✡ بومیسازی «صنعت هولوکاست» با ادای دین به اسپیلبرگ (۴)
✍ نویسنده: کیان طبری
⛔️ و خط تولید «جهانبینی» در #هالیوود، چشمانداز نسلهای جدید جوامع مختلف، در فازهای مختلف مدرنیته را شکل میدهد و اصولاً قشر الیت این جوامع، جهان را خواسته یا ناخواسته، مستقیم یا غیرمستقیم، از دریچهی چشم هالیوود میشناسند، الیتی که روز به روز از متون مکتوب فاصلهی بیشتری میگیرند، و ادراک آنان از جهان، تصویریتر میشود، این گلوگاهی است که این توضیحات را به موضوع این نوشته، یعنی نمایش #آشویتس_زنان (رها حاجیزینل، تماشاخانه شهرزاد) مربوط میکند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ بومیسازی «صنعت هولوکاست» با ادای دین به اسپیلبرگ (۵)
1⃣ حقیقت آن است که در حوزهی #تئاتر_ایران، ما با نسلی متأخر از تئاتریها مواجهیم که دست به خلق نمایشنامه در بستر زیست-جهانِ غربی میزنند! یعنی نمایشنامههایی با کاراکترهای غربی و در زیستگاه غربی!
2⃣ این به تفکر جهانوطنی بازمیگردد که فرهنگ غالب (بهواسطه برتری رسانهای و تبلیغاتی و جذابیّتهای نفسانی ذاتی این فرهنگ) بر اذهان طبقهی متوسط در اقصی نقاط جهان جاگیر کرده است و از قضا مهمترین اشاعهدهندهی این زیستِ جهانوطنی، #هالیوود است و اصولاً میتوان بین این فرهنگ جهانوطن و آن #هالیوودیسم پیشگفته، اینهمانی قایل بود.
3⃣ نکته اینجاست که مایه و پایهای که این نسل متأخر از نمایشنامهنویسان ایرانی با آن دست به خلق داستان «غربی» میزنند، از هالیوود و فیلمهای هالیوودی میآید و خاطرات حکشده از دیدن فیلمهای مشهور، خودآگاه (بهصورت ادای دین) یا ناخودآگاه به محور اصلی محصولات ذهنی این دوستان تبدیل میشود!
4⃣ از این روست که محور اصلی درام فیلم #فهرست_شیندلر (استیون اسپیلبرگ، ١٩٩٣)، و نمودار سینوسی نفرت-عشق، میان ستوان «آمون گوت» (ریف فاینس) افسر اساس و مسئول اردوگاه یهودیان کراکوف لهستان و دختر خدمتکار یهودیاش، هلن هیرش (اِمبث داویتس) مستقیماً در سال ٩٨ شمسی، سر از نمایش #آشویتس_زنان، در تماشاخانه شهرزاد درمیآورد! منتهی این بار بین «افسر نازی» (علی صفری) و خدمتکار یهودی لهستانیاش، ماروشکا (صبا سرور) باز هم در بستر شهر کراکوف لهستان!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ بومیسازی «صنعت هولوکاست» با ادای دین به اسپیلبرگ (۶)
🎬 #آشویتس_زنان، ۴ اپیزود دارد:
1⃣ اپیزود اول، روایت ماروشکا، دختر #یهودی است که از کودکی به خدمتکاری خانههای اغنیا مشغول بوده و منزلگاه آخر او، خانه یک افسر آلمانی است. دور از چشم همسر باردار این افسر نازی، او با ماروشکا وارد رابطه میشود و او را همراه خود به میهمانیهای شبانه با سایر نازیها و اعیان شهر میبرد. ماروشکا از این رابطه باردار میشود، اما در نهایت افسر آلمانی باید بین حفظ او و جنین در شکمش و وظایف نظامی، یکی را برگزیند.
2⃣ اپیزود دوم، روایت یک دختر فلج #یهودی بهنام هیلداست که در اشغال شهر بهدست نازیها، بهواسطه سوز آواز خود، از کشتهشدن بهدست یک افسر آلمانی نجات مییابد و برای همین صدای زیبا به پشت جبهه فرستاده میشود. او خیلی زود، به مرثیهخوان لحظات آخر سایر همکیشان خود تبدیل میشود که رهسپار #کورههای_آدمسوزی میشوند!
3⃣ اپیزود سوم، داستان دختری است که برای نجات جان خانوادهاش از کورههای آدمسوزی مجبور به معامله و تندادن به #روابط_جنسی با سرهنگ هیملر است.
4⃣ و پایان نمایش، واگویههای افسر آلمانی اپیزود اول است که بهنوعی تجسّم همهی مردان حاضر در نمایش است و از رابطهی عشق و نفرت و دگردیسی خود از یک معلم موسیقی به یک نظامی مسئول کشتار میگوید و گلولهای که به این کشمکش درونی عذابآور پایان میدهد!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ بومیسازی «صنعت هولوکاست» با ادای دین به اسپیلبرگ (٧)
1⃣ نمایش اجرایی نسبتاً قوی دارد، هم نویسنده (علی صفری) و هم کارگردان (رها حاجیزینل)، بیشترین بهره را از مینیمالیسم در کار خود بردهاند و دکور صحنه تنها محدود به چند آینه است که البته انتخاب آن وجه استعاری و البته فرامتنی پررنگی دارد که در ادامه به آن بازمیگردیم. نقطه قوت کار، به انتخاب بازیگر، و نقشآفرینی قدرتمند بازیگران زن، بهویژه رها حاجیزینل، در نقش هیلدا، دختر #یهودی فلج، بازمیگردد. حاجیزینل هم در لحن و هم در کنترل صدا، تسلط بر احساسات و بازی درست با میمیک چهره، نقطه ثقل نمایش است. دردمندی صدای حاجیزینل در ترکیب با گریم خوب و البته بیان مقتدرانه (همراه با اوج و فرودهای مناسب احساسی) مونولوگها، همدلی مخاطب را برمیانگیزد و او را در نقش میپذیرد.
2⃣ تلاش علی صفری برای تجسّم سردی روشنفکرانه یک معلم موسیقی سابق و یک افسر اساس فعلی که بهقول خودش «تنها چرخدندهای در ماشین کشتار است»، در مجموع قابل قبول است، گرچه تشبّه شاید ناخودآگاه لحن و صدای او به سرهنگ کسلر (در مجموعه بهیادماندنی «ارتش سرّی») و لحن منجمد، بیتفاوت، رعبآور و گزنده دوبلور آن شخصیت (ناصر طهماسب)، کمی از حس طبیعی بازی او را گرفته است.
3⃣ استفاده از موسیقی زنده و گروه موسیقی که #موسیقی_یهودی (klezmer) مینوازند، در فضاسازی اجرا، کمک شایانی است چرا که لُختی صحنه و سادگی بیش از حد دکور را بهخوبی میپوشاند و البته در القای حالوهوای تاریخی #یهودیان شرق اروپا، که موسیقی ییدیش جزئی از فرهنگ و زیست روزمره آنان بوده، موفق عمل میکند.
4⃣ صفری از نسلی است که با مجموعهای از فیلمهای هولوکاستی هالیوودی سه دهه اخیر، از «فهرست شیندلر» و «پیانیست» تا «کتاب سیاه» و «پسری با پیژامه آبی»، که با نهایت هوشمندی و ظرافت #مظلومیت_یهودیان و «ماشین کشتار» سرد و مخوف آلمان نازی را علیه آنان تصویر میکنند، نوستالژی دارد و خب، تلاش او در #آشویتس_زنان را میتوان بهصراحت ادای دین به این نوستالژی دید!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
اندیشکده مطالعات یهود
✡ بومیسازی «صنعت هولوکاست» با ادای دین به اسپیلبرگ (١) ✍ نویسنده: کیان طبری 1⃣ #هالیوود فقط کارخا
✅ قبلاً در ٧ قسمت (از اینجا👆) به نقد تئاتر #آشویتس_زنان پرداختیم. امروز ٣ قسمت نهایی این نقد را با هم مطالعه میکنیم.
✡ بومیسازی «صنعت هولوکاست» با ادای دین به اسپیلبرگ (٨)
✍ نویسنده: کیان طبری
1⃣ #مظلومیت_زنان_یهودی، محور اصلی تئاتر «آشویتس زنان» است و البته همین مفهوم، جزو مبانی مانیفست تشکیل #کشور_یهود در #ارض_موعود نیز هست و اینجاست که اجرای این نمایش، با توجه به مکان اجرای آن، یعنی پایتخت بزرگترین دشمن ایدئولوژیک صهیونیستها، تهران، قابل تأمل میشود!!
2⃣ این تأمل وقتی دامنه و عمق مییابد که در نظر بگیریم در یک ماه گذشته، دستکم سه نمایش با محوریت مسئله رژیم صهیونیستی و ریشههای شکلگیری آن، روی صحنه رفته است: #اُسلو (درباره سازش میان عرفات و اسحاق رابین و توافق صلح اسلو)، #هفت_کودک_یهودی (با حکایت چند نسل از خانواده آواره و رنجدیده یهودی که به استقرار آنها در فلسطین و در نهایت پیروزی بر اعراب ختم میشود) و #آشویتس_زنان.
3⃣ جالب اینجاست که بعد از شنیدن سرود جهانی صهیونیستها، #هاوا_ناگیلا در نمایش «اسلو» در تماشاخانه ایرانشهر، بار دیگر در جریان اجرای «هفت کودک یهودی» در عمارت نوفل لوشاتو، «هاوا ناگیلا» طنینانداز شد، و این یعنی مسئلهای وجود دارد! خواندن «هاوا ناگیلا» در #تهران، چونان است که در #تلآویو یک گروه نمایشی مثلاً «ای لشکر صاحبزمان» بخواند!!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ بومیسازی «صنعت هولوکاست» با ادای دین به اسپیلبرگ (٩)
✍ نویسنده: کیان طبری
1⃣ شاید منظور نمایشنامهنویس را در متنی که «حامد سلیمانزاده» درباره این نمایش نوشته و صفری بر صفحه آن در سایت تیوال بهاشتراک گذاشته، بهتر بتوان درک کرد:
👈 "تئودور آدورنو قبلتر گفته بود که «بعد از آشویتس، شاعری جنایت است» اما کاش مجالی بود تا به او بگویم... اجازه دهد شاعران... آشویتسهای زمان و مکان خود را برایمان بازگو کنند تا شاید کمی آرام بگیریم...!! #علی_صفری نویسندهای است که در نمایشنامه #آشویتس_زنان بهسراغ یکی از آشویتسهای سوزان و پر ماجرای دوران خود رفته که وسعت جغرافیایی موضوعش میتواند کل کره خاکی را پوشش دهد. علی... در این نمایشنامه، شاعرانگی بومیاش را با موضوعی جهانی تلفیق کرده تا مخاطبینش را با سویهای دیگر از خشونت علیه زنان در بافتی اجتماعی و سیاسی آشنا سازد...
از سویی دیگر، کاراکترهای او وابستگی هویتی خاصی ندارند و اگرچه اصلیت ماروشکا در همان ابتدای متن، لهستانی قید شده اما بهوضوح و جلوتر مییابیم که این یک ترفند دراماتیک است تا جغرافیای آشویتس لهستان را بهانه کرده و تکثیر خوفناک آن را در دیگر زمینهها بیان کند."
2⃣ کدهای نهچندان پنهان در این سطور (که مورد تأیید نویسنده نمایش است)، درباره این که: «لهستان، بهانه است، جای دیگر نشانه است»، وقتی آشکارتر میشود که به کارکرد «آینه»ها در صحنه، بهعنوان اجزای اصلی صحنه، دقت کنیم، آینههایی که بهسوی تماشاگر «ایرانی» نمایش هستند و تصاویر تماشاگران را بازتاب میدهند. آیا قرار است «ایرانی»ها در خشونت و سبعیت نمایش علیه زنان «مظلوم» #یهودی، خود را ببینند؟! آیا تماشاگر ایرانی باید نقش خود را در آینه نمایش ببیند و از بابت تقابل و دشمنی خود با غاصبان امروز سرزمین #قدس که لابد اعقاب این زنان «مظلوم» و «زجردیده» هستند، شرمسار باشند؟!!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ بومیسازی «صنعت هولوکاست» با ادای دین به اسپیلبرگ (١٠)
✍ نویسنده: کیان طبری
🌍 شکی نیست که یهودیان [عادی] اروپا، همچون سایر اهالی این قاره [و نه بیشتر از سایرین] در جریان جنگ دوم جهانی، آسیبهای زیادی دیدند و بخشی از جمعیت یهودیان این قاره [همانند غیریهودیان]، قربانی جنگ و خشونت و سبعیت جنگ شد، اما از همان زمان، این مسئله گویی به یک امتیاز مخصوص، یا یک چک سفید در دست این جماعت بدل شده که نهتنها سرزمین فلسطینیها را غصب کنند، که سلطهی خود را بر جهان نیز تثبیت نمایند!! و البته وقتی ابزار قدرتمندی چون #هالیوود در اختیار غولهای #یهودی است، لاجرم در جهت «ذهنیتسازی» و ایجاد حس «شرمساری» در غیریهودیان از طریق نمایش مکرّر اندر مکرّر «مظلومیت» و «زجر» یهودیان و پر و بال دادن به #اسطوره_هولوکاست در هفتاد و اندی سال پیش استفاده میشود. ثمرات این ذهنیتسازی در نسل جوان غرب آسیا، در آینهی نمایشهایی از سنخ #آشویتس_زنان و #هفت_کودک_یهودی بهخوبی متجلّی است!
🔸....... پایان.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter8