eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
684 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ آیا کوروش برده‌داری را لغو کرد؟ (2) 1⃣ از خود استوانه نیز به روشنی فهمیده می‌شود که منظور از آن یوغ، حکومت فرومایگان بر مردم (بند3) و گستاخی به خدایان و بت‌ها (بند6) بود. حتی در بند8 از استوانه به صراحت آمده که منظور از یوغ و آن بند رهانشدنی، ستم به مردم بوده است: ✍ «هر روز به شهرش (= شهر مردوک) بدی روا می داشت… همه مردما[نش را…] (= مردمان مردوک) را با یوغی رها نشدنی به نابودی کشاند.» 2⃣ بر هر منصفی روشن است که کوروش، مردم بابل را از یوغ حاکمان بابلی خلاص نموده و آنان را زیر یوغ خود کشید. چه این‌که در بند ۱۳ و ۱۴ از استوانه آمده است: ✍ «او (مردوک) سرزمین گوتی (و) همه سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (= کوروش) به کرنش درآورد و همه مردمان سرسیاه (= عامه مردم) را که (مردوک) به دستان او (= کوروش) سپرده بود، به دادگری و راستی شبانی کرد.» 3⃣ روشن است که مردمان در برابر پاهای کوروش به خاک می‌افتند و نیز کوروش، شبان (چوپان) مردم نامیده شده است و این یعنی همگان همچون گوسفندان تحت اختیار کوروش بوده‌اند! 4⃣ در بند18 نیز آمده است که مردمان همگی پاهای کوروش را بوسیدند و در برابرش کرنش کردند. در بند۳۰ نیز آمده است که مردم از اقصی نقاط جهان، باج‌هایی بسیار سنگین برای کوروش آوردند و در برابرش به خاک افتادند! 5⃣ این یعنی کوروش، مردم بابل را از ستم پادشاه آنجا رهایی بخشید و آنان را بنده خود ساخت! 6⃣ گرچه برخی اذعان داشته‌اند که مردم بابل با اختیار خود و با شادکامی در برابر کوروش به خاک افتادند و باج‌های سنگین به وی دادند(!) در حالی‌که این یک دروغ بزرگ تبلیغاتی است. چه اینکه مردم بابل هیچ‌گاه به حکومت رضایت ندادند و همواره در حال تلاش برای خروج از قیمومیت هخامنشیان بودند. 7⃣ شورش‌های فراوان آن مردم به‌روشنی گویای این امر است. گذشته از این‌که از ابتدا نیز به دست کوروش هخامنشی به واسطه یک ترفند سیاسی بود، نه خواست ملت بابل. 8⃣ لذا کوروش هیچ‌گاه برده‌داری را لغو نکرد. تنها را از بند آزاد نمود و را برانداخت، یعنی جیره‌ای بسیار اندک برای بردگان قرار داد. لیکن این به معنی لغو برده‌داری نیست. 9⃣ روشن است که برده‌داری در عصر هخامنشیان (در زمان حکومت کوروش و پس از آن) امری کاملاً رایج بود. بردگان همواره بخشی از بدنه جامعه طبقاتی بودند، بردگان و کنیزان، رسماً خرید و فروش می‌شدند، و در مقابلِ دریافت جیره‌ای بسیار اندک، مجبور به کارکردن برای اشراف و ثروتمندان بودند. 🌐 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 http://yon.ir/bardeh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
💠💠 پیرامون مرگ کوروش کبیر و مقبره‌ی او (2) 🌐 آیا مقبره‌ی پاسارگاد متعلق به کوروش است؟ 1⃣ (مورخ مشهور یونانی) درباره مرگ می‌گوید که کوروش دوم، پس از فتح بابل (بابیلون)، خواست (قومی سلحشور در حوالی آراکس -رود سیحون در ازبکستان امروزی-) را مطیع و سرزمین آن‌ها را تصاحب کند. 2⃣ هرودوت معتقد است که دلیل تجاوز به سرزمین ماساژت‌ها این بود که کوروش، خود را از جهت برتر از دیگران می‌دانست. همچنین بر سرزمین ماساژت‌ها ملکه‌ای () حکومت می‌کرد، که کوروش قصد داشت او را به مالکیت خود دربیاورد! 3⃣ ملکه‌ی ماساژت‌ها در ابتدا، پیامی برای کوروش فرستاد و او را از جنگ و خونریزی برحذر داشت، لیکن کوروش توجهی به سخن تومیریس نکردد، او با تمام قوا در فکر حمله و تصاحب سرزمین ماساژت‌ها بود. 4⃣ ارتش به سرزمین ماساژت‌ها وارد شد، در مراحل اولیه‌ی نبرد، پیروزی‌هایی کسب کردند، اما در ادامه پیروزی از آنِ ماساژت‌ها شد. 5⃣ بخش عظیمی از ارتش متجاوز هخامنشی تارومار شدند، کوروش کبیر نیز کشته شد. جنازه کوروش هم به دست تومیریس افتاد، سر از بدن کورش جدا کردند، سپس آن سر را درون خیکی پر از خون گذاشتند. 6⃣ تومیریس در این هنگام گفت: 🔸 «هرچند من تو را در جنگ شکست دادم، ولى تو از راه فریب مصیبتى بر من وارد کردى و پسر مرا از من گرفتى (به کام مرگ فرستادی). ای کوروش! چنان‌که به تو گفته بودم، اکنون تو را از خوردن خون سیر می‌کنم». 7⃣ هرودوت این نقل تاریخی را معتبرتر و صحیح‌تر از دیگر نقل‌ها می‌داند. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/Cyropaedia ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
💠💠 کوروش هخامنشی بر سر دو راهی بت‌پرستی و ریاکاری 1⃣ هم و هم نمادهای موجود در کاخ سلطنتی کوروش (!) نشانگر این است که وی بت‌های شیطانی و (مردوخ) را پرستش می‌کرد. 2⃣ برخی این مسئله را چنین توجیه می‌کنند که واقعاً بت‌پرست نبود! بلکه برای همراهی و همزبانی با مردم به خدایان و بت‌ها احترام می‌گذاشت! و دین خود را به دیگران تحمیل نمی‌کرد! ✍ در پاسخ باید بگوییم: 1⃣ احترام به بت‌های شیطانی که در معابد آن‌ها هر نوع فسادی رخ می‌دهد، در حقیقت بی‌احترامی به است. یکتاپرستی یعنی بندگی خدای یگانه و به رسمیت نشناختن خدایان دروغین. حال چگونه ممکن است کسی یکتاپرست باشد و در عین حال به بت‌ها احترام بگذارد؟! مخصوصاً این‌که کوروش به ادعای قدرتِ مطلق امپراتوری بود! و در موضع ضعف قرار نداشت که مجبور به مماشات باشد. 2⃣ کوروش دین خود را به دیگران تحمیل نمی‌کرد (؟!)، پس چرا حاکمیت خود را به دیگران تحمیل می‌کرد؟! لشکرکشی‌های متعدد و وقوع جنگ‌های فراوان حاکی از این امر است. 3⃣ کوروش در پی حکومت کردن بود و برای او فرقی نداشت که مردم در جهل و بت‌پرستی و شیطان‌پرستی غوطه‌ور باشند. لذا نه تنها به مردم اجازه‌ی می‌داد، بلکه (معبد اسگیله) و… را نیز تعمیر و تزیین می‌کرد. 4⃣ وجود نماد بت بعل در کاخ سلطنتی کوروش، چه ارتباطی با احترام به مردم سرزمین‌های دیگر دارد؟! 5⃣ اگر بپذیریم که کوروش، برای بت‌های شیطانی بعل و مردوک و… مقام خدایی قائل بود و خود را بنده‌ی آنان می‌دانست (همان‌طور که در منشور آمده است)، دیگر حرفی نمی‌ماند، اما اگر برای راضی نگه‌داشتن مردم، و جلب توجه و تحکیم قدرت خود آن‌ بت‌ها را محترم می‌شمرد، و قلباً اعتقادی به آن بت‌ها نداشت، پس رفتارش مصداق دروغ‌گویی و ریاکاری بوده است. و همه‌ی این‌ها وقتی غیرقابل توجیه می‌شود که وی در موضع قدرت بود، لیکن هیچ تلاشی برای برقراری حق نکرد!! 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع و ارجاعات: 👉 http://yon.ir/Marduk ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
💠💠 اوستا کوروش‌پرستان را رسوا می‌کند! (1) ✡ ابطال نظریات باستان‌گرایان در تطبیق اسطوره‌ها با کوروش 1⃣ در مطالعه تاریخ (و مخصوصاً شخصِ کوروش) ما با روایات متعددی مواجه هستیم. 2⃣ در منابع و یونانی، شاهِ شاهان است که به شرق و غرب لشکر کشید و سرزمین‌های بسیاری را به چنگ آورد. 3⃣ لیکن در منابع کلاسیک ایرانی، کوروش تنها یک فرمانده نظامی و حاکمی دست نشانده از سوی (شاه کیانیان) است. 4⃣ امروزه کسانی هستند که برای رفع این تعارض و کاستی، به یکسان بودنِ کوروش با شخصیت‌هایی چون و (از پهلوانان و شاهان نامی دوران بسیار دورِ تاریخِ ایران) اصرار دارند! 5⃣ قصد داریم ادعای فوق را با محوریت اوستا بررسی کنیم. 6⃣ لیکن به عنوان مقدمه باید دانست که کوروش از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ (یا ۵۳۰) پیش از میلاد حکومت می‌کرد. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع و ارجاعات: 👉 http://yon.ir/Avesta0 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
💠💠 اوستا کوروش‌پرستان را رسوا می‌کند! (3) ✡ ابطال نظریات باستان‌گرایان در تطبیق اسطوره‌ها با کوروش 2⃣ پرده‌ی دوم 🔸 مربوط به عصری پیش از (یا نهایتاً هم‌عصر با هخامنشیان) است. 🔸 موبد در مقاله «یشت‌ها با ارزش‌ترین و مهم‌ترین ادبیات مزدیسنا» می‌نویسد: یشت‌های بزرگ و اصلی خیلی کهن بوده و با توجه به قواعد دستوری و کلامی و اصطلاحاتی که در آنها به کار رفته متعلق به دوره‌هایی می‌باشند که زبان ، زبان رایج زمان بوده است… 🔸 استاد بر این باور است که ممکن نیست عهد انشاء یشت‌ها پس از هخامنشیان که در اواخر قرن ششم پیش از میلاد حکومت می‌کرده‌اند بوده باشد. 🔸 موبد نیز به نقل از منابع مدنظر خود گفته است: نگارش یشت‌ها به پیش از دوره پادشاهی هخامنشیان در ایران باز می‌گردد. 🔸 خانم (ایران‌شناس بریتانیایی و استاد مطالعات شرق دانشگاه لندن) نیز در جدیدترین پژوهش‌ها به این نتیجه رسید که اوستای متأخر مربوط به ۸۰۰ سال پیش از میلاد و قبل‌تر از آن است. (یعنی یشت‌ها در جدیدترین سروده‌هایش مربوط به حداقل ۳۰۰ سال قبل از هخامنشیان است.) 🔸 این درحالی است که در یشت‌های اوستا بارها و بارها از نام آورده است. از جمله در اَوستا، آبان یشت، بند ۴۹، درواسپ یشت، بند ۱۸ (داستانِ انتقام گرفتنِ کیخسرو از افراسیاب)، فروردین یشت، بند ۹۷-۱۴۲ و همچنین در زامیاد یشت، بند ۹۳ و غیره. 🔸 همچنین نام در درواسپ یشت: بند ۱۳؛ فروردین یشت: بند ۹۷-۱۴۲؛ بهرام یشت: بند ۴۰؛‌ رام یشت: ۲۳؛ زامیاد یشت: بند ۳۶و ۹۲؛ آبان یشت: بند ۳۳ و… آمده است. 🔸 روشن است که یشت‌ها پیش از هخامنشیان یا در عصر هخامنشیان سروده شده است، و همین کتاب معتقد است که فریدون و کیخسرو صدها و بلکه هزاران سال پیشتر (در گذشته‌های دور) زندگی می‌کردند. و لذا نمی‌تواند فریدون و یا کیخسرو باشد! 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع و ارجاعات: 👉 http://yon.ir/Avesta0 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی :
✡ هخامنشیان و احساس افتخار توهمی! 1⃣ انقلاب تمام نمی‌شود، انقلاب استمرار دارد، انقلاب ادامه دارد، انقلاب متوقّف نمی‌شود. یک صیرورتی وجود دارد؛ صیرورت یعنی شدن، شدنِ دائم، تحوّل دائمی؛ در مسیر انقلاب یک صیرورت دائمی‌ای وجود دارد که این صیرورت دائمی، به‌تدریج آن آرزوهای بزرگ را، آن ارزش‌های والا را، آن آرمان‌ها را در جامعه تحقّق می‌بخشد. 2⃣ خب، حالا این آرمان‌های بزرگ چیست؟ من شش‌ هفت مورد از این آرمان‌های بزرگ را ذکر می‌کنم؛ البتّه فقط اینها نیست. 3⃣ یکی‌، عزّت ملّی است؛ این یکی‌ از آرمان‌های انقلاب است؛ این خیلی مهم است! عزّت ملّی یعنی احساس افتخار ملّی که این احساسِ افتخار، ناشی از واقعیّات باشد، ناشی از یک واقعیّاتی در متن جامعه و بر روی زمین، و نه متّکی بر توهّمات و تصوّرات؛ وَ الّا گاهی اوقات احساس افتخار به حکومت کیان و و مانند اینها هم بود؛ اینها تصوّرات واهی و توهّم است، افتخارآفرین نیست. 4⃣ عزّت ملّی یعنی احساس افتخار، متّکی به واقعیّت؛ این خیلی مهم است. این عزّت ملّی از جمله‌ی چیزهایی است که اگر چنانچه در یک کشوری از بین رفت و نابود شد، هویّت آن ملّت نابود می‌شود؛ دیگر هیچ‌چیز گیر آن ملّت نخواهد آمد. 🌐 بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از دانشجویان ۱۳۹۷/۰۳/۰۷ ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ وقتی هنوز فروغی کوروش و هخامنشیان را نمی‌دید! (3) ✍ یادداشت محمدرضا کائینی درباره کتاب «تاریخ مختصر ایران» اثر محمدعلی فروغی 1⃣ گفتیم که تلاش فراوانی در تقویت سازه‌های فرهنگی پیشااسلامی دارد، از این روی نمی‌تواند حتی کوچک‌ترین پدیده‌ای را در تقویت این بنیادها نادیده بگیرد. حالا جای نشان دادن یکی از شگفت‌ترین داوری‌های تاریخی اوست. 2⃣ او در کتاب که در آغازین سالیان به قدرت رسیدن و برای تدریس در کلاس‌های سوم و چهارم به نگارش درآورده، اساساً سلسله و نیز پدیده‌ای به‌نام را ندیده است!! 3⃣ آیا فروغی از نقش هخامنشیان، به‌ترتیبی که روشنفکران باستان‌گرای ایرانی مدعی آنند، بی‌خبر مانده است؟! یا غلوهای صورت گرفته در این‌باره را بلا سند و مصداق جعلیات می‌داند؟! و یا… 4⃣ هرچند که بسیاری از قلمفرسایی‌های نویسندگان درباره هخامنشیان و پدیده‌ای بنام «کوروش»، مربوط به بعد از نگارش این کتاب است، اما به هر روی فروغی نمی‌توانسته از مبانی آن بی‌اطلاع مانده باشد. از این روی راز بی‌اعتناییِ او به هخامنشیان به‌ویژه کوروش در تاریخ‌نویس خویش را، باید در امری دیگر جست‌وجو کرد. 5⃣ جالب آن است که ستایندگان و یادنامه‌نگاران حرفه‌ایِ فروغی، از این اثر تاریخی، گویا و پرنکته‌ی او کمتر سخن به میان می‌آورند و آن را مغفول نهاده‌اند! 6⃣ جای دارد که این کتاب موجز، از سوی یکی از ناشرانِ حوزه‌ی تاریخ، به ضمیمه‌ی تصاویر چاپ‌های اولیه آن منتشر شود و علاقمندان در جریان دیدگاه‌های یکی از بانیان شاخصِ در دوران معاصر، درباره‌ی ادوار گوناگون تاریخ ایران قرار گیرند. 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/g879Y7 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ وقتی هنوز فروغی کوروش و هخامنشیان را نمی‌دید! (4) ✍ یادداشت محمدرضا کائینی درباره کتاب «تاریخ مختصر ایران» اثر محمدعلی فروغی 1⃣ در فصل اول این اثر، از «پادشاهان پیشدادی و کیانی» سخن گفته است. او این فصل را در شش صفحه و 19 بند به نگارش درآورده است. او در این بخش، سخن را از پادشاهی می‌آغازد و تا اولِ پادشاهی سلسله ادامه می‌دهد. 2⃣ بی‌تردید اگر بنا بود فروغی درباره‌ی سلسله و نیز پادشاهی به‌نام سخنی بر زبان براند، باید در این فصل سخن می‌گفت، اما همان‌گونه که در دیباچه بدان اشارت رفت، در این بخش اثری از حالات و مقامات این سلسله و چهره‌های شاخص آن به چشم نمی‌آید! 3⃣ او تنها در بند هجدهم این فصل، به جنگ با یونان اشاره کرده بدون آن‌که او را به سلسله‌ای خاص نسبت دهد. برخی تاریخ‌پژوهان دارا را، همان هخامنشی خوانده‌اند، اما فروغی در این‌باره تصریحی ندارد. بخش‌هایی از این فصل (که به‌ترتیب مورد ادعای برخی تاریخ‌نگاران باستان‌گرا، باید در آن از هخامنشیان سخن می‌رفت) بدین شرح است: 🔸15- اما در ایران یک نفر پهلوان بود رستم نام که خیلی شجاع بود و درجنگ‌ها همیشه پیش می‌برد و به کیکاووس و کیخسرو که پادشاهان ایران بودند خدمت‌های بزرگ کرد و نگذاشت تورانی‌ها بر ایران غلبه کنند و عاقبت افراسیاب در جنگ کیخسرو کشته شد. نواده کیخسرو گشتاسب نام داشت. 🔸16- می‌گویند زردشت در زمان گشتاسب ظهور کرده است. 🔸17- پسر گشتاسب، اسفندیار خیلی رشید بود. خواست با رستم جنگ کند، اما او به تدبیر، اسفندیار را کور کرد تا هلاک شد. 🔸18- سلاطین ایران با یونانی‌ها هم خیلی جنگ کرده‌اند. عاقبت در زمانی‌که دارا پادشاه بود، اسکندر پادشاه مقدونیّه که اصلاً یونانی بود به جنگ ایران آمد. دارا از اسکندر شکست خورد و به دست سرداران خود کشته شد. به‌این واسطه دولت قدیم ایران منقرض گردید و از آن‌وقت تا به‌حال دو هزار و دویست سال گذشته است. 🔸19- پادشاهان قدیم ایران که اسم بردیم پیشدادیان کیان خوانده می‌شوند. 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 goo.gl/g879Y7 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
💠 اسطوره تبعید یهودیان به بابل (4) ✡ اسطوره‌ها و بنیان‌های اندیشه سیاسی یهود (قسمت پنجم) 🌐 مصاحبه با استاد عبدالله شهبازی 1⃣ مدارک تاریخی ثابت می‌کند که خاندان سلطنتی ترجیح دادند به جای بازگشت به سرزمین خود در شهرهای بزرگ و دربار ساکن شوند و به همین دلیل در دوران در میان ایرانیان مستحیل شدند و نسل آن‌ها کاملاً منقرض شد. 2⃣ ادعای سران بعدی که خود را از نسل خاندان داوود و شاهان می‌خوانند صحت ندارد و در کتاب زرسالاران نشان داده‌ام که این جعل در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم میلادی به وسیله صورت گرفت. 3⃣ در دوران به مدت دو قرن سرزمین سوریه و فلسطین جزء ایران است و در دربار ایران حضور دارند. 4⃣ بررسی دقیق در نشان می‌دهد که مأموریت برای بازسازی با مخالفت مردم شهر، که مخالف اعاده حاکمیت اشراف و بودند، مواجه شد و به همین دلیل کوروش دستور متوقف کردن آن را صادر کرد. بازسازی معبد تنها در سال دوم سلطنت داریوش اول از سر گرفته شد. 5⃣ اقتدار در ایران نه از زمان کوروش و داریوش اول بلکه از زمانی شروع شد که یک زن دسیسه‌گر یهودی به نام با راهنمایی پسرعمویش به نام از طریق مکر و حیله و طبق نقشه قبلی همخوابه شد، خود را در مقام ملکه ایران جای داد و کمی بعد به قتل عام فجیع هامانِ وزیر و بزرگان ایرانی دست زد که مخالف بودند. داستان این دسیسه عجیب و کشتار خونین در به یادگار مانده و اولین و بزرگ‌ترین اسطوره تاریخی در زمینه دسیسه‌گری سیاسی و اطلاعاتی و است. 👇👇 ادامه 👇👇
✡ دروغ بزرگ برتری نژاد آریایی (1) 🎯 نادرستی فرضیه‌های نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت هفتم) 1⃣ در مقاله‌ای که در سال 1768 انتشار داد، به نقل از هرودوت، واژه‌ی را برای نام‌گذاری اقوام به کار برد. هرودوت در فهرست نام اقوامی که در لشگر خشایارشا در جنگ با یونان شرکت داشتند از پارسیان، مادها، آشوری‌ها، باختریان، هندیان، آریاها، خزرها، عرب‌ها و… نام می‌برد. 2⃣ گذشته از این‌که پیدایش نام (Perser) را به زئوس خدای یونانی نسبت می‌دهد، درباره‌ی مادها می‌نویسد: «… فرمانده قشون مادها تیکرانس هخامنشی بود … اینها [مادی‌ها] قبلاً به‌طور عام آریا نامیده می‌شدند … امّا بعداً نام دیگری به خود دادند.» 3⃣ نکته‌ی جالب این است که هرودوت در مورد از مادها نام می‌برد نه پارسیان. دیگر این‌که هرودوت از آریاها (Die Arier) به مثابه قومی در کنار اقوام دیگر یاد می‌کند و آنان را از مادها، پارسیان، هندها، عرب‌ها، آشورها، خزرها جدا می‌شمارد اما پارتیان، خوارزمیان، سغدیان و چند قوم دیگر را جزو آریاییان می‌داند. 4⃣ ممکن است هرودوت در جای دیگر اقوام دیگری را از جمله آریاییان دانسته باشد، اما با توجه به آنچه نقل شد می‌توان دریافت که به نظر هرودوت آریاییان در زمان خشایارشا قومی بوده‌اند مانند سایر اقوام و در کنار آنها. 5⃣ در نوشته‌های هرودوت به هیچ‌وجه اشاره‌ای به مقام و منزلت خاص و انحصاری در پیدایش علم و فرهنگ و هنر در میان نیست و سخنی نیز در این مورد گفته نمی‌شود که این قوم احتمالاً از دیگر اقوام قدیمی‌تر بوده، نکته‌ای هم درباره‌ی مشخصات جسمانی آنان ذکر نشده است تا بتوان به استناد آن، این قوم را چه به لحاظ جسمانی و چه از جهت فرهنگی و فکری قوم برتر و برگزیده دانست. 6⃣ طبیعتاً در میان اعضای قوم آریا، مانند همه‌ی اقوام جهان انسان‌های شریف و شریر، راست‌گو و دروغ‌گو و… وجود داشته‌اند. بدین‌سبب خیال‌پردازی شیرین و شاعرانه‌ای خواهد بود اگر کسی افراد یک قوم را –هر قومی که می‌خواهد باشد– از صدر تا ذیل و به‌عنوان یک واحد غیرقابل تقسیم و تفکیک، شریف، مهمان‌دوست و پهلوان بداند و از تعلّق احتمالی و خیالی بدان قوم یا قرین افتخار شود و خود را تافته‌ی جدا بافته در جامعه‌ی بشری بداند. 7⃣ در هر حال هر معنایی برای واژه‌ی قائل شویم، فقط با یک نام‌گذاری سرو کار داریم و این نام هیچ فضیلت و زیبایی یا پلیدی و زشتی که ارثی هم باشد(!) همراه نداشته و ندارد. 🔹 ادامه دارد... ✍️ پروفسور شاپور رواسانی 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 goo.gl/tfuXTt ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ نماد فروهر و خدایان دروغین باستانی (3) 1⃣ اشكال: خوب به هر حال، همین که این نماد در آثار هخامنشی به کار رفته، یعنی نماد است. پس این که می‌گویید نماد خدایان دروغین باستانی است، اشتباه است. 2⃣ جواب: بسیار خوب، ببینید هر تصویری که در آثار هخامنشی و کتیبه‌ها حکاکی شده، دلیل نمی‌شود که نماد هویت ایرانی باشد، در کتیبه‌های هخامنشی، از نقش برجسته‌ی گاو و اسب گرفته، تا خنجر و نیزه و غل و زنجیر هم فراوان است. آیا می‌توان این‌ها را نماد هویت ایرانی خواند؟! خیر. 3⃣ ثانیاً این نماد (که به اشتباه خوانده می‌شود و نام واقعی‌اش یا است) را از تمدن‌های دیگر گرفته‌اند. اجازه دهید برایتان تصاویر و اسنادی را ارائه کنم. 4⃣ برای مثال، در تمدن (Urartu) که مردمانی بت‌پرست بودند و در شمال بین‌النهرین و شمال‌غرب فلات ایران زندگی می‌کردند، این نماد، نماد خدایان و موجودات ماوراء الطبیعی شمرده می‌شد. دو نمونه از آثار باستانی اورارتویی را در تصویر شماره 3 ببینید. 5⃣ همچنین در تمدن باستان (Sumerian) این نماد مورد استفاده بود و به‌عنوان (شاید همان شیطان) خوانده می‌شد. (تصویر شماره 4) 6⃣ همچنین به تصویر شماره 5 هم توجه کنید که باز هم مربوط به تمدن سومر باستان و دیگر تمدن‌های باستانی است. 7⃣ در تمدن‌ نیز این نماد استفاده می‌شد و گاهی به عنوان شَمَش (Shamash) و گاهی به عنوان یک موجود پرنده کماندار با کالبدی “شِبه انسانی” شمرده می‌شد. (تصویر شماره 6) 8⃣ جالب‌تر این‌که این نماد در نیز استفاده می‌شد و حتی بر روی تابوت مومیایی هم دیده می‌شود. (تصویرهای شماره 7 و 8 و 9 و 10) 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 goo.gl/w66RP8 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ نماد فروهر و خدایان دروغین باستانی (4) 1⃣ این نمادها (که در بین‌النهرین و مصر باستان وجود داشته) را گرفته و با نماد بت ترکیب کردند! (تصویر 11) 2⃣ بت مردوک، در اصل یک “گوساله” بود که بعدها در کالبد انسان (یا شِبه انسان) ترسیم شد. 3⃣ این “مردوک” همان است که ، در خود از آن به عنوان خدایِ خود و خدای آسمان‌ها و زمین یاد می‌کند! 📚 درباره‌ی این‌که مردوک، به معنی گوساله است و کوروش از بت مردوک به‌عنوان خدای خود یاد می‌کند، بنگرید به: 👉 goo.gl/SCfDNx 👉 goo.gl/J7UqRr 4⃣ همان‌طور که به عرض رسید، هخامنشیان، نمادِ (The Winged Solar Disk) را با نماد بت مردوک ترکیب کردند و آن را به همین شکلی که امروز “به اشتباه” نامیده می‌شود درآوردند و از آن نماد در برخی کاخ‌های خود استفاده کردند. 5⃣ به‌عبارت روشن‌تر، نمادی که امروز فروهر نامیده می‌شود، ترکیبی از دو نماد است. یکی نماد «گوی بالدار خورشیدی» و دیگری نمادِ «بت مردوک» که هر دو نماد، اصالت غیرآریایی دارند. 6⃣ سر (Sir Percy Sykes) ايران‌شناسِ انگلیسی در تأیید این گفتار می‌گوید: «صورت اين خدا كه به فروهر تعبير شده عيناً مأخوذ است از خداى آسوريان و بالاخره از مصر گرفته شده است.» که این خود مؤیدی هست بر این‌که این نماد، ریشه در تمدن‌های بت‌پرست و خرافه‌گرای بین‌النهرینی و مصر باستان دارد. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 goo.gl/w66RP8 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ چرا غرب از اشکانیان کینه به دل دارد و عصر هخامنشیان را برجسته می‌کند؟! 1⃣ برجسته‌سازی دوره‌ی توسط مورخین نزدیک به در عصر کنونی ناظر به دو علت است: 🔸۱- در شخصیت ، عنصر رهایی‌بخش برای خودشان را می‌بینند. 🔸۲- مطرح شدن چهره‌ی به عنوان داماد یهود. خشایارشاه، فردی بی‌عرضه بود که اجازه داد تا همسر و وزیر او بشوند و شاهی مترسک‌وار به‌عنوان نماینده ایرانی در رأس کار باشد اما تمامی زیرمجموعه‌ی دولتش یهودی‌ باشند. 2⃣ دوره‌ی هخامنشیان به معنای بهتر، یک است که بعداً نیز متلاشی می‌شود. 3⃣ همچنین اصرار و تلاش زیادی از سوی مورّخین غربی و یهودی، در جهت حذف، تحریف یا به حاشیه بردن دوره‌ی طلایی تاریخی ایران، یعنی سلسله‌ی است. 4⃣ سلسله‌ی اشکانیان، ضد تهاجم فرهنگی، سیاسی، نظامی غرب عمل کرده و در حالی که تمام ایران به سیطره و سلطه‌ی (یونانیان یعنی تمدن برجسته‌ی آن زمان) درآمده است، اینان را از ایران بیرون می‌کنند. این دوره‌ی تاریخی، به‌علت تهاجم فرهنگی و نظامی غرب به ایران، شباهت‌های زیادی به عصر کنونی دارد و می‌تواند به عنوان الگو مورد استفاده‌ی ما قرار گیرد. به همین علت غرب از اشکانیان کینه به دل دارد. 5⃣ پس از یورش به ایران در زمان داریوش سوم، (گرچه نوع این تهاجم از لحاظ تجهیزات و تدارکات آن زمان، مخدوش است) سلوکیان به مدت چند سال بر ایران حکومت می‌کنند و تلاش بسیاری در جهت تغییر صورت می‌دهند، اما با ظهور جریانی از قوم سِکاها ناکام می‌مانند. این جریان بعدها به اشکانیان مشهور می‌شوند. این زمان، مصادف با اوج‌گیری امپراتوری روم است. 6⃣ به صورت شورایی اداره می‌شد و «سزار»، «پومپِی» و «کراسوس» هر سه به عنوان اعضای شورای پادشاهی محسوب می‌شدند. سزار به عمق اروپا رفته و انگلیس را تصرف می‌کند. پومپِی به مصر رفته و شاه مصر را کنار می‌زند و خواهرش را به جای او حاکم مصر می‌کند. (این فرد، حاکم دست‌نشانده‌ی غرب در مصر می‌شود که در مواجهه با غرب، هیچ تغیری نداشته و در تاریخ آمده که از هریک از مقامات رومی که به دیدار او می‌رفت، فرزند دارد. این عمل در علوم سیاسی به شهره است و امام خامنه‌ای از آن به یاد می‌کنند. ذکر این نکته نیز لازم است که غرب، همزمان با حذف چهره‌ی طلایی اشکانیان، به برجسته‌سازی هخامنشیان و کلئوپاترا پرداخته است. زیرا از منظر آنان، کشوری که به تسخیر غرب درمی‌آید باید هم‌چون مصر در زمان کلئوپاترا باشد؛ و آنان را به گرمی و با آغوش باز بپذیرد نه هم‌چون اشکانیانی باشد مقابل تهاجم غرب مقاومت می‌کنند و آن‌ها را بیرون می‌رانند.) 7⃣ شورای امپراطوری روم، به ژنرال مأموریت داده تا به ایران یورش ببرد، اشکانیان را شکست داده و سرزمین‌های ایرانی که اسکندر مقدونی به سلطه خود درآورده بود را احیا کند. در مقابل نیز، شاه اشکانی به سردار که در ارمنستان حضور داشت فرمان می‌دهد تا خود را برای مقابله با کراسوس مهیا نماید. سپهبد سورنا در منطقه «حرّان» بعد از با ژنرال کراسوس می‌جنگد. (عجیب اینکه همین منطقه در عصر ما نیز میدان تقابل سنگین ایران و غرب است؛ جایی که داعش با حمایت و پشتیبانی کامل غرب، یورش برده و با مقاومت دلیرمردان مسلمان بیرون رانده می‌شود.) در اسناد تاریخی آمده است که کراسوس ۱۲۰ هزار نیرو با خود به همراه آورده بود در حالی که سپهبد سورنا تنها ۱۲ هزار نیرو به همراه داشت. سپهبد سورنا شکست سنگینی به امپراطوری روم می‌دهد به طوری که ۴۰ هزار تن از آنان کشته شده و ۲۵ هزار تن را اسیر کرده و به ارومیه امروزی منتقل می‌سازد. این شکست آرام آرام، زمینه‌های انحلال امپراطوری روم را فراهم می‌کند و این امپراطوری در چند دهه بعد فرومی‌پاشد. ✍️ استاد حسن عباسی 📚 برای مطالعه بیشتر به سرفصل «تاریخ طرح‌ریزی استراتژیک غرب» از کلبه کرامت مراجعه نماییید: 👉 yon.ir/xzuN2 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💠 دیدگاه رهبر معظم انقلاب در خصوص #کوروش و #هخامنشیان 🔶 اصرار فرنگی‌ها بر شروع تاریخ ایران از هخامنشیان! 🔶 برتری دانشمندان، علما و انبیا بر پادشاهان ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
🎯 دیروز سالروز حماسه‌ی نهم دی‌ماه بود. ضمن تبریک این روز عزیز (البته با یک روز تأخیر) بد نیست یک سؤال در این رابطه مطرح كنیم: ❓ به نظر شما اگر الآن دوران بود، سران در چه حالی بودند؟ با شناخت تاریخی‌ای كه ما از و سایر شاهان هخامنشی داریم، لابد تا امروز تساهل و تسامح و رفتار صلح‌آمیز هخامنشیان شامل حالشان شده بود. نظر شما چیست؟ .
🎯 متن سخنان سروش درباره‌ی امام خمینی (ره) ❓ اگر امروز شما را بین شاه و آقای خمینی مخیّر کنند، کدامشان را می‌پذیرید؟ 1⃣ اگر فرض کنیم که هیچ اختیاری نداشته باشیم جز این‌که یا شاه و آقای خمینی یکی را انتخاب کنیم بنده صد در صد آقای خمینی را انتخاب می‌کنم. برای این‌که آقای خمینی، مردمی‌ترین رهبری بود که در تاریخ این کشور ظهور کرد. شما فقط کافیست که استقبال از او و بدرقه‌ی او را وقتی که مُرد ببینید. 2⃣ ما در تاریخ ایران هیچ رهبری را نداریم که این‌طور در دل مردم جا داشته باشد. شاه که هیچ، پدرجد شاه هم خواب اینجور پشتیبانی مردمی را نمی‌دیدند. مردم بهرحال یک چیزی دیده بودند، نشان یک عشقی بود، نشان یک عاطفه‌ای بود که معطوف به یک رهبری می‌شد که دوستش داشتند؛ در او چیزی دیده بودند. 3⃣ [امام] خمینی باسوادترین رهبر این کشور بوده تا کنون؛ از ایام اولیه‌ی حکومت تا روزگار حاضر هیچ‌کس به‌لحاظ علمی به پای او نمی‌رسید. چرا؟ برای این‌که اولاً فقیه درجه اولی بود، عرفان هم خوانده بود، فلسفه هم خوانده بود. 4⃣ شاه قبل از آقای خمینی که بود؟ یک جوان ۲۰ ساله که از سوئیس بلند شد آمد ایران پادشاه شد. بعد از پادشاهی‌اش که درس و مکتب و مدرسه‌ای نبود؛ قبلش هم حداکثر یک دیپلم، اگر آن دیپلم را هم داشت، من خبر ندارم. سوادی نداشت. پادشاهان قبل از او چی؟ این رو تواریخ برای ما نوشتند، اینها خواندن و نوشتن بلد نبودند. انقدر فاصله زیاد است که لازم نیست ما بخواهیم شواهد تاریخی بیاوریم. نه فقط در ایران، شما سراغ پادشاهان انگلستان و فرانسه بروید، این‌ها آدم‌های بافکری، با علمی و با سوادی نبودند. 5⃣ در تاریخ ما آقای خمینی واقعاً یک نمونه‌ی بی‌نظیر بود در مقام حکومت‌داری. [امام] خمینی سابقه‌ی خوبی داشت. در گذشته‌ی او هیچ چیز ناپاکی وجود نداشت. نه مال مردمی را خورده بود. نه آدمی را کشته بود. نه تجاوزی به حق کسی کرده بود. هیچ‌کدام اینها نبود. 6⃣ مرد شجاعی بود. ما آدم شجاع در تاریخ خودمان کم داشتیم. آدم قلدر داشتیم، ولی شجاعت یک فضیلت اخلاقی است. این غیر از این است که شما زورتان زیاد باشد. نادرشاه هم آدم قلدری بود. ولی شجاعت اصلاً حرف دیگری است. اختناق و خفقانی که در زمان شاه بود که کسی جرأت سخن گفتن نداشت، یک کسی از قم [اشاره به امام خمینی] برمیخاست و فریاد می‌کشید و مقابل حکومت شاه می‌ایستاد و می‌گفت من سینه‌ام را برای سرنیزه‌های شاه آماده کرده‌ام، این چه میزانی از شجاعت لازم داشت؟! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ اسناد بابلی از عصر سلطه هخامنشیان (٢) 1⃣ به گفته م. ا. داندامایف (دانشمند متخصص و صاحب‌نظر عصر هخامنشی) الواح موجود حکایت از آن دارد که پس از تصرف به دست هخامنشی، اصلاحات اقتصادی برای کنترل و محدودیت [بت‌پرستی] ملغی شد و در مقابل، بابلیان مجبور شدند تا خراج قابل ملاحظه‌ای برای تأمین مخارج پادشاه و حکومت پرداخت کنند. [دقت كنید.] 2⃣ این خراج شامل کالاها و محصولات متنوعی می‌شد: گوسفند، گاو، جو، کنجد، خرما، ، ، روغن، ادویه، ترشی، پشم و کالاهای دیگر. بجز این آنان وظیفه داشتند تا انبوهی از را برای کار بر روی زمین‌ها و املاک سلطنتی اعزام کنند. [به هشتگ‌ها توجه داشته باشید.] 3⃣ اسناد حقوقی، اداری و اقتصادی بابل عصر هخامنشی که بالغ بر شش‌هزار لوح گلی هستند، در اغلب مواقع از میان آوارهای بایگانی معابد و نیز از بایگانی دو بنگاه مالی یا بابلی یعنی «اِگیبی» (Egibi) و «موراشو» (Murashu) پیدا شده‌اند. 4⃣ علاوه بر اسناد بابلی، اسناد دیگری نیز از عصر هخامنشی به دست آمده است که با خط مصری بر روی نوشته شده‌اند. یکی از این اسناد، مجموعه پاپیروس‌های ریلَند است که شامل تعدادی سند از ادوار مختلف است. 5⃣ یکی از آنها به نام «عرض‌حال پِتِسی» به تملک غیرقانونی اموال توسط اختصاص دارد. اسناد دیگر شامل اجاره‌نامه زمین و ستور (حیوان اهلی)، خرید و فروش ، استخدام کارگر، ثبت (خود را به بردگی فروختن) و موارد مشابه می‌شوند. 📚 بخشی از مقدمه‌ی یک کتاب در دست تدوین از: رضا مرادی غیاث‌آبادی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 http://jscenter.ir/slave-jews/cyrus/7356 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter #⃣ هشتگ اصلی :
🕎 بت‌پرستی بنی‌اسرائیل، معابد و نمادهای بعل (٢) ✡ تاریخ فرهنگی «قبیله لعنت»؛ قسمت هشتم 1⃣ یک مفهوم کهن سامی، به‌معنای خداوند است که بت گوسالهٔ طلایی یکی از نمادهای آن بود. ثروت فنیقی‌ها و پیوند گستردۀ تجاری آنان با سراسر منطقۀ مدیترانه و شبه‌جزیره عربستان، سوریه، بین‌النهرین و ایران در شرق، طبعاً عاملی مهم در اشاعۀ آئین بود. 2⃣ توصیفی که از روایت شده است، آن را پرستشگاهی باشکوه می‌نمایاند؛ سرشار از آذین‌های طلایی که در محراب آن، دو کروبی عظیم از طلا نصب شده است. 3⃣ این کروبی چیزی نیست، جز گوسالهٔ طلایی بالدار، شبیه حیوانات بالداری که در می‌یابیم. با نام‌هایی چون ملکم و ملکارت خوانده شده و نمونه‌های آن در کاوش‌های باستان‌شناسی به‌دست آمده است. این همان آیین «پرستش گوساله طلایی» می‌باشد که در روایات اسلامی، آن را می‌نامند. 4⃣ گرچه در آثار تمدّن‌های مختلف، می‌توان گاو را مشاهده کرد؛ ولی آثاری که در «تخت جمشید» و دیگر باقی‌مانده‌های یافت شده، از تبار همان گاوهایی‌است که در بین‌النهرین بوده و بعدها به تخت‌جمشید منتقل شده است و این گاو مقدّس چیزی، جز همان «گوساله سامری» نیست. ✍ استاد اسماعیل شفیعی سروستانی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ علت نپرداختن گزنفون به ماجرای سد داریال 1⃣ ضمن شرح «لشکرکشی کوروش به ارمنستان» به صلح و که تا زمان خودِ او نیز باقی‌مانده، اشاره نموده است. گزنفون برای شرح وقایع این برهه از حیات کوروش، مشاهدات عینی و شنیده‌های خود از مردم ایران را نیز به‌کار گرفته است. 2⃣ رویّهٔ گزنفون این بوده که مشاهدات خود از ایران و آنچه تا زمان خود او (دورهٔ اردشیر دوم) حفظ شده بود، را ذکر می‌کرد. لذا اگر گزنفون مشاهدات دیگری در رابطه با ناحیهٔ ارمنستان می‌داشت، آن را هم بیان می‌نمود. به‌ویژه در رابطه با امری خطیرتر از ماجرای صلح ارامنه، یعنی ساختن سدّ عظیم داریال که مانع هجوم شده است. 3⃣ اگر را همان و را سد یأجوج و مأجوج بدانیم، بنا نمودن چنین سدّی، واقعه‌ای است بس عظیم و بسیار مهم‌تر از اغلب جزئیاتی که گزنفون نقل کرده و در صورتی‌که چنین امری رخ داده بود، در آثار گزنفون منعکس می‌شد. 4⃣ جناب ابوالکلام ادعا نموده که نام سد داریال در زمانهٔ ما نیز برگرفته از نام است. آیا می‌توان پذیرفت که سازندهٔ سدّ در زمان گزنفون که هنوز سلسلهٔ بر ایران حکم می‌رانده بر گزنفون معلوم نبوده باشد؟! در شرایطی که به ادعای جناب ابوالکلام نام این سدّ هنوز هم نشان از سازندهٔ آن یعنی کوروش دارد!! آیا می‌توان پذیرفت مردم ایران در زمان گزنفون سازندهٔ سدّ را نشناخته و گزارشی به گزنفون در این رابطه ارائه نکرده باشند؟!! 5⃣ گزنفون درصدد تعظیم شخصیت کوروش و کارهای او بوده تا کتابی در تعلیم «صفات حسنه» و «آداب مملکت‌داری» بنگارد و چه فضیلتی بالاتر از ساختن سدّی که گروهی از مردم را از آزارهای اقوام مهاجم نجات دهد؟! گزنفون در جای‌جایِ نوشته‌هایش در صدد بیان تدابیر شایسته، دستاوردهای بزرگ و صفات نیکوی کوروش است. 6⃣ پس چرا گزنفون هیچ اشاره‌ای به دستاوردی به عظمت و اهمیّت سدّ یأجوج و مأجوج، که صلح و آرامش را برای بسیاری از انسان‌ها به ارمغان آورده، نکرده است؟! مگر نه آن‌که این سنخ از وقایع تاریخی که حاکی از حُسن تدبیر و عظمت یک فرمانروا است، بهترین دستمایه برای گزنفون و کاملاً در راستای اهداف او برای نگارش سیروپدی است؟ 7⃣ با این حال گزنفون به ساخته‌شدنِ چنین سدّی اشاره ننموده و همین امر سبب می‌شود تا به ادعای جناب مبنی بر ساخته شدن سد داریال توسط کوروش با دیدهٔ تردید بنگریم. لذا ظنّ قوی آن است که کوروش چنین سدّی را بنا ننموده است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ نظام بانکداری یهودی در پادشاهی کوروش و هخامنشیان (۲) 1️⃣ ظاهراً در زمان بانک‌های حقیقی و خصوصی، مانند و بانک مورشو و پسران، برای نخستین‌بار به‌طور رسمی تأسیس شدند یا هویّتی رسمی یافتند. 2️⃣ این بانک‌ها در طول فعالیت خود تمام منطقه را در اختیار داشتند و آن‌ها سبب فقر مردم می‌شده است. 3️⃣ صدها سند بانکی از بایگانی این بانک‌ها، ازجمله بانک وارثان شخصی به‌نام از اهالی بابل، به خط میخی به‌دست آمده است که آگاهی‌های گران‌بهایی دربارهٔ نظام بانکی عصر باستان در اختیار ما می‌گذارد. 4️⃣ با این‌که این بانک از آنِ ایرانیان نبود، اما چون در قلمرو حکومت هخامنشیان کار می‌کرد، عملاً سازمانی ایرانی به‌شمار می‌آمد و حتی برای دولت مرکزی و جمع‌آوری می‌کرد. 5️⃣ سرمایهٔ بانک صرف امور مربوط به مسکن، مزرعه، دام و کشتی‌های باربری می‌شد. پول، غله، خرما، آجر و دیگر وسائل مصرفی و حتی در قبال بهرهٔ زیاد به‌صورت جنسی به بانک سپرده می‌شد. بردگان برای به متقاضیان اجاره داده می‌شدند. ✍️ نویسنده: دکتر پرویز رجبی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ آیا کوروش کبیر هخامنشی بود؟ 💥 نگاهی به استدلال‌های دنیل تی. پاتس دربارهٔ تبارِ غیرایرانیِ کوروش 1️⃣ استاد باستان‌شناسی و تاریخ در دانشگاه نیویورک در مقاله‌ای با عنوان «کوروش کبیر و پادشاهی انشان» که در سال ۲۰۰۵ در کتاب «زایش پرژن امپایر» منتشر شده یافته‌های جدیدی را درخصوص پرشیا، هخامنشیان و کوروش کبیر مطرح کرده است که دانش موروثی ما را در این زمینه به چالش می‌کشد. 2️⃣ پاتس در این مقاله بر کوروش دوم یا تمرکز می‌کند. در از او با عناوین فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه انشان، نوادهٔ کوروش، و نتیجهٔ چیش‌پیش نام برده شده است. آن‌چه برای پاتس اهمیت دارد این تأکید بر در منشور است. 3️⃣ از دید پاتس منابع بابلی فقط به سرزمین انشان ارجاع می‌دهند و هیچ‌گاه آن را همچون قلمروی پرژن تلقّی نکرده‌اند. کوروش و خانوادهٔ او نیز هیچ‌گاه هخامنشی نامیده نشده‌اند. هم‌چنان که کوروش نیز هرگز خودش را شاهِ پرژنِ انشان ننامید، بلکه صرفاً خودش را می‌نامید. انشان، همان‌طور که ‌می‌دانیم نام شهری عیلامی ـ و نه پرژن ـ بوده است. 4️⃣ در انتها پاتس اضافه می‌کند که آنچه ما امروز آن را می‌نامیم در واقع یک امپراتوری انشانی بوده که کوروش شاه انشان آن را پایه‌گذاری کرده است. 5️⃣ بر همین اساس، اگر قلمرو پادشاهی‌ای که کوروش آن را گستراند، قلمرویی انشانی بوده، آن‌گاه روی‌کارآمدنِ پس از مرگ کمبوجیه پسر کوروش را باید ی پرژن‌ها علیه انشانی‌ها تلقّی کرد که خاندان پرژنِ به سرکردگی داریوش را به‌جای خاندان انشانی کوروش می‌نشاند. 6️⃣ پس حکمرانی داریوش، بیان‌گرِ آغاز یا پرژن است، در حالی‌که نشانگرِ استیلای دولت انشانی است. ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter