eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
709 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ای دختر باب الحوائج دلم پر میکشد تا شهر قم با شوق بی پایان سلام ای دختر باب الحوائج! کوثرِ ایران سلام ای آنکه اهل دل شبانه روز می گردند شبیه کهکشان دور سرت؛ دلداده و حیران زمین افتاده زیرِ پایت و گلها عطش دارند قدم بردار تا از آسمان نازل شود باران حیا از چشم هایت آیه آیه میشود پیدا وقار از قد و بالای تو معلوم است ای جانان شکوه چادرت حسرت به دل کرده ست مریم را خودِ قدّیسه ای! ای نور چشم حضرت سلطان تو جانِ جانِ جانان و هوادارِ رضاجانی(ع) تویی زهرایِ ثانی، با نشان، با گنبد و ایوان به عشق روز میلاد تو خورشید آمده تا که شود ایوانِ زیبایِ حریمت آینه بندان شدی معصومه(س)و باب الرضا(ع) میخوانمت بانو همان بابی که مرهم میدهد بر دردِ بی درمان کریمه هستی و موسی بن جعفر(ع) دوستت دارد منِ بی آبرو هم دوستت دارم به این قران!  
ماییم و محبت تو یا معصومه الطاف و عنایت تو یا معصومه از ساحت ثامن الحجج میخواهیم عیدی ولادت تو یا معصومه
دل ‌مرده است و پر به فراسو نمی‌زند مردی که سر به خانه‌ی بانو نمی‌زند جبریل، صحن آینه را مثل خادمی با هیچ چیز جز مژه جارو نمی‌زند وقتی که این حرم پر از الطاف مادری‌ست پس با مزار مادرمان مو نمی‌زند یک گوشه از فضائلتان «إشفِعی لَنا»ست زائر که بی‌جهت به شما رو نمی‌زند صد بار در بزن که در این شهر هر کسی بر سینه دست رد بزند... او نمی‌زند
در صبر و وفا حليمه اي آمده است در علم و عمل فهيمه اي آمده است در گلشن پُر نور امام كاظم معصومه اي و كريمه اي آمده است ۰۰ گفتند گلي عرش مقام آمده است آئينه نور ذوالكرام آمده است از يُمن قدوم حضرت معصومه لبخند به لب هاي امام آمده است
السلام علیک یا فاطمه المعصومه اشفعی لنا فی الجنه *** بانو سلام ای حرمت احترامِ قم/ هر لحظه می رسد به روانت سلامِ قم/ شد گنبدِ تو روشنیِ صبح و شامِ قم/ احلی مِنَ العسل شده صحنت به کامِ قم/ اینجا چقدر در دلِ مردم مقدس است/ با آستانِ قدسی تو قم مقدس است/ دنیا به این همه عظمت غبطه می خورد/ حتی بهشت بر حرمت غبطه می خورد/ عیسی به فیضِ دم به دمت غبطه می خورد/ حاتم به وسعتِ کرمت غبطه می خورد/ از حُرمَتِ تو قم حرم اهل بیت شد/ این خاک خانه ی کرم اهل بیت شد/ تو آمدی و خوانِ کرامت درست شد/ در این کویر چشمه ی رحمت درست شد/ صدها کلاسِ درسِ فقاهت درست شد/ در قلبِ قم به لطف تو بهجت درست شد/ این خاک با تو مزرعه ی معنویت است/ دار العلوم و مدرسه ی مرجعیت است/ اینجا که با شمیم بهشتی معطر است/ صحن و سرای دختر موسی بن جعفر است/ اعجاز این حرم ز تصور فراتر است/ جایی که جای مرقدِ زهرای اطهر است/ تصویر این حرم به خدا فوق العاده است/ وقتی مزارِ مادرِ این خانواده است / از یاد می رود همه غم ها در این حرم/ زیباست اقتدارِ علم ها در این حرم/ قطعا عبادت است قدم ها در این حرم/ پیدا شده تمامِ حرم ها در این حرم / آنان که عاملند کلامِ ائمه را / زائر به قم شوند تمام ائمه را/ اخت الرضا سرم به فدای مزار تو/ این شهر معتبر شده با اعتبار تو / دار و ندارِ ما همه در اختیارِ تو / تضمین شده است امنیت ما کنار تو/ هر غیر ممکنی به نگاهِ تو ممکن است/ در زیر سایه ات همه ی شهر ایمِن است/ این شهر با مقامِ تو والا مقام شد/ شکر خدا به نامِ تو بانو به نام شد/ از هیبت تو جبهه ی خون و قیام شد/ آری دلیلِ عزتِ دین و نظام شد / پاینده شد به لطف شما انقلابِ ما/ محشر به دست توست حساب و کتاب ما/ در قم سوارِ کشتیِ نوریم پیش تو/ همواره غرقِ شور و شعوریم پیش تو/ از فتنه های جامعه دوریم پیش تو / چشم انتظارِ روز ظهوریم پیش تو/ با تو دلیلِ حسرتِ کل جهان شدیم/ همسایه ی حریم تو و جمکران شدیم/ *** رضا یزدی اصل
غزلی تقدیم به کریمه ی اهل بیت علیهم السلام حضرت معصومه سلام الله علیها *** ذکر یا معصومه در دلها قیامت می کند/ نام زیبایت دهان را پر حلاوت می کند/ خواهرشمس الشموسی،زین سبب خورشید هم/ نزد بیت النور تو عرض ارادت می کند / اینکه نامت هست مثل نام مادر فاطمه / از شباهت های تو با او روایت می کند / می کنم احساس ، جنت در حوالی خودت / گوشه ای در صحن آیینه اقامت می کند / هر سه شنبه ابتدای رفتنش تا جمکران / مهدی صاحب زمان اینجا عبادت می کند / حضرت جبریل آقای ملائک صبح و شام / می رسد اینجا به زوار تو خدمت می کند / قم حریم اهل بیت است و در اینجا زائرت/ چارده معصوم را یک جا زیارت می کند/ هر که دلتنگ مزار مادرت زهرا شود / می رسد پیش تو احساس رضایت می کند / مثل بهجت ها و مثل مرعشی ها می شود/ حرمت کوی تو را هر کس رعایت می کند/ بس که می بارد کرم از این در و دیوارها/ اهل قم را این حرم اهل کرامت می کند/ نقطه ی آغاز جمهوری اسلامی تویی / حوزه ی قم کل دنیا را هدایت می کند / تا تو را داریم و تا شاه خراسان پیش ماست / کشور ما در بلاها استقامت می کند/ *** رضا یزدی اصل
یا فاطمه معصومه سلام الله علیها مدح و مرثیه برگدای خانه اش معصومه؛عصمت میدهد دستِ زائرهای خود برگ شفاعت میدهد برکسی که خاک شد؛تاثیر ِتربت میدهد قولِ دیدارِ رضا را در قیامت میدهد مثل سلطان ، گنبدِ این شاه بانو با صفاست زائر ِ معصومه در قم ، زائر قبرِ رضاست سفره ای مثل عموجانش حسن انداخته حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد؛باخته شک ندارم اصلا او معصومه را نشناخته مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن می کند با تکان چادرش کافر مسلمان می کند دست او باز است و زینب وار، احسان می کند خواهر سلطان ِعالم کار ِسلطان می کند از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد زائرِ او زائرِ هر چهارده معصوم شد رشته های معجر او دست بافِ فاطمه است هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است هیچ مردی با چنین اعجوبه ای هم تا نشد عاقبت هم همسری در رتبه اش پیدا نشد سالهای سال در چشم انتظاری سوخته در فراق روی بابا دیده بر در دوخته اسم زندان در دل او شعله ها افروخته گریه های بی صدا را از کسی آموخته خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده در یتیمی احترامش را نگه می داشتند دور تا دورش برادر ها اقامت داشتند بی اجازه پا کنار خانه اش نگذاشتند جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند داغ بابا دید اما داغی مسمار نه کوچه های تنگ دید اما درودیوار نه فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد با کف پا روی چادر قاتلی امضا نکرد گوشوارش را کسی در کوچه ها پیدا نکرد مادرش زهرا ولی در زیر یک در گیر کرد سینه زخمی سه ماهه مادرش را پیر کرد بعد بابا با رضا جان بیشتر مانوس شد ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد غربت آن دم در تمام ِ هستی اش ملموس شد که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس گریه می کرد و صدا می زد رضا را هرنفس نامه ای از یار آمد، بالهایش باز شد موسم ناقه سواری های او آغاز شد تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد بال و پرهای های کبوتر ها شکارِ باز شد صحنه ای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است در دیار بی کسی داغ برادر دیده است سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام کوچه واکردند مردم در میان ازدحام می رسید از هر طرف تنها صدای السلام شد گریز روضه ام یک جمله «ای لعنت به شام» چه بلایی بر سر ناموس حق آورده اند عمه سادات را خیلی مُعَطّل کرده اند کوچه کوچه محمل ِ بی پرده را چرخانده اند دورِ ناقه چشمهای بی طهارت مانده اند خارجی فرزند زهرا را به خنده خوانده اند بسکه سرها را به روی نیزه ها رقصانده اند بارها از روی نیزه سر زمین افتاده است گیسوی آقام دست آن و این افتاده است بی طهارت ، دست ،گردان آیهٔ تطهیر شد بسته دسته قافله در حلقهٔ زنجیر شد باتکان نیزهٔ ششماهه مادر پیر شد بارها با نیزه داری مست او درگیر شد داد زد نامرد با بال و پرش بازی نکن کودکم خوابیده بی کن باسرش بازی نکن
عمریست که در سینه‌ی قم یک راز است رازی که پُر از کرامت و اعجاز است برخیز و بگیر هرچه را می خواهی تردید مکن ، کریمه دستش باز است
ازشب میلاد تو اینگونه حاصل می شود ماه ،روز اول ذی القعده کامل می شود   بارها سر در میارد از شب میلاد تو تا که جبرائیل ازخورشید غافل می شود   گوئیا شان نزولش می شود ایران ما هرچه بر “موسی بن جعفر”سوره نازل می شود   پای او “شاه چراغ “ودستها “عبدالعظیم” چشم ایران چون که مشهدگشت-قم ؛دل می شود   خاک مشهد نسخه ی ایرانی کرب وبلاست حضرت معصومه زینب را معادل می شود   هرچه قابل تر در این مجموعه ناقابل تر است هرچه ناقابل در این مجموعه قابل می شود   هرکسی از خویش داخل گشت خارج می شود هرکسی از خویش خارج گشت داخل می شود   هرکسی درشهر عاقل گشت عاشق هم نشد هرکسی درصحن عاشق گشت عاقل می شود   رتبه ها بر عکس دنیا می دهد اینجا جواب شاه باترفیع در صحن تو سائل می شود   درحریمت شعر گفتن کار خودرا می کند “شاطر عباس قمی” هم گاه “دعبل “می شود   اشک وقتی واقعی شد در حرم هم سرگرفت پس به جای مُهر پیشانی من گل می شود   هرکسی طرز ارادت را به تو توضیح داد صاحب یک جلد توضیح المسائل می شود   گوشه ای از لطف پنهان تو که معلوم نیست گوشه ای از لطف معلوم تو”فاضل”می شود   تاچهل شهرمجاور وسعت اکرام توست پس من ِهمسایه ات رانیز شامل می شود   مشکلات سختم آسان شد ولی کاری بکن دل بریدن از تو دارد باز مشکل می شود مهدی رحیمی
✅ شد تداعی ولادت زینب 🔺 ترکیب‌بند ولادت حضرت معصومه (س) 🔻 شاعر: مهدی مقیمی ای جمالت بهار، معصومه کرمت ماندگار، معصومه یادگار امام هفتم ما ای رضا را قرار، معصومه صلوات خدا به روح شما بی‌حد و بی‌شمار، معصومه نذر ایل و تبار تو جانِ هرچه ایل و تبار، معصومه ابر رحمت همان دودست شماست من کویرم ببار، معصومه خواهری مثل زینب و تو ندید دیدهء روزگار، معصومه تا گدای کریمه هستم من همهء عمر بیمه هستم من قلب عالم پر از تلاطم شد لب دنیا پر از تبسم شد عشق موسی‌بن‌جعفر است اینکه نور چشم امام هشتم شد قلب ما رفت تا درون حرم بین امواج جمعیت گم شد بابهای حریم او یک‌یک باب حاجات کل مردم شد قبلهء دل همیشه مشهد بود قبله چرخید و قبله‌ها قم شد در جوارش کسی نشد آقا غیر از آنکه گدای خانم شد حق او کن ادا تو با صلوات یک نه صد نه هزار تا صلوات ماه زیبا و انورش دادند هرچه از خوب، بهترش دادند پسری خوب داشت مثل رضا مثل معصومه دخترش دادند یاد زهرا دوباره غوغا کرد تا به موسی‌بن‌جعفرش دادند شد تداعی ولادت زینب تا به دست برادرش دادند هرکه آمد ولادتش به حرم از حرم تا حرم پرش دادند یِکُم ماه تا به یازدهم یک دهه می ‌زکوثرش دادند هرکه در بند بانوی دوسراست دوستدارش خود امام رضاست نور عشق است نور ایمان است قدر و شأنش هنوز پنهان است از حرم تا حرم در این ایام غرق نور است ریسهبندان است مشهد و قم دو بال کشور ماست عالم از این دو بال حیران است چشم سلطان همیشه سمت قم و چشم بی‌بی سوی خراسان است تا قیامت به عصمتش سوگند بانوی یکه‌تاز ایران است این هم از دولت کریمهء اوست قندِ چایِ بهشت سوهان است پیش خالق چه حرمتی دارد به کرامت چه شهرتی دارد ساقی امشب چه ناب پرکرده کاسه را بی‌حساب پر کرده به شراب طهور مهمانیم جانمان را شراب پر کرده حرمش را زنورِ مِهرِ رُخش روز و شب آفتاب پر کرده چه همه باصفاست، خادم او حوضها را ز آب پر کرده حرمش را به یمن میلادش بوی عطر و گلاب پر کرده خوش بحال کسی که جمع کند حرمش را ثواب پر کرده اهل بیتند همچو منظومه ماهِ منظومه است معصومه مرتضی رنگ و فاطمه سیماست قطرهای از کرامتش دریاست شهر قم، حوزه‌های علمیه با تمسک به نام او برپاست هر رواقش بهشت موعود است این حرم نیست جنت‌الاعلاست این حرم تا خدا خدا باشد در زمین پایگاه عرش خداست زائر قبر او به شهر قم زائر قبر حضرت زهراست عمه معصومهء امام زمان عمهء هرچه شیعه در دنیاست می‌رسد این پیام از هر سو السلام علیکِ یا بانو
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مثنوی - میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها وُفورِ نعمت و شورِ عظیمه یعنی این پر است سفره‌یِ سائل کریمه یعنی این دوباره بال و پرِ مرغِ سینه وا شده است دلِ رَمیده‌یِ من مشهدالرّضا شده است به آفتاب و به خورشیدِ مُلکِ طوس قسم به نامِ عشق سند خورده از اَزل نفسم نفس‌نفس زدنم نذریِ اَباالحسن است برادرِ تو به‌وَالله صاحبِ سخن است شفاعتِ تو اگر حاجت و دعایِ رضاست همیشه پرچمِ خُدّامِ این حرم بالاست کریمه‌ای و کرم عادتِ همیشگی‌ات وَ فاطمی شده بی‌بی تمامِ زندگی‌ات تو کوثرِ حرمی حیدر است زائرِ تو به اذنِ حضرتِ سلطانِ طوس شاعرِ تو... به آستانِ شما مثنوی کند تقدیم وَ آسمان شده خَم در حرم کند تعظیم تمام فاطمه‌ای و قیامِ هانیه‌ای نشد جدا دلِ تو از رئوف ثانیه‌ای قسم به رأفتِ سلطانِ طوس بی‌بی‌جان که زندگیِ تو معنا گرفته با سلطان سلام آینه‌یِ خُلق و خویِ مادرِ ما سلام حضرتِ همسایه سایه‌یِ سرِ ما اگرچه غافلم امّا شما به فکرِ منی به لطفِ تو شده حال و هوا اباالحسنی قدم که در حرمت می‌زنم یقین دارم که میهمانِ گلِ یاس و زائرِ یارم مجاورانِ حریمت مُحاورانِ خدا مسافرانِ حرم راهیانِ صحنِ رضا نگاهِ تو به منِ روسیاه افتاده دوباره دل به هوایت به راه افتاده میانِ مشهد و قم مانده‌ام بلاتکلیف کتابِ مدحِ تو را می‌کند خدا تألیف تو یادگارِ عفاف و حجابِ زهرایی وَ قِسمی از قَسَمِ بچّه‌هایِ مولایی چه دختری شده‌ای قابِ عکسِ مادرِ عشق چه خواهری شده‌ای کوثرِ مُصوّرِ عشق اگرچه پشتِ سرِ شاه راهیِ سفری ندیده دیده‌یِ تو بر فرازِ نیزه سری نخورده سنگِ حرامی به رأسِ دلبرِ تو نرفته چنگِ حرامی به سمتِ معجرِ تو اگرچه شمعِ وجودِ تو ذرّه‌ذرّه شد آب نبوده‌ای وسطِ اِزدحام و بزمِ شراب قم و مدینه به یادِ دمشق می‌بارند همیشه آرزویِ وصلِ یار را دارند
🔸رباعیات 🔸میلاد حضرت معصومه (س) 🔸 از بیت ولایت مه تابان آمد معصومه ی منصوره ی قرآن آمد مجنون رضا لیلی صحرایی شد از سوی مدینه تا به ایران آمد 🔸 حال دل من حال عجیبی شده است مبهوت حسین و عطرسیبی شده است از قم سوی مشهدالرضا عازم شد هرکس که به دنبال غریبی شده است 🔸 این مرحمت آمد ز خداوند عظیم ای سوته دلان قم شده جنات نعیم در پای حرم دست توسل بزنم بر دامن این کریمه فرزند کریم