وای
......
سرت رو نی ، تنت رو خاکه ، نمیدونم
برا کدومش دیگه لالایی بخونم
حالا که دوری از رباب لالا لالا
با صدای نیزه بخواب لالا لالا
بخواب ببینی خواب آب لالا لالا
#علی_سلطانی
بسم الله الرحمن الرحیم
خواهش
ای گریه بر تو مایهی آرامشم حسین
ناز تورا به جانودلم میکشم حسین
با اشکروضه صبح من آغاز میشود
خیساست هرشب ازغمتو بالشم حسین
ای کاش مستجاب نگردد دعای من
غیر از زیارت است اگر خواهشم حسین
من ابر بغضهای فروخوردهام، که شد
نام تو بهترین سبب بارشم حسین
در این محیط فتنهوجنجالها فقط
در زیر پرچم تو در آسایشم حسین
اندازهی لیاقت هرکس بهدست توست
خاکم که بیتو لایق فرسایشم حسین
در اوج بیسوادیام استاد میشوم
وقتیکه میشود همهی دانشم حسین
دلبستهام بهلطفتو در امتحان عشق
آمادهی ورود به هر آتِشم حسین
#مجتبی_خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم
وطن
بلبل شوقم و باغوچمنم کرببلاست
بیسبب نیست که ورد دهنم کرببلاست
کفتر جلدم و هرآینه برمیگردم
آخرین مقصد هر پرزدنم کرببلاست
غیر لیلا سخنی ورد لب مجنون نیست
من که مجنون حسینم سخنم کرببلاست
شعر گفتم به امیدی که بخوانم آنجا
شاعری سادهام و انجمنم کرببلاست
دوستش دارم و حبّالوطن از ایمان است
گرچه ایرانیام، اما وطنم کرببلاست
زائر عرش خداوند شود زائر او
پس در این راه بهشت عدنم کرببلاست
حال من حال حبیب و تو حبیبم شدهای
شوق من شوق اویس و قرنم کرببلاست
بازهم قسمت اگر شد که زیارت بروم...
شاهد نالهی "یابنالحسنم" کرببلاست
#مجتبی_خرسندی
السلام علیک یا اباعبدالله
به من اجازه بده هردم از تو دم بزنم
که کُلِ عُمْر، خلاصه در این دم است:
"حسین"
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#شب_جمعه
#چارپاره
#محاوره
خو گرفتم با غم در به دری
این روزا سهم منه خونجگری
من دیدم..،بَسّه دیگه..،خدا کنه
داغ شیرخواره نبینه مادری
غم تو پامو توو این بلا کشید
کارِ من ببین که تا کجا کشید
من چجوری تووی سایه بشینم
بدن بابات سه روز گرما کشید
منو سوزوندی با آتیشِ خودت
دعا کن..،منم بیام پیش خودت
چی می شد فقط یه بار می خندیدی
با همون دندونای نیش خودت!
کاشکی می شد بزنم صدات،علی
الهی رباب بشه فدات،علی
یه بارَم شده به خواب من بیا
دل من یه ذرّه شد برات،علی!
گریه هات هنوز تووی گوش منه
انگاری سرت رویِ دوش منه
قدر یک لحظه ازم دور نمیشی
قنداقِ خونیت توو آغوش منه!
یادمه توو خیمه آشوب شده بود
یادمه لبت مثه چوب شده بود
وقت دست و پا زدنهات..،پسرم!
دل مادرت لگدکوب شده بود
مادر تو آرزومنده هنوز
رو لبت حسرت لبخنده هنوز
شب به شب ذبح تو ، کابوس منه...
سر تو به تار مو بنده هنوز
مثه شیشهخرده له شده تنم
اونکه اشکش دمِ مشکشه ،منم!
اگه رو نیزهای..،تقصیر منه
قبر تو نشد عمیقتر بکَنم
حتی دیدنت منو راضی می کرد
دست باد موهاتو نازنازی می کرد
تا منو دقم بده..،جلو چشام
حرمله با گهوارهات بازی می کرد
چه بلایی که نیومد سر تو
جلوی تو میزدن خواهرتو
چشم نیمهبازتو می بستی کاش!
سر بازار نبینی مادرتو
دوس ندارم تو رو مأیوست کنم
با هزار گلایه مأنوست کنم
حالا قدِّ تو ازم بلندتره...
میشه خم بشی..،میخوام بوست کنم!
#بردیا_محمدی