eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
683 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 رازهای پنهان (6) ✡️ «نازیسم ، آنتی‌سمیتیسم ، صهیونیسم» درچهارده پرده 🌐 پرده ششم: با پشتوانه‌ی سرمایه‌های مشکوک و ناشناخته، صدها هزار نسخه از کتاب چمبرلین در سراسر اروپا توزیع شد و بر فرهنگ آلمانی تأثیرات عمیق بر جای نهاد و پایه‌های فکری مهاجم آلمان را استوار ساخت. قیصر ویلهلم شخصاً این کتاب را برای فرزندانش می‌خواند و همو بود که دستور داد این کتاب در دانشگاه افسری آلمان تدریس شود. این سرآغاز موجی است که بشریت را به سوی اولین و عظیم‌ترین سوق داد و در عین حال پایه‌های جریانی را بنا نهاد که دومین جنگ جهانی را، در مقیاسی بس مدهش‌تر از اولی، آفرید. پیامد این موج ناامن کردن هرچه بیشتر روابط میان کشورها و در نتیجه گسترش بی‌سابقه و حیرت‌انگیز صنایع تسلیحاتی بود. صاحبان این صنایع به‌عنوان بهره‌مندان اصلی این موج شناخته می‌شوند و در میان ایشان اعضای برخی خاندان‌های شناخته‌شده ، تا به امروز، نقش فائقه دارند. 🌐 پرده هفتم: در سال‌های 1889-1909 انگلیسی به‌طور منظم به کاخ ویلهلم، قیصر آلمان، می‌رفت و با ادعای پیوند با به رؤیاهای او در زمینه‌ی سروری بر جهان و ایجاد دامن می‌زد. چمبرلین پس از جنگ اول جهانی و شکست آلمان همچنان مروج عقاید بود و زمانی که در صحنه‌ی سیاست آلمان ظهور کرد، وی را به‌عنوان ناجی اعلام نمود. او در سال 1923 با هیتلر ملاقات کرد و سپس در نامه‌ای به او نوشت: «همین که ملت آلمان یک هیتلر را متولد می‌کند نشانه‌ی نیروی حیاتی اوست.» 🌐 پرده هشتم: رابطه هیتلر جوان با نیز از مواردی است که مورد توجه محققین قرار گرفته است. والتر اشتین، مقارن با دوران جوانی هیتلر و اقامت او در وین، یک فعال مدعی ارتباط با در وین بود و سازمان ماسونی پنهانی را بنیان نهاد که به ترویج عقاید رازورانه، آریایی‌گرایانه و تئوسوفیستی اشتغال داشت. جوان به سازمان ماسونی اشتین پیوست و از نظر فکری به‌شدت از آن تأثیر گرفت. والتر اشتین بعدها، با نام دکتر اشتین، کتاب‌های متعددی درباره «رازوری آریایی» نوشت و نوعی آئین شیطان‌پرستانه را تبلیغ می‌کرد. در سال‌های جنگ دوم جهانی، دکتر اشتین در انگلستان اقامت داشت و در این زمان مشاور شخصی سِر وینستون چرچیل و عضو سرویس اطلاعاتی بریتانیا بود! ✍️ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به همراه عکس: 👉 http://yon.ir/nazion ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💠 رازهای پنهان (7) ✡️ «نازیسم ، آنتی‌سمیتیسم ، صهیونیسم» درچهارده پرده 🌐 پرده نهم: در اواخر سده نوزدهم سازمان پنهانی و مرموزی به‌نام در انگلستان پدید شد که دارای پنج لژ در فرانسه و آلمان نیز بود. یکی از رهبران این طریقت به‌نام در سال 1892، با اقتباس از نظریات کلنل اُلکات و سایر رهبران ، وجود را اعلام کرد که در لژ برادری سفید مأوا دارند و امور جهان را هدایت و اداره می‌کنند. ماترز از هواداران سفت و سخت و در انگلستان بود. 🌐 پرده دهم: فرقه مشکوک دیگری که در پیدایش نازیسم آلمان تأثیر داشت و به‌طور مستقیم با تئوسوفیسم مرتبط بود، است که در سال 1912 تأسیس شد و مرکز آن در مونیخ قرار داشت. بنیانگذار این سازمان فردی است که با عنوان اشرافی «بارون رودلف فن سباتندورف» شهرت داشت و نام اصلی‌اش بود. او اندیشه تول، سرزمین مرموز و افسانه‌ی آریایی‌های باستان، را از کتاب آموزه سرّی ، از بنیانگذاران تئوسوفیسم، به وام گرفت، سازمان خود به نام انجمن تول را برپا کرد و هدف خویش را سروری اعلام داشت. وی به جذب اعضای خاندان‌های اشرافی و ثروتمندان و کارخانه‌داران آلمانی به این انجمن پرداخت و با اوج‌گیری جنبش انقلابی در آلمان، و به‌ویژه قیام خونین کارگران باواریا، یک شبکه تروریستی به ریاست فردی به‌نام ایجاد کرد که یکی از اقدامات آن قتل وحشیانه کورت ایزنر، رئیس‌جمهور باواریا، بود. طی سال‌های 1919-1923 این سازمان به 300 فقره عملیات تروریستی دست زد. در میان اعضای انجمن تول نام بلندپایگانی چون فرانتس گورتنر (وزیر دادگستری باواریا)، پوهنر (رئیس پلیس مونیخ)، و ویلهلم فریک (معاون یوهنر) دیده می‌شود. بعدها، در دولت ، فریک وزیر کشور و گورتنر وزیر دادگستری آلمان شدند. مورخین انجمن تول را قدرتمندترین سازمان پنهانی آلمان در دوران صعود می‌دانند. یکی از اعضای این انجمن، بود. فردی به‌نام پروفسور به‌عنوان نظریه‌پرداز انجمن تول شناخته می‌شد. هوسهوفر از طریق هس با هیتلر آشنا شد و تعالیم او دستمایه اصلی هیتلر در نگارش کتاب زندگی من قرار گرفت. ✍️ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به همراه عکس: 👉 http://yon.ir/nazion ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💠 از آریایی‌گرایی تا نازیسم و اسطوره هولوکاست (4) ✡ اسطوره‌ها و بنیان‌های اندیشه سیاسی یهود (قسمت سوم) 🌐 مصاحبه با استاد عبدالله شهبازی 1⃣ نقش و بانکداران نیویورک و لندن و سازمان اطلاعاتی بریتانیا (اینتلیجنس سرویس) در پیدایش و صعود در آلمان، بحث مفصلی است و من تنها به آن اشاره کوتاهی می‌کنم: 2⃣ موج که به پیدایش و در آلمان انجامید، بر بنیاد مکتب آریایی‌گرایی قرن نوزدهم شکل گرفت که با دستگاه استعماری بریتانیا و الیگارشی پارسی هند پیوند نزدیک داشت. 3⃣ مهم‌ترین فرقه مروّج آریایی‌گرایی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود که یک سازمان شبه ماسونی به نام انجمن جهانی ایجاد کرده و در هندوستان بسیار فعال بود. 4⃣ در رأس این سازمان گروهی ناشناخته به نام جای داشتند و محل اجتماع آن‌ها نامیده می‌شد. 5⃣ این سازمان با هند رابطه نزدیک داشت و از این طریق بر تجددگرایان ایرانی تأثیر فراوان بر جای نهاد. 6⃣ ، از رهبران دوران مشروطه، رمان منتشر نشده‌ای دارد در چهار جلد به نام شراره استبداد که قهرمان اصلی آن یکی از این «استادان غیبی» است که فعالیت‌های یک را در جریان انقلاب مشروطه ایران هدایت می‌کند. 7⃣ در این رمان، اعضای این سازمان یکی خود شیخ ابراهیم زنجانی است و دیگری . و استاد غیبی فوق هم کسی نیست جز . 🔹 ادامه دارد... 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 http://yon.ir/U8rPT ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
💠💠 دماوند و فرقه‌های رازآمیز (2) ✡ یهودیان دماوند، فراماسونری و نماد ابلیسک 1⃣ برخلاف باور اساطیری ایرانیان، که را محبس و در نهایت محل خروج («دجال» اسلامی یا «لوسیفر» غربی = نیروی شرّ و تاریکی) در آخرالزمان می‌دانند، از دیدگاه تئوسوفیست‌ها و نحله‌های رازآمیز دماوند مأمن و مخفیگاه و محل خروج «موعود» و «منجی» ایشان است. از این‌رو، دماوند در باورهای ماسونی – یهودی جایگاهی مقدس و برجسته دارد. 2⃣ بهرام‌شاه نائوروجی شروف (بهرام‌شاه نوروزجی صراف)، تئوسوفیست نامدار پارسی (زرتشتی) هند، مدعی است که از هجده سالگی (1876) سیر و سیاحت خود را آغاز کرد و در مرز هند و افغانستان تصادفاً با گروهی از «زرتشتیان مخفی» آشنا شد که با نام فرقه صوفی «صاحبدلان» فعالیت می‌کردند. 3⃣ رهبر فرقه از بهرام‌شاه دعوت کرد که با آنان به مخفیگاه‌شان، غاری در ، رود. بهرام‌شاه با ایشان به ایران و به دماوند رفت، سه سال با آنان در غارشان زندگی کرد، «علم خُشنوم» را از ایشان فرا گرفت، را آموخت، صاحب شد و حتی قدرت حافظه‌اش به طرزی شگفت افزایش یافت. او به بمبئی باز گشت و در اوایل سده بیستم «دعوت» خود را علنی کرد. 4⃣ طبق آموزه‌های ، به‌رغم این‌که بهرام‌شاه از «استادان» خود، فرقه «صاحبدلان» دماوند، جدا شد ولی این هماره به شکلی مرموز بر او ظاهر می‌شدند و راهنمایی‌اش می‌کردند. 5⃣ مرکب از 72 تن پیروان «دین بهی» است که پس از حمله اعراب و سقوط دولت ساسانی در غاری در دماوند پنهان شدند. آنان تا به امروز زنده‌اند. این غاری ویژه است که در گذشته‌ی دور با همین هدف ساخته شد و بیگانگان را به آن راهی نیست. 6⃣ طبق این باورها، بهرام‌شاه ورجاوند، که هر از چند در قالب انسان به زمین بازمی‌گردد، در یکی از «بازگشت»هایش در وجود یک نظامی بلندپایه ایرانی زاده می‌شود و رئیس فرقه مخفی دماوند را از مرگ می‌رهاند! 7⃣ این‌گونه باورهای رازگونه و به ظاهر مهمل، ولی معنادار، را مأموران اطلاعاتی بریتانیا نیز رواج می‌دادند. 8⃣ کلنل سِر رابرت یانگهزبند، که در سال 1877 ژنرال شد، در خاطراتش مدعی است: روزی در کوه دماوند شکار می‌کرد، به‌ناگاه دری مخفی یافت، به درون غاری رفت، از سوی «صاحبدلان» مورد پذیرایی قرار گرفت، عصر به خانه باز گشت، فردا و روزهای بعد به جستجو پرداخت ولی هیچ نشانی از آن غار نیافت. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/giliyard ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ‌های اصلی:
✡ مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر 🎯 قسمت دوم / بخش چهارم 🕉 سیمای مرموز مادام بلاواتسکی / 1 1⃣ در 7 ژوئن 1849 هلنای هفده ساله به همسری ژنرال نیکیفور بلاواتسکی شصت ساله، نایب‌الحکومه ایروان، درآمد. هلنا سه ماه بعد از خانه شوهر گریخت! از این زمان، تا سال 1873، یعنی به مدت 24 سال، درباره زندگی اطلاع دقیق در دست نیست! 2⃣ گفته می‌شود که وی به قسطنطنیه (استانبول) رفت و به‌همراه یک کنتس روس به سیروسیاحت در مصر و یونان و اروپای شرقی پرداخت. تئوسوفیست‌ها ادعا می‌کنند بلاواتسکی در تبت در نزد آموزش دید و با آن‌ها آشنا شد. 3⃣ درباره سفر بلاواتسکی به تبت افسانه‌هایی نقل می‌شود تا از او چهره‌ای خارق‌العاده تصویر شود. آرتور لیلی در بررسی دقیق خود نشان می‌دهد که این ادعاها صحت ندارد و سفر به تبت رخ نداده زیرا منابع پراکنده از حضور بلاواتسکی در اروپای شرقی، یونان، مصر، پاریس و لندن در این سال‌ها خبر داده‌اند. 4⃣ دامنه این افسانه‌پردازی‌ها تا بدان‌جاست که مجله تئوسوفیست در شماره اوت 1893 ادعا کرد بلاواتسکی در سال 1867 در جنگ‌های داخلی ایتالیا، در قشون مازینی و گاریبالدی، کشته شده و یکی از برای اشاعه حقیقت در جهان وارد کالبد او شده است. 5⃣ در سال 1871 مادام بلاواتسکی را در قاهره می‌یابیم که کارگردانی یک انجمن را به‌دست دارد. توصیفی که از انجمن فوق ارائه شده نشان می‌دهد که وی به‌تنهایی کار نمی‌کرده و از دفتر و دستک و دستیارانی برخوردار بوده، یعنی پشتوانه مالی کافی داشته است. 6⃣ در سال 1873 مادام بلاواتسکی در پاریس است. او با کشتی عازم نیویورک می‌شود و با کلنل هنری الکات دیدار می‌کند و اندکی بعد، در 1875، را در نیویورک تأسیس می‌کنند. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 goo.gl/YtK7w3 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر 🎯 قسمت دوم / بخش پنجم 🕉 سیمای مرموز مادام بلاواتسکی / 2 1⃣ مدعی بود که با ارتباط دارد، به دستور و با هدایت آن‌ها را تشکیل داده و آموزه‌ها و کتاب‌ها و کردارش الهام شده از سوی این «استادان غیبی» است. 2⃣ «استادان غیبی» در طول زندگی بلاواتسکی هماره حافظ و آموزگار او بودند ولی در میان آنان یک استاد به‌نام به‌طور اخص متولی بلاواتسکی بود. «استاد غیبی» دیگر، که پس از موریا بیش‌ترین نقش را در فرقه تئوسوفی داشت، نامیده می‌شد. 3⃣ بلاواتسکی مدعی بود اوّلین بار در سال 1851 در لندن موریا در کالبد مادی با او دیدار کرد و از آن پس مرتب موریا و کوت هومی را می‌بیند یا دستورات آن‌ها را به‌صورت نامه دریافت می‌کند. برخی نزدیکان بلاواتسکی مدعی بودند این دو موجود بر آن‌ها نیز ظاهر شده‌اند. وجود این دو «استاد غیبی» چنان برای تئوسوفیست‌ها بدیهی بود که، به‌نوشته آرتور لیلی، یک نقاش آلمانی تئوسوفیست چهره‌شان را ترسیم کرد. 4⃣ خانم بزانت، رهبر بعدی فرقه، نیز ادعاهای بلاواتسکی را تأیید و تکرار کرد و مدعی شد که انجمن تئوسوفی را ایجاد کردند تا «جهان را از مرداب ماتریالیسم نجات دهند.» به‌نوشته بزانت، هلنا بلاواتسکی «پیامبر برادری سفید بود» و «برخی از ما و خود من از اعضای آن هستیم.» 5⃣ و در دوران اقامت در هند از حمایت مالی و سیاسی و پارسی هند برخوردار بودند. برای مثال، بلاواتسکی در نامه‌ای از حضور خود به‌عنوان میهمان در خانه سِر «یعقوب الیاس ساسون»، که از ثروتمندان بزرگ زمان خود بود و امپراتوری مالی – تجاری پهناوری را اداره می‌کرد، خبر می‌دهد و کمک مالی او به انجمن تئوسوفی. 6⃣ در ژانویه 1880، با حضور الکات و بزرگان پارسی و یهودی شهر، تأسیس شد که تا به امروز بی‌وقفه به کار خود ادامه می‌دهد و قدیمی‌ترین لژ ماسونی – تئوسوفیستی به‌شمار می‌رود. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 goo.gl/YtK7w3 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تئوسوفیسم و بهائیت (2) 🎯 مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر (3) 1⃣ به‌دلیل پیوند و با «استادان غیبی» واحد است که در سفر تبلیغات وسیعی به سود او، به‌عنوان یکی از رهبران تئوسوفیسم، انجام گرفت؛ تا بدان‌جا که ماری، ملکه رومانی و دخترش، ژولیانا، را به‌عنوان «رهبر تئوسوفیسم» ‌شناختند و با این عنوان با او مکاتبه کردند!! 2⃣ عباس افندی در این سفر با برخی رجال سیاسی و فرهنگی ایران ، از جمله سلطان حسین میرزا جلال‌الدوله (پسر ظل‌السلطان)، دوست‌محمد خان معیرالممالک (داماد ناصرالدین شاه)، سیدحسن تقی‌زاده، میرزا محمد قزوینی، علیقلی خان سردار اسعد بختیاری، ملاقات کرد. 3⃣ و نیز به‌دلیل پیوند با این بود که در سفر فوق، نامداری چون که از اعجوبه‌های زمانه است، و گفتیم که به‌عنوان بنیان‌گذار «پان‌تورانیسم» [] شناخته می‌شود، با عباس افندی دیدار کرد و علاقه خود را به ابراز نمود!! 4⃣ سیاه‌بازی وامبری تا بدان‌جاست که نامه زیر را به این «پیغمبر نوظهور» نوشت: 📝 «این عریضه بندگانی را به مستطاب همت و فضیلت اکتساب، مشهور عالم و مرغوب جهان، میرزا عبدالبهای عباس فرستادم. مکرما، مشفقا، هدایت بخشا! قربانت بگردم… واقعاً هر چقدر ممالک و مسالک اسلام گشت و گذار کرده باشم ذات فطانت‌مآب مثل عالی‌جناب هرگز تصادف نکرده‌ام و هم گویم به آسانی هم پیدا نمی‌شود…» 5⃣ نکته مهم این‌که وامبری در نامه فوق اشاره می‌کند که «جد والد عالی‌جناب» عباس افندی را «از نزدیک» می‌شناخته است. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 goo.gl/URMEXE ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تئوسوفیسم و بهائیت (3) 🎯 مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر (3) 1⃣ به‌دلیل همین پیوند عمیق و و برخورداری دو فرقه از واحد، فردی بهائی به‌نام (1262-1340ش)، مدیر مجله متنفذ ، به یکی از سران تئوسوفیسم ایرانی بدل می‌شود! 2⃣ وی در زمستان 1305، اندکی پس از تأسیس رسمی (آبان 1304)، با انتشار مقاله مفصلی در دو شماره ایرانشهر به معرفی تئوسوفیسم می‌پردازد. 3⃣ ایرانشهر، تئوسوفیسم را به‌عنوان ادامه سنتی جهان اسلام، و تئوسوفیست‌ها را مشابه با همان اولیایی که مثلاً در تذکرة الاولیاء عطار آمده است، معرفی می‌کند!! 4⃣ وی می‌نویسد: به امر و تعلیمات این «برادران نور» در سال 1875 به‌توسط دو نفر از سالکان طریقت تئوسوفی یکی مادام بلاواتسکی که از نژاد روس بوده و دیگری کلنل اولکوت آمریکایی، در آمریکا تأسیس شده است! 5⃣ ایرانشهر در توصیف «برادران نور» به‌رغم این‌که از مفاهیم دینی برای اثبات آن‌ها استفاده می‌کند و خضر و الیاس نبی را مثال می‌آورد، ولی تأکید می‌کند که ربطی به ادیان ندارند و «اساساً خارج از دایره ادیان و عقول و اوهام بشرند»!! ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 goo.gl/URMEXE ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ دماوند و فرقه‌های رازآمیز (٢) 🕎 یهودیان دماوند، فراماسونری و ابلیسک 1⃣ برخلاف باور اساطیری ایرانیان، که را محبس و در نهایت محل خروج («دجال» اسلامی یا «لوسیفر» غربی = نیروی شرّ و تاریکی) در آخرالزمان می‌دانند، از دیدگاه تئوسوفیست‌ها و نحله‌های رازآمیز دماوند مأمن و مخفیگاه و محل خروج «موعود» و «منجی» ایشان است. از این‌رو، دماوند در باورهای ماسونی – یهودی جایگاهی مقدس و برجسته دارد. 2⃣ بهرام‌شاه نائوروجی شروف، تئوسوفیست نامدار پارسی (زرتشتی) هند، مدعی است که از ١٨سالگی سیر و سیاحت خود را آغاز کرد و در مرز هند و افغانستان تصادفاً با گروهی از «زرتشتیان مخفی» آشنا شد که با نام فرقهٔ صوفی «صاحبدلان» فعالیت می‌کردند. 3⃣ رهبر فرقه از بهرام‌شاه دعوت کرد که با آنان به مخفیگاه‌شان، غاری در ، رود. بهرام‌شاه با ایشان به ایران و به دماوند رفت، سه سال با آنان در غارشان زندگی کرد، «علم خُشنوم» را از ایشان فرا گرفت، را آموخت، صاحب شد و حتی قدرت حافظه‌اش به طرزی شگفت افزایش یافت. او به بمبئی باز گشت و در اوایل سدهٔ بیستم «دعوت» خود را علنی کرد. 4⃣ طبق آموزه‌های ، به‌رغم این‌که بهرام‌شاه از «استادان» خود (فرقهٔ «صاحبدلان» دماوند) جدا شد ولی این هماره به‌شکلی مرموز بر او ظاهر می‌شدند و راهنمایی‌اش می‌کردند! 5⃣ مرکب از ٧٢ تن پیروان «دین بهی» است که پس از حملهٔ اعراب و سقوط دولت ساسانی در غاری در دماوند پنهان شدند. آنان تا به امروز زنده‌اند. این غاری ویژه است که در گذشتهٔ دور با همین هدف ساخته شد و بیگانگان را به آن راهی نیست. 6⃣ طبق این باورها، بهرام‌شاه ورجاوند، که هر از چند در قالب انسان به زمین بازمی‌گردد، در یکی از «بازگشت»هایش در وجود یک نظامی بلندپایهٔ ایرانی زاده می‌شود و رئیس فرقهٔ مخفی دماوند را از مرگ می‌رهاند! 7⃣ این‌گونه باورهای رازگونه و به‌ظاهر مُهمل، ولی معنادار، را مأموران اطلاعاتی بریتانیا نیز رواج می‌دادند. 8⃣ کلنل سِر رابرت یانگهزبند در خاطراتش مدعی است: روزی در کوه دماوند شکار می‌کرد، به‌ناگاه دری مخفی یافت، به درون غاری رفت، از سوی «صاحبدلان» مورد پذیرایی قرار گرفت، عصر به خانه باز گشت، فردا و روزهای بعد به جستجو پرداخت ولی هیچ نشانی از آن غار نیافت! ✍ استاد عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ استادان غیبی و علم خُشنوم (۴) 📚 رمزگشایی از یادداشت‌های پیشین 1⃣ عبدالحی بن عبدالرزاق الرضوی الکاشانی، از علمای شیعه آن عصر، در رسالهٔ «حدیقة الشیعه» پیوند حکومت صفوی پس از شاه عباس اول را با «کفره‌ای» [کفره = کافران] که از «نواحی الهند» به ایران مهاجرت کرده‌اند به‌شدّت نقد کرده است. 2⃣ به‌دلیل آشنایی با این‌گونه پیوندهای عجیب، در یادداشتی از «فرقه خُشنوم» و اعتقاد ایشان به ظهور مهدی (عج) از سخن گفتیم. 3⃣ آن‌چه نوشتیم، با عملکرد برخی افراد! و ارتباطات ویژهٔ ایشان با ! منطبق است. 4⃣ این استادان غیبی «پارسی» هستند. در هند، به زرتشتیان ساکن این سرزمین می‌گویند. الیگارشی زرسالار پارسی (زرتشتی) هند همان است که را، که مکان مقدس ایشان است، پدید آورد. ✍ استاد عبدالله شهبازی 📖 متن کامل این یادداشت مهم را اینجا بخوانید: 👉 http://jscenter.ir/other-topics/crypto-judaism/7507 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ هیتلر، نازیسم، انجمن تول و استادان غیبی 1⃣ در اواخر سدهٔ ١٩، سازمان پنهانی و مرموزی به‌نام «طریقت طلوع طلایی» در انگلستان پدید شد که دارای پنج لژ در فرانسه و آلمان نیز بود. یکی از رهبران این طریقت به‌نام در سال ١٨٩٢، با اقتباس از نظریات کلنل اُلکات و سایر رهبران ، وجود را اعلام کرد که در «لژ برادری سفید» مأوا دارند و امور جهان را هدایت و اداره می‌کنند. ماترز از هواداران سفت و سخت و در انگلستان بود. 2⃣ فرقهٔ مشکوک دیگری که در پیدایش آلمان تأثیر داشت و به‌طور مستقیم با مرتبط بود، است که در سال ١٩١٢ تأسیس شد و مرکز آن در قرار داشت. بنیانگذار این سازمان فردی است که با عنوان اشرافی «بارون رودلف فن سباتندورف» شهرت داشت و نام اصلی‌اش بود. او اندیشهٔ تول، سرزمین مرموز و افسانه‌ای ، را از کتاب آموزهٔ سرّی ، از بنیانگذاران تئوسوفیسم، به وام گرفت، سازمان خود به نام «انجمن تول» را برپا کرد و هدف خویش را سروری اعلام داشت. وی به جذب اعضای خاندان‌های اشرافی و ثروتمندان و کارخانه‌داران آلمانی به این انجمن پرداخت و با اوج‌گیری جنبش انقلابی در آلمان، و به‌ویژه قیام خونین کارگران باواریا، یکر شبکهٔ تروریستی به ریاست فردی به‌نام ایجاد کرد که یکی از اقدامات آن قتل وحشیانهٔ «کورت ایزنر»، رئیس‌جمهور باواریا، بود. 3⃣ طی سال‌های ١٩١٩-١٩٢٣ این سازمان به ٣٠٠ فقره دست زد. در میان اعضای «انجمن تول» نام بلندپایگانی چون فرانتس گورتنر (وزیر دادگستری باواریا)، پوهنر (رئیس پلیس مونیخ)، و ویلهلم فریک (معاون یوهنر) دیده می‌شود. بعدها، در دولت ، فریک وزیر کشور و گورتنر وزیر دادگستری آلمان شدند. مورخین «انجمن تول» را قدرتمندترین سازمان پنهانی آلمان در دوران صعود می‌دانند. یکی از اعضای این انجمن، بود. فردی به‌نام پروفسور به‌عنوان نظریه‌پرداز «انجمن تول» شناخته می‌شد. هوسهوفر از طریق هس با هیتلر آشنا شد و تعالیم او دستمایهٔ اصلی هیتلر در نگارش کتاب «زندگی من» قرار گرفت. 4⃣ صعود هیتلر در هرم سیاسی آلمان بر بنیادهای رازورانهٔ نیز استوار بود. برای نمونه، بیوهٔ فیلدمارشال فن مولتکه، فرمانده نظامی آلمان در دوران قیصر و از دوستان هوستن چمبرلین (فیلد مارشال فن مولتکه یک بلندپایه نیز بود)، اعلام کرد که با «روح همسر فقیدش» تماس گرفته و وی اعلام کرده که رهبر آیندهٔ آلمان خواهد بود. این پیشگویی بر توده‌های عوام و جاهل آلمان تأثیر فراوان داشت. 5⃣ زمانی‌که هیتلر از سوی ضداطلاعات ارتش آلمان مأمور شد تا به حزب کارگری آلمان بپیوندد، ۴٠ نفر از اعضای «انجمن تول»، با هدایت ، برای حمایت از او به عضویت این حزب درآمدند. اکارت در زمان مرگ، در سال ١٩٢٣، به اعضای «انجمن تول» وصیت کرد که از هیتلر تبعیت کنند زیرا وی با در ارتباط است! ✍ استاد عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter